غرفههاى زنان کجاست؟
نگاهى به سیزدهمین نمایشگاه مطبوعات کشور
نفیسه محمدى
سیزدهمین نمایشگاه مطبوعات همزمان با آغاز نمایشگاه بینالمللى کتاب شروع به کار کرد. هفتهنامهها، مجلات و روزنامههاى بسیارى تلاش و همت خود را براى پیشرفت و تعالى فکر به معرض تماشا گذاشتند و مانند سالهاى پیش، سالنهاى مخصوص مطبوعات پر از بازدیدکنندگانى بود که براى آگاهى بیشتر و شاید هم براى تفریح به نمایشگاه آمده بودند. از آنجایى که فرهنگ و آگاهىهاى مردم در دنیاى امروز تحت تأثیر فناورى شتابان و متحول اطلاعرسانى است، نقش مطبوعات هم نقشى انکارناشدنى و قابل اهمیت است؛ چه همین مطبوعات هستند که در زمانى کم بهترین اطلاعات را به خوانندگان مىرسانند و آگاهى آنان را در شناخت حوادث و رویدادهاى فرهنگى، سیاسى - اجتماعى و ... بیشتر مىکنند. حمایت از مطبوعات براى پیشرفت و قدم گذاشتن به دنیاى فناورى و امروزى امرى است که نیاز به توجه بیشترى دارد، نمایشگاه مطبوعات هم مىتواند نقش اثربخشى در رسیدن به این اهداف باشد.
صرف نظر از همه مزایایى که در باره برپایى نمایشگاه مطبوعات برشمردیم، معایب این کار فرهنگى را هم نمىتوان نادیده گرفت؛ معایبى که از همان روزهاى اولِ برپایى نمایشگاه به چشم مىخورد و گاهى چهره این امر فرهنگى را مخدوش مىکرد. بازدیدکنندگان بافرهنگى که در مورد مطبوعات گذرا فکر نمىکردند و با دقت در سالنها قدم مىزدند و سعى مىکردند در این وقت محدود بتوانند بیشترین استفاده را ببرند، اما این فرهنگ زیبا گاهى شکل خود را از دست مىداد و تا پایان روز سالن تبدیل به محل جمعآورى کاغذ و روزنامه و زباله مىشد، دوستانى که علاوه بر اشتیاق کتاب و مجله خواندن به اطراف خود بىاهمیت بودند و علاوه بر سالنها در کنار چمنها و درختان سر به فلککشیده نمایشگاه، ظرفهاى غذا، لیوانهاى یک بار مصرف، کاغذ، روزنامه و هر چه که اضافه بود رها مىکردند و مىرفتند. این بىتوجهى چهره نامناسبى به نمایشگاه بخشیده و در نگاه اول تأثیر بدى مىگذاشت که به گفته یکى از دوستان کاش غرفهاى براى آموزش تمیز نگه داشتن نمایشگاه مىگذاشتند تا اینقدر جلوه فرهنگى بدنما نشود و محوطه زیباى نمایشگاه چهرهاى نامناسب پیدا نکند.
در سیزدهمین نمایشگاه هم «پیام زن» با به نمایش گذاشتن توانمندىها و آثار منتشره سعى در بیشتر شناساندن خود به مخاطبان کرد. هر چند غرفه امسال از نظر مکان و اندازه غرفه قابل مقایسه با سالهاى پیش نبود و غرفه در دورترین سالن نمایشگاه جاى داشت و مکان مناسبى براى انتشار اهداف ماهنامه که همانا بالا بردن دیدگاه زنان و دختران در شناخت جایگاه اجتماعى - فرهنگى است، نبود.
علاوه بر «پیام زن»، غرفههاى دیگرى هم که مربوط به نشریات زنان بود به چشم مىخورد. غرفههاى این نشریات به صورت پراکنده و جدا از هم مشغول به فعالیت بودند و این پراکندگى باعث شده بود تا دوستداران نشریاتِ زنان به سختى بتوانند بهرهاى را که مىخواستند ببرند، هر چند بازدیدکنندگان، بسیار علاقهمند بودند، اما جاى نامناسب غرفهها، دور از دسترس بودن آنها و گاهى فاصله غرفههاى سالن نشریات زنان از دیگر سالنها باعث شده بود که استقبال به شکل چشمگیر به نظر نرسد. در کنار این وضعیت فعالیت بعضى از نشریات کمتر شده بود، مثلاً نشریه «پوشش» در سیزدهمین نمایشگاه حضور نداشت و نشریه «زن شرقى» هم به دلایلى در سال گذشته بسته شده بود. این عدم حضورها، همت و تلاش دستاندرکاران و حمایتکنندگان نشریات را مىطلبد تا بیشتر از پیش به زنان و مسائل مربوط به آن، هر چند ناچیز بپردازند و این قافله همچنان به راه خود ادامه دهد، البته استوارتر و ثابتقدمتر از پیش!
شاید بتوان به مسئولان نمایشگاه هم از همین جهت خرده گرفت، چرا که آنها مىتوانند با در نظر گرفتن امکاناتى بهتر غرفههاى جالب توجهى را به زنان اختصاص دهند و با این امر تشویق و ترغیب زنان را در آموزش فرهنگ، سنت و دین و تلفیق این سه به عهده بگیرند. با این تفاسیر مجله «پیام زن» سعى کرد با پرسشهایى راجع به نمایشگاه و حضور و وضعیت زنان، خوانندگان را با نظرات دیگر مجلات مربوطه نیز آشنا کند.
خانم «شهین اسکویى» خبرنگار نشریه «حقوق زنان» در باره نحوه برگزارى نمایشگاه و همچنین نوع تقسیمبندى غرفهها گفت:
«نمایشگاه مثل سال پیش خوب نیست. سالنها از هم دورند و از قسمت اصلى که مربوط به نمایشگاه کتاب است، فاصله دارند؛ به همین علت وقتى بازدیدکنندگان به این قسمت مىرسند، مخصوصاً به غرفههایى که مربوط به زنان است، خسته هستند و دیگر رمقى براى جستجو و یا خرید ندارند و خیلى ساده از کنار مطبوعات مىگذرند، غرفههایى هم که امسال به ما دادهاند به خاطر کوچک بودن و دور از دسترس، چندان بازدیدکنندهاى ندارد. البته علاقهمندان به مطبوعات حتماً مىآیند و روند کارى نشریات زنان را خوب پیگیرى مىکنند که این امر نیاز به همکارى بیشتر مسئولان دارد.»
وقتى از خانم «اسکویى» در مورد مهمترین پیام زنان به دنیاى امروز پرسیدیم، وى پاسخ داد:
«اول باید در این مورد صحبت کنیم که زنان براى قشر خودشان چه پیامى دارند. وقتى هنوز زنى خود را در آن مرحله نمىبیند که براى آگاهى بیشتر از نشریات، کتابها، ماهنامه و ... که مربوط به زنان است استفاده کند، این زن چه پیامى مىتواند براى دیگران داشته باشد. وقتى زنى از بودجه خانواده براى فرزندان و همسرش کنار مىگذارد اما خرید یک مجله یا یک کتاب در مورد مسائل روحى و روانى خودش را خرج اضافه مىداند، باید این دید را در درجه اول عوض کرد. آگاهى، غذاى روح است. بهترین پیام به زن امروز و نسل امروز این است که مطالعه کنند تا مسائل و مشکلات خود را بشناسند و سطح بینش خود را افزایش دهند. زمان آن رسیده که زنان چشمهاى خود را باز کنند و افقهاى دوردست را ببینند.»
خانم «اسکویى» به آخرین سؤال ما که در باره رسیدن به خواستههاى زنان و موانع و مشکلات آن بود، این گونه پاسخ داد:
«ما در گذشته زن سنتى داشتیم، زنى که در خانه کار مىکرد، لباس مىشست، به فرزند و همسر مىرسید و یا در مزرعه و شالیزار و ... بود و نقشى در چگونگى زندگى، اتفاقات و تصمیمگیرىها نداشت؛ در واقع پاىبند خانواده بود و بس! اما امروزه با پیشرفت و تکنولوژى و مدرن شدن سیستمهاى جهانى نمىتوان به این امر بسنده کرد، چون زمانه پیش رفته، باید زنان هم با علم جلو بروند. در این دوره به زنى نیاز داریم که تلفیقى از زن سنتى و متجدد باشد. بتواند گلیم خود را از آب بیرون بکشد، استقلال داشته باشد، خود و جهان اطرافش را بشناسد و تربیت نسل آینده را هم به طور صحیح در دست بگیرد؛ تربیتى که همواره با علم روز همراه باشد، موانع رسیدن به خواستههاى زنان این است که نمىتوانند بین این دو ارتباط برقرار کنند، زن سنتى را قدیمى و توسرىخور مىبینند و زن امروزى را اروپایى و در میان هر دو گم مىشوند. به همین دلیل آرزوها دستنیافتنى مىشود، اما در کل هر خواستهاى تلاش مىخواهد؛ امکانات، زمینه و همکارى همسر در درجه اول و همکارى نهادها و سازمانها در درجه دوم مهم است.»
خانم «رؤیا مظفرى» سردبیر نشریه «دنیاى زنان» با رویى گشاده به سؤالهاى ما جواب دادند:
«نمایشگاه امسال با سال پیش تفاوت چندانى ندارد، تنها از این جهت که براى نشریات مربوط به بانوان جایگاه خوبى را در نظر نگرفتهاند، دچار مشکلیم! مثلاً یک بازدیدکننده بعد از ماندن در ترافیک طولانى از درِ شمالى نمایشگاه که درِ اصلى است وارد مىشود و تا اینجا که ما هستیم فاصله زیاد است، در نظر بگیرید بازدیدکننده بخواهد سالنهاى کتاب را ببیند و سپس به آخرین قسمت که مطبوعات زنان در آن است بیاید، از انرژى و رمق او کاسته شده و چه بسا با حساب راه و طولانى شدن مسیر و احیاناً کمبود وقت، از دیدن غرفههاى مطبوعات صرف نظر کند.»
خانم «مظفرى» در ادامه در باره مسائل زنان و وضعیت آنها این طور نظر داد:
«علت اینکه خانمها براى خودشان جایگاهى را به حساب نمىآورند معلوم نیست، شاید این مسئله به گذشتههاى دور برگردد، به گذشتهاى که زنان حق کمى داشتند؛ در حال حاضر هم همان دید سنتى گریبانگیر بسیارى از زنان جامعه ماست، مثلاً یک زن در سبد خرید خانهاش یک روزنامه ورزشى مىخرد تا همسرش سرگرم شود و یک وسیله سرگرمى براى فرزندش و وسایل و مایحتاج خانه! اما براى خودش هیچ هزینهاى را در نظر نمىگیرد. در واقع از خواستههایش مىگذرد تا کانون خانواده را راضى نگه دارد، البته منظور از این حرف، مخالفت با قناعت نیست، اما زنان قناعت را با فراموش کردن خود و احساسشان اشتباه گرفتهاند. این دید یک زن سنتى است که سهم کمترى از زندگى براى خود در نظر مىگیرد، در حالى که این طور نیست و هر انسانى در جایگاه شخصیت خود داراى احساس، خواسته و مسائلى است که جز با آگاهى و علم پیش نمىرود. زنان امروز ما باید متجدد باشند، در واقع بهتر است بگوییم فرهیخته باشند و خود را از ناامنىها که همه و همه به ناآگاهى مربوط مىشود برهانند، با حقوق خود آشنا شوند و نوع نگرش به زندگى را تغییر دهند. زن فرهیخته زنى نیست که همه چیزش طبق رفتارهاى اروپایىها تغییر کند، بلکه زنى است که مثل زن سنتى پاىبند به اخلاق و حجاب و تفکرش، تفکرى معاصر و همراه با زمانه باشد.»
سردبیر «دنیاى زنان»، زنان را براى رسیدن به خواستهها و آرزوهایشان این گونه راهنمایى کرد:
«زنان ما باید مطالعه داشته باشند. نگرش بالا باعث مىشود که مسائل را از دیدگاههاى مختلف بررسى کند. اینکه «سهراب سپهرى» مىگوید: چشمها را باید شست، جور دیگر باید دید! کار خاصى نخواسته، چشم باید همان چشم باشد ولى تفکر تغییر کند، رشد کند و به تعالى برسد و بتواند چشمها را شستشو دهد و این تفکر تغییر نمىکند مگر با خواست خودِ زنان و جامعه! مطالعه و پیگیرى مىتواند زاویه دید سختگیرترین افراد را هم تغییر دهد. زنان باید مسائل خود را غیر از مسائل آشپزى، هنر و ... ببینند.»
غرفه نشریه ادبى «شوکران» هم از غرفههایى بود که در نمایشگاه حضورى فعال داشت. خانم «پروانه دباغى»، غرفهدار مجله «شوکران» به سؤالات ما چنین پاسخ داد:
«امسال پنجمین سالى است که در نمایشگاه مشغول فعالیت هستیم. به نظرم از شور و شوق سال پیش چندان خبرى نیست. مردم چندان از مطبوعات بازدید ندارند. مخصوصاً خانمها که البته دلیل آن را در مشغله زیاد، خستگى از رفت و آمد و عدم آگاهى مىبینم. اگر تشویق و آگاهى از سوى رسانهها و مطبوعات بیشتر صورت بگیرد، استقبال هم زیاد مىشود.»
خانم «دباغى» معتقد است:
زنان امروز ما یا بسیار سنتىاند یا در دام تجددى گرفتار شدهاند که در نظر خودشان تجدد و تمدن است. هنوز خیلى از زنان مطالعه ندارند. با دنیاى بیرون ارتباط برقرار نمىکنند و آزادىهایشان را نادیده مىگیرند که این مسئله هم برمىگردد به نوع تربیت خانواده. در واقع هر چقدر خانوادهها با دیدى محدود به زنان نگاه کنند، زنان قید و بند بیشترى براى خود مىبینند. مهمترین کار زنان، مطالعه است که در کنار آزادى و امکانات بیشتر امکانپذیر است.
در غرفه دوفصلنامه «حقوق اساسى» هم پاى صحبت خانم «فاطمه بیات» نشستیم:
«نمایشگاه امسال بد نیست. استقبال خوب است اما زیاد نیست. در واقع کسانى که از غرفههاى نشریات مخصوصاً زنان بازدید مىکنند، کسانى هستند که از قبل با آنها آشنایى داشتند ولى اکثراً سطحى و زودگذر به سالن مطبوعات مىآیند و بازدید مىکنند.»
خانم «بیات» مهمترین پیام زنان را در این چند جمله خلاصه کرد:
«زنان باید از حق خود دفاع کنند. سطحىنگر و نزدیکبین نباشند. امروزه بین زنان بافرهنگ و پیشرفته و زن قدیمى با تعصبات خاص خود، تفاوت زیادى هست. زنان امروز حق انتخاب دارند، حقوق دارند، پس نباید در هر مسئلهاى دچار سردرگمى شوند. امروزه وضعیت زنان تغییر کرده، فقط احتیاج به کمى آگاهى و روشنبینى هست، گرچه جامعه کنونى ما هنوز هم آنقدرها متجدد نیست ولى باید هر کسى در جایگاه خود به پیشبرد اهداف، آرزوها و خواستههایش کمک کند. مردان مىتوانند در کنار درک متقابل از زنان و وضعیت ناهنجار قبل به آنها کمک کنند تا وضعیت به نفع هر دو تغییر کند، البته از این تغییر نباید سوء استفاده کرد بلکه به بهترین نحو باید در فکر بهرهبردارى مناسب بود.»
غرفه فصلنامه «کتاب زنان» هم از غرفههایى بود که در نمایشگاه حضور داشت اما این اولین حضور مستقل این فصلنامه بود. خانم «فاطمه محبى» عضو هیئت تحریریه این نشریه در مورد حضورشان در سیزدهمین نمایشگاه گفت:
«در سال پیش غرفه مستقل نداشتیم و در کنار غرفه شوراى فرهنگى - اجتماعى دانشگاه در سالن کتاب، معرفى فصلنامه را داشتیم و امسال اولین سال است که در سالن مطبوعات به طور مستقل معرفى شدیم با این حال فکر مىکنم بازدید از این غرفه و غرفههاى مربوط به زنان مخصوصاً از طرف خودِ زنان کمتر است چرا که به نظر مىرسد زاویه خوبى را براى به نمایش گذاشتن این غرفهها انتخاب نکردهاند. اما در کل برپایى نمایشگاه، انتشار کتاب و اطلاعرسانى از این طریق در بینش مردم تأثیر مىگذارد. خصوصاً زنان را ترغیب مىکند که با برپایى این گونه بسترهاى مناسب براى عرضه فعالیتها کمى هم به فکر وضعیت خود باشند و با آگاهى بهترى به پیگیرى اخبار و اطلاعات در مورد خود بپردازند. البته این تغییرات و تأثیرات حاصل نمىشود مگر اینکه اذهان و فکرها تغییر کند و غالباً این تغییرات باید از خودِ زنان شروع شود. باید آشنایى کامل صورت بگیرد، موقعیت، مشکلات، راه حلها و ارتباطات اجتماعى هم شناخته شود تا زنان به همراه جامعه کنونى بتوانند به رشد و تعالى برسند.»
خانم «محبى» بهترین سخن زنان به جامعه امروزى را این گونه تعریف کرد:
«هر زن مسلمان ایرانى باید دیدگاه دیگران را نسبت به خود و جامعه کنونى تغییر دهد. زنها توان فعالیت و پیشرفت دارند و این مسئله مورد تأیید اسلام است. در اسلام بهترین احکام، رفتارها و قوانین را براى زنان داریم، در هیچ دینى مثل اسلام عالىترین پاسخها به مسئله زن داده نشده، پس احتیاجى به تقلید کورکورانه و وارداتى نداریم. حرکت براى آگاهى زنان باید تدریجى، منطقى، آرام و متعادل باشد. زن مسلمان باید خود را بشناسد، حق و حقوق خود را بداند، به گوهر وجود خویش پى ببرد و بهترین نتیجهها را هم بگیرد. دیدگاه جهان نسبت به زن مسلمان محدود، نامتناسب و ابتدایى است و این زنان مسلمان هستند که باید دیدگاهشان را تغییر دهند و توانایىهاى خود را با شایستگى به معرض نمایش بگذارند. البته از این حقیقت نمىتوان گذشت که زنان و مردان زیادى نسبت به حد خود و بضاعتى که دارند در تلاشند تا به این امر مهم دست پیدا کنند اما این تلاشها باید در یک چهارچوب مشخص و هدفمند انجام شود تا نتیجه لازم و مورد نظر را بدهد.»
به غرفه «خانه و خانواده» هم سرى زدیم و از خبرنگار این نشریه خانم «جمیله قلىزاده» در مورد نمایشگاه و مسئله زنان و فعالیتهایشان نظرخواهى کردیم:
«غرفههاى نمایشگاه امسال پراکنده شده، مثلاً در سالنى که هستیم و در قسمت ما از همه نوع نشریات یافت مىشود. از نشریات زنان گرفته تا مذهبى و سیاسى - اجتماعى و ... که این باعث شده بینندگان سردرگم باشند و انسجام سال پیش به چشم نمىخورد. همچنین غرفهها کوچکتر شده و تهویه خوبى هم ندارد. به خاطر همین از کیفیت سال قبل خیلى کم شده. در کل امسال انتظار مىرفت که تفاوت مثبت و چشمگیرى در نمایشگاه به وجود آمده باشد که متأسفانه این طور نیست. اما بازدید از غرفه ما خوب بوده اگر چه به حد سال پیش نیست اما به نظر من همین رفت و آمدها و تعاملهاست که بینش اشخاص را نسبت به فعالیتهاى زنان عوض مىکند، اینکه آنها بدانند هر سال نشریات زنان و خانواده بهتر وارد عرصه مىشوند. همچنین این تأثیر در رفتار زنان هم دیده مىشود. به هر حال آگاهى با نشستن در خانه حاصل نمىشود و رسانهها هم به تنهایى نمىتوانند به آموختههاى زنان کمک کنند، مطبوعات هم باید در کنار همه رسانهها به فعالیت بیشتر بپردازند، که البته تعامل و ارتباط با مطبوعات باید از طریق رسانهها صورت بگیرد، تشویق و ترغیب زنان براى شناخت مسائل پیرامون خود و خواندن نشریات مختلف، دید زن سنتى را عوض مىکند. همچنین ارگانها، سازمانها و نهادها باید انرژى و هزینه بیشترى در اختیار نشریات زنان بگذارند تا آنها با دغدغه کمترى به فعالیت بپردازند.»
خانم «قلىزاده» اهداف و خواستههاى زنان امروز را این گونه بیان کرد:
«زن امروزى با توجه به دانش و تکنولوژى روز، پیشرفته و آگاه است و این آگاهى در رفتار، صحبت، نوع برخورد و حتى تربیت فرزند و نسل آینده مشهود است. زن آگاه تنها به معناى مطلع بودن از زمانه نیست، بلکه زنى که با آگاهى در جهت پیشرفت و تربیت و اعتقاد بکوشد، زنى که هر گامى برمىدارد در راه رسیدن به اهداف بزرگ و متعالى باشد، همچنین یک زن آگاه تنها به یک الگوى خاص توجه نمىکند بلکه توجه او به بهترینهاست پس در راه همانها هم گام برمىدارد و تلاش مىکند و این گونه است که مىتواند پیشرفت کند، به مدارج علمى و عملى برسد و زندگىاش را طبق قوانین انسانى طرحریزى کند. خواستههاى او خواسته یک جامعه، یک ملت و یک دوره است که همانا رسیدن به رشد عقلى و فکرى است. البته زنهاى خانهدار را از این گردونه خارج نمىکنیم بلکه همه مىدانند که یک زن خانهدار با وظایف سنگینى که به عهده دارد مثل یک هنرمند است اما چه خوب که این هنرها شناخته شود و در کنار بینش صحیح باشد.»
غرفه پیام زن
در کنار بازدیدکنندگانى که به تازگى با فعالیتهاى مجله «پیام زن» آشنا مىشدند، کسانى هم بودند که با ارائه نظرات، طرحها و پیشنهادهاى دوستانه خود سعى در بهتر شدن کار و ارائه منظم آن به شهرهاى دور و نزدیک شدند، حتى این دوستان با دقت نظر و ریزبینى در مورد صفحهآرایى مجله و تابلوهایى که در غرفه قرار داشت نظر مىدادند. با این صحبتهاى دوستانه بود که شوق و تلاش براى ادامه کار در همکاران ما جانى دوباره گرفت.
همچنین مسئله دیگرى که باعث شده بود دوستان بیشترى از «پیام زن» دیدن کنند، برپایى مسابقه از سوى این غرفه بود که براى بررسى وضعیت زنان از دیدگاه بازدیدکنندگان طرحریزى شد. این امر به دوستان ما در مجله کمک مىکرد تا مخاطبان و علاقهمندان خود را بهتر بشناسند و در تلاش براى رسیدن به یک دیدگاه مشترک و شایسته براى زن امروز باشند. این مسابقه در چهار سؤال طرحریزى شده بود و دوستان بازدیدکننده در غرفه «پیام زن» به آنها جواب مىدادند و با توجه به نوع پاسخها جوایزى تقدیم مىشد.
دوستان زیادى به سؤالات ما جواب دادند و جوایز خود را به طور حضورى دریافت کردند.
خانم «فائزه فرهودى» از تهران که با علاقه در مسابقه ما شرکت کرد نوشته است:
«به نظر من جنسیت مهم نیست، مهم آن است که هر فردى در جامعه باید نقش خود را به نحو احسن ایفا نماید. همان طورى که مىدانیم شایستهسالارى مهم است چه زن، چه مرد در جامعه امروزى باید دست به دست هم بدهند و ایرانى آباد و سربلند بسازند. حال زنان به فراخور روحیه و وضعیت جسمىشان و مردان نیز با توجه به خصوصیات فیزیکى و روحىشان به گونههاى متفاوت عمل خواهند کرد، اما وجود هر دو در جامعه امروزى لازم و ضرورى است. زن همچون گوهر است که باید با حفظ این گوهر در درون صدف، همچنان به فعالیتهایش در عرصههاى گوناگون ادامه دهد. زن به عنوان یک پایه اصلى در عرصه اجتماع است، پیام زنان با عفت ایرانى به تمام ایرانیان این است: عفت، تقوا، ظرافت، همکارى، یکرنگى تا ایرانى آباد!»
وى نوشته است: «زن چه سنتى و چه فرهیخته باید اصالت و شرافت و معنویت خود را حفظ کند. اما گاهى این تفکر رواج پیدا مىکند که زن سنتى زنى عقبافتاده و دور از اجتماع است و هر چه هست از آنِ زنان متجدد و گاه غربزده است. برخى زنان امروز هویت خود را گم کردهاند و به دنبال امروزى شدن از عفت و پاکدامنى خود مىگذرند در صورتى که آزادى به معناى رهایى از هر گونه قید و بند استقلال نیست بلکه به این وسیله دست و پاى بانوان به لحاظ دید منفى افراد اجتماع بسته مىشود و حکم یک کالاى مصرفى را پیدا مىکند. در واقع روحیه زنان اصیل ایرانى چه سنتى و چه متجدد، بىحرمتى و بىعفتى را نمىپسندد.»
دوست خوب ما در پایان صحبتهاى خود، ایرانى سبز و آباد را با وجود بانوانى عفیف آرزو کرد.
خانم «معصومه ربانى» از تهران در پاسخ به این سؤال که موانع رشد زنان چیست نوشته است:
«عوامل و موانع رشد زن تنها به جامعه برنمىگردد، به ویژگىهاى یک خانواده و اصالت آن هم ارتباط دارد. وقتى خانوادهاى دختر خود را محدود مىکند و فعالیت اجتماعى او را منفى مىبیند، نمىتوان در آینده انتظار زنى فعال را از او داشت، اما وقتى زنى والدین صالح و سالم داشته باشد، تربیت او هم به درستى صورت مىگیرد. همچنین تعلیم و تربیت معلمان دلسوز و مسلمان هم تأثیر دارد. دخترى که تحت سرپرستى والدین باسواد و آگاه و معلمى دلسوز و باایمان باشد، قطعاً زن مؤثر و مفیدى براى جامعه است پس نبودِ اطرافیانِ مؤثر و مفید از جمله والدین و معلمین، بزرگترین عامل رشد و ترقى یک زن است.»
خانم «مهسا حلوایى» از ابهر در پاسخ به همین سؤال نوشته است:
«عامل اصلى عدم پیشرفت زنان، در درجه اول خودشان هستند. تفکر نادرست و سطحى که برخى از افراد در باره مطرح شدن در جامعه دارند و گمان مىکنند با بىبند و بارى مىتوانند به ارزشهاى اجتماعى دست پیدا کنند که این خود از درون خالى و تفکر پوچ سرچشمه مىگیرد. هر زنى که بخواهد مفید واقع شود و در اجتماع به فعالیتهاى مناسب بپردازد، باید به ارزشهاى والاى انسانى فکر کند نه به ظاهر فریبنده. این ظاهربینى است که باعث مىشود پیشرفت و فعالیت زنان رشد چشمگیرى نداشته باشد.»
خانم «سپیده آخوندى» از بابل مىنویسد:
«اصلىترین پیام زن براى جامعه امروز، پیام برابرى براى مشارکت در توسعه کشور است که همهجانبه و فراگیر است. در قدیم زن سنتى از تحصیل و سواد و آگاهى و پیشرفتهاى انسانى دور بود؛ تنها به عنوان کمک به جنس برتر یعنى مرد وارد عمل مىشد. اما امروزه زنان، خود را شناختهاند و با نیازهاى خود آشنا هستند و فعالیت خود را در زمینه پیشرفت اجتماعى آغاز کردهاند و دیگر نمىتوان به زن عقبمانده فکر کرد. در واقع دیگر نوبت مردها است که با ایجاد زمینه مناسب به زنان اعتماد کنند و عوامل مانع رشد را از بین ببرند که اگر این امر صورت بگیرد، مشکلات جانبى قابل رفع خواهد بود.»
در کنار این دوستان عزیز، دوستان و یاران دیگرى هم بودند که در گفتگو و مسابقه شرکت کردند و نشان دادند که همه نگران وضعیت زنان هستند و دوست دارند پیشرفت و تعالى بانوان ایرانى را ببینند؛ دوستانى مثل خانمها: «زهرا اسماعیلى و ماهرخ آبرفت حیدرى از اصفهان، سارا حقیقتصفت از آباده، مرضیه مینویى از ابهر، فهیمه شهبازى، الهام فرخپور، لیلا ملاشاهى و نگین توکلى از کرج، فاطمه صمدى دانشجوى قزوین، سعیده شمس و زهرا ماکوانداز از کرج، روجا دهمشکى و نرگس رحمانى، مریم الوندى، ثریا بابایى، مرضیه کرمیار، الهام میرخانى و هدا فردمقدم همه از تهران، مرجان شجاعى نورى از استان مازندران.»
مسابقه کوچک «پیام زن» نشانه خوبى بود از تلاش این دوستان براى راهنمایى و رسیدن به یک دیدگاه مشترک که دور از پیشرفت زمانه نیست.
همچنین بازدیدکنندگانى هم بودند که از شروع کار مشاوره تلفنى در مجله خوشحال بودند و آن را راه خوبى براى تعامل بیشتر با نشریه مىدانستند؛ چرا که معتقد بودند ایجاد یک کانون مشاوره مىتواند به زنان که بیشترین مخاطب پیام زن هستند کمک کند. همچنین این دوستان تمایل داشتند که مشاوره در تمامى موارد انجام شود و به صورت حضورى هم باشد.
به هر حال سیزدهمین نمایشگاه مطبوعات با همه سختىها و شیرینىها به پایان رسید و همه فعالان در زمینه مطبوعات این آرزو را داشتند که با این دوره از برپایى نمایشگاه، زمینه براى فعالیت بهتر و بیشتر مساعدتر و آمادهتر باشد، تلاش و کوشش همکاران ما هم در مجله بىنتیجه نماند و توفیق الهى باعث شد که نتایج ثمربخش و امیدوارکنندهاى براى دوستان و همکاران به همراه داشته باشد.
ضمناً در مراسم اختتامیه نمایشگاه مطبوعات، توسط مسئولان نمایشگاه، غرفه مجله «پیام زن» به عنوان غرفه برتر در میان غرفههاى نشریات زنان شناخته شد و مورد تقدیر قرار گرفت. بسیارى از مراجعهکنندگان به غرفه پیام زن، در دفتر یادداشت غرفه نیز نظر خود را براى ما نوشتند که در همین شماره جداگانه بازگو کردهایم.