تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,118 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,038 |
کتاب های خوردنی یا هله هوله های خواندنی!؟ | ||
پیام زن | ||
مقاله 1، دوره 1390، شماره 237، آذر 1390 | ||
نویسنده | ||
فائزه اسکندری | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
مهارتهای انتخاب کتاب برای کودکان
دوران کودکی دورانی کوتاه است. اگر چه این دوره، دورهی رشد سریع است و بنیان ارزشها، نگرشها و احساسات و نیز چیزهای تاریکتر از قبیل سرکوبها و عقدههای روحی که ممکن است در تمام طول عمر گریبانگیر فرد باشند را فراهم میکند، لیکن به زودی سپری میشود. بنابراین زمانی برای کارهای بیارزش و مواد خواندنی مهمل، باقی نمیماند. اگر کودکان از مطالعهی کتابهایی از قبیل «آلیس در سرزمین عجایب» اثر لوییس کارول یا «باغ نیمهشب تام» اثر فیلیپا پیرس و «زنان کوچک» آلیس ام آلکوت و بسیاری کتابهای معتبر دیگر امتناع ورزند، ممکن است متعجب شویم و یا برایمان مضحک باشد؛ چرا که این کتابها دربارهی جایگاه انسان و قدرت کلمات، خیالات و زندگی در شرایط سخت، حرفهای بسیاری برای گفتن دارند. کتابهایی از این قبیل تنها مواد خواندنی برای کودکان به شمار نمیآیند زیرا شکلدهندهی فرهنگ خاصی هستند؛ اما مزیت این کتابها این است که خواننده را در صمیمیتی خاص دخیل میکند. کتاب دقیق و مناسب، کتابی است که با شور و حرارت تصاحب شده است؛ کتابی که خواننده بهراحتی از آن جدا نمیشود و در عین حال نمیتوان آن را باسرعت و سهولت خواند و از آن رد شد. در این کتابها، با متن از نظر میزان دقت تقریباً همانند یک متن آکادمیک برخورد میشود. حتی ممکن است والدین با آگاهی از میزان نفوذ بالای برخی کتابهای داستانی روی کودکان خود متعجب شوند. در این بین والدین برای انتخاب کتاب خوب باید با علایق فرزندان خود آشنا باشند تا بتوانند کتابی برای او تهیه کنند که غیر از جنبهی سرگرمی، تعلیم و تربیت را نیز بهصورت غیرمستقیم اعمال کند. والدین برای تهیهی کتاب باید نویسندگان و ناشرانی که کتابها را منتشر میکنند نیز در نظر داشته باشند. در دنیای امروز منابع اطلاعاتی گوناگونی مانند کتاب، مجله، دیسک های فشرده، اینترنت و کامپیوتر وجود دارند که تمسک به هر یک از اینها میتواند حجم انبوهی از اطلاعات، شناخت و سرگرمی را در اختیار کودکان و نوجوانان قرار دهد؛ اما آیا همهی این منابع اطلاعاتی، دادههای درستی را در اختیار ما قرار میدهند؟ میتوان به آن چه تحت عنوان یک مقالهی الکترونیکی از طریق اینترنت مطالعه میکنیم، اعتماد داشت؟ آیا سرعت و آسانی ارائهی اطلاعات از طریق اینترنت حجم انبوهی از اطلاعات کاذب را به همراه نخواهد داشت؟ آیا آن چه در پهنای وب مطالعه میکنیم از فیلتری بهمنظور اصلاح و بررسی صحت و سقم دادهها گذشته است یا خیر؟ آن چه ذکرگردید دلیلی بر درستی اطلاعات کتابها نیست، اما سختی کار چاپ و نشر کتابها میتواند تا حدی اعتماد به صحت دادههای موجود در این منبع اطلاعاتی را جلب کند. مزایای مطالعه سوال این است که آن چه یک کتاب مناسب برای خوانندهای مناسب و در زمانی مناسب به بار میآورد، چیست؟ کتاب مناسب میتواند اطلاعات خاصی را فراهم کند. چنین کتابی ممکن است دربارهی حیات در عصر دایناسورها، خاستگاه بشر و یا چگونگی بازی شطرنج، اطلاعاتی را در اختیار خواننده گذارد. اگر بهخوبی با کتاب درگیر شویم، میتوانیم به شناخت بیشتری نیز دست یابیم. اگر کتاب بر اساس علاقه و اشتیاق وافر نویسنده نوشته شده باشد، قادر به تفهیم این نکته به خواننده خواهد بود که چرا انسانها دربارهی یوزپلنگ وحشی، آداب و رسوم دورهی اشکانیان، گیاهان دریایی یا هر چیز دیگری به مطالعه میپردازند. اگر داستان یا رمانی توسط نویسندهای حساس و هشیار نوشته شده باشد، نه تنها قادر به افزایش قدرت فهم و درک خواننده خواهد بود، بلکه او را در احساسات و عواطف انسانهای دیگر نیز شریک خواهد کرد. خواننده احساس میکند که دوست دارد عضو یکی از گروههای اقلیت باشد، در زمان جنگ زندگی کند، معلول باشد، ناامید در عشق باشد و یا گردنکلفت مدرسه باشد. به عبارت دیگر همان گونه که اشاره شد، خوانندهی یک کتاب مناسب، این فرصت را خواهد داشت تا درکیفیت شناخت با بییندهی یک تئاتر زیبا یا یک نمایش تلویزیونی و یا یک فیلم سینمایی همتراز باشد.1 کتاب مناسب میتواند به خواننده کمک کند تا از فعالیتها، فشارها و نگرانیهای زندگی روزمره بگریزد. چنین کتابی ممکن است یک تعلیق ناگهانی در نگرانی ناشی از کار مدرسه و تکالیف خانه ایجاد کند. این نوع مطالعه را با اصطلاحاتی نظیر مطالعهی «جبرانی» یا «درمانی» نامگذاری میکنند. کتاب مناسب باید برای خواننده معنیدار باشد و به آن چه که در زندگی روزمرهی خواننده مورد تجربه قرار میگیرد، معنی بیشتری بخشد. کتاب مناسب، اعم از این که صحنهها و شخصیتها خیالی باشند یا نباشند، به حقیقت میپردازد. «سنداک» بر نیاز به حقیقت گویی تاکید میکند: «شما باید حقیقت امر را به بهترین وجه بدون هیچگونه فروکاهیدنی به کودک بگویید. شما باید بدانید که کودکان، افرادی کوچک و در عین حال جسور هستند که همچون بزرگسالان باید از عهدهی مشکلات زندگی روزمره برآیند. شما باید بدانید که آنها هنوز برای بسیاری از مسائل آمادگی ندارند و آن چه بیشتر از هر چیز خواهان آنند، حقیقت است»2 کتاب مناسب اساساً و ضرورتاً باید همچون داستانی مناسب باشد. اگر چه آن داستان افسانهای عامیانه یا برآوردی از چگونگی کار اتومبیل یا سرگذشت یک شاعر و یا نقاش باشد. همهی اینها باید از ساختاری مناسب و سرگرمکننده برخوردار باشد. کتاب مناسب باید داستانی باشد که عواطف خواننده را برانگیزاند. کودکان هر روز در حین بازی با هم صحبت میکنند: «بیا با هم...»، «فلان برنامهی تلویزیونی دربارهی ... بود»، «من دیشب با پدرم به ... رفتم» که در واقع آنها مشغول داستانگویی، داستانشنوی و داستانپردازی هستند. بهدلیل روحیهی تخیل و رویاپردازی در کودکان بهتر است کتابهای آنها با زبان داستانی به بیان واقعیتها و آموزش کودکان بپردازد. مهملخوانی چه نوع مطالعهای است؟ سودمند یا مضر! از نظر بسیاری از والدین، دوران کودکی باید صرف مطالعهی موادی شود که دارای ارزش ادبی هستند؛ موادی از قبیل داستانهای کلاسیک، کتابهایی که برندهی جایزه شدهاند و یا آثاری که به دقت مورد نقد و بررسی قرار گرفتهاند. ممکن است قضاوت بزرگسالان بر پایهی این فرض شکل گرفته باشد که هر آن چه برای بزرگسالان نامناسب است، برای جوانان و نوجوانان نیز نامناسب است. بزرگسالان دامنهی وسیعی از کتابها در زمینههای گوناگون و با ارزشهای گوناگون از قبیل سرخط اخبار روزنامهها، یک رمان جدید پرفروش، گزارشهای سالانهی مالی، کتابهای اطلاعاتی، کتابهای تاریخی و ... را خوانده و میخوانند و بدون توجه به محدودیتهای کودکان این گونه میپندارند که آنها تنها باید چیزهایی را بخوانند که دارای ارزشی پایا و کاملاً مشخص هستند. گویی آنها از خواندن کتابهایی که جنبهی تفریحی و سرگرمکنندگی دارند، مبرا هستند. «ایدان چمبرز»3 خاطر نشان میکند که «مطالعهی گسترده، سیریناپذیر و بیرویه، خاکی است که سرانجام علاقه و رویهمندی در آن میروید». با این وصف میتوان گفت که اگر چه در نگاه اول مهملخوانی چندان مطلوب نیست، لکن سرانجام میتواند به مطالعهی سامانمند و هدفدار بیانجامد. در ذیل، چندین مورد از ویژگیهای خواندنیهای مهمل اشاره خواهد شد: - بهطور کلی خواندنیهای مهمل را حد واسط کتابهای مناسب و نامناسب میتوان به شمار آورد؛ - ارزش ادبی اندکی دارند و تکراری، پیش پا افتاده و بدون هیجان هستند؛ - شواهد اندکی مبنی بر کاربرد هیجان زبانی توسط نویسنده دیده میشود؛ - حتی آن دسته از کتابهای مهمل که داعیهی طنز دارند، نشانی از معنای بالنده و متعالی طنز در خود ندارند؛ - ممکن است کودک خواننده پس از مواجهه با این قبیل خواندنیها از میزان سادگی کلمات و عبارات آنها دچار شگفتی شود. چگونه یک کتاب نامناسب را تشخیص دهیم؟ یکی از نکات بسیار مهمی که در خصوص کودکان باید خاطر نشان کرد این است که کودکان آن گونه که برخی میپندارند، معصوم یا حساس نیستند. حمایت بیش از حد از کودکان یا عدم توجه کافی به کودکان، هر دو به کودک آسیب میرساند و واقعیت دنیای پیرامون را به گونهای نادرست به آنها عرضه میکند. کتابها و سایر موادی که جهانی دور از واقعیت را برای کودکان به تصویر میکشند، برای کودکان مضرند و کودک به این نوع از کتابها نیازی ندارد. - کتابهایی هستند که انتظارات خواننده از خود و تا حدودی از دیگران را محدود میسازند؛ - حس استقلالطلبی و خودیابی کودکان را نادیده میگیرند و یا تحقیر میکنند. - در برخی از مواقع کتابهای نامناسب به تقابل جنسی میان دختران و پسران دامن میزنند، تا جایی که ممکن است به ایجاد ذهنیت منفی در دختران و پسران نسبت به هم بیانجامند. - اگر قهرمان داستان، شخصیتی بسیار ایدهآل داشته باشد، خوانندهی پسر یا دختر حساس، غیرپرخاشگر و درونگرا، در مواجهه با او احساس بیکفایتی خواهد نمود؛ - با دیدگاهی منفی، طبقات اجتماعی، مذهبی یا اقتصادی را به تصویر میکشند؛ البته ایجاد فرصت برای آشنایی با عقاید و تجارب جدید، جنبهی مثبت قضیه است اما برخی ازکتابها تنها به جنبههای منفی این تمایزهای طبقاتی میپردازند. نگرش مولف دربارهی این طبقات برخوانندهی کم سن و سال اثری عمیق میگذارد؛ - کتابهایی که مجموعهی لطیفههای بیادبانه را گردآوری میکنند؛4 معیارهای ارزیابی یک کتاب مناسب چیست؟ در ارزیابی کتابهای کودکان باید جنبههای مختلفی را مورد توجه قرار داد. در زیر برخی از این جنبهها و معیارها آمده است: 1. کیفیت محتوا - مفاهیم و افکار ارائه شده، ارزشمند باشند؛ - محتوا با تجربهها، نیازها، علایق و تواناییهای کودکان و نوجوانان متناسب باشد؛ - دربارهی موضوع مورد بحث با پیشداوری و تعصب قضاوت نشده باشد؛ - مفهوم ارائه شده، قابل تعمیم و متناسب با نیازهای اکثریت جامعه باشد؛ - حس کنجکاوی خواننده و علاقهی او را به مطالعه بیشتر برانگیزاند؛ - از هر نوع نصیحت مستقیم به دور باشد. 2. کیفیت ساخت و پرداخت - چگونگی ساخت و پرداخت مطلب برای گروه سنی مورد نظر قابل درک و جالب توجه باشد؛ - ساخت و پرداخت مطالب به گونهای باشد که خواننده بتواند به نتیجهی لازم دست یابد، به نحوی که هیچ نیازی به نتیجهگیری مستقیم و پند و شعار نباشد؛ - آسانپسندی را ترویج نکند و مانع تفکر مستقیم خواننده نشود. 3. کیفیت زبان و شیوهی نگارش - زبان و بیانش سلیس و روان و نیز متناسب با تواناییهای خوانندگان انتخاب شده باشد؛ - استعداد و مهارت خوانندگان را در استفاده از کلام برای بیان مقصود پرورش دهد؛ - سبک نگارش با موضوع مورد بحث متناسب باشد؛ - سادگی زبان و شیوهی نگارش، قابلیت خوانندگان را دست کم نگیرد. 4. کیفیت تصویرها - با متن، پیوندی منطقی داشته باشد؛ - قدرت خلاقیت کودکان را برانگیزد؛ - از کیفیت هنری برخوردار باشد؛ - با در نظر گرفتن درک خوانندگان تهیه شده باشد؛ - به درک آسانتر و بهتر نوشته کمک کند؛ - علاقهی خوانندگان را به خواندن کتاب برانگیزاند؛ - تصویری دقیق و واقعی از طبیعت و انسان و جانوران باشد، مگر بنا به ضرورت افسانه و داستان؛ - در آنها از رنگ، به درستی و برپایهی واقعیت استفاده شده باشد؛ - سبک مورد استفاده متناسب با متن و قدرت درک کودکان یا نوجوانان باشد. 5. کیفیت ارائه - ارائهی کتاب با محتوای آن متناسب باشد؛ - ارائهی کتاب خواننده را به مطالعه برانگیزاند؛ - نوع کاغذ و جلد و صحافی امکان استفادهی ممتد از کتاب را بدهد؛ - کتاب تا حد امکان ارزان باشد.5 سخنی با نویسندگان کودک و نوجوان نویسندگان کتابهای کودک و نوجوان با مخاطبان حساسی روبهرو هستند، از این رو در هنگام نگارش کتابهای این گروه سنی علاوه بر تخصص و مهارت در نگارش، آشنایی با ویژگیهای سنی گروه مخاطب از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. در حالی که بازار کتاب این گروه سنی به دلیل نداشتن معیار و شاخص ویژه برای نگارش، رنج میبرد باید به فکر راه حل این مشکل بود. برخی از معیارهای لازم در نگارش کتاب مناسب برای کودکان و نوجوانان در ذیل ارائه شده است: 1. برای بحث دربارهی معیارهای کتاب مناسب کودکان در درجهی اول باید ردهبندی سنی را در نظر بگیریم و متوجه باشیم که مخاطبی که برای آن کتاب مینویسیم در چه گروه سنی قرار دارد تا بتوانیم برای هر گروه سنی با توجه به نیازهایش معیارهایی را مشخص کنیم. ادبیات کودک و نوجوان، سه دهه است که به جامعه معرفی شده در حالی که هنوز معیارهای مشخصی برای نگارش کتاب در نظر گرفته نشده و حتی تقسیمبندی گروههای سنی نیز صورت نگرفته است. البته کانون پرورش فکری کودکان اقدام به گروهبندی سنی برای تولید کتاب کرده است اما در نهایت شاخص و معیار مشخصی برای تولید کتاب در هر گروه سنی تهیه نشده است. طبق الگوی بین المللی و آن چه که کانون پرورش فکری برای گروه سنی تعریف کرده است کودکان بین 1 تا 6 سال یک گروه، از ابتدای دبستان تا پنجم دبستان یک گروه محسوب و از پنجم دبستان تا پایان دورهی راهنمایی نیز یک گروه سنی را تشکیل میدهند؛ اما با این حال شاخصها برای هر گروه تفکیک نشده است. نویسندهی کتابهای کودک و نوجوان باید با نیازهای ویژهی این گروههای سنی آشنا باشد و معیارهای مناسب را برای هر گروه رعایت کند؛ چون هر گروه سنی نیازها و زبان خاص خود را دارد در نتیجه نویسنده باید برای نگارش کتاب مناسب با آنها ارتباط بر قرار کند. 2. مهمترین مسئله در تألیف کتاب کودکان، سلامت روح کودک است؛ یعنی کتاب باید متناسب با فطرت کودکان تألیف شود. دوران کودکی دورهی سلامت فطرت است بنابراین محتوای کتابهایی که در اختیار کودکان قرار میگیرد باید متناسب با فطرت آنها باشد. کودک هنوز دریافتی از مفاهیم اجتماعی، فرهنگی و مسائل برون خانوادگی ندارد و در سلامت و پاکی کامل به سر میبرد. 3. تحریف نکردن و سلامت نوشتاری از معیارهای دیگری است که در تألیف کتابهای کودکان باید مورد توجه خاص قرار گیرد؛ بهطور مثال کتابهای دینی و تاریخی باید بهطور تحریف نشده در اختیار کودک قرار بگیرند و باید از تحریک کودک جلوگیری شود. 4. کودکان در ابتدای راه جذب به کتاب و کتابخوانی قرار دارند به همین دلیل کتابهای این گروه سنی باید وجه لذتبخشی و سرگرمی داشته باشند. این موضوع از منظر این که کودک را به امر آموزش علاقهمند میکند تا به مرور زمان خوراک آموزشی و تعلیمی بیشتری به او داده شود، از اهمیت خاصی برخودار است. 5. هر کدام از گروههای سنی ممکن است نیازهای مشترکی داشته باشند اما بهطور حتم دایرهی واژگانی که برای گروه خردسال و کودک مورد استفاده قرار میگیرد محدودتر از واژگان قابل فهم برای نوجوانان است. با توجه به محدود بودن مجموعه واژگان خردسالان و این که نویسنده به لحاظ سنی سالهاست که با دنیای آنان فاصله گرفته، نوشتن و سرودن برای آنها کمی مشکلتر است. 6. کتابها و آثار مختص به کودکان باید جنبهی تفریحی و سرگرمی داشته باشند تا کودک را جذب کنند؛ البته در این بین، نوع نوشتار نویسنده نیز بسیار مهم است. نظام جدید آموزشی دنیا و علم روانشناسی، ما را به این نکته رسانده است که ابتدا باید کودک را جذب کنیم. چنانچه در مطالعات روانشناسی آشکار است، از سن یک تا هفت سالگی باید جنبههای لذتبخشی و سرگرمی به کودک نشان دهیم تا او جذب شود و بعد از این سن کودک پا به عرصه جدیدی میگذارد که خود به دنبال آن چه که میخواهد رفته و در کتاب جستوجو میکند. 7. معیار بسیار مهم دیگر در تألیف و تدوین کتابهای کودکان، تصاویر کتاب هستند که کودک را جذب میکنند؛ به همین دلیل کتابهای متعلق به این دورهی سنی باید مصور باشند. در تصویرگری کتابهای این گروه سنی باید نهایت دقت و ظرافت در نظر گرفته شود زیرا تصاویر، مفاهیم را به کودک انتقال داده، در ذهن او حک میشوند. کودکان تا هفت سالگی از طریق نگاهکردن میآموزند، درک عقلی از مسائل ندارند و درک بصری آنها قویتر است. کودکان بعد از این سن از نظر دایرهی مفاهیم و آموزهها قویتر شده و ذهن آنها تلفیق متن کتاب و تصاویر موجب انتقال مفاهیم میشوند؛ اما این مسئله نیز بحث گستردهای است که در تألیف و تهیهی کتاب برای این گروه سنی تا چه حد از تصویر و متن و یا تلفیق میتوان استفاده کرد. فهرست منابع حجازی، بنفشه (1379)، ادبیات کودکان و نوجوانان: ویژگیها و جنبهها. تهران: نشر روشنگران و مطالعات زنان. یغمایی، جواد و خندان، محمد (1383)، کودک و مطالعه، تهران: نشر کتابدار. Chambers, Aidan (1983), introducing books to children, london: heinemann educational books, 2nd edn. Lorraine, Walter (1977), “an interview with maurice sendak”, Wilson library review, vol 25. Pp 151-60.
پینوشت: 1.یغمایی و خندان، 1383، ص93-94. 2.سنداک، به نقل از لورین، 1977، ص157. 3.ایدان چمبرز، 1983، ص103. 4.یغمایی و خندان، 1383، ص101-102. 5.حجازی، 1379، ص131-132.
سوتیترها:
- اگر داستان یا رمانی توسط نویسندهای حساس و هشیار نوشته شده باشد، نه تنها قادر به افزایش قدرت فهم و درک خواننده خواهد بود، بلکه او را در احساسات و عواطف انسانهای دیگر نیز شریک خواهد کرد.
- حمایت بیش از حد از کودکان یا عدم توجه کافی به کودکان، هر دو به کودک آسیب میرساند.
- برای بحث دربارهی معیارهای کتاب مناسب کودکان، در درجهی اول باید ردهبندی سنی را در نظر بگیریم.
- با توجه به محدود بودن مجموعهی واژگان خردسالان و این که نویسنده به لحاظ سنی سالهاست که با دنیای آنان فاصله گرفته نوشتن و سرودن برای آنها کمی مشکلتر است.
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 198 |