تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,015,780 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,717,973 |
حرفی از جنس زمان | ||
پیام زن | ||
مقاله 1، دوره 1390، شماره 232، تیر 1390 | ||
نویسنده | ||
محمدرضا رنجبر | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
یک قطعه آهن اگر یک قطعه آهن وسط یک مشت پنبه جاسازی کرده، از کنار انواع چوبهای زیبا و برشخورده و شکلیافته عبور دهی، هیچ کدام برای آن قطعهی آهنی جاذبهای ندارد اما آهنربا دارد. لقمهی حلال هم در وجود انسان دقیقا مثل آن قطعه آهن است. چنین انسانی وقتی از کنار اولیای خدا عبور میکند، جذب آنها میشود. ولی کسانی که غیر از اولیاء خدا باشند برای او هیچ جاذبهای ندارند. روز عاشورا چرا لشگریان یزید از کنار امام حسین(ع) میگذشتند و امام برای آنها هیچ جاذبهای نداشت؟ چون لقمهی حلال را درون خود نداشتند. همین حقیقت را سید الشهدا(ع) به امام سجاد(ع) فرمود که: «شکمهاشان مالامال از لقمههای حرام است.» قیافهها بعضیها فکر میکنند که آدمها توی قیافههاشان زندگی میکنند، لذا هر روز خود را به یک تیپ و شکل درمیآورند. ولی آرامش پیدا نمیکنند. بعضیها فکر میکنند که آدمها توی خانههایشان زندگی میکنند لذا هر روز خانههای خود را به یک شکل و با یک دکور خاصی درمیآورند، ولی باز آرامش پیدا نمیکنند و اینها در اشتباهند، باید بدانند که آدمها توی دلهاشان زندگی میکنند و نه توی قیافهها و خانهها و ... روز عاشورا سید الشهدا(ع) به خداوند چه فرمود؟ فرمود: «خدایا! ما از تو ممنونیم که: (جعلت لنا افئده) به ما دل دادی و ما را اهل دل کردی». سید الشهدا(ع) و یاران نازنینش اهل دل بودند؛ و یکی از درسهای بزرگ عاشورا همین است که: ای آدمها بیایید اهل دل شوید. آی آدمها! اگر آرامش و آسایش میخواهید، بیایید دلهای خود را آباد کنید. پر طاووس قدیمها وقتی قرآن میخواندند، برای این که نشانه بگذارند که تا کجا خواندهاند، از پر طاووس استفاده میکردند. هیچ گاه هیچ کس از پر کلاغ استفاده نمیکرد؛ چون قرآن زیباست و چیزی هم که در دل آن قرار میگیرد باید زیبا باشد. امام حسین(ع) حقیقت قرآن است پس اگر کسی میخواهد در دل او جای بگیرد و در کنار او قرار بگیرد و همراه و همگام با او باشد شرطش این است که یک زیباییهایی از خود نشان بدهد. «حبیب بن مظاهر» به خاک و خون کشیده شده بود. امام حسین(ع) بر بالین او آمد و یک جمله به او گفت که اشاره به همین حقیقت داشت. حضرت فرمود: لقد کنت فاضلا یعنی، حبیب تو آدم بافضیلتی بودی و آن چیزی که مرا به تو پیوند داد، فضیلت تو بود. این یک درس و بلکه یک پیغام به همهی ماست که اگر میخواهید با من حسین بن علی(ع) جوش خورد، و پیوند و ارتباط برقرار کنید باید اهل فضیلت باشید. نان سنگک نان سنگک تا خمیر و خام است، به سنگها - حتی به ریزترین آنها - میچسبد اما همین که پخته شد، خیلی راحت از همهی آنها جدا خواهد شد. انسان هم همین طور است تا خام است دلبسته و وابسته است اما همین که پخته شد، خیلی راحت از این چیزهایی که به آنها وابسته و دلبسته است، دل برمیکند. اصحاب سید الشهدا(ع) بر اثر آتش عشق ابی عبدالله(ع) پخته شده بودند، لذا خیلی راحت از این دلبستگیها و از عزیزترین کسان و بستگان خود گذشتند. وقتی هم که تهدید شدند که خانههاشان را خراب خواهند کرد، خیلی سریع و صریح آدرس و نشانی خود را به تیرها بستند و به وسیلهی کمانها به سوی آنها پرتاب کردند، چون هیچ دلبسته نبودند. باطری ضبط صوت باطری ضبط صوت وقتی ضعیف میشود نوارها زور میزنند و کلمات را خیلی سنگین ادا میکنند. انسان هم همین طور است؛ وقتی شارژ نباشد قلدری میکند و زور میگوید. روز عاشورا، سپاهیان یزید چرا این قدر قلدری کردند و زور گفتند؟ چون برای ارتباط با خدا شارژ نشده بودند. اما اصحاب سید الشهدا(ع) این گونه نبودند. چه قدر روز عاشورا روان حرف میزدند! شما رجزهای آنها را ببینید که چه قدر رسا و نرم و زیباست، چرا؟ چون شب مردان خدا روز جهان افروز است. شب در حالی که لشگریان یزید داشتند شمشیرهای خود را تیز و زهرآگین میکردند، روایت داریم که اصحاب باوفای آن امام نازنین، یا در رکوع بودند و یا در سجود، یا ایستاده و در نماز بودند یا نشسته و قرآن میخواندند. بَین قائم و قائد و راکع و ساجد درخت سبز درخت سبز هر کجا که باشد به محض آمدن یک نسیم یا باد، انعطاف نشان داده و خم و راست میشود. انسان هم همین طور است؛ اگر زنده باشد و حیاط داشته باشد، به محض این که اذان بشنود و وقت نماز برسد انعطاف نشان داده، به نماز درمیآید و رکوع و سجود میکند. وسط معرکهی جنگ در روز عاشورا همین که وقت نماز فرا رسید حضرت فرمود: «از آنها درخواست کنید تا به ما اجازهی نماز بدهند» و این خیلی عجیب است! و خدا میداند در این نماز چه نهفته است که سید الشهدا(ع) هم شب عاشورا و هم روز عاشورا به دشمن رو میاندازد و اجازهی نماز میخواهد. پارچه پارچهفروشیها معمولا یک پارچه پیش روی مشتری میگذارند. مشتری اگر آن را انتخاب کرد که کرد و گرنه یک پارچهی بهتر از آن میآورند. شب عاشورا سید الشهدا(ع) به هلال فرمود: یا هلال اِنج بِنَفسک هلال! شب است و تاریک. این جا هم کوهستان است. برو و به این کوهها پناه ببر و [مطمئن باش که] نجات پیدا میکنی. ولی هلال گریه کرد و گفت: «محال است! من دوست دارم پیش پای شما به خاک و خون افتاده، قربانی بشوم.» یعنی سید الشهدا(ع) یک راه را برای رسیدن به یک راحتی کم به هلال نشان داد و او نپذیرفت، لذا راحتی عظیم و ابدی، به بلندای ابدیت در اختیار او گذاشت. اتوبوسهای ایستاده بارها برای خود شما هم اتفاق افتاده است که در اتوبوس توقف کرده نشستهای و اتوبوس دیگری، کنار شما در حال حرکت است. شما احساس میکنید که اتوبوس خود شما در حرکت است ولی این طور نیست. روز عاشورا اصحاب سید الشهدا(ع) شتابان در حال حرکت بودند اما سپاهیان یزید – که یک نگاهی به خود نکرده بودند و دچار خودفراموشی شده بودند، لذا - فکر میکردند خود در حال حرکتند. در حالی که آنها ایستاده بودند و در گِل فرو رفته و زمینگیر شده بودند اما نمیفهمیدند و اصحاب سید الشهدا(ع) را ساکن و گرفتار میدیدند، لذا یکی از آنها فریاد کرد و گفت: بکشید اینها را، اینها از دین خدا خارج شدهاند. یعنی ما در دین خدا هستیم! | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 90 |