شمیم یار
امام على(ع): «لا تَجْعَلْ عِرْضَکَ عَرَضاً لِنِبالِ القَوْل؛
آبروى خود را نشانه تیر گفتار مگردان.»
نهجالبلاغه، نامه 69
آنکه تیر تهمت در کمان گفتارش مىنهد، آبرو و شرافت مؤمنى را نشانه گرفته است و از این کار هدفى ندارد جز خراشیدن وجهه پاک و عزیز او و دریدن جامه تقوایش در نزد جماعت مردم.
پس بر مؤمنین واجب است که آنقدر افق پروازشان را در آسمان بىنیازى بالا بگیرند که تیر چنین انسانهاى کوتاهنظرى نتواند بال و پر عزتمندى آنها را زخمى کند. همنشینى با افرادى که همواره در پى بیان عیوب و خطاهاى دیگران هستند، مانند پروراندن مار در آستین خویش است که چون به هزارتوهاى رازآلود وجود آدمى راه یافت؛ با نیش زبانش، دفینههاى گرانقدر شخص را مسموم و شبههناک مىکند و او را از پاى مىاندازد.
در واقع آن که تهمت مىزند، آتشزنهاى را دور خود مىچرخاند و شرارههاى پراکندهاش بر دامان هر کس که نزدیک اوست مىنشیند و تار و پود رداى عزت و نیکنامىاش را مىسوزاند و روح عریان او را رسواى نگاه خلایق مىسازد. مگر نه آنکه امیرالمؤمنین(ع) فرمودند: «هر که به جاهایى که موجب بدگمانى است برود، نباید کسى را که به او گمان بد برده است، سرزنش نماید.»(1)
آدمى هر چه بیشتر از کلام طاعونزده دیگران دورى گزیند، گامهاى متین و بزرگمنشىاش کمتر به سنگ تهمت مىلغزد و راه رستگارى و سربلندى را هموارتر خواهد پیمود. البته آن فردى که تهمت مىزند و دیگران را بدنام مىکند، بسان مسافر احمقى است که براى غرق کردن دیگران، کشتى را سوراخ مىکند بدون اینکه بداند خود نیز همراه با آنان طعمه کوسههاى بىآبرویى خواهد شد.
گاه تهمت زدن بر اساس جهل و بدبینى مزمنى است که دو چشم بصیرت عدهاى را کور کرده است و آنان که در تاریکخانه دیدگانشان چیزى جز سیاهى نگاه خود نمىبینند، همواره در نزد خود سیاههاى از اعمال اشتباه دیگران را نگه مىدارند تا در وقت مناسب از آن براى محکومیت دیگران استفاده کنند.
گاهى نیز بیان سخنان ناروا در باره دیگران براى پردهپوشى عیوب و کتمان بىآبرویى خویش به مدد پردهدرى و بدنامى دیگران است. البته شاید براى مدت کوتاهى بتوان با خراب کردن خانه آبروى دیگران، نگاه جماعت را از بیغولههاى ذلت و حقارت خود دور ساخت، اما به هر حال زمستان مىرود و روسیاهى به زغال مىماند.
انسان اگر چشم باطن مىگشود، مىدید که وقتى به مؤمنى بهتان مىزند، دورنماى آینده عملش نشستن و توقف در «طینه خَبال» است، هرگز خود را به چنین مهلکهاى وارد نمىکرد. امام صادق(ع) «طینه خبال» را چرک و کثافتى گفتهاند که از عورت زناکاران در جهنم جارى مىشود.(2)
اگر باور داشته باشیم که دنیا و آخرت از هم جدا نیستند و هر یک باطن دیگرى است، آنگاه مىتوانستیم بوى تعفن آن را از این دنیا هم بشنویم.
نزهت بادى
پىنوشتها: -
1) نهجالبلاغه، حکمت 159.
2) بحارالانوار، ج16.