مشاور شما
خواهر ش.ع - نصرآباد
خواهر ؟ - نصرآباد
خواهر م.ب - شیراز
خانم ص.م - لرستان
خواهر ش.ع - نصرآباد
مشاور: آمنه ملاباشى
خواهر گرامى!
همان طور که خودتان اذعان داشتهاید، در دودلى و سرگردانى به سر مىبرید. در حالى که اگر به سرنوشت و زندگى بسیارى دیگر از زنان یا دختران نگاه کنید که قصد ادامه تحصیل داشتهاند و شوهر و خانوادهشان مخالفت کرده یا سد راهشان شدهاند و یا اینکه بسیارى از آنها با گرفتارىهاى زندگى، داشتن چند بچه و مشکلات مالى روبهرو بودهاند، اما ادامه تحصیل دادهاند و انگیزهشان کم نشده است. اکنون که به یارى خدا، در دانشگاه مشغول تحصیل مىباشید، سعى کنید این موقعیت ارزنده را از دست نداده و مأیوس و نومید نشده، به ادامه تحصیل بپردازید. با برنامهریزى صحیح مىتوانید هم به درس و هم زندگى خود برسید. اگر چه حتى در آینده شاغل نشوید، اما مادر تحصیلکرده و بافرهنگ، در تربیت فرزندان خود و همچنین در ارتباطات اجتماعى و مدیریت امور خانه، موفقتر است.
زیاد نگران بچهدارنشدن نباشید، چون هنوز فرصت زیادى دارید.
عدم ادامه تحصیل، ممکن است بیشتر سبب افسردگى و یأس و احساس بیهودگى شود. اگر وسواس فکرى و افسردگى شما شدیدتر شود، ناچار نیاز به مشاوره خصوصى با مشاور و روانشناس و حتى مصرف دارو تحت نظر روانپزشک خواهید داشت. پس با توکل به ایزد منّان به تحصیل خود ادامه دهید.
به امید موفقیت.
خواهر ؟ - نصرآباد
مشاور: آمنه ملاباشى
دخترى 19 ساله هستم. در خانوادهاى روستایى و پرجمعیت به دنیا آمدم. از ابتدا به درس علاقهمند بودم. در سوم دبیرستان، مجبور به ازدواج شدم، چون بزرگتر از خواهرانم بودم. همسر من کشاورز و داراى تحصیلات ابتدایى است و هیچ یک از معیارهاى مورد نظرم را ندارد. اما از اخلاق خوبى برخوردار است و مانع ادامه تحصیل من نمىشود. او سعى مىکند مرا درک کند ولى نمىتواند. نسبت به او احساس دوگانهاى دارم. گاهى نمىتوانم وى را تحمل کنم ولى بعد مىبینم چارهاى ندارم و اگر طلاق بگیرم، وضعیت بدتر مىشود. گاهى عصبانى مىشوم و تندخویى مىکنم. اما او واکنشى نشان نمىدهد. او روزهاى بخصوصى مثل روز زن و روز تولدم را با خرید هدیهاى برگزار نمىکند. به حرفهایم گوش مىسپارد ولى حس مىکنم درک نمىکند. خواهش دارم مرا راهنمایى کنید.
خواهر گرامى!
اراده شما را براى ادامه تحصیل مىستاییم. قصد نصیحت و پند و اندرز را نداریم اما قدر زندگى خوبتان را بدانید. درست است که شرایطى مثل محیط زندگى و فشار اطرافیان را دلیل ازدواجتان دانستهاید، ولى دستِ آخر، این شما بودید که به ازدواج رضایت دادید و «بله» را گفتید. احتمالاً میان خواستگارانتان ایشان از خصوصیاتى برخوردار بوده که نسبت به دیگران بیشتر پسندیدهاید. اینک این زندگى شماست و ساختن یا تخریب آن به دست خودتان صورت مىگیرد. گفتهاید که همسر شما از مزایا و سجایاى اخلاقى برخوردار است مثل اخلاق خوب، تشویق شما به ادامه تحصیل و خانواده خوب. همسر شما مىتوانست از ادامه تحصیلتان جلوگیرى کند بخصوص چون خودش تحصیلات کمترى دارد. اما این نشانه درک بالا و فرهنگ اوست. همچنین در لابهلاى جملاتتان مشخص مىشود که او به شما علاقه دارد. علاقه این نیست که به طور کلامى یا با دادن هدیه مشخص شود. همین که ملاحظه وضعیت شما را مىکند، حتى تندخویىتان را بىپاسخ مىگذارد و به سخنانتان گوش مىسپارد، نشان علاقه اوست. به تفاوتهاى ذاتى بین زن و مرد نیز توجه کنید که اصولاً خانمها بیشتر علاقه دارند صحبت کنند. روى جزئیات مسائل دقت مىکنند ولى مردان در حقیقت بیشتر مردِ «عمل» هستند. ایشان از شخصیت سالم و مثبتى برخوردار است. شاید به اقتضاى بالاتر بودن سنش بتوانید از تجربیات او استفاده ببرید و مورد مشورتتان قرار گیرد. به هر حال او همسر شماست. سعى کنید همیشه احترامش را حفظ نمایید بخصوص میان جمع. خداى ناکرده با غرور و نخوت، تحقیر یا کنایه با ایشان صحبت نکنید.
دقت کنید در صحبتها و رفتار خود با ایشان چگونه بودهاید؟ آیا سعى نکردهاید آگاهىهاى خود را به رخ او بکشید؟ آیا کارى نمىکنید که احساس حقارت به او دست دهد؟ پس ابتدا به بازنگرى در گفتار و اعمال خود بپردازید و در صورت وجود اِشکال، سعى در رفع آنها نمایید. از توانایىهاى ایشان صحبت کنید تا احساس غرور او حفظ شود. احساس خود را با زبانى خوش، با او در میان بگذارید.
شما احساس مىکنید روزبهروز فاصلهتان بیشتر مىشود در حالى که این دست شماست که بخواهید این فاصله را کمتر کنید. بدانید احساس هر شخص و دیدى که به زندگى دارد، دست خودش است. انسان ازدواج مىکند تا تکامل یابد، روحیه نشاط در خود و همسرش تقویت شود. نه اینکه روزبهروز پژمردهتر گردد. مىتوانید زانوى غم به بغل گرفته، ناامید شوید، دست از تلاش و پویایى بردارید، یا اینکه بر عکس، این واقعیت را بپذیرید که زندگى، باید تداوم داشته باشد و به این آسانى از هم نپاشد. تعهدى است که دو طرف به هم دادهاید تا در خوشىها و غمها شریک باشید.
مىتوانید هم به بار علمى خود بیفزایید، هم ایشان را تشویق به تلاش و حتى ادامه تحصیل نمایید. ایشان محبت خود را به شما نشان مىدهد. اگر چه ممکن است طریقهایى چون دادن هدیه را فرا نگرفته و در محیط تربیتى او وجود نداشته باشد.
زندگى توأم با خوشبختى، صلح و دوستى را برایتان آرزومندیم. سعى کنید نهال این دوستى را آبیارى نموده و هر چه بارورتر کنید.
دست خدا همراهتان.
خواهر م.ب - شیراز
مشاور: آمنه ملاباشى
من زنى 34 سالهام که مدت 10 سال است ازدواج کردهام و دو فرزند دارم. من و شوهرم هر دو تحصیلکرده و شاغل هستیم. او سعى نموده که از نظر مادى، زندگى نسبتاً خوبى براى ما فراهم کند. اما اخلاق و رفتار خاصى دارد. یعنى مردِ چشمچرانى است. از لحاظ نگاه کردن به زنان دیگر و رفتار او که خانمها هم متوجه مىشوند و برخى هم شروع به خودنمایى در برابر او مىکنند؛ اینها باعث مىشود که با اکثر فامیل قطع رابطه کنم. گاهى که به او اعتراض مىکنم، بناى داد و فریاد مىگذارد و مىگوید فکر تو مسموم است. اکنون احساس درماندگى و افسردگى مىکنم و احساس مىکنم دیگر نمىتوانم تحمل نمایم. از شما استدعا دارم مرا رهنمایى کنید و بگویید با او چگونه برخورد کنم؟
خواهر گرامى!
معضلى که در نامهتان ذکر کردهاید، متأسفانه گریبانگیر برخى از مردان و زنان جامعه است و گاه برخى خانمها با عدم رعایت شئونات اخلاقى و حجاب صحیح، آن را دامن مىزنند. این همه تأکیدى که دین مبین اسلام بر حفظ حجاب، عدم اختلاط نامناسب زن و مرد (در مجالس مهمانى، اجتماع و محیطهاى کارى)، نگاه ناپاک، خنده و شوخىهاى بىجا کرده، همه براى حفظ کیان مقدس خانواده و حفظ حرمت مردان و بخصوص زنان مىباشد. گاه برخى افراد در محیط خانوادگى که چندان چنین مسائلى رعایت نمىشده، پرورش یافتهاند و یا دسترسى به منابع پر از آلودگى و مسائل منحرف جنسى مثل فیلمها، عکسها، یا رفت و آمد در مجالس لهو و لعب داشتهاند و یا اینکه از تربیت مذهبى و اخلاقى صحیحى برخوردار نبودهاند، از اینرو نمىتوانند بر نفس اماره خود لگام بزنند. برخى افراد نیز به طور بیمارگونه و شاید در اثر در دسترس نبودن راه صحیح برطرف نمودن غریزه جنسى (که ازدواج است) به مسائلى چون چشمچرانى، متلکگویى و حتى انحرافات جنسى کشیده مىشوند.
همسر شما فرد تحصیلکردهاى است و همان طور که گفتهاید به غیر از این معضل اخلاقى، تقریباً مشکل دیگرى ندارد. اگر قضاوت شما ناشى از بدبینى و صرف احتمالات برخاسته از سوء ظن نیست بهتر است احساس خود را در قبال چنین رفتارهایى، با زبان خوش (نه با تحقیر و کنایه) و در موقعیتى مناسب با او در میان گذارید. او را بیازمایید که تا چه حد به عهد خود پاىبند است و به زندگى خود علاقهمند مىباشد. حتى از او تعهد بگیرید و در صورت امکان، او را با لذات معنوى و مسائل دینى، آشناتر سازید. سعى کنید محیط خانه را براى او آرامبخش ساخته، از تحقیر، خشونت و طعنه بپرهیزید. در صورت عدم اعتناء به تذکرات شما، مسئولیتى ندارید و تأکید مىکنیم به هیچ وجه این موضوع را زمینه مشاجرات خانوادگى نسازید. البته اگر همین رفتار وى باعث بىاعتنایى تدریجى به شما و زندگى است البته موضوع فرق مىکند. به هر حال حساسیت بىجا به خرج ندهید.
خدا همراهتان.
خانم ص.م - لرستان
مشاور: زهرا آکوچکیان
خواهر گرامى!
رفتارى که در کودکى داشتهاید اگر بعد از بلوغ جنسى شما بوده باشد خودارضایى محسوب شده و غسل بر شما واجب است البته هر غسل دیگرى که انجام داده باشید مثل غسل حائض بعد از دوران عادت ماهیانه آن غسلهاى واجب دیگر را هم در بر مىگیرد و از عهده شما ساقط مىشود. رفتارى که در کودکى انجام دادهاید موجب آسیب به بدن شما نمىشود و در آینده در باردارى یا حاملگى شما تأثیرى ندارد. در باره احتمال برخى آسیبهاى دیگر که نوشتهاید به صورت خصوصى براى شما نوشتهایم.
علىرغم آنچه گفتهاید توصیه به مراجعه به پزشک نکنید بایستى خدمتتان عرض کنیم مطمئنترین راه حل همین مراجعه به پزشک است و دلیل اصرار شما به پزشک متخصص برایمان معلوم نیست. قبلاً نیز نامهاى از دخترى روستایى داشتیم که به روشهاى دیگرى خود را دستکارى مىنمود و مىگفت به هیچ وجه امکان مراجعه به پزشک را هم ندارد. در چند مکاتبه همین نگرانىها و دلواپسىهاى شما را داشت و علىرغم تأکیدها بر اطمینان قطعى مبنى بر سالم یا ناسالم بودن بکارت، همه خواستگاران خود را رد مىکرد و دست آخر به خواستگار سمج و مصرّى که شرایط فردى و خانوادگىاش بسیار از خود او پایینتر بود ماجرا را تعریف کرد و او نیز با جوانمردى پذیرفت که یک اشتباه در کودکى بوده و باز هم مصرّ بر ازدواج با او بود و آن خانم هم به همین دلیل ازدواج با او را پذیرفت و بعد از این قبولى، به متخصص مراجعه نمود و وقتى از سلامت خود مطمئن شد در این برزخ گرفتار شد که حالا که سالم هستم چگونه کسى را که قبلاً اصلاً حاضر به حرف زدن با او هم نبودم به او قول ازدواج دادهام یا آبروى خود را پیش او بردهام.
حال شما هم خود مىدانید. آنچه باید به شما بگوییم، گفتیم. یا بر انکار خود در مراجعه به پزشک باقى بمانید و بر اساس یک حدس و گمان نسبت به رفتارهایى که در کودکى از سرِ غفلت و ندانمبکارى انجام دادهاید حال و آینده خود را مثل گذشتهتان خراب کنید و دائم بر این ویرانهها اشک حسرت و ندامت بریزید و یا راه حلى معقول و صحیح را برگزینید و خود را از این وهم و گمان و سردرگمى و پریشانى بیهوده رها سازید.
مؤید باشید.