بحرانىترین سن، جوانى است
هاجر مرادى - اصفهان
کتاب: آرامش بعد از طوفان
نویسنده: عفتالسادات امامى
این همه شور و التهاب، این همه انرژى و نیرو و مقدار زیادى مشکلات، همه و همه نمایانگر سن جوانى است. تصمیمات مهمى مانند انتخاب شغل و انتخاب همسر که در حقیقت پایه و اساس تمام زندگى ماست، جوانى را با یک دنیا شور و شوق و آرزو شروع مىکنیم ولى چه مصایبى همراه با این سنین خوش به وجود مىآید.
این مصیبتها بلایى به سر انسان مىآورند که جوانى را به کلى فراموش کند و فقط درگیر این همه نگرانى باشد. مکافات وقتى از حد افزون است که تعلیم و تربیت هم صحیح نباشد و فارغالتحصیل مدارس عالى نداند که چه کارى از دستش ساخته است. پس تعجبى ندارد اگر اکثر جوانان چه زن و چه مرد با آن همه افکار مستعد و توانا و با یک دنیا آرزوهاى طلایى وارد اجتماع مىشوند و پس از چند سال دچار دلزدگى و اشباع از همه مشکلات و گاه یأس و حتى اختلالات عصبى و روانى مىگردند.
در قدیم حداقل کودک مىدانست که در آینده شغل پدر را پیشه خود خواهد ساخت و در زمانهاى بسیار قدیم که این مسئله اجبارى بود به طورى که یک دهقانزاده حق نداشت روحانى شود یا یک اشرافزاده حق گرفتن دخترى از طبقه دیگر را نداشت. این افراد و عقایدشان را تأیید نمىکنیم ولى اجباراً جوانان را از این همه تشتت فکرى نجات مىداد. درست است که این امر خلاقیت را از بین مىبُرد و حق انتخاب و ابتکار را از جوانان مىگرفت ولى وضع فعلى که براى جوانان اشکالاتى ایجاد مىکند، وجود نداشت. مثلاً طفل با هزاران امید و آرزو در بهترین مدرسه رشد مىیابد البته با این طرز فکر که پدر و مادر همیشه تذکر مىدهند که تو باید پزشک شوى و بعد از چند سال دیپلم بهدست پشت دیوار مهیب کنکور به هر دلیلى آنقدر مىماند تا شور و حال پزشکى که از سرش پرید به شغلى آزاد مىپردازد و آن هنگام است که تلافى تمامى شکستها و آرزوهاى بر باد رفته را بر سر مشترىهاى فلکزده در خواهد آورد. این شغل نه تنها دلچسب و راضىکننده نیست که روز به روز بیشتر ایجاد کسالت و سرخوردگى خواهد کرد. انتخاب شغل از تمام مسائل زندگى مهمتر است و بسیار پسندیده است که مطابق با ذوق و استعداد دانشآموزان، کار مطابق با میل و آگاهىهاى او در اختیارش قرار داده شود. این کار چون با ذوق و دانستنىهاى او هماهنگ است بازدهىاش بیش از توقع اجتماع بوده و آرامشى جاویدان به همراه خواهد داشت.