تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,015,740 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,717,960 |
مرد و آرامش خانواده | ||
پیام زن | ||
مقاله 1، دوره 1389، شماره 227، بهمن 1389 | ||
نویسنده | ||
حسین کریمیان | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
1. رفق و مدارا پیامبر اکرم(ص) میفرماید: «کسی که زن خود را میآزارد، نماز و روزهی او قبول نیست تا به جلب رضای او بپردازد؛ و همین طور زن در برابر شوهر خود».1 صبر و شکیبایی، عفو و اغماض، تحمل و سازش همراه با ایثار و فداکاری پدرانه، رفق و مدارا در خانه، از مسائل اساسی پیوند میان اعضای خانواده و تربیت صحیح آنان است. در وصیت امیرمؤمنان علی(ع) به پسرش محمد حنفیه آمده است: فدارها علی کلّ حال و أحسن الصحبه لها لیصفو عیشک؛2 با خانوادهات، همواره مدارا و معاشرت نیک داشته باش تا زندگیات گوارا گذرد. پدر باید از کوتاهی خدمت اهل خانه نسبت به خود درگذرد و در برابر آزارهای آنان صبور باشد و در پی تنبیه و آزار آنان برنیاید، تا پاداش بزرگ الهی را نصیب خود سازد. پیامبر رحمت، خاتم انبیا محمد(ص) فرمود: «کسی که در برابر بدخلقی همسرش صبر کند، پاداش شاکران را دریافت میدارد».3 همچنین فرمود: «من ضرب امرأته بغیر ذنب فأنه خصمه؛4 کسی که همسر بیگناه خود را بزند، من دشمن و مدعی او هستم». امام صادق(ع) میفرماید: «ایّما امرأه باتت و زوجها علیها ساخط فی حق، لم تقبل منها صلاه حتی یرضی عنها؛5 زنی که به خواب رود در حالی که شوهرش از او ناراضی باشد، نمازش پذیرفته نیست تا رضایت شوهر جلب شود». در روایت آمده است: کسی که در برابر بدخُلقی شوهر صبر کند، پاداش همسر حضرت ایوب(ع) پیامبر را دریافت میکند. 2. خوشخویی در خانه خوشاخلاقیِ پدر، یکی از عوامل مهم خوشبختی اهل خانه و تعیین سرنوشت نسل اوست. لقمان حکیم به پسرش چنین رهنمود میدهد که: ینبغی للعاقل أن یکون فی أهله کالصبّی - یعنی فی المزاح - و حسن الخُلق بالملاعبه و المطایبه، فاذا کان فی القوم کان رجلا؛6 سزاوار است انسان خردمند، در میان خانوادهی خود مانند کودک باشد؛ یعنی اهل مزاح و شوخی پدرانه و شیرینکاری محبتآمیز؛ و چون در اجتماع و میان قوم خود در آید، رفتاری مردانه داشته باشد. رسول خدا(ص) میفرماید: «جلوس المرء عند عیاله احبّ الی الله من اعتکاف فی مسجدی هذا؛7 حضور پدر در کنار خانواده، نزد خدا محبوبتر است از اعتکاف در همین مسجد من». امام سجاد(ع) نیز میفرماید: «چهار چیز در هر کس یافت شود، نشانهی کمال ایمان او است: ... و یُحسن خلقه مع أهله؛8 ... و این که با خانواده و اهل خانهی خود خوشاخلاق و خوشرفتار باشد. 3. حضور در کنار خانواده به سر بردن در کنار اهل خانه، از حقوق آنها و از وظایف مسلّم پدر است. این حضور، امری عرفی است و آن چه ضرورت دارد پاسخگویی به خواستههای روحی خانواده و تأمین نیاز آنان است. یکی از مسائل اساسی در کانون خانواده، حضور پدر و مادر در کنار فرزندان است؛ در غیر این صورت کودکان دچار خلأ روحی خواهند شد. البته این حضور باید به گونهای سازنده باشد و به جنبههای تربیتی آن توجه شود. لقمان حکیم میفرماید: سزاوار است انسان خردمند در میان زن و فرزند خود، - در برخی موارد - هماهنگ با فرزندان رفتار کند و خوشاخلاق، اهل شوخی و مزاح و شیرینکاری باشد ولی آن گاه که به میان مردم قدم مینهد، هویت و شخصیت اجتماعی خود را رعایت کند.9 رسول اکرم(ص) با همهی کودکان، اعم از فرزندان خود یا مردم، با مهر و محبت رفتار میکرد؛ چنان که در حدیث شریف میخوانیم: «و التّلطّف بالصبیان من عاده الرسول(ص)؛10 لطف و محبت به کودکان، از اخلاق و صفات حمیدهی رسول خدا(ص) بود». مردی از امام حسین(ع) پرسید: «به چه کسی نیکی کنم»؟ حضرت پاسخ داد: «به پدر و مادرت». او گفت: «به غیر از آنان به چه کسی نیکی کنم»؟ امام(ع) فرمود: «برّ ولدک؛ به فرزندت نیکی کن.»11 4. خدمتگزاری بدیهی است که پدر، به جهت عاطفه و مهر خدادادی، خادم خانواده است؛ خدمتگزار نیز نباید از وظیفهی خود شانه خالی کند. پیامبر اکرم(ص) میفرماید: «خدمه العیال کفّاره للکبائر؛ خدمت به اهل خانه، کفارهی گناهان کبیره است». نیز میافزاید: «خدمت به خانواده، غضب الهی را فرو مینشاند و مهریه حورالعین است».12 5. نیکی به همسر شوهر در برابر خانوادهی خود مسئول است و باید همواره در حق آنان بهویژه همسر، نیکی کند. پیامبر(ص) فرمود: «خیرکم، خیرکم لنسائه؛13بهترین شما کسی است که با زنان خود بهتر باشد».
پینوشتها: 1. شیخ حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ج14، ص116. 2. همان. 3. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج4، ص15. 4. دیلمی، ارشاد القلوب، ص291. 5. طبرسی، مجمع البیان، ج4، ص155. 6. تویسرکانی، لئالی الاخبار، ج2، ص175 و 209. 7. ورام بن ابی فراس، تنبیه الخواطر، ج2، ص122. 8. شیخ حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ج11، ص350. 9. همان. 10. فیض کاشانی، المحجه البیضاء، ج3، ص366. 11. مجلسی، بحار الانوار، ج104، ص98، باب 3، ح69. 12. همان، ج101، ص132، ح1. 13. حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ج4، ص191.
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 87 |