زنان متخصص در یک نگاه
لیلا احمدآبادىپور
[بىتردید جمهورى اسلامى ایران به پیروى از آموزههاى اسلامى و با درک نیاز به رشد علمى و تخصّصى زنان، علىرغم دشوارىها و مشکلات بسیارى که رو به روى خود دیده، فرصت گستردهاى را براى ارتقا و رشد سطح علمى و تخصصى بانوان در زمینههاى مختلف فراهم ساخته است. آمارها و مقایسهها خود بهترین گواه این واقعیت است. این رشد چنان چشمگیر است که در برخى زمینهها از نظر شاخصهاى آمارى، بانوان از مردان نیز پیشى گرفتهاند. با این همه هنوز تا سطح مطلوب بخصوص در زمینههایى چون سیاسى، فاصلههاى مشهودى وجود دارد. در این مقاله با ارائه الگوى مشخصى از مفهوم «تخصص»، نشان داده شده است که در زمینههاى مختلف آموزشى، فرهنگى، سیاسى، اقتصادى و هنرى، بر اساس آمار و ارقام، در کشور چقدر زن متخصص داریم.]
مقدمه
همه انسانها نیاز به تأیید خانواده، دوستان و جامعه دارند، چرا که تأیید افزون بر به وجود آوردن حسّ اعتماد به نفس در افراد، عاملى جهت بالندگى رشد توانمندىها مىگردد. در کشور ما این احساس براى مردان، توسط تمامى اقشار جامعه به خوبى پاسخ داده مىشود. بیشتر مردان حتى با توانمندى کم، از خودباورى بالایى برخوردارند و اجتماع پذیرفته که هر مردى توانمند است!
تأیید توانمندىهاى زنان توسط جامعه، با توجه به شرایط فرهنگى - اجتماعى حاکم، مورد رضایت نیست. با عنایت به این مسئله که بیشتر افراد توانایىهاى زنان را باور ندارند و چنانچه بانوان بخواهند ترقى کنند، امکان رشد و شکوفایى استعدادهاى آنها توسط خانواده و یا جامعه فراهم نمىشود.
آنجا که زنان به خودباورى مىرسند آمارها نشاندهنده حضور فعالشان در عرصههاى علمى، تخصصى، پژوهشى و ... است اما آنجا که نیاز به باور کردن توانمندىهایشان توسط جامعه است، آمارهاى حضور در فعالیتهاى مدیریتى، سیاسى، اقتصادى، ورزشى و هنرى بسیار کمتر از حضور مردان است.
براى اثبات این مدعا به حضور فعال زنان در دانشگاهها و رشد سطح تحصیلى آنان اشاره مىکنیم. در این قسمت زنان به خودباورى رسیدهاند و شاهد هستیم آمار پذیرش آنها از مرز 60% از کل قبولىهاى دانشگاه گذشته است اما در جایى که باید جامعه، تخصص و توانمندىهاى آنان را باور نماید به سهم 7 درصدى مدیران زن متخصص نسبت به کل مدیران متخصص برمىخوریم.
زنان همواره سعى دارند افزون بر باور توانمندىهایشان، توجه جامعه را به استعدادهایشان جلب کنند اما با دو نوع واکنش توسط اجتماع روبهرو مىشوند. نخست افرادى که توانایىهاى زنان را مىپذیرند و زمینههاى مناسبى را براى حضور آنان فراهم مىکنند؛ دسته دوم با مانعتراشى و به وجود آوردن سدهاى شیشهاى راه ترقى زنان را مىبندند.
در این مقاله برآنیم نشان دهیم به رغم آنکه زنان پلههاى خودباورى را به سرعت طى کردهاند، ولى همچنان جامعه توانایىهاى آنان را باور ندارد و هنوز براى رسیدن به شایستهسالارى راه طولانى در پیش است. چه بسیارند زنانى که با تخصص و توانمندىهاى بالا هنوز از حقوقى کمتر از یک شهروند عادى در کشور برخوردارند.
زنان متخصص
هنگامى که در مورد متخصص صحبت مىشود، تصور یک فردِ داراى تحصیلات عالى به ذهن مىرسد. در این مقاله تصمیم بر آن بود تمامى افرادى که داراى تحصیلات کارشناسى ارشد به بالا هستند به عنوان متخصص بررسى شوند، ولى در نهایت این نتیجه به دست آمد که مىتوان به دو قشر متخصص گفت:
أ) افرادى که داراى تحصیلات فوق لیسانس و بالاتر هستند؛
ب) سرآمدان و افراد شاخص در هر حرفه یا فعالیت، نسبت به بقیه افراد شاغل در همان حرفه بدون در نظر گرفتن میزان تحصیلات و سطح سواد.
1- زنان در سیاست
1-1 زنان در دولت
نقش زنان در پیروزى انقلاب اسلامى، دفاع مقدس و همچنین در سازندگى کشور پس از جنگ پوشیده نیست. در نگاه اوّل به نظر مىرسد با توجه به حضور همیشگى بانوان در توسعه کشور باید از توانمندى آنان در سطوح مختلف تصمیمگیرى استفاده شود، ولى پس از بررسى سطوح تصمیمگیر دولتى، ملاحظه مىشود در بهترین حالت پس از انقلاب اسلامى فقط دو زن در کابینه دولت آن هم در پستهاى معاون و مشاور رئیسجمهور حضور داشتند.
1-2 زنان در مجلس
از 90 زن داوطلب حضور در مجلس شوراى اسلامى در دوره اوّل فقط چهار زن به مجلس راه یافتند. پس از بررسى میزان تحصیلات و یا تخصص آنها، این نتیجه حاصل مىشود که در ابتداى انقلاب معیار انتخاب نمایندگان مجلس بیشتر فعالیتهاى سیاسى در زمان گذشته براى به ثمر رسیدن انقلاب بوده است، نه تحصیلات یا تخصص آنها. پس از گذشت 25 سال، از 13 نفر نماینده زن که امکان راهیابى به مجلس را پیدا کردند، همگى داراى تحصیلات لیسانس و بالاتر مىباشند، که نشاندهنده تغییر دیدگاه زنان و جامعه نسبت به لزوم داشتن تحصیلات و تخصص براى حضور در فعالیتهاى سیاسى و فراهم شدن فرصت تحصیل در سطوح بالا است.
2- زنان مدیر
با آنکه حداقل تحصیلات مدیران در تمام دستگاهها، فوق لیسانس و بالاتر است و فقط تعداد کمى از آنان مىتوانند داراى تحصیلات کمتر از این مقاطع باشند، ولى پس از بررسى درمىیابیم که چنین وضعیتى در جامعه حاکم نیست.
در نهایت با توجه به نکته فوق و در ارزیابى مدیران این نتیجه حاصل شد که تمامى مدیران را به عنوان متخصص مورد بررسى قرار دهیم.
جدول شماره 1- تعداد مدیران شاغل در دادگسترى به تفکیک سطوح مدیریتى و جنس
1376 تا 1380 | 1375 و قبل از آن | 1376 تا 1380 |
رن | مرد | زن | مرد |
مدیران عالی | 0 | 4 | 0 | 7 |
مدیران میانی | 2 | 132 | 4 | 259 |
مدیران پایه | 1 | 440 | 4 | 655 |
کل مدیران | 3 | 576 | 8 | 921 |
نرخ رشد درصد مدیران، قانونگذاران و کارکنان عالىرتبه از مردان شاغل طى سالهاى 1376 تا 1382 برابر صفر و نرخ رشد درصد مدیران، قانونگذاران و کارکنان عالىرتبه از زنان شاغل در این دوره برابر 59/5 درصد بوده است.
هر چند در دوره مذکور تغییرات چشمگیرى در نماگر مورد بررسى مشاهده نمىشود، اما در بررسى بلندمدتتر، مشاهده مىشود نماگر در دوره 1355 تا 1382 براى زنان تغییر چشمگیرى داشته است که نمایانگر کاهش شدید تفاوت جنسیتى در عرصه مدیریت مىباشد. به طورى که نرخ رشد این نماگر در دوره 1355 تا 1382 براى مردان برابر 303 درصد و براى زنان برابر 1809 درصد بوده است. 9447 نفر (1) مدیر متخصص که داراى مدارک تحصیلى فوق لیسانس و بالاتر هستند، در سال 1378 در کشور در حال فعالیت بودند. شایان ذکر است که کل مدیران کشور در همان سال 54930 نفر بودهاند یعنى فقط 17% از مدیران، متخصص مىباشند. از کل متخصصین 8780 مرد و 667 زن به فعالیت مدیریتى مشغولند، یعنى سهم متخصصان زن از کل مدیران متخصص 7% است. این آمار نشاندهنده سهم پایین متخصصان زن در سطوح مدیریتى است. به نظر مىرسد بیشتر ترجیح داده شده است از زنان متخصص به عنوان کارشناس استفاده شود تا در سطوح مدیریتى.
3- کارکنان زن در سازمانها
3-1 کارمندان
جدول شماره 2- آمار کارکنان بر حسب نوع استخدام و مدرک تحصیلى به تفکیک جنسیت و نوع اشتغال دستگاههاى اجرایى و نهادهاى انقلاب اسلامى مشمول و غیر مشمول قوانین استخدامى کشورى سال 1381
جنسیت | کمتر از دیپلم | دیپلم | فوق دیپلم | لیسانس | فوق لیسانس | دکتری | جمع کل |
مرد | 455972 | 425531 | 264261 | 355671 | 42736 | 29294 | 1573465 |
زن | 64272 | 235169 | 192656 | 209473 | 12066 | 8584 | 712220 |
جمع کل | 520244 | 650700 | 456917 | 565144 | 54803 | 37878 | 2285685 |
با بررسى جدول شماره دو مشاهده مىگردد که از 685/285/2 نفر نیروى انسانى شاغل در دستگاههاى اجرایى و نهادهاى انقلاب اسلامى مشمول و غیر مشمول قوانین استخدامى کشورى، تعداد 92680 نفر داراى مدرک تحصیلى در مقاطع فوق لیسانس و دکترا مىباشند، یعنى 4% از کل شاغلان در نهادها و دستگاههاى دولتى را متخصصان تشکیل مىدهند. این در حالى است که 944/170/1 نفر یعنى بیش از 50% از مستخدمان کشور داراى تحصیلات دیپلم و یا زیر دیپلم هستند.
از کل 712220 نفر زن شاغل در دستگاههاى اجرایى و نهادهاى انقلاب اسلامى، 9% داراى تحصیلات زیر دیپلم، 32% دیپلم، 27% فوق دیپلم، 29% لیسانس، 2% فوق لیسانس و 1% را زنان در مقطع دکترا تشکیل مىدهند.
از بررسى اطلاعات مندرج در جدول شماره دو مشاهده مىشود سهم زنان از کل مستخدمان کشور 31% و نسبت زنان متخصص شاغل به کل زنان 3% است. سهم مردان متخصص در بدنه سازمانهاى اجرایى و نهادها 5% از کل مردان مستخدم را تشکیل مىدهد. در کل حضور زنان متخصص از مردان متخصص در این بخشها کمتر به چشم مىخورد.
از بررسى آمار و با توجه به سیاستهاى اخیر دولت مبنى بر عدم استخدام نیروى انسانى در دستگاههاى اجرایى و نهادها به صورت رسمى، درمىیابیم حدود نیمى از زنان کارمند را افراد زیر دیپلم و یا دیپلمهها تشکیل مىدهند. این در حالى است که مىتوان از این افراد به عنوان نیروهاى غیر رسمى استفاده کرد و در استخدام نیروهاى رسمى بیشتر از افراد متخصص کمک گرفت تا به جاى استفاده از تجربههاى انتقالیافته از نسلى به نسل دیگر در ادارات، از تخصص نیروهاى جوان جهت رشد سطح علمى و عملى امور مربوطه در ادارات کمک گرفته شود.
3-2 زنان در قوه قضاییه
از 4455 وکیل شاغل در قوه قضاییه در سال 1380، 437 نفر یعنى 10% از وکلا را زنان و 90% بقیه را مردان تشکیل مىدهند. همچنین سهم زنان از 5803 نفر قاضى شاغل در همان سال فقط 3% مىباشد که در مقایسه با 97% قاضى مرد از رقمى بسیار ناچیزى برخوردار است.
3-3 زنان متخصص در آموزش و پرورش
در سال 1376(2) 1715% از کل کارمندان زن آموزش و پرورش را زنان متخصص تشکیل مىدادند. در سال 1377 این نسبت با 4/2% افزایش به 9/19% رسید. در سال 1378 نیز سیر صعودى ادامه یافت و 1/22% از کل زنان شاغل در آموزش و پرورش را زنان فوق لیسانس و بالاتر تشکیل مىدادند. در سال 1379، 26% از سهم پرسنل این وزارتخانه را زنان متخصص به خود اختصاص دادند. در سال 1380 زنان متخصص 4/29% از زنان شاغل را تشکیل مىدادند. این آمار علاوه بر آنکه نشاندهنده روند صعودى رشد مقطع تحصیلى زنان در آموزش و پرورش است، بیانگر این واقعیت مىباشد که در عرض پنج سال زنان متخصص شاغل در این وزارتخانه رشد 60 درصدى داشتهاند. البته ارتقاى سطح تحصیلى در زنان دیپلم و فوق دیپلم را نیز شاهد هستیم، ولى بیشترین افزایش مقطع تحصیلى مربوط به تحصیلات تکمیلى است.
3-4 اساتید دانشگاه
در بررسى مدرسان دانشگاهى اعم از استاد، دانشیار، استادیار، مربى، مربى آموزشیار و سایرین، از آنجا که مىبایست حداقل مدرک تحصیلى براى تدریس در دانشگاه، فوق لیسانس باشد، فرض بر آن است که تمامى مدرّسان، داراى مدرک تحصیلى فوق لیسانس به بالا هستند و به عنوان متخصص در این مقاله از آنان نام برده شده است.
در سال 1371، از مجموع 10660 استاد و مدرس تماموقت در مراکز آموزش عالى، 1493 نفر یعنى 14% از کادر آموزش عالى در وزارت علوم را زنان تشکیل مىدادند. در سال 1382 رشد 38 درصدى کادر آموزشى دانشگاهها نشاندهنده حضور فعال این قشر از جامعه و گسترش سطح علمى جامعه در 11 سال گذشته است. از طرف دیگر مشاهده مىشود که رشد حضور براى کادر آموزشى زنان 22% افزایش داشته است. این در حالى است که افزایش حضور مردان هیأت علمى در دانشگاهها 42% مىباشد.
با توجه به ارتقاى سطح تحصیلى زنان، همچنین افزایش زنان متخصص در دانشگاهها در سال 1382، سهم زنان از کل کادر آموزشى دانشگاهها 14% است.
جدول شماره 3- توزیع فراوانى کادر آموزشى تماموقت مراکز آموزش عالى وابسته به وزارت علوم به تفکیک عنوان دانشگاهى و جنس در سالهاى تحصیلى 72-1371 تا 82-1381 (3)
عنوان دانشگاهی | 1371 - 72 | 1381 - 82 |
زن | جمع | زن | جمع |
استاد | 10 | 296 | 37 | 744 |
دانشیار | 32 | 664 | 70 | 1289 |
استادیار | 153 | 2342 | 502 | 5583 |
مربی | 693 | 4864 | 890 | 5664 |
مربی آموزشیار | 50 | 275 | 60 | 272 |
سایر مدرسین | 555 | 2219 | 259 | 1171 |
جمع | 1493 | 10660 | 1818 | 14722 |
جدول شماره 4- کارکنان آموزشى دانشگاه آزاد اسلامى بر حسب جنس سالهاى تحصیلى 76- 1375 تا 82 -1381(4)
سال تحصیلی | جمع | مرد | زن |
1375- 1376 | 18228 | 15943 | 2285 |
1381 - 1382 | 24916 | 20867 | 4049 |
در سال 1375، از مجموع 18228 کارکنان آموزشى دانشگاه آزاد اسلامى، 2285 نفر یعنى 5/12% از اساتید این دانشگاه را زنان تشکیل مىدادند. در سال 1382 رشد 73 درصدى کادر آموزشى دانشگاهها نشاندهنده حضور فعال این قشر از جامعه و تقاضاى جوانان براى علمآموزى در هشت سال گذشته است. همچنین مشاهده مىشود که زنان در کادر آموزشى دانشگاهها در این سالها از رشد 56 درصدى و مردان از رشد 76 درصدى برخوردار بودهاند.
این آمار نشان مىدهد که در سال 1382 زنان فقط 16% از کادر دانشگاهى دانشگاه آزاد را به خود اختصاص دادهاند.
جدول شماره 5 - توزیع کادر آموزشى دانشگاهها (هیات علمى و غیر هیات علمى)(5)
سال | دانشگاهها و مراکز آموزش عالی | دانشگاه آزاد اسلامی |
زن | مرد | زن | مرد |
76 - 1375 | 7/17 | 3/82 | 3/12 | 7/87 |
77 - 1376 | 8/16 | 2/83 | 5/14 | 5/85 |
78 - 1377 | 7/17 | 3/83 | 6/14 | 4/85 |
79 - 1378 | 6/17 | 4/82 | 5/15 | 5/84 |
در بررسى کادر آموزشى زن هیات علمى و غیر هیات علمى از سال 1375 تا 1379 در دانشگاههاى آموزش عالى و دانشگاه آزاد اسلامى درمىیابیم که سهم زنان در دانشگاهها و مراکز آموزش عالى در تمام سالهاى گذشته از 18% کل اعضاى هیات علمى نیز کمتر بوده، سهم کادر علمى زنان در دانشگاه آزاد اسلامى به مراتب کمتر از مدرّسان مراکز آموزش عالى بوده است.
البته به رغم پایین بودن حضور زنان مدرس در دانشگاه آزاد نسبت به آموزش عالى، روند رو به رشدى در حضور زنان در سیر زمانى پنج ساله مشاهده مىشود که این افزایش حضور در آموزش عالى وجود نداشته و ثابت است.
از بررسى شمار افراد در مىیابیم کادر آموزشى دانشگاهها هر ساله در حال افزایش است، ولى سهم زنان از افزایش در حد صفر و یا ناچیز است.
3-5 وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکى
وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکى از جمله وزارتخانههایى است که کارکنان آن داراى تحصیلات دانشگاهى و شمار قابل توجهى از تحصیلکردگان افرادى هستند که داراى مدرک فوق لیسانس و بالاتر مىباشند. از کل 302877 نفر نیروى انسانى شاغل در سالهاى 1382- 1381 در این وزارتخانه تعداد 177069 نفر داراى مدارج عالى تحصیلى هستند و 45% از شاغلان را زنان و 55% را مردان تشکیل مىدهند. همچنین سهمیه اشتغال زنان متخصص در این وزارتخانه به ترتیب عبارت است از 31% اعضاى هیات علمى، 33% پزشکان و مقاطع دکترا و 59% پیراپزشکان.
از مقایسه کارکنان این وزارتخانه نسبت به سال گذشته در مىیابیم نرخ حضور زنان در گروه هیات علمى و پیراپزشکى تغییر نکرده و در گروه پزشکى و مقاطع دکترا از 32% به 33% افزایش یافته است.
در گروه پیراپزشکان متخصص، زنان 59% و مردان 41% از کارکنان این قسمت را تشکیل مىدهند. در کل کارکنان زن متخصص این وزارتخانه فقط در قسمت پیراپزشکى از مردان بیشتر است.
در سال 1373 در این وزارتخانه 2267 زن عضو هیات علمى(6) مشغول به کار بودند که در مقایسه با سال 1383 از رشد 5/32% برخوردار بوده و در همان سالها این درصد افزایش در مردان عضو هیات علمى 6/16% است.
در مقطع دکتراى غیر هیات علمى در سال 1373 نسبت به سال 1383 رشد حضور زنان 48% و مردان 24% بوده است. زنان متخصص در رشته پیراپزشکى در 10 سال گذشته 32% و مردان 11% افزایش داشتهاند. در دهه اخیر، آمار وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکى از رشد 38 درصدى زنان و 11 درصدى مردان خبر مىدهد.(7)
3- 6 برآورد نیروى متخصص
جدول شماره 6- برآورد کل نیروى انسانى متخصص با آموزشهاى عالى(8)
گروه مشال علمی ، فنی *، تخصصی | 1345* | 1355* | 1356* | 1370** | 1375** | 1380** | 1385** | 1390** |
جمع متخصصان | 22830 | 149839 | 351238 | 566000 | 72000 | 866000 | 1045000 | 1299600 |
کل نیروی انسانی شاغل | 6858000 | 8794000 | 11036000 | 12866000 | 13860000 | 14931000 | 16084000 | 17328000 |
نسبت 1 به 2 | 33/0 | 70/1 | 18/3 | 40/4 | 30/5 | 8/5 | 55/6 | 5/7 |
در برآورد انجام شده در خصوص نیروى انسانى متخصص نسبت به کل نیروى انسانى شاغل در یک سیر زمانى، مشخص مىشود که این نسبت از 7/1 درصد در سال 1355 به 55/6 درصد در سال 1385 خواهد رسید، یعنى نیروى انسانى متخصص نسبت به کل نیروهاى شاغل در طى 30 سال گذشته چهار برابر شده است.
رشد صعودى متخصصان در سالهاى اخیر موجب رضایت است، ولى این رشد، ضرورت آماده کردن زمینههاى اشتغال و رفاه اجتماعى را مىطلبد تا بتوان از تخصصها استفاده کرد، در غیر این صورت بهرغم سرمایهگذارى کلان کشور در بحث آموزش ابتدایى و دانشگاهى، با پدیده فرار مغزها روبهرو خواهیم شد.
4- زنان در دانشگاه
دانشگاهها از جمله مراکز مهمى هستند که بیشتر دولتها از سرمایهگذارى جهت ارتقاى وضعیت آن دریغ نمىکنند چرا که پرورشدهنده متخصصانى خواهند بود که مخترعان، مبتکران، برنامهریزان و سیاستگذاران آینده را تربیت مىکنند؛ بخصوص افرادى که در مقاطع بالاى تخصصى تحصیل مىکنند که نظریهپردازان رشتههاى خود خواهند شد. در این قسمت وضعیت دانشجویان و فارغالتحصیلان آموزش عالى و دانشگاه آزاد اسلامى در مقاطع فوق لیسانس و بالاتر در چند سال اخیر را بررسى مىکنیم تا از کمیت متخصصان کشورمان آگاه گردیم.
یادآورى مىشود آمارهاى ارائه شده مربوط به دانشجویان مقاطع فوق لیسانس و بالاتر است.
4-1 وضعیت دانشجویان متخصص در دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالى(9)
در سال 66-65 در دانشگاهها و مراکز آموزش عالى، 25303 دانشجو در مقاطع فوق لیسانس و بالاتر تحصیل مىکردند که از این تعداد،7433 نفر را زنان شامل مىشدند یعنى 29% از کل دانشجویان متخصص را زنان تشکیل مىدادند.
در سال 83 - 82 از 86826 نفر دانشجو، 33005 نفر یعنى 38% از کل متخصصان را زنان تشکیل مىدهند. حضور متخصصان در سال 82 نسبت به سال 65، از 5/3 برابر افزایش خبر مىدهد.
اگر بخواهیم سهم حضور متخصصان را به تفکیک رشته تحصیلى بررسى کنیم، در مىیابیم 51% از دانشجویان رشتههاى پزشکى را زنان تشکیل مىدهند. این آمار نشان مىدهد زنان گرایش بیشترى به شرکت در رشتههاى پزشکى دارند. 46% از زنان در رشته هنر، 40% در رشتههاى علوم پایه و 35% از کل کرسىهاى تحصیلات تکمیلى در رشتههاى کشاورزى و دامپزشکى را بانوان به خود اختصاص دادهاند. همچنین 30% از دانشجویان رشتههاى علوم انسانى را زنان تشکیل مىدهند.
کمترین حضور اینان در رشتههاى فنى و مهندسى مىباشد که فقط 13% از دانشجویان این رشته را بانوان تشکیل مىدهند.
4-2 وضعیت دانشجویان متخصصان در دانشگاه آزاد اسلامى(10)
در سال 76- 75 از 28221 نفر دانشجو در مقاطع فوق لیسانس و بالاتر 8470 نفر یعنى 30% از کل دانشجویان متخصص را زنان تشکیل مىدادند.
در سال 83 - 82 از 42062 نفر دانشجو، 16366 کرسى دانشگاهى را زنان به خود اختصاص دادهاند که 39% از کل دانشجویان مىباشد.
در سال 82 نسبت به سال 75 حضور دانشجویان در مقاطع فوق لیسانس و بالاتر رشدى حدود دو برابر داشته است. اگر بخواهیم سهم حضور متخصصان را به تفکیک رشته تحصیلى بررسى کنیم، در مىیابیم که 66% از دانشجویان رشتههاى پزشکى در این مقاطع تحصیلى را زنان تشکیل مىدهند. این آمار نشان مىدهد که زنان در دانشگاه آزاد اسلامى مانند دانشجویان آموزش عالى، تمایل بیشترى به شرکت در رشتههاى پزشکى را دارند. پس از این رشته حضور زنان را در رشته علوم پایه 52% از کل دانشجویان ملاحظه مىکنیم. همچنین 41% از کل متخصصان دانشجو در رشتههاى هنر، 38% از دانشجویان علوم انسانى و 13% از دانشجویان رشتههاى فنى و مهندسى را زنان تشکیل مىدهند.
کمترین حضور بانوان در رشتههاى کشاورزى و دامپزشکى مىباشد که فقط 7% از دانشجویان این رشته به بانوان اختصاص دارد.
4-3 وضعیت فارغالتحصیلان متخصصان در دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالى
تعداد 2287 نفر دانشآموختگان دانشگاهها و مراکز آموزش عالى در سالهاى 66-65 فارغالتحصیل شدهاند که از این تعداد سهم زنان 606 نفر یا 26% از کل متخصصان بوده است.
در سالهاى 82 - 81 تعداد 15672 دانشآموخته از این دانشگاهها فارغالتحصیل شدهاند که 4734 نفر یعنى 30% از کل فارغالتحصیلان را زنان شامل مىشوند.
در بررسى حضور زنان به تفکیک رشتههاى تحصیلى مشاهده مىشود که زنان 40% از کل فارغالتحصیلان در رشتههاى پزشکى و هنرى در مقطع فوق لیسانس، دکتراى حرفهاى و دکتراى تخصصى را به خود اختصاص دادهاند.
پس از رشتههاى برشمرده، زنان با 35% در رشتههاى علوم پایه، 25% در رشتههاى کشاورزى و دامپزشکى و 21% در رشته علوم انسانى بیشترین دانشآموختگان را به خود اختصاص دادهاند.
کمترین حضور زنان فارغالتحصیل در رشتههاى فنى و مهندسى مىباشد که 11% از کل دانشآموختگان را تشکیل مىدهد.
4-4 وضعیت فارغالتحصیلان متخصص در دانشگاه آزاد اسلامى(11)
در بررسى فارغالتحصیلان دانشگاه آزاد اسلامى در سالهاى 71- 70 مشاهده مىشود که از 250 دانشآموخته، سهم زنان 45 نفر یا 18% از کل متخصصان بوده است که همین آمار در سالهاى 82-81 نشان مىدهد از 3630 دانشآموخته، 1390 نفر را زنان تشکیل مىدهند که 38% از کل فارغالتحصیلان را شامل مىشوند.
در بررسى حضور زنان به تفکیک رشتههاى تحصیلى مشاهده مىشود که زنان 60% از کل فارغالتحصیلان در رشتههاى پزشکى در مقطع فوق لیسانس، دکتراى حرفهاى و دکتراى تخصصى را به خود اختصاص دادهاند. پس از رشته پزشکى، زنان 41% در رشتههاى علوم پایه، 38% در رشتههاى علوم انسانى، سپس در رشتههاى هنرى با 31% و در رشتههاى فنى و مهندسى 12% از کل دانشآموخته را تشکیل مىدهند. زنان متخصص با حضور 3 درصدى خود در رشتههاى کشاورزى و دامپزشکى، کمترین فارغ التحصیلان رشتههاى مختلف دانشگاه آزاد اسلامى را به خود اختصاص دادهاند.
این آمار نشان مىدهد که چه در قسمت دانشجویان و چه دانشآموختگان دانشگاههاى دولتى و آزاد، بیشترین علاقه زنان به انتخاب رشتههاى دانشگاهى، رشتههاى پزشکى مىباشد.
4- 5 دانشجویان خارج از کشور
از بررسى شمار دانشجویانى که در خارج از کشور در مقاطع فوق لیسانس، دکتراى حرفهاى و دکتراى تخصصى در حال تحصیلاند، در مىیابیم که در سال 1378، 199 دانشجوى ایرانى در دیگر کشورها به تحصیل اشتغال داشتهاند که از این تعداد 36 نفر یا 18% سهم زنان از کل دانشجویان متخصص ایرانى شاغل به تحصیل در دیگر کشورها است. این نسبت در سال تحصیلى 1382 به 528 متخصص ارتقاى مىیابد یعنى رشد 38 درصدى را نشان مىدهد که سهم زنان 160 نفر مىباشد، یعنى 30% از کل دانشجویان متخصص در حال تحصیل در خارج از کشور را زنان تشکیل مىدهند.
در سال 1378 سهم زنان 18% از کل دانشجویان بوده در حالى که در سال 1382، 30% از کل دانشجویان در حال تحصیل در دیگر کشورها را زنان تشکیل مىدهند.(12)
5 - زنان اهل قلم
با توجه به اینکه زنان اهل قلم از افراد روشنفکر و متخصص جامعه محسوب مىشوند، در این قسمت بدون در نظر گرفتن سطح تحصیلات آنان و فقط با توجه به نوع شغل آنها، کمیت فعالیتهایشان را مورد بررسى قرار دادهایم.
5 - 1 زنان ناشر
در سال 1376، 87 ناشر زن در کشور فعالیت مىکردند که از این تعداد 66 نفر در تهران و بقیه در شهرستانها به فعالیت مشغول بودند. این نسبت در سال 1379 به 136 ناشر رسیده که بیشتر آنها به ترتیب عبارتند از: 103 ناشر در تهران، 5 ناشر در خراسان و 3 ناشر در قم.
فراوانى حضور ناشران در تهران بازگوکننده این واقعیت است که بیشترین متخصصان کشور در تهران گرد هم آمدهاند. در برخى از استانها از جمله کردستان، سمنان، فارس و هرمزگان، حتى یک ناشر زن فعالیت ندارد.(13)
5 -2 زنان اهل قلم
3222 کتاب توسط زنان اهل قلم در سال 1376 به چاپ رسیده که بیشتر در موضوعات مربوط به کودکان و نوجوانان، علوم عملى و ادبیات است. 3020 عنوان در تهران به چاپ رسیده و فقط 202 عنوان یا 6% در شهرستانها منتشر شده، یعنى 94% در تهران به چاپ رسیده است. از این تعداد کتاب 1939 عنوان تألیف و 1283 اثر ترجمه بوده، 60% از کل کتابهاى چاپ شده توسط زنان تألیف شده است.
در سال 1379 مشاهده مىشود که مجموع کتابهاى چاپ شده به 5613 عنوان رسیده است، یعنى 57% افزایش نسبت به سال 76 را نشان مىدهد. بیشترین موضوعات مورد علاقه زنان در تهیه کتابها عبارتند از: کودک و نوجوان، ادبیات و علوم عملى.
همچنین 5204 عنوان یا 93% از کتابها در تهران و 409 مورد یعنى 7% در شهرستانها به چاپ رسیده است.(14)
بیشترین فعالیت زنان اهل قلم به ترتیب در قسمت تألیف، ترجمه، ویراستارى، نقاشى و شعر بوده است.(15)
5 -3 زنان روزنامهنگار
صاحبان امتیاز 65 نشریه از 1512(16) نشریه که در سال 1379 در کشور به چاپ رسیده، زنان بودهاند، یعنى 4% از صاحب امتیازهاى نشریات کشور را زنان تشکیل مىدهند.
همچنین 97 زن در سمت مدیرمسئولى نشریات در حال فعالیتاند که نسبت به 1512 نشریه در حال چاپ فقط 6% از مدیرمسئولان نشریات کشور را تشکیل مىدهند. این در حالى است که از 1517 سردبیر شاغل در نشریات فقط 3% را زنان تشکیل مىدهند.
6- زنان در مسابقات علمى
از 94 نفرى که در سال 1380(17) براى شرکت در مرحله دوم المپیاد موفق به کسب امتیاز کافى شده بودند، 21 دختر به چشم مىخورد. بیشتر حضور پسران در المپیادهاى ریاضى، فیزیک، شیمى و مهندسى برق است و رشتههاى مورد علاقه دختران بیشتر زیستشناسى، الهیات، زبان و ادب فارسى مىباشد.
تأسیس مکانى با عنوان باشگاه دانشپژوهان جوان و برگزارى مسابقات علمى دورهاى در تمام مقاطع تحصیلى، نشاندهنده اهمیت این موضوع براى دولت و بحث سرمایهگذارى براى مسائل علمى نسل آینده است.
از جمله موفقیتهاى چشمگیر کشور در عرصههاى بینالمللى، قبولى دانشآموزان و دانشجویان ایرانى در مسابقات بینالمللى است. کسب رتبههاى اوّل تا سوم در رشتههاى مختلف المپیاد توسط جوانان متخصص و آیندهسازان کشور نشاندهنده سرمایهگذارى مناسب دولت براى شناسایى این افراد و معرفى آنها در عرصههاى بینالمللى است.
آیا دولت برنامهریزى درستى براى استفاده از استعداد متخصصان را طراحى و پیادهسازى کرده است و یا فقط قبولى آنان در جشنوارههاى داخلى (از جمله خوارزمى) و یا المپیادهاى بینالمللى کفایت مىکند؟!
7- زنان در فعالیتهاى اقتصادى
از عمده دلایل ادامه تحصیل و گذراندن مدارج تحصیلى بالا، کسب درآمد اقتصادى است. در این قسمت مىخواهیم درآمد اقتصادى زنان به ویژه زنان متخصص را بررسى کنیم.
طبق تعریفى که مرکز آمار از متخصصان ارائه کرده، این افراد دانشآموختگانى هستند که داراى تحصیلات لیسانس بوده و متخصصان عالى، افرادى هستند که داراى مدارک فوق لیسانس و بالاتر مىباشند.
با توجه به توضیح بالا و با استناد به آمار متخصصان در تقسیمبندى گروههاى عمده شغلى، ملاحظه مىشود از 11223(18) متخصص شاغل در کشور 4613 نفر یعنى 41% از کل متخصصان را زنان تشکیل مىدهند. از این تعداد 92% متخصصان زن در نقاط شهرى و 8% در نقاط روستایى زندگى مىکنند.
این آمار نشان مىدهد که پس از طى کردن مدارج بالاى تحصیلى و دریافت مدرک تخصصى، پیدا کردن شغل مناسب براى بانوان با توجه به مشکلات فرهنگى - اجتماعى، دشوارتر از کسب مهارت و مدارج تحصیلى است. از جمله مشکلات مىتوان به دورى راه اشاره کرد. همچنین میزان دستمزد زن نسبت به مرد در شرایط مساوى کاملاً متفاوت است. از طرفى کمبود فرصتهاى شغلى در کشور براى متخصصان و دیدگاههاى سنتى حاکم بر خانوادهها از دلایلى است که مانع ادامه تحصیل زنان در مقاطع بالاتر مىشود.
از بررسى آمار افراد بیکار جویاى کار مشخص مىگردد از (19)17994 نفر از کل جمعیت اینان، 1399 نفر یعنى 8% زنان بیکار داراى تحصیلات تخصصى هستند اما از کل زنان بیکار جویاى کار 29% داراى تحصیلات عالى مىباشند.
آمار زنان بیکار (جویاى کار) بر حسب سن و سطح تحصیلات در سال 1380 نشان مىدهد، 28% از زنانى که در گروه سنى 24- 20 سال، 56% از زنان 29-25 سال، 50% از زنان 34- 30 سال و 29% از زنانى که در گروههاى سنى 39- 35 سال قرار دارند، داراى تحصیلات عالى هستند که بدون شغل و جویاى کار مىباشند. این از عواملى است که مانع ادامه تحصیل زنان در مقاطع بالاى تحصیلى مىگردد.
همچنین از مطالعه آمار زنان شاغل برحسب سن و سطح تحصیلات در سال 1380 متوجه مىشویم 35% از زنانى که در گروه سنى 29- 25 سال، 35% از زنان 34- 30 سال و 25% از زنانى که در گروههاى سنى 39- 35 سال قرار دارند، داراى تحصیلات عالى بوده و به کار مشغولند که نشاندهنده ارتقاى سطح علمى زنان جوان کشور مىباشد.
نرخ فعالیت اقتصادى
میزان رشد نرخ فعالیت مردان طى سالهاى 1376 تا 1382 برابر 04/6 درصد و میزان رشد نرخ فعالیت زنان در این دوره برابر 6/9 درصد بوده است. در بررسى مشارکت اقتصادى زنان طى سالهاى گذشته مشاهده مىشود نرخ فعالیت اقتصادى بانوان همواره سهم اندکى را به خود اختصاص داده است. پایین بودن میزان مشارکت اقتصادى زنان، در نتیجه پایین بودن سطح درآمد آنان میزان آسیبپذیرى بانوان را در رویارویى با رکود اقتصادى بیشتر خواهد کرد. افزون بر این، باعث افزایش بار تکفل خواهد بود.
نرخ اشتغال
میزان رشد نرخ اشتغال مردان طى سالهاى 1376 تا 1382 برابر 99/2 درصد و میزان رشد نرخ اشتغال زنان در این دوره منفى 1/6 درصد بوده است.
کار در بخش کشاورزى
درصد اشتغال در بخش کشاورزى طى سالهاى 1376 تا 1382 در گروه مردان کاهش و براى زنان افزایش داشته است. نرخ رشد اشتغال مردان در بخش کشاورزى طى سالهاى 1376 تا 1382 برابر منفى 57/19% و نرخ رشد این نماگر براى زنان در این دوره 66/46% بوده است.
اشتغال در بخش صنعت
درصد کار در بخش صنعت طى سالهاى 1376 تا 1382 در گروه مردان افزایش و براى زنان کاهش داشته است. نرخ رشد اشتغال مردان در بخش صنعت طى سالهاى 1376 تا 1382 برابر 09/4% و نرخ رشد نماگر براى زنان در این دوره منفى 27/34% بوده است.
کارکنان فنى و تخصصى
نرخ رشد درصد کارکنان فنى و تخصصى از مردان شاغل طى سالهاى 1376 تا 1382 برابر 49/2% و نرخ رشد درصد کارکنان فنى و تخصصى از زنان شاغل در این دوره برابر 08/10 درصد بوده است. همچنین سهم کارکنان فنى و تخصصى از شاغلان زن همواره بیشتر از این سهم در میان شاغلان مرد بوده، به طورى که در سالهاى مورد بررسى در حدود 14 زنان شاغل را کارکنان فنى و تخصصى تشکیل دادهاند، ولى براى مردان در حدود 10 درصد بوده است.
سهم درآمدى زنان و مردان
سهم درآمدى زنان و مردان رشد قابل ملاحظهاى نداشته است. در دوره مورد بررسى، به طور متوسط در حدود 88% از سهم درآمدى کشور متعلق به مردان بوده، زنان فقط 12% از سهم درآمدى کشور را عهدهدار بودهاند.
شایان ذکر است آمار استناد شده در بالا، طبق تعاریف ارائه شده توسط بانک جهانى و لحاظ سهم دستمزد 75% براى زنان محاسبه شده است.
جدول شماره 7- برآورد قدرمطلق متخصصان مورد نیاز(20)
عنوان / سال | 45* | 55* | 65* | 70 | 75 | 80 | 85 | 90 |
کل جمعت شاغل | 6858 | 8794 | 11036 | 12866 | 13860 | 14931 | 16084 | 17328 |
نیروی انسانی متخصص در مشاغل علمی، فنی، تخصصی(هزار نفر) | 22830 | 1498 | 3512 | 566 | 720 | 866 | 10450 | 12996 |
نسبت 2 به 1 | 33/0 | 70/1 | 18/3 | 4/4 | 3/5 | 8/5 | 5/6 | 5/7 |
کل نیروی انسانی متخصص | | | 479 | 1049 | 1392 | 1770 | 2268 | 2956 |
نسبت 4 به 1 | | | 5/4 | 2/8 | 10 | 8/11 | 1/14 | 17/1 |
* امکان محاسبه وجود ندارد.
از اطلاعات مندرج در جدول شماره 7 برآورد مىشود که در سال 1390 از 17328 هزار نفر نیروى شاغل، 1/17% کل نیروى انسانى شاغل در کشور خواهد بود که این رقم در مقایسه با نیروى متخصص شاغل در سال 1380 (که 1/14% نیروى متخصص در کشور وجود دارد) از رشد 3% در قسمت متخصصان خبر مىدهد.
8 - زنان و ورزش
در قسمت ورزش بانوان به بررسى وضعیت مربیان، داوران و ورزشکاران به عنوان متخصصان ورزشى در رشتههاى مختلف در سالهاى اخیر مىپردازیم.
8 -1 زنان مربى
تعداد مربیان در سال 1372، 3271 نفر بوده و در سال 1382 این تعداد به 32466 نفر در رشتههاى مختلف رسیده، یعنى تقریباً 10 برابر شده است.
8 -2 زنان داور
973 داور زن در رشتههاى مختلف ورزشى در سال 1372 به کار مشغول بودهاند. این در حالى است که پس از 11 سال یعنى در سال 1382، 16489 داور زن براى امر قضاوت در رشتههاى مختلف ورزشى تربیت شدهاند که نشاندهنده رشد بسیار خوبى است.
همان طور که آمار بالا نشان مىدهد، رشد داوران متخصص بسیار قابل توجه است، ولى چنانچه به نسبت جمعیت در کشور اندازهگیرى کنیم، هنوز تا رسیدن به وضعیت مطلوب، راه بسیار مانده است.
8 -3 زنان ورزشکار
311/052/2 نفر ورزشکار زن در کشور فعالیت مىکنند. از بررسى عضویت زنان در گروههاى مختلف ورزشى دیده مىشود بیشتر تمایل دارند در رشتههایى مانند دوى همگانى، آمادگى جسمانى، کوهنوردى، شنا و بدمینتون حضور داشته باشند، ولى با توجه به ضرورت رعایت حجاب اسلامى، نوع ورزشهاى انتخابى زنان، بسته به رعایت موازین شرعى متفاوت است. بهتر است دولت با سرمایهگذارى بیشتر، به گسترش ورزش زنان در کشور مدد رساند.
بهرغم افزایش شمار مربیان، داوران و ورزشکاران در سالهاى اخیر، متأسفانه در زمینه ورزش زنان در عرصه بینالمللى، نسبت به پیش از انقلاب، رشد منفى داشتهایم. درست است که بخشى از این رکود به دلیل رعایت موازین شرعى بوده، ولى در برخى از ورزشها مانند تیراندازى و شطرنج مىتوانستیم حضورى فعّال داشته باشیم.
9- زنان هنرمند
حضور زنان ایرانى در عرصههاى مختلف هنرى بهرغم تمام محدودیتها در سطح ملى و بینالمللى، چشمگیر است. حضور کارگردانان و بازیگران ایرانى که موفق به کسب جوایزى در جشنوارههاى بینالمللى شدهاند، موجب افتخار است. جمع فیلمهایى که زنان در سال 1376 در جشنوارههاى بینالمللى(21) ارائه کردند به 32 فیلم مىرسد و پس از گذشت چهار سال به 268 فیلم رسیده، یعنى از افزایش 8 برابرى خبر مىدهد. همچنین حضور زنان در عرصه هنرهاى تجسمى، هنرهاى نمایشى، سفالگرى، نقاشى، موسیقى و ... نیز کسب جوایزى از جشنوارههاى داخلى و خارجى، سبب گشت توانمندى زنان ایرانى در سطح جهانى به نمایش گذاشته شود.
10 - درخشش زنان در برخى دیگر از زمینهها
صرف نظر از مقطع تحصیلى و یا داشتن تحصیلات دانشگاهى براى برخى از زنان، مىتوان از آنان به عنوان متخصصانى نام برد که در بعضى موارد بدون داشتن تحصیلاتى حتى در حد دیپلم توانستهاند در رشته کار خود موفقیتهایى در سطح ملى و بینالمللى کسب کنند و با زحمت و تلاش پیوسته، نسبت به بقیه زنان و مردان همکار خود به عنوان افرادى شاخص و نمونه انتخاب شوند.
در گزارشها یا در مقالات مختلف شاید نامى از زنان دانشگاهى در رشتههاى هنرى، اجتماعى و سیاسى آورده شده، ولى از بانوانى که در رشتهها و مهارتهاى تجربى و غیر دانشگاهى فعالیت داشتهاند، کمتر سخنى به میان آمده است. از جمله این زنان مىتوان به کارآفرینان، صادرکنندگان، کشاورزان، دامداران نمونه و ... اشاره کرد. شاید این امر به دلیل ضعف اطلاعرسانى در خصوص فعالیتهاى این عزیزان بوده، کمتر کسى به شایستگى این بانوان پرداخته است. اینان شیرزنانى هستند که با وجود تمامى موانع و از همه مهمتر دیدگاه مردسالار توانستهاند توانمندىهاى خود را به عرصه ظهور رسانند.
عزم راسخ، پشتکار و تخصص بالاى این زنان علاوه بر آنکه نشاندهنده شایستگى آنان نسبت به همکارانشان بوده، عاملى در جهت نیرو بخشیدن به تمامى بانوانى است که براى بالا رفتن از پلههاى ترقى با مشکلات بسیارى روبهرو هستند.
پىنوشتها: -
1) معاونت انفورماتیک سازمان مدیریت و برنامهریزى کشور.
2) روابط عمومى آموزش و پرورش.
3) آمار آموزش عالى ایران سال تحصیلى 82- 1381، تهران، مؤسسه پژوهش و برنامهریزى آموزش عالى، 1383.
4) سالنامه آمارى کشور 1381، تهران، مرکز آمار ایران، 1382.
5) سالنامه آمارى 1378، آمار آموزش عالى ایران 79- 78، تهران، مرکز اطلاعات آمار و رایانه دانشگاه آزاد اسلامى، 1379.
6) نشریه آمار مقایسه اهم فعالیتهاى وزارت بهداشت، تهران، اداره کل آمار ایران، معاونت پژوهشى، 1377.
7) سالنامه آمارى دفتر توسعه و هماهنگى نظام آمارى، عنوان نشریه:آمار نیروى انسانى وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکى، تهران، معاونت تحقیقات و فناورى، 1382، ص 6.
8) اطلاعات بر اساس سرشمارىهاى سالهاى متناظر.
9) آمار آموزش عالى ایران سال تحصیلى 80 - 1379.
10) سالنامه آمارى کشور، 1382. 1383، ص598.
11) همان، ص603.
12) آمار آموزش عالى ایران سال تحصیلى 82 - 1381.
13) گزارش فعالیتهاى زنان در بخش فرهنگ و هنر 79 - 1376، تهران، ستاد امور فرهنگى و اجتماعى بانوان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى، 1380.
14) همان.
15) همان.
16) همان.
17) سازمان سنجش.
18) سازمان مدیریت و برنامهریزى کشور، 1381، تهران، مرکز آمار ایران، 1382، آمارگیرى از ویژگىهاى اشتغال و بیکارى خانوار.
19) همان.
20) دفتر آمار و خدمات نیروى انسانى وزارت کار، تهران.
21) گزارش فعالیتهاى زنان در بخش فرهنگ و هنر، ج1.