حضور زنان در توسعه فرهنگى کیش
((قسمت دوم))
منیژه آرمین
بخش اصلى این گزارش را در شماره پیش آوردیم. گزارش مبسوط فعالیتهاى دفتر امور زنان در کیش, نمایشگاه صنایع دستى بانوان در کیش, و گفتگو با خبرنگاران چینى زن, موضوعاتى بود که در بخش اول آمد. بخش تکمیلى این گزارش شامل بازدید از خانه علم, خانه مطبوعات, گفتگو با معاونت فرهنگى اجتماعى کیش, و جشنواره تابستانى مى شود. علاوه و در حاشیه این گزارش, به یک موضوع اقتصادى کیش نیز پرداخته شده است, هر چند ارتباط چندانى با مجله ندارد.
در خانه علم, چنگى را که سیم نداشت نواختیم.
خانه علم, یکى دیگر از مراکز فرهنگى جزیره کیش است. این خانه داراى تجهیزات بسیار جالب براى نشان دادن قوانین فیزیکى و مکانیکى است. خانم صالح زهى با دقت و علاقه در مورد دستگاههایى که مى بینیم توضیح مى دهد. از جمله, چنگى که سیم ندارد نظرمان را جلب مى کند. از خانم صالح زهى در مورد چنگ بدون سیم سوال مى کنیم. خانم صالح زهى از ما مى خواهد که دست بکشیم به سیمهایى که نمى دیدیم. صداى چنگ بلند مى شود. خانم صالح زهى در مورد این چنگ سحرآمیز! مى گوید: ((به جاى سیم یک سرى قطعات الکتریکى وجود دارد که یکى از آنها اشعه مادون قرمز را ایجاد مى کند و یک سرى دیگر در مقابلش قرار داد که این اشعه را مى گیرد. در واقع همین اشعه کاربرد سیم دارد و کاملا مى توان نت هاى خاص چنگ را با آن نواخت.))
صداى مورچه ها و جیغ خفاشهادر هنگام پرواز:
خانم صالح زهى مى گوید:
همچنین, ما در حوزه شنوایى نیز چنین محدودیتى داریم. ما اصولا امواج بین دو کیلو تا بیست کیلو هرث را مى توانیم بشنویم و کمتر و بیشتر را نمى توانیم بشنویم. مثلا ما هیچ وقت صداى مورچه را نمى شنویم زیرا پایین تر از حدى است که دستگاه شنوایى ما قادر به شناخت آن است. همچنین بالاى بیست کیلو هرث را نمى توانیم بشنویم و این صداى خفاش است که بسیار بلندتر از حد شنوایى ماست. خفاشها وقتى در تاریکى پرواز مى کنند جیغ مى کشند و به وسیله همین صوت که به موانع برمى خورد و برمى گردد, راه خود را پیدا مى کنند. به همین ترتیب در تاریکى غارها, مابین استالى کتیدها و استالى کمیدها پرواز مى کنند.
ما انسانها از این پدیده, دستگاههایى ساخته ایم که بر اساس امواج مافوق صوت که ما نمى شنویم ولى وجود دارد, استفاده مى کنیم. یکى از این دستگاهها عمق اقیانوسها را به وسیله امواج مافوق صوت که به ته دریا مى فرستیم, مشخص مى کند.
همچنین از سیستم پرواز شبانه خفاش توانسته ایم دزدگیر بسازیم. یعنى همان طور که خفاش با انعکاس صداى خود به مانع برمى خورد و متوجه مى شود که چیزى بر سر راه اوست; دزدگیرها نیز در صورتى که با مانع روبه رو شوند, اشعه مافوق صوت را ارسال مى کنند و در صورتى که با یک مانع متحرک روبه رو شود برمى گردد و صدا مى کند. این در واقع همان صدایى است که از قانون شنوایى و پرواز خفاش استفاده شده است.
از خانم صالح زهى مى پرسم بالاخره ما با این دستگاه مى توانیم صداى مورچه ها و پرواز خفاشها را بشنویم؟ ایشان مى گوید: نخیر. چون دستگاه شنوایى چنین اجازه اى نمى دهد ولى ما مى توانیم ارتعاش این صداها را بر روى دستگاه به شکل شماره ببینیم.
مى پرسم: پس علم نمى تواند به ما کمک کند که صدا را بشنویم؟
خانم صالح زهى مى گوید: نخیر; ولى مى توانید ارتعاش صدا را به صورت واحد اندازه گیرى صوت بر روى دستگاه ببینید.
و ما مى گوییم: ((یعنى به عبارت دیگر ما صداى مورچگان و جیغ خفاشها را مى بینیم!))
دستگاه جالب دیگرى که مى بینیم, چند وزنه است که هر قدر انرژى به آن وارد کنیم, به همان اندازه, انرژى خارج مى شود. این همان قانون عمل و عکس العمل نیوتن است.
... همه دستگاهها را مى بینیم و خانم صالح زهى در مورد آنها صحبت مى کند که از حوصله این گزارش خارج است. با خود مى گویم: ((خداوند چه نشانه هاى زیبایى براى ما آفریده و بشر چگونه کمر به تخریب این همه زیبایى بسته است.))
از خانم صالح زهى در مورد استقبال نهادها از خانه علم مى پرسم. ایشان مى گوید: ((متإسفانه از سوى نهادها, حتى آموزش و پرورش استقبالى از این مکان نمى شود و بیشتر بازدیدکننده هاى ما خود بچه ها و جوانانى هستند که مى شنوند و مىآیند و علاقه مند مى شوند. مثلا ما از هفته آینده کلاس ستاره شناسى داریم و ((آسمان نما))ى ما هم به زودى شروع به کار خواهد کرد.))
در خانه مطبوعات کیش هر نشریه اى را که بخواهید پیدا مى کنید
یکى از مراکز فعال فرهنگى جزیره, خانه مطبوعات است. خانه اى که مجموعه اى جالب از نشریات کشور را مى توان در آنجا دید, مطالعه کرد و اطلاعاتى را که لازم است توسط رایانه به دست آورد.
خانم تقوایى هم مثل سایر خانمهاى فعال در جزیره با علاقه و عشق در مورد خانه مطبوعات صحبت مى کند.
ـ به ما بگویید فلسفه وجودى خانه مطبوعات چیست؟
ـ شما در اینجا هر نشریه اى را که در ایران به چاپ مى رسد, مى توانید مطالعه کنید. ما بالغ بر پانزده هزار مجله و روزنامه و نشریه را مى توانیم در اختیار شما بگذاریم. در واقع ما مى توانیم به شکل موضوعى نیز پاسخگوى مراجعین باشیم. برنامه نمایه ما به صورتى است که مى توانیم در زمینه فرهنگى, هنرى, سیاسى, علمى و پزشکى به مراجعین جوابگو باشیم. من فکر نمى کنم چیزى از ما بخواهند و ما نتوانیم اطلاعات مربوط به آن موضوع را در اختیار بگذاریم. برنامه نمایه را خودم تإسیس کردم و سعى کردم این برنامه را رشد دهم و در سطح مدارس و دانشگاهها گسترش دهم و مطرح کنم.
الان چون تابستان است, خلوت است. در فصل آموزش, اینجا شلوغ مى شود. قبلا اجازه نمى دادند که مجلات امانت داده شود; ولى من خودم به تدریج توانستم کارى کنم که بتوانیم نشریه ها را به شکل امانت در اختیار علاقه مندان بگذاریم. البته به جز نشریه هاى جدید که روى پیشخوان است, بقیه را به امانت مى دهیم. ضمنا هر شش ماهCD مربوط به هر مجله را با موضوع بندى آن دریافت مى کنیم. ما شماره هاى سال قبل را در بایگانى نگه مى داریم و اگر کسى بخواهد به طور رایگان در اختیارش مى گذاریم. کتابخانه دیدارى شنیدارى را که در طبقه بالا هست, من خودم مرتب کردم و اینجا را هم ابتدا با ده عنوان نشریه شروع کردم ولى در حال حاضر, ما امکانات بسیار خوبى در ارتباط با مراجعین خود داریم.
ـ مخاطبین شما چه کسانى هستند؟
ـ از همه قشرى هستند. دانشآموزان, مادران خانه دار, بازاریها و محققین هستند. وقتى کار مدارس و دانشگاه شروع مى شود ما براى کامپیوتر نوبت مى زنیم, چون براى تحقیقات خیلى استفاده مى شود.
ـ در کامپیوتر چه دارید؟
ـ برنامه نمایه داریم. یعنى آرشیو همه نشریه ها را در کامپیوتر داریم.
ـ چطور مى توان از اطلاعات اینجا استفاده کرد؟
ـ کافى است که شما یک کلمه در مورد آن نشریه بدانید. ما هر اطلاعاتى که لازم است با نمایه در اختیار شما مى گذاریم. حتى در مورد مسایل پزشکى. ما مى توانیم موضوعى را به کامپیوتر بدهیم, هر چه مطلب در آن مورد هست با مشخصات کاملش در نمایه ظاهر مى شود. یا مثلا اسم نویسنده یا گزارشگر را بگوییم همه فعالیتهایش با ذکر مجله و شماره مجله و صفحه مربوطه در نمایه ظاهر مى شود. ما مى توانیم این اطلاعات را به شکل چاپ شده در اختیار بگذاریم.
ـ حالا ما مى توانیم نمایه پیام زن را ببینیم؟
ـ بله. این برنامه, آیتم هاى مختلف دارد. این قسمت, قسمت جستجو, پدیدآورنده, متن, موضوع, عنوان.
در قسمت پدیدآورنده, شما اسم هر شخصى را که نقشى در مجله داشته, بگویید, اینجا مى توانید مقالات یا هر کارى که آن شخص کرده, در نمایه با ذکر شماره و صفحه مجله ببینید.
... و ما بر صفحه نمایه, اطلاعات مربوط به مجله پیام زن را با همه جزییات آن مشاهده کردیم.
ـ خانم تقوایى, شما به عنوان یک خانم از اینکه فعالیت فرهنگى مى کنید چه احساسى دارید؟ مى بینیم که خیلى با شور و شوق صحبت مى کنید.
ـ من قبلا در کتابخانه دیدارى شنیدارى بودم; ولى از وقتى آمدم اینجا واقعا علاقه مند شدم. تا حدى که فکر مى کنم اگر از اینجا بروم, باید یک چنین مکانى را تإسیس کنم; چون آنچه در اینجا هست, هم به نفع مردم است, هم به نفع دانشآموزان و دانشجویان است و هم به نفع خودم است که یک کار فرهنگى و اجتماعى انجام مى دهم.
کتابخانه دیدارى شنیدارى, محلى است که به جاى خواندن کتاب از صوت و تصویر براى به دست آوردن اطلاعات استفاده مى کنیم.
خانم نریمانى در مورد این مرکز مى گوید:
((البته من تازه به اینجا آمده ام; ولى واقعا آرشیو جالبى از اطلاعات در اینجا وجود دارد. شما در مورد هر موضوعى که بخواهید تحقیق کنید, اینجا فیلم به همراه گفتار هست. در مورد آموزش زبان, کتابخانه دیدارى شنیدارى بسیار فعال است. همچنین ما اینجا سالن سینماتیک داریم که هفته اى یک بار فیلمهاى برتر را نمایش مى دهیم. دو روز در هفته براى کودکان و دو روز براى نوجوانان فیلم نشان مى دهیم. ))
ما خودمان فیلمها و گفتارهاى جالبى را در مورد جزیره کیش, در کتابخانه دیدارى شنیدارى تجربه کردیم.
صحبتى با معاونت اجتماعى فرهنگى کیش
از آنجا که مجموعه فعالیت فرهنگى جزیره کیش زیر نظر معاونت اجتماعى, فرهنگى اداره مى شود, از آقاى سامانى که مسوولیت این معاونت را به عهده دارند خواهش مى کنیم تا در مورد حوزه معاونت خود توضیحاتى بدهند.
ـ معاونت اجتماعى در واقع کل مسایل اجتماعى جزیره را اداره مى کند و ما پنج حوزه مدیریت در این زمینه را داریم. مدیریت آموزشى و نهادهاى مدنى هست که مدارس کیش را زیر نظر دارد و آموزشهاى عمومى کیش وندان را طراحى مى کند. در این مدیریت نهادهاى مدنى روى انجمنها سیاستگذارى مى کند, مثل انجمن بانوان, انجمن موسیقى, انجمن شعراى کیش و ... سعى مى کنیم اینها را هدایت و ساماندهى بکنیم. مدیریتى داریم به نام مدیریت بهداشت و محیط زیست که نظارت بر رستورانها, سوپرمارکتها و فروشگاههاى عرضه مواد پروتئینى را به عهده دارد. مدیریت امور هماهنگى و نهادهاى مدنى را داریم که کل مسایل ادارى کیش را پى گیرى مى کند و ماهى یک بار جلسه داریم. مدیریت اشتغال و نظارت بر روابط کار را داریم که مسایل کار و کارگرى را پى گیرى مى کنیم و مدیریتى به نام مدیریت حمل و نقل داریم که مسایل حمل و نقل را زیر پوشش مى گیرد. طبعا این مدیریت با نیروى انتظامى نیز همکارى و هماهنگى دارد.
ـ در جزیره کیش, من به مکانهاى جالبى برخوردم که هم از نظر علمى جالب بود و هم مى توانست به عنوان یک فعالیت تفریحى منظور باشد. مثلا ((خانه علم)) که قوانین فیزیکى را خیلى جالب نشان مى داد. یا کتابخانه دیدارى شنیدارى یا خانه مطبوعات و مرکز امور بانوان که البته فعالیتى فراگیر دارد. سوال من این است که با توجه به اینکه نه تنها مهاجرین بلکه توریستها نیز در سنین به خصوص نوجوانى و جوانى مى توانند مراجعین این مراکز باشند چرا این مراکز, نسبت به جاذبه هاى تفریحى دیگر, مهجور افتاده. آیا جا ندارد که در بروشورهاى تبلیغاتى, جایى هم براى تفریحات علمى ملحوظ شود؟
ـ ما در جزیره پنج کتابخانه داریم. دو کتابخانه براى نوجوانان داریم. دو کتابخانه عمومى داریم. یک کتابخانه دیدارى شنیدارى داریم که فکر مى کنم بى نظیر باشد. همچنین امکاناتى که در خانه علم یا در خانه مطبوعات هست یا در خانه موسیقى هست. تسهیلات کامل در خانه موسیقى داریم. اینکه تبلیغاتى در این زمینه صورت نمى گیرد, در بخش ساکنان کیش اطلاع رسانى صورت گرفته و کلیه کیش وندان در جریان امکانات این مراکز هستند; به خصوص امسال در سیاستهایى که به منظور پر کردن اوقات فراغت ساکنان کیش صورت گرفت, روى این قضیه کار شد. چیزى هم معادل پنج میلیون تومان اختصاص پیدا کرد به خرید کتابهاى تازه منتشر شده. بروشورى هم تهیه شده که به نوعى این امکانات را معرفى مى کند; البته شاید بروشور جذابى نباشد ولى معرف امکانات اینجا هست. بخشى هم که موسسه امور زنان است که سابقه اى بیش از دوازده سال دارد و کارهاى خیلى خوبى انجام شده که خانم امیرى حتما شما را در جریان عملکرد وسیع این دفتر به خصوص در رابطه با بومیان گذاشته اند. انجمن بانوان نیز در زمینه هاى مختلف مشغول فعالیت هستند و امیدواریم که در یک فرصت زمانى مشخص بتوانیم ارتقاى فرهنگى مناسبى داشته باشیم.
خانم امرایى که شاهد همکارى مطبوعاتى ایشان با پیام زن نیز بوده ایم و در حال حاضر در روابط عمومى سازمان همکارى مى کنند, در مورد مسایل بومیان نکات جالبى را ارائه مى دهند:
((در رابطه با بومیان باید بگویم فقط تا حدى مى شود وارد حریم آنها شد. بیشتر از آن شکستن حریم زندگى خصوصى آنهاست; ما نمى توانیم به آنها بگوییم ما از شما بیشتر مى فهمیم. بومیان کیش, آدمهایى بسیار آرام و قانون مدار هستند. کار فرهنگى, کارى نیست که با دادن بروشور و کتاب انجام شود. کار فرهنگى احتیاج به زمان دارد و آرام آرام پیش مى رود. همین ارتباطى که امام جمعه با مردم بومى دارد آنقدر قوى و ظریف و تنگاتنگ است که شما در هیچ نقطه ایران نمى توانید ببینید. این کار فرهنگى آرام آرام انجام مى شود. همین که الان به مدرسه مىآیند, خودش خیلى مهم است. قبلا نمىآمدند و اصلا دوست نداشتند ارتباط داشته باشند. حتى ما در سیما داشتیم فیلم مى ساختیم, بعضى از همین خانمها, به عنوان مجرى آمده بودند; ولى ما نمى خواهیم طورى عمل کنیم که در حد مداخله در زندگى خصوصى آنها باشد. با امکاناتى که جزیره به آنها داده مى شود, خود به خود, فرهنگسازى را هم به دنبال خواهد داشت.))
آقاى سامانى ادامه مى دهند: ((اتفاقا حضور افراد بومى با امکاناتى که سازمان به وجود آورده, حضور خوبى است. مثلا همین امروز که روز کنترل جمعیت است, آمارى که داشتیم تعداد زنان بومى که به مراکز بهداشت مراجعه کرده اند, چشمگیر بوده است. معلوم است که آمادگى پذیرش دارند و همان طور که خانم امرایى فرمودند مردم بومى اینجا, روحیه آرامى دارند و هماهنگ با مصالح کلى نظام حرکت مى کنند و هیچ موردى از قانون ستیزى در میان بومیان جزیره نداریم و این خودش جاى شکر دارد. ما سعى مى کنیم بومیان اینجا را در جهت گرایشهاى شغلى که خود دارند, ارتقا دهیم. مثلا فروشگاههایى جهت عرضه صیادى آنها گذاشته ایم. یا به آنها آموزش توربافى داده مى شود یا وسایل تازه صیادى مثل موتور لنچ در اختیار آنها قرار مى دهیم که به هر حال در بهبود کیفى و کمى وضعیت اقتصادى و فرهنگى آنها موثر خواهد شد.))
جشنواره تابستانى کیش
یکى از فعالیتهاى سازمان آزاد منطقه کیش برقرارى جشنواره هاى تابستانى است. این جشنواره با تسهیلاتى از قبیل 50% تخفیف کارت سبز و 30% تخفیف اسکان و نیز گذاشتن برنامه هاى تفریحى و هنرى برگزار مى شود. آقاى ابراهیمى کلیاتى را در مورد جشنواره بیان مى کنند.
در اینجا خبرنگاران در مورد قیمتها و اینکه چندان تفاوتى با تهران ندارد و بعضا گرانتر هم هست, از آقاى ابراهیمى مى پرسند. ایشان مى گویند: ((در بخشى که ما کنترل داریم, هم به لحاظ کیفیت کنترل مى کنیم, هم به لحاظ قیمت; البته در بخش بازار, قیمتها غیر قابل کنترل است. در واقع مکانیزم بازار خودش قیمت را تعیین مى کند. شاید آنچه در تهران هست کیفیت لازم را ندارد چون در تهران, کالا از جاهاى مختلفى مىآید ولى ما باور داریم که کالایى که در کیش ارائه مى شود, از کیفیت مطلوبى برخوردار است و از نظر قیمت هم به نسبت, ارزانتر است. حتى از ((دوبى)). در خرده فروشى حدود 15% ارزانتر است; منتها ممکن است در جاهایى رعایت نشود; ولى ما اعلام کرده ایم که هتل و کارت مسافرتى را تخفیف مى دهیم و به خصوص در جنبه سیاحتى آن تبلیغات کرده ایم و نیز وجود جوایز. ولى در هیچ یک از تبلیغات ما به ارزانى کالا اشاره اى نشده است و کنترل قیمت در بازار تقریبا ناممکن است. ما اجازه دادیم که مکانیزم بازار خودش عمل کند و مسافر اگر بگردد مى تواند کالا را با قیمت مناسب بخرد و طبعا گرانفروش, خودش متضرر خواهد شد.))
ـ ویژگى جشنواره تابستانى به نسبت زمانهاى دیگر چه هست؟
ـ جشنواره تابستانى دو ماهه است. براى جذب مسافران داخلى به کیش چون فصل گرمى است و کمتر مردم به این مناطق سفر مى کنند در نتیجه تسهیلات و برنامه فرهنگى و هنرى و مسابقات و جوایز را به عنوان اهرمهاى تشویقى براى رونق جشنواره قرار دادیم.
ـ اگر ممکن است در مورد فعالیت فرهنگى که در کنار جشنواره وجود دارد توضیح دهید.
ـ برنامه هاى تئاتر و موسیقى هر شب هست. همچنین جنگ شبانه که براى عامه هست که ضمنا مسابقات هم در آن برگزار مى شود و جوایزى داده مى شود. قسمت موسیقى و تئاتر آن, البته با هزینه اى که خود مسافر مى پردازد اجرا مى شود. همچنین برنامه آتش بازى براى عموم است و در سطح شهر, چراغانى بسیار زیبایى را مى توانید ببینید.
البته, موفقیت خود را در جشنواره, مرهون اطمینان مردم مى دانیم و با وجود گرماى هوا, در مرداد ماه, ما بیشترین تعداد مسافر را در کیش داریم. همچنین ما توانسته ایم 165000 فرصت شغلى به وجود آوریم.
آقاى رفایى نیز به دنبال سخنان آقاى ابراهیمى گفتند:
شما مى پرسید کیش چه نقشى در اقتصاد کلان کشور دارد و من در پاسخ مى گویم بزرگترین نقش را دارد. نقش در واقع استراتژیکى مهمى دارد. جزایرى که اکنون ما را احاطه کرده اند دچار مشکلات دیپلماسى اند. وجود منطقه آزاد کیش, نوعى تثبیت یافتن این جزیره, به عنوان جزیره اى ایرانى است. در وسط آبهاى خلیج فارس, جزیره اى مى بینید که بزرگترین حسنش همین است که بیگانگان نمى توانند نگاه چپ به آن بکنند. کیش در واقع قربانى شداید زمان است. چرا کالا به قیمت تهران است. این نگاه در واقع عدم دید ساختارگرایانه نسبت به کیش است. یک زمانى در این مملکت جنگ بود. در آن زمان که همه درها به روى اقلام اساسى بسته بود مثل شکر که همه ما در صف مى ایستادیم براى خریدن شکر در آن زمان روزنه اى به نام کیش باز شد. رزق شما و کودکان شما از همین طریق تإمین مى شد. آن زمان من کیش را به عنوان یک توریست دیدم. امروز هم مى بینم. از آن زمان تا حالا کیش خدمات بزرگى به مملکت کرده است. منتها خدماتى که در لایه هاى افکار عمومى گنگ و نامحسوس است. زمانى که شما مشکلات عدیده داشتید, کیش توانست انتقال کالا را براى شما انجام دهد. کالاهایى که به فراخور زمان تغییر جنسیت داده است. یک زمانى جنگ تمام مى شود. روزنه هاى جدیدى ایجاد شده. چنان که مى گویند نو که آمد به بازار کهنه مى شه دلآزار. قطعا نوع کالاهایى که وارد کیش مى شود تغییر پیدا کرده. ساختارى که نظام برایش تعریف مى کند نه کیش. یعنى یک ساختار است ما خودمان قربانى هستیم. زیرا تعریف منطقه آزاد, یک تعریف سیاحتى است. ما در واقع از تعریف نظام بالاتر هستیم. شما کدام نقطه مملکت را دیده اید که داراى نقطه استراتژیک هست مثل کیش. ما الان در جنوبى ترین نقطه ایران هستیم. مرز جنوبى ایران سالى یک میلیون مسافر, در حالى که ما در غرب ایران مریوان را داریم; دریاچه اى بسیار زیبا و اقامتگاههاى متعدد. زمانى همه جا جنگ بود. از مریوان تا کیش. حالا بروید مریوان را ببینید. به عنوان یک منطقه مرزى, کیش را هم ببینید; آن وقت مى فهمید که در کیش چه اتفاقى افتاده است. از شهردار مریوان بخواهید آمار توریست را به شما بدهد. آن هم با آن همه امکانات و زیباییهایى که وجود دارد, آن وقت مى فهمید که کیش تا چه حد موفق بوده است. باید بفهمیم که هر اتفاقى که در جایى مى افتد در واقع یک زنجیره است که این زنجیره باید دست به دست هم بدهند و با هم عمل کنند. اگر از گرانى صحبت مى کنید باید بدانید عامل گرانى کجاست؟ یک زمانى براى کیش تعریف تجارى, سیاحتى مى شود. ما به مردم القا مى کنیم که اولین امتیاز شما براى کیش خرید است و امروز انتقاد مى کنیم که اولین امتیاز شما نباید خرید باشد.
شما تا حالا گله هاى آهوى کیش را هنگام آب خوردن دیده اید؟ شما در تنگه هایش صداى زمزمه آب را شنیده اید تا از همه غمهاى عالم رها شوید؟! شما آکواریوم جزیره را دیده اید و حرکات آزادانه ماهیها را؟ لاک پشتها را دیده اید؟! با درختهاى ما صحبت کردید؟ چرا؟ براى اینکه شما را هدایت نکردند. در نخلستانها راه رفته اید؟ با مردم سفین ما گپ زده اید؟ در مسجد جامع سنیها نماز خوانده اید؟!
ـ ولى این چیزها جاذبه اى نیست براى سیاحت گرى که شما دعوت کرده اید. کدام توریست این کارها را مى کند؟
آقاى رفایى: اتفاقا توریست, اولین رسالتش دریافت چیزهایى است که مردم عادى نمى بینند و هدایت افکار عمومى به سمتى که بایسته و شایسته است؟
ـ البته هر جایى را مى شود از ابعاد مختلف دید; وقتى ما در مورد چیزى سوال اقتصادى داریم نباید جواب آن به صورت احساسى داده شود یا اگر سوال نظامى داشته باشیم, نمى شود از بعدى دیگر به آن پاسخ داده شود اما مشکل بزرگ ما, به خصوص در طبقات متوسط این است که, آن قدر درگیر مسایل اقتصادى هستیم که خیلى چیزها را فراموش مى کنیم. طبعا با همین نگاه مىآییم کیش.
آقاى ابراهیمى: فرمایش شما صحیح است البته مسافر معمولى با شما فرق دارد. شما که به عنوان نماینده مطبوعات مىآیید, نقش هدایت کننده دارید. ما البته باید بر جاذبه هاى توریستى کیش اضافه کنیم. مثلا من سفرى داشتم به قبرس. آنجا جزیره کوچکى است که درون یکى از سنگها, شیارى وجود دارد که معتقدند جاى پاى ((آشیل))(1) بوده است. هر روز تعداد زیادى آدم را از سراسر دنیا جمع مى کنند تا بروند و جاى پاى ((آشیل)) را ببینند. چه کسى این کار را کرده؟! در کشور, شما به عنوان رسانه مى بایست زوایاى مختلف و زیباییها و جذابیتها و آرامشى را که شخص مى تواند در هنگام خواندن نماز جماعت در مسجد اینجا حس کند, یادآور باشید.
ما یک زمانى, یک پوستى داشتیم به نام خرید کالا. این پوست دیگر تاریخ مصرفش گذشته. امروزه, نظام کارکردهاى اقتصادى و بازرگانى کالا و خرید و فروش چمدانى اش براى کانالهاى دیگرى باز کرده است. چرا مسافران در این هواى گرم که شهرهاى شمال هم داراى دریاست, کیش را انتخاب مى کنند. جان کلام این است که مردم در فشارند اما براى رهایى از فشار, احتیاج به حیاط خلوت دارند. احتیاج به جایى دارند که به آنها آرامش بدهد. ما الان یک حیاط خلوت داریم که سایه را کمى حس کنیم. حیاط خلوت خنکى خوبى است و مردم ناخواسته حیاط خلوت را انتخاب مى کنند; اما ما, اعم از من مدیر یا شما که خبرنگار هستید داریم به مردم القا مى کنیم که باید گزینش اول شما خرید باشد; در حالى که انتفاع شما آرامشى است که حس مى کنید; حال ممکن است به بازار هم بروید و خرید هم بکنید به عنوان یکى از عملیات سفر و نه همه چیز سفر.
در حاشیه گزارش کیش
تإسیس اسکله ها, نقش مهمى در توسعه اقتصادى کشور دارد
از جاده اى باریک و سنگلاخى که از میان آب گذشته, عبور مى کنیم و به دل دریا مى رویم. از سنگها بالا مى رویم و در بالا هر چه نگاه مى کنیم آب است و بالاى سرمان آسمان شب و ستاره ها. آقاى فتحى با شور و شوق فراوان در مورد پروژه توسعه حمل و نقل دریایى جزیره کیش توضیح مى دهند:
((ما مى خواهیم کارى کنیم که صادرات و واردات کالا توسط خودمان صورت بگیرد. حتى کالاهاى صادراتى را خودمان, همین جا بسته بندى کنیم. این کارى است که همین الان در دوبى و امارات انجام مى دهند. منطقه آزاد کیش مى تواند این حمل و نقل را به خوبى انجام دهد.))
خانم صالحى: یعنى این فعالیت, تنها شامل کیش نیست, بلکه سایر مناطق ایران را هم پوشش مى دهد.
آقاى فتحى: فعالیتى که مورد نظر ماست با یک مثال روشن مى شود. مثلا در مورد ((جبل على)) مى گویم: ((جبل على)) را من حدود بیست و پنج سال پیش که رفتم به دوبى تازه داشتند مى ساختند. من یک سفرى داشتم به ژاپن, یک سرى دوستان مى گفتند اینها دیوانه اند, حدود پنجاه الى هفتاد اسکله مى سازند, یک کشتى هم کنارش نیست! من گفتم, اینها فکر صد سال آینده خود هستند. حالا همه اسکله ها پر است. تمام کالاهاى مربوط به خاورمیانه از آنجا فرستاده مى شود. همین طور که گفتم سه میلیارد دلار کالا هم از امارات براى ایران مىآید. در حالى که همین الان دهانش را باز کرده تا همین بازارى را که ما داریم و قابل مقایسه با آنها هم نیست, تصاحب کند. ما هم مى توانیم در اسکله هایى که مى سازیم همین کار را بکنیم. مثلا همین بندر آمستردام, دنیا را زیر پوشش قرار داده از نظر حمل و نقل. صد و پنجاه تا پانصد میلیون تن کالا را حمل و نقل مى کند. شما الان نفت, بنزین, شکر و گندم. هر چه مى خواهید در انبارهایشان دارند و صادر مى کنند. ما هم مى خواهیم در بندرگاه خودمان همین کار را بکنیم. ما مى توانیم چهارده اسکله داشته باشیم. هفت اسکله کوچک و هفت اسکله بزرگ. ما مى توانیم خیلى مسایل منطقه خودمان را حل کنیم. مى توانیم کالا از خارج بیاوریم. مى توانیم کالاى داخل مملکت را پخش کنیم. یا حتى مى توانیم کالا را خودمان تولید کنیم و از همین جا صادر کنیم. همین کارى را که دیگران دارند انجام مى دهند ما مى توانیم خودمان همین جا انجام دهیم و دست نیازمان را از جاهایى مثل دوبى کوتاه کنیم. واقعا چرا باید این طور باشد. ممکن است بگویند شما چرا؟ مگر بندرعباس و بندر بوشهر مشغول این کار نیست. من مى گویم بندرعباس و بندر بوشهر کار خودشان را مى کنند در حالى که ما مى توانیم پوشش بیشترى بدهیم, به خصوص که ما تخلیه واردات و صادرات آن قدر داریم که مثلا بسیارى از کشورهاى همسایه شمالى مثل آذربایجان و ترکمنستان و قزاقستان باید کالا را از طریق ایران رد کنند; بنابراین بندر شهید رجایى و بندرعباس و بندر بوشهر براى تخلیه این همه کالا کم است. این کار کمک دولت را مى طلبد. منطقه آزاد کیش درآمدى که دارد درآمدى است که از مسافرین و از فروش کالا به دست مىآورد. در حالى که براى چنین طرح بزرگى که یک طرح کلان و ملى و زیربنایى است, مى بایست دولت زودتر و بیشتر و سریعتر عمل کند. همچنین با وامهاى بانکى همان سیاستهایى که مدیران منطقه آزاد کیش دارند زودتر به نتیجه مى رسیم. الان شرکتهاى نفتى یک سرى از دوبى آمده اند اینجا و ما به آنها خدمات مى دهیم. اگر ما این خدمات را نمى دادیم مى رفتند با کشورهاى دیگر قرارداد مى بستند و در نتیجه درصدى از درآمد من و شما مى رود به جیب خارجیها. الان شرکتهاى نفتى مثل توتال, پتروایران و پتروپارس و ... دارند از این بندر استفاده مى کنند. اخیرا هم صحبت شده که کلیه شرکتهاى وابسته به شرکت نفت از ما خدمات بگیرند. این باعث مى شود تردد شناورها زیاد شود و ممکن است کالا و لوازم یدکى خود را از کیش تهیه کنند. نفت و آب را از کیش تهیه کنند. همین تردد و فعالیتها باعث مى شود که ایجاد اشتغال شود و وجود ما در بنادر باعث مى شود که ایران از این جهت مطرح باشد و عدم وجود ما باعث مى شود که دیگران بیشتر مطرح باشند و بیشتر بتوانند بر ما حاکمیت داشته باشند.
پى نوشتها:
1ـ قهرمان افسانه اى که مثل اسفندیار در شاهنامه رویین تن بوده و تنها جایى که نقطه ضعف او بوده, پاشنه پایش بوده است.