تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,134 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,051 |
هنر و ادب ؛ قصه های شما | ||
پیام زن | ||
مقاله 1، دوره 1388، شماره 215، بهمن 1388 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
قصههای شما من خسته از گوش دادن به حرفهای تکراری فاطمه حسینی- دشتستان نگاه منتظر به آسمان پیرمرد ابوالفضل صمدی رضایی- مشهد فاطمه حسینی- دشستان خواهر گرامی، اولین آثاری که از شما به دستمان رسید، به فال نیک میگیریم؛ به این امید که با توجه به استعدادی که در امر نوشتن دارید، بتوانید پس از این با صبر و حوصله و دقت کافی سوژههایتان را پرداخت کنید و آنها را با رعایت نکات نگارشی و ویرایشی و خط خوش برایمان ارسال نمایید. طبیعی است که با توجه به سن و سالتان، چون دیگر نوجوانان، اقدام به نوشتن داستانهای قطعهوار یا قطعات ادبی قصهمانند، بکنید و به هر بهانهای احساساتتان را از محیط اطراف، مدرسه و تجربیات تحصیلی، به روی کاغذ بیاورید. اما توجه به این نکته مهم است که بایستی علاوه بر آشنایی کامل با قطعات ادبی، قالبهای خاص، نوشتن داستان و ... بتوانید با شکوفایی استعدادتان به اندیشههای خود سمت و سوی درستی بدهید. برای این کار میتوانید در صورت امکان از کتابخانهی روستای خود بهره بگیرید و لااقل در نبود کلاسهای آموزش داستان، کتابهای مربوط به داستاننویسی را بخوانید. البته در صورتی که چنین آثاری در دسترستان نیست، به خواندن مداوم داستان کوتاه روی بیاورید تا به صورت غیر مستقیم با عناصر داستان آشنا شوید و بتوانید آثار قابل قبولی ارائه دهید. اولین اثر شما با بهرهگیری از عنصر تعلیق، مخاطب را تشنهی دانستن نگه میدارد که بالاخره شخصیت داستان، تمام روز منتظر آمدن چه کسی بوده است؟ به طور حتم خواننده میتواند با توجه به توصیفات شما اشخاص مختلفی را به ذهن بیاورد، تا اینکه در نهایت متوجه میشود قهرمان، فقط در انتظار باریدن باران بوده است! اثر دیگرتان هم از جسارت لازم برای پرداخت فضاسازی لازم بهرهمند است، ولی اصلاً معلوم نیست شخصیت اصلی شما در پی چیست و برای چه با معلم و مدیر خود درگیر است و در ذهنش با آنها کلنجار میرود؟ بهتر است بعد از این، در مقابل شخصیت اول خود، فرد دیگری را هم اضافه کنید تا در نتیجهی تعامل آن دو و گفتوگویشان با همدیگر، کشمکش ایجاد شده و داستان با روال منطقی خود پیش برود. همچنین بهتر است برای مدتی به جای استفاده از زاویهی دید اول شخص، از دید سوم شخص و دانای کل، داستان بنویسید تا اثرتان مانند این دو مطلب، خاطرهوار به نظر نیاید. تا در آینده خودتان تشخیص خواهید داد که چه اثری باید با چه زاویهی دیدی نوشته شود. پس مطالعه، تحقیق و نگارش مکرر را فراموش نکنید تا فکر و زبان شما به پالایش کافی برسد و بتوانید با استفاده از مطالعات و تجربیات خودتان، داستانهای خوبی بنویسید. خالی از فایده نیست که به این دستهبندی «فرانسیس بیکن» فیلسوف انگلیسی، توجه داشته باشید؛ او میگوید: سه نوع نویسنده داریم. دستهی اول مثل مورچه هستند و مطالب مختلف را از منابع متفاوت جمعآوری و روی هم انبار میکنند. این عده از خودشان خلاقیت و تولیدی ندارند و کارشان فقط گردآوری است. دستهی دوم مثل عنکبوت هستند و با وجود اینکه اهل تولیدند اما ثمرهی کارشان تارهای سیاه و کثیف است؛ اما دستهی سوم مثل زنبور عسل روی گلهای زیبا مینشینند و شهد آنها را میمکند و چیزی که تولید میکنند به مراتب خوشمزهتر و قویتر از شهد اولیه است. ما هم امیدواریم شما بتوانید با روش زنبور عسل داستانهای با ارزش و ماندگاری خلق کنید. | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 130 |