دختران زیتون
«تجلیل از دختران شهادتطلب در همایش دختران زیتون»
فریبا انیسى
«به دنیا مىآیند؛
با آرامش زندگى مىکنند؛
از آن خارج شده؛
و با خشم خداحافظى مىکنند.
ما مرگ را براى مرگ نمىخواهیم؛
مرگ براى ما سلاحى است که آن را جز در برابر سینه دشمن به کار نمىبریم.»
... سربندهاى قرمز «لا اله الا اللَّه» و «محمد رسول اللَّه» زینتبخش پیشانى دختران و پسران جوانى است که در سالن «سیدالشهدا» گرد هم آمدهاند تا در گردانهاى شهادتطلبان ثبت نام کنند. اولین بار بود که شعر «عروس نیزهها» را که در رثاى آیاتالاخرس سروده شده بود مىشنیدند. نخستین بار بود که چهره «دارین» را بر پرده سینما مشاهده مىکردند و چهره «نورا» دختر 15 ساله، کمسن و سالترین شهید عملیات استشهادى را ... اما آنها زود دریافتند که دارین، جنبش حماس را ترک کرد و به جنبش فتح پیوست تا دومین زن در عملیات استشهادى بعد از «وفا ادریس» باشد.
وصیتنامه شهیدان، رنجنامه خونین ملت است. «جسم و جان تنها سرمایهاى است که داریم، پس آنها را در راه خدا مىدهیم تا بمبهایى باشیم که صهیونیستها را مىسوزاند و افسانه قوم برگزیده را از بین مىبرد.»
«شارون بزدل بداند هر زن فلسطینى، ارتشى از استشهادیون را متولد خواهد کرد، اگر چه او همه تلاش خود را بکند تا در دلهاى مادران، مرگ بنشاند. بداند که نقش زن فلسطینى به گریه بر همسر و برادر و پدر ختم نمىشود بلکه ما با جسم خود به بمبهایى انسانى مبدل خواهیم گشت که در هر نقطه پراکنده مىشوند تا خیال واهى امنیت ملت (اسرائیل) را از بین ببرند.»
«چقدر آرزو کرده و در ذهنم تصور کرده بودم که روزى جسدم تبدیل به ترکشهایى شود که فرزندان صهیون را پاره پاره کند تا بتوانم شخصاً جمجمههاى آنها را بر دروازههاى جهنم بکوبم.»
«به خدا اگر استخوانهایم شکسته شود و اجزاى جسمم قطعه قطعه شده و از هم جدا گردد، نخواهند توانست دینم را از من بگیرند و پرچم آن را به زیر بکشند.»
«تا پیش از ضبط این نوار فکر نمىکردم بتوانم چیزى بگویم اما حالا مىخواهم بگویم که خوشحالى قلبم را پر کرده و در حال آماده شدن براى دیدار خداى خود هستم ... خدایا، من لقاى تو را دوست دارم، تو هم لقاى مرا دوست بدار.»
«با وجود آنکه دو کودک دارم که هر دو هدیه خداوندند و فقط خدا مىداند که چقدر دوستشان دارم، اما علاقهام به دیدار خدا بیشتر است ... از شما مىخواهم که به کودکانم ذکر و طاعت بیاموزید و در وجودشان بذر دین و ایمان بکارید ... این دو امانتهاى من هستند که در روز قیامت در باره آنان از شما خواهم پرسید.»
«در صورت امکان مدفنم در کنار قبور شهدا و صالحین باشد. قبرم را همسطح زمین قرار دهید و بلندش نکنید، برایم دعا کنید که خداوند این کارم را خالصاً براى خودش قرار دهد ... به خاطر خدا روى قبرم فقط بنویسید: شهید ریم صالح الریاشى.»
این کلمات، آشنا نیستند؟
به یاد مىآورید در اوج دفاع مقدس آنها را در چند وصیتنامه خوانده باشید! به یاد مىآورید که شهداى ما هم از همین جنس کلمات مىگفتند؟ کلماتى که نشانگر خلوص، صداقت و پاکى راهشان بود و اعتقاد به راه و مرامشان ... .
اما روز چهارشنبه روز دیگرى بود از بهار. دختران و پسران آمده بودند تا اعلام کنند براى ما فرقى ندارد ایران، فلسطین یا هر کجاى دیگر. هر جا که اسلام در خطر باشد آمادهایم جان خود را فدا کنیم.
آیتاللَّه نورى همدانى در پیام خود خطاب به حاضران اعلام کرد: «حکم شرعى عملیات استشهادى در مواردى که فاصله توان نظامى مسلمانان با دشمنانى که سرزمینهاى مسلمانان را غصب نمودهاند زیاد بوده و دفاع از طریق عملیات کلاسیک امکانپذیر نیست جایز و جهاد در راه خدا است.»
ابواسامه نماینده جنبش حماس در ایران، شهادت 11 شهادتطلب زن فلسطینى را تاج زرینى بر سر هر آزاده و آزادىخواهى در جهان دانست.
طبق آمار منتشره از 255 شهادتطلب فلسطینى 60% بدون سابقه امنیتى بودند، 40% داراى مدارک دانشگاهى بوده و 70% آنان بین 18 تا 22 سال داشتند.
آنها دوست داشتند زندگى کنند. «آیات» دوست داشت خبرنگار شود، مىخواست با «شادى ابولبن» ازدواج کند. آنها حتى نام فرزندشان را انتخاب کرده بودند. عندلیب، خواهرزادهاش را از «الحنین» تا خانه بغل کرده بود و به خواهرش گفت چرا نام او را عندلیب نمىگذارى؟ عندلیب عاشق بچه بود. هبه دانشجوى زبان انگلیسى بود و مىخواست مظلومیت مردمش را به همه بشناساند. «هنادى جرادات» نمىخواست مانند دیگر وکیلان در دادگاههایى حاضر شود که حق و عدالت در آن جایى ندارد بلکه به شیوهاى تمسک جست تا همه را وا دارد صدایش را بشنوند و آنچه را که در سینه دارد درک کنند، همان شیوهاى که باعث شد «آیات» بر صفحه تلویزیون ظاهر شود.
آنها براى جلب رضایت خداوند و انجام وصیت برادران و براى پاک کردن ننگ حاکمان سازشکار رفتند.
پیام همسر شهید دکتر رنتیسى که در ایام سالگرد شهادت او قرار داریم، همگان را منقلب کرد. او زنان را براى عمل به قوانین اسلامى تشویق کرد و زنان شهادتطلب را اسوههایى دانست که اثبات مىکنند زن هم مىتواند دوشادوش مرد، خود را در این راه فدا کند.
وى اضافه کرد: برخى براى «ریم الریاشى» اشک مىریزند که چرا فرزندان خود را رها کرد و به شهادت رسید. چرا وقتى فرزندان مادران فلسطینى را مىکشند اشک نمىریزند؟! این شعار ماست در مسیر جهاد. تنها دو انتخاب داریم: جهاد یا شهادت.
ایشان خطاب به همسر شهیدشان گفت: اى نور چشمان ما، اى ابامحمد، گرچه از دورىتان دلتنگ هستیم اما به شما اطمینان مىدهیم در راهتان باقى خواهیم ماند و تا رسیدن به آنچه شما آرزویش را داشتید محکم و مقاوم مىایستیم ... .
نماینده مردم تهران در مجلس شوراى اسلامى که تحت تأثیر فضاى روحانى مجلس قرار گرفته بود، بدون برنامه قبلى پشت تریبون رفت و گفت: شما حاضران، دوستدار شیرزنانى هستید که جان خود را در راه اسلام و قدس شریف فدا کردند. قطعاً با آنها محشور خواهید شد. خدایا، من هم در اینجا حضور پیدا کردم که بگویم اگر من از نزدیک با این زنان آشنا نبودم اما دوستدار کسانى هستم که آنها را دوست دارند.
مجتبى رحماندوست، جانباز و معاون رئیسجمهور در امور ایثارگران گفت: سلاح شهادتطلبى، لبخندى از نوع لبخند فاطمى همراه خود دارد ... همان لبخندى که حضرت فاطمه زهرا(س) در پاسخ خبر شهادت خود زمانى که پدر بزرگوارشان در بستر بیمارى است مىزند. سلاح شهادتطلبى هوشمند است، به قسمى که تعادل ایجاد رعب و تا دندان مسلح بودن دشمن را حفظ کرده است.
در این همایش از ایثارگر جبهههاى حق علیه باطل (که در جبهه مبارزه با رژیم شاه و مبارزه با رژیم صهیونیستى، نیز در دفاع از انقلاب اسلامى ایران همواره در خط مقدم قرار داشت) خانم مرضیه حدیدچى معروف به طاهره دباغ؛ نماینده پیشین مجلس شوراى اسلامى، فرمانده اسبق سپاه پاسداران همدان و استاد معارف اسلامى در دانشگاهها تجلیل شده؛ نیز از خانم «آمنه وهابزاده» جانباز شیمیایى تقدیر به عمل آمد. خانم طاهره دباغ از بستر بیمارى به همایش آمد تا ارادت خود را به شهدا نشان دهد.
طبق تصمیم صهیونیستى، خانه هر فرد شهادتطلب باید تخریب شود! برنامههاى دیگر همایش، نمایش فیلمِ مصاحبه با مادر دارین، مادر آیات و ... بر خرابههاى خانهشان بود؛ جایى که آنها اطاق دخترشان را نشان مىدادند. در فیلم دیده مىشد که مادران شهدا با هلهله و شادى با آنها دیدار مىکردند.
دکتر کوشکى پژوهشگر و فعال در زمینه مسائل فلسطین در حالى که مىگریست، گفت: این اشکها، اشک کوفیان است؛ پس از سخنرانى حضرت زینب(س) ... ما ادعاى شیعه بودن داریم اما سر شهیدِ زینب، باید سلاح باشد و من که مدعىام بسیجى روح خدا بودم باید بنشینم و حسرت بخورم!
ما که در جوار مزار حضرت امام رضا(ع) کوکاکولا - که صهیونیستى بودن آن محرز است - مىنوشیم چه مىکنیم؟ نکند ما اسلام آمریکایى شدهایم و خودمان خبر نداریم ... چرا نباید جوان ایرانى بداند گرگهاى ساواک با دختر 13 ساله خانم دباغ، به جرم اسلام و آزادىخواهى چه کردند ... چرا نسل امروز ما باید الگوهایش را از کسى دیگر بگیرد؟ ... و آن وقت «ریم الریاشى» با لبخند خود خاک خجالت را بر سر ما بریزد ... چرا نشستهایم تا به قول خود سوئیس اسلامى بسازیم و ژاپن اسلامى ...؟!
زنان و دختران ما به جاى اینکه سفیدبختى را از اینها یاد بگیرند، خوشبختى را در تفلون 50 پارچه مىبینند ...!
آیا هیچ فکر کردهاید به آن پنجاه زنى که مىگویند یاور امام زمان(ع) هستند؟!، چند زن در دانشگاههاى ما آن گونه پرورش مىیابند؟ ... این در حالى است که زمانى ما الگوى دیگران بودیم. پدر شهادتطلب على منیف اشمر وقتى براى دیدار پدر شهید حسین فهمیده رفت گفته بود: پسر من «على» شهادتطلبى را از حسین تو یاد گرفت.
در حاشیه مراسم:
1) برخى از حاضران از عدم تبلیغات براى جذب دانشگاهیان و دبیرستانىها در این مراسم گله داشتند.
2) برخى از افراد براى خرید به میدان هفت تیر آمده و به سبب کنجکاوى سرى به مراسم زده بودند. یکى از آنها گفت: از خودم خجالت مىکشم که دستاویز «انقلاب صورتى» شدهام که بى.بى.سى نوید آن را داده بود.
شایان ذکر است دکتر کوشکى در اشاره به رنگها و مدلهاى مانتو در تهران گفت: رادیو بى.بى.سى اعلام کرده است امسال در تهران انقلاب صورتى به راه انداختهایم.
3) حضور نمایندگان مجلس شوراى اسلامى، دبیرکل جمعیت زنان جمهورى اسلامى، دبیر شبکه ارتباطى سازمانهاى غیر دولتى زنان، معاونت بسیج خواهران، مشاور رئیسجمهور در امور زنان و برخى از فعالان امور زنان در همایش قابل تقدیر بود.
4) فضاى پاک و روحانى همایش که معطر به حضور شهداى زن بود، بهترین سپاسگزارى و تقدیرى است که مىتوان به برگزارکنندگان همایش «بنیاد شهید و امور ایثارگران، ستاد پاسداشت شهداى نهضت جهانى اسلام و جمعیت دفاع از ملت فلسطین» گفت.
5) بر خلاف برخى سایر همایشها، افراد تا پایان برنامه در مجلس حضور داشتند.
6) بازتاب همایش در رسانههاى خارجى نیز قابل توجه بود. یکى از خبرنگاران رسانههاى خارجى گفت: گرچه اجراى عملیات استشهادى به رغم ثبت نام جوانان ایرانى منوط به موافقت رهبر انقلاب اسلامى ایران است اما حضور آنها مىتواند نشانهاى باشد براى برحذر داشتن آمریکا از تهدید نظامى بر ضد ایران، زیرا مىتواند در مواقع لزوم به ابزار عملیات انتحارى علیه دشمنانش متوسل شود.