خصوصیات یک خانواده ایدهآل
لعیا اعتمادى
خانمها، آقایان، خونهدار، بچهدار، توجه، توجه.
از آنجایى که هر کدام از عناصر خانواده، اعم از ذکور و غیر ذکور داراى جایگاه خاصى مىباشند، بر همگان آشکار و مبرهن است که شناخت جایگاه هر کدام از این عزیزان لازمالاجرا مىباشد. به همین منظور ما نیز به علت رسالت خاص «نخود هر آش بودن» که بر دوشمان سنگینى مىکند، پا را از گلیم خود بَسى درازتر نموده و با جمعآورى اطلاعات و دستورالعملهایى در زمینه بچهها و پول توجیبىشان، مادران و معضل دوشلواره شدن باباها، پدران و جیب خالىشان و بچههایى که باید نِفله شوند، شما عزیزان را براى شناخت خصوصیات یک خانواده ایدهآل یارى و مدد مىنماییم. باشد که حق کمیسیون ما نیز فراموش نشود.
با این توضیحات یکراست مىرویم سراغ دستورالعملها!
دستورالعمل شماره یک:
این دستورالعمل شامل پدر خانواده مىباشد که به عنوان یک آقاى به تمام معنا داراى جایگاه استراتژیکى خاص مىباشد که احدالناسى حق جیک جیک کردن و عرض اندام در مقابل ایشان را ندارد. البته ذکر این مسئله نیز لازم مىباشد که خود این سروران بر اساس حال و هواى مزاجىشان مىتوانند گاهى با متعلقهها و فرزندانشان پسرخاله شوند؛ یعنى دل بدهند و قلوه بگیرند. البته برخوردارى از این امکانات نیاز به گذشت زمان و فداکارى دارد که غالباً سرِ برجها که جیب باباها کمى باد دارد این امکان تحقق مىیابد.
البته مادران هم در مواردى که آب از سرشان گذشته و جان به لبشان رسیده مىتوانند حسبالامر قهر کرده و چند روزى خانه پاپاهایشان بروند تا آبها از آسیاب بیفتد. اما این را نیز توجه داشته باشند که اگر آمدند و دیدند که شلوار پاپاها دوتا شده از ما گله نکنند که چرا نگفتید. حالا خود دانند!
دستورالعمل شماره دو:
از پدر که بگذریم، نوبت به یگانه عنصر مهر و محبت مىرسد. کسى که رگِ خواب پاپاها توى دستشان است و اگر گربه را دم حجله کشته باشند نانشان توى روغن است.
بله این عناصر مهر و محبت، مادرها را عرض مىکنم، مالک بىچون و چراى دست و پا و سر و گردن و در یک کلام، فىالمجموع تمام اعضا و جوارح بچهها هستند، که این مالکیت خود را در مواردى بسیار مىتوانند به اثبات رسانند، که الحق و الانصاف تا حالا کم نیاوردهاند.
بله این مالکان حقیقى و حقوقى مىتوانند در مواردى که امکان دسترسى به دست و پا و سایر اعضا به هیچ وجه منالوجوه ممکن نیست، از طریق کنترل از راه دور، منتظر یک فرصت باشند که در صورت غافلگیرى صد در صد تضمینشده مىباشد.
از موارد دیگر این دستورالعمل مهم آن است که همسران خوب نباید زیاد به فکر جیب همسرانشان باشند و تا آنجایى که در توانشان است، ازخودگذشتگى و فداکارى نشان داده و جیب آنها را خالى و خالىتر کنند. به طور خلاصه اینکه در بندِ بىپولى و خالى بودن جیب مردها نباشند. در مواردى هم که امکان آتیشى شدن و پریدن فیوز پدران مىرود، ترسى به دل راه ندهند و دستِ پیش را بگیرند تا پس نیفتند و قاطعانه در برابر تهدیدها و خط و نشان کشیدنهاى آنها بایستند و پاسخ دهند که چشمت کور، دَندَت نرم، مىخواستى زن نگیرى. این طورى مردها حساب کار دستشان مىآید و رویشان کم مىشود. زیادى هم گیر نمىدهند.
دستورالعمل شماره سه:
از پدرها و مادرها که بگذریم، نوبتى هم که باشد، نوبت به بچهها مىرسد. بچههایى که حق آب و برق و گاز و تلفن به گردنِ پدرها و مادرها دارند و بسته به یک جین و دو جین بودنشان، داراى جایگاه خاصى مىباشند. اما از آنجایى که از قدیمالایام گفتهاند، هر که بامش بیش برفش بیشتر؛ ما نیز بهتر دیدیم در این دستورالعمل به جایگاه نورِ چشمان دو جین، و دو جین به بالا، بپردازیم.
این عزیزتر از جانان - بچهها را عرض مىکنم - باید توجه داشته باشند که اگر بخواهند همین طورى بنشینند و دست روى دست بگذارند و منتظر شوند تا فرجى شود و درى به تختهاى بخورد و یکى، دوتایى از آنها نِفلِه شود، به هیچ جایى نمىرسند. بلکه این عزیزان باید خودشان آستینها را بالا زده و دست به کار شوند. و توجه نیز داشته باشند که زیاد با مسائل، احساساتى برخورد نکنند و در واقع کَکِشان هم نگزد و نسبت به گرانى و نبودن پول و کرایه عقبافتاده صاحبخانه و این جور امور ناچیز به خود سخت نگیرند و هنگام احساساتىشدن خود را توجیه نمایند که شتر دیدى ندیدى. در مواردى هم که امکان سوء سابقهاى برایشان مطرح است، خود را به موشمردگى بزنند تا بحران حاصل برطرف شود.
این گروه در زمانى هم که اوضاع خانه چپاندرقیچى مىشود، مىتوانند واقعبینانه فکر کرده و به طرفى که مىچربَد مایه تیلىاش بیشتر است، تمایل داشته باشند. البته در اینجا لازم به توضیح مىباشد که منظور از چَپاندرقیچى، دعواى مامان و باباهاست که ممکن است ابعاد گستردهاى مثل جیغ و داد و پرت کردن در و تخته و کوبیدن مُخ و مخچه به در و دیوار و غیره داشته باشد. این را نیز اضافه کنیم که هر زمان مایه تیلىِ دو طرف دعوا میزانِ میزان بود و مو لاى دَرزش هم نرفت، توصیه مىشود که فاصله قانونى را رعایت نموده و سکوت پیشه نمایند و بگذارند تا گذشت زمان همه چیز را جفت و جور کند. رعایت این نکته فواید بىشمارى را به همراه دارد که یکى از آنها نشان دادن ادب و نزاکت بچهها در شرایط حساس و بغرنج زمانى است که این خود مىتواند نقطه عطفى باشد براى پول توجیبىِ بیشتر.
دستورالعمل شماره چهار:
این دستورالعمل مختص بچههاى یک جین و یک جین کمتر مىباشد.
این عزیزتر از جانان که تعدادشان کم نیز نمىباشد، باید توجه داشته باشند که تنها راه رسیدن به خواستههایشان این است که سر و گوششان حسابى بجنبد و چهار دُنگ حواسشان جمع باشد که کلاهى به سرشان
نرود و نیز تمام فکر و ذکر و همّ و غمّشان این باشد که به نحوى مادرهایشان را کوک کنند که در مواقع لزوم سرِ وقت باباها رفته و بر اساس تجربیات فراوان و ارزشمندشان آنها را سرکیسه نمایند. البته در اینجا لازم به ذکر مىباشد که کوککردن مادرها نباید به شکلى باشد که باعث درگیرى و زد و خورد و طلاق و طلاقکشى بشود که بروز این گونه مسائل باعث مىشود سرشان بىکلاه بماند.
این را نیز در همین جا اضافه کنیم که بچههاى گردن کلفت یا به قول ما بچهشناسان، بچههاىِ زبر و زرنگ که داراى هوش سرشارى مىباشند و یک سر و گردن بالاتر از بقیه بچهها هستند، نباید زیاد خود را در بند این حرف پدر و مادرها قرار دهند که ما چند دست پیراهن بیشتر از شما پاره کردهایم پس تجربهمان هم از شما بیشتر است. چون این حرفها، حرفهاى مُفتى مىباشد که به درد جرزِ لاىِ دیوار هم نمىخورد، چه برسد به شما و لابد مىدانید هفت نسل است که همین طور این حرفها دَهن به دَهن گشته است تا به شما رسیده. پس شما هنگام شنیدن این گونه حرفهاى خالهزَنَکى، خودتان را به آن رو بزنید و وانمود کنید که نشنیدهاید.
در مواردى هم مىتوانید از زور بازوى خود استفاده کرده و چند تایى داد و بىداد راه بیندازید. البته به خاطر دردِسرها و بگیر و ببندهایى که این دستورالعملِ مهم دارد زیاد پا پىِاش نمىشویم. چون باید به جوانىمان هم رحم کنیم.
در پایان از همه مالکان، دلاکان، بزازان، کفاشان و برزگران، ریز و درشت کمال تشکر و سپاس را داریم که در جمع باصفاى ما شرکت نمودهاند و دست همه این عزیزان را مىفشاریم و از هر کدام از طرفهاى درگیر عاجزانه استدعا داریم که پاى چُلاق ما را به این جریانات فکرى باز نکنند و اگر روزى، روزگارى چشمشان به جمال مبارک ما توى کوچهاى، پسکوچهاى، جایى روشن شد، سوتى ندهند و بىخیال ما شوند.
با تشکر، کسى که سرش بوى قرمهسبزى مىدهد.