تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,095 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,033 |
عوامل مؤثر در افت تحصیلی | ||
پیام زن | ||
مقاله 1، دوره 1389، شماره 218، اردیبهشت 1389 | ||
نویسنده | ||
مهرنوش اکبری | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
عوامل مؤثر در افت تحصیلی مهرنوش اکبری پدیدهی مردودی و تکرار پایه در نظامهای آموزش و پرورش از یک نظر به معنی ندیدن و به حساب نیاوردن نقش عوامل قدرتمند دیگر در کاهش کارایی تحصیلی و یادیگیری کودک است. این یعنی که ما دانشآموزان را میبینیم ولی نظام را نمیبینیم. تحقیقات وسیع و گسترده در جهان نشان داده است که عوامل بسیاری در افت تحصیلی یک دانشآموز دخالت دارد واقعبینانه آن است که به همهی این عوامل نظری افکنده شود. پژوهشی که توسط (علیاکبر دزفولیان، 1371) انجام گرفته، نشان میدهد که افت تحصیلی با فقر اقتصادی خانواده، بیسوادی والدین و دو زبانه بودن دانشآموزان ارتباط دارد. پژوهشی که در استان مرکزی صورت گرفته (نادرینیا، 1371) عوامل زیر را در افت تحصیلی دخیل دانسته است: 1. بیسوادی والدین 2. مشاجرات خانوادگی 3. رونویسی زیاد 4. تنبیه بدنی 5. سنگینی محتوای دروس 6. تراکم جمعیتی کلاسها در مجموع عملاً دانشآموز در جریان افت بی تقصیر است یا تقصیر و گناه وی بسیار اندک است، این مسئله به ویژه در دوره آموزش عمومی جدیتر است زیرا کودک آگاهی و معرفت کامل به نتایج و عواقب تحصیل خود ندارد. پس به کدام دلیل انسانی و اخلاقی کودک بایستی تاوان این نقایص را بدهد و داغ ننگ مردودی را بر خود تحمل نماید! اما مشکل آن است که این شکستها عوارض گوناگون زیاد دیگری نیز برای کودک به همراه دارد. عوارض روحی روانی مردودی مردود شدن یک کودک موجب بهبود وضعیت پیشرفت تحصیلی وی نمیشود و از این نظر تا حدود زیاد بیفایده است اما در عوض، عوارضی برای کودک به دنبال دارد که قابل توجه است. یکی از عوارض جبران ناپذیر آن بر روی شخصیت کودک، کاهش عزت نفس یا خود پنداری مثبت است. کاهش اعتماد به نفس کودک حاصل این شکستهاست که بزرگترین عامل تعیین کننده روند آتی زندگی وی، خاصه زندگی تحصیلی اوست. این شکستها نگرشها و اعتقادات وی را نسبت به مدرسه، معلم و دانش منفی میسازد به گونهای که به مرور از علم و مدرسه رویگردان میشود تا جایی که به انتهای خط میرسد و بالاخره ترک تحصیل میکند. آموزش و پرورش سنتی و جدید و دلالتهای آنان در دورههایی که حجم دانش بشر محدود بود و سرعت تولید و توسعهی آن به همان سان اندک، مدرسه و محتوایی که مدرسه مسئول و متکفل انتقال آن به کودکان و نوجوانان بود، بسیار ارزشمند تلقی میگردید، به گونهای که عدم برخورداری از مدرسه نشانهی ضعف و نقصان در دانش و معرفت فرد محسوب میشد. مدرسه مغز اجتماع و مرکز اطلاع رسانی به حساب میآمد نهاد و منبع دیگری که در این زمینه وظیفه و مسئولیتی داشته باشد بسیار اندک بود لذا توجه به مدرسه و محتوای مورد تدریس و یاد گرفتن آنها شرط ضروری برای ارتقای فکری بود اما در عصر انفجار اطلاعات که نیم عمر دانش به کمتر از ده سال رسیده است در عصر گسترش رسانهها، خاصه رسانههای الکترونیکی اینترنت، ماهواره، کامپیوتر و ... مدرسه جایگاه و اقتدار قبلی خود را از دست داده است. لذا طلب مینماید که نوعی گشودگی، پذیرندگی و آغوش باز در مدرسه باشد که بیشتر جذب کند تا دفع. کودک در آن زندگی کند و اوقات رنج آوری را تجربه نکند. امتحانات و عوارض آن در این بخش ما به عوارض نامطلوبی میپردازیم که ناشی از امتحان است . امتحانی که حساس و سرنوشتساز است. نکتهی قابل ذکر این است که هر امتحانی چنین عوارضی را به همراه ندارد بلکه امتحانات حساسیت برانگیزی چون امتحانات نهایی و پایان سال که سرنوشت یک ساله و یا بیشتر کودک به آن بستگی دارد از این دسته هستند. در زیر به برخی از آنها اشاره میکنیم: 1. اضطراب 2. ایجاد رقابت نامطلوب 3. ابزار تهدید و ارعاب دانش آموز 4. تقلب 5. خلاقیت زدایی 6. بازخوردهای منفی اعتبار و توان امتحان هدف شدن امتحان یکی از آسیبهای جدی امتحان است به گونهای که سایهی سنگین امتحان بر تمامی فعالیتهای تربیتی کلاس و مدرس افکنده شده است. در دورهی متوسطه به صورت کاملاً آشکار میبینیم فعالیتی نیست که نیم نگاهی به کنکور نداشته باشد!! این وضعیت خطرناک به گونهای نهادینه شده که والدین و معلمان اعتقاد پیدا کردهاند به این که امتحان محرک و برانگیزاننده دانشآموز است. جان کلام اینکه امتحان به طور کلی باید از این جایگاه و مکانی که غصب کرده است بیرون رانده شود. اعتبار امتحان یکی از تردیدهای جدی که در مورد امتحان روا داشته شده است اعتبار امتحان برای سنجش تمامی اهداف است. از آنجا که اکثر قریب به اتفاق سئوالات امتحانی از نوع «معلم ساخته» است در اینکه سؤالات اعتبار کافی داشته باشد، تردید است. اکثر سؤالات امتحانی به سطوح پایین حیطه شناختی متوجه است یعنی عمدتاً حافظه و فهم را میسنجد و مهارتهای عالی شناختی چون کاربرد تجزیه و تحلیل، ترکیب و ارزشیابی کمتر مورد توجه قرار میگیرد. لذا میتوان نتجیه گرفت علی رغم این ابهت و اقتدار نامشروع، امتحان قادر نیست به سطوحی بپردازد که اهداف عالی تعلیم و تربیت به آن مربوط میشود. ارزشیابی مساوی با امتحان نیست در اینجا جزء برابر کل گرفته شده است و تصور شده که امتحان همان ارزشیابی است و با حذف امتحان، ارزشیابی از فرایند تحصیل حذف میشود. درحالی که هیچکس در لزوم وجود ارزشیابی در فرایند یاددهی – یادگیری شکی ندارد. ارزشیابی جزء لوازم اساسی نظام برنامه ریزی درسی و فرآیند تدریس است. چرا که تدریس و یادگیری مدرسهای عمدتاً هدفمند است لذا ارزشیابی به عنوان بخشی مهم برای آگاهی از میزانِ درستیِ کارِ اجزاء نظام آموزشی و حتی محصول و برونداد آن، مورد نیاز است. لذا مجدداً این مسئله مورد تأکید قرار میگیرد که ارتقاء خود به خود و حذف امتحانات پایانی به منزلهی حذف ارزشیابی نیست بلکه ارزشیابی با رویکرد دیگری مورد ملاحظه قرار میگیرد؛ رویکردی که اساساً معقتد است ارزشیابی فرایندی برای دیده شدن واقعی دانش آموز، در کنار وی به سر بردن و ملاحظهی رشد اوست.
خسارتهای اقتصادی یکی از ملاحظات مهمی که طرفداران ارتقاء خود به خود به آن استناد کردهاند، خسارتهای اقتصادی ناشی از افت تحصیلی است. با افزایش میزان تکرار پایه و ترک تحصیل، کارایی درونی نظام آموزشی کاهش مییابد و این از نظر علمی و اقتصادی، خسارت غیر قابل جبرانی محسوب میگردد. این موضوع در کشورهای دیگر بسیار مورد توجه است. برآوردهایی که از خسارتهای ناشی از تکرار پایه و ترک تحصیل به دست آمده بسیار چشمگیر است. در یک بررسی از چهار کشور جنوب آسیا مشخص شده که اتلاف اقتصادی، در این زمینه بیش از یک سوم بودجهی مصرف شده در آموزش دبستانی است در برآوردی که در سال 1365 از هزینهی افت تحصیلی در ایران شده است میزان آن بسیار قابل توجه بوده است. | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 565 |