تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,318 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,269 |
احساس شوخطبعی در کودکان | ||
پیام زن | ||
مقاله 1، دوره 1391، شماره 242، اردیبهشت 1391 | ||
نویسنده | ||
دیوانی امیر امیر | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
شوخیهای ساده برمیآید و همچنان که بالندهتر میشود، خودش هم میتواند شوخی کند. به هر حال، این احساس از 3 یا 4 ماهگی ایجاد میگردد. را درمییابد، اما بهراستی چنین نیست! لب به خنده میگشاید. این خصوصیات را یاد میگیرد. از همین روی، بیشتر پدران و مادران بذلهگو، کودکان شوخطبعی دارند و لبخند و شادمانی بزرگترها، این احساس را از اوان کودکی آنان برمی انگیزد. وی اینک معنی مزاج را درمییابد و از آن لذت میبرد. تکانشان دهد، برای او به این معنی است که: «مادر به خرید میرود» لیکن وی در بیست ماهگی، کاربرد نابهجای کفش را دانسته، به همین علت میخندد. کودک در پایان 2 سالگی میتواند خودش هم شوخی کند. بهعنوان مثال امکان دارد کودک دو ساله کیف مادر را بردارد و به زبان کودکانه بگوید: «ماما، بای بای (خدا نگهدار) من میروم سر کار.» یا اسباببازی برادر بزرگترش را بردارد و آن را در غیر جایش پنهان سازد و چون عملی را به-گونهی دیگری وانمود کرده است، خودش نیز میخندد. برای کودکان و بزرگسالان بهشمار می-رود.» عجیب خیلی خندهدار است. مثل مضحک قلمی متحرک (کارتونی) که در آن ماهی، عینک زده باشد و با مشاهدهی سگی که روی میز آشپزخانه برود و بشقابهای شام را بلیسد و سپس از آن جا به زمین بیفتد و ... همهی اتفاقات نامعلوم از دید کودکان جالب است. روند، برایشان خندهدار است. آنها حتی از شوخیهای ناپسند هم خوششان میآید. چنین کودکانی میدانند که به زبان راندن بعضی لغتها برای بزرگترها پذیرفته نیست. با این وصف، حتی در صورتی که خودشان نیز مفهوم آن کلمه را ندانند، عمداً بهکار میبرند تا پدر و مادر را تهییج کنند. خوشبختانه چشمپوشی از این رفتارها باعث میگردد که کودک این کردار ناستوده را از یاد ببرد؛ زیرا اگر والدین به آن رفتار اعتنا نگذارند، برای آنها نیز جذابیتی نخواهد داشت. خوششان نمیآید. مثلاً کودک با مشاهدهی دلقک با کلاهگیس نارنجی و چهرهای که بی-اندازه نقاشی شده باشد، دچار وحشت میشود. چرا که هنوز فرق حرکات نمایشی و واقعی را درنمییابد و نیز نمیداند که آن دلقک، هیولا نیست بلکه شخصی است با قیافهی مبدل. برای این دسته از کودکان، حد وسط میان خنده و ترس خیلی اندک است. موقعی که رفتار والدین نامعمول باشد، میتوانید این موضوع را آشکارا دریابید. بهطور مثال اگر پدر همانند پیرمردی راه برود، فرزند دو یا سه سالهاش می-خندد. اما چنان چه بازی تداوم یابد، وی دلواپس میشود و میگرید. زیرا هنوز نمیداند که پدر وانمود میکند یا نه؟ (از پنج سالگی به بعد کمتر اتفاق میافتد که کودک کردار و نیت پدر و مادر را در نیابد.) ماهیتابه به سر دیگری بزند، کودک از ته دل میخندد. این گونه کارتونها برایش جذابیت دارد، چرا که خشونت را بهشکل خندهدار نمایان میسازد. همچنین خنده، ترس از مرگ و مجروح شدن را میزداید. پذیرفتنی است، لکن پدران و مادران نباید کردار فرزندانشان را تحمل کنند، بلکه ضرورت دارد که ایشان را شدیداً از این اقدام برحذر دارند. شان را کامل نگویند و بخشی از آنها را از یاد ببرند)، تحسینشان کنند و سیمای شگفتآوری به خود بگیرند. از ترفندها و شیطنتهای آنها جهت جلب توجهشان لذت ببرند و با آنها همراهی کنند. به هر جهت، امکان دارد کودکان در طول زندگی با دشواریهایی روبهرو شوند که خوش-بختانه حس شوخطبعی، آنها را در رویارویی با این مشکلات مدد میکند.» پرسد: «چگونه میتوانی حرکت زمان را سریعتر کنی؟» و سپس در جواب میگوید: «با پرتاب ساعت از پنجره»، بهراستی او توانایی خویشتن را در تبحر استدلال، تنظیم وقت و بازی با کلمات مینمایاند که تا دو سال قبل، فاقد آن بود. معلم را خشمگین کند، وی خنده سر می-دهد. زیرا در این موارد خودش را با کودکان دیگر میسنجد و از خنده به منزلهی وسیلهای جهت آرامش خویش سود میجوید. دارد کودک هشت ساله در مراسم مذهبی نتواند جلوی خندهاش را بگیرد، زیرا از این که همانند بزرگترها اقدام میکند، مشوش و مقید است و خود را با خندیدن از این قید و بند میرهاند. شان را از طریق رفتار نمایان می-سازند. با عنایت به جنس کودکان، نظریهای را می-توان تعمیم داد: دختران احساس شوخطبعی را به شکل تمسخر، ادا در آوردن و یا در پارهای موارد، اذیت کردن و توصیف لطیفههای پیش پا افتاده می-نمایانند، ولی پسرها با کارهای نمایشی خندهدار و یا رد و بدل کردن ضربههای مشت با دوستان، یا به زمین خوردن و حتی دلقکبازی، شوخی خویش را نشان میدهند؛ اینها وسیلهای برای جلب توجه سایرین است. مطرح سازند. بدیهی است احساس شوخطبعی نه فقط سبب رفع نگرانیهاست بلکه نشانی از رشد اعتمادبهنفس کودک است. یک کودک ده ساله، با تعریف لطیفه در خود احساس اطمینان میکند. او علیرغم احتمال نخندیدن اطرافیان، شهامت لطیفه گفتن را به خود میدهد. این روند رشد، رقابت و احساس مسئولیت را هم فرا میگیرند. این مورد معتقد است: «خندیدن به مسائل ظاهراً پیشپا افتاده و ساختن داستانهای خندهدار، از موضوعات گوناگون و جستارها (مباحث)ی که غالباً افراد آنها را جدی می گیرند، از خصایص هویدای کودکان بهشمار آمده، آنان از این طریق به کشف حقیقت و واقعیتهای زندگی میپردازند. پژوهشها نشانگر آن است که کودکان شوخطبع، در قیاس با همسالانشان از زندگی با نشاطتری برخوردار بوده، عزتنفس فزونتری دارند و مهار ساختن اوضاع، از ویژگیهای مرسومشان بهحساب میآید. در خانوادههایی که پرورش مهارت شوخطبعی از اصول تربیتی پدر و مادر شمرده میشود، کودکان از عهدهی انتقال عواطف و احساساتشان به سایرین برمیآیند و روابط اجتماعی مؤثرتری را دارند. این کودکان تندتر از کسان دیگر، مهارتها را فرا گرفته، خویشتن را با شرایط نوین و پیشبینی نشدنی، دمساز میکنند.» کودکان ارتباط مستقیم دارد.» است که گویند، مهمانی برپا داشته و در بازیهای خود، حرکات و حرفهای عجیب و خندهدار می-زنند. اگر این کردار از طرف والدین و مسئولان آموزشی جدی گرفته نشود و کودکان به آفرینش دنیای خیالی، دروغگویی و شیطنت متهم گردند، مهارت ارتباط اثربخش و افزایش خلاقیت در آنان کاهش می-بابد» شوخطبعی ندارند ولی مفهوم لبخند و شادکامی را در اطرافیان خویش بهخوبی درک میکنند و به محرکهایی چون قلقلک دادن، شکلک در آوردن و حرکات خندهدار، به شکل خنده پاسخ میدهند. به عقیدهی این متخصص، زمانی که پدر و مادر و اعضای خانواده، صداهای حیوانات را تقلید میکنند، این حرکات برای نوزادان 9 تا 15 ماهه - که در پی کشف و شناخت جهان پیرامون خود هستند - جالب بوده و میخندند. خنده و خشنودی ایشان، نقش ارزندهای در پرورش حس شوخطبعی و ارتقای میزان خلاقیتشان دارد.» - امکان دارد کودکان در طول زندگی با دشواریهایی روبهرو شوند که خوشبختانه حس شوخطبعی، آنها را در رویارویی با این مشکلات مدد میکند. | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 163 |