پژواک
قبل از آنکه مجله شما را به عنوان مشاور ادبى برگزینم، به عنوان یک دوست انتخاب کردم، هر چند موضوعى جز داستان براى گفتگوى ما وجود ندارد. مىخواستم یک خبر هم برایتان بنویسم و از بخشدارى شهر «زارچ» تشکر کنم. چرا که چندى پیش همایش ادبى بانوان این شهر با تلاش بخشدارى و با شرکت خواهران شاعر و نویسنده و میهمانانى از دیگر شهرهاى استان یزد برگزار شد. در این همایش چند تن از مسؤولین استان «یزد» و شهر «زارچ»، سخنرانى کردند. دلم مىخواست به وسیله مجله شما از تمام کسانى که در برگزارى این همایش شرکت داشتند قدردانى کنم.
فاطمه اقبالى - زارچ
دوست ادبدوست، ما نیز با کمال میل خبر شما را منعکس کردیم و امیدواریم با برگزارى چنین همایشهایى بانوان هنرمند و ادیب زارچ با دلگرمى بیشترى به کارشان ادامه دهند و شما نیز بتوانید از این جلسات استفاده کامل را ببرید.
با توجه به اینکه زنان بىسرپرست بسیارى، با شرایط بسیار بد مالى، با آبرو زندگى مىکنند و هیچ پشتوانه و پناهى ندارند، خواستم بگویم که من بعد از 11 سال زندگى از همسرم جدا شدم و حال مدتى است که قصد دارم با فردى ازدواج کنم که همسر و فرزند دارد ولى مىتواند به دلیل تمکن مالى و موقعیتى که دارد خرج هر دو خانواده را تقبل کند. اما مشکل این است که هر دو نفر ما قربانى عرف غلط جامعه هستیم و ایشان حتماً زیر سؤال خواهند رفت که چرا مجدداً ازدواج کردهاند.
در حالى که در آیه قرآن آمده است مرد در صورت رعایت عدالت، مىتواند تا چهار همسر اختیار کند؛ ما مدعى حکومتى هستیم که قرآن حرف اول را مىزند ولى متأسفانه به کلام قرآن بىتوجهیم. مسلماً اگر چنین قوانینى رعایت نشود زنان بىسرپرست دچار مفسدههاى اجتماعى بسیارى خواهند شد. لذا از رهبر فرزانه و امید دل همه ما، عاجزانه تقاضا دارم که جهت اجراى این آیه شریفه و حکم شارع مقدس عنایت فرموده تا روزنه امیدى در زندگى افرادى چون من گشوده شود.
ف.ش - شهر رى
خواهر عزیز، به گفته خودتان این نامه را به بیت رهبرى، قوه قضاییه، مجلس شوراى اسلامى و دفتر ریاست جمهورى فرستادهاید و براى آگاهى خوانندگان نیز، براى مجله ارسال کردهاید. که ما نیز به اختصار آن را بازگو کردیم.
تردیدى نیست که اسلام همان گونه که در قرآن کریم نیز آمده موضوع چندهمسرى را براى مردان جایز شمرده است و بخش عمدهاى از مشکلات و تبعات منفى خانوادهها و زنان بىسرپرست از این طریق حل مىشود ولى اگر این فرصت، با نگاهى جامع و همهجانبه مورد توجه قرار نگیرد و زمینههاى اجتماعى و فرهنگى و نیز امکانات اقتصادى آن فراهم نگردد، طبعاً در بسیارى موارد خود عاملى براى تنش در خانوادهها و عارضههاى منفى اجتماعى و فرهنگى و تربیتى خواهد بود. به عنوان مثال اگر شما خود به جاى همسر اول این فرد بودید، آیا به راحتى مىپذیرفتید که شوهرتان همسر دیگرى اختیار کند! و آیا این خود عاملى براى تنش و سرخوردگى خانوادگى نبود. البته ما مدافع این حکم اسلامى و این فرصت مناسبى که اسلام براى جامعه فراهم کرده هستیم و هر گونه مخالفت کلى با آن را، مخالفت با مصالح واقعى زندگى اجتماعى و پذیرفتن نتایج منفى آن مىدانیم و معتقدیم موضوع چندهمسرى نباید در فرهنگ و در نگاه جامعه به عنوان یک امر منفى و ضد ارزش جلوه کند ولى هر گونه یکجانبهنگرى در این موضوع را با توجه به واقعیتهاى اجتماعى از جمله مسایل فرهنگى آن، آفتى براى اصل این فرصت مىدانیم.
در این جا فرصت پرداختن بیشتر به این مسأله نیست. نامه شما را در فرصتى دیگر در بخش پرسش و پاسخ مطرح خواهیم کرد و به صورت مستقل و جامع به آن خواهیم پرداخت. ان شاءاللَّه.
چند وقتى است که فرصتى دست داده و شروع به تحقیق و مطالعه در باره موضوعات مربوط به زنان داشتهام. حاصل تحقیقاتم نیز دو مقاله است که آن را براى یکى از مجلات مختص زنان فرستادم ولى آنها تنها پاسخشان این بود که مطالب مذهبى و تحقیقى بسیار خوب است اما مناسب مجله ما نیست و ... حال بنده سراپا تقصیر دل از آنان بریده و به امید همکارى دست به جانب شما دراز کردهام و امیدوارم که دست رد به سینهام نزنید و صدایم را از طریق نگاشتههایم به مخاطبان و خصوصاً زنان برسانید.
محمدرضا داودبیگى - تهران
برادر گرامى، دو مقاله با عناوین «زن از یوغ اسارت و حرمسراى سنتى تا یوغ اسارت و حرمسراى نوین» و «حجاب» از شما به دستمان رسید و مورد ارزیابى قرار گرفت.
همت و میزان مطالعات شما در زمینه مسایل تخصصى زنان جاى تقدیر دارد ولى متأسفانه با توجه به تلاش بسیار، در شکل نگارش و تدوین مطالعات و تحقیقات خود دچار مشکل شدهاید.
امیدواریم که تا با مطالعه مقالات تخصصى و چگونگى نگارش و نوع نثر کاربردى در آنها، آثار دیگرتان را با تجربه و دقت بیشترى بنویسید. مطمئن باشید در صورتى که آثار مفید و غیر تکرارى از شما یا دیگر خوانندگان محترم به دستمان برسد که هم از لحاظ موضوع و هم پرداخت، چشمگیر باشد، در مجله منعکس خواهد شد. موفق باشید.