اى عروس نیزه ها; بهشت بر تو سلام مى کند
فریبا انیسى
مقدمه:
تمام عشق به پاى شهیدان قیام مى کند وقتى که نور شهادت از چشمان شهید تلالو مى گیرد. تمام نور شرمنده از روى تابان شهیدان سر به زیر مى اندازند. ... و تمام مردم از شجاعت و رشادت شهیدان با حسرت تمام آخرین بقایاى پیکر او را به جان حمل مى کنند و قسم مى خورند که راه او را ادامه مى دهند و به پاى جان قدم در راهى مى گذارند که انتهاى آن شهیدان آغوش باز کرده اند تا براى آنها راهنماى بهشت جاودان باشند.
آنجا که پیامبر(ص) مى بالد از داشتن چنین مریدانى که زنده و جاوید نزد خدا روزى خورند, آنجا که به جاى آوارگى سکناى جاوید مى یابند و نغمه پرندگان الهى روح و جانشان را به شادى مى نوازد ...
وقتى مادر و پدرم در محضر رسمى دولتى ازدواج مى کردند, یک ممور انگلیسى گذرنامه مادرم را پاره مى کند و مى گوید: ((از این به بعد با گذرنامه شوهرت رفت و آمد مى کنى.)) ممور انگلیسى در پاسخ تعرضها و پرسشهاى مادرم مى گوید: ((این نفى هویت فردى شما به طور قانونى جا را براى یک نفر مهاجر یهودى دیگر باز مى کند. ))(1) خاطره دلشکستگى صدها زن که به دنبال هویت خویش در شرایط استثمارى و استعمارى دست و پا مى زدند با دستورات صهیونیستها روز به روز عمیق تر مى شد. شرایط زیستى خاص فلسطینیان در آنجا که حتى اجازه کشت بادنجان و پنبه را باید از دولت صهیونیستى اخذ مى کردند.(2) در آنجا که هویت زنان تحت هویت شوهر و حتى فرزندان شکل مى گیرد, همراه با وجود قوانین ضد زن صهیونیستها(3) موقعیت را طورى مى سازد که از زنان موجوداتى ضعیف, بى هویت, فاقد شعور اجتماعى را انتظار داشته باشیم.
تصویر زنى که سند مالکیت زمینى را که غصب شده است به عنوان یادگار سرزمین پدرى نگهدارى کرده و به آن دل خوش مى کند. عکسهاى یادگارى از خانه هایى که دیگر وجود خارجى ندارد و عشق بى پایان و سنتى زندگى کردن, زیرا که حتى لباسهاى سنتى زنان از طرف یونسکو به صورت ((لباسهاى تروریستى)) مطرح مى شود. (و این در حالى است که لباس زنانه سنتى فلسطینى در بین زنان تمام طبقات فلسطینى مرسوم است). در زمانى که فلسطینى بودن جرم است, زن فلسطینى بودن جرم مضاعف محسوب مى شود. همه, تصاویر زنان وحشت زده اى را در خاطر دارند که تمام دارایى خویش را از دست داده اند و بى پناه دست کودکان را در دست دارند تا شاید بتوانند به آوارگى خویش سامان بخشند.
زنانى که مردان به خاطر شرافت آنان با اولین هجوم صهیونیستها آوارگى را به جان مى خریدند. زیرا که سربازان اعلام مى کردند اگر اهالى روستا مقاومتى از خود نشان دهند, مردان را خواهند کشت و به زنان و دختران تجاوز خواهند کرد. نتیجه اینکه نیروهاى اشغالگر بدون هیچ مقاومتى روستا را به اشغال خود در مىآوردند. ((کابوس بزرگ مردان فلسطینى, دفاع از زنان و دختران در برابر هجوم سربازان بود.))(4) دیرهنگام بود که نیروهاى فلسطینى به این شگرد صهیونیستها پى بردند یعنى پس از مبارزات دهه شصت.
و همین تغییرات در نمادهاى فرهنگى, باعث شد که زنان فلسطینى تنها بازیگر نقش دوم نباشند. پشتوانه آنها تنها احساسات رقیقى نباشد که به هنگام ریزش سقفها, آوارگى و کشته شدن فرزندان از خود بروز دهند.
و انتفاضه باعث شد که زنان هویت خویش را باز یابند. دیگر تنها دلخوشى آنها استفاده از لباس سنتى به عنوان نماد فرهنگى زن فلسطینى نباشد. آنها در راه مبارزه گامهاى بلندى برمى دارند تا آنجا که خواهر دختر دوازده ساله فلسطینى که در نوار غزه بر اثر آتش تانک رژیم صهیونیستى به شهادت رسید, گفت:
((با عملیات شهادت طلبانه از این رژیم انتقام خواهم گرفت.))(5) و زنان به شکلهاى گوناگون وارد صحنه مى شوند.
((وفا ایدریز)) در طى یک عملیات خودش را در قلب اورشلیم باخترى منفجر کرد. یک اسرائیلى کشته و گروه زیادى مجروح شدند. او اولین زن فلسطینى بود که در داخل خاک رژیم صهیونیستى دست به عملیات زد. او امدادگر داوطلب فلسطینى جهت کمک به مجروحین انتفاضه بود.
قبل از شرکت او در عملیات استشهادى او با مادرش در اردوگاه امارى زندگى مى کرد. آنها در طى جنگ 1327 (1948) که وطن اصلى شان رام الله توسط اشغالگران اشغال شده بود, آواره گشتند.
((دالا مقربى)) یک اتوبوس پر از سربازان اشغالگر را ربود تا به پارلمان رژیم صهیونیستىKnesset) ) نفوذ نماید. گرچه عملیات ناتمام باقى ماند. گروه وى و تمام سربازان اشغالگر کشته شدند اما این عملیات چنان رعب و وحشتى را در دل دشمنان ایجاد کرد که وزیر دفاع پیشین رژیم صهیونیستى درخواست بازرسى از جسد او را نمود. ((شادیا ابوغزاله)) در تعدادى از عملیات انتحارى شرکت نمود و مراکز نظامى را مورد حمله قرار مى داد. او هنگام ساخت مواد منفجره در منزل به شهادت رسید. ((عندلیب طقاطقه)) انسان عادى بود و نمازهایش را به جا مىآورد و این اواخر به قرائت قرآن مى پرداخت. از خانواده اى فقیر بود که پدرش به خاطر کهولت سن و بیمارى از کار افتاده است. در شهرک ((بیت فجار)) کنار 12 هزار فلسطینى دیگر زندگى مى کند. این شهرک در جنوب شرق بیت لحم در محاصره شهرکهاى یهودىنشین غوش, عتصیون, افرات و تقوع قرار دارد.
او در خانه کوچک سیمانى در کنار خانه هاى سنگى به سر مى برد. وقتى صبح جمعه آماده خروج از منزل شد, مادرش پرسید: کجا مى روى؟
گفت: برخى وسایلم را در کارگاه جا گذاشته ام, مى روم آنها را بردارم و از خانه بیرون رفت.(6) عملیات استشهادى او در آن روز در بیت المقدس منجر به هلاکت 16 صهیونیست و مجروح شدن 8 تن دیگر شد.
به نظر مى رسد عملیات استشهادى توانسته است روح سرکش مقاومت زنان فلسطینى را به نمایش بگذارد.
((غازى القصیبى)) سفیر عربستان سعودى در لندن, زمستان گذشته در رثاى ((آیات الاخرس)) دختر 18 ساله فلسطینى که در بیت المقدس غربى دست به عملیات استشهادى زد قصیده اى سرود.
او در قصیده ((عروس نیزه ها)) از بمب گذاران عملیات استشهادى تقدیر کرد و کاخ سفید را محلى پر از پلیدى نامید.
گرچه به خاطر اداى پاره اى توضیحات به وزارت خارجه انگلیس احضار شد, اما نشان داد که عملیات استشهادى زنانى که زمانى پرده نشین چادرهاى آوارگان بودند مى تواند معجون بیدارسازى قلبهاى خفته باشد.
((اى عروس نیزه ها همه زیبایى ها نثار چشمان توست وقتى قهرمانان بهترین مردم من قلع و قمع مى شوند چه زیباست کسى که به جنگ جنایت مى رود.
او به مرگ بوسه مى زند, در حالى که با خوشحالى خنده بر لب دارد. مرگى که رهبران از آن گریزانند بهشت درهایش را مى گشاید و به تو سلام مى کند. ))(7)
پى نوشتها:
1ـ ادوارد, سعید, فراتر از واپسین آسمان, زندگى مردم فلسطین, ترجمه: حامد شهیدیان, موسسه انتشارات بعثت, 1378, ص101.
2ـ به گزارش فلدمن, بنا به ماده هاى 1015 و 1039 قانون ارتش اسرائیل, هر عربى که در ساحل غربى رود اردن یا نوار غزه صاحب زمین است, پیش از کشت هر نوع سبزى ـ از جمله بادنجان ـ باید از مقامات اجازه کتبى کسب کند. کوتاهى در کسب این اجازه نامه ممکن است به قیمت نابودى درخت یا سبزى به اضافه یک سال زندانى تمام شود.
3ـ در یکى از دعاهاى تورات آمده است: ((خدایا شاکرم که مرا زن و حیوان نیافریدى)).
4ـ فراتر از واپسین آسمان, ص11.
5ـ روزنامه کیهان, یکشنبه 6/3/81.
6ـ مطبوعات, 1/2/81, به نقل از خبرگزارى فرانسه.
7ـ روزنامه کیهان, 31/1/81.