زنان و خانواده در مطالعات دانشگاهى
گزارشى از راهاندازى رشته «مطالعات زنان» و «مطالعات خانواده» در دانشگاههاى کشور
مریم بصیرى
[آشنایى با مراکز و نهادهایى که به موضوع زن و خانواده مىپردازند، صرف نظر از دستاوردها و گرایشها، یکى از محورهاى ویژهنامه مىباشد.
مطالعات زنان و خانواده، دو رشتهاى است که به همت برخى کارشناسان و دستاندرکاران دانشگاهى، چند سالى است در چند دانشگاه کشور آغاز به کار کرده و چند دوره دانشجو پذیرفته است. آشنایى با این رشتهها و هدف آن از زبان دستاندرکاران، حتى براى کسانى که این اقدام را با دیده تردید مىنگرند، مفید بلکه لازم است. گزارشى که مىخوانید دستاورد تلاشها و پىگیرىهاى مکرر در طول حداقل شش ماه است که با دوازده نفر از دستاندرکاران این موضوع صورت گرفته است.]
اشاره:
شنیدهها بیانگر آن بود که رشته «مطالعات زنان» 30 سال است در 600 دانشگاه جهان در مقاطع کارشناسى، کارشناسى ارشد و دکترا تدریس مىشود، اما این رشته در ایران غریب و ناشناخته مانده است و کمتر کسى با آن آشنایى دارد مگر کارشناسان مسائل زنان. کارشناسان در تلاش بودند با توجه به افزایش فعالیتهاى اجتماعى زنان پس از انقلاب، بتوانند این رشته را در دانشگاههاى کشور راهاندازى کنند؛ تا اینکه تلاش آنها به پذیرش دانشجو در مقطع کارشناسى ارشد از سال 1380 به بعد منجر شد.
«حقوق زن در اسلام»، «زن و خانواده» و «زن و تاریخ» سه گرایشى بودند که در ابتدا براى این رشته در نظر گرفته شده بود، ولى در عمل به دلیل نداشتن داوطلب در گرایش «زن و تاریخ» در سال نخست، این گرایش منتفى شد.
در حال حاضر چهار دانشگاه دولتى تربیت مدرس، علامه طباطبایى، الزهرا(س) و تهران در شهر تهران و دانشگاه آزاد اسلامى رودهن، در نزدیکى تهران، در دو گرایش این رشته، دانشجو جذب مىکنند. هر چند راهاندازى این رشته در دیگر شهرها و گسترش آن در دانشگاههاى کرج و شیراز از جمله برنامههاى آموزش عالى بود، ولى تا به حال اجرا نگشته است.
راهاندازى رشته مطالعات زنان
خانم دکتر «زهرا شجاعى»، رئیس مرکز امور مشارکت زنان معتقد است با توجه به رویکرد جدیدى که از سال 1376 در امور زنان پیدا شده است و از نگرش علمى به مسائل زنان نگاه مىشود، رشته «مطالعات زنان» در پنج دانشگاه کشور تأسیس شده تا مباحث اجتماعى مربوط به زنان شکل بگیرد.
«مرکز مطالعات و تحقیقات زنان» (ممتاز) که با پشتیبانى مرکز امور مشارکت زنان ریاست جمهورى در دانشگاه تهران تأسیس شده است، از سال 1380 به عنوان یک مرکز علمى میانرشتهاى به فعالیتهاى پژوهشى در باره مسائل زنان مىپردازد. گسترش مطالعات زنان و انجام پژوهشهاى فراگیر در مورد مسائل زنان و تربیت محقق در رشته «مطالعات زنان» از اهداف این مرکز است.
چاپ فصلنامه «پژوهش زنان» به سردبیرى رئیس این مرکز خانم «ژاله شادىطلب» از دیگر برنامههاى «مرکز مطالعات و تحقیقات زنان» است. پژوهش و تحقیقات میانرشتهاى در مورد مسائل زنان در هشت زمینه در این مرکز انجام مىشود که مىتوان به مشارکت اجتماعى زنان، زنان در بازار کار و برنامههاى توسعه، زنان و ادیان، مطالعه تطبیقى سیاستهاى اجتماعى و سیستم تأمین اجتماعى مربوط به زنان، بازارهاى مالى و زنان، هنجارها و ارزشهاى جنسیتى و زنان و رسانهها، اشاره کرد.
این مرکز که مکانى براى ارتباط میان مراکز پژوهشى و دانشگاههاى کشور با دیگر کشورهاست، به عنوان قطبى پژوهشى با هدف توسعه مطالعات جنسیتى در ایران فعالیت مىکند.
فهیمه قوبیتى / مسئول دبیرخانه رشته مطالعات زنان
«فهیمه قوبیتى»، مسئول دبیرخانه رشته «مطالعات زنان» در دانشگاهها که در «مرکز مطالعات و تحقیقات زنان» دانشگاه تهران مستقر است، در مورد شکلگیرى این رشته و استقبال دانشجویان از آن مىگوید:
بنا به درخواست افرادى که در حوزه زنان فعالیت مىکنند مثل خانمها دکتر زهرا رهنورد، دکتر معصومه ابتکار، دکتر شهلا اعزازى، دکتر ژاله شادىطلب، دکتر صادق آیینهوند، حجتالاسلام آکوچکیان و دیگر کارشناسان، همچنین پیگیرىهاى مراکز مطالعاتى زنان، این رشته به آموزش عالى پیشنهاد شد. مدتى طول کشید تا در آموزش عالى مورد بررسى قرار بگیرد. در نهایت در دىماه 79 این طرح تصویب و برنامه درسى آن مشخص شد.
این رشته از آنرو که میانرشتهاى است و پیشتر کسى در مقطع کارشناسى آن را نخوانده است، دانشجویان صرفاً به دلیل علاقه، با مدارک کارشناسى مختلف مثل مهندسى کشاورزى، مهندسى پلیمر، مامایى، ادبیات و ... وارد این رشته مىشوند.
در سال اوّل کل پذیرفتهشدگان 12 نفر در دانشگاه علامه بودند که اکنون چهار نفر از آنان فارغالتحصیل شدهاند. تا به حال نیز 110 نفر در این رشته پذیرفته شدهاند که تنها 63 نفر از آنها لیسانس مرتبط با این رشته داشتهاند. «مطالعات زنان» مرتبط با رشته علوم انسانى است، ولى با رشته علوم اجتماعى نیز در ارتباط است و دانشجویان مىتوانند با متقاضیان آن رشته کنکور بدهند.
با توجه به مسئولیتى که دارید مشکلات دانشجویان این رشته را چگونه ارزیابى مىکنید؟
آسیبشناسى رشته
اولین مشکل و گله دانشجویان، از کمبود منابع درسى و عدم آمادگى برخى از استادان است که خودشان هم دقیق نمىدانند چه چیزى را باید تدریس کنند. دانشجویان مىگویند «روانشناسى زن» همان «روانشناسى عمومى» است که به اسم جدید ارائه مىشود و هیچ بحث تخصصى در مورد زنان در آن نیست.
البته ایراد فقط از اساتید نیست بلکه بعضى از دانشجویان هم نمىدانند چه چیزى از این رشته مىخواهند. به دلیل تازه تأسیس بودن آن، آگاهى لازم را در مورد «مطالعات زنان» ندارند و نمىدانند این رشته چه فرقى با دیگر رشتهها دارد.
اعتراض دیگر دانشجویان مربوط به همپوشانى دروس است و منابع درسى مشترک. به فرض مىگویند واحد «تاریخ تحولات خانواده» منابع مشترکى با دیگر واحدها دارند. آنها مىتوانند به جاى گذراندن هشت واحد درسى، مثلاً در سه واحد تمام مطالب مربوطه را یاد بگیرند.
قابل توجه است که عناوین درسى مشکلى ندارند بلکه محتواى درسها ایراد دارد. وقتى دانشجویان مىخواهند نگاه جنسیتى و فمینیستى به زن در خانواده و حقوق بررسى شود، ولى منبعى نیست و بررسى صورت نمىگیرد، معترض مىشوند.
بنیانگذاران این رشته هم از وضعیت دروس و ارائه رشته به شکل کنونى راضى نبودند. به قول خانم دکتر زهرا رهنورد، هنوز کارهاى اولیه انجام مىدادند که به آنها ابلاغ شده این رشته را راهاندازى کنند.
ما هم براى حل مشکلات دانشجویان، با آنان و اساتید این رشته در دانشگاهها جلساتى گذاشتیم و بازنگرى انجام دادیم. البته این ایرادها در دیگر رشتهها هم وارد است و مختص «مطالعات زنان» نیست. از آنجایى که این رشته در حوزه وسیعى ارائه مىشود و کمبود استاد و منابع درسى دارد، نیز نیازمند دقت نظر بیشترى است، دانشجویان باید با علاقه و پشتکار مشغول تحصیل شوند.
هر چند مسئولان هر دانشگاه باید بتوانند مشکلات واحد خود را بررسى کنند. به طور مثال ما براى دانشجویان دانشگاه تهران، واحدهاى عملى و کارورزى گذاشتهایم و آنان در واحدهاى روش تحقیق، جنسیت توسعه، حقوق زنان، برنامهریزى جنسیتى، زن و خانواده، روانشناسى اجتماعى و آسیبشناسى زنان مىتوانند به برخى مراکز چون دادگاه خانواده، مرکز مداخله در بحرانهاى اجتماعى و مشاوره بروند و از نزدیک آموزش ببینند؛ در صورتى که در دیگر دانشگاهها چنین دورههایى اجبارى نیست و در صورت امکان، براى دانشجو ترتیب داده مىشود.
ضرورت راهاندازى رشته
خانم قوبیتى به نظر شما لزوم راهاندازى این رشته در کشورمان چیست؟
از آنجایى که در کشورهاى مختلف این رشته تدریس مىشود، ما نیز براى رسیدن به استانداردهاى جهانى به این رشته نیاز داریم.
گذشته از جنبه ساختارى، وقتى افزایش مشارکت زنان را شاهدیم و بحث زن و جنسیت فراگیر شده، لازمه فعالیت در این حوزه، داشتن پشتوانهاى به نام شناخت است که در حیطه آکادمیک صحیحتر به دست مىآید.
در کشورهاى دیگر ابتدا جنبش زنان مطرح بوده، سپس آگاهى دادن به زنان و گشایش رشته دانشگاهى مطالعات زنان؛ ولى در ایران این سیر بر عکس است. ابتدا رشته دانشگاهى تأسیس شده تا پس از آن، آگاهىهاى لازم در مورد نگاههاى فمینیستى به زنان داده شود.
در «مطالعات زنان» دیدگاه انتقادى است؛ اما در دیگر رشتهها در مورد چگونگى بحث مىشود، مثلاً مىگوییم در جامعهشناسى، جامعه صنعتى چنین ویژگىهایى دارد و متغیرهایش اینهاست، ولى در «مطالعات زنان» به خاطر نوع شکلگیرى و موضوع، در باره چرایى بحث مىشود که اگر نگاه به زنان این است، علتش چیست.
«مطالعات زنان» مطالعه تجربیات و یافتههاى زنان از دیدگاه خود زنان است با نگرش عدالت جنسیتى. تغییر این نوع نگاه، روش تحقیقى و کیفى مىخواهد، نه کمّى که با مصاحبه و مشارکت و تحقیق کیفى و مشاهده عمیق، این مهم حاصل مىشود.
در حوزه فمینیسم در حال حاضر منابع علمى کمى در کشور داریم. هر چه هست نظریات فمینیستى غرب است که به تن جامعه ما پوشانده نمىشود. براى اینکه لباس برازندهاى با این دیدگاه به تن جامعه ایران پوشانده شود، باید از لحاظ علمى تقویت شویم. بحث فمینیست وارد جامعه ما شده است، پس باید درست به آن نگاه کرد. ورود نظریههاى جدید باید همگام با علم باشد و بهترین راه، جلو رفتن از طریق دانشگاه و تولید دانش در این رشته است.
امکان کاریابى در رشته
هنگام راهاندازى این رشته، مکانهایى را براى راهیابى و اشتغال فارغالتحصیلان پیشبینى کردهاند؟
کمیسیون امور بانوان شهرستانها، مراکز مشاوره، واحد مددکاران اجتماعى سازمان بهزیستى، انجمن اولیاى مدارس، صدا و سیما در امر برنامهسازى و برنامهریزى، شوراى عالى جوانان، شوراى فرهنگى اجتماعى زنان و تمامى سطوح آموزش عالى کشور و برنامهریزى کتب درسى، از جمله جاهایى هستند که فارغالتحصیلان مىتوانند در آنها مشغول شوند. البته دانشجویان و فارغالتحصیلان باید سراغ هر شغلى که احساس مىکنند به تخصص آنان نیازمند است، بروند. آنان باید اطلاعاتى در مورد هویت جنسى و تغییر نگاه به جنسیت را به دیگران منتقل کنند تا نظریات فمینیستى درست از طریق آنان به جامعه انتقال یابد.
اطلاعاتى در باره رشته
«مطالعات زنان» شامل 20 واحد دروس اصلى است که بین دو گرایش «حقوق زن در اسلام» و «زن و خانواده» مشترک است. این دروس شامل واحدهاى زن در اسلام، نقش زن در توسعه، زن در ادبیات، زن در خانواده، حقوق زن، جامعهشناسى جنسیت، بهداشت زن، روانشناسى زن، زن در ایران و هنر، زن در ادیان و مکاتب فلسفى مىباشد.
هشت واحد درسى نیز بسته به گرایش دانشجو متغیر است. دروس تخصصى گرایش «حقوق زن در اسلام» شامل تاریخ تحولات حقوق زن، حقوق اجتماعى سیاسى زن، حقوق قضایى و جزایى زن، و سمینار حقوق زن در اسلام است.
دروس تخصصى گرایش «زن و خانواده» نیز عبارتند از: تاریخ تحولات خانواده، نظریههایى در باره خانواده، حقوق خانواده، سمینار زن در خانواده و در نهایت چهار واحد پایاننامه که مربوط به گرایش هر دانشجوست. هر چند دانشگاههاى مختلف در بازنگرى خود برخى دروس را از دو به سه یا چهار واحد افزایش داده و یا واحد پایاننامه را به شش واحد تغییر دادهاند.
البته از آنجا که این رشته در مقطع کارشناسى موجود نمىباشد، کلیه دانشجویان موظف هستند ده واحد نظرى را براى آشنایى کلى با مباحث این درس بگذرانند. ده واحد دروس پیشنیاز شامل واحدهاى زبان تخصصى انگلیسى، زبان تخصصى عربى، آمار استنباطى، روش تحقیق پیشرفته و کاربردهاى کامپیوتر در مطالعات زنان مىباشد.
هر چند اگر دانشجویى در دوران مقطع کارشناسى مثلاً واحد عربى را نگذرانده باشد، ابتدا باید چهار واحد درس عربى عمومى را بگذراند، سپس واحد زبان تخصصى عربى دروس پیشنیاز را پشت سر بگذارد تا بتواند دروس اصلى این رشته را بخواند، یا مثلاً کسى ممکن است کارشناس علوم اجتماعى باشد، ولى در گرایش دبیرى، واحد کامپیوتر را پاس نکرده باشد، یا در رشته علوم تربیتى چون گرایشهاى جامعهشناسى نداشته، ابتدا باید پیشنیاز مربوطه را پشت سر بگذارد. از اینرو واحدهاى پیشنیاز با توجه به نوع مدرک کارشناسى هر دانشجو از ده تا بیست واحد افزایش مىیابد.
* * *
مؤسسه مطالعات و تحقیقات زنان
از آنجایى که «مؤسسه مطالعات و تحقیقات زنان همنام با «مرکز مطالعات و تحقیقات زنان»» خانه برنامهریزى ایجاد این رشته در کشور بود، به این مؤسسه مىرویم تا با فعالیتهاى آن در راستاى راهاندازى «مطالعات زنان» آشنا شویم.
این مؤسسه در سال 1365 با هدف بسترسازى براى بهبود وضعیت زنان، توسط چند تن از زنپژوهان کشور تأسیس شده، در حال حاضر مجوز یک مرکز پژوهشى مطالعات زنان را از شوراى عالى گسترش دانشگاهها دارد، نیز داراى مقام مشورتى خاص از سوى «اکوسوگ» است که مىتواند به سازمان ملل مشاوره بدهد.
خانم «منیر آمدى قمى» مدیرعامل این مؤسسه در مورد اقدام مرکز براى تهیه طرح تأسیس رشته مطالعات زنان مىگوید:
پس از شرکت فعال مؤسسه در کنفرانس جهانى زنان در پکن در سال 1374، ضرورت تأسیس این رشته براى اعضاى مؤسسه پررنگتر شد. از اینرو پس از بازگشت از کنفرانس، مکاتباتى با دانشگاههاى جهان که این رشته را تأسیس کرده بودند، انجام دادیم و طى تلاش یک و نیم ساله با کمک پانزده تن از اساتید دانشگاهها که به صورت داوطلبانه با ما همکارى مىکردند، طرح پیشنهادى مؤسسه به شوراى عالى گسترش دانشگاهها مبنى بر تأسیس این رشته ارائه شد.
در این طرح 32 واحد درسى و 10 واحد پیشنیاز پیشبینى شده بود که طى سمینار یکروزهاى با همکارى دانشگاه تربیت مدرس، از راهاندازى این رشته در حضور اساتید و مدیران وزارتخانه دفاع شد، سپس طرح تأسیس رشته در سطح کارشناسى ارشد به شوراى عالى گسترش دانشگاهها ارسال گردید. پس از تلاش بسیار در اسفند 1377 این رشته تصویب شد و از مهر 1380 دانشگاه الزهرا و علامه طباطبایى و بعد دانشگاه تربیت مدرس و الزهرا در این رشته دانشجو پذیرفتند. دانشگاه تهران و آزاد نیز بعدها به این سه دانشگاه افزوده شدند.
رشته «مطالعات زنان» در بسیارى از جاهاى دنیا حاصل تلاش فعالان و پژوهندگان مسائل زنان بوده است. خوشحالیم که در ایران نیز پیشنهاد این رشته از سوى «مؤسسه مطالعات و تحقیقات زنان» به عنوان یک سازمان غیر دولتى زنان به شوراى عالى گسترش دانشگاهها ارائه گردید.
هر چند این رشته را به عنوان میانرشته، ولى مستقل پیشنهاد کرده بودیم اما در سال اوّل به اشتباه زیرمجموعه رشته جامعهشناسى معرفى شده بود که با پیگیرىهاى مؤسسه از سال 1381 به صورت یک رشته مستقل در دفترچه کارشناسى ارشد اعلام شد.
وضع کنونى رشته
وضعیت این رشته در ایران در مقایسه با سایر کشورها چگونه است؟
«مطالعات زنان» در ایران بسیار نوپاست و نیاز به بازنگرى و بالندگى دارد. ساماندهى رشتههاى میانرشتهاى به دلیل اینکه به حوزههاى مختلف و گوناگون علوم مربوط مىشوند، در همه جاى دنیا مشکل است. این رشته هم از این قضیه مستثنا نیست. از این رو پس از چهار سال تجربه هنوز ضرورت دارد بازنگرى در رشته صورت بگیرد و چالشهاى موجود در رشته بررسى شود. البته در زمان تصویب رشته، شوراى عالى گسترش دانشگاهها نظرهایى در مورد سرفصلهاى پیشنهادى اعمال کرده بود که همه اینها باید بازنگرى و دوباره مورد بررسى قرار بگیرد.
در یکى از دانشگاههاى آمریکا یک رشته مستقل براى بررسى و تقویت رشته مطالعات زنان در سراسر آمریکا تأسیس شده است. در حالى که هنوز در خیلى از کشورها مطالعات زنان فقط به صورت واحدهاى درسى ارائه مىشود و در سطح رشته تحصیلى ارتقا پیدا نکرده، ولى بعضى از کشورها مثل آمریکا و فرانسه تا سطح دکترا پیشرفت کرده است.
فعالیتهاى مؤسسه مطالعات و تحقیقات
در حال حاضر بعد از راهاندازى این رشته در دانشگاهها، کار شما در مؤسسه در ارتباط با رشته چیست؟
مؤسسه، برنامهریزىهایى براى آشنایى و بحث و تبادل نظر با دانشجویان و اساتید دارد. به دلیل میانرشتهاى بودن این رشته و تفاوت رشتههاى تحصیلىِ اساتید رشته «مطالعات زنان»، یک دوره آموزشى تحت عنوان تاریخچه فمینیسم «بررسى نظریههاى فمینیستى و تأثیر این نظریهها بر سایر علوم» را براى اساتید این رشته در تابستان 1381 برنامهریزى و ارائه کرد. همچنین مؤسسه مباحث مطالعات زنان را به صورت ملى و بینالمللى دنبال مىکند.
«مؤسسه مطالعات و تحقیقات زنان» با تکیه بر مقام مشورتى خاص از سوى اکوسوگ (شوراى اقتصادى و اجتماعى سازمان ملل متحد) و مجوز مرکز پژوهشى مطالعات زنان از سوى شوراى عالى گسترش دانشگاهها اقدام به برپایى دورههاى بینالمللى مطالعات زنان کرده است. تا کنون سه دوره را برگزار کردهایم و زنپژوهان دانشگاهى از سراسر دنیا به مدت یک هفته مطالعات تئوریک و تطبیقىشان را در باره مسائل زنان ارائه کردهاند.
تلاش دیگر مؤسسه هدایت دانشجویان این رشته براى پایاننامههاى آنان است. همچنین مؤسسه میزبان دانشجویان خارجى است که در مسائل زنان تحقیق مىکنند و پایاننامههاى خود را به کمک مؤسسه به پایان مىرسانند.
چشمانداز آینده مؤسسه این است که به صورت غیر انتفاعى، دانشجوى کارشناسى ارشد بپذیرد و با رقابت سازنده بین بخش دولتى و غیر دولتى در جهت ارتقاى رشته مطالعات زنان تلاش کند.
خانم آمدى، مناسب است در همین جا به صورت خلاصه، اشارهاى به دیگر فعالیتهاى مؤسسه هم داشته باشید.
مؤسسه در زیرمجموعه خود یک مرکز خدمات مشاورهاى دارد که به خانوادهها خدمات مىدهد. همچنین انتشار اولین فصلنامه تخصصى زنان به دو زبان فارسى و انگلیسى به نام «فرزانه» از فعالیتهاى مرکز است. البته این نشریه پس از ده سال انتشار از سال 1382 به «زن فرزانه» تغییر نام داد و به صورت موضوعى منتشر مىشود.
زمستان سال گذشته پیششماره این فصلنامه تحت عنوان جنسیت و ICT به زبان انگلیسى براى توزیع در اجلاس جهانى جامعه اطلاعاتى WSISمنتشر شد و شماره اوّل آن به زبان فارسى تابستان امسال انتشار یافت.
در بخش IT نیز یک سایت آموزشى به نام «ایرانبانو» توسط مؤسسه راهاندازى شده است که در زمینههاى مختلف به مخاطبان عام زن آموزش مىدهد. در کنار این مؤسسه، انجمن دیگرى هم به نام «مهیمن» شکل گرفته که انجمنى حمایتى است و با هدف توانمندسازى زنان سرپرست خانوار (مرکز هدایت و یارى مادران نانآور) در زمینه اسکان، اشتغال، بیمه، مشاوره و آموزش آنان فعالیت مىکند. آدرس سایت مؤسسه هم عبارت است از: w.w.w.iwsr.org
* * *
دکتر معصومه ابتکار / پیگیر تصویب رشته
خانم دکتر «معصومه ابتکار» یکى از کارشناسانى مىباشد که در «مؤسسه مطالعات و تحقیقات زنان» طرح تصویب رشته «مطالعات زنان» را پیگیرى کرده است. ایشان از روند شکلگیرى این طرح و نقش انقلاب در به ثمر رساندن این رشته جدید مىگوید:
فعالیت با جمعى از دوستان در مؤسسه و همچنین نشریه «فرزانه» در سال 1371 ما را به این جمعبندى رساند که نیازمند یک نگاه آکادمیک و علمى به مسائل زنان هستیم. علت هم نیازى بود که در کشور وجود داشت. این نیاز ناشى از عدم توجه به مسائل زنان در رشتههاى علوم اجتماعى، علوم قضایى و سیاسى و ... بود. با تحقیقاتى که در مؤسسه در باره رشتههاى مطالعات زنان در دنیا صورت گرفت، همچنین با ارتباطاتى که شخصاً با کارشناسان این رشته در حاشیه اجلاسهاى ملى و بینالمللى داشتم، کار راهاندازى این رشته را در کشور شروع کردیم.
ما با تکیه بر مبانى اعتقادى و دینى خودمان و با بهره گرفتن از مسائل اجتماعى با نگاه سیاسى موجود در کشور نسبت به مسائل زنان، اقدام کردیم. سپس از کارشناسان مسائل زنان که علاقهمند به این پروژه بودند در مؤسسه دعوت به همکارى کردیم تا طرح درسى در سه گرایش در مقطع کارشناسى ارشد آماده شد.
آقاى دکتر صادق آیینهوند و خانمها دکتر شکوه نوابىنژاد، دکتر نهله غروى، منیره گرجى و دوستان دیگرى در این کار ما را همراهى کردند تا توانستیم طرح را به دانشگاه تربیت مدرس ببریم و جلساتى در گروه علوم انسانى تشکیل بدهیم. سپس سمینارى در این دانشگاه تحت عنوان رشته مطالعات زنان برگزار شد و از طریق دانشگاه تربیت مدرس، طرح به شوراى عالى برنامهریزى دانشگاهها پیشنهاد شد. البته بار اوّل این طرح در آن شورا رد شد، بار دیگر با جلسات متعدد دوباره تقاضا دادیم و از طرحمان دفاع کردیم تا بالاخره طرح به تصویب رسید و در آزمون سراسرى اعلام شد.
این حرکت از دل بخشهاى غیر دولتى و دانشگاهى، به لحاظ احساس نیاز به این تخصص در بخشهاى اجرایى شکل گرفت؛ چرا که همیشه بحث بر سر این مسئله بود که در بخشهاى اجرایى مانند دفتر امور زنان ریاست جمهورى، مشاوران امور زنان وزارتخانهها، کمیسیونهاى امور بانوان استاندارى و یا شوراهاى مربوط به زنان و مسائل جنسیتى، نتوانستهایم کارشناس متخصص تربیت کنیم. دولت نیازمند کارشناس متخصص در مسائل زنان و تحلیل جنسیت بود، نیز نیازمند افراد صاحبنظرى که کار مطالعاتى و تحقیقاتى در این زمینه کرده بودند. از سویى دیگر زنان نخبه کشور به چنین رشتهاى احتیاج داشتند.
البته یکى از انگیزههاى ما این بود که با نگاه به امام(ره) به عنوان یک اصلاحگر دینى و کسى که مسائل زنان را تفسیر و اجتهاد مىکرد، با یک حرکت نوین براى دنیا، نیز جامعه خودمان ابعاد مسائل زنان را معرفى کنیم و بگوییم حرفهاى تازهاى براى گفتن داریم. در واقع نه کلیشههاى سنتى متحجرانه نسبت به زنان را قبول داشتیم، نه نگاه غربى به زنان را. نگرش ما نگاه میانهاى بود که بتواند پاسخگوى نیازهاى فردى و معنوى زنان و در عین حال نیازهاى اجتماعى و سیاسى و اقتصادى آنان باشد. زنان ایرانى تجربیات خوبى در این زمینهها داشتند پس باید تجربیات آکادمیک مىشد تا از نظر علمى یک تجربه موفق به دیگران منتقل شود.
آسیبشناسى رشته
در روند ایجاد رشته و حتى در حال حاضر برخى کارشناسان نقدهایى بر آن وارد مىکنند، تحلیل شما از انتقادات چیست؟
یکى از نقدها این بود که رشته کارش ضعیف است و اساتید قوى ندارد و طرح درسش اشکال دارد. ما هم قبول داریم چون هنوز در دورههاى اوّل این رشته هستیم، قطعاً اشکالاتى هست. برخى دوستان نقدهاى بسیار تندى به این رشته داشتند، ولى باید دقت کنیم که این رشته هنوز نوپاست.
علت این است که بخش عمده کار از زاویه ملى بوده، فقط تا حدى توانستیم از تجربه بینالمللى استفاده کنیم. این طرح باید بر اساس آموزههاى دینى و فرهنگى ایران به صورت آکادمیک در مىآمد و همین کار را مشکل مىکرد.
به نظر من حرکت بسیار کلیدى و مهمى صورت گرفته، این حرکت باید استمرار پیدا کند و حمایت و تقویت بشود تا بتوانیم شاهد رشد و پویایى این رشته باشیم.
در همان زمان اگر چه از برخى برخوردها ناراحت بودیم و خیلى عجله داشتیم، بعضى وقتى از کار مطلع مىشدند مىگفتند: یعنى چه رشته زنان، خُب رشته مردان هم بگذارید! با این رشته برخوردهاى عوامانهاى شد، ولى لازمه فکر و ایده نو این بود که با سطوح مختلف دانشگاهى خوب کار کنیم تا بتوانیم در وزارت علوم آن زمان و وزارت تحقیقات و فناورى در حال حاضر، این رشته را جا بیندازیم. خوشبختانه تلاشهاى دوستان به نتیجه رسید و رشته تصویب شد.
* * *
زهرا حجازىدوست / دانشجوى مطالعات زنان
خانم «زهرا حجازىدوست» یکى از بیست دانشجویى است که در گرایش «حقوق زن در اسلام» در دانشگاه تربیت مدرّس تحصیل مىکند. وى که معاون پژوهشى حوزه علمیه کوثریه و مدرِّس حقوق زن در اسلام در حوزههاى مختلف است، در ضمن به عنوان مبلّغ و مشاور امور زنان فعالیت مىکند، در مورد علت ادامه تحصیل در این رشته مىگوید:
مطالعات زنان در راستاى معلومات خودم بود. وقتى این رشته را در حوزه تدریس مىکردم دوست داشتم اطلاعات بیشترى در مورد مسائل فمینیستى و نقد و بررسى حقوق زنان در اسلام و غرب داشته باشم. پس این رشته که در کل اطلاعاتى به من مىداد و دانستههاى قبلىام را تکمیل مىکرد، برایم جالب بود. دلم مىخواست از زاویه دیگرى نیز به مسائل زنان نگاهى داشته باشم. به فرض در مورد زن در ادیان و ادبیات اطلاعاتم کم بود اما در حال حاضر اطلاعات زیادى در این مورد کسب کردهام.
با توجه به اینکه دانشجوى ترم سوم هستید، آیا مشکلى در زمینه آموزش و اساتید نداشتید؟
نگرانى ما فقط این است که سرفصل دروس روشن نیست؛ مثلاً واحد زن و توسعه شبیه جامعهشناسى جنسیت است. دانشجویان دیگر هم مثل من خیلى راضى نیستند. برخى استادها متخصص این رشته نیستند بلکه در حوزه تخصصى خودشان تدریس مىکنند و سعى دارند مسائل را به مسائل جنسیتى و زنان نزدیک کنند.
از سویى دیگر، با توجه به نظریات شخصى و مثبت و منفى اساتید در مورد مباحث جنسیتى، دانشجویان مجبور مىشوند با نظر استاد کنار بیایند، در صورتى که مثلاً در دانشگاهى دیگر استادى در مورد فلان مسئله نظرى دیگر دارد. دانشجویان انتظارشان این است که دروس تخصصىتر تدریس شوند و سلیقههاى اساتید در آن دخالت داده نشود.
مسئله دیگر دورههاى کارگاهى و کارورزى است. دانشگاه تهران امکانات بهترى دارد و برخى واحدهایش به صورت کارورزى ارائه مىشود، حتى دانشجویانش را به صورت موردى به خارج از کشور فرستاده است، ولى ما فقط به مرکز امور مشارکت زنان رفتیم و در مورد ساماندهى مرکز و چارت کارى فعالیتهاى آنان تحقیق کردیم.
* * *
دکتر محمدحسین پناهى / مدیر گروه مطالعات زنان
دانشگاه علامه طباطبایى طى چهار سال تحصیلى پنجاه نفر را در گرایش «زن و خانواده» پذیرش کرده است. دکتر «محمدحسین پناهى» مدیر گروه «مطالعات زنان» در این دانشگاه در مورد انگیزه دانشجویان، همچنین داوطلبان مرد ادامه تحصیل در این رشته مىگوید: راهاندازى این رشته واقعاً ضرورى بود. مسائلى در حوزه زنان وجود دارد که باید به صورت علمىتر و جامعترى بررسى شود. پذیرش دانشجو در این رشته و تولید متخصصان مسائل زنان و جذب آنان در سازمانهاى مختلف مىتواند در نهایت باعث حرکت رو به رشدى در پرداختن به مباحث ویژه زنان باشد. این رشته مثل هر گروه کارشناسى ارشد، تازه راهاندازى شده، مشکلاتى دارد، ولى مشکل خاص آن علاوه بر تازگى، بینرشتهاى بودن آن است. در گروههاى دیگرى که کارشناسى ارشد راهاندازى مىشود، از قبل انسجامى وجود دارد اما در این رشته نبود. در دانشگاه علامه طباطبایى در این رشته نسبت به دیگر رشتهها مشکلات کمترى داریم.
در سال نخست پذیرش چون رشته ناشناخته بود و برخى تصوراتى اشتباه از مطالعات زنان داشتند، عدهاى ناراضى بودند، ولى الان دانشجویان راضىتر هستند چون از ابتدا مىدانند وارد چه رشتهاى مىشوند. در مصاحبهها هم کاملاً متوجه اهداف رشته مىشوند. در مصاحبه انگیزه افراد، سوابق و آشنایى آنها با مطالعات زنان سنجیده مىشود، نیز از فعالیتهاى علمى و پژوهشى آنان سؤال مىشود تا مناسبترین افراد براى ادامه تحصیل گزینش شوند.
استادها هم نسبت به قبل مناسبتر و جاافتادهتر شدهاند و هر دوره از دوره قبل بهتر مىشود.
در مورد انگیزه مردان براى ادامه تحصیل باید گفت: در دوره اوّل از 12 نفر پذیرفته شده در دانشگاه علامه، 10 نفر مرد بودند، ولى در دورههاى بعدى بر عکس شد. در دوره جدید اصلاً داوطلب مرد نداشتیم. البته نباید گفت علاقه مردها به این رشته کم است. از 45 نفرى که امسال براى مصاحبه معرفى شده بودند، هشت نفر مرد بودند که هیچ کدام پذیرفته نشدند. رشته طورى است که براى زنان جذابیت بیشترى دارد. همچنین حساسیت زنان نسبت به مسائل بانوان بیشتر است و آنان در پى بهبود وضعیت خود هستند. از طرفى شاید جامعه نیز احساس خوبى نداشته باشد مردان در این رشته ادامه تحصیل بدهند.
* * *
خانم دکتر نهله غروى / استاد
خانم «نهله غروى نائینى» که یکى از اساتید رشته در دانشگاه تربیت مدرس است و دکتراى علوم قرآن و حدیث دارد، در مورد شکلگیرى این رشته مىگوید: «طرح رشته مطالعات زنان توسط آقاى دکتر صادق آیینهوند، رئیس دانشکده علوم انسانى تربیت مدرس بود و برنامههاى آن توسط خانم دکتر ابتکار در مرکز مطالعات زنان پیگیرى مىشد.»
به عنوان یکى از اعضاى هیئت علمى دانشگاه که در جلسات مرکز مطالعات زنان شرکت داشتید، هدف از راهاندازى رشته را چه مىدانید؟
هدف شناخت جایگاه و منزلت زن از دیدگاه اسلام در جامعه است. هدف ما ایجاد رشته بر مبناى تعالیم و آموزههاى اسلام بود و به دنبال واحدهاى درسى این رشته در غرب نرفتیم.
آیا شده که دانشجویان از رشته و یا اساتید شکایت کنند؟
هر چیز نوپایى تجربه مىخواهد. دانشجویان دوره اوّل که بیشترشان ناخواسته و بدون آگاهى به دلیل عدم معرفى کافى سازمان سنجش، وارد رشته شده بودند، شکایاتى به مدیر گروه اعلام کردند، ولى دانشجویان جدید اطلاعات بیشترى دارند. پیش از پذیرش با مصاحبههایى که با آنان داریم متوجه آگاهىهاى آنها مىشویم. بیشتر خانمها به دلیل دغدغه بررسى حقوق زنان وارد این رشته مىشوند.
البته در دانشگاه تربیت مدرس حتى پیش از راهاندازى رشته، برخى اساتید خودشان را براى تدریس در این رشته و تهیه جزوه آماده کرده بودند، مثلاً خانم دکتر شکوه نوابىنژاد قبل از تصویب رشته، یک کتاب درسى در مورد مطالعات زنان چاپ و آماده کرد.
* * *
دکتر شکوفه گلخو / مسئول کتابخانه
پژوهشکده زنان دانشگاه الزهرا(س) به مسئولیت دکتر «شکوفه گلخو»، اولین مرکز علمى پژوهشى دانشگاهى ویژه زنان است که به منظور سازماندهى تحقیقات پیرامون مسائل زنان و ارائه راهبردهاى اجرایى به مسئولان در سال 1377 تأسیس شده است. انتشار فصلنامه «مطالعات زنان» به سردبیرى «خدیجه سفیرى» از جمله دیگر فعالیتهاى این مرکز است.
مسئول کتابخانه این پژوهشکده که دانشجوى ترم سوم «مطالعات زنان» است در مورد علت علاقهاش به ادامه تحصیل در این رشته مىگوید:
با اینکه مدرک کارشناسىام ادبیات فرانسه بود، ولى به این دلیل که رشته مطالعات زنان وارد حیطههاى جامعهشناسى، روانشناسى، ادبیات، ادیان و ... مىشد به سمت آن کشیده شدم.
وى در مورد رضایت از اساتید رشته اضافه مىکند: هر چند کارگاههاى آموزشى نداریم، ولى از استاد «حسین مهرپرور» که استاد حقوق و نماینده ایران در دادگاه لاهه است، به خاطر بررسى حقوق بینالملل و کنوانسیون زنان تشکر مىکنیم. دکتر «بهرامى تاش» هم در مورد کلیشههاى جنسیتى بحثهاى خوبى دارند.
امکانات و کارگاههاى آموزشى هر دانشگاه بسته به بودجه و مدیر گروه متغیر است، مثلاً در دانشگاه تهران، مرکز مطالعات زنان دانشگاه، همسو با رشته «مطالعات زنان» است، ولى در دانشگاه الزهرا «پژوهشکده زنان» با این رشته همکارى نمىکند و گروه «مطالعات زنان» تأمین مالى کافى نمىشود.
* * *
دکتر شهلا اعزازى / استاد
خانم دکتر «شهلا اعزازى» مدرس دروس جامعهشناسى جنسیت، نظریههاى خانواده و آشنایى با مطالعات زنان، در رشته «مطالعات زنان» دانشگاه علامه طباطبایى است.
وى در مورد مخالفتهاى ابتدایى در هنگام اجراى طرح این رشته مىگوید:
اولین علت مخالفت با رشته این بود که اصلاً نمىدانستند این رشته چیست. بعد فکر مىکردند وقتى رشته جامعهشناسى وجود دارد، دیگر رشته مطالعات زنان حرفى براى گفتن ندارد و قرار است چه چیزى را عنوان کند. از طرفى دیگر، مسئولان فکر نکرده بودند مسائل خاصى در مورد زنان وجود داشته باشد. حاکمیت تفکر مردانه در وزارت علوم باعث شده بود ضرورتى براى ایجاد رشته احساس نشود.
از سویى دیگر، کادر علمى خاصى آمادگى تدریس این رشته را نداشت. معلوم نبود کتابهاى لازم براى تدریس وجود دارد یا نه. چون توجه به مسائل زنان موجود نبود، پیگیرىهایى هم نمىکردند که بدانند این رشته در دنیا چه مىکند.
اما فعالان امور زنان چه زن و چه مرد، همچنین اساتید دانشگاه که امکان اجراى این طرح را داشتند مصرّ بودند طرح را به سرانجام برسانند. هدف این بود که موقعیت زنان و پایگاه آنها در جامعه مشخص شود، زنانى که از امکانات اجتماعى، فرهنگى و قانونى دور نگه داشته شده بودند.
با توجه به نوپا بودن این رشته و پیشینه تدریس آن، به نظرتان ایجاد این رشته خواهد توانست مشکلى از جامعه زنان را حل کند؟
اینکه رشته چه باید کند تا حقوق زنان حفظ شود، یا چقدر مىتواند مانع گسترش و انتشار مسائل ضد زنان شود، دو امر جداست. شاید با این رشته فقط تصویر تبلیغاتى از دفاع حقوق زنان ارائه شود، اما باید حداقل کارى که مىکند مفید بودن به حال زنان باشد. البته جامعهشناسى هم باید به کمک این رشته بیاید.
به نظر شما در جایگاه استاد، میزان رضایت نسبى دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایى در این رشته چقدر است؟
برخى دانشجویان فعالان امور زن بودند و بومى دانشجویان علاقهمند به ادامه تحصیل در رشته بودند، با این وجود تا به حال کسى از رشتهاش ناراضى نیست و نارضایتىها تنها به این مختص مىشود که مثلاً مىگویند رشته خوب تدریس نمىشود.
* * *
دکتر افسانه وارستهفر / مدیر گروه
خانم دکتر «افسانه وارستهفر»، مدیر گروه رشته «مطالعات زنان» در دانشگاه آزاد رودهن در مورد انگیزه راهاندازى این رشته در دانشکده علوم اجتماعى واحد رودهن مىگوید: علوم اجتماعى ضرورت بازنگرى در باره مسائل زنان را پذیرفته و مشخص شده که این علوم نسبت به مسائل زنان بىاعتنا بوده است. وقتى معلوم شد در دانشکده علوم اجتماعى رودهن نیروى لازم براى راهاندازى و به عهده گرفتن تدریس این رشته توسط اساتید وجود دارد، اقدام به تأسیس این رشته در این دانشگاه شد.
این رشته در بالا بردن آگاهى زنان و دادن اطلاعات در مورد مسائل حقوقى، اجتماعى، خانوادگى، سیاسى و ... چقدر مؤثر است؟
هنوز زود است که بخواهیم جواب این سؤال را بدهیم چون هم رشته تازهتأسیس است و هم باید پاسخ مبتنى بر تحقیق باشد، تحقیقى که نشان دهد اوّلاً آیا آگاهى زنان بالا رفته، بعد نقش رشته در بالا بردن آگاهى به چه میزان بوده است.
تفاوتهاى موجود در دعوت اساتید و حتى واحدهاى درسى در دانشگاههاى مختلف را ناشى از چه امرى مىدانید؟
در صدد هستیم براى تبادل اطلاعات، اساتیدى را از خارج دعوت کنیم. در ضمن سعى بر این است تا حد ممکن با هماهنگى دانشگاههاى دولتى اقدام کنیم. استادان و برنامهریزان این رشته در دانشکده ما با اساتید دانشگاههاى دولتى در ارتباط هستند و در جریان جلسات بازبینى و اصلاحات مواد درسى این رشته (که توسط کمیته تخصصى مطالعات زنان انجمن جامعهشناسى و مرکز مطالعات و تحقیقات زنان دانشگاه تهران صورت مىگیرند) هستند.
* * *
دکتر ناهید مطیع / عضو هیئت علمى
خانم دکتر «ناهید مطیع» که عضو هیئت علمى رشته «مطالعات زنان» و مدیر گروه جامعهشناسى در دانشگاه آزاد رودهن است در مورد گرایش پذیرش و تمایل مردان به انتخاب این رشته مىگوید: امسال 18 نفر در گرایش زن و خانواده پذیرش داشتیم. این رشته مخصوص زنان نیست و خیلى خوب است مردان هم بیایند و در این رشته تحصیل کنند. مطالعات زنان رشته جنسیتى است. زنانه بودن به معناى مردانه نبودن نیست. اگر قرار باشد تغییر و تحولى در زنان ایجاد شود ابتدا باید تغییر در مردان باشد و گرنه در بهبود وضعیت زنان هیچ دگرگونى ایجاد نمىشود.
با این حساب مىتوان گفت عدهاى این رشته را دوست دارند و با دیدى مثبت مىخواهند با آن آشنا شوند و گروهى کنجکاو هستند تا بدانند در این رشته چه چیزى تدریس مىشود.
در مورد انتخاب استاد متخصص در این رشته مشکلى ندارید؟
در تمام دروس از متخصصان مسائل زنان دعوت به کار کردهایم. خانم دکتر وارستهفر که مدیر گروه هستند و خانم دکتر سوسن سرخوش که جزو هیئت علمى دانشگاه هستند از جمله اساتید موفق مىباشند. براى کارگاه روش تحقیق کیفى نیز دکتر «نورما مورسزى» را از دانشگاه میشیگان آمریکا دعوت به همکارى کردیم.
ارزیابى شما از راهاندازى رشته و پیشرفت آن چیست؟
راهاندازى رشته در ایران از یک طرف جنبه بینالمللى داشت چرا که در اکثر دانشگاههاى علوم اجتماعى این رشته تدریس مىشود. اما علت دیگرش این بود که زنان ایران درگیر مشکلات سختى هستند و باید راهکارهایى براى این مشکلات اندیشیده شود و مسئولان برخورد علمى با مسائل زنان داشته باشند، پس خود زنان باید در مرحله اوّل آگاه شوند. خودآگاهى زنان نسبت به نقشهاى اجتماعى و روابط جنسیتى و تحولات آن لازم است.
مباحث جامعهشناسى در این رشته و مباحث زنانه و فمینیستى ضعیف است و بیشترین تمرکز روى خانواده است و بحث خانواده در درسهاى مختلف به شکلهاى متفاوت تکرار مىشود. دروس روش تحقیق هم محدود ارائه مىشود و تعریف درستى از آن وجود ندارد. در صورتى که دانشجوى این رشته باید روش تحقیق کیفى بخواند و روش تحقیق کمّى را هم بلد باشد. نظریه و روشها دو مسئله عمده کمبودهاى این رشته است که آنها را به آموزش عالى ارائه مىدهیم.
* * *
رشته مطالعات خانواده
رشته «مطالعات خانواده» در مقطع کارشناسى نیز یکى از رشتههاى جدید دانشگاهى است که در ارتباط با زنان و خانواده مىباشد. این رشته در سه دانشگاه الزهرا، دانشگاه آزاد واحد رودهن و دانشگاه تربیت معلم آذربایجان شرقى به دانشجویان عرضه مىشود.
خانواده با وجود اینکه کوچکترین نهاد اجتماعى است اما گستردهترین و اساسىترین سازمان اجتماعى نیز مىباشد که مىتواند زیربناى رشد و تعالى جامعه شود.
با توجه به آسیبها و مشکلاتى که نظام خانواده را تهدید مىکند، رشته «مطالعات خانواده» بر اساس طرح شوراى اجتماعى فرهنگى زنان، وابسته به شوراى عالى انقلاب فرهنگى در سال 1375 مورد تأیید شوراى عالى برنامهریزى وزارت علوم و تحقیقات و فناورى قرار گرفت و از همان سال به جذب دانشجو پرداخت.
این رشته که زیرگروه رشته علوم اجتماعى است در طول هشت ترم براى 18 واحد دروس عمومى، 44 واحد دروس اصلى و پایه، 63 واحد دروس تخصصى و 10 واحد دروس اختیارى برنامهریزى شده است. آسیبشناسى، روانشناسى اجتماعى، مددکارى، پویایى گروه، بهداشت روانى، جامعهشناسى خانواده، خانوادهدرمانى، اقتصاد خانواده، حقوق مدنى و حقوق عمومى، آمار و احتمال، روش تحقیق نظرى و عملى، دروس فقهى و تفسیرى مربوط به آیات قرآن کریم راجع به خانواده و زنان و حقوق متقابل زنان و مردان از جمله دروس این رشته است.
مطالعه خانواده از دیدگاه اسلامى، به عنوان بنیادىترین واحد اجتماع و منبع اصلى انتقال ارزشها و سنتهاى اجتماعى و مذهبى؛ مطالعات همهجانبه در ابعاد مذهبى، روانى، تربیتى، اجتماعى و حقوقى با تفکر اسلامى به شکل منظم؛ و بررسى ساخت و کارکرد خانواده در ابعاد وسیع فرهنگ اسلامى از جمله مواردى هستند که سعى شده است در این رشته دانشگاهى به آنها پرداخته شود.
فارغالتحصیلان این رشته مىتوانند به عنوان کارشناس حقوقى و اجتماعى در مراکز مشاوره در آموزش و پرورش و کانونهاى مشاوره خانواده و یا سازمان بهزیستى مشغول به کار شوند و در برطرف کردن معضلات خانوادهها از نظر تربیتى، فقهى، حقوقى، اجتماعى، روانى و فرهنگى تلاش کنند.
* * *
دکتر سوسن باستانى / مدیر گروه
خانم «سوسن باستانى»، دکتراى جامعهشناسى، رئیس دانشکده علوم اجتماعى دانشگاه الزهرا و مدیر گروه رشته مطالعات زنان در گرایش زن در خانواده و مطالعات خانواده، در مورد ارتباط با این دو رشته و انگیزه راهاندازى آنان و تعداد دانشجویان هر رشته مىگوید: هر دو رشته وابسته به علوم اجتماعى هستند. در رشته مطالعات خانواده، دانشجو در سه زمینه فقه و حقوق، روانشناسى و جامعهشناسى مطالعات گستردهاى دارد که مىتواند در نهایت توسط دانشجو با انتخاب رشته مطالعات زنان تکمیلتر شود. در بازنگرىهاى جدید قرار است ارتباط این دو رشته بیشتر شود. در رشته مطالعات زنان تا به حال 32 نفر پذیرش شدهاند. در رشته مطالعات خانواده هم سه دوره فارغالتحصیل داشتیم و در حال حاضر 160 دانشجو داریم.
خانواده به خاطر اهمیتى که دارد، به عنوان اصلىترین نهاد اجتماعى ایفا مىکند، از اینرو پس از انقلاب مسئولان به فکر افتادند رشتهاى خاص راهاندازى کنند و نیروهاى متخصص مسائل خانواده را تربیت نمایند. دانشجویان این رشته با زمینههاى اسلامى و حقوق خانواده آشنا مىشوند و از جنبههاى مختلفى نسبت به این نهاد اجتماعى شناخت نسبى پیدا مىکنند.
اما رشته مطالعات زنان به خاطر تغییرات داخلى و جهانى در مورد مسائل زنان راهاندازى شده است. قرار است دانشجو در این رشته با مسائل خاص زنان در ایران و دیگر کشورها همچنین دیدگاههاى متفاوت داخلى و خارجى آشنا شود.
این دو رشته چقدر اطلاعات تخصصى مربوط به زنان و خانواده را به دانشجو منتقل مىکند؟ میزان رضایت نسبى دانشجویان چقدر است؟
هنوز راه درازى در پیش داریم. به نظرم با توجه به محدودیتهایى که داشتهایم تا به حال موفق عمل کردهایم. سال گذشته همراه با اساتید دانشگاه تهران و دانشگاه علامه طباطبایى جلساتى گذاشته شد تا تجربیات گذشته بررسى شود و نیازهاى جدید به صورت اصولى مورد توجه قرار بگیرد. این بازنگرى در نهایت به شوراى طرح و برنامه دانشگاهها ارائه شد.
در کارشناسى مطالعات خانواده فکر نمىکنم انگیزهها به قوّت انگیزه انتخاب رشته مطالعات زنان در مقطع کارشناسى ارشد باشد. هر چند هنوز تجربه کافى نداریم و نمىدانیم با توجه به آموزشها و مشکلاتى که داشتهایم در مورد انگیزهها و اینکه این افراد در جامعه چه خواهند کرد، داشته باشیم. اما نکته مهم این است که دانشجوها اطلاعات کافى از این رشته ندارند، شاید دلیلش اطلاعرسانى ماست که دقیق نبوده است. در هر صورت مسئلهشناسى ابتدایى را باز کرده و دانشجویان را با مسائل زنان آشنا کردهایم و در اولین گامها هستیم تا حرکتى در سطح جامعه ایجاد شود. در ضمن این دانشگاه فصلنامهاى با عنوان «مطالعات زنان» منتشر مىکند که تا به حال پنج شماره از آن چاپ شده است.
امکانات آموزشى در این دانشگاه در مقایسه با دیگر دانشگاهها به چه صورتى است؟ مهمتر از همه ارتباط پژوهشکده زنان دانشگاه با این رشتهها به چه میزانى است؟
از آنجا که دانشگاه الزهرا اختصاص به زنان دارد، سپس با توجه به آنکه زیرمجموعه این دانشگاه هستیم و رشتههاى خاص زنان را داریم انتظار همکارى بیشترى از سوى مراکز مختلف مىرود تا هم به دانشجویان و هم تجهیز گروههاى آموزشى کمک شود. تا به حال کمکهایى در مورد پایاننامههاى دانشجویان از طریق مرکز امور مشارکت زنان داشتهایم، ولى در کل انتظار ما بیشتر است. فکر مىکنیم به خاطر زنانه بودن و در ارتباط بودن با مسائل زنان باید توجهات بیشترى به این دانشگاه بشود.
اما پژوهشکده زنان به صورت مستقل کار مىکند. هر چند هماهنگىهایى در جلسات پژوهشکده و گروهها وجود دارد، ولى همکارى و همفکرى فقط به برنامههاى کارگاههاى آموزشى و سمینارهاى علمى این رشتهها محدود مىشود، مثلاً بودجه تحقیقات خاصى براى این رشتهها وجود ندارد، ما هم خیلى وارد کارهاى پژوهشکده نمىشویم. کار ما آموزشى است و کار پژوهشکده، پژوهشى و در راستاى شیوههاى آموزشى ما نیست.
* * *
سخن پایانى
با توجه به پذیرشهاى مکرر و فارغالتحصیلى چندین دانشجو در این دو رشته تازهراهاندازى شده احساس مىشود هنوز مسئولان و بانیان تأسیس آن طور که لازم است نتوانستهاند به تمام اهداف آموزشى و تربیتى این دو رشته برسند. هنوز تا زمانى که دانشجویان بتوانند به آثار علمى و تحقیقات گسترده و تعمیق در اطلاعات پیشرفته برسند، فاصله بسیار داریم، فاصلهاى بیشتر نیز هست، یعنى جامعه به پذیرش این رشتهها در اجتماع و مسئولان به پذیرش زنان فارغالتحصیل در ادارات و سازمانها و مراکز آموزشى و مشاورهاى عادت کنند.
هدف ما از تهیه این گزارش، آشنایى با رشته خاص زنان و مراکزى بود که در این ارتباط فعالیت مىکنند و قصد دارند با توجه به اهداف خود، مسائل زنان را بررسى کنند. ضمن سپاسگزارى از کسانى که با ما همراهى کردند، ناگفته نماند خانم «ژاله شادىطلب»، مسئول مرکز مطالعات و تحقیقات زنان و گروه مطالعات زنان دعوت ما را براى مصاحبه قبول نکرد. خانمها دکتر «روشنفکر»، مدیر گروه مطالعات زنان در دانشگاه تربیت مدرس و «شهلا شرکت»، صاحب امتیاز و مدیرمسئول نشریه «زنان» و یکى از دانشجویان در حال فارغالتحصیلى این رشته از دانشگاه علامه طباطبایى، کسانى بودند که به علت مشغله کارى، فرصتى براى گفتگو در مورد این رشته به ما ندادند.