امکلثوم در کربلا
سیدحسن فاطمى
در حادثه عاشورا از شخصیتى به نام امکلثوم نام برده مىشود. خبرهاى فراوانى در مورد حضور او رسیده است؛ از جمله ابن نماى حلى(م645ق) مىنگارد:
خطبتْ أمکلثوم بنت علی(ع) من وراء کلة و قد غلب علیها البکاء؛ فقالت: یا أهل الکوفة، سوءة ما لکم خذلتم حسیناً و قتلتموه و سبیتم نساؤه ... .(1)
امکلثوم دختر امام على(ع) از پشت پرده هودج با گریه چنین خطبه خواند: اى اهل کوفه، بدا به حال شما! چرا حسین را کوچک شمردید و او را کشتید و زنانش را به اسارت گرفتید؟!
خطبه بالا را سید بن طاووس(م664ق) نیز از زبان امکلثوم نقل کرده است.(2) ابن اعثم(م314ق) مىنویسد:
... و أقبل الشمر بن ذیالجوشن - لعنه اللَّه - حتی وقف قریباً من خیمة النساء فقال لقومه: ادخلوا فاسلبوا بزیّهن. قال: فدخل القوم فأخذوا کل ما کان فی الخیمة حتی افضوا إلى قرط کان فی أذن أمکلثوم - رضی الله عنها - فأخذوه و خرموا أذنها؛(3)
شمر بن ذىالجوشن - لعنه اللَّه - آمد و نزدیک خیمه زنان ایستاد و به لشکرش گفت: داخل شوید و زینتهاى آنان را بگیرید. آنها نیز وارد شدند و هر چه در خیمه بود گرفتند حتى گوشواره امکلثوم را کشیدند و گوشش را پاره کردند!
همین مضمون را ابن شهر آشوب(م588ق) هم آورده است.(4)
از جمله مباحث مطرح در مورد امکلثومى که در واقعه عاشورا حضور داشته این است که او کیست؟ در این زمینه سه فرض قابل طرح است که آنها را مطرح و نتیجه تحقیق را عرضه مىکنیم.
در خور توجه است که در بررسى، به منابعى تمسک مىکنیم که بتوان به آنها به عنوان مرجع تاریخى استناد کرد و به کتابهایى که در قرون متأخر نوشته شده یا بىاعتبارى آنها روشن است، استناد نمىکنیم.
1. امکلثوم دختر فاطمه(س) غیر از زینب کبرى(س)
بر اساس اخبار متعدد، امام على(ع) از حضرت زهرا(س) دو دختر به نامهاى زینب و امکلثوم داشته است. بعضى از آنها را اینجا مىآوریم و برخى دیگر را ذیل فرض سوم ذکر مىکنیم:
- محمد بن اسحاق(م151ق):
ولدت فاطمة لعلی الحسن و الحسین و محسن، فذهب محسن صغیرا"، و ولدت له أمکلثوم و زینب؛(5)
فاطمه[س] براى على[ع] این فرزندان را به دنیا آورد: حسن و حسین و محسن - که در کوچکى از دنیا رفت - و امکلثوم و زینب.
- محمد بن سعد(م230ق):
قال محمد بن عمر: و ولدت فاطمة لعلی الحسن و الحسین و أمکلثوم و زینب؛(6)
محمد بن عمر مىگوید: فاطمه براى على، حسن و حسین و امکلثوم و زینب را به دنیا آورد.
- محمد بن سلیمان کوفى (زنده در 300ق):
وزنت [فاطمة] بنت رسولالله(ص) شعر حسن و حسین و زینب و أمکلثوم فتصدّقت بزنته فضّة؛(7)
حضرت فاطمه[س] موى حسن و حسین و زینب و امکلثوم را وزن کرد و هموزن آن را نقره داد.
- محمد بن احمد دولابى(م310ق):
و أما فاطمة بنت رسولالله(ص) فتزوجها علی بن أبیطالب فولدت له الحسن الأکبر و الحسین و هو المقتول بالعراق بالطف و زینب و أمکلثوم فهؤلاء ما ولدت فاطمة بنت رسولالله(ص) من علی بن أبیطالب؛(8)
على بن ابىطالب[ع] با حضرت فاطمه[س ]ازدواج کرد و حاصل این ازدواج حسن اکبر و حسین - که در عراق در سرزمین طف کشته شد - و زینب و امکلثوم است. اینها کسانى هستند که حضرت فاطمه[س] از على[ع] به دنیا آورد.
- شیخ صدوق (م381ق):
قلتُ لأبیعبدالله(ع): هل قال رسولالله(ص): إن فاطمة أحصنت فرجها فحرّم الله ذریتها على النار؟ قال: نعم، عنى بذلک الحسن و الحسین و زینب و أمکلثوم؛(9)
راوى مىگوید: به امام صادق(ع) عرض کردم: آیا پیامبر(ص) فرمود: فاطمه پاک است، پس خداوند آتش را بر ذریّه او حرام کرده است؟ امام(ع) فرمود: بله، مراد پیامبر(ص) از این سخن، حسن و حسین و زینب و امکلثوم است.
- شیخ صدوق به نقل از حماد بن عثمان:
قلت لأبیعبدالله(ع): جعلتُ فداک، ما معنى قول رسولالله(ص): إنّ فاطمة أحصنتْ فرجَها فحرّم الله ذرّیّتها على النار؟ فقال: المعتقون من النار هم ولد بطنها: الحسن و الحسین و زینب و أمکلثوم؛(10)
به امام صادق(ع) عرض کردم: فدایت گردم، معناى این سخن پیامبر(ص) چیست که فرمود: فاطمه پاک است، پس خداوند آتش را بر ذرّیّه او حرام کرد؟ امام(ع) جواب داد: رهاشدگان از آتش فرزندان او هستند: حسن و حسین و زینب و امکلثوم.
از این اخبار به ضمیمه خبرهاى دیگرى که در ادامه مىآیند و نشان مىدهند زینب و امکلثوم دو نفر بودهاند، به دست مىآید امکلثوم حاضر در کربلا دختر دوم حضرت زهرا(س) مىباشد.
اشکال: بر اساس اخبار رسیده، امکلثومى که مادرش حضرت زهرا(س) است در زمان حیات امام حسن(ع) از دنیا رفت؛ زیرا حضرت در نماز بر او شرکت داشت. بنابر این نمىتواند در کربلا حضور داشته باشد. بعضى اخبار در این زمینه عبارتند از:
- محمد بن سعد از قول عبدالله بهى:
شهدتُ ابن عمر صلى على أمکلثوم و زید بن عمر بن الخطاب فجعل زیداً فى ما یلی الإمام و شهد ذلک حسن و حسین؛(11)
حاضر بودم که ابن عمر بر امکلثوم و زید بن عمر بن خطاب نماز خواند و زید به طرف امام جماعت گذارده شد و حسن و حسین[ع ]در نماز شرکت داشتند.
- محمد بن سعد:
إنه (ابن عمر) صلى على أمکلثوم بنت علی و ابنها زید و جعله مما یلیه و کبّر علیهما أربعاً... و خلفه الحسن و الحسین ابنا علی و ... ؛(12)
ابن عمر بر امکلثوم دختر على[ع ]و فرزندش زید نماز خواند و زید را در طرف امام جماعت گذاردند و چهار بار بر او تکبیر گفت ... و پشت سر او حسن و حسین فرزندان على[ع] در نماز شرکت داشتند.
- ابن ابى شیبه(م235ق) از قول عمار:
شهدت أمکلثوم و زید بن عمر ماتا فی ساعة واحدة فأخرجوهما فصلى علیهما سعید بن العاص فجعل زیداً مما یلیه و جعل أمکلثوم بین یدی زید و فی الناس یومئذ ناس من أصحاب النبی(ص) و الحسن و الحسین فی الجنازة؛(13)
شاهد بودم که امکلثوم و زید بن عمر در یک ساعت از دنیا رفتند و آنان را بیرون برده، سعید بن عاص بر آن دو نماز خواند و زید را در طرف امام گذاشتند و امکلثوم در مقابل زید بود. میان مردم عدهاى از اصحاب پیامبر(ص) و حسن و حسین بودند.
- بخارى(م256ق):
توفی زید بن عمر و أمکلثوم فقدّموا عبدالله بن عمر و خلفه الحسن و الحسین؛(14)
زید بن عمر و امکلثوم از دنیا رفتند وعبداللَّه بن عمر را براى نماز، جلو قرار دادند و پشت سر او حسن و حسین[ع] بودند.
- بخارى از قول عبداللَّه بهى:
شهدت أمکلثوم و زید بن عمر بن الخطاب صلى علیهما ابن عمر و شهد ذلک الحسن والحسین؛(15)
حضور داشتم که ابن عمر بر امکلثوم و زید بن عمر بن خطاب نماز خواند و حسن و حسین در نماز شرکت داشتند.
- محمد بن احمد دولابى:
إن أمکلثوم بنت علی و زید بن عمر ماتا فکُفّنا و صلى علیهما سعید بن العاص و خلفه الحسن و الحسین و أبوهریرة؛(16)
امکلثوم دختر على[ع] و زید بن عمر از دنیا رفتند و تکفین شدند. سعید بن عاص بر آنها نماز خواند و پشت سر او حسن و حسین و ابوهریره بودند.
- شیخ طوسى(م460ق):
أخرجت جنازة أمکلثوم بنت علی(ع) و ابنها زید بن عمر و فی الجنازة الحسن(ع) و الحسین(ع) و عبدالله بن عمر و... ؛(17)
جنازه امکلثوم دختر على(ع) و پسرش زید بن عمر بیرون برده شد و پشت سر جنازه، حسن(ع) و حسین(ع) و عبداللَّه بن عمر و ... بودند.
از این اخبار به دست نمىآید که مادر این امکلثوم، حضرت فاطمه(س) است؛ اما از خبرهاى فراوان دیگر این امر به دست مىآید.(18) در اینجا به ذکر بعضى از اخبار بسنده مىکنیم:
- محمد بن سعد:
أمکلثوم بنت علی بن أبیطالب بن عبد المطلب بن هاشم بن عبد مناف بن قصی و أمها فاطمة بنت رسولالله و أمها خدیجة بنت خویلد بن أسد بن عبد العزى بن قصی تزوّجها عمر بن الخطاب؛(19)
امکلثوم دختر على بن ابىطالب(ع) ... و مادرش فاطمه(س) دختر رسول خدا(ص) و مادر او خدیجه دختر خویلد ... است که عمر بن خطاب با او ازدواج کرد.
- مالک بن انس:
... وضعت جنازة أمکلثوم بنت علی بن أبیطالب من فاطمة بنت رسولالله - صلى الله علیه و سلم - و هی امرأة عمر بن الخطاب؛(20)
جنازه امکلثوم دختر على بن ابىطالب[ع ]از فاطمه(س) بر زمین گذاشته شد و او همسر عمر بود.
- ابن شهر آشوب:
فولد من فاطمة(ع): الحسن و الحسین و المحسن سقط و زینب الکبرى و أمکلثوم الکبرى تزوجها عمر؛(21)
فرزندان فاطمه(ع) عبارتند از: حسن و حسین و محسن - که سقط شد - و زینب کبرى و امکلثوم کبرى که عمر با او ازدواج کرد.
- محمد بن احمد دولابى(م310ق):
تزوّج علی بن أبیطالب فاطمة بنت رسولالله(ص) فولدت له حسناً و حسیناً و زینب و أمکلثوم و رقیة فماتت رقیة و لمتبلغ. و أما زینب فکانت عند عبدالله بن جعفر بن أبیطالب و أما أمکلثوم فکانت عند عمر بن الخطاب؛(22)
على بن ابىطالب[ع] با فاطمه[س ]ازدواج کرد و ثمره این ازدواج، حسن و حسین و زینب و امکلثوم و رقیه بود. رقیه پیش از بلوغ از دنیا رفت. زینب همسر عبداللَّه بن جعفر بن ابىطالب و امکلثوم همسر عمر بن خطاب بود.
- محمد بن حبان(م354ق):
تزوج عمر أمکلثوم بنت علی بن أبیطالب و هی من فاطمة؛(23)
عمر با امکلثوم دخترعلى[ع ]ازدواج کرد و مادر او فاطمه بود.
- بلاذرى(م279ق):
ولد علی بن ابیطالب الحسن و الحسین و محسن درج صغیراً و زینب الکبرى تزوجها عبدالله بن جعفر بن ابیطالب فولدت له و أمکلثوم الکبرى تزوجها عمر بن الخطاب و أمهم فاطمة بنت رسولالله - صلى الله علیه و سلم؛(24)
فرزندان على بن ابىطالب[ع ]عبارتند از: حسن و حسین و محسن - که در کوچکى از دنیا رفت - و زینب کبرى - که عبداللَّه بن جعفر با او ازدواج کرد و از او فرزنددار شد - و امکلثوم کبرى - که عمر با او ازدواج کرد - مادر همه اینها فاطمه(س) است.
- طبرى(م310ق):
تزوج عمر بن الخطاب أمکلثوم ابنة علی بن أبیطالب و هی ابنة فاطمة بنت رسولالله - صلى الله علیه و سلم؛(25)
عمر با امکلثوم دختر على[ع] و فاطمه[س ]ازدواج کرد.
- قطیعى:
إن عمر بن الخطاب خطب إلى علی بن أبیطالب أمکلثوم فاعتلّ علیه بصغرها فقال: إنی لمأرد الباه و لکنی سمعت رسولاللَّه - صلى الله علیه و سلم - یقول: کل سبب و نسب منقطع یوم القیامة ماخلا سببی و نسبی کل ولد أب فإن عصبتهم لأبیهم ماخلا ولد فاطمة فإنی أنا أبوهم و عصبتهم؛(26)
عمر براى خواستگارى از امکلثوم نزد امام على[ع] رفت. امام[ع] عذر آورد که او کوچک است. عمر گفت: من براى شهوت نمىخواهم ازدواج کنم؛ بلکه از رسول خدا(ص) شنیدم که در قیامت همه سبب و نسبها قطع مىشود غیر از سبب و نسب من. رگ و ریشه هر کسى از طریق پدرش است؛ به جز فرزندان فاطمه که من پدرشان هستم.
در اخبار متعدد دیگر نام مادر امکلثوم ذکر نشده؛ اما عمر هدف خود از ازدواج را اینگونه ذکر کرده که مىخواهد نسلى از پیامبر(ص) داشته باشد.(27) روشن است که خواسته عمر زمانى تحقق مىیابد که با فرزند حضرت زهرا(س) ازدواج کند.
2. امکلثوم کنیه زینب کبرى(س)
برخى بر این باورند امکلثومى که در واقعه عاشورا از او نام مىبرند، در واقع زینب کبرى است و به عبارت دیگر امکلثوم کنیه زینب کبرى است.(28) گویا دلیلشان این است امکلثومى که مادرش حضرت زهرا(س) است پیش از واقعه عاشورا از دنیا رفت. از سوى دیگر بعضى خبرها در مورد حضرت زینب در مورد امکلثوم هم نقل شده و بر عکس. چند نمونه را مرور مىکنیم:
أ) بر اساس منابع متعدد، وقتى دشمنان تصمیم گرفتند امام سجاد(ع) را به شهادت برسانند، زینب کبرى خود را روى حضرت انداخت و اظهار داشت: «اگر بناست کشته شود، پیش از او من را بکشید.» زینب کبرى به این صورت از شهادت امام(ع) جلوگیرى کرد.(29)
اما اسفراینى در نورالعین، صفحه 53 همین قضیه را به امکلثوم نسبت داده است.
ب) طبرى:
لما دخل برأس حسین و صبیانه و أخواته و نسائه علی عبیدالله بن زیاد لبستْ زینب ابنة فاطمة أرذل ثیابها و تنکرت و حف بها إماؤها فلما دخلت جلست فقال عبیدالله ابن زیاد: من هذه الجالسة؟ فلم تکلمه فقال ذلک ثلاثا کل ذلک لا تکلمه فقال بعض إمائها: هذه زینب ابنة فاطمة. قال فقال لها عبیدالله: الحمد لله الذی فضحکم و قتلکم و أکذب أحدوثتکم. فقالت: الحمد لله الذی أکرمنا بمحمد - صلى الله علیه وسلم - و طهّرنا تطهیراً لا کما تقول أنت؛ إنما یفتضح الفاسق و یکذب الفاجر ... ؛(30)
هنگامى که سر مبارک امام حسین[ع] و فرزندان و خواهران و زنان اهل بیت حضرت را بر عبیداللَّه بن زیاد وارد کردند، زینب دختر فاطمه[س ]کهنهترین لباسش را پوشید و ناشناس وارد شد و میان کنیزانش نشست. عبیداللَّه پرسید: این زن کیست؟ زینب کبرى جواب نداد. تا سه بار این سؤال را تکرار کرد اما حضرت جوابى نداد. یکى از کنیزان گفت: او زینب دختر فاطمه[س ]است. عبیداللَّه خطاب به حضرت گفت: سپاس خدایى را که شما را رسوا کرد و کشت و بدعتهایتان را باطل کرد. زینب کبرى فرمود: سپاس خدایى را که ما را به محمد(ص) گرامى داشت و ما را پاک گرداند، نه آن گونه که تو مىگویى؛ همانا فاسق رسوا مىشود و فاجر تکذیب مىگردد.
همین مضمون در منابع متعدد دیگر در مورد زینب کبرى نقل شده اما(31) در نورالعین، صفحه 57 این قضیه به امکلثوم نسبت داده شده است.
ج) ابن نماى حلى(م645ق):
خطبت أمکلثوم بنت علی(ع) من وراء کلة وقد غلب علیها البکاء فقالت: یا أهل الکوفة، سوءة ما لکم خذلتم حسیناً وقتلتموه وسبیتم نساءه ... ثم قالت:
قتلتم أخی صبراً فویل لأمکم
ستجزون ناراً حرّها یتوقد(32)
امکلثوم دختر امام على(ع) از پشت پرده هودج با گریه چنین خطبه خواند: اى اهل کوفه، بدا به حال شما! چرا حسین را کوچک شمردید و او را کشتید و زنانش را به اسارت گرفتید؟!
[سپس این شعر را خواند:]
برادرم را با زجر کشتید؛ واى به مادرانتان. به زودى در آتشى که شعلههایش زبانه مىکشد مجازات مىشوید.
ابن طاووس نیز این خطبه را از امکلثوم نقل کرده(33) اما محمدعلى قراچهداغى تبریزى(م1310ق) این خطبه را به حضرت زینب(س) نسبت داده است.
د) طبرسى(م560ق) آورده است که وقتى اسیران به کوفه رسیدند، حضرت زینب پس از دعوت مردم به سکوت، فرمود:
أما بعد یا أهل الکوفة، یا أهل الختل و الغدر و الخذل و المکر، ألا فلارقأت العبرة ... ؛(34)
اى اهل کوفه، اى اهل مکر و حیله، اشکهایتان خشک نشود.
ابن طیفور(م380ق) نوشته است که امکلثوم پس از ساکت کردن مردم این سخن را فرمود.(35)
اشکال: ایراداتى بر این دیدگاه وارد است:
اوّلاً، اخبار متعدد نشان مىدهند که نه تنها امکلثوم در کربلا حضور داشته، بلکه این کنیه نمىتواند براى زینب کبرى(س) باشد. به عبارت دیگر امکلثوم و زینب دو نفر بودهاند؛ زیرا از هر دو در یک رخداد سخن گفتهاند:
- دینورى(م282ق):
مضى الحسین - رضی الله عنه - أیضاً نحو مکة و معه أختاه: أمکلثوم و زینب و ولد أخیه و ... ؛(36)
حسین(رض) با همراهى خواهرانش امکلثوم و زینب و فرزندان برادرش به طرف مکه حرکت کرد.
- ابوالفرج اصفهانى(م356ق) هنگام شمارش اسرا:
... و زینب العقیلة و أمکلثوم بنت علی بن ابیطالب و سکینة بنت الحسین ... ؛(37)
- امام حسین(ع) پس از رسیدن به سرزمین کربلا، ابیاتى را خواند که چنین آغاز مىشوند:
یا دهر أف لک من خلیل
کم لک بالإشراق و الأصیل
ابن اعثم پس از آن نوشته است:
و سمعتُ ذلک أخت الحسین زینب و أمکلثوم فقالتا: یا أخی هذا کلام مَن أیقن بالقتل. فقال: نعم یا أختاه. فقالت زینب: واثکلتاه! لیتَ الموت أعدمنی الحیاة ... و جعلتْ أمکلثوم تنادی: واجدّاه! واأبی علیاه! واأماه واحسناه! واحسیناه! ... ؛(38)
این شعر را خواهران حسین، زینب و امکلثوم شنیدند و گفتند: اى برادر، این سخن کسى است که یقین به کشته شدن دارد. امام[ع] فرمود: بله، خواهرانم. زینب فرمود: اى واى، کاش مرگ مرا از بین مىبرد ... و امکلثوم ندا داد: وا جدّا، اى پدرم على، اى مادرم، اى حسن، اى حسین ... .
سید بن طاووس نیز پس از شعر مذکور، از قول راوى مىنویسد:
فسمعتْ زینب بنت فاطمة(ع) ذلک؛ فقالت: یا أخی، هذا کلام من أیقن بالقتل. فقال(ع): نعم یا أختاه. فقالت زینب: واثکلتاه ینعی الحسین(ع) إلى نفسه.
قال: فبکى النسوة و لطمن الخدود و شققن الجیوب و جعلتْ أمکلثوم تنادی: وامحمداه، واعلیّاه، واأماه، واأخاه، واحسیناه ... ثم قال [الحسین: ]یا أختاه یا أمکلثوم و أنت یا زینب و أنت یا فاطمة ... ؛(39)
زینب این شعر را شنید و عرض کرد: اى برادر، این سخن، کلام کسى است که یقین به کشته شدن دارد. امام(ع) فرمود: بله، خواهرم. زینب گفت: اى واى، حسین از مرگش خبر مىدهد!
زنان گریستند و به صورتهایشان زدند و گریبان دریدند. امکلثوم هم ندا داد: اى محمد، اى على، اى مادر، اى برادر، اى حسین ... سپس امام(ع) فرمود: خواهرانم، اى امکلثوم، اى زینب، اى فاطمه ... .
دوم، بعید است کنیه حضرت زینب(س) امکلثوم باشد؛(40) زیرا امام على(ع) از حضرت فاطمه(س) دو دختر به نامهاى زینب و امکلثوم کبرى داشته، از همسر دیگر دخترى به نام امکلثوم صغرى داشته است (متن اخبار در ادامه مىآید.) اگر کنیه زینب کبرى، «امکلثوم» بود، کنیه خواهر کوچکتر «کبرى» نمىشد و موصوف به «وسطى» مىشد.
نصى نداریم که «امکلثوم» کنیه حضرت زینب است و ظاهراً چنین ادعایى استنباط و برداشت برخى محققان از مجموع اخبار است.(41) بنا به نقلى کنیه زینب کبرى "امحسن" بوده است.(42)
سوم، نقل وقایع مربوط به زینب کبرى در مورد امکلثوم و برعکس، در کتابهاى متأخر و در منابع غیر قابل اعتماد، صورت گرفته؛ چنان که دو دلیل اوّلى که ذکر شد، اشتباه از کتاب نورالعین اسفراینى است که کتابى غیر قابل اعتماد است و بر خلاف منابع متعدد کهن و قابل اعتماد نوشته شده است. در مورد شاهد سوم هم قراچهداغى (م1310ق) از علماى قرن چهاردهم است و نمىتوان به گفته او اعتماد کرد.
البته شاهد چهارم قابل توجه است؛ اما در منابعى که بتوان آنها را به عنوان منبع تاریخى به حساب آورد، چنین امرى بسیار نادر است و بعید نیست بتوان این مورد و مورد مشابه آن را - اگر یافت شود - حمل بر اشتباه کرد.
3. امکلثوم دختر امام على(ع) از غیر حضرت فاطمه(س)
أ) شواهد زیادى دلالت مىکنند علاوه بر اینکه امام از حضرت فاطمه(س) دو دختر به نامهاى زینب و امکلثوم کبرى داشته، از کنیزى که نام او معلوم نیست، دخترى نیز به نام امکلثوم صغرى داشته است. برخى نقلها عبارتند از:
- محمد بن سعد(م230ق):
کان له من الولد: الحسن و الحسین و زینب الکبرى و أمکلثوم الکبرى و أمهم فاطمة بنت رسولالله(ص) ... و رملة الصغرى و أمکلثوم الصغرى و ... ؛(43)
فرزندان على(ع) عبارتند از: حسن و حسین و زینب کبرى و امکلثوم کبرى که مادر آنها فاطمه دختر رسول خدا(ص) است. فرزندان دیگر رمله صغرى و امکلثوم صغرى و ... هستند.
- بلاذرى:
ولد علی بن أبیطالب: الحسن و الحسین و محسن درج صغیراً و زینب الکبرى تزوجها عبدالله بن جعفر بن أبیطالب فولدت له و أمکلثوم الکبرى تزوجها عمر بن خطاب و أمهم فاطمة بنت رسولالله(ص) ... و رملة الصغرى و أمکلثوم الصغرى ... ؛(44)
فرزندان امام على[ع] عبارتند از: حسن و حسین و محسن - که در کوچکى از دنیا رفت - و زینب کبرى - که عبداللَّه بن جعفر بن ابىطالب با او ازدواج کرد و از او فرزنددار شد - و امکلثوم کبرى - که عمر با او ازدواج کرد - مادر همه اینها فاطمه(س) است ... و رمله صغرى و امکلثوم صغرى ... ؛
- محمد بن سلیمان کوفى:
ولد لعلی بن أبیطالب: الحسن و الحسین و زینب و أمکلثوم أمهم فاطمة بنت رسولالله(ص) ... و زینب الصغرى و نفیسة و أمکلثوم الصغرى و ... ؛(45)
- طبرى:
و کان لها (فاطمة) منه من الولد: الحسن و الحسین و یذکر أنه کان لها منه ابن آخر یسمى محسناً توفی صغیراً و زینب الکبرى و أمکلثوم الکبرى ... و کان له بنات من أمهات شتى لمیسمّ لنا أسماء أمهاتهن منهن ... و رملة الصغرى و أمکلثوم الصغرى ... ؛(46)
فرزندان فاطمه[س] از امام على[ع ]عبارتند از: حسن و حسین و مىگویند که پسر دیگرى به نام محسن داشته که در کوچکى از دنیا رفته است و زینب کبرى و امکلثوم کبرى ... امام على[ع] دختران دیگرى از زنان متعدد داشته که نام مادرانشان معلوم نیست. از جمله آنها رمله صغرى و امکلثوم صغرى هستند.
- محمد بن حبان:
کان لعلی بن أبیطالب خمسة و عشرون ولداً. من الولد الحسن و الحسین و محسن و أمکلثوم الکبرى و زینب الکبرى و هؤلاء الخمسة من فاطمة بنت رسولالله(ص) و کان له من غیرها محمد بن علی و عبیدالله و عمر و ابوبکر و یحیى و جعفر و العباس و عبدالله و رقیة و رملة و أمالحسن و أمکلثوم الصغرى و ... ؛(47)
على بن ابىطالب[ع] 25 فرزند داشت. از جمله آنها عبارتند از: حسن و حسین و محسن و امکلثوم کبرى و زینب کبرى. مادر این پنج نفر فاطمه[س ]است. فرزندان وى از غیر فاطمه[س] عبارتند از: محمد بن على و عبیداللَّه و عمر و ابوبکر و یحیى و جعفر و عباس و عبداللَّه و رقیه و رمله و امحسن و امکلثوم صغرى و ... . - ابن اثیر:
أول زوجة تزوجها فاطمة بنت رسولالله(ص) ... و کان له منها ... زینب الصغرى و أمکلثوم الکبرى ... و کان له بنات من أمهات شتى لمیذکرن لنا، منهن ... أمکلثوم الصغرى؛(48)
اولین کسى که امام على[ع] با او ازدواج کرد فاطمه[س] بود و از او زینب صغرى و امکلثوم کبرى و ... را دارد. امام على[ع] از زنان متعدد که نامشان براى ما معلوم نیست امکلثوم صغرى و ... را دارد.
ب) در منابع مربوط به عاشورا، اشارهاى به نام مادر امکلثوم نشده و از آنها همینقدر استفاده مىشود که خواهر امام حسین(ع) بوده است.
ج) بنا به نقلى مسلم بن عقیل با دو دختر امیرالمؤمنین(ع) که نامشان رقیه بوده ازدواج کرد.(49) ابن عنبه، همسر مسلم بن عقیل را امکلثوم دختر امام على(ع) معرفى کرده،(50) بنابراین احتمال دارد کنیه رقیه «امکلثوم» بوده است.
از مطالعه مجموع مطالب تاریخى به نظر مىرسد امکلثومى که در کربلا حضور داشته همان امکلثوم صغرى یا رقیه است. او از همسر دیگر امام على(ع) غیر از حضرت زهرا(س) است. اما وقتى از امکلثوم به عنوان دختر امام على(ع) نام برده مىشود، شخصى به ذهن تبادر مىکند که مادرش حضرت فاطمه(س) است. تبادر زمانى بیشتر مىشود که افراد کمدقت او را به عنوان شخصیتى نقشآفرین مطرح مىکنند.
نتیجه:
أ) خواهر امام حسین(ع) به نام امکلثوم در کربلا حضور داشته و او غیر از زینب کبرى است.
ب) امام على(ع) از حضرت زهرا(س) دخترى به نام امکلثوم کبرى و از همسر دیگر امکلثوم صغرى داشته است.
ج) امکلثوم کبرى در زمان حیات امام حسن(ع) از دنیا رفت.
د) به خبرى دست نیافتیم که نام مادر امکلثوم حاضر در کربلا را مشخص کند. ظاهراً این امکلثوم از همسر دیگر امام على(ع) غیر از حضرت زهرا(س) است. احتمال دارد امکلثوم صغرى باشد که مادرش کنیز بوده است و شاید همان رقیه همسر مسلم بن عقیل باشد.
پىنوشتها: -
1) مثیر الاحزان، ص 68 - 69.
2) اللهوف، ص91.
3) الفتوح، ج5، ص120.
4) مناقب آل ابىطالب، ج4، ص112.
5) سیرة ابن اسحاق، ص231.
6) طبقات کبرى، ج8، ص26.
7) مناقب امیرالمؤمنین(ع)، ج2، ص272.
8) الذرّیة الطاهره، ص62.
9) معانى الاخبار، ص106.
10) همان، ص106 - 107.
11) الطبقات الکبرى، ج8، ص464.
12) همان.
13) مصنّف، ج3، ص197.
14) تاریخ صغیر، ص128.
15) همان.
16) الذریة الطاهرة النبویه، ص164.
17) خلاف، ج1، ص722 و 723.
18) با توجه به اینکه اخبار این قسمت حکایت از ازدواج امکلثوم با عمر دارد، شایان ذکر است که در این زمینه اختلافات و مباحث مهمى وجود دارد که در مقام بحث آن نیستیم. کتابهاى مستقلى در این باره نوشته شده است و به همین مقدار بسنده مىکنیم که نگارنده قاموس الرجال، روایات شیعه در مورد این ازدواج را متواتر دانسته است.(ر.ک: قاموس الرجال، ج12، ص216)
به نظر مىرسد ازدواج امکلثوم با عمر قابل انکارنیست؛ اما از اخبار به دست مىآید امام على(ع) تمایل قلبى به چنین وصلتى نداشت و در ابتدا با این امر مخالفت کرد اما عمر با سماجتها و تهدیدهایى که کرد، موفق به این وصلت شد. وقتى عمر مرد، بلافاصله امام على(ع) دست دخترش را گرفت و به خانه برد.
19) طبقات کبرى، ج8 ، ص463.
20) المدونة الکبرى، ج1، ص182.
21) مناقب آل ابىطالب، ج3، ص89.
22) الذریة الطاهرة النبویه، ص92.
23) الثقات، ج2، ص216.
24) انساب الاشراف، ص189.
25) تاریخ طبرى، ج3، ص168.
26) فضائل الصحابه، ج2، ص626.
27) مصنف عبدالرزاق، ج6، ص164؛ شرح الاخبار، ج2، ص507؛ سنن بیهقى، ج7، ص64 و 114؛ معجم اوسط، ج6، ص357؛ ذریه طاهره، ص115.
28) مقتل الحسین، عبدالرزاق مقرم، ص316.
29) طبقات کبرى، ج5، ص390 و 480؛ انساب الاشراف، ج3، ص412؛ تاریخ طبرى، ج4، ص293؛ مقاتل الطالبیین، ص80؛ لهوف، ص202؛ تذکرة الخواص، ص258؛ شرح الاخبار، ج3، ص156.
30) تاریخ طبرى، ج4، ص349.
31) ارشاد، ج2، ص115؛ مثیر الاحزان، ص70 - 71؛ البدایه و النهایه، ج8، ص210؛ مقتل الحسین ابومخنف، ص215،؛ لهوف، ص93 - 94.
32) مثیر الاحزان، ص68 - 69.
33) لهوف، ص91.
34) احتجاج، ج2، ص109؛ ر.ک: مناقب ابن شهر آشوب، ج3، ص261.
35) بلاغات النساء، ص24.
36) الاخبار الطوال، ص228.
37) مقاتل الطالبیین، ص79.
38) الفتوح، ج5، ص84.
39) اللهوف، ص40 - 50.
40) سید محسن امین بر این باور است که کنیه زینب کبرى "امکلثوم" نیست. (اعیان الشیعه، ج7، ص141)
41) سابقى تلاش زیادى کرده است تا نشان دهد «امکلثوم» کنیه حضرت زینب است؛ اما نصى را نشان نداده است. (پژوهشى پیرامون بارگاه حضرت زینب، ص149 - 166)
42) المجدى، ص18.
43) طبقات کبرى، ج3، ص19 - 20.
44) انساب الاشراف، ج2، ص411 - 414.
45) مناقب امیرالمؤمنین(ع)، ج2، ص 48 - 50.
46) تاریخ طبرى، ج4، ص118 - 119.
47) الثقات، ج2، ص304.
48) الکامل فى التاریخ، ج2، ص440 - 441.
49) محبّر، ص56.
50) عمدة الطالب، ص32.