خوشبختی
خواستگاری دارم که از دوم راهنمایی ترک تحصیل کرده و هشت سال است بیکار میگردد و ویژگیها و دوستان خوبی هم ندارد. آیا میتواند مرا خوشبخت کند؟
به نظر شما آیا خود او خوشبخت است؟! کسی که چنین شرایطی دارد بهطور قطع خوشبخت نیست و دیگران او را آدم خوشبختی نمیدانند؛ پس کسی که نتوانسته خود را خوشبخت کند، چگونه میتواند شما را به خوشبختی برساند؟!
شما میدانید که بر اساس «حب ذات»، انسانها پیش از این که دیگران را دوست داشته باشند، خود را دوست دارند؛ پس او اول باید خود را خوشبخت می-کرد. حال که چنین نکرده، اطمینانی به خوشبخت کردن شما نیست.
ذات نایافته از هستیبخش
چون تواند که شود هستیبخش
صداقت
از کجا بفهمیم که نامزدمان در گفتوگوهای خواستگاری راست میگوید؟
اصل در گفتوگوی ازدواج باید بر صداقت باشد. در روایات دینی ما، نجات و رهایی را در راستگویی و کلید همهی گناهان را در دروغگویی دانستهاند.1
کسی که زندگی خود را با دروغ آغاز میکند برای پوشاندن هر دروغ باید دروغهای دیگری بگوید که به قول امام باقر(ع) نتیجهاش نابودی ایمان است. «انّا الکذبَ هُوَ خَرابُ الایمانِ»2
دروغ سرانجام آشکار و اعتماد همسر از شخص سلب میشود و او را فریبکار خواهد دانست و روشن است که زندگی بدون اعتماد و بنا شده بر نیرنگ، هیچ قوام و دوامی نخواهد داشت.
برخی در گفتوگوی ازدواج، دروغهایی را تحت عنوان دروغ مصلحتی میگویند و گمان میکنند که با تغییردادن نام دروغ، گناه بودن آن از بین میرود.
دروغ مصلحتی یا جایز در شرع مقدس اسلام فقط مربوط به جنگ، اصلاح بین مردم و در ضرر مالی یا جانی مهم به خود یا مسلمان دیگر است.3
برای پی بردن به صداقت نامزد، حتماً باید در بارهی محتوای گفتوگوها با دیگر اعضای خانواده تبادل فکر کرده، از مشاوری آگاه و باتجربه کمک گرفت و در صورت مشاهدهی تناقضهایی در گفتار او، با استفاده از تحقیقات جدیتر، آن تناقضها از بین برد.
افزون بر این، راهکارهای دیگری نیز برای پی بردن به صداقت نامزد وجود دارد:
1. همراهی کامل و صد در صد با شما و پذیرش تمام خواستههایتان بدون چون و چرا و اعلام توافق و تفاهم کامل، رائحهی خوبی ندارد؛ چون امکان ندارد دو نفر مثل هم باشند.
2. طرح سؤالات معکوس میتواند آن چه را در دل دارد، برای شما آشکار سازد؛ برای مثال اگر میخواهید بفهمید اهل معاشرت هست یا نه، از او بپرسید: اگر شخصی که میخواهید با او ازدواج کنید اهل معاشرت نباشد، چه میکنید؟ اگر خود اهل معاشرت نباشد، با شما مخالفتی نخواهد کرد.
3. افزون بر شنیدن سخنان او، به رفتارهایش نیز توجه کنید تا ببینید آیا بین ادعا و عملش تناسب وجود دارد یا نه.
اگر ادعای نماز خواندن دارد، نمازش را اول وقت اقامه میکند؟
اگر ادعای تسلط بر قرآن دارد، چند آیه از آن را میتواند درست تلاوت کند؟
او که ادعا میکند اهل غیبت و تهمت به دیگران نیست، غیبت میکند و تهمت میزند؟ و آیا در برابر غیبت و تهمت دیگران عکس العمل نشان می-دهد؟
اگر ادعای اخلاق دارد، آیا مؤدبانه مینشیند؟ به احترام دیگران بلند میشود؟ جلوی بزرگترها پاهایش را روی هم نمیاندازد؟ توی حرف دیگران نمیپرد و از واژگان نازیبا و بیادبانه استفاده نمیکند؟
اگر ادعای پشتکار دارد، آیا در سالهای گذشته در کار و تحصیل خود موفق بوده است؟ اگر ادعا میکند اهل مطالعه است، آیا چند جلد کتاب مناسب در اتاقش یافت میشود؟ اگر ادعای نظم دارد به موقع در زمان معین سر قرار حاضر می-شود؟ و ... .
4. اگر شما شرایط ویژهای دارید، برای مثال وضعیت مالی پدرتان خوب است و تردید دارید که برای ارزشهای خودتان میخواهد ازدواج کند یا هدف دیگری دارد میتوانید به او بگویید تصمیم دارید کاملاً مستقل باشید و از دارایی پدرتان هرگز استفاده نکنید.
اگر خانم شاغلی هستید و درآمدی دارید و احتمال میدهید بدین منظور به خواستگاریتان آمده، بگویید که قصد ندارید درآمدتان را در زندگی مشترک صرف کنید. مطمئن باشید که اگر با این هدف قصد ازدواج داشته باشد، منصرف خواهد شد.
سلامت جسم و روح
از کجا میتوان تشخیص داد که شخص مورد نظر برای ازدواج در سلامت جسمی و روحی به سر می-برد؟
اگر به هر دلیلی (نشانههایی در چهره یا رفتار و ...) در سلامت جسم و روح شخص تردید دارید، گزارشی از وضعیت جسمی و روحی خودتان را ارائه دهید و به او بگویید که من در سلامت کامل به سر میبرم، شما چه طور؟ و دفترچهی درمانی خود را در اختیارش قرار دهید تا او نیز چنین کند.
اگر با پاسخ او تردیدتان برطرف نشد و دفترچه-ی درمانی خود را در اختیارتان قرار نداد، بگویید: برای این که خیالتان راحت باشد می-خواهم تحت معاینات پزشکی قرار گیرم و گواهی سلامت ارائه کنم و گواهی سلامت خود را ارائه دهید.
اگر باز هم گواهی سلامت خود را ارائه نداد، بگویید: من گواهیها را ارائه دادم، شما نمی-خواهید آنها را نشان دهید؟ خانوادهی من مایلند این گواهیها را ببینند.
اگر پس از این مراحل، همچنان بیتوجهی کرد می-تواند هشداری بر وجود مشکل باشد که باید دقت کرد.
درونگرایی
خانمی که به خواستگاریاش رفتهام، بسیار کم-حرف و گوشهگیر است. آیا میتوان گفت شخص درون-گرایی است؟
درونگرایی، یک تیپ شخصیتی است و نمیتوان آن را اختلال دانست.
درونگرایان، منزوی و جمعگریزند و از خلوت خود بیشتر لذت میبرند. وقتی هم که در جمع قرار میگیرند، ارتباط چشمی و کلامی آنها اندک است و در برابر عمل دیگران عکس العمل جدی از خود نشان نمیدهند.
آنان بهطور معمول گمان میکنند که زیر نگاه دیگرانند، به همین سبب خیلی اهل مهمانی رفتن و مهمانی دادن و مسافرتهای جمعی نیستند و همین نکته، درونگرایی آنان را بیشتر میکند.
علل پدید آمدن این تیپ شخصیتی، افزون بر وراثت، انتقال از والدین - که الگوهای رفتاری هستند - نوع برخورد دیگران - که به آنان کمتر میدان دادهاند - افسردگی و تضادهای فرهنگی در پی مهاجرتها است (آنان که در اقلیتهای خاصی قرار میگیرند).
توجه داشته باشید که اگر خودتان برونگرای صرف و نامزدتان درونگرای صرف هستید، در زندگی زناشویی دچار مشکل خواهید شد؛ اما اگر فاصلهی زیادی از این لحاظ ندارید، مشکلی پدید نخواهد آمد.
حدود 92 درصد از مردم بر اساس تشابهات جذب دیگران میشوند و حدود 8 درصد بر اساس تفاوت-ها تا نواقص خود را با آنان کامل کنند؛ برای مثال، بینظم سراغ منظم میرود؛ بدبین به خوش-بین گرایش مییابد؛ عصبانی سراغ خونسرد می-رود؛ غمگین به دنبال شاد میگردد و درونگرا به سمت برونگرا میرود ... که البته این کار درست نیست.
این انتخاب برای ازدواج، ممکن است تا مدتی جذاب و مطلوب باشد اما پس از مدتی مشکلات این عدم همتایی خود را نشان خواهد داد.
خط فکر سیاسی
آیا شناخت خط فکر سیاسی همسر آینده، پیش از ازدواج لازم است و آیا دو خط فکر سیاسی متضاد، مشکلی در زندگی آینده ایجاد خواهد کرد؟
مقصود از خط فکر سیاسی، طرز فکر در مورد هیئت حاکمه و نظام سیاسی کشور است.
شناخت خط فکر سیاسی و همسر آینده پیش از ازدواج لازم است؛ زیرا در صورت انتساب خانم و آقا به دو حزب و گروه سیاسی متضاد (چه فعالیت سیاسی داشته باشند و چه نداشته باشند) و نیز در صورتی که متعصب بوده، در بینش خود انعطاف نشان ندهند، احتمال بروز مشکل و ایجاد تنش زیاد است.
در صورتی این تضاد سیاسی قابل تحمل است که اختلاف زیاد نباشد و هر دو بر فکر خود تعصب نورزند.
اگر یکی سیاسی باشد و دیگری وابستگی سیاسی به حزب و گروهی نداشته باشد و با عقاید همسرش نیز مخالفتی نکند، مشکلی پدید نخواهد آمد.
پاورقی
1. کلینی، کافی، ج2، ص339.
2. همان.
3. عبد الحسین دستغیب، گناهان کبیره، ج1، ص320.