کلمه نخست
گزیده استفتاها از محضر امام خمینى (2)
ازدواج و مقدمات آن
س: اگر مردى داراى عیبى باشد، شرعاً باید هنگام ازدواج و عقد، آن را به زن اعلام دارد یا نه؟
ج: اعلام لازم نیست.
س: شخصى سفیه (که گاهگاهى هم حالت جنون پیدا مىکند) با زنى ازدواج کرده و زن در خانه آن مرد زندگى کرده و دو فرزند از او پیدا کرده است، اکنون دوازده سال است که آن زن از خانه او بیرون رفته و به هیچ عنوان راضى نمىشود به خانه او برگردد و زندگى کند و مدعى طلاق است. آیا اجازه مىفرمایید زن را طلاق دهند؟ و تکلیف مهریه زن از چه قرار است؟ لازم به تذکر است که مرد نامبرده قبل از ازدواج هم همین حالت را داشته است.
ج: اگر زن عیب مرد را مىدانسته و با این حال اقدام به ازدواج کرده تا به اختیار، او را طلاق ندهد زوجیت باقى است و در هر حال مهریه خود را حق دارد.
س: حقیر چند سال پیش دخترى را به همسرى خود اختیار نمودم. بعداً دیدم شکمش جراحى شده است. از او سؤال نمودم چه شده؟ گفت کلیهام را جراحى کردهام، بعداً فهمیدم سر من کلاه گذاشته؛ زیرا او را جراحى رحم کرده بودند و عقیم بود، اکنون مدت نه ماه است که خانه مرا ترک کرده و هیچ اعتنایى به من نمىکند، و من مهریه او را به اقساط مىدهم، حال از امام امت مىخواهم آیا این زن، تمام مهریه را حق دارد یا خیر؟ و نفقه او در شرع مقدس اسلام چه حکمى دارد؟ و اگر او را طلاق دهم حق نفقه او در حال عدّه چگونه است؟
ج: باید مهریه او را بپردازید، و اگر از شما تمکین ندارد، نفقه واجب نیست و اختیار طلاق با شما است.
س: مردى با دخترى ازدواج کرده است. این مرد شصت درصد نابینا بوده و آن را توسط عینک پنهان کرده است؛ حالا که دختر فهمیده آیا مىتواند عقد را به هم بزند؟ و اگر مىتواند به هم بزند نصف مهر را مىتواند بگیرد یا نمىتواند؟
ج: در مورد سؤال نمىتواند عقد را فسخ کند.
س: دخترى را به پسرى طورى نشان مىدهند که صورت دختر خوب دیده نشود، سپس پسر از واسطه مىپرسد که آیا دختر عیب و نقصى دارد یا نه؟ واسطه مىگوید که نه تنها عیب و نقص ندارد بلکه خیلى هم زیباست! (و سر به زیرى دختر از خجالت است) ولى بعد از عقد، پسر متوجه مىشود که چشمهاى دختر چپ است! ضمناً پسر از اول به واسطه گفته بوده که: «من دختر متدین و باحجاب مىخواهم» ولى بعداً معلوم شده که دختر فاقد این شرایط است؛ آیا عقد صحیح است؟ و در صورت طلاق، آیا به دختر چیزى تعلق مىگیرد؟ به فرض اینکه در موقع دیدن، پسر و دختر صیغه محرمیّت خوانده باشند چه حکمى دارد؟
ج: عقد ازدواج صحیح است، ولى اگر وصف کمال یا عدم نقص در ضمن عقد شرط شده، یا عقد مبنى بر آن واقع شده، در صورت تخلف، شوهر حق فسخ دارد، و در غیر این صورت حق فسخ ثابت نیست، و در فسخ قبل از دخول مهر ساقط است و بعد از دخول تمام مهر ثابت است. و در طلاق قبل از دخول نصف مهر و بعد از دخول تمام مهر ثابت است.
س: اگر مرد جوانى با دخترى ازدواج نماید و در عقد شرط نکند که دختر باکره باشد (ولى معمول بر این است که دختر باکره باشد، و دیگر لازم نمىدانند که شرط کنند، و این مرد به این قصد بوده که دختر باکره است) ولى بعد از ازدواج معلوم شد که دختر باکره نیست، و مدت دو الى سه سال به همین صورت با هم زندگى کنند ولى شوهر از این ازدواج ناراضى باشد، آیا حق طلاق دارد؟ و اگر داشته باشد زن حق مهریه هم دارد یا خیر؟
ج: در فرض سؤال زن حق دارد تمام مهریه را مطالبه کند، و اختیار طلاق با شوهر است، ولى مراعات مقررات دولت اسلامى هم لازم است.
س: اگر دو نفر قبل از ازدواج در مورد یک مسئله (مثلاً فعالیت زن در اجتماع با شرایط صحیح)، به توافق برسند ولى بعد از ازدواج یکى از طرفین (مثلاً مرد) مسئله به توافقرسیده را زیر پا بگذارد و خلاف آن عمل کند، در اینجا تکلیف طرف مقابل (زن) چیست؟
ج: اگر در ضمن عقد شرط نشده و عقد مبنى بر آن نبوده وفاء واجب نیست.
س: آیا چیدن سفره عقد حرام است یا مکروه؟ و آیا استفاده از وسایل دکورى و تزئینى - در صورت موجود بودن آنها در منزل - حرام است یا مکروه؟
ج:حرام نیست، ولى در این ظروف(1) از تزئینات زاید و مخارج غیر متعارف خوددارى شود.
س: در روستاى ما رسم است که در عروسىها مردم مقدارى پول به صاحب عروسى مىدهند که از سنگینى هزینه عروسى کاسته شود و او هم تدریجاً در عروسى دیگران جبران مىکند، لطفاً نظر خود را در این زمینه بیان فرمایید.
ج: مانع ندارد، و به هر نحو متعارف است عمل نمایند.
س: نامهاى از روستا مىآورند که به امضاى زن و مرد و ولىّ زن رسیده است و به عاقد وکالت مىدهند عقد را بخواند. آیا این نوع وکالت معتبر است؟
ج: وکالت با نامه و امضا اثبات نمىشود مگر آنکه موجب اطمینان شود.
1) یعنى در شرایط فعلى و با در نظر گرفتن وضع زندگى مردم.