گذرى بر تجربههاى زنان در عرصههاى مختلف
چهرههاى ماندگار؛
تجربههاى ماندگار
مریم آقاشیخ محمد
[در منطق اسلامى مفهومى به نام نژاد برتر جاى ندارد و مردم ایران نژاد برتر نیستند، اما پیشینه آنان به ویژه در دوره اسلامى نشان داده است که استعداد و ظرفیت بالایى براى رشد و شکوفایى در زمینههاى مختلف فکرى، علمى، فرهنگى، هنرى و ادبى دارند و بخش عمدهاى از ظهور تمدن اسلامى مرهون ایرانیان مسلمان است.
سرمایه تمدنى مردم مسلمان ایران به رغم بىلیاقتى برخى حکومتهاى گذشته و غارتها و چپاولهاى بسیار دیگران، آوازه جهانى دارد و هزاران شخصیت علمى، فرهنگى و هنرى با آن همه آثار بىشمار گواه آن است. انقلاب اسلامى فرصت دو چندانى بود براى بروز و ظهور ذوق و توان و استعداد زنان و مردان ایرانى در زمینههاى مختلف. در این میان زنان نیز خوش درخشیدند و صدها و هزاران چهره سازنده و نقشآفرین در عرصههاى مختلف علمى، فرهنگى، سیاسى، هنرى، آموزشى، مدیریتى و ایثارگرى را رقم زدند؛ چه آنان که شاکله اصلى شخصیت و کار آنان از قبل شکلگرفته بود و انقلاب فرصت حضور تأثیرگذار آنان را فراهم ساخت یا تداوم بخشید و چه آنان که اساساً شخصیتشان در انقلاب شکل گرفته است.
اینک به بهانه گذشت 25 سال از پیروزى انقلاب، به گزینشى دشوار دست زدیم و 25 نفر را در زمینههاى مختلف سیاسى، علمى، هنرى، فرهنگى و اجتماعى، به هدف بهره جستن از تجربههاى ماندگار آنان و آشنایى بیشتر نسل جوان با آنان، از گروهها و گرایشها و قابلیتهاى مختلف انتخاب کردیم تا به عنوان «مشت نمونه خروار»، سندى باشد بر حضور صدها و هزاران زن فرهیخته در بخشهاى مختلف جامعه و نظام جمهورى اسلامى ایران.]
اشاره
«تجربه»، اندوخته و گنجینهاى است که قدمت و ارزشى همپاى تاریخ دارد. «تجربه» از منظرى خودِ «تاریخ» است و نیز بیانگر «تاریخ». در واقع هر «تجربه»اى گویاى وضع موجود در مقطعى از تاریخ است و گنجینهاى نه تنها براى همنسلان که براى همه نسلها در روند تاریخى جوامع مختلف.
زنان ایرانى طى دهههاى اخیر در مقطع و وضع خاصى از تاریخ زندگى کردند؛ اوضاعى بسیار متفاوت با دورههاى پیشین، نیز در تفاوت با دیگر جوامع همعصر خود. انقلابى نوین و نوپا به وقوع پیوست و بىهیچ پیشینه تاریخى - دستکم در چند سده پیش از خود - با پدیدهها، گرایشها، جریانات، حوادث و فراز و نشیبهاى خاص و جدیدى روبهرو شد؛ انقلابى که بر همه افراد جامعه تأثیر نهاد و به دنبال آن زنان ایرانى را با ویژگىهاى خاص خود که به آن شور و شعور و جسارت انقلابى نیز افزوده شده بود، تحت تأثیر قرار داد.
در این میدان و عرصه نوین، زنان از همه اقشار حضور یافته و تجربیات جدیدى را رقم زدند که جمعآورى و انتشار آن، همت و امکاناتى را مىطلبد. اما به سبب هدفى که ویژهنامه در نظر داشت ضرورى بود به برخى چهرهها و تجربیات برجسته زنان براى ثبت در تاریخ اشاره شود.
پس به سالهاى گذشته و چهرههاى مطرح زنان مراجعه کردیم؛ بسیار بودند؛ پر توان، تلاشگر، باانگیزه.
به ساحتهاى مختلف نظر انداختیم؛ گوناگون بودند و دشوار و پر فراز و نشیب.
انتخاب سخت بود و گاه ناممکن، بنابراین به تعداد سالهاى مورد مطالعه ویژهنامه، 25 بانوى ایرانى را انتخاب کردیم که هر یک در موضوعى «اولین تجربه» باشند و یا «تجربهاى شاخص» و البته مىدانیم که امکان پرداختن به بسیارى فراهم نشد.
اما آنچه در این جستجو و گزینش قابل تأمل بود:
1- بر خلاف ضربالمثل «هر چه بیشتر گشتیم، کمتر یافتیم»، در این مورد هر چند کم جستجو مىکردیم، بسیار مىیافتیم!
2- «تجربه ماندگار» واژه پر معنایى براى این گروه بود؛ زیرا بستر تاریخى کسب این تجربیات بسیار جالب و متفاوت بوده، براى نسلهاى آتى در هر شرایطى که زندگى کنند، کارساز و مفید خواهد بود.
3- تجربیات ماندگار زنان ایرانى اغلب ریشه در فرهنگ و انگیزههاى فرهنگى داشته، بیش از هر تأثیرى به تحولى فرهنگى منجر شده است؛ چه در عرصه علمى، اجتماعى، چه سیاسى، مدیریتى. بیشتر این بانوان از عرصههاى فرهنگى و آموزشى تلاشها و فعالیت خود را آغاز کردهاند. برخى از آنان که بعدها به چهرههاى سیاسى یا حتى نظامى مبدل شدهاند، در سابقه خود داراى فعالیتهاى فرهنگى بوده، نقطه بلوغ و تکامل کارنامه آنان به تحولى فرهنگى و تغییر نگرشى قابل توجه در عرصه مربوطه منجر شده است.
اینک با عذر تقصیر از سایر بانوان فرهیخته این مرز و بوم، به ویژه مادران و همسران فداکار شهدا و جانبازان سرفراز که همه ولىنعمت ما هستند و سربلندى و استقلال جامعه و برپایى و مانایى نظام اسلامى، مرهون ایثار و جهاد آنان است، مجموعه حاضر تقدیم مىشود اما چه چهرهاى بالاتر و کدام تجربه ماندگارتر از تقدیم عزیزترین سرمایهها و جگرگوشههاى خود و به استقبال شهادت رفتن؟! مجموعه حاضر را به عنوان مشتى نمونه خروار تقدیم تاریخ پر افتخار کشور - به ویژه در عصر انقلاب اسلامى - مىکنیم.
بانوان افتخارآفرین
1- ابتکار، معصومه
متولد 1339. وى مدرک کارشناسى خود را در رشته تکنولوژى پزشکى در سال 1365 از دانشگاه شهید بهشتى دریافت داشته، سپس با اخذ درجه کارشناسى ارشد در رشته ایمونولوژى در سال 1369 فارغالتحصیل شده و در سال 1375 موفق به اخذ درجه دکتراى ایمونولوژى از دانشگاه تربیت مدرس مىشود.
ابتکار از سال 1367 تا 1376 به عنوان عضو هیئت علمى دانشکده تربیت مدرس فعالیت کرده و اکنون دانشیار همان دانشگاه است. همچنین وى از سال 1376 تاکنون معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان حفاظت محیط زیست است.
معصومه ابتکار فعالیتهاى مختلفى داشته، از جمله:
عضو هیئت رسمى سومین کنفرانس بینالمللى زن در نایروبى، 1363؛ عضو مؤسس و هیئت امناى مرکز مطالعات و تحقیقات زنان؛ صاحب امتیاز و مدیرمسئول فصلنامه فرزانه - ویژه مطالعات و تحقیقات زنان - به زبانهاى فارسى و انگلیسى؛ مسئول دفتر هماهنگى سازمانهاى غیر دولتى زنان 72 - 1377؛ نایب رئیس کمیته ملى چهارمین کنفرانس جهانى زن؛ رئیس کنفرانس بینالمللى سازمانهاى غیر دولتى در مورد نقش زن و خانواده در توسعه انسانى، تهران، 1373؛ رئیس شبکه ارتباطى سازمانهاى غیر دولتى زنان در جمهورى اسلامى ایران، 1373؛ مسئول پروژه توسعه مطالعات زنان؛ دانشگاه تربیت مدرس، تهران، 1376؛ عضو هیئتهاى اعزامى جمهورى اسلامى ایران در بسیارى از کنفرانسهاى بینالمللى از جمله اجلاس توسعه اجتماعى در کپنهاک و کنفرانسهاى منطقهاى سازمان ملل متحد از سال 1363 تا 1376؛ عضو آکادمى زنان دانشمند جهان سوم؛ عضو هیئت امناى انجمن آسم و آلرژى.
وى مقالات متعددى به زبانهاى فارسى و انگلیسى داشته که در نشریات معتبر به چاپ رسیده و دستاندرکار انتشار کتابهاى زیر بوده است:
1- سیستم ایمنى: تغذیه براى سلامت مطلوب (نظارت بر ترجمه)، 1376.
2- آسم، علوم پایه و بالینى (مشارکت در تألیف) و ارائه مقاله علمى نقش «آلایندههاى هوا در بروز آسم»، 1382.
3- تسخیر (به سه زبان فارسى، انگلیسى و عربى).
معصومه ابتکار به عنوان اولین زنى که طى 25 سال اخیر در دولت در سمت معاون رئیس جمهور حضور یافته، تجربهاى گرانقدر را در اختیار ما مىگذارد. او مىگوید:
شاید براى یک زن که براى اولین بار پس از انقلاب اسلامى مسئولیتى را مىپذیرد که تلقى عموم نسبت به آن مردانه است، کار دشوارى باشد، ولى واقعیت این بود که من فضاى دولت و همکارى در آن مجموعه و در آن سطح را اصلاً فضاى منفى یا مشکلدارى نیافتم.
البته یک زن باید بداند که بسیارى سقفهاى شیشهاى و نگرشهایى وجود دارد که ممکن است مانع کارش شود، بنابراین باید بتواند کار خود را پیش ببرد و از فضاى منفى یا مشکلدار عبور کند. البته منظور از «عبور» این نیست که باید درگیر شود.
شاید یکى از اشتباهاتى که گاه در امور زنان داریم این باشد که بانوان ما با محدودیتها به نوعى درگیر مىشوند. این وضعیت هم خودشان را متوقف مىکند و هم چالش را به چالش جنسیتى و رودررویى زن و مرد تبدیل مىکند. در حالى که اگر بتوانند روشهاى مؤثرى براى مواجه با چالش بیابند، از درونش عبور کنند و آن را پشت سر بگذارند، چالشها و نگرشها خود به خود اصلاح مىشوند.
با این تجربه من همیشه از جدل بین زن و مرد پرهیز مىکردم. خوشبختانه حیطه مسئولیت من در این سمت زنان نبود. البته محیط زیست حیطهاى است که خود چالشهاى ذهنى زیادى را براى کسانى که چندان با این مقوله آشنا نیستند ایجاد مىکند.
مشکل اصلى من این نبود که به عنوان یک زن براى اولین بار چنین مسئولیتى را مىپذیرم. فکر مىکنم این تردید خیلى سریع در بین همکاران در دولت و وزرا - خصوصاً با حمایت ویژهاى که رئیس جمهور نشان داد - از بین رفت. تلاشم این بود که براى تأثیرگذارى بیشتر خیلى سریع مواضع و دیدگاههاى خودم را از ابتداى کار روشن کنم و اجازه ندهم که سوء تفاهمها یا تحلیلهاى نادرست و یا حداقل ابهامآلود شکل بگیرد.
باید یادآور شوم زنان در حیطههاى اجتماعى اگر به خود تردید راه دهند و یا براى شکلگیرى تردیدها فرصت دهند، کارشان دشوار مىشود.
بر اساس همین تجربه از ابتدا، سریع، شفاف و با قاطعیت مسائل خود را مطرح کردم، در عین حال سعى مىکردم از هر گونه رودررویى در حوزه جنسیت در مراحل اولیه جلوگیرى کنم. بعد هم سعى کنم دیدگاهها را جا بیندازم. این کار از طریق ارائه اولین گزارش دستگاه دولتى در محیط زیست تقریباً دو هفته بعد از تشکیل دولت اوّل آقاى خاتمى صورت گرفت. وضعیت محیط زیست کشور و فجایعى را که در حال اتفاق افتادن بود در این گزارش ارائه کردم. تأثیر بموقع و بجاى این گزارش موجب شد که آقاى رئیس جمهور به هنگام جمعبندى، دستور تهیه برنامه عزم ملى براى حفظ محیط زیست را دادند.
* * *
ابتکار طى مسئولیت هفت سال گذشته خود صدها بازدید و بررسى از مراکز صنعتى، کارخانجات، مناطق حفاظت شده در دل کوه، کویر، جنگل و دریا، نیز دهها بار حضور فعالانه در کنفرانسهاى بینالمللى و در سطح وزرا داشته که آثار آنها در گسترش و تعمیق اقدامات زیستمحیطى داخلى و مشارکت پروژههاى بینالمللى در بهبود وضعیت محیط زیست ایران مشهود است.
وى در این مورد مىگوید: کار مشکلى نبود. شاید برخى تصور کنند که این فعالیتها ورود در حوزههاى مردانه است، در حالى که در عرصه اجتماعى نباید فعالیتها را این گونه تعریف کرد. اتفاقاً حضور دیدگاههاى زنانه در امرى فرابخشى مثل محیط زیست با توجه به حس مادرى و آیندهنگرى براى نسلهاى بعد در زنان، مىتواند بسیار مفید باشد. این حضور سبب ارتقاى بهرهورى و سلامت در روند امور مىشود.
2- برزگر (ضابطیان)، مهرى
متولد 1324، مشهد. تاریخ فوت 1378.
اعتقادات مذهبى و روشنبینى از همان کودکى در وجودش ریشه داشت، چنان که وقتى به علت ابتلاى به بیمارى در حدود هشت سالگى راهى آمریکا شده و چند سالى ناچار به اقامت در آن کشور شد، به رغم کمى سن، خللى بر اعتقادات و راه و روش زندگىاش وارد نیامده، به جاى خودباختگى، از هر پدیدهاى به خودباورى بیشتر رسید.
حدود دو سال پس از بازگشت، مهرى برزگر پدر خود را از دست داد و مادرش سرپرستى خانواده را با سه دختر و دو پسر بر عهده گرفت. با این حال برپایى جلسات مذهبى و بحث و درس از برنامههاى دایمى خانه آنها بود و او در چنین فضایى رشد یافت.
برزگر یک بار دیگر پس از ازدواج و در 19 سالگى همراه همسرش راهى آمریکا شد و ضمن تحصیل دانشگاهى در دو رشته زبان انگلیسى و خانهدارى، با دقت و کنجکاوى روشهاى تبلیغاتى رایج را براى گرایش و جذب مردم به سوى مسیحیت دنبال کرد.
مىگفت: «همواره از خود مىپرسیدم که چرا ما نباید براى گرایش جوانانمان به اسلام، از روشهاى نو و بدیع استفاده کنیم؟ براى پاسخگویى به این سؤال، چهار سال بعد که به ایران بازگشتم، فعالیتى جدى را آغاز کردم.
باز پایهگذار اصلى مادرم بود. خانه مسکونىاش را در مشهد به من بخشید و من آن را وقف مسجد و حسینیه کردم. در نظر داشتم برنامههاى متنوعى را براى جذب مردم به ویژه اقشار جوان دبیرستانى و دانشگاهى در این مکان تدارک ببینم. همزمان به تحصیل علوم دینى پرداخته و در وزارت آموزش و پرورش به عنوان آموزگار علوم دینى مشغول به کار شدم. البته به خاطر هدفى که داشتم تدریس دروسى مانند آشپزى و خیاطى را نیز بر عهده گرفتم تا از این طریق، در فضاى فرهنگى و اجتماعى آن روزگار بتوانم به اذهان بچهها راه یابم.
* * *
بیش از ده سال به بروز و ظهور انقلاب اسلامى مانده بود. از سوى آموزش و پرورش بخشنامهاى در مورد تأسیس مکانهایى که در آن زمان «کلوپ» نامیده مىشد، صادر شد. مهرى برزگر میان فهرست کلوپها، تصمیم به تأسیس کلوپ دینى گرفت. شاید آن زمان همه تصور مىکردند کمترین استقبال از کلوپ دینى به عمل مىآید. اما او به خاطر رابطه دوستانهاى که با دانشآموزان برقرار کرده بود، موفق به جذب آنها شد و تعداد قابل توجهى در کلوپ وى ثبتنام کردند.
مىگفت: «خودم را آماده کردم تا پاسخ مناسبى به استقبال دانشآموزان از تأسیس کلوپ دینى بدهم. باید خوراک خوبى براى آنها فراهم مىشد و بدین گونه به رغم خستگى بچهها در پایان کلاسها و فعالیت درسى روزانه، کلوپ ما از شلوغترین و مستمرترین کلوپها بود. شاید دلیل بارز آن به کارگیرى روشهاى تشویقى و طرح مباحث دینى در کنار کارهاى هنرى بود. با تازهواردین ابتدا خودم شروع به کار مىکردم تا جذب شوند. اما با اوج گرفتن فعالیتها کم کم مزاحمتهاى ساواک شروع شد. چندین بار مرا به مرکز ساواک کشاندند که چرا از حجاب مىگویید؟ مىگفتم: از آیات قرآن مىگوییم. مگر شما قرآن را قبول ندارید؟ مىگفتند: «به هر حال شما به حجاب کارى نداشته باشید.»
با این حال تلاشها ادامه یافت و به برکت آن خانهاى که مبدل به حسینیه گشت، بازسازى شد، و به یکى از بزرگترین حسینیههاى خاورمیانه تبدیل شد که امروز تنها در بخشى از آن حدود 150 طلبه خواهر مشغول تحصیل هستند. خانم برزگر نام مادرش «نصرت» را بر حسینیه نهاد.
وى سالهاى بعد و پیش از انقلاب همراه همسرش به تهران آمد. شاید این مهاجرت هم جزیى از تقدیر پر فراز و نشیب او و زمینهساز رسالتى بود که باید پس از انقلاب اسلامى بر عهده مىگرفت.
او پس از پیروزى انقلاب و به محض اعلام تأسیس جهاد سازندگى از سوى امام(ره) به دفترى که بدین منظور ایجاد شده بود، مراجعه کرد و آمادگى خود را براى راهاندازى جهاد سازندگى بانوان اعلام نمود.
مىگفت: «دو روز بعد خبرم کردند و پس از انجام مصاحبه به عنوان مسئول جهاد سازندگى بانوان منطقه شمیران شروع به کار کردم. با کمک خانمهاى همراه و استقبال اقشار مختلف زنان، کار چنان ریشه گرفت که به فکر ایجاد جهاد سازندگى بانوان استان تهران افتادیم. بنا بر عملکرد خوب بانوان، مسئولان جهاد سازندگى با پیشنهاد ما برخورد بسیار مثبتى کردند، به طورى که در اولین گام ساختمان جهاد سازندگى استان تهران را به ما واگذار نمودند. بدین ترتیب یک تشکل مردمى فراگیر در سطوح بانوان با امکانات مورد قبول آن زمان آغاز به کار کرد. چندى بعد 15 شعبه جهاد بانوان در شهرستانهاى کرج، ورامین، فیروزکوه و ... راهاندازى شده بود.»
قدرت جلب مشارکت مردمى، جسارت پذیرفتن مسئولیتهاى بزرگ و تلاش خستگىناپذیر از ویژگىهاى بارز جهاد سازندگى بانوان استان تهران به مدیریت خانم مهرى برزگر بود، تا آنجا که پا را از امور واگذار شده فراتر گذاشته، و در کنار تربیت مبلّغ براى آموزش و پرورش، حمایت از ایتام و زنان سرپرست خانوار، برپایى کلاسهاى مختلف فرهنگى و علمى، تلاشهایى معطوف نقاطى که داراى محرومیتهاى بارز و خاص بودند، مىشد. چنان که منطقه بشاگرد در استان هرمزگان که آن زمان حتى فاقد امکانات ابتدایى براى زندگى بود، مورد عنایت جهاد بانوان قرار گرفت.
در این باره مىگفت: «وقتى به عنوان اولین گروه بانوان در سال 58 قدم به بشاگرد گذاشتیم، مردم آنجا از ما و اتومبیلى که سوار آن بودیم فرار مىکردند. مردم محرومى که غیر از خوردن چیزى نمىشناختند و حتى چادر و مقنعه ما براى آنها لباس غریبى بود. فقر اقتصادى و فرهنگى سراسر منطقه را گرفته، به خاطر بدى آب و هوا جز یکى دو معلم فداکار کسى براى یارى آنها قدم پیش نگذاشته بود. دختران را مىفروختند و از سنین پایین به اجبار به عقد مردان 80 و 70 ساله در مىآوردند. با تولد فرزند دختر خانوادهاى خوشحال مىشد، چون کالایى براى فروش به دست مىآورد! زنان کار مىکردند و مردان بیکار مىگشتند و هزاران مصیبت دیگر.»
هشت سال به آن منطقه رفت و آمد کردند تا خدمتى انجام داده باشند. همکارى با آموزش و پرورش براى اعزام معلم به آن منطقه و پرداخت معادل حقوق به کسانى که داوطلب تدریس در بشاگرد مىشدند، خرید دو دستگاه سنگشکن براى حفر چاه که به دلیل سنگى بودن زمین منطقه و نبود امکانات پیش از آن، مردم دچار کمبود شدید آب بودند، آموزش قالىبافى، گلیمبافى و بستهبندى خرما به زنان و ... از جمله خدمات ارائه شده بود.
با تصویب لایحهاى در مجلس شوراى اسلامى مبنى بر اینکه جهاد سازندگى باید اقدامات خود را به روستاها و نقاط محروم اختصاص دهد، از آنرو که فعالیتهاى جهاد بانوان استان تهران بیشتر جنبه فرهنگى براى استان تهران داشت، حدود چهار سال پس از تأسیس، این نهاد از جهاد سازندگى جدا شد و تحت عنوان بنیاد خیریه فرهنگى - خدماتى حضرت خدیجه(س) به کار خود ادامه داد. از آن به بعد این بنیاد بدون کمک دولت روى پاى خود ایستاد و از طریق فعالیتهاى اقتصادى مانند تولید پوشاک، هزینهها را تأمین مىکرد.
با پایان یافتن جنگ، بنیاد با مشکلات بسیارى به خاطر قطع کمکهاى مردمى، تعطیلى واحدهاى تولید پوشاک به دلیل تورم و عدم سوددهى و ورشکستگى کارخانهاى که در آن سرمایهگذارى کرده بود، روبهرو شد. از اینرو به اجبار فعالیتها به دو بخش، شامل تداوم حمایت از زنان سرپرست خانوار و آموزش علوم دینى محدود شد. از آن پس بیشتر توان بنیاد صرف تأسیس و راهاندازى حوزه علمیه حضرت خدیجه(س) شد، به طورى که تاکنون حدود 15 دوره آموزش سطح را برگزار کرده و مرکز مدیریت حوزه علمیه قم آن را به رسمیت شناخته است.
اگر چه در کنار دست و پنجه نرم کردن با مشکلات اقتصادى و حفظ حوزه علمیه با کیفیت مطلوب، بنیاد در هنگام بروز حوادث و وقایع خاص ساکت ننشست.
خانم برزگر مىگفت: «هنگام بروز حوادث غیر منتظرهاى چون سیل و زلزله هرگز نتوانستهایم بىاعتنا باشیم. در زلزله رودبار و منجیل با حکمى که از سوى دفتر مقام معظم رهبرى داشتیم به منطقه رفته و پس از بررسى اوضاع و تهیه گزارش، مسئولیت دو نقاهتگاه پاسداران و آزادى که محل اقامت زلزلهزدگان بود، بر عهده ما گذاشته شد.»
عمده فعالیت فرهنگى بنیاد در سالهاى اخیر تشکیل و اداره حوزه علمیه خواهران بوده که با دارا بودن مدرک دیپلم جهت تحصیلات عالى و گذراندن مراحل آزمون ورودى و مصاحبه، طلبه مىپذیرد. اکنون این حوزه علمیه داراى دو شعبه، یکى در تهران با حدود 350 طلبه در سطوح 2 و 3 و 4 و 200 طلبه در سطح 2 و 3 در مشهد است که در پایان تحصیلات، موفق به کسب مدرک رسمى سطح از مرکز مدیریت حوزه علمیه قم مىشوند.
حوزه علمیه حضرت خدیجه(س) در سال 1377 به عنوان حوزه نمونه خواهران انتخاب شد.
مىگویند: دو، سه روزى بود که خانم ضابطیان به دلیل ضعف جسمانى شدید با هیچ یک از عیادتکنندگان جز به حرکت سر و دست سخن نمىگفت. اما هنگام عیادت یکى از مسئولان مرکز امور مشارکت زنان، زبان به سخن گشوده و گفته بود: من تاکنون هر چه در توان داشتم، کردم. پس از این دست من کوتاه است، ولى این حوزه علمیه و طلاب آن نیاز به حمایت دارند.
بانوى خیّر، مهرى برزگر معروف به ضابطیان در بهار 1378 پس از تحمل بیمارى سخت در ماههاى آخر زندگى، بدرود حیات گفت.
3- بیانى، شیرین
متولد 1317، تهران. دوران متوسطه را در فاصله سالهاى 1330 تا 1336 در دبیرستان ژاندارک و انوشیروان دادگر در رشته ادبى گذراند. در سال 1336 در رشته تاریخ دانشگاه تهران ادامه تحصیل داد و در سال 1339 مدرک کارشناسى گرفت. در همان سال در دانشگاه سوربن پاریس در رشته تاریخ پذیرفته شد و در 1341 با درجه دکترا، فارغالتحصیل شد. موضوع رساله او، «تاریخ آلجلایر» بوده و در همه مقاطع تحصیلى رتبه اوّل را داشته است.
شیرین بیانى از 1342 اشتغال خود را با تدریس در دانشگاه تهران، با رتبه استادیارى آغاز کرد. از 1346 دانشیار دانشکده ادبیات شد و در سال 1356 به مقام استادى آن دانشکده رسید و در حال حاضر حائز رتبه 21 استادى است.
شیرین بیانى به بیست کشور در آسیا، اروپا و آمریکا سفر تحقیقاتى داشته، در سالهاى 1345 و 1351 هر کدام به مدت یک سال طى فرصت مطالعاتى خود در زمینه تاریخ در دورانهاى باستان و مغول تحقیق کرده است.
او بیش از پانزده مقاله در مجلات معتبر داخلى داشته و کتابهاى زیر از او به چاپ رسیده است:
1- تاریخ آلجلایر، (تألیف)، انتشارات دانشگاه تهران، 1343.
2- نظام اجتماعى مغولان، (ترجمه)، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، 1345.
3- تاریخ عیلام، (ترجمه)، انتشارات دانشگاه تهران، 1348.
4- تاریخ سرّى مغولان، (ترجمه)، 1350.
5- زن در ایران عصر مغول، (تألیف)، انتشارات دانشگاه تهران، 1352.
6- ایران در برخورد با مغول، (تألیف)، کتابخانه طهورى، 1353.
7- هشت مقاله در زمینه تاریخ، (تألیف)، انتشارات طوس، 1352.
8- شامگاه اشکانیان و بامداد ساسانیان، (تألیف)، انتشارات دانشگاه تهران، (1355).
9- چنگیزخان، (ترجمه)، انتشارات اساطیر، 1363.
10- دین و دولت در ایران عهد مغول، مرکز نشر دانشگاهى، جلد اول 1367.
11- دین و دولت در ایران عهد مغول، مرکز نشر دانشگاهى، جلد دوم 1371.
12- دین و دولت در ایران عهد مغول، مرکز نشر دانشگاهى، جلد سوم 1375.
خانم بیانى در سال 1376 به خاطر تألیف کتاب «دین و دولت در ایران عهد مغول» برنده جایزه کتاب سال شناخته شد. وى جایزه خود را وقف امور خیریه کرد.
4- تندگویان، فاطمه
متولد 1332، تهران. خواهر شهید تندگویان، وزیر نفت در دولت شهید رجایى. دوره متوسطه را در رشته ریاضى به پایان رسانده و تا فوق دیپلم ریاضى ادامه داده است. سپس کارشناسى مدیریت آموزشى از دانشگاه تهران را در سال 1372 و در ادامه کارشناسى ارشد فلسفه تعلیم و تربیت از دانشگاه آزاد را در سال 1373 گرفته است.
وى کار خود را در آموزش و پرورش از 1352 با دبیرى در مدرسه راهنمایى لالههاى انقلاب شروع کرد، سپس مشاغل زیر را بر عهده داشته است: مدیریت فرهنگى امور تربیتى منطقه 16 (1357)؛ مدیریت فرهنگى خواهران استان تهران (64 - 69)؛ راهاندازى هسته مشاوره خواهران استان تهران؛ همکارى با تشکیلات دانشآموزى استان تهران؛ راهاندازى اردوهاى دختران در سطح حوزههاى بروناستانى؛ راهاندازى مشاوره دبیرستانهاى شاهد استان تهران؛ مشاور امور زنان و رئیس ستاد امور زنان وزارت آموزش و پرورش (از سال 76)؛ مدیر کل دفتر امور زنان (از سال 78 تا 1383)؛ عضو شوراى فرهنگى اجتماعى زنان (از 76 تاکنون)؛ عضو هیئت امناى پژوهشکده تعلیم و تربیت طى دو دوره متوالى؛ عضو هیئت امناى پژوهشکده سازمان کودکان استثنایى؛ عضو هیئت امناى سازمان دانشآموزى؛ عضو کمیته برنامهریزى برنامه سوم و چهارم توسعه در کمیتههاى بخشى و فرابخشى.
خانم تندگویان در بخش سازمانهاى غیر دولتى نیز فعالیت داشته است: عضو هیئت امناى جمعیت دفاع از ملت فلسطین، عضو جمعیت فرهنگى توحید و تعاون، مدیر عامل مؤسسه فرهنگى پژوهشى رایحه فاطمه، مدیر عامل بنیاد نیکوکارى و کارآفرینى رایحه.
وى طى 25 سال گذشته در پستهاى مدیریتى و مسئولیتهاى فرهنگى تلاش زیادى کرده، بخش عمدهاى از سخنرانىهاى وى در استانهاى محروم و مرزى با هدف شکستن قالبهاى کلیشهاى و تبیین جایگاه زن مسلمان در نظام جمهورى اسلامى ایران و توسعه فرصتهاى برابر براى دختران و زنان صورت گرفته است.
خانم تندگویان از همه وزراى آموزش و پرورش از ابتدا تاکنون لوح تقدیر دریافت داشته، به عنوان کارمند نمونه ملى در جشنواره شهید رجایى (1377)؛ مدیر نمونه ملى در جشنواره شهید رجایى (1378)؛ پیشکسوت زنان در آموزش و پرورش و مدیر موفق در دفاتر ستادى امور زنان شناخته شده است.
وى که سفرهاى متعددى براى شرکت در کنفرانسهاى مختلف بینالمللى داشته، معتقد است: شرکت در اجلاسهاى بینالمللى فرصتى مغتنم براى تبیین مواضع آموزش و پرورش در قالب برنامهها و پروژهها است.
او با ارائه تجربیات، برنامهها و پروژههایى که در حوزه زنان با رویکرد تعلیم و تربیت منجر به ارتقاى وضعیت دختران شده، سهم مهمى در معرفى آموزش و پرورش ایران داشته است.
از سوى دیگر خانم تندگویان نقش پىگیرى نتایج کنفرانسها در برنامهها و طرحهاى آموزش و پرورش را به عهده داشته، پس از بازنشستگى از آموزش و پرورش فعالیت غیر دولتى خود را با شتابى بیش از گذشته ادامه داده است.
در حال حاضر مدیر عامل مؤسسه فرهنگى پژوهشى رایحه فاطمه و مدیر عامل بنیاد نیکوکارى و کارآفرینى رایحه مىباشد.
مؤسسه فرهنگى پژوهشى «رایحه فاطمه» با تحت پوشش قرار دادن 400 زن خانهدار، به ارتقاى سطح فرهنگى آنان از طریق بهرهمندى از کارگاههاى آموزشى مىپردازد.
بنیاد نیکوکارى رایحه نیز با تحت پوشش قرار دادن 240 زن سرپرست خانوار و فرزندان آنها، به مهارتآموزى، اشتغالزایى، کارآفرینى، مددکارى و کارهاى فرهنگى مىپردازد. حاصل این برنامه حمایتى، موفقیت 300 دانشآموز این خانوادهها در مقاطع تحصیلى مختلف و موفقیت 18 دانشجوى آنها در دانشگاههاى کشور است.
همچنین در حال حاضر با انجمن خیرین مدرسهساز، نیز در قالب همکار مستمر و پیوسته با بنیاد شهید به عنوان مشاور مدیر کل دفتر امور زنان بنیاد شهید همکارى دارد.
وى افتخار دارد که در چند سال گذشته همراهى خاصى با پدر و مادر خود که بیمار هستند داشته، با تربیت چهار دختر در سطوح عالى تحصیلى، موفقیت خود را به عنوان یک مادر جاودانه ساخته است.
خانم تندگویان آرزو دارد که زنان استعدادهاى خود را بشناسند و از فرصتهاى زندگى بیشترین بهره را ببرند؛ نیز با اعتماد به نفس و خودباورى و با نگرش مثبت به زندگى، مسیر رشد و بالندگى را طى کنند. وى تأکید مىکند: این مسیرى است که قابل دسترسى و وصول است به شرط آنکه توان خود را باور داشته باشیم.
آرزو دارم که زنان ما هیچ مانعى را جدى تلقى نکنند و مطمئن باشند که اگر همت کنند مىتوانند همه قلهها را فتح کنند حتى تا آخرین روز زندگى. آرزو دارم که بدون افراط و تفریط به عنوان یک زن ایرانى به زیبایى نقشآفرینى کنند و در نقش همسرى، زیباترین تصویر را از عشقورزى ارائه دهند و در محور خانواده، مدیریتى رسا و سازنده داشته باشند؛ نیز در نقش اجتماعى فعال و کوشا و پر توان به پیش بروند؛ بدون غفلت از هیچ یک نقشها که این شدنى است.
کتابها و پژوهشهایى که خانم تندگویان بر آنها نظارت داشته عبارتند از:
1- نقش تحولى ابتلائات الهى بر فرد و جامعه، 1375.
2- پژوهش اثرات تشویقهاى غیر مادى بر مدیران، 1373.
3- هویت، 1379.
4- گلبانگ سربلندى، 1380.
5- ما و دختران امروز، 1383.
5- جلودارزاده، سهیلا
متولد 1337، شهررى. در سال 1354 از دبیرستان اسدى تهران دیپلم ریاضى فیزیک گرفت. سپس در دانشگاه پلىتکنیک تهران در رشته مهندسى نساجى ادامه تحصیل داد و در 1364 درجه کارشناسى دریافت کرد. علاوه بر آن بر زبان انگلیسى مسلط شد.
وى از سال 1375 در دو دوره، نماینده مردم تهران در مجلس شوراى اسلامى بود و در مجلس ششم به عنوان عضو هیئت رئیسه انتخاب شد. خانم جلودارزاده اولین زنى است که پس از انقلاب اسلامى به هیئت رئیسه قوه مقننه راه یافت. مشاغل و سمتهاى عمده جلودارزاده عبارت بودند از: مدیر در مدارس شاهد و رشد از سال 1365 تا 1370؛ مشاور وزیر کار و امور اجتماعى، 1375 - 1368؛ عضو شوراى فرهنگى - اجتماعى زنان از 1368 تاکنون؛ مؤسس مدرسه شهداى کارگر.
افزون بر آن در سازمانهاى غیر دولتى نیز فعال بوده است. مانند:
عضو انجمن اسلامى دانشجویان دانشگاه پلىتکنیک 1359 - 1357؛ امدادرسانى کمیته پزشکى، اهواز، 1359؛ فعالیت در جهاد سازندگى، شهررى، 1361 - 1360؛ عضو شوراى اسلامى جمعیت زنان جمهورى اسلامى ایران؛ عضو فعال مبارزات دانشجویى، پیش و پس از انقلاب؛ مؤسس کانون خواهران خانه کارگر، عضو انجمن دوستى ایران و بوسنى.
خانم جلودارزاده در زمانى که مشاور وزیر کار و امور اجتماعى بود، اولین اقدام را براى اصلاح قانون در جهت رفع تبعیض بین زنان کارگر و کارمند انجام داد، بدین معنى که زنان کارگر هم از آن زمان توانستند مانند زنان کارمند پس از بیست سال بازنشسته شوند.
تجربیات دوران مشاورت در وزارت کار و امور اجتماعى توانست طى دورههاى نمایندگى در مجلس شوراى اسلامى براى جلودارزاده بسیار کارآمد باشد. همچنین تجربیاتى که او در خانه کارگر و کانون خواهران کارگر کسب کرد، نیز حضور وى در مجامع بینالمللى کارگرى و به طور مشخص سازمان بینالمللى کار. در این باره مىگوید: حضور در مجامع کارگرى مثل آموزش در یک آموزشگاه بود. مشاهده مسائل کارگران و مجموعه اطلاعات و آگاهىها در این زمینه گنجینهاى بود که احساس مىکنم توانست قدرت و توان مرا در مذاکرات براى احقاق حق کارگران افزایش دهد.
بىشک این توانمندى براى جلودارزاده، پشتوانهاى در دوره حضور وى در هیئت رئیسه مجلس شوراى اسلامى نیز بوده است. او مىگوید: همین تجربیات توانست در زمینههاى اجرایى و قانونگذارى به من کمک کند، مثلاً زمانى که مشاور وزیر کار بودم، به سبب ضرورت رفع تبعیض بین بازنشستگى زنان کارگر و کارمند و تفاوت 20 سال و 30 سال اقدام کردم. به عبارتى پژوهشهاى اجتماعى کانون از دهه هفتاد منجر به مصوبات مربوطه در مجلس شد. همین طور تجربیاتى که از حضور در مجامع بینالمللى کسب کردم. در اثر تجربیات چندجانبه است که مىتوان حرکتهاى همهجانبه را تحقق بخشید.
6- حبیبى، شهلا
متولد 1337، کرمانشاه. دوره متوسطه را در دبیرستان جلالآلاحمد کرمانشاه در رشته طبیعى گذراند (1356). در ادامه، در دانشگاه رازى کرمانشاه در رشته زیستشناسى ادامه تحصیل داد و در سال 1363 درجه کارشناسى دریافت کرد.
شهلا حبیبى فعالیتهاى شغلى خود را از سال 1363 با سمت کارشناس برنامهریزى در دفتر تربیت معلم وزارت آموزش و پرورش آغاز کرد. از سال 1370 به عنوان مدرس در مراکز تربیت معلم تهران فعالیت خود را ادامه داد. از سال 1370 تا 1376 به عنوان اولین مشاور رئیس جمهور و رئیس دفتر امور زنان نهاد ریاست جمهورى عهدهدار این امر مهم شد و از سال 1372 تاکنون عضو شوراى فرهنگى اجتماعى زنان است.
همچنین از سال 1379 تاکنون به عنوان دبیر شبکه ارتباطى سازمانهاى غیر دولتى زنان با اکثریت آراى سازمانهاى غیر دولتى زنان انتخاب شد.
افزون بر آن مدیرمسئول مؤسسه فرهنگى هنرى ریحانه و مدیرمسئول فصلنامه پوشش است. فعالیتهاى وى براى ارتقاى وضعیت زنان بسیار چشمگیر است که از آن جمله مىتوان به موارد زیر اشاره کرد:
طراحى و راهاندازى انجمنهاى دوستى دوسویه زنان مسلمان ایرانى و زنان بیست کشور؛ تلاش در طراحى و تصویب نشان مهر براى اعطا به زنان و مادران نمونه کشور؛ تلاش در راهاندازى و تقویت سازمانهاى غیر دولتى زنان با طراحى ایجاد دفتر هماهنگى؛ صاحب امتیاز نشریه ریحانه از 1374 تا 1376؛ مشارکت در طراحى و ایجاد ستاد بزرگداشت مقام معلم و تقدیر از زنان معلم، تهران؛ مسئول ستاد بزرگداشت هفته زن و مقام مادر در شوراى هماهنگى تبلیغات اسلامى تا سال 1380؛ مسئول کمیته سازمانهاى غیر دولتى در ستاد بزرگداشت دهه فجر در 1383.
شهلا حبیبى کتاب برنامهریزى و جنسیت را در 1377 به چاپ رسانده است. وى در کنفرانسها، همایشها و سمینارهاى متعددى در داخل و خارج کشور حضور فعال داشته، از جمله:
همایش زن و دفاع مقدس (برگزارکننده)، تهران، 1372؛ بزرگداشت شعراى معاصر سپیده کاشانى و احمد زارعى (برگزارکننده)، تهران، 1372؛ کنفرانس منطقهاى اروپا (ارائه مقاله)، سازمان امور استخدامى، تهران، 1372؛ سمینار بررسى چهارمین کنفرانس جهانى زن، تهران، 1373؛ کارگاه آموزشى - مشورتى سازمانهاى غیر دولتى زنان و راهبردهاى آینده، تهران، 1373؛ کنفرانس بینالمللى نقش زن و خانواده در توسعه انسانى، تهران، 1374؛ همایش خانواده و بهرهورى، تهران، 1374 و 1376؛ کارگاه آموزشى آمادگى براى پکن، تهران، 1374؛ چهارمین کنفرانس جهانى زن (رئیس هیئت اعزامى)، پکن، 1374؛ کارگاه آموزشى برنامهریزى و جنسیت، تهران، 1374؛ کنفرانس زن و توسعه، جاکارتا؛ همایش زنان و تحولات، مالزى؛ سمینار نقش زن در جامعه، ازبکستان و قرقیزستان؛ سمینار حقوق بشر از دیدگاه علمى، سوئیس؛ سمینار زنان، وین.
شهلا حبیبى طى دوران خدمت خود در بخشهاى دولتى و غیر دولتى موفق به دریافت لوحهاى تقدیر بسیارى شد که مهمترین آن دریافت نشان لیاقت و مدیریت از رئیس جمهور در سال 1376 بوده است.
وى به عنوان اولین زن مشاور رئیس جمهور سهم بسیار مهمى در ایجاد تشکیلات زنان در بخشهاى دولتى و شناسایى و تقویت سازمانهاى غیر دولتى زنان داشته است.
از برجستهترین فعالیتهاى ایشان برگزارى نمایشگاه تشخص و منزلت زن در تهران؛ ایجاد آمادگى براى بانوان ایرانى جهت شرکت در چهارمین کنفرانس جهانى زن در دو بخش سازمانهاى غیر دولتى و سازمانهاى دولتى؛ ایجاد کمیته ارتباطى سازمانهاى غیر دولتى زنان و تدوین منشور زنان ایران بوده است.
7- حدیدچى (دباغ)، مرضیه
متولد 1318، همدان. تحصیلات خود را از مکتبخانه آغاز کرد و از معلومات پدرش در یادگیرى قرآن و نهجالبلاغه بهره فراوان برد. در 1333 با محمدحسن دباغ ازدواج کرد. این ازدواج سرآغاز تحولات زندگى وى محسوب مىشود. در آغازین روزهاى زندگى مشترک به خاطر همسرش به تهران مهاجرت کرد. در تهران توانست تحصیلات علوم دینى خود را تا سطح (شرح لمعه) ادامه دهد.
فعالیتها و حرکتهاى سیاسى خانم دباغ با پخش و توزیع اعلامیه در سالهاى 41 - 40 آغاز شد و با ورود به تشکیلاتى تحت هدایت شهید سعیدى در تهران شدت یافت. همچنین در این دوران با دانشجویان مبارز دانشگاههاى تهران، ملى (شهید بهشتى)، آریامهر (صنعتى شریف) و علم و صنعت همکارى داشت.
خانم حدیدچى پس از شهات آیتاللَّه سعیدى در سال 1349 به مبارزه و تبلیغ خود علیه رژیم شاه شدت بخشید و سرانجام در 1352 توسط ساواک دستگیر شد. وى در کمیته مشترک به همراه دخترش شدیدترین شکنجهها را تحمل کرد، در نتیجه سلامتى وى مورد تهدید جدى قرار گرفت. زمانى که امیدى به زندهماندنش نبود از زندان آزاد شد، در حالى که دخترش (رضوانه) همچنان در زندان ماند.
دباغ پس از آزادى تحت عمل جراحى قرار مىگیرد و از مرگ نجات مىیابد، اما پس از چند ماه دوباره دستگیر و زندانى مىشود. در این دوره از زندان به تقابل ایدئولوژیک با گروههاى مارکسیستى پرداخت و دوباره بر اثر عوارض شکنجهها در آستانه مرگ از زندان آزاد شد.
دباغ در سال 1353 براى ادامه مبارزاتش به خارج از کشور مىگریزد و تا پیروزى انقلاب اسلامى در هجرت به سر مىبرد. وى در پایگاههاى نظامى واقع در مرز لبنان و سوریه آموزشهاى رزمى و چریکى را طى کرد و در بسیارى از حرکتها و فعالیتهاى مبارزان در خارج از کشور مانند تظاهرات و اعتصابات شرکت فعال داشت. دباغ پس از هجرت امام خمینى، به پاریس، در سال 1357 به خیل یاران ایشان پیوست و وظایف اندرونى بیت امام را به عهده گرفت. این در حالى بود که همسر و هشت فرزند او در ایران به سر مىبردند.
خانم حدیدچى معروف به دباغ پس از پیروزى انقلاب اسلامى به کشور بازگشت و در مصدر بسیارى از امور از جمله فرماندهى سپاه پاسداران انقلاب اسلامى همدان و مسئولیت بسیج خواهران قرار گرفت. وى سه دوره نماینده مردم تهران و همدان در مجلس شوراى اسلامى بود. علاوه بر آن در دانشگاه علم و صنعت و مدرسه عالى شهید مطهرى به تدریس پرداخت.
ایشان عضو هیئت نمایندگى حضرت امام براى ابلاغ پیام و نامه ایشان به گورباچف بود.
در کتاب خاطرات خانم دباغ در بخش سیاحت شرق پس از شرح ماجراى ملاقات و ابلاغ پیام حضرت امام به گورباچف آمده است: «موقع خداحافظى رسید، آقاى گورباچف شروع به دست دادن با یک یک افراد کرد. وقتى در مقابل من ایستاد آقاى جوادى آملى و سایرین مرا نگاه مىکردند. شرایطى نبود که از حاجآقا بپرسم چکار کنم. دیدم اگر توى ذوق گورباچف بزنم خیلى بد است، از اینرو وقتى او دستش را دراز کرد من چادر را روى دستم انداختم و با او دست دادم. این برخورد و این نوع دست دادنم براى گورباچف که رهبرى امپراتورى شرق را به عهده داشت، سخت و گران آمد. سعى کرد به روى خود نیاورد و گفت: من دستم را براى دست دادن دراز نکردم، بلکه به سوى مادر انقلاب دراز کردم که بگویم ما همسایههاى خوبى هستیم؛ ما دست بىاسلحهمان را به سوى شما دراز مىکنیم، شما هم مردهایتان را تشویق کنید که دست بدون سلاحشان را به سوى ما دراز کنند.
... به یاد دارم آقاى جوادى آملى در بخشى از سخنرانى خود در شهر مقدس مشهد با اشاره به مأموریت هیئت اعزامى به مسکو، گفتند: زنان ما این گونه در مقابل یک ابرقدرت ظاهر مىشوند و با جرئت ابتدا دست او را عقب مىزنند و بعد وى را به زانو در مىآورند تا بگویند دست بدون سلاح خود را به سوى مردان شما دراز مىکنیم.»
خانم دباغ در کتاب خاطرات خود در باره علت انتخابش براى این سفر مىگوید:
«... حضرت امام در نظر داشت زنى در کنار مردان به شوروى بفرستد تا اعلام کند که در ایرانِ اسلامى زنان نیز در امور مهم و حکومتى حاضر و پیشتاز هستند. امام مىخواست در کنار آن پیام مکتوب، پیامى شفاهى به دنیا بدهد که ما در عمل بیش از هر مکتبى دیگر به جایگاه واقعى زن ارج مىنهیم و برایش ارزش قائلیم؛ ارزشى معنایى نه ارزشى ابزارى. امام مىخواست با گماردن یک زن در این هیئت، به تمام تبلیغات غرب و شرق مبنى بر محدودیت و محذوریت زن در جامعه اسلامى پایان دهد، آن هم در زمانى که رسانههاى گروهى غربى مرتب در مورد محصور کردن زنان در جمهورى اسلامى قلمفرسایى مىکردند ... حضرت امام مىخواهند بفرمایند که حضور زنان در همه جا لازم و ضرورى است. زنان باید میداندار باشند ... حضرت امام علاوه بر این مىخواستند حضور و ظهور زن را در نقشهاى مختلف اعلام کنند و بگویند من که رهبر شما هستم براى اولین و یا آخرین بار که مىخواهم پیامى را براى جامعه بینالملل بفرستم، هم از میان زنان و هم از میان مردان هیئتى را انتخاب کرده و اعزام مىکنم ... .»
خانم دباغ اکنون قائممقام جمعیت زنان جمهورى اسلامى است.
8- رفیعى طارى، ربابه (فیاضبخش)
متولد 1325، همسر شهید دکتر فیاضبخش (وزیر مشاور و رئیس سازمان بهزیستى در سال 1360 و از شهداى فاجعه 7 تیر).
خانم رفیعى طارى در حوزه علوم دانشگاهى با مدرک کارشناسى الهیات در حال تکمیل پایاننامه کارشناسى ارشد خود در رشته مدیریت دولتى با موضوع «تشخیص عوامل بازدارنده مشارکت زنان در ارائه خدمات بشردوستانه و امور امدادى» است. به علاوه او در حوزه علوم دینى به مدت 12 سال از محضر روحانیون و اساتیدى نظیر شهید آیتاللَّه مطهرى، شهید آیتاللَّه دکتر بهشتى، شهید دکتر باهنر و شهید لواسانى بهره برده است.
مسئولیتهاى اجتماعى خانم رفیعى طارى: نماینده رئیس سازمان بهزیستى در مراکز نگهدارى دختران و کودکان بىسرپرست سازمان بهزیستى در سال 1358؛ فعالیتهاى آموزشى در مراکز تربیت معلم، دانشگاه شهید بهشتى و شاهد از سال 1360 تا 1370؛ مشاور در امور کودکان و نوجوانان و مسئول امور زنان سازمان بهزیستى 1376 - 1370؛ مشاور وزیر و مدیر کل روابط عمومى و امور بینالملل وزارت تعاون 1378 - 1376 و مشاور وزیر تعاون در امور ایثارگران 1381 - 1379.
وى در حال حاضر مشاور رئیس جمعیت هلال احمر در امور زنان و رئیس دفتر مشارکت امور زنان سازمان داوطلبان است. در همین حوزه رابط و مدیرمسئول ارتباطات شبکه جنسیتى زنان منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا؛ عضو رسمى کمیته پیشگیرى از ایدز و عضو شوراى سردبیرى مجله پیام هلال است.
در این حال خانم رفیعى طارى در بخش غیر دولتى نیز فعالیت داشته، از جمله عضو مؤسس، نایب رئیس و عضو شوراى عالى خانه خیرین (1382) است؛ نیز عضو مؤسس و هیئت رئیسه سازمان مردمى ایثار - سماء (1381)؛ عضو مؤسس سازمان فرهنگى یاس (1381). او همچنین عضو مؤسس جمعیت زنان جمهورى اسلامى ایران یعنى اولین حزب سیاسى زنان است که با تأیید و توصیه حضرت امام(ره) توسط دختر ایشان خانم دکتر زهرا مصطفوى در سال 1365 تأسیس شد.
از خانم رفیعى طارى مقالات زیر به چاپ رسیده است:
نقش زنان در پیروزى انقلاب اسلامى؛ نقش زنان در توسعه؛ نقش امامخمینى(ره) در بیدارى زنان؛ مهاجرتها و نقش زنان مسلمان؛ نقش زنان در جنگ؛ نقش زنان در صلح منطقهاى، جهانى و ملى؛ خانواده و بهرهورى؛ جایگاه زن در اسلام؛ جایگاه اخلاق اسلامى در اشتغال زنان؛ تشخیص عوامل مشارکت زنان در جامعه و فراگردهاى اجتماعى.
او در صدها گردهمایى، میزگرد، سمینار و کنگرههاى سراسرى داخلى و بینالمللى در ارتباط با موضوعات مختلف سیاسى، اجتماعى و فرهنگى، سخنرانى یا حضور فعال داشته که از نتایج آن پیشنهاد و راهاندازى شبکه ارتباطات جنسیتى زنان در جمعیتهاى ملى خاورمیانه و شمال آفریقا در سال 1380 و تداوم آن تاکنون بوده است.
خانم ربابه فیاضبخش مهمترین عرصه فعالیت خود را در دو حوزه سیاسى و آموزشى مىداند و مىگوید: سعى کردم هر جا که هستم موضوع آموزش را دنبال کنم. هم خودم فرا بگیرم و هم در حوزه کارىام پشتیبان آن بودهام.
وى مهمترین تجربه خود را فعالیتهاى بشردوستانه مىداند و مىگوید: در فعالیتهاى بشردوستانه دیگر آن هیاهوى سیاسى نیست. وقتى در این بخش خدمت مىکنیم کارى نداریم چه کسى چپ و یا چه کسى راست است یا چه کسى در عالم سیاست است یا نیست؟ ما باید وظیفهاى را که در قبال انسان داریم ادا کنیم. به قول دکتر نوربالا وقتى کسى را از زیر آوار در مىآوریم از او نمىپرسیم تو مسلمانى یا نه؟
قرآن کریم مىفرماید: «این کتاب (قرآن) ترساننده بشر است.» نمىگوید مسلمانان و مؤمنان. قرآن کریم اصلاً براى بشر آمده است. حضرت رسول(ص) مىفرمایند که براى کل «مردم» مبعوث شدهاند. وقتى ایشان با آن شأن و مرتبه چنین به مسائل نگاه مىکند، ما حق نداریم گونهاى دیگر فکر کنیم.
خانم رفیعى تجربه مهم دیگر خود را از دوران فعالیت در سازمان بهزیستى یادگار دارد و آن تشکیل شورایى متشکل از زنان نیکوکار در سراسر کشور براى انجام فعالیتهاى خیریهاى، فرهنگى و اجتماعى است. در این طرح نزدیک به 20000 زن خانهدار فعال شدند. راهاندازى و تدوین آئیننامه کمیتههاى زنان خانهدار در سراسر کشور بر عهده وى بوده است. او مىگوید: مراکز سازمان بهزیستى نیز در واقع بر اساس اهداف بشردوستانه حرکت مىکنند و شرح وظایفشان این گونه است که بدون لحاظ هر گرایشى به مددجویان خدمت کنند. این تجربه البته به صورت کیفىتر در جمعیت هلالاحمر تکرار شد.
خانم رفیعى طارى آرزو مىکند: زنان ما بتوانند تحول اساسى را در کشور به وجود آورند. آنها هستههاى اصلى سازندگى هستند و آرزویم این است که با مدیریت آشکار و پنهان و جدیت خاصى که دارند بتوانند بیش از پیش در مسیر پیشرفت کشور مشارکت کنند.
9- شادىطلب، ژاله
متولد 1324، سنندج. سال 1343 دیپلم گرفت و در همان سال وارد دانشکده علوم اجتماعى دانشگاه تهران شد. در 1347 در رشته علوم اجتماعى درجه کارشناسى گرفت. از 1350 تا 1352 در رشته جامعهشناسى از دانشگاه ایالتى ایندیانا (Ballstate) آمریکا درجه کارشناسى ارشد دریافت کرد. از 1352 تا 1355 به تحصیل در مقطع دکترا در یکى از دانشگاههاى آمریکا در رشته جامعهشناسى روستایى پرداخت. گرایش تغییرات اجتماعى و توسعه و روش تحقیق، رشتههاى تخصصى دوره دکتراى او بوده است. طى دوران تحصیل در آمریکا، به موفقیتهاى علمى دست یافت. در دوران تحصیل در مقطع کارشناسى ارشد، بورس تحصیلى گرفت و از معافیت تحصیلى برخوردار شد. همچنین تز دکتراى او با عنوان عوامل مؤثر بر پذیرش تکنیکهاى جدید کشاورزى در کشورهاى کمتوسعهیافته توسط آژانس بینالمللى توسعه به عنوان بهترین طرح تز دکترا، برنده جایزه Von tunglenGeorge شد. وى در سال 1355 از سوى دانشگاه ایالتى آیوا به عنوان بهترین محقق سال برگزیده شد و در 1352 از سوى کمیسیون زنان ایالت ایندیانا به عنوان زنى فعال و برجسته، لوح تقدیر گرفت. مهمترین فعالیتهاى اجرایى خانم شادىطلب عبارت است از:
1- آمارگر اداره بررسىهاى گروه کى.بى.سى، تهران، ایران 47 - 1343.
2- مدیر اداره بررسىهاى گروه صنعتى کى.بى.سى، 49 - 1347.
3- مسئول گروه روستایى، مرکز آمایش سرزمین، سازمان برنامه و بودجه، سال 58 - 56.
4- کارشناس مدیریت کشورى و عمران روستایى، سازمان برنامه و بودجه، سال 62 - 58.
5- معاون برنامهریزى مدیریت کشاورزى و عمران روستایى، سازمان برنامه و بودجه، سال 63 - 62.
6- مدیر اجرایى طرح تحقیقاتى «دلایل کاهش تولید پنبه در گرگان و گنبد» و کارشناس مدیریت کشاورزى، وزارت برنامه و بودجه، سال 64 - 63.
7- معاون برنامهریزى مدیریت کشاورزى و عمران روستایى، وزارت برنامه و بودجه، سال 65 - 64.
8- کارشناس شاخصهاى اجتماعى، دفتر جمعیت و نیروى انسانى، 67 - 1365.
9- مسئول ابعاد اجتماعى پروژه فقرزدایى سازمان ملل و وزارت اقتصاد و دارایى، سال 1375.
10- مشاور وزارت کشاورزى، معاونت طرح و برنامه دانشکده علوم اجتماعى، دانشگاه تهران، 1373.
11- سرپرست مرکز تحقیقات و مطالعات زنان، دانشکده علوم اجتماعى، دانشگاه تهران، 1373.
12- مدیر و مجرى طرح «جنگلدارى اجتماعى»، دانشگاه تهران، وزارت جهاد سازندگى، سال 1375.
ژاله شادىطلب از 1367 با سمت استادیار در دانشکده علوم اجتماعى دانشگاه تهران به تدریس پرداخته و اکنون دانشیار این دانشکده است.
وى با سمت ریاست مرکز مطالعات و تحقیقات زنان دانشگاه تهران از سال 1380، سهم عمدهاى در تحقیقات نظرى مربوط به زنان را داراست. این مرکز با حمایت مادى مرکز امور مشارکت زنان تشکیل شده است.
مهمترین فعالیتهاى علمى و تحقیقاتى وى عبارتند از:
1- مقاله «تغییرات در ساختار کشاورزى ایران بعد از انقلاب اسلامى: منطقه گرگان و گنبد»، پذیرفته شده براى کنفرانس جامعهشناسان روستایى، سازمان برنامه و بودجه، سال 1364.
2- «مرورى بر مهاجرت روستا به شهر»، معاونت امور اقتصادى، وزارت برنامه و بودجه، اسفند 1366.
3- «نقش مناطق آزاد تجارى در توسعه»، نامه علوم اجتماعى دانشگاه تهران، سال 1370.
4- «ابعاد اجتماعى اقتصادى آسیبپذیرى تهران (زلزله) مؤسسه بینالمللى زلزلهشناسى و مهندسى زلزله»، سال 1371.
5- «جامعهشناسى فاجعه: ابعاد اجتماعى زلزله منجیل» بنیاد مسکن و دانشگاه تهران، سال 1371.
6- «زن در توسعه: ایران» ارائه شده در سمینار مشارکت اجتماعى زنان، دانشگاه شهید بهشتى، سال 1371.
7- «سیستم اعتبار روستایى در ایران»، بانک کشاورزى، سال 1372.
8- «مدیریت فاجعه: برنامهریزى پس از فاجعه»، مجله علوم اجتماعى دانشگاه علامه طباطبایى، 1372.
9- «ابعاد اجتماعى مدیریت فاجعههاى طبیعى: ایران» پذیرفته شده براى ارائه در سمپوزیوم بینالمللى سوانح، چین 1993، 1372.
10- «آمار اجتماعى: یک عامل مؤثر در مدیریت فاجعه»، ارائه شده در کنفرانس بینالمللى پیشبینى زلزله، ایران، 1372.
11- «سیستم اعتبار کشاورزى در ایران»، ارائه شده در کنفرانس سالانه بانک توسعه اسلامى، اندونزى، 1374.
12- «جامعهشناسى زنان»، ارائه شده در کنفرانس سالانه انجمن جامعهشناسى ایران، 1374.
13- «نظریههاى توسعه و عقبماندگى زنان: ایران»، ارائه شده در کنفرانس سالانه انجمن جامعهشناسى ایران، 1373.
14- «جامعهشناسى فاجعه، یک رشته جدید»، ارائه شده در کنفرانس سالانه انجمن جامعهشناسى ایران، 1372.
15- «جامعهشناسى یک رفتار اقتصادى: پسانداز روستایى»، پذیرفته شده براى ارائه به سمپوزیوم، دانشگاه سیستان و بلوچستان، 1375.
16- «زنان کشاورز در برنامههاى توسعه ایران»، ارائه شده در سمینار «زن در کشاورزى»، سال 1374.
17- «اشتغال زنان و نقش تعاونىها»، ارائه شده در کنفرانس دانشگاه تبریز، سال 1374.
18- «راهنماى مدیریت سوانح طبیعى»، بنیاد مسکن انقلاب اسلامى، 1374.
19- «نادیده انگاشتن کار زنان یک پدیده فرهنگى»، پذیرفته شده براى چاپ در نامه علوم اجتماعى، دانشگاه تهران، 1375.
20- مدیر تحقیق و مشاور بنیاد مسکن انقلاب اسلامى، تحقیق در زمینه ابعاد اجتماعى مدیریت فاجعه، سیل گنبد، سال 73- 1370.
21- مدیر تحقیق و مشاور بانک کشاورزى ایران، تحقیق در زمینه سیستم اعتبارات روستایى، 75 - 70.
22- محقق مؤسسه بینالمللى زلزلهشناسى و مهندسى زلزله، در زمینه ابعاد اجتماعى، اقتصادى آسیبپذیرى شهر تهران در برابر زلزله، 71 - 1370.
23- مدیر تحقیق و مشاور بنیاد مسکن انقلاب اسلامى، تحقیق در زمینه ابعاد اجتماعى مدیریت فاجعه، زلزله منجیل، 71 - 1369.
24- محقق و مسئول «بررسى ابعاد اجتماعى مدیریت و بهرهبردارى از مراتع» در منطقه شرق تهران و سمنان، وزارت جهاد سازندگى، 69 - 67.
25- محقق دانشکده علوم اجتماعى، دانشگاه تهران، طرح «ارزیابى کارآیى شوراهاى اسلامى ده در استان خراسان، 69 - 1367».
26- روش شناختى شاخصهاى توسعه اجتماعى رفاه - دانشگاه ایالتى آیوا، سال 1355.
27- نگرشى بر ابعاد اعتبارى اصلاحات ارضى در ایران، وزارت برنامه و بودجه، سال 1360.
28- دلایل کاهش تولید پنبه در سالهاى بعد از انقلاب اسلامى: منطقه گرگان و گنبد، وزارت برنامه و بودجه، 1364.
در حال حاضر مسئولیت مجله پژوهشى زنان که توسط مرکز مطالعات و تحقیقات زنان دانشگاه تهران منتشر مىشود، بر عهده خانم شادىطلب است.
10- شجاعى، زهرا
متولد 1335، تهران. دوران متوسطه را در دبیرستان علوى اسلامى گذراند و دیپلم تجربى گرفت. از 1354 تا 1359 در دانشگاه تهران در رشته علوم سیاسى در مقطع کارشناسى به تحصیل پرداخت. از 1367 تا 1371 در دانشگاه آزاد اسلامى در مقطع کارشناسى ارشد ادامه تحصیل داد. موضوع رساله پایاننامه او، «مشارکت سیاسى زنان در ایران» است.
زهرا شجاعى از سال 1356، ابتدا در مدرسه رفاه و سپس در دبیرستان علوى به تدریس پرداخت. از 1361 به مدت دو سال مدرس مرکز تربیت معلم تهران بود و سپس رئیس دبیرستان عفت شد. از 1370 به مدت یک سال مشاور وزیر کشور و رئیس کمیسیونهاى امور بانوان آن وزارتخانه بود. از 1367 تاکنون عضو شوراى فرهنگى - اجتماعى زنان و مسئول کمیته آموزش شوراى عالى انقلاب فرهنگى بوده، مدتى نیز ریاست شوراى فرهنگى، اجتماعى زنان را بر عهده داشت.
او پس از مدیریت اداره کل امور بانوان وزارت کشور از سال 1376 تاکنون مشاور رئیس جمهور در امور زنان و رئیس مرکز امور مشارکت زنان است.
سایر فعالیتهاى زهرا شجاعى عبارتند از:
عضو هیئت امناى مرکز مطالعات و تحقیقات مسائل زنان از 1375 تاکنون؛ عضو شوراى مرکزى شبکه ارتباطى سازمانهاى غیر دولتى زنان جمهورى اسلامى ایران از 1375 تاکنون؛ عضو هیئت مؤسس انجمن دوستى زنان ایران و بوسنى هرزگوین از 1373 تاکنون.
او در سمت مشاور رئیس جمهور و پیش از آن سفرهاى زیادى در داخل و خارج از کشور داشته، همچنین در نشستها و همایشهاى متعددى با ارائه مقاله یا سخنرانى شرکت کرده است، از جمله:
- سیره عملى و نظرى حضرت امام، 1373؛ نقش زن در دفاع مقدس، 1374؛ مشارکت اجتماعى، 1371.
- کنفرانس اروپا، 1372؛ کنفرانس بانو امین، 1370؛ رشد و بقاى کودک (یونیسف)، 1370؛ آموزش زنان در کشورهاى اسلامى (قرقیزستان)، 1370.
خانم شجاعى در اجراى طرحهاى تحقیقاتى زیر شرکت داشته است:
1- بررسى میزان تأثیرپذیرى برنامههاى کودک و سیما از فرهنگ مردسالارى (مسئول و مجرى)، 1370، صدا و سیما.
2- جایگاه دختران در نظام جدید آموزش و پرورش، 1368، مسئول و مجرى.
3- جایگاه زن در قوانین اساسى کشورها، 1370، محقق.
4- منشور جایگاه زن در نظام جمهورى اسلامى ایران، مشاور، شوراى فرهنگى اجتماعى زنان، 1372.
5- سیاستهاى اشتغال زنان در جمهورى اسلامى، مشاور.
6- بررسى سیاستهاى آژانس بینالمللى انرژى، محقق، 1369.
7- طرح تدوین سیاستهاى تبلیغى، فرهنگى در هفته زن، مدیر و مجرى، 1375.
8- فهرست موضوعى تحقیقات و مقالات پیرامون زن و آموزش، مدیر، تهیه و تدوین، ستاد امور بانوان، 1376.
از او مقالات زیر چاپ شده است:
1- دیدگاههاى تربیتى بانو امین، مجموعه مقالات سمینار بانو امین (تألیف)، 1372.
2- عدالت اجتماعى از دیدگاه حضرت امام، مجموعه مقالات سمینار سیره عملى و نظرى حضرت امام (تألیف)، 1373.
3- نقش زنان در دوران جهاد اکبر، مجموعه مقالات سمینار نقش زن در دفاع مقدس (تألیف)، 1374.
4- فاطمه حاصل معراج (تألیف)، نداى جمعیت زنان جمهورى اسلامى ایران، 1373.
5- شروط ضمن عقد، راهگشاى مشکلات (تألیف)، همشهرى، 1375.
6- تأثیرپذیرى برنامههاى کودک و سیما از فرهنگ مردسالارى، سروش، 1370.
7- فاطمه زهرا الگوى انسان کامل، اطلاعات، 1372.
8- زن و انتخابات، همشهرى، 1371.
9- نقش زن در انقلاب اسلامى، کیهان هوایى.
10- مشارکت زنان در جمهورى اسلامى، کیهان، 1370.
11- انقلاب اسلامى ایران، اطلاعات بینالملل، 1374.
12- انتخابات، کیهان، 1375.
وى همچنین مدیر و محقق مجموعه «زندگینامه زنان نامآور ایران» بوده که از سوى مرکز پژوهشهاى فرهنگى وزارت ارشاد به چاپ رسیده است.
خانم زهرا شجاعى به عنوان مشاور رئیس جمهور بنا به دعوت ریاست محترم جمهورى در جلسات و هیئت دولت شرکت مىکند و این فرصت بسیار مناسبى براى طرح مسائل زنان در سطوح کلان است. تلاش وى در گنجاندن مسائل زنان در سیاستگذارىها، برنامهریزىها و تصمیمگیرىها در عرصههاى مختلف بوده است.
زهرا شجاعى به عنوان مشاور رئیس جمهور راهبرد خود را در امور زنان چنین عنوان مىکند: تأمین مشارکت زنان در عرصه فعالیتهاى اقتصادى، فرهنگى، سیاسى و اجتماعى کشور؛ برنامهریزى براى تحکیم بنیاد خانواده سالم و سازنده با نقشآفرینى زن و مرد؛ هماهنگى با دستگاههاى اجرایى کشور در رسیدگى و توجه بیشتر به امور زنان؛ برنامهریزى براى بالا بردن میزان آگاهى و توان بانوان براى حضور فعال در اجتماع.
11- صدراعظم نورى، زهرا
متولد 1341، تهران. دوره متوسطه را در دبیرستان هدایت در رشته علوم تجربى گذراند و در سال 1359 دیپلم گرفت. سپس در دانشگاه آزاد اسلامى در رشته الهیات و معارف اسلامى ادامه تحصیل داد و در 1368 درجه کارشناسى دریافت کرد. علاوه بر آن کارشناسى ادبیات عرب را از دانشگاه تربیت معلم تهران در سال 1370 اخذ کرد. در سال 1375 نیز از دانشگاه آزاد اسلامى در مقطع کارشناسى ارشد در رشته فلسفه و حکمت اسلامى فارغالتحصیل شد.
دوره آموزش مدیریت تحول و نوآورى، سازمان مدیریت آموزشى، 1374 و دوره آموزش سازماندهى، سازمان مدیریت صنعتى، 1375 از جمله دورههایى بود که گذرانده است.
زهرا نورى فعالیتهاى شغلى را از 1360 با تدریس در دبیرستانهاى تهران، نیز به عنوان معاون پرورشى آغاز کرد. در ادامه از سال 1363 تا 1375 به عنوان مدرس در مرکز تربیت معلم شهید رجایى تهران به تدریس مشغول شد. اما آنچه سبب شد وى به عنوان اولین زن در سمت شهردار منطقه 7 از سال 1375 تا سال 1382 انجام وظیفه کند، فعالیتهاى فرهنگى و اجتماعى او به ویژه نقشى بود که در راهاندازى فرهنگسراى خاوران داشت.
از دیگر فعالیتهاى شغلى او مىتوان به موارد زیر اشاره کرد:
عضو شوراى سیاستگذارى کمیسیون امور بانوان وزارت کشور، 1372 - 1371؛ عضو هیئت مدیره و معاون آموزشى مؤسسه فرهنگى قلم، تهران، 1372 - 1371؛ عضو گروه مرکزى آموزش و پژوهش معارف اسلامى وزارت آموزش و پرورش، تهران، 1371؛ مدیر عامل مؤسسه فرهنگى قلم، تهران؛ مدیر عامل فرهنگسراى خاوران، تهران، 1375؛ عضو شوراى بررسى مسائل اجتماعى شهر تهران، شهردارى تهران، 1375.
وى به علاوه در بخشهاى غیر دولتى فعالیتهاى چشمگیرى داشته که از جمله مىتوان به ایجاد و راهاندازى مراکز فرهنگى - اجتماعى زنان مناطق محروم تهران از سال 1374 و مدیر عاملى صندوقهاى قرضالحسنه قلم (1371) و صندوق قرضالحسنه هاشمآباد (1374) اشاره کرد. او اکنون به عنوان رئیس هیئت مدیره انجمن زنان مدیر فعال است. اولین شهردار زن در مناطق بیست و چندگانه تهران اکنون تجربیات خود را در مدیریت اداره محیط زیست شهر تهران به کار گرفته است.
12- صفاتى، زهره
متولد آبادان. آموختن علوم اسلامى را از سال 1345 آغاز کرد. دوره مقدمات را نزد استادان این رشته به پایان رساند. در سال 1349 براى ادامه تحصیل به شهر مقدس قم رفت و دروس سطح را آموخت. سپس با گذراندن دوره خارج در حوزه علمیه قم به سطوح عالى فقه نائل آمد. خانم صفاتى نزد اساتیدى چون آیتالله شهیدى، آیتالله حقى و آیتالله مشکینى شاگردى کرده است. وى اولین اجازه روایى خود را در سال 1417 ق، از مرحوم آیتالله آقاعلى علىیارى غروى تبریزى دریافت کرد. همچنین آیتالله محمدفاضل لنکرانى، آیتالله صافى گلپایگانى به ایشان اجازه روایت دادهاند. متن این اجازات در نشریه علوم حدیث، شماره 31 آمده است.
ترجمه بخشى از اجازه روایت آیتالله صافى چنین است:
«فاضله بزرگوار و خردمند حاجیه خانم زهره صفاتى - که خداوند او را تأیید کند - پارهاى از عمر گرانمایهاش را در کسب علوم اسلامى از قبیل فقه و تفسیر و حدیث سپرى کرد و به مرتبهاى بلند دست یافت که مىتواند الگوى نیکو براى زنان دورانش باشد. وى از ما اجازه روایت احادیث اهلبیت را درخواست کرد. استخاره کردیم و خداوند همراهى کرد. پس به وى اجازه دادیم که روایت کند از ما تمام آنچه را براى ما روایتش از طریق مشایخ بزرگ به اثبات رسیده است، با سندهایى که به اهلبیت وحى و نبوت - صلوات الله علیهم اجمعین - منتهى مىگردد.
... از وى و مانند ایشان انتظار مىرود در این زمان که گروهى فراوان از زنان مسلمان به امورى پرداختهاند که در شأن آنان نیست و خداوند آنان را بدان مکلّف نساخته است؛ یعنى مشارکت با مردان نامحرم در کارها، راه درست را بپیمایند و موضعگیرىهاى درست داشته باشند، به سنتهاى شرعى پایبند باشند و به خانمهاى بزرگ به ویژه سیده زنان عالم حضرت فاطمه - که بر او و بر پدرش و همسرش و فرزندانش بهترین درودها باد - اقتدا کنند و براى زنان دورانشان حجتى باشند و به آنان آنچه را خداوند بر زنان پیامبر(ص) و مؤمن سفارش کرده، یادآور شوند.
زن در زمان ما با امتحانى بىسابقه آزموده مىشود. و خواسته و یا ناخواسته در دام غربگراها افتاده و فریب تبلیغات گمراهکننده در باره حقوق و آزادى زن را خورده است.
از خداوند تبارک و تعالى مىخواهیم این خانم را براى تحقق مقاصد دین پاکش موفق بدارد که او بهترین یاور و توفیقدهنده است.»
خانم صفاتى از دستاندرکاران اولیه حوزه علمیه خواهران در قم است و در حال حاضر نیز از اساتید دروس عالى فقه و اصول و عضو شوراى فرهنگى، اجتماعى زنان به شمار مىرود.
از ایشان مقالات و کتابهایى در باره مسائل فقهى و حقوقى منتشر شده است. همچنین تحقیقاتى در مسائل زنان از دیدگاه حقوقى و فقهى داشته، آثار تحقیقاتى چندى را به چاپ رسانده است که برخى از آنها عبارتند از:
1- نقش زمان و مکان از دیدگاه فقهى امام خمینى(ره)، مرکز نشر آثار و اندیشههاى حضرت امام خمینى.
2- منابع مشترک اجتهادى در مذاهب اسلامى، کنفرانس وحدت اسلامى، 1371.
3- مسائلى از تقلید (شرح رساله اجتهاد و تقلید شیخ اعظم انصارى)، کنگره شیخ انصارى، 1371.
4- جلوههاى اجتهاد (مباحثى در برخى از مسائل حقوقى زن)، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى.
5- زیارت در پرتو ولایت (شرحى بر زیارت عاشورا)، مجتمع علوم دینى حضرت ولى عصر، 1376.
6- بلوغ (پژوهشى فقهى پیرامون سن تکلیف)، نشر مطهر، 1376.
7- نماز تجلیگاه حضور.
8- سن یائسگى زن.
خانم صفاتى و بانوانى همانند ایشان از بانوانىاند که مىتوانند در عرصه مسائل و مشکلات مختلف زنان به عنوان کسانى که میان این قشر زندگى مىکنند، در کنار آگاهىها و دیدگاههاى فقهى خود پاسخگوى نقاط مبهم براى نسلهاى امروز و فرداى زنان ایرانى و مسلمان و فراتر از آن، زنان همه جوامع باشند.
13- صفارزاده، طاهره
متولد 1315، سیرجان. تحصیلاتش را در رشته زبان انگلیسى به پایان رساند و سپس در شرکت نفت سرگرم کار شد. او پس از مدتى به انگلستان سفر کرد و با اخذ کارشناسى ارشد زبان، در دانشگاه ملى به تدریس پرداخت. دکتراى وى نیز در رشته زبانشناسى است. نخستین شعرنامه صفارزاده «مردمک رهگذر» نام داشت که در سال 1341 در تهران انتشار یافت. آثار بعدى وى در زمینه ادبیات عبارت بودند از:
1- طنین در دلتا، 1349.
2- سد و بازوان، 1350 و تجدید چاپ، 1365.
3- مردان منحنى، 1366.
4- مجموعه داستان پیوندهاى تلخ.
خانم صفارزاده که پیش از انقلاب به دلیل فعالیتهاى مبارزاتى از دانشگاه اخراج شده بود، پس از پیروزى انقلاب کار خود را در دانشگاه با تدریس بررسى ترجمههاى متون اسلامى آغاز کرد. او در واقع پیشنهاددهنده این برنامه درسى در مقام مسئول برنامهریزى زبانهاى خارجى دانشگاهها بود. صفارزاده همچنین طراح و مجرى آموزش زبان علمى و تخصصى در دانشگاهها محسوب مىشود، زیرا معتقد بود که چنانچه بخواهیم یک کشور صنعتى باشیم باید بتوانیم در دانشگاه زبان علم را تدریس کنیم و استفاده از زبان خارجى به عنوان وسیله انتقال علوم یک ضرورت است.
آثارى چون «اصول و مبانى ترجمه»، «هنر بیدارى» و «ترجمه مفاهیم بنیادى قرآن» از جمله کارهاى خانم صفارزاده است.
آخرین اثر طاهره صفارزاده ترجمه دوزبانه قرآن کریم است که نه تنها به عنوان یک اثر ماندگار ادبى به شمار مىرود، بلکه تحولى بزرگ در ترجمه قرآن به زبانهاى فارسى و انگلیسى است.
این بانوى ایرانى حدود 10 سال به این امر اهتمام گماشت و با دقت زیاد به چاپ آن اقدام کرد؛ اثرى که افتخارى براى همه زنان ایرانى به شمار مىرود. دکتر صفارزاده درآمد این ترجمه را وقف تأسیس مؤسسهاى قرآنى براى بانوان کرده است. از ایشان تفسیر دعاى عرفه نیز به چاپ رسیده، کتابهاى سفر پنجم و روشنگران راه نیز از مجموعههاى در دست انتشار به شمار مىرود.
خانم طاهره صفارزاده به عنوان خادم قرآن در سال 1380 جایزه مخصوص مروج مفاهیم قرآن کریم را از دست رئیس جمهور دریافت کرد.
در میان تجربیات خانم دکتر صفارزاده شاید ماندگارترین آنها را بتوان در این بخش از کلامش جستجو کرد: به نظر من اگر ما دچار عقبماندگى هستیم به خاطر این است که در عین مسلمان بودن، قرآن را نمىشناسیم. یعنى قدرت تدبر در قرآن را نداریم. اما آیا بدون اینکه معناى آیات براى خوانندگان روشن باشد مىتوان توقع تفکر و تدبر داشت؟ بنابراین باید راه مطالعه قرآن را براى مردم پدید آورد. آن کس که مىتواند ترجمه کند و نهادهایى که مىتوانند چاپ و توزیع کنند باید به امر مهم تهیه ترجمههاى ساده و متنوع بپردازند، زیرا قرآن تنها شامل احکام شرعى نیست که بگوییم به رسالهها مراجعه کنند. در بیانات الهى حکمتها نهفته است که با روح ارتباط مىیابد و روح احساس ورود نور در خود مىکند. در این فکرم که چه باید کرد تا این زبان باز سادهتر شود.
وى مىافزاید: طى ترجمه قرآن کریم به جنبههاى بلاغى و ادبى قرآن کمتر توجه داشته، بیشتر تلاشم براى تبیین پیام الهى بود تا امکان شناسایى مبنایى براى خوانندگان بهتر فراهم شود. در واقع براى شناسایى مفاهیم لغت باید به متن و موضوع آیه مراجعه شود، مثلاً کلمه «واسعٌ علیم» در آیات مختلف معناى گوناگون پیدا مىکند. یک جا در موضوع نعمت بخشیدن به انفاقکنندگان «نعمتگستر» ترجمه مىشود و یک جا در موضوع حالات که یهود مخالف پادشاهى او هستند «قدرت بخشنده» معنى مىدهد. پس واژه را باید در متن ببینیم و سعى من در رساندن این اصل متمرکز بوده که واژه و اصطلاح در متن دیده شود.
14- طاهریان، طاهره
متولد 1330، تهران. دوره متوسطه را در سال 1348 در دبیرستان اسدى تهران در رشته ادبى گذراند. بلافاصله در دانشگاه تربیت معلم در رشته تربیت بدنى ادامه تحصیل داد و در 1355 درجه کارشناسى دریافت کرد. در 1376 از دانشگاه تهران، در رشته تربیت بدنى در مقطع کارشناسى ارشد فارغالتحصیل شد.
طاهره طاهریان فعالیتهاى شغلى را از 1355 با تدریس در دبیرستانهاى تهران آغاز کرد. از 1361 به عنوان مسئول تربیت بدنى دختران منطقه یک آموزش و پرورش تهران به کار پرداخت. از 1368، معاون سازمان تربیت بدنى در امور ورزش بانوان بوده، تا زمان بازنشستگى در سال 1383 مسئولیت این پست را بر عهده داشت. او از اولین بانوانى بود که در سطح معاون وزیر سالها فعالیت کرد.
مهمترین مسئولیتهاى وى به شرح زیر بوده است:
عضو شوراى عالى تربیت بدنى آموزشگاههاى کشور؛ مدیر کل ورزش بانوان کشور؛ عضو شوراى عالى ورزش کشور؛ عضو شوراى تحقیقات شوراى طرح و برنامه سازمان تربیت بدنى؛ دبیر کل شوراى همبستگى ورزش بانوان و عضو هیئت اجرایى در کمیته المپیک؛ نایب رئیس شوراى ورزش ارگانها و نهادها؛ عضو شوراى فرهنگى اجتماعى زنان؛ نایب رئیس کمیته ملى پاراالمپیک جمهورى اسلامى ایران؛ مشاور ریاست فدراسیون همبستگى ورزش زنان مسلمان.
وى اکنون با رتبه استادى، عضو هیئت علمى دانشکده تربیت بدنى دانشگاه آزاد اسلامى است. خانم طاهریان در کنفرانسها و همایشهاى متعددى در داخل و خارج کشور با ارائه مقاله شرکت کرده که برخى از مقالات در موارد زیر قرائت شده است:
سمینار تشخص و منزلت زن؛ کنگره زن و ورزش، تایلند؛ کنگره زن و بهداشت و کنگره طب ورزشى؛ مجمع سالیانه شوراى همبستگى، کویت.
خانم طاهره طاهریان همچنین مجرى و محقق طرحهاى تحقیقاتى مربوط به تدوین برنامه 1400 تربیت بدنى بانوان، مقایسه میزان و انواع صدمات رایج ورزشى در ورزشکاران شرکتکننده در سومین المپیاد فرهنگى ورزشى دانشآموزان دختر سراسر کشور؛ مقایسه سرعت عکسالعمل زنان ورزشکار و غیر ورزشکار؛ بررسى و مقایسه چگونگى مدیریت و برنامهریزى اولین و دومین دوره بازىهاى بانوان کشورهاى اسلامى بوده است.
طاهره طاهریان لوح تقدیر به عنوان مدیر نمونه سال 1380 را از جشنواره شهید رجایى دریافت کرد و در همان سال در حوزه معاونت ورزش بانوان به عنوان نمونه ملى در این جشنواره شناخته شد. وى به دلیل کمک به توسعه ورزش زنان در جمهورى اسلامى ایران برگزیده و از سوى ریاست کمیته بینالمللى المپیک موفق به دریافت لوح تقدیر شد.
کتابهاى «زن و ورزش» و «دو دهه تلاش ورزش بانوان» از سوى خانم طاهریان تألیف و به چاپ رسیده است.
15- عالىپور، زهره
متولد 1344، مسجدسلیمان. از دبیرستان حضرت فاطمه زهرا(س) در اهواز دیپلم اقتصاد اجتماعى گرفت. در سال 1368 تحصیلات خود را در مقطع کارشناسى رشته علوم اقتصادى در دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران به پایان رساند.
زهره عالىپور از 1365 به عنوان مربى با جهاد دانشگاهى دانشگاه تهران همکارى کرده، در 1366 کمک کارشناس تحقیقات عشایرى در شوراى عالى عشایر بوده است. از 1368 تا 1370 به مسئولیت واحد آمار و اطلاعات وزارت کشور رسید. از 1370 به مدت دو سال به عنوان کارشناس اقتصادى اداره تحقیقات وزارت تعاون با آن وزارتخانه همکارى کرده، از 1372 عضو کمیته تحقیقات وزارت تعاون و از 1373 مسئولیت اداره تحقیقات وزارت تعاون را پذیرفت. از سال 1371 به مدت 8 سال نماینده وزارت تعاون در دفتر امور زنان نهاد ریاست جمهورى بوده است.
علاوه بر آن، فعالیتهاى شغلى زیر را بر عهده داشته است: عضو کمیسیونهاى بررسى طرحهاى تولیدى، توزیعى و کمیته تحقیقات وزارت تعاون؛ رئیس دبیرخانه برنامه پنجساله سوم بخش تعاون؛ دبیر همایش تعاونىهاى زنان در سالهاى 72 و 74؛ مشاور و جانشین معاونت طرح و برنامه وزارت تعاون؛ عضو شوراى آموزش و پرورش شهر تهران؛ و فرماندار شمیرانات. خانم عالىپور اکنون مدیر کل برنامهریزى و آموزش شوراهاى وزارت کشور است.
مهمترین سوابق پژوهشى و مقالات وى عبارتند از:
1- «طرق عملى حضور زنان در تعاونى»، وزارت تعاون، 1372.
2- «ایران و اسلام»، مجله ایرانشناسى، 1372.
3- «تعاونىهاى سوا (هند): گزارش سفر هند»، مجله تعاون، 1374.
4- «نقش زنان در تعاونىها و رفع فقر زنان»، سمینار نقش زنان در فقرزدایى و توسعه پایدار، 1374.
5- «تعاونىهاى تولیدى»، زن روز، 1374.
6- «تعاون و اشتغال زنان»، ارائه در سمینار تعاونىهاى روستایى و چاپ در نشریه جهاد سازندگى، 1379.
7- «تطبیق میان عرضه و تقاضاى نیروى کار از نگاه آموزش»، جهان اقتصاد، 1381.
8- «نحوه تعیین برابرى اقتصادى بین زنان»، ارائه شده در اجلاس نقش زنان در دموکراتیزه ... تاجیکستان، 1381.
9- «نقش تعاونىهاى روستایى در کاهش فقر زنان»، سمینار توانمندسازى زنان، ریاست جمهورى، 1381.
10- «برنامهریزى براى زنان ایران 1400»، وزارت تعاون و مرکز امور مشارکت زنان.
11- مقاله «زن، سنت و مدرنیته»، ارائه شده به اجلاس تایوان، 1382.
کسب لوح تقدیر از ریاست جمهور به عنوان اولین مدیر کل ملى زن در سال 1377، همچنین لوح تقدیر از وزیر تعاون براى مشارکت در تدوین برنامه دوم توسعه، از استاندارى تهران به جهت «دومین دستگاه نمونه استان در مقابله با ساخت و سازهاى غیر مجاز»، 1382 از دیگر افتخارات او است.
وى در باره مهمترین تجربیات خود مىگوید: با اینکه از سال 1371 اولین زنى بودم که ریاست یک اداره تخصصى را در وزارت تعاون بر عهده داشت، همچنین در سال 1376 اولین زنى که پست مدیر کلى را در این وزارتخانه کسب کرد، نیز به عنوان اولین مدیر کل ملى زن در سال 1377 لوح تقدیر از ریاست محترم جمهورى دریافت کردم، اما فکر مىکنم انتخاب من به عنوان اولین فرماندار زن در سال 1380 بسیار بااهمیت بود. اگر چه این جایگاه ارتقاى پست سازمانى محسوب نمىشد، اما نظر به اینکه تا آن زمان هیچ زنى چنین مسئولیت سیاسى امنیتى نداشت، در موضوع مدیریت زنان باب و سرفصل جدیدى شمرده شد.
عملکرد وى طى سه سال مسئولیت فرماندارى شمیرانات بنا بر نظرسنجى مردمى همراه با موفقیت بوده است.
16- على (گرجى)، منیره
متولد 1309، تهران. تحصیلات دینى و فقهى را از 25 سالگى آغاز کرد و با انتخاب اساتید مختلف، دانستههاى خود را در حوزه قرآن، تفسیر قرآن، نهجالبلاغه و تفسیر آن، فقه و عربى به طور پیوسته افزایش بخشید. خانم منیره على معروف به گرجى از 1342 فعالیتهاى رسمى فرهنگى و سیاسى خود را در قالب تشکیل کلاسهاى قرآن و نهجالبلاغه آغاز کرد و از سال 1352 وارد فضاى نوینى در آموزش مفاهیم قرآنى شد، تا آنجا که انقلابىترین کلاسهاى آموزش قرآن و نهجالبلاغه را در سالهاى 56 تا 58 براى خانمها و گاه آقایان جهت آگاهسازى اقشار مختلف اداره مىکرد.
قبل از انقلاب، دوره تربیت مدرس را که با امضاى پنج مجتهد معادل فوق دیپلم محسوب مىشد، گذراند. تعدادى از علما در آن زمان از همین طریق به دانشگاهها راه یافتند. اما دکتر فرخ روپارسا (وزیر آموزش و پرورش وقت) از تحقق این امر در مورد خانم گرجى جلوگیرى کرد.
خانم گرجى در سال 1358، تنها زنى بود که از طرف مردم براى نمایندگى در مجلس خبرگان قانون اساسى انتخاب شد. وقتى این انتخاب با اعتراض برخى مواجه و بیان شد که این یک زن باید برود و گرنه ما مجلس را ترک مىکنیم، گفت: «من در مسئولیتى که مردم برایم تعیین کردهاند استوارم. هر کس نمىتواند حضور یک زن را تحمل کند، او برود». بعد از آن دوره، دوباره وى به جلسات درس و بحث در نقاط مختلف کشور و بخصوص در مناطقى که گروههاى معاند داخلى مشغول فعالیت بودند، ادامه داد.
خانم گرجى در سال 1368 به عنوان نماینده سازمان تبلیغات اسلامى در شوراى فرهنگى - اجتماعى زنان و در سال 1374 به عنوان نماینده وزیر آموزش و پرورش در بررسى مسائل ادارات، آموزشگاهها و تربیت معلم به فعالیت پرداخت.
او همچنین در سال 1361 مدرس «جهانبینى اسلامى» در مرکز تربیت معلم قم بوده، از 1365 در حوزه علمیه خدیجه کبرا(س) در تهران به تدریس فقه، تفسیر، احکام و اخلاق اسلامى اشتغال داشته، مدرس درس «عرفان امام» در مرکز تربیت معلم شهید رجایى تهران بوده است.
خانم گرجى در سال 1365 با چند تن از شاگردان خود به تأسیس مؤسسه مطالعات و تحقیقات زنان که اولین سازمان غیر دولتى تخصصى در امور زنان است اقدام کرد و اکنون رئیس هیئت مدیره این مؤسسه است.
علاوه بر مقالاتى که از ایشان در مجلات چاپ شده کتابهاى زیر را تألیف کرده است:
1- مطالعات قرآنى خلقت زن، سازمان تبلیغات اسلامى.
2- نگرش قرآن بر حضور زن در تاریخ انبیا، مرکز مطالعات و مسائل زنان.
3- وضعیت خانواده مسلمان در شرایط اقلیت از نظر قرآن کریم و فقه و تاریخ، مرکز مطالعات و مسائل زنان.
خانم منیره گرجى به عنوان خادم قرآن در سال 1380 جایزه مخصوص مروج مفاهیم قرآن کریم را از دست رئیس جمهور دریافت کرد.
توانایىهاى وى، تعلق خاطر او به قرآن کریم و احکام اسلام سبب مکاتباتى با حضرت آیتالله جوادى آملى شد. ایشان ضمن جواب نامه و تقدیر از او در ابتداى کتاب پر ارزش زن در آئینه جلال و جمال، یکى از دلایل تدوین کتاب را پاسخ به سؤالات عمیقى دانستند که از طرف استاد منیره گرجى، برایشان ارسال شده بود.
در این حال، خانم گرجى از بانوان خیرى است که همواره در پشتیبانى مادى و معنوى از جبهههاى جنگ و کمکرسانى به محرومان و آسیبدیدگان در بلایاى طبیعى مانند سیل و زلزله فعال بوده، به عنوان امین مردم هدایاى مردمى را بین آسیبدیدگان تقسیم کرده است.
حضور این بانو در مجلس خبرگان قانون اساسى جمهورى اسلامى ایران و کلاسهاى پر شور تدریس قرآن کریم و نهجالبلاغه به ویژه در سالهاى پیش از انقلاب و نقشى که به این واسطه در روشنگرى اقشار تحصیلکرده زنان و دختران داشت، از تجربیات ماندگار جامعه زنان ایرانى است.
17- عماد خراسانى، نسریندخت
متولد 1327، تهران. در سال 1345 از دبیرستان آزرم تهران، دیپلم ادبى گرفت. سپس تا سال 1354 دوره کارشناسى رشته علوم سیاسى دانشگاه تهران و کارشناسى ارشد علوم کتابدارى و اطلاعرسانى را گذراند.
وى به مدت 28 سال فعالیت در وزارت کشاورزى، فعالیتهایى مانند سرپرست فنى مرکز اطلاعات و مدارک علمى کشاورزى، (سازمان تحقیقات کشاورزى)، مسئول تدوین منابع اطلاعاتى برنامه پنج ساله اوّل در حوزه معاونت طرح و برنامه، رئیس بخش اطلاعات و انتشارات مرکز مطالعات برنامهریزى و اقتصاد کشاورزى، مشاور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامى در امور اطلاعرسانى، سرپرست مرکز آموزش عالى صنعت جهانگردى، مشاور وزیر کشاورزى در امور کتابدارى و اطلاعرسانى را بر عهده داشته است. همچنین مؤسس مرکز اطلاعات و مدارک علمى کشاورزى سازمان تحقیقات کشاورزى به شیوه کتابدارى علمى و نوین بوده، کتابخانهها و مراکز اطلاعات کشاورزى در کشور تحت پوشش وزارت کشاورزى را تأسیس کرده است.
خانم عماد خراسانى براى نخستین بار در کشور، به اجراى نظام ردهبندى فائو براى دفتر نمایندگى اقدام کرد و در اجراى اولین برنامه جامعه کامپیوترى کتابخانه مبنى بر CD-ISIS یونسکو که در ایران پیاده شده و70% از دانشگاهها و مراکز دولتى و پژوهشى را تحت پوشش دارد، همکارى کرده است. او نخستین بانک اطلاعات کتابشناختى کشاورزى ایران را ایجاد کرده است.
نسریندخت عماد خراسانى، از 1358 تاکنون موفق به دریافت حدود 50 تشویقنامه و لوح تقدیر شده است که مهمترین آنها لوحهاى ممهور به مهر و امضاى رئیس جمهور، وزیر کشاورزى و وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامى است.
وى علاوه بر فعالیت در دانشگاه تهران، دانشکده مدیریت و اسناد، دانشگاه سیستان و بلوچستان و سازمان تبلیغات اسلامى (قم)، مدرس رشته کتابدارى و اطلاعرسانى نیز بوده است.
مهمترین فعالیتهاى نسریندخت عماد خراسانى، در بخشهاى تألیف، تحقیق و ترجمه، به این قرار است:
(1357) گردآورى عناوین کتابهاى مرجع براى کودکان و نوجوانان.
(62 - 1359) ناظر و ویراستار نشریه «آگاهىنامه کشاورزى».
(1360) آشنایى با کتابخانه و کتابدارى: کتابخانههاى اختصاصى.
(1363) آشنایى با کتابخانه و کتابدارى: کتابخانههاى عمومى.
(67 - 1363) تهیه، تنظیم و تدوین طرحهاى سیستم کتابدارى کتابخانههاى مؤسسه رازى، شیلات، دبیرستان فرزانگان، آرشیو معاونت طرح و برنامه وزارت کشاورزى، دفتر حفاظت خاک و آبخیزدارى، حوزه معاونت کشت و صنعت، بانک کشاورزى، مرکز تحقیقات کشاورزى و منابع طبیعى خراسان، استاندارى هرمزگان، کتابخانه اداره کل آمار و اطلاعات وزارت کشاورزى، کتابخانه مرکزى وزارت کشاورزى، مرکز اطلاعات و مدارک علمى کشاورزى، حوزه معاونت نظام بهرهبردارى، شرکت توسعه نیشکر و صنایع جانبى، مرکز مطالعات برنامهریزى و اقتصاد کشاورزى، کمیته ملى المپیک جمهورى اسلامى، سازمان تربیت بدنى ایران، دانشکده صنعت جهانگردى.
(68 - 1363) سردبیر و ویراستار نشریه آگاهىنامه کشاورزى.
(1364) کتابنامه آب و خاک در کشاورزى (فارسى).
(1364) کتابنامه آب و خاک در کشاورزى (لاتین).
(1364) مقالهنامه آب و خاک در کشاورزى (فارسى).
(1364) مقالهنامه آب و خاک در کشاورزى (لاتین).
(1365) نقش مدیریت اطلاعات در جهت تقویت تحقیقات ملى کشاورزى، ترجمه، مجله زیتون.
(1366) همکارى در تهیه اصطلاحنامه کتابدارى از انتشارات کتابخانه ملى ایران.
(1366) همکارى در تهیه کتابشناسىهاى ملى ایران از انتشارات کتابخانه ملى ایران.
(1368) نقش کتابخانه در خدمت توسعه کشاورزى ایران، مجله زیتون.
(1370) خدمات اطلاعرسانى کشاورزى در کشور جمهورى اسلامى ایران براى ارائه در اجلاس APO، فارسى و انگلیسى.
(1370) گزارش مأموریت به رم (ایتالیا) به منظور آشنایى با تجارب و فعالیتهاى فائو در زمینه اطلاعرسانى کشاورزى.
(1370) اطلاعات در خدمت ترویج کشاورزى (ارائه شده در ششمین سمینار علمى ترویج کشاورزى - مشهد).
(1370) راهنماى سازماندهى و مدیریت کتابخانههاى نمایندگىهاى فائو - (ترجمه و تألیف).
(1370) طرح جامع انفورماتیک وزارت کشاورزى (محقق و مؤلف همکار).
(1371) بررسى رویدادهاى عرصه اطلاعات در کشاورزى ایران - کیهان.
(1371) گزارش سیستمهاى اطلاعرسانى کشاورزى اگریس و کاریس (اجلاس فائو).
(1371) کودک و کتابخانه - مجله کرانه.
(1371) همکارى در تهیه و تدوین فرهنگنامه کودکان و نوجوانان (اولین دائرةالمعارف فارسى براى نوجوانان).
(1371) کاربرد اطلاعات آمارى در کشاورزى - مجموعه مقالات سمینار ارتقاى فرهنگ آمارى اداره کل آمار و اطلاعات وزارت کشاورزى.
(1372) بانک اطلاعات کتابشناختى کشاورزى ایران - ارائه در کنگره اطلاعرسانى در تحقیق و توسعه.
(1372) کاربرد منابع مرجع در تحقیقات علوم زراعى - در مجموعه مقالات کنگره تحقیقات علوم زراعى دانشگاه فردوسى مشهد.
(1992) for Agriculture in Islamic Republic of IranDevelopment of Information Systems
- در نشریه رسمى APO - توکیو.
(1993) repotagriculture development of Iran A progressThe role of information services in
- در مجله Inspel.
(1372) خدمات اطلاعرسانى کشاورزى در فرآیند برنامهریزى و توسعه - فصلنامه اقتصاد کشاورزى و توسعه.
(73 - 1372) تولید، توزیع و مصرف اطلاعات (راهنماى سال کشاورزى، دامپرورى و آب ایران).
(1372) مجموعه شش جلدى کتاب فهرستگان کشاورزى ایران.
(1373) نقش اطلاعات در پیشبرد فعالیتهاى زنان - روزنامه اطلاعات.
(1373) زنان در کشاورزى - مجله سنبله.
(1373) Agricultural Union Catalog of Iran - ارائه در اجلاس اسکاپ.
(1374) نه گام در مبحث دستیابى به منابع و مأخذ - فصلنامه اقتصاد کشاورزى و توسعه.
(1374) طرح مرکز ملى اطلاعات زنان - روزنامه اطلاعات.
(1375) نقد و بررسى کتاب ارتباط جمعى و توسعه روستایى - فصلنامه اقتصاد کشاورزى و توسعه.
(1374) وضعیت زنان در کتابخانههاى ژاپن (ترجمه) در گزیده مقالات ایفلا، 1994 از انتشارات کتابخانه ملى.
(1375) برپایى کتابخانه در مرکز اطلاعات زنان استانبول - ترکیه (ترجمه) برگزیده مقالات ایفلا، 1995 از انتشارات کتابخانه ملى.
مجموعه شش جلدى فهرستگان کشاورزى که از سوى وى تدوین شده است، در سال 1372 به عنوان کتاب سال، برگزیده و معرفى شد.
18- قریب، بدرالزمان
متولد 1308، تهران. دوره متوسطه را در تهران گذراند. در سال 1332 در رشته زبان و ادبیات فارسى در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران ادامه تحصیل داد و در 1336 به عنوان دانشجوى ممتاز مدرک کارشناسى خود را دریافت کرد. او دوره کارشناسى ارشد را از 1337 تا 1339 در دانشگاه پنسیلوانیاى آمریکا، در رشته زبانشناسى گذراند و دوره دکتراى خود را در 1344 در رشته زبانهاى باستانى در دانشگاه پنسیلوانیا به پایان رساند.
خانم قریب، فعالیتهاى آموزشى خود را در 1344، در دانشکده ادبیات دانشگاه شیراز آغاز کرد و ابتدا با رتبه استادیارى و سپس دانشیارى به تدریس زبانهاى باستانى ایران پرداخت. سپس از 1350 در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران تدریس واحدهاى درسى مربوط به فرهنگ و زبانهاى باستانى ایران را بر عهده گرفت. وى از ابتدا تا به حال، زمینههاى گوناگون ادبى، دروس اوستا، پهلوى، فارسى باستان، پارتى مانوى و زبان سغدى را تدریس کرده، اکنون رتبه استادى را در دانشگاه تهران داراست.
بدرالزمان قریب، در سمینارهاى مختلفى شرکت کرده و یا به ارائه مقاله پرداخته، نیز مقالات متعددى از او در نشریات به چاپ رسیده که به مهمترین آنها اشاره مىشود:
* مطالعات آسیایى و آفریقایى - 1369 - ارائه مقاله.
* شرقشناسى بوداپست، 1376 (ارائه مقاله و عضویت در هیئت برگزارکننده).
* مطالعات مانوى، 1376، ارائه مقاله و عضویت در هیئت برگزارکننده.
* فرهنگ ایرانى و جاده ابریشم، 1376.
* ریشههاى ایران باستان در سغدى، تألیف، اَکتا ایرانیکا، جلد 4 (1975) 1354.
* صرف اسم در زبان سغدى، تألیف، مجله زبانشناسى، 1369.
* سغدىها در آسیاى میانه، تألیف، نشریه یاد یار، 1372.
* واژه فارسى کشاورز، تألیف، استودیا ایرانیکا، (1994) 1373.
* نظام فعل در زبان سغدى، تألیف، مجله زبانشناسى، 1374.
همچنین کتابهاى زیر از ایشان به چاپ رسیده است:
1- زبانهاى خاموش، ترجمه، (با همکارى دکتر یداللَّه ثمره)، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگى، 1365. برنده جایزه کتاب سال جمهورى اسلامى در سال 1367.
2- داستان تولد بودا، تألیف، نشر آویشن، 1371.
3- فرهنگ سغدى - فارسى - انگلیسى، نشر فرهنگان، 1374 - برنده جایزه کتاب سال جمهورى اسلامى در سال 1375.
19- کاظمى، زهره (زهرا رهنورد)
متولد 1326، تهران. در سال 1344 از دبیرستان آزرم تهران در رشته علوم تجربى دیپلم گرفت و تحصیلات خود را در رشته کارشناسى مجسمهسازى در دانشگاه تهران ادامه داد. درجه کارشناسى ارشد را از دانشگاه تهران در رشته پژوهش هنر گرفت، سپس تحصیلات خود را در سطح کارشناسى ارشد و دکترا در رشته علوم سیاسى در دانشگاه آزاد اسلامى ادامه داد. فعالیت شغلى را با آموزگارى دبستانهاى تهران در 1345 شروع کرد. پس از پیروزى انقلاب اسلامى سردبیر مجله راه زینب در مؤسسه اطلاعات شد و از 1359 تاکنون در دانشگاه تهران به تدریس اشتغال دارد. زهره کاظمى که از سالهاى پیش از انقلاب با چاپ کتابهایى با نام مستعار زهرا رهنورد به این نام شهرت یافته است، در سال 1367 عضو شوراى فرهنگى - اجتماعى زنان شد. این همکارى تا 1372 ادامه داشت. وى در طول این مدت عضو کمیته بینالملل و علوم آن شورا بود. وى همچنین از 1369 به عضویت شوراى فرهنگ عمومى کشور در آمده است.
خانم دکتر زهرا رهنورد از سال 1376 تاکنون مسئولیت ریاست دانشگاه الزهرا را به عهده دارد.
از وى آثار زیر به چاپ رسیده است:
* همگام با هجرت یوسف.
* همراه با قیام موسى.
* داستانهاى على و مشمدینه.
* موضعگیرى طبقات در فرآیند انحطاط جامعه.
* پیام حجاب زن مسلمان.
* طلوع زن مسلمان.
* طوفانها و لالههاى شهریور (شعر).
* ریشههاى استعمارى کشف حجاب.
* سفرى به دیار زنان بت.
* پشت جبهه هم سنگر است.
* حکمت هنر اسلامى.
* هنر، عشق، زیبایى.
* سوگوارى در حرا.
* مشبک (اصول و مبانى هنر سنتى).
* دولت ملى در اندیشه اندیشمندان عرب و شبهقاره.
* دولت ملى.
* نقد زیباشناسى در اسلام، مسیحیت و مارکسیسم.
* زیبایى حجاب و حجاب زیبایى.
* زینب زمانه.
* طرح ملى تاریخ هنر ایران در دوره اسلامى (پنج جلد).
کتابهایى چون همگام با هجرت یوسف، همراه با قیام موسى و پیام حجاب زن مسلمان، در سالهاى منتهى به 1357 نقش موثرى در ایجاد شور و شعور انقلابى میان دختران و زنان داشت.
فعالیتهاى هنرى خانم رهنورد در زمینه نقاشى و مجسمهسازى بوده، معروفترین آنها: مجسمه مادر از جنس برنز، مجسمه ظهر عاشورا و مجسمه به یاد عاشورا از جنس آهن و مجسمههاى شیشه؛ روایت عشق از جنس شیشه، آهن و مس است.
همچنین ایشان رئیس گروه هنر سازمان سمت، عضو پیوسته فرهنگستان هنر، داور فینال نقاشى جهان اسلام و عضو انجمن نقاشان ایران است.
از خانم دکتر رهنورد مقالات متعددى نیز به چاپ رسیده که از جمله مىتوان به جایگاه و نقش زنان در ادبیات انقلاب اسلامى، هنر اسلامى و ضرورت نوآورى، مادر اسطوره همیشگى هنر، مجسمهسازى در اسلام و ... اشاره کرد.
حضور خانم رهنورد در صحنههاى فرهنگى، هنرى و علمى چه پیش از انقلاب در شکل انقلابى و مبارزاتى آن و چه در سالهاى پس از انقلاب از جمله تجربیات ماندگار جامعه زنان است.
20- کرمانى، طوبى
متولد 1326، اردبیل. در 1345 از دبیرستان ایران در تهران در رشته تجربى دیپلم گرفت. از 1358 تا 1364 در دانشگاه تهران، در رشته فلسفه، ادامه تحصیل داد و در سال 1367 از مقطع کارشناسى ارشد این رشته فارغالتحصیل شد و وارد مقطع دکتراى فلسفه در دانشگاه تهران شد. خانم کرمانى در سال 1373 به آمریکا رفت و در دانشگاه U.C.S.D و U.C.L.A به تحقیق در باره فلسفه تطبیقى پرداخت. طوبى کرمانى فعالیتهاى شغلى خود را از 1359 با دبیرى در دبیرستان شیرین تهران آغاز کرد و سپس رئیس آن دبیرستان شد. از 1364 عضو کمیته تحقیقات نیروى مقاومت بسیج شد که به مدت پنج سال این همکارى ادامه یافت. وى از 1375، عضو هیئت هفتنفره سازمان علمى - فرهنگى یونسکو است و افزون بر آن در دانشگاه الزهرا، دانشگاه امام صادق و دانشگاه آزاد اسلامى تدریس داشته است.
اکنون به عنوان مدیر کل ایرانیان خارج از کشور سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامى فعالیت دارد. و در سمینارهاى متعددى شرکت کرده که از آن جملهاند:
* کنگره بزرگداشت علامه طباطبایى، ارائه مقاله به صورت سخنرانى، باکو، 1370.
* کنگره بزرگداشت استاد مطهرى، ارائه مقاله، سوریه - دمشق، 1370.
* اجلاس بینالمللى یونسکو، فرانسه، عضویت در هیئت برگزارکننده، 1374.
* چهارمین کنفرانس جهانى زن، ارائه مقاله، چین - پکن، 1374.
* نقش و سیماى زنان در دنیاى مدرن، ارائه مقاله به صورت سخنرانى، ترکیه، 1375.
* کنگره بزرگداشت عبدالرزاق لاهیجى، ارائه مقاله، لاهیجان، 1375.
* کنگره بزرگداشت حکیم سبزوارى، ارائه مقاله.
طوبى کرمانى مقالاتى را در نشریات مختلف نگاشته است که برخى از آنها عبارتند از:
* آیا عبدالرزاق لاهیجى متکلم است یا فیلسوف (مجموعه مقالات)، تألیف، 1372، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى.
* ابداعات علامه طباطبایى (مجموعه مقالات)، تألیف، دانشگاه تهران شماره 53 - 54.
* قرآن و نظامى، تألیف، مجله وارالیق، 1371.
* زن و سیاست، تألیف، نشریه سمپوزیوم بینالمللى زنان مسلمان ترکیه، 1375.
* فکر و زبان استاد مطهرى تحلیلى است، کتاب اندیشههاى استاد مطهرى، 1370.
همچنین از وى کتابهاى زیر به چاپ رسیده است:
1- نقش دفاعى زن در سایر ملل، (با همکارى)، مرکز تحقیقات بسیج، 1369.
2- امدادهاى اولیه، تألیف (با همکارى)، انتشاراتى نور، 1359.
3- فلسفه چیست؟ بافته خیال و وهم یا حاصل اندیشه بشر، تألیف، نشرالحوراء.
وى برگزیده جشنواره زنان نامآور، مرکز امور مشارکت زنان در سال 1378 است.
21- کولایى، الهه
متولد 1335، تهران. از 1348 تا 1354 در تهران، دوره متوسطه را در رشته ادبى گذراند. از 1354 تا 1361 در مقطع کارشناسى در رشته علوم سیاسى دانشگاه شهید بهشتى به تحصیل پرداخت. در 1361 در مقطع کارشناسى ارشد دانشگاه تربیت مدرس ادامه تحصیل داد و در 1367 فارغالتحصیل شد.
موضوع پایاننامه او «تأثیر استالینیسم بر حزب توده ایران» است. در فاصله سالهاى 1369 تا 1374، دوره دکترا را در دانشگاه تربیت مدرس در رشته روابط بینالملل گذراند.
خانم کولایى از 1373 تا 1375 مشاور اداره اطلاعات و مطبوعات و کارشناس مسائل روسیه، آسیاى مرکزى و قفقاز در وزارت امور خارجه و از 1372 به مدت دو سال مدیر گروه کشورهاى مستقل مشترکالمنافع (شوروى) بود. از 1374 به مدیریت آموزش دانشکده حقوق و علوم سیاسى دانشگاه تهران در آمد و از 1375، معاون آموزشى همان دانشکده شد. افزون بر این، از 1372 در دانشگاه امام حسین(ع) نیز به تدریس مشغول است. او اکنون رتبه علمى استادیارى دارد و از ابتدا به تدریس واحدهاى درسى: روسیه، آسیاى مرکزى، قفقاز و جهان سوم پرداخته است.
الهه کولایى همچنین به عنوان مدیر کل آموزش دانشگاه تهران 76 - 1379؛ عضو شوراى مرکزى مطالعات آسیاى مرکزى و قفقاز، 1377؛ هیئت مؤسس انجمن دوستى ایران و روسیه، 1378؛ نماینده مردم تهران در مجلس شوراى اسلامى، 83 - 1379؛ رئیس گروههاى دوستى پارلمانى ایران و روسیه، ایران و فنلاند، ایران و لیبى، مجلس شوراى اسلامى، 83 - 1379؛ عضو شوراى سیاستگذارى امور زنان در معاونت فرهنگى - اجتماعى وزارت علوم، تحقیقات و فناورى، 81 - 1379 و عضو شوراى تحریریه مجله پژوهشى زنان مرکز مطالعات زنان دانشگاه تهران فعالیت کرده است.
او مجرى طرحهاى تحقیقاتى متعددى بوده که از جمله مىتوان به موارد زیر اشاره کرد:
* ریشههاى اقتصادى تفکر نوین گورباچف، دانشکده حقوق و علوم سیاسى دانشگاه تهران، 74 - 1370، طرح قابل تقدیر در سال 1375 دانشگاه تهران.
* اکو و همگرایى منطقهاى، مرکز مطالعات خاورمیانه، 74 - 1372.
* برآورد تهدید از مرزهاى شمال جمهورى اسلامى ایران، دانشکده فرماندهى و ستاد 74 - 1373.
* تحول در سیاست خارجى خاورمیانهاى روسیه، دفتر مطالعات سیاسى و بینالمللى وزارت امور خارجه، 76 - 1375.
* اتحاد شوروى و انقلاب اسلامى، مرکز اسناد انقلاب اسلامى، 76 - 1375.
* همگرایى و واگرایى در فدراسیون روسیه، دفتر مطالعات سیاسى و بینالمللى وزارت امور خارجه، 79 - 1378.
* علل و پیامدهاى توسعه روابط روسیه - اسرائیل، دانشکده حقوق و علوم سیاسى دانشگاه تهران، 2 - 1381.
* گسترش ناتو و امنیت آسیاى مرکزى، دانشکده حقوق و علوم سیاسى دانشگاه تهران، 83 - 1381.
* نقش زنان در توسعه کشورهاى اسلامى، مرکز تحقیقات زنان دانشگاه تهران، مرکز امور مشارکت زنان، 83 - 1382.
از وى همچنین کتابهاى زیر به چاپ رسیده است:
1- اتحاد شوروى از تکوین تا فروپاشى، دفتر مطالعات سیاسى و بینالمللى وزارت خارجه، 1372، چاپ سوم 1380.
2- سیاست و حکومت در روسیه، دفتر مطالعات سیاسى و بینالمللى وزارت خارجه، 1376.
3- سیاست و حکومت در آسیاى مرکزى، تهران، سمت، 1376.
4- تأثیر استالینیسم بر حزب توده ایران، مرکز اسناد انقلاب اسلامى، 1374.
5- مجموعه قوانین اساسى فدراسیون روسیه (ترجمه)، دفتر مطالعات سیاسى و بینالمللى، 1376.
6- زمینههاى اقتصادى فروپاشى اتحاد شوروى، دانشگاه تهران، 1378.
7- اتحاد شوروى و انقلاب اسلامى، مرکز اسناد انقلاب اسلامى، 1379.
8- کتاب سبز فدراسیون روسیه، دفتر مطالعات وزارت امور خارجه، 1378.
9- اکو و همگرایى منطقهاى، مرکز مطالعات خاورمیانه، 1379.
10- نه شرقى - نه غربى، با همکارى ابراهیم متقى (ترجمه)، مرکز اسناد انقلاب اسلامى، 1379.
11- بررسى زمینههاى نظرى و تاریخى همگرایى و واگرایى در فدراسیون روسیه، با همکارى محمدتقى دلفروز، رسول افضلى، دفتر مطالعات سیاسى و بینالمللى وزارت امور خارجه، 1381.
12- علل و پیامدهاى توسعه روابط روسیه - اسرائیل، دانشکده حقوق و علوم سیاسى دانشگاه تهران، 1383.
از او بیش از 50 مقاله علمى در نشریات چاپ شده که از جمله مىتوان به تفکر جدید در امنیت و روابط شرق و غرب؛ استراتژى شوروى در جهان سوم؛ بازتاب پروستاریکا و گلاسنوست در ارتش شوروى؛ الگوى رفتارى سیاسى در گرجستان: تداوم یا تغییر؛ نقش نفت در تحولات سیاسى آذربایجان؛ حقوق اساسى و نهادهاى سیاسى در آسیاى مرکزى؛ اسطورههاى روابط ایران و شوروى؛ گورباچف و جنگ ایران و عراق اشاره کرد.
خانم کولایى در سال 1383 به عنوان پژوهشگر برتر جشنواره زن و پژوهش دانشگاه تربیت مدرس برگزیده شد.
22- گلمحمدى، فیروزه
متولد 1330، تهران. دیپلم دکوراسیون را در تهران گرفته و کارشناسى دکوراسیون را از مدرسه عالى ساختمان دریافت کرد. او که نقاش، مینیاتوریست و تصویرگر کتاب کودک است فعالیت خود را از سال 1355 در تلویزیون و کیهان بچهها آغاز کرد. بعدها مسئول بخش هنرى سفارت جمهورى اسلامى ایران در پاکستان شد. عضو هیئت انتخاب نمایشگاه آسیایى تصویرگران؛ عضو هیئت داوران کانون پرورش فکرى کودکان و نوجوانان؛ عضو هیئت داوران دومین نمایشگاه گل و طبیعت در آثار نقاشان؛ عضو هیئت انتخاب نمایشگاه بینالمللى تصویرگران؛ عضو هیئت انتخاب آثار اولین نمایشگاه آثار تصویرگران کتاب کودک در ایران، 1368 و عضو هیئت داوران چهارمین نمایشگاه تجلى احساس بوده است.
خانم گلمحمدى به عنوان استاد تصویرگرى در دانشگاه تهران به تدریس مشغول بوده و از سال 1363 به عنوان عکاس فعالیت حرفهاى دارد. او همچنین تجربیاتى در زمینه روزنامهنگارى و نویسندگى داشته است.
نگارش چندین کتاب براى کودکان و نوجوانان و تصویرگرى تعدادى کتابهاى کودکان و نوجوانان از دیگر فعالیتهاى اوست که از آن جمله مىتوان به موارد زیر اشاره کرد:
داستانِ دوستان (به زبان اردو) The Story Freends؛ عجب اشتباهى!! What a Mistake؛ پرندگان خونینبالِ حرم (فارسى، انگلیسى و اردو) The Blood Bathed؛ زاغى و زیرک؛ آب و مهتاب؛ شغالى که در خُم رنگ افتاد (مثنوى)؛ قصهاى به شیرینى عسل؛ خیاطى آقارضا؛ قصههاى شاهنامه (1) و (2)؛ ساز من، ساز جیرجیرک؛ افسانه روباهِ حیلهگر؛ دارکوب تا کى به درخت مىکوبد؛ کیمیاگر.
فیروزه گلمحمدى نمایشگاههاى بسیارى را برگزار کرده که مهمترین آنان عبارتند از:
نمایشگاه نقاشى در تهران، 1350؛ نمایشگاه نقاشى در اسلامآباد، پاکستان، 1364؛ نمایشگاه نقاشى در ورشو، لهستان، 1365؛ نمایشگاه عکاسى در کراچى، پاکستان، 1365؛ نمایشگاه عکاسى در اسلامآباد، پاکستان، 1365؛ نمایشگاه نقاشى در لاهور، پاکستان، 1366؛ نمایشگاه عکاسى از آثار تاریخى ایران در لاهور، پاکستان، 1366؛ نمایشگاه عکاسى در لاهور پاکستان، 1366؛ نمایشگاه عکاسى در اسلامآباد، پاکستان، 1366؛ ششمین مسابقه کنکور نوما در توکیو، ژاپن، 1367؛ نمایشگاه تصویرگران در براتسیلاوا، چک و اسلواکى، 1368؛ نمایشگاه تصویرگران در سئول، کره جنوبى، 1368؛ اولین نمایشگاه آثار تصویرگران کتاب کودک در تهران، 1369؛ نمایشگاه نقاشى در دهلى نو، هند، 1369؛ اولین جشنواره کتاب کودکان در تهران، 1370؛ هفتمین نمایشگاه کنکور نوما در توکیو، ژاپن، 1370؛ نمایشگاه تصویرگران در سئول، کره جنوبى، 1370؛ نمایشگاه تصویرگران کتاب کودک در براتسیلاوا، چک و اسلواکى، 1371؛ نمایشگاه کتاب کودک در بلونیا، ایتالیا، 1371؛ نمایشگاه نقاشى در سانفرانسیسکو، آمریکا، 1371؛ نمایشگاه نقاشى در کالیفرنیا، آمریکا، 1371؛ نمایشگاه تصویرگران کتاب کودک در تهران، ایران، 1371؛ نمایشگاه بینالمللى کتاب کودک در سئول، کره جنوبى، 1371.
فیروزه گلمحمدى جوایز متعددى را در سطح بینالمللى و داخلى کسب کرده که از جمله مىتوان به این موارد اشاره کرد:
برنده مدال رانرآپ، براى تصویرسازى کتاب عجب اشتباهى، در ششمین مسابقه کنکور نوما، 1367؛ برنده مدال رانرآپ، براى تصویرسازى کتاب ساز من، ساز جیرجیرک در هفتمین مسابقه کنکور نوما، 1370؛ مداد بلورین و دیپلم برگزیده، بخش تصاویر متن، برگزیده دوم، براى تصویرسازى کتاب افسانه روباه حیلهگر در اولین نمایشگاه آسیایى آثار تصویرگران کتاب کودک، 1370؛ برنده مدال برنز، براى تصویرسازى کتاب زاغى و زیرک در مسابقه بینالمللى «کمال زیبایى» در آثار تصویرگران کتاب کودک عذرا جککیتس، 1992، 1371؛ برگزیده گروه طراحان، به عنوان نگارگر کتاب کودکان در دومین دوره تقدیر و تجلیل از خادمان و پدیدآورندگان کتاب، 1373، تهران؛ مدال تشویقى، به خاطر تصویرگرى کتاب «زبان پرندگان» در بیستمین بینال مسابقات تصویرگران کتاب «کنکور نوما»، 1996، ژاپن؛ برنده بهترین تصاویر براى تقویم سال 1985 در شهر کراچى، 1370؛ برنده پلاک طلا و دیپلم افتخار از طرف کانون پرورش فکرى کودکان و نوجوانان براى تصاویر کتاب «زاغى و زیرک» در اولین جشنواره کتاب کودک ایران، 1990؛ تقدیرنامه از وزیر آموزش و پرورش به عنوان تصویر برگزیده کتابهاى کودکان، تهران، 1370؛ انتخاب نقاشى از طرف سازمان یونسکو براى تقویم سال 1992؛ دیپلم افتخار براى تصاویر کتاب کلاس دوم (ج) در سومین جشنواره کتاب کودکان کانون پرورش فکرى کودکان و نوجوانان، 1371.
23- مصفّا، نسرین
متولد 1333، تهران. در 1352 از دبیرستان هدف در تهران دیپلم ریاضى گرفت و همان سال در دانشگاه ملى سابق در رشته علوم سیاسى ادامه تحصیل داد و در 1356 در مقطع کارشناسى فارغالتحصیل شد. سپس در مقطع کارشناسى ارشد رشته روابط بینالملل دانشکده حقوق و علوم سیاسى دانشگاه تهران پذیرفته شد و در سال 1363 فارغالتحصیل شد. در سال 1374 نیز دکتراى علوم سیاسى خود را از دانشگاه آزاد اسلامى دریافت کرد. موضوع رساله دکتراى او، «مشارکت سیاسى زنان» است. افزون بر این در سالهاى 1363، 1372، 1374 و 1375 در سفر به یوگسلاوى، وین، اتریش، دانشگاه اروپایى صلح اتریش در مورد موضوعات حقوق و روابط بینالملل، حقوق انسانى زن، صلح و توسعه و حقوق بشردوستانه، دورههاى تخصصى تکمیلى گذرانید.
نسرین مصفا در سال 1358 به عنوان کارشناس انتشارات و تحقیقات در دانشگاه تهران به کار پرداخت و از سال 1367 عضو هیئت علمى دانشکده حقوق و علوم سیاسى شد. او در دانشکده حقوق دانشگاه تهران و دانشکده روابط بینالملل وزارت امور خارجه و دیگر دانشگاهها تدریس کرده است و در حال حاضر دانشیار دانشکده حقوق و علوم سیاسى مىباشد و به تدریس واحدهاى درسى: «نظامهاى سیاسى تطبیقى»، «سازمانهاى دولتى و غیر دولتى» و «سازمان ملل و مؤسسات تخصصى» حقوق بشر و روابط بینالملل، سازوکارهاى جهانى حمایت از حقوق بشر و... پرداخته است.
وى همکار طرح تحقیقاتى «تجاوز عراق به ایران» در 1366 - 1365 براى مرکز مطالعات عالى بینالمللى دانشگاه تهران، همچنین مجرى تحقیقات: «راهنمایى اسناد و مدارک سازمان ملل متحد و تاریخچه استفاده ایران از نظام ملل متحد» (70 - 1369) براى مرکز مطالعات عالى بینالمللى دانشگاه تهران و «کنوانسیون حقوق کودک و بهرهبردارى از آن در حقوق داخلى ایران» (1376) براى مؤسسه حقوق تطبیقى و اسلامى دانشگاه تهران بوده است.
وى در سمینارهاى متعددى شرکت کرده و به ارائه مقاله پرداخته است که از آن جملهاند: «مشارکت سیاسى زنان در کشورهاى جهان سوم»، 1371؛ «نقش مشارکت سیاسى در تواناسازى زنان»، پاکستان، 1373؛ «خشونت علیه زنان در بوسنى و هرزگوین»، 1373.
نسرین مصفا سردبیر مهمان شماره ویژه زنان مجله سیاست خارجى (1374، انتشار یافته از سوى دفتر مطالعات سیاسى و بینالمللى وزارت امور خارجه) و نگارنده مقالات متعددى بوده؛ از جمله:
* مفهوم تجاوز در حقوق بینالملل، مجله حقوق، شماره هشتم، 1368.
* تحول مفهوم حفظ صلح، مجله سیاست خارجى، شماره دوم، 1370.
* اهداف کنفرانس توسعه و محیط زیست سازمان ملل متحد، مجله سیاست خارجى، شماره دوم و سوم، 1371.
حدود 40 مقاله در باره حقوق بشر، حقوق زنان و کودکان و سازمان ملل متحد در مجلات داخلى و خارجى از وى منتشر شده است.
از وى کتابهاى زیر نیز به چاپ رسیده است:
* مفهوم تجاوز در حقوق بینالملل (با همکارى)، انتشارات دانشگاه تهران، 1366.
* تجاوز عراق به ایران و موضعگیرى سازمان ملل متحد (تألیف، با همکارى) انتشارات دانشگاه تهران، 1366.
* راهنماى سازمان ملل متحد (در سه جلد)، با همکارى، دفتر مطالعات سیاسى و بینالمللى وزارت خارجه، 1374.
* مشارکت سیاسى زنان در ایران، دفتر مطالعات سیاسى وزارت خارجه، 1375.
وى معاون مالى و ادارى دانشکده حقوق و علوم سیاسى بوده و اکنون مدیر مرکز مطالعات عالى بینالمللى و مرکز مطالعات حقوق بشر دانشگاه تهران است. دکتر نسرین مصفا همچنین مدیر ملى طرح تقویت ظرفیتهاى آموزش و پژوهش حقوق بشر بوده که به عنوان طرح مشترک برنامه عمران ملل متحد و دانشکده حقوق و علوم سیاسى دانشگاه تهران از اردیبهشت 1378 الى بهار 1381 انجام شده است.
برگزارى کارگاه آموزشى رفع خشونت نسبت به زنان، تهران، 1379 و کارگاه آموزشى حقوق زنان، سمنان، 1380 از جمله فعالیتهایى بوده که مصفا در زمینه مسائل زنان داشته است.
24- نوابىنژاد، شکوه
متولد 1315، تهران. دوره متوسطه را در فاصله سالهاى 1331 تا 1336 در دبیرستان آزرم تهران در رشته تجربى گذراند. بلافاصله در دانشگاه تهران در رشته زبان و ادبیات انگلیسى ادامه تحصیل داد و در 1339 درجه کارشناسى دریافت کرد. از 1344 تا 1346 در دانشگاه آمریکایى بیروت، در رشته راهنمایى و مشاوره در مقطع کارشناسى ارشد به ادامه تحصیل پرداخت.
موضوع پایاننامه تحصیلى او در این مقطع «کاربرد اصول و مفاهیم مشاوره در آموزش و پرورش ایران» است. سپس در دانشگاه ایالتى نبراسکا آمریکا، از 1353 تا 1356 در رشته روانشناسى مشاوره ادامه تحصیل داد و درجه دکترا گرفت. موضوع پایاننامه تحصیلى او، «مقایسه دو روش الگودهى و آموزش در ایجاد آمادگى در مراجعه مراکز مشاوره» است.
افزون بر این، از سال 1367 به مدت یک سال در دانشگاه بالاستیت آمریکا، دوره آموزشى خانوادهدرمانى را طى کرد. در 1371 دوره بینالمللى روانشناسى ورزش را در تهران گذراند و از 1372 در دوره مدیریت و رهبرى همبستگى (برگزار شده از سوى کمیته ملى المپیک) شرکت کرد.
شکوه نوابىنژاد فعالیتهاى شغلى را از 1339 با تدریس زبان در دبیرستانهاى تهران آغاز کرد. از 1346 در گروه مشاوره دانشگاه تربیت معلم، ابتدا به عنوان مربى به کار تدریس پرداخت. وى اکنون با رتبه استادى در آن دانشگاه به تدریس مشغول است.
او از 1356 تا 1358 و از سال 1370 تاکنون مدیر گروه مشاوره دانشگاه تربیت معلم است. وى در کنفرانسهاى متعددى در داخل و خارج کشور با ارائه بیش از 45 مقاله شرکت کرده است که از آن جملهاند:
سمینار نقش ورزش در بهداشت روانى زنان، تهران، 1366؛ همایش مسائل و مشکلات جوانان و ارائه راه حل، تهران، 1367؛ همایش بحرانهاى روانى - اجتماعى جوانان، تهران، 1369؛ سمینار ویژگىهاى روانى - اجتماعى جوانان، تهران، 1370؛ همایش بحرانهاى خانواده در ایران و جهان، تهران، 1372؛ سمینار کاربردى دانشجو و ازدواج، دانشگاه علوم پزشکى ایران، تهران، 1374؛ همایش مسئله ارزشها در مدرسه، آموزش و پرورش فارس، شیراز، 1375؛ چهارمین کنفرانس زن، پکن، سخنرانى، 1374.
شکوه نوابىنژاد همچنین مجرى طرحهاى تحقیقاتى زیر بوده است:
بررسى مشکلات نوجوانان ایران، کانون پرورش فکرى کودکان و نوجوانان، 1360؛ بررسى علل بزهکارى در کانونهاى اصلاح و تربیت، کانون پرورش فکرى و کودکان و نوجوانان، 1361؛ ارزشیابى کتابهاى کانون پرورش فکرى کودکان و نوجوانان، 1362؛ بررسى نگرش دانشجویان نسبت به خدمات مشاوره در حل مشکلات زندگى آنان، معاونت پژوهشى دانشگاه تربیت معلم، 1372؛ بررسى ناهنجارىهاى دانشآموزان دختر و پسر مقاطع تحصیلى شهر و روستا، دفتر تحقیقات وزارت آموزش و پرورش، 1372؛ بررسى وضعیت پراکندگى اضطراب و افسردگى در زنان، معاونت ورزش بانوان کشور، 1371؛ بررسى ویژگىهاى روانى اعضاى تیمهاى ملى ایران، کمیته ملى المپیک، 1374؛ بررسى اوقات فراغت زنان، معاونت ورزش بانوان کشور، 1376.
همچنین تعدادى از کتب منتشر شده توسط وى عبارتند از:
* راهنمایى در مدارس امروز، انتشارات دانشگاه تربیت معلم 1356، 1350، 1349.
* آموزش و مشاوره استثنایى، (با همکارى)، نشر پرچم، 1358.
* رفتارهاى بهنجار و نابهنجار، انتشارات پیوند - چاپ اول: 1362، چاپ دوازدهم: 1376.
* زن و ورزش، تألیف (با همکارى)، 2 جلد، سازمان تربیت بدنى، جلد اول: 1367، جلد دوم: 1370.
* کودک و مدرسه، ترجمه، انتشارات رشد، چاپ سوم: 1373.
* آموزش مهارتهاى ذهنى، کمیته ملى المپیک، 1373.
* راهنمایى و مشاوره گروهى، انتشارات جهاد دانشگاهى دانشگاه تربیت معلم، چاپ دوم: 1376.
* راهنمایى و مشاوره، نشر معاصر، چاپ دوم، 1376.
* سه گفتار تربیتى، نشر پیوند.
* آموزش جوانان در آستانه ازدواج، (با همکارى)، چاپ دوم: 1374.
* مشاور ازدواج و خانوادهدرمانى، 1376.
* آموزش جمعیت به والدین، نشر پیوند، 1376.
شکوه نوابىنژاد در سال 1373 به عنوان استاد نمونه دانشگاه تربیت معلم برگزیده شد و از سوى وزیر فرهنگ و آموزش عالى موفق به دریافت لوح تقدیر گردید. در سال 1377 نیز به عنوان استاد نمونه کشورى برگزیده و از سوى ریاست جمهورى موفق به دریافت لوح تقدیر شد.
دکتر شکوه نوابىنژاد به عنوان یک فعال سازمانهاى غیر دولتى در حال حاضر عضو شوراى مرکزى شبکه ارتباطى سازمانهاى غیر دولتى زنان است. تجربیات او در زمینه خانوادهدرمانى و مشاوره طى 30 سال خدمت در این زمینه همراه با مطالعه و پژوهش قابل تأمل است.
25- نورى، اعظم
با مدرک کارشناسى ارشد. خانم اعظم نورى مدیریت و حقوق فعالیتهاى شغلى خود را از سال 1359 آغاز کرد و به مدت 17 سال به عنوان اولین مدیر کل حقوقى زن در جمهورى اسلامى ایران به فعالیت پرداخت. سپس در سال 76 به عنوان معاون حقوقى و امور مجلس وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى منصوب شد.
افزون بر آن مسئولیتهاى نماینده وزیر در امور زنان (در زمان وزارت آقاى خاتمى)؛ نماینده وزیر در کمیسیون معاملات؛ نماینده وزیر در کمیته فنى دفاتر خدمات مسافرتى (مرجع صدور مجوز و لغو امتیاز آژانسهاى مسافرتى و جهانگردى)؛ عضو هیئت منصفه مطبوعات (اولین دورهاى که زنان نیز به عضویت هیئت منصفه وارد شدند)؛ عضو شوراى تحول ادارى وزارت ارشاد و عضو هیئت مرکزى بازرسى انتخابات کشور (سه دوره) را بر عهده داشته است. اکنون دو سال است که در سمت مشاور حقوقى وزیر کشور خدمت مىکند.
خانم نورى از سال 1380 تاکنون به انتخاب مجمع عمومى بیمه مرکزى ایران و حکم وزیر امور اقتصاد و دارایى به عنوان عضو شوراى عالى بیمه فعالیت داشته، نیز عضو کمیته امور زنان و جوانان مجمع تشخیص مصلحت مىباشد.
تدوین «تاریخچه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى»، «مجموعه قوانین وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى»، مقاله «سیرى در قوانین جزائى - قوانین مطبوعات قبل و بعد از انقلاب»، مقاله «فرار مغزها» در مورد خروج نخبگان و افراد تحصیلکرده و سرمایههاى اجتماعى کشور در سالهاى اخیر و انجام پروژه تحقیقى «علل کاهش انگیزه کارکنان حوزه یکى از معاونتهاى یک سازمان دولتى» از جمله فعالیتهاى وى در بخش تألیف، انتشار و پژوهش بوده است:
اعظم نورى به عنوان یک دانشآموخته حقوق که سالها در بخشهاى اجرایى فعالیت داشته معتقد است:
زنان براى اینکه در جایگاه واقعى خود در همه عرصهها و صحنههاى اجتماعى قرار گیرند، به خودآگاهى، اعتماد به نفس، ارتقاى سطح دانش، در نهایت بیان منطقى خواستههاى خود نیاز دارند، چون به قول معروف حق گرفتنى است. اگر زنان به حقوق خود به عنوان یک زن در خانواده و یک زن در اجتماع آگاه باشند، مرحله درخواست حقوق، خود به خود ایجاد خواهد شد. طبیعى است فردى که به حقوق قانونى خود آشنا نباشد، در پى مطالبه آن هم نخواهد بود.
وى تأکید مىکند: بنا به کلام خدا برترین انسانها باتقواترین آنها است (نه زن و نه مرد!) و در جامعه باید این فرهنگ قرآنى و آموزه خدایى، جایگزین فرهنگ سنتى شود. البته این نخواهد شد مگر به دست خودِ زنان.
خانم نورى در بیان آرزوى خود براى جامعه زنان مىگوید: بسیارى به جاى باور عمیق به توانمندىهاى زنان و شایستگىهاى آنان و تقویت آنها، بیشتر نگاه ابزارى به بانوان داشته و براى مقابله با اعتراضهاى بینالمللى یا فشارهاى داخلى بدون هیچ حمایت واقعى، از نام زنان بهرهبردارى مىکنند. امیدوارم با توجه به فرهنگ قرآنى و این حدیث نبوى که «ما اکرم النساء الاکریم و ما اهانهن الا لئیم؛ زنان را جز بزرگواران بزرگ نمىدارند و جز لئیمان پست نمىشمارند» نگاه به زنان در سطوح سیاسى و اجرایى اصلاح شود.
23 - مکنون، فاطمه (ثریا)
متولد 1321، تهران. وى همسر شهید محمدعلى عمدى مىباشد.
خانم دکتر مکنون پس از اخذ دیپلم در سال 1340 در سال 1343 از دانشسراى عالى تهران، در رشته کارشناسى زبان و ادبیات فارسى فارغالتحصیل شد و پس از آن کارشناسى ارشد خود را در رشته تعلیم و تربیت ابتدایى از دانشگاه کلپالى، سنلویى و کالیفرنیا گذراند. همچنین دکتراى تعلیم و تربیت ابتدایى را از دانشگاه ایلینوى، اوریاناى آمریکا دریافت کرد. علاوه بر این وى تا سطح حوزه در حوزه علمیه قلهک تهران به تحصیلات علوم دینى خود ادامه داده است.
خانم مکنون در این مسئولیتها و سمتها خدمت کرده است: استادیار دانشکده علوم تربیتى دانشگاه تهران (65 - 53)؛ مسئول مؤسسه بینالمللى سوادآموزى بزرگسالان (یونسکو) (65 - 61)؛ رئیس دانشگاه الزهرا (65 - 64)؛ رئیس گروه مطالعات زنان، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگى از سال 1365؛ عضو شوراى اجتماعى فرهنگى زنان، شوراى عالى انقلاب فرهنگى (74 - 68)؛ مسئول کمیته مبانى و تحقیقات و عضو کمیته خانواده شوراى فرهنگى اجتماعى زنان شوراى عالى انقلاب فرهنگى (74 - 68)؛ عضو هیئت علمى دانشگاه شاهد (71 - 69)؛ مدیر گروه و مشاور سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامى (75 - 74)؛ مدیر عامل فرهنگسراى سرو شهردارى تهران از 1375.
تدریس علوم تربیتى و روانشناسى کودک در دانشگاه تهران و همچنین روانشناسى کودک در جامعةالزهراى قم از جمله سوابق آموزشى این مدرس حوزه و دانشگاه است.
خانم دکتر مکنون تا به حال در همایشهاى مرکز اطلاعرسانى زنان منطقه ایران در بانکوک (1367)؛ چهارمین کنفرانس جهانى زن در پکن (1374)؛ هفتاد و هشتمین مجمع عمومى انجمن مردمشناسان آمریکا در اوهایو (1979)؛ دومین کنفرانس وزراى تعلیم و تربیت در کشورهاى غیر متعهد هاوانا (1968)؛ کمیته سوم مجمع عمومى سازمان ملل نیویورک (1987) و همایش سوادآموزى و تعلیم و تربیت مادامالعمر زنان در قرقیزستان (1990) سخنرانىهایى داشته است.
وى که در سال 74 یک سفر تحقیقاتى در زمینه وضعیت زنان در پنج کشور اسلامى از سوى پژوهشگاه علوم انسانى به پاکستان داشته، تا به حال مقالات زیر را به رشته تحریر در آورده است:
1- اهمیت و چگونگى یادگیرى زبان مادرى در دوران قبل از دبستان، (1354).
2- رابطه طبقه اقتصادى اجتماعى با رشد کلامى، (1375).
3- موقعیت زن و نقش وى در پیشرفتهاى فرهنگى جامعه، (دانشگاه فردوسى مشهد)، (1366).
4- مراکز اطلاعرسانى زنان در جمهورى اسلامى ایران، (مراکز اطلاعرسانى زنان منطقه ESCAP)، (1367).
5- عوامل مؤثر در برنامهریزى براى کنترل جمعیت کشورهاى اسلامى، (دانشگاه اصفهان)، (1361).
6- رابطه تفکر و نقش زبان و نقش خانواده و مدرسه در پیشرفتهاى کلامى کودکان، (دانشگاه تهران)، (1369).
7- حقوق زن در اسلام و مقایسه آن با دیدگاه بینالمللى حقوق بشر، (سمینار شناخت و مبانى حقوق بشر)، (1370).
8- مقایسه مفهوم توسعه از دیدگاه بینالمللى و دیدگاه اسلام و تبیین جایگاه انسان در توسعه، (سمینار توسعه در اسلام)، (1370).
9- بررسى تاریخى منزلت زن از دیدگاه اسلام، (سازمان تبلیغات اسلامى)، (1373).
10- منزلت تکامل زن، (فصلنامه سیاست خارجى وزارت امور خارجه)، (1374).
11- پیام عاشورا: حریت، شهادت، ولایت، (سمینار بررسى سیره نظرى و عملى حضرت امام خمینى(ره))، (1374).
12- نگرشهاى فرهنگى جامعه نسبت به نقش زنان در توسعه علوم و تکنولوژى، (کنگره نقش زن در علم، صنعت و توسعه)، (1374).
13- نقش زن در توسعه انسانى، (کنفرانس زن و خانواده در توسعه انسانى)، (1374).
14- مدارس ایرانى به عنوان رابط براى جذب به طرف کار و حرفه، (هفتاد و هشتمین مجمع عمومى انجمن مردمشناسان آمریکا)، (1979).
Iranian schools as Agents of occupational Recruitment, )ED 234491 ERIC Reports(, )9791(.
15- سوادآموزى در جمهورى اسلامى ایران، (دومین کنفرانس وزراى تعلیم و تربیت در کشورهاى غیر متعهد)، (1986).
16- توسعه از دیدگاه اسلام، (کنفرانس توسعه سران کشورهاى غیر متعهد)، (1990).
17- نظرى به سوادآموزى به طور اعم و سوادآموزى در کشورهاى اسلامى به طور اخص، (مجمع نظرى به سوادآموزى به طور اعم و سوادآموزى در کشورهاى اسلامى به طور اخص)، (1990).
Looking at literacy Efforts in General 8 in Islamic countries in particular, Foronzen, )0991(.