قرآن، زنان، نکتهها و پیامها (3)
جایگاه ایمان در تشکیل خانواده
محمدکاظم تقوى
«وَ لا تَنْکِحُوا الْمُشْرِکاتِ حَتَّى یُؤْمِنَّ وَ لَأَمَةٌ مُؤمِنَةٌ خَیْرٌ مِنْ مُشْرِکَةٍ وَ لَوْ اَعْجَبَتْکُمْ وَ لا تُنْکِحُوا الْمُشْرِکینَ حَتَّى یُؤْمِنُوا وَ لَعَبْدٌ مُؤْمِنٌ خَیْرٌ مِنْ مُشْرِکٍ وَ لَوْ اَعْجَبَکُمْ اوُلئِکَ یَدْعُونَ اِلىَ النَّارِ وَ اللَّهُ یَدْعُوا إِلىَ الْجَنَّةِ وَ الْمَغْفِرَةِ بِاِذْنِهِ وَ یُبَیِّنُ آیاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَذَکَّرُونَ؛
بقره/221
[شما اى مسلمانان] با زنان مشرک (و بتپرست) ازدواج مکنید، تا ایمان بیاورند. قطعاً کنیز باایمان بهتر از زنِ مشرک است، هر چند [زیبایى] او شما را به شگفت آورد. و به مردان مشرک زن مدهید تا ایمان بیاورند. قطعاً برده باایمان بهتر از مرد آزادِ مشرک است، هر چند شما را به شگفت آورد. آنان [شما را ]به سوى آتش فرا مىخوانند و خدا به فرمان خود [شما را ]به سوى بهشت و آمرزش مىخواند، و آیات خود را براى مردم روشن مىگرداند. باشد که متذکر شوند.»
پیامها و نکتهها:
1- ازدواج با زنان بتپرست، تا هنگامى که ایمان نیاورند، حرام است.
2- معیار اصلى در انتخاب همسر، «ایمان» است و نه برخوردارى از ظواهر و مظاهر مادى و مسائل اعتبارى. زیرا ملاک اساسى ارجمندى انسان، «ایمان» است و شرک و بتپرستى مایه بىارزشى و سقوط او مىباشد.
3- کنیز باایمان براى همسرى، شایستهتر از زن آزادِ بتپرست است، هر چند زیبا و دلربا باشد.
4- ازدواج زنان باایمان با مردان بتپرست حرام است، مگر آن وقت که ایمان بیاورند.
5- غلامان و بردگان باایمان از بتپرستانِ آزاد شایستهتر مىباشند و نیز برده مؤمن براى همسرى زن مسلمان از مردِ آزاد بتپرست، شایستهتر است.
6- زن و مرد آزاده مىتوانند با زن و مرد غیر آزاد و برده - در صورت تساوى در ایمان - ازدواج کنند و این اختلاف طبقاتى مانع از پیوند زناشویى نمىگردد.
7- مؤمنان نباید زنان با ایمان را به ازدواج مردان بتپرست در آورند. براى اینکه بر اساس آموزههاى اسلامى، لازم است ارزشهاى الهى بر جاذبههاى مادى و ظواهر دنیوى مانند ثروت و زیبایى، مقدم داشته شود.
8- بتپرستان با فکر و عمل خود، دیگران را به سوى جهنم و عذاب سوق مىدهند و ازدواج با آنان زمینهساز انحراف و جهنمى شدن است.
9- جلوگیرى از مفسده بر جلب منفعت مقدم است. شاید با ازدواج مؤمن با مشرک زمینه و اسباب ایمان آوردن مشرک فراهم شود، اما خطر انحراف و تباهى شخص مؤمن هم وجود دارد. بنابراین دورى و جلوگیرى از تباهى و گرفتارى کفر و جهنمى شدن، بر مصلحت و منفعت ایمان آوردنِ یک بتپرست مقدم است.
10- خداوند انسانها را به بهشت و آمرزش خویش دعوت مىکند که عمل به تکالیف الهى و پرهیز از گناهان، راه رسیدن به آن است و البته باید توفیق الهى رفیق گردد.
11- باید از معاشرتهایى که خطر کفر و انحراف و بدعاقبتى را در پى دارد، پرهیز کرد.
12- آیات قرآن براى انسانها قابل فهم است و هدف از تبیین آیات الهى متذکرشدن و هوشیارگردیدن انسانها مىباشد.
نکتهها:
اسلام به خاطر اهمیتى که به زندگى زناشویى مىدهد و نیز به خاطر آثار قطعى وراثت و تأثیر محیط تربیتى خانواده در سرشت و سرنوشت فرزندان، براى ازدواج شرایط و مقرراتى قرار داده که در این میان، شرط ایمان جایگاه ممتازى دارد. در پرتو این تشریع اسلامى در شخصیت و رفتار فرزندان مسلمانان اثرى از وراثت و تربیت مشرکان و بتپرستان نخواهد بود و آنان در پرتو حیاتبخش ایمان پدر و مادر رشد اسلامى خواهند داشت.
علامه بر اینکه این حکم، وحدت و اصالت جامعه اسلامى را تأمین و تضمین مىکند، چرا که اگر ازدواج با بتپرستان جایز مىبود، نه تنها اثر سوء وراثتى - تربیتى آن در فرزندان مسلمین نمود پیدا مىکرد؛ جامعه اسلامى دچار هرج و مرج مىشد و دشمنان عقیدتى آنان در میانشان رخنه و نفوذ مىکردند. به همین خاطر ایمان، شرط غیر قابل اغماض در ازدواج قرار داده شد. زیرا بودن با مشرکان و در کنار آنان قرار گرفتن یعنى رها کردن خدا و بریدن از آن ذات بىهمتا و این در صورتى است که خداوند انسانها را به بهشت و سعادت دعوت مىکند و بتپرستان سرانجامشان عذاب دردناک جهنم است.
پس با رعایت این قانون اسلامى، همسران، فرزندان و اجتماع اسلامى مصون از آثار بتپرستى خواهد شد.