| تعداد نشریات | 54 |
| تعداد شمارهها | 2,534 |
| تعداد مقالات | 35,975 |
| تعداد مشاهده مقاله | 15,797,452 |
| تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 7,247,266 |
کسی که تعداد گنجشکهای جهان را میداند | ||
| پیام زن | ||
| مقاله 1، دوره 20، شماره 232، تیر 1390 | ||
| نویسنده | ||
| سید سعید هاشمی | ||
| تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 08 آبان 1404، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
| اصل مقاله | ||
|
ساعت دو و بیست دقیقهی نیمه شب بود که تو را در خواب دیدم. خودت بودی: خودت که در بیداری نمییابمت کلی با تو حرف داشتم. لب باز کردم که بگویم. خندیدی! معلوم بود هر چه که میخواهم بگویم، تو میدانی؛ ولی باز گفتی: بگو. (در کدام یک از سرزمینهای آسمان ساکنی که لهجهات لهجهی باران بود؟) گفتم: شعرهایم نیمه تمام است. گفتی: مرا بخوان! حرفهایت روان میشوند؛ شاعرانههایت فوران میکنند؛ زندگیات شعر میشود؛ شعرهای نیمه تمامت به پایان میرسند و شعرهای تازهات گل میکنند. (از حرفهایت شعر نرگس میبارید. دیوانهایت را کدام ناشر به چاپ سپرده است؟) گفتم: گلدانم ترک برداشته است. گفتی: کمتر آن عروس باغها را زندانی سلول انفرادی گلدان کن! پنجره را باز کن و گلدانت را بگذار لب پنجره. بگذار همهی چشمها گلدانت را تنفس کنند و عابران، کوچه را زیباتر راه بروند. (از حرفهایت گل میبارید، کدام باغبان، بر حرفهایت راه رفته است؟) گفتم: زبانم لکنت دارد. گفتی: بخند! بخند تا لکنت زبانت خوب شود. خنده، زبان را باز میکند. (چه قدر خوب، روحم را مقابل آفتاب بر بند آویختی) ساعت دو و بیست دقیقهی نیمه شب بود که به خوابم آمدی و هنگام اذان، پا از خوابم بیرون گذاشتی و مرا با تنهاییام رها کردی. مژدگانی! شخصی که میجستم و نمییافتم حالا نشانیهایش را در خواب دیدهام. هر کس او را بیابد، تمام جویهای شیر و عسل، ارزانیاش. مشخصات: یاکریمی بر شانهاش نشسته، بر پیراهنش نور باریده است، چشمهایش سلام میگویند، در هر لبخندش مهتاب میتراود، و تعداد گنجشکهای جهان را میداند، ساعت دو و بیست دقیقهی نیمه شب بود که به خوابم آمدی. صبح که از خواب برخاستم بسترم بوی گل میداد. | ||
|
آمار تعداد مشاهده مقاله: 89 |
||