سرود فردا
فاطمه نیازى
طوبى ابراهیمى - مشهد
خواهر عزیز، سرودههاى شما در قالب «موج نو» تأثیرگذار، مختصر و مفید است. چنان که مىدانید، این قالب از شاخصههاى متداول شعر مثل وزن، قافیه، آهنگ و مجموعه عوامل سازنده وزن درونى برخوردار نیست و در مرز میان شعر و نثر، با عنصر خیال به شعر نزدیک شده است.
بیژن جلالى و احمدرضا احمدى از صاحبنظران این قالب هستند.
همیشه شاعر باشید.
فریبا امینى - صومعهسرا
خواهر عزیز، سرودههاى زیباى شما به دستمان رسید. از اینکه به جمع اهالى «سرود فردا» پیوستهاید، خوشحالیم و امیدواریم از این پس همراه ثابت این بخش باشید.
تنها غزل شما - در وزن مفاعلن، مفاعلن، مفاعلن، مفاعلن - ساده و زیباست و با ویرایش وزنى مصراعهاى 6 و 2 و مشدد خواندن «قصه» به توازن مىرسد. در این غزل چهاربیتى - که به پیروى از استاد همایى، «غزل ناتمام» خوانده شده است - تصویرهایى همچون «سکوت زخمخورده و شانه زدن به وسعت خیال» شعر شما را دلپذیر کرده است. در عین حال مصراع:
«نمىکشد مداد من قشنگى جمال تو»، از بداهت خیالى برخوردار است و باید بکوشید با مطالعه و کسب تجربه از این مرحله بگذرید و به انسجام فکر و واژه نزدیک شوید.
در بخش دوم شعرهایتان با سه شعر متفاوت روبهرو هستیم که در سایه روشن «موج نو» و «سپید» در حرکت است و نشان مىدهد که شعر نیمایى و نیمایىسرایان را بیش از غزل و شعر سنتى مىپسندید و مطالعه کردهاید. کتاب «زنان همیشه»، گزیده اشعار کلاسیک و نیمایى شاعران زن ایران است که مطالعه آن را به شما توصیه مىکنیم.
در پایان یکى از سرودههاى شما را مرور مىکنیم و امیدواریم در آینده شاهد درخشش بیشترتان باشیم.
گلهاى روسرىام را آب مىدهم / روى دامنم ستاره مىدوزم / و هر روز سبز مىشوم / سبز؛ این یک خیال دخترانه نیست / من دخترى دیدهام که گلهاى روسرىاش پوسیده بود / و به دنبال ستاره بختش تمام خیابانها را پرسه مىزد / سایه به سایه / دیوار به دیوار / و شاید زیر پاى عابرى / ... .
موفق باشید.
ع.محمدبیگى - قم
برادر گرامى، مثنوى شما در رثاى حضرت فاطمه زهرا(س) قابل توجه است؛ اما کثرت استفاده از اختیارات شاعرى در قلمرو زبان و وزن، در بعضى مصراعها، این سروده را ناکارآمد کرده است؛ به طور مثال در مصراع زیر هجاى نخست رکن دوم، با ساز و کار اختیارات شاعرى از وزن «مفاعیلن، مفاعیلن، فعولن» پیروى مىکند ولى چندان دلنشین نیست:
«تو بودى حامى و پشت و پناهم»
این خصیصه در مصراعهاى زیر نیز به چشم مىخورد:
«همه دار و ندارم رفته از دست» / «شدم گوشهنشین بعد از سقیفه»
در بیت هشتم این مثنوى آمده است:
«شدى راحت تو از جور زمانه ز رنج و سیلى و هم تازیانه» که رکن پنجم از چارچوب وزن خارج شده و نیاز به اصلاح دارد. در انتظار سایر آثارتان هستیم.
احمد باقریان - جهرم
برادر ارجمند، «طبل جنگ» تکرار مکرراتى است که پیشتر شما در قصاید و غزلیات خود، موفقتر و استوارتر به آن پرداختهاید و متأسفانه رنگ و بوى ابداع و خلاقیت ندارد. همچنین در مقایسه با سایر آثارتان ضعیف به نظر مىآید. امیدواریم با عنایت بیشتر به نشریه و مخاطبانش، شاهد ادامه همکارىتان باشیم و از صافى ذوقتان بهرهمند شویم. پیروز باشید.
ابوالفضل صمدى رضایى - مشهد
برادر گرامى، «دل شکسته» ترانهاى است واگویهمانند که تا رسیدن به نقطه اوج، فاصله دارد. نکتهاى که از اشعار شما دریافت مىشود، این است که اصولاً غزلهایتان جاندارتر و دلپذیرتر از سایر قالبهاست و به اصطلاح حرفى براى گفتن در آنها دارید که گاه در دیگر سرودهها رنگ تکرار و ملال به خود مىگیرد.
غزل «طعم درد» را در شمارههاى گذشته - احتمالاً اردیبهشت سال 84 - مورد بررسى قرار دادهایم و در این شماره با اندکى تغییر به چاپ مىرسد.
«تاب هجران» از جنس غزلهاى شما نیست و از سبک و زبان شعرهایتان دور شده است. مدتها بود، غزلهاى شما به سوى زبانى خاص و ثابت و تکامل یافته پیش مىرفت اما هر از گاهى از این مسیر روى برمىتابید و آثارتان با شائبه شعر کوششى مخدوش مىشود و از جریان مىافتد. به هر حال این غزل سیر نزولى دارد و به پاى سایر آثارتان نمىرسد.
در پایان توجه به این نکته ضرورى است که در بیت سوم، هجاى چهارم رکن سوم را باید به ضرورت وزن، کوتاه کرد که حتى با اختیارات زبانى توجیهپذیر نیست و بهتر است در آن تجدید نظر کنید. پیروز باشید.