تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,015,753 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,717,966 |
رمضان و چند سؤال (قسمت اول) | ||
پیام زن | ||
مقاله 1، دوره 1389، شماره 221، مرداد 1389 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
پیشینهی ماه رمضان
برخی «رمضان» را از «رمض» مشتق میدانند که به معنای تافته شدن سنگها، از شدت گرما است و چون وجوب روزه در ماه رمضان، مصادف با شدت گرما بوده است، نام این ماه را رمضان گذاشتهاند. به یک تعبیر، ماه رمضان، ماه سوزاندن گناهان و بلکه بالاتر، سوزاندن نفس آدمی است که انسان خام را پخته میکند تا حجاب انانیت و خودخواهی از میان برداشته شود. برخی دیگر رمضان را مشتق از «رمیض» به معنای ابر و باران در پایان چلهی تابستان و ابتدای فصل پاییز میدانند که گرمای تابستان را دور میکند. به این دلیل این ماه را «رمضان» گفتهاند که بدنهای آدمیان را از گناهان میشوید. 1 برخی دیگر «رمضان» را برگرفته از «رمضت النصل ارمضه رمضاً» میدانند؛ به این معنا که نیزه را میان دو سنگ میگذاشتند و بر آن میکوفتند تا نازک شود. به این تعبیر رمضان، یعنی انسان خود را میان طاعت و عبادت الهی قرار میدهد تا نفس او نرم و آمادهی بندگی شود. بدین جهات برخی میگویند: «رمضان» نامی است که اسلام بر این ماه گذاشته است و بنابر نظر دیگر، از زمان جاهلیت بر این نام بوده است.2 در معنای «رمضان» به دو نکته که در روایات بیان شده، اشاره میگردد:
از امیرالمؤمنان(ع) نقل شده است: «نگویید رمضان بلکه بگویید ماه رمضان و احترام آن را رعایت کنید.4 امام باقر(ع) فرمود: نگویید «این رمضان» و «رمضان رفت» و یا «رمضان آمد» زیرا «رمضان» نامی از نامهای خداوند است که نمیآید و نمیرود. رفتن و آمدن، ویژگیهای موجود زایل شدنی است.»5 پس در حقیقت «رمضان» نامی از نامهای خداوند است و ماه رمضان، ماه الهی است. به همین تعبیر از پیامبر گرامی اسلام(ص) در خطبهی شعبانیه وارد شده است: «یا ایها الناس قد اقبل الیکم شهر الله؛6 ای مردم! همانا ماه خدا به سوی شما روی آورده است.»
فروردین، اول سال شمسی براساس اعتدال طبیعت و مناسب برای کشاورزی است و ماه محرم، اول سال در ماههای قمری است. اما برای سالکان و کسانی که به دنبال خودسازی هستند، ماه رمضان اول سال است. در ماههای رجب و شعبان، بایست حساب سالشان را صاف و پاک کنند و با پاکی به مهمانی خداوند گام نهند. براساس صریح آیهی قرآن، روزه برای امتهای گذشته نیز واجب بوده است: «یا ایها الذین آمنوا کتب علیکم الصیام کما کتب علی الذین من قبلکم؛9 از این آیه به دست میآید که در ملتها و امتهای پیشین نیز روزه واجب بوده است. اما این ملتها چه کسانی بودهاند؟ مطالب تاریخی از مصر، یونان، روم و هند باستان، نمونههای روزهداری را نقل کرده است. در کتاب مقدس نیز بر روزهداری تأکید و تشویق شده است.10 در قاموس کتاب مقدس آمده است: «روزه در تمام اوقات در میان هر طایفه و هر ملت و مذهب، در موقع اندوه و زحمت غیر مترقبه، معمول بوده است».11 از تورات نیز برمیآید که موسی(ع) چهل روز روزه داشته است: «هنگام برآمدنم به کوه، لوحهای سنگی را (لوحهای عهدی که خداوند با شما بست) بگیرم. آنگاه در کوه چهل روز و چهل شب ماندم؛ نه نان خوردم و نه آب نوشیدم».12 از انجیل لوقا نیز بر میآید که حواریون مسیح روزه میگرفتند.13 روزه به عنوان یک عمل عبادی، در میان یهود رواج دارد ولی تنها در روز «کیپور» (روز کفاره) این عمل صورت میگیرد. در این روز یهودیان از غروب روز قبل تا شبانگاه این روز، برای کفارهی گناهان، روزه میگیرند و از خوردن، نوشیدن، استحمام و کار پرهیز میکنند و در کنیسهها به عبادت و استغفار مشغول میشوند.14
برتری ماه رمضان
براساس روایات «ماه رجب»، ماه تقویت ارتباط با خداوند است و در «ماه شعبان» صلوات بر محمد و آل محمد و التزام به سنت پیامبر(ص) بسیار سفارش شده است. در «ماه رمضان» قابلیت ضیافت الهی و بخشش امت در هر شبانه روز مطرح است که نقطهی اوج آن، شب قدر و شب عید فطر است. پیامبر خدا(ص) فرمود: «رجب ماه خدا، شعبان ماه من و ماه رمضان، ماه امت من است».15 روایات در این زمینه مختلف است؛ بعضی جاها، ماه رجب و ماه رمضان، ماه خدا معرفی شدهاند. البته در حقیقت تمامی این ماهها، متعلق به خداوند است لکن بعضی از ماهها ویژگی خاصی دارند. در برخی دیگر، ماه رجب به امام علی(ع) نسبت داده شده و این ممکن است به جهت تولد آن حضرت در این ماه و یا اشاره به مقام ولایت باشد. ارتباط صحیح و حقیقی با خداوند، جز از طریق ولایت ممکن نیست زیرا «ولایت» انسان را به «نبوت» متصل میگرداند و «نبوت» نیز ما را به «توحید» مرتبط میکند. این حقیقت در «شب قدر» برای اولیای الهی کشف میشود، به طوری که ملائکه و روح، مقدرات عالم را بر قلب مبارک امام زمان(عج) نازل میکنند. در حدیثی آمده است: «با سورهی قدر بر ولایت ما ائمه استدلال کنید».16 بنابراین چون این امت با اقتدا به رسول خدا(ص) و حضرت علی(ع) میتوانند به بالاترین مقامات توحیدی و معنوی نایل شوند و این معنا در ماه رمضان امکان پذیرتر است، لذا ماه رمضان، ماه خدا نامیده شده است و به جهت شرافت این ماه برای امت و آمرزش گناهان و پاک شدن بندگان، به ماه امت نیز نسبت داده شده است.17
برنامهریزی ماه رمضان
میهمانی خداوند، به معنای اکرام و رحمت خاص الهی بر بندگان است؛ زیرا بندگان – اعم از مؤمن و کافر – در سراسر زندگی خود، در سر سفرهی اکرام و رحمت الهی نشستهاند. اما میهمانی در ماه رمضان، اکرام و رحمت خاص برای روزه داران است. براساس روایات، چند موضوع نشان از میهمانی خداوند است.
الف. برنامه ناظر به اهدافی باشد که انسان در پیش روی دارد. ب. اهداف وقتی از شفافیت برخوردار میشود که فرصت پیش آمده یا امکانات فراهم شده، به خوبی شناخته و ارزشگذاری شود. ج. وقتی انسان ارزش فرصتی را بداند و یا اهمیت نعمتی را درک کند، قدر آن را بهتر میداند و بیشتر از آن بهره میبرد. پس باید از این فرصت سرنوشتساز، بیشترین بهره را ببریم و اگر بخواهیم به این هدف دست یازیم، باید برای لحظه لحظهی آن حساب باز کنیم؛ حتی برای ساعاتی که در حال خواب یا استراحت هستیم. برای استفادهی کامل از ماه رمضان، هر کس باید متناسب با موقعیت شغلی و وضعیت جسمانی و روانی خویش، برنامهریزی کند. در این صورت باید وقت خود را به چند بخش تقسیم کنیم:
بخش اول. علم و معرفت در این ماه باید با جدیت تمام، در جهت دانش افزایی تخصصی و معرفت یابی بنیادین و اعتقادی بکوشیم. بخش دوم. عبادت و مناجات در ماه رمضان، علاوه بر عبادتهای معمول – که در طول سال همیشه باید انجام دهیم – عبادتهای واجب و مستحب دیگری نیز اضافه شده است، مانند: روزه گرفتن، تلاوت قرآن، خواندن دعاهای ماه رمضان، احسان و ... برای انجام دادن این اعمال، تأکید فراوانی شده است و باید در برنامهریزی ماه رمضان، در نظر گرفته شود. بخش سوم. خواب و استراحت لازمهی استفادهی بهینه از دو بخش گذشته این است که خواب و استراحت انسان به مقدار کافی انجام شود. در غیر این صورت در دو بخش اول نیز موفق نخواهد بود. در ماه مبارک رمضان، به دلیل جابهجایی اوقات غذا و تغییراتی دیگر، تا حدودی چرخهی خواب و استراحت نیز تغییر میکند. توصیه ما این است که بکوشید میزان خواب خود را خیلی تغییر ندهید و وقت آن را نیز خیلی به هم نزنید. فقط با کمی تغییر در چرخهی خواب، برنامهی خواب و استراحت خو د را ادامه دهید. برای مثال اگر هنگام سحر حدود یک ساعت (برای سحری خوردن و خواندن نماز شب و نماز صبح) بیدار میمانید؛ این مقدار از خواب را در روز جبران کنید. بعد از نماز ظهر و عصر – با توجه به اینکه ناهار از برنامهی روزانه حذف شده است- زمان مناسبی برای استراحت و خواب است. در این صورت مقداری از شب را میتوانید بیدار بمانید و از وقتتان استفاده بهتری بکنید.
توصیههای ماه رمضان علاوه بر آنچه بیان شد، رعایت نکات زیر به کیفیت استفاده از ماه رمضان میافزاید:
به معنای ذکر و ذکر قلبی و یاد واقعی خداوند برسید، به طوری که او را حاضر و ناظر بر خود بدانید. بهترین ذکر – به ویژه برای رفع بعضی مشکلات ظاهری و نیز روحی و روانی – ذکر «استغفار» و «لا اله الا الله» است.
به طور کلی شرکت در مجالس مذهبی، قرار دادن خود در معرض نفحات و نسیمهای رحمت الهی است که نقش مهمی، در حفظ دین و معنویت انسان دارد.
10. از پرخوری هنگام افطار و سحری جداً بپرهیزید؛ زیرا علاوه بر اینکه چرخهی خواب شما را به هم خواهد زد، از سایر برنامههای عبادی و درسی نیز بهرهی کافی نخواهید برد. 11. از هدر دادن انرژی بیجا و بیمورد اجتناب کنید. برای مثال از حرف زدنهای بی مورد و تماشای برنامههای تلویزیونی غیر ضروری بپرهیزید.
آثار روزه
روزه ابعاد گوناگونی دارد و آثار فراوانی از نظر مادی و معنوی در وجود انسان میگذارد که از همه مهمتر «بعد اخلاقی و فلسفهی تربیتی» آن است. یک. آثار تربیتی
روح انسان، همواره در حال تدبیر بدن است و بدن بدون تدبیر روح، مانند کشتی بدون ناخدا است. در ماه رمضان، به دلیل امساک از خوردن و آشامیدن و محدود کردن آن به ساعاتی مشخص و نیز کنترل حواس (مانند چشم، گوش و تمامی مجاری ورود اطلاعات به درون ذهن)، فراغت روح و نفس بیشتر فراهم میشود. فعالیت روح برای پرداخت به امور مادی و دنیوی کاهش مییابد و امکان پرداخت به امور معنوی بیشتر میشود، در نتیجه روح از لطافت بیشتری برخوردار میگردد.
خداوند برنامهی روزه گرفتن را به گونهای تنظیم کرده است که انسان باید در ساعت معینی، از خوردن و آشامیدن بپرهیزد و در ساعت خاصی، میتواند آزادانه بخورد و بیاشامد و از لذتهای حلال استفاده کند. ملزم شدن انسانها به اجرای دقیق این برنامه و تکرار آن طی یک ماه، تمرین بسیار مناسبی است برای عادت دادن نفس به اموری، غیر از آنچه در ماههای دیگر عادت کرده بود و این عمل، عزم و ارادهی انسان را تقویت میکند.
روزهدار باید در حال روزه – با وجود گرسنگی و تشنگی – از غذا و آب و سایر لذات (از قبیل لذت جنسی)، چشم بپوشد و ثابت کند که او همانند حیوانات، در بند اسطبل و آب و علف نیست. او میتواند زمام نفس را به دست گیرد و بر هوسها و شهوتهای خود مسلط شود و این امر باعث میگردد که غرایز به کنترل او درآید و علاوه بر این، در بهرهوری از آنها تعدیلی به وجود آید. خلاصه اینکه روزه، انسان را از عالم حیوانی ترقی داده و به جهان فرشتگان صعود میدهد. تقوا و پرهیزگاری در تربیت اخلاق اسلامی یک مسلمان، نقش بسیار مهمی دارد و برای رسیدن به این صفت شایسته، بهترین عبادت روزه است. قرآن دربارهی آن میفرماید: «لعلکم تتقون؛23 یعنی، نتیجه و علت غایی روزه، تقوا از محارم الهی است.» وقتی پیامبر(ص) در خطبهی «شعبانیه»، فضایل ماه رمضان و روزه را برشمرد، امیرمؤمنان علی(ع) پرسید: بهترین اعمال در این ماه چیست؟ فرمود: «الورع عن محارم الله؛24 پرهیز و اجتناب از معاصی و گناهان است». بنابراین روزه، عامل بازدارنده از گناه و عامل سرکوب کنندهی نفس عصیانگر است شخص با عمل به این دستور الهی، به خوبی روح تقوا و پرهیزگاری را در خویش زنده میکند. با روزه، اصلاح نفس و تربیت آن، آسانتر میشود زیرا گرسنگی و دیگر محرومیتهای روزه، شعلههای سرکش غریزههای حیوانی و هواهای نفسانی را خاموش میسازد. پر شدن شکم، زمینهی بسیاری از ناهنجاریها و تحریک شهوات، غوطهوری در حرام و ظهور خواهشهای باطل در نفس میشود؛ چنانکه در حدیثی آمده است: «انی اخاف علیکم من البطن و الفرج؛25 من از شکم و شهوت بر شما بیمناک هستم». اگر شکم عفیف باشد و به قدر ضرورت اکتفا کند و از حرام و شبهه بپرهیزد، بدون شک دامن نیز عفیف میشود. عفت این دو عضو، زمینهی بسیار خوبی برای نشاط معنوی و صفای دل و باطن خواهد شد.
انسان موجودی اجتماعی است و انسان کامل کسی است که در همهی ابعاد وجودی رشد کند. روزه، بعد اجتماعی انسان را در کنار سایر ابعاد او رشد میدهد؛ بدین صورت که درس مساوات و برابری در میان افراد اجتماع است. با عمل به این دستور مذهبی، افراد متمکن، وضع گرسنگان و محرومان اجتماع را به طور محسوس در مییابند و به دنبال آن درک، به این نتیجه میرسند که باید به فکر بیچارگان و محرومان باشند. اگر توجه به حال گرسنگان، جنبهی حسی و عینی پیدا کند، اثر بیشتری دارد و روزه به این موضوع مهم اجتماعی، رنگ حسی میدهد. با رشد این بعد اجتماعی، انسان نسبت به همنوعان خود بی تفاوت نمیشود و دردهای فراگیر اجتماعی (مانند فقر و گرسنگی) را حس میکند و مصداق این سخن حکیمانهی سعدی میشود که: بنی آدم اعضای یک پیکرند که در آفرینش ز یک گوهرند چو عضوی به درد آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار به راستی اگر در کشورهای ثروتمند جهان، مردم و خصوص اغنیا، چند روز از سال را روزه بدارند و طعم گرسنگی را بچشند، باز هم این همه گرسنه در جهان خواهد بود؟! آیا میلیونها انسان با سوءتغذیه و کمبود مواد غذایی مواجه خواهند شد؟! دو. آثار بهداشتی بدون تردید در علم پزشکی، اثر معجزهآسای امساک، در درمان انواع بیماریهای جسمانی و روانی به اثبات رسیده است. عامل بسیاری از بیماریها، زیادهروی در خوردن غذاهای مختلف است. پیامبر خدا(ص) فرمود: « واعلم ان المعده بیت الداء و ان الحمیه هی الدوا؛26 معده مرکز و خانه هر دردی است و پرهیز از [غذاهای نامناسب و زیاده خوری]، اساس هر داروی شفابخش است». پرخوری منشأ بسیاری از بیماریهای روانی، افکار غلط، سوءظن، گناه و شناخت غیر معقول و غیر منطقی است و روزه با ایجاد محدودیتهایی، هم معده و دستگاه گوارشی را تقویت میکند و هم با کنترل افکار و اجتناب از گناه، روان انسان را از آلودگیها باز میدارد. به عبارت دیگر روزه، زبالهها و مواد اضافی و جذب نشدهی بدن را میسوزاند و در واقع، بدن را «خانه تکانی» میکند و روح را با تلاوت قرآن و خواندن دعاهای ویژه، تقویت مینماید. خلاصه اینکه با روزه، سلامتی جسمانی و روانی انسان تضمین میشود و بر همین اساس پیامبر اسلام(ص) فرمود: «صوموا تصحوا؛27 روزه بگیرید تا سالم شوید». روزه اگر با شرایطی که دارد گرفته شود، اثرات مهم تربیتی، اجتماعی و بهداشتی برای انسان دارد.28 منبع: پرسشها و پاسخهای دانشجویی ویژهی ماه مبارک رمضان، دفتر نشر معارف
10. سید محمدحسین، طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج2، ص8-9. 11. قاموس کتاب مقدس، ص427، به نقل از تفسیر نمونه، ج1، ص633. 12. تورات، سفر تثنیه، ف 9، ش9، به نقل از تفسیر نمونه، ج1، ص632. 13. ا نجیل لوقا، ب5، ش3533. 14. حسین توفیقی، آشنایی با ادیان بزرگ، (تهران، سمت، طه و مرکز جهانی علوم اسلامی، چاپ سوم، زمستان 1379، ص94. 15. شیخ صدوق، فضائل الاشهر الثلاثه، تحقیق میرزا غلامرضا عرفانیان، (چاپ نجف)، ص24، ح12. 16. الکافی، ج1، ص249. 17. وسائل الشیعه، ج10، (انتشارات آل البیت)، ص475، ح9، و ص480، ح 16. 18. بحار الانوار، ج96، ص344؛ میزان الحکمه، ج5، ص2132. 19. میزان الحکمه، ج5، ص2132. 20. همان. 21. همان. 22. همان.
24. عیون الاخبار الرضا، ج2، ص266. 25. بحار، ج1، ص368. 26. بحار الانوار، ج58، ص307 (بیروت، مؤسسه الوفاء). 27. همان، ص255. 28. برای مطالعهی بیشتر ر. ک: الف. الکسی سوفورین، روزه، روش نوین، برای درمان بیماریها، ترجمهی جعفر امامی. ب. سید حسین موسوی لاهیجی، روزه، درمان بیماریهای روح و جسم، (انتشارات جامعهی مدرسین حوزهی علمیه) قم. پ. عبدالکریم بی آزار شیرازی، رسالهی نوین فقهی پزشکی، ج2، (دفتر نشر فرهنگ اسلامی). ت. سید رضا پاک نژاد، اولین دانشگاه و آخرین پیامبر، ج3: (انتشارات کتاب فروشی اسلامیه). ماه رمضان و چند سؤال (قسمت دوم) روزه و ریاضت
«ریاضت در لغت چند معنا دارد: 1. تحمل رنج و تعب برای تهذیب نفس و تربیت خود یا دیگری؛ 2. تمرین و ممارست؛ 3. کوشش و سعی؛ 4. گوشهنشینی توأم با عبادت و کفّ نفس1 در اصطلاح؛ یعنی، تحمل رنج و مشقت و از نظر جسمانی خود را در محدودیت قرار دادن و در قبال آن به توانمندیهای روحی رسیدن.
انواع ریاضت از یک چشمانداز میتوان ریاضت را به دو نوع تقسیم کرد: 1. ریاضت به صورت مطلق؛ قطع نظر از آموزههای دینی؛ 2. ریاضت در قالب آموزههای دینی و بر اساس معیارهای شرعی. فرقهای این دو عبارت است از: یکم. ریاضت به معنای مطلق عبارت است از اینکه انسان از هر راه ممکن، جسم خود را به مشقّت بیندازد تا مهارتها و توانمندیهایی را در بعد روحی به دست آورد، قطع نظر از اینکه آیا چنین عملی از نظر احکام شرعی و مبانی دینی صحیح است یا نه. از این رو مرتاضانی که بدون در نظر گرفتن شریعت الهی ریاضت میکشند، برای رسیدن به هدف خود، هر عملی را انجام میدهند! حال فرقی نمیکند این کار از نظر شرعی حرام باشد یا با کرامت انسانی سازگار نباشد؛ زیرا آنان بر این باورند که فلان عمل، موجب تقویت روح یا ارادهشان میشود. حال آنکه در ریاضتهای دینی (مانند روزه) هرگز فرد از چارچوب شریعت خارج نمیشود و هر قدرت و نیرویی برای او مطلوب نیست. او بر اساس احکام الهی روزه میگیرد زیرا اعمال احکام دینی برای این است که انسان را در حوزهی عبودیت خدا قرار دهد و او را به مقام قرب الهی برساند. پس نتیجه و اثر ریاضتهای شرعی و غیرشرعی کاملاً با هم متفاوت است. دوم. فرق دیگر ریاضت دینی با ریاضت غیر دینی، این است که دین، به انسان اجازهی ضرر زدن به خود یا دیگری را نمیدهد و اعمال او همواره باید فایدهی عقلایی داشته باشد. برای مثال روزه برای افراد مکلّف واجب است. اما همین روزه اگر در جایی موجب آسیب شدید جسمانی، یا بیماری و یا تشدید آن گردد، حکم آن لغو میشود و چنین فردی نباید روزه بگیرد. در حالی که مرتاض، ممکن است عملی را به این جهت انجام دهد که موجب تقویت اراده شود و کاری ندارد به اینکه این عمل ممکن است برای او ضرر داشته باشد یا نه. به عبارت دیگر بر اساس قاعدهی کلی «لاضرر و لا ضرار فی الاسلام»، ضرر رساندن و ضرر دیدن در اسلام و احکام آن، قرار داده نشده است. همچنین بر اساس قاعدهی «لا یکلّف نفساً الا وسعها»2 خداوند برای هیچ کس بیشتر از تواناییاش تکلیف نمیکند. مرتاض این قواعد و اصول را نه تنها مد نظر ندارد بلکه ممکن است برخلاف آن عمل کند به این جهت که میخواهد با ریاضت، ابعاد روحی و روانی خود را تقویت کند. از همین رو بسیاری از احکام اولیه، ممکن است در مورد عدهای تغییر کند یا از دوش آنان برداشته شود. برای مثال اگر کسی بیمار است و روزه گرفتن برای او ضرر دارد، یا درمان او را به تأخیر میاندازد و نیز افرادی که مسافر هستند، نباید روزه بگیرند. سوم. فرق دیگر، مربوط به انگیزه و هدفی است که مرتاض دنبال میکند. اگر از مرتاض سؤال شود انگیزه و هدف تو از این عمل چیست، ممکن است بگوید: برای تقویت روح، یا به جهت تقویت اراده، یا به دلیل اینکه بتوانم نوعی توانایی به دست آورم. اما نخستین شرط روزه این است که روزهدار، باید نیت و قصد «قربت» کند: «انّما الاعمال بالنیات»3 البته روزهدار نیز ممکن است انگیزهاش دستیابی به بهشت و نعمتهای بهشتی باشد اما باید قصد «قربه الی الله» کند. او میخواهد در قالب بندگی، رضایت خدا را بهدست آورد و به دنبال آن، از نعمتهای مادی و معنوی نیز بهره بگیرد. پس در ریاضتهای الهی، قصد و انگیزه، الهی است؛ ولی معلوم نیست مرتاض چنین هدفی را دنبال کند. چهارم. یکی دیگر از فرقهایی که بین ریاضتهای غیر دینی و ریاضتهای دینی وجود دارد، به کارگیری محصولات و نتایج ریاضت است. یک انسان مؤمن – که در قالب عمل به احکام الهی به کمالاتی دست مییابد – هرگز حاضر نیست از این کمالی که به دست آورده، سوء استفاده کند و در راه حرام، آن را به کار گیرد. اما مرتاض ممکن است در اثر ریاضت، توانمندیهایی به دست آورد و در راه غیرصحیح و غیر مشروع از آن استفاده کند. حال ممکن است سؤال شود: مگر میشود انسانی از طریق ریاضتهای غیر دینی، به جایی برسد؟ جواب «آری» است. ریاضت و نتایج آن، تحت نظام علّی و معلولی قرار دارد؛ یعنی اگر علت (به مشقّت انداختن جسم) ایجاد شد، معلول (تقویت روح در بعدی از ابعاد) نیز حاصل میشود. حال این علت و معلول، ممکن است در قالب یک نظام ارزشی و الهی شکل بگیرد و یا خارج از این نظام . درست مثل یک چاقوی تیز که میتوانیم در راه صحیح و یا غلط از آن بهرهبرداری کنیم و ممکن است این چاقو از طریق صحیح تیز شده باشد و یا از راه غلط. بنابراین تقویت روح چیزی شبیه تیز کردن چاقو است. پس در سایهی ریاضتهای دینی، علاوه بر اینکه نفس انسان قدرتمند میشود و او به کمالاتی میرسد، به سعادت واقعی و جاودان نیز دست مییابد. این امری است که با ریاضتهای غیر دینی حاصل نمیشود.
رمضان و شیطان
این سؤال پرسشی بنیادین است که برای هر اندیشمند مسلمان رخ مینماید و پاسخ به آن در گرو کاویدن جنبههای مختلف آن است. در این پرسش سه طرف – خداوند، انسان و شیطان – قرار دارد که به طور مختصر به بررسی آنها میپردازیم:
و چه زیبا سروده است خواجهی شیراز در این باره: جلوهای کرد رخت دید ملک عشق نداشت عین آتش شد ازین غیرت و بر آدم زد
6-1. آفرینش بر اساس فطرت و گرایش ذاتی به خداوند: «فأقم وجهک للدّین حنیفاً فطرت الله التی فطر الناس علیها»10 6-2. رهبری و هدایت الهی به سوی حق به وسیلهی خود خدا: «قل الله یهدی للحق»11 6-3. الهام خوبیها و بدیها به انسان به منظور گزینش آگاهانهی او: «فألهمها فجورها و تقواها»12 6-4. محبوب قرار دادن ایمان به خداوند در نهاد انسانها: «حبّب الیکم الایمان وزیّنه فی قلوبکم»13 6-5. یاری رساندن ویژه به مؤمنان در مسیر زندگانی: «انا لننصر رسلنا و الذین آمنوا فی الحیاه الدنیا»14 15 6-6. گشودن راههای هدایت به تناسب تلاش انسان: «والذین جاهدوا فینا لنهدینّهم سبلنا و انّ الله لمع المحسنین»16
به عبارت دیگر وسوسههای شیطانی، باعث میشود که انسان به مبارزه برخیزد و با استمداد از عنایتهای الهی، نبردی سهمگین را آغاز کند. به این وسیله نفس او پرورش و تکامل مییابد و عالیترین مدارج کمال ممکن را کسب میکند و چون در این صورت امتحان جدی صورت گرفته است، حقیقت شخصیت او – خواه مثبت و ملکوتی و خواه منفی و منحط – بروز مینماید؛ یعنی، انسان نهان خود را نشان میدهد. از اینجا بود که با نافرمانی ابلیس و رانده شدن او از درگاه الهی و سپس تقاضای او برای اغوای نوع انسانی؛ خداوند با تقاضای او موافقت کرد و به او مهلت داد تا در مقابل نیروهای الهی، وسوسهگر انسان به سمت شرّ باشد. اما در عین حال قدرت او در این زمینه را محدود ساخت و هیچ سلطهای را برای شیطان به طور مستقل بر انسانها قرار نداد: «و ما کان له علیهم من سلطان الا لنعلم من یؤمن بالاخره ممن هو منها فی شکّ»17
بنابراین وسوسهگری شیطان، پس از رویگردانی انسان از ندای فطرت و الهامات رحمانی است. کسانی که با اختیار و انتخاب خود کفر ورزیده، قابلیت محبت و همراهی با پاکترین انسانهای روی زمین را از دست دادهاند، سزاوار آن هستند که به وسوسههای شیطانی گرفتار شوند و این خود نوعی مجازات الهی نسبت به آنان در همین دنیا است: « ألم تر انّا ارسلنا الشیطان علی الکافرین تؤزّهم أزّا»19 آیا ندانستی که ما شیطانها را بر کافران گماشتیم تا آنان را شدیداً تحریک کنند؟»
منبع: پرسشها و پاسخهای دانشجویی، ویژهی ماه مبارک رمضان، نشر معارف. -----------------------------------------
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 105 |