مهارت صحبت کردن، اصول بیان نیازها و خواستهها از همسر
کارشناس ارشد علوم ارتباطات
این نوشتار یکی از سلسله مقالههای «مهارتهای ارتباطی همسران» است. در شمارهی پیشین، دربارهی ضرورت یادگیری مهارتهای ارتباطی توسط همسران بحث شد.
یکی از مهارتهای مشارکت در گفتوگو؛ یعنی مهارت صحبت کردن از جمله مهمترین مهارتهای ارتباطی است. صحبت کردن سه بعد اصلی در روابط همسران دارد: بیان خواستهها و نیازها؛ بیان احساسات؛ و طرح انتقاد و شکایت. در این شماره ضمن بررسی اصول عمومی صحبت کردن، فرایند بیان خواسته و نیاز را در روابط زوجین بررسی؛ و واکاوی دو بُعد دیگر به شمارههای بعدی موکول میشود.
صحبت کردن، به معنای انتقال افکار، عقاید، احساسات و خواستههای خود به دیگری در قالب واژگان، کلمات و جملات است. استفادهی صحیح از اصول ارتباطی نقش مؤثری در بهبود روابط بین فردی دارد و عدم آشنایی با اصول صحیح صحبت کردن، تعارضها، سوء تفاهمها و تنشهایی را در پی دارد.
در زندگی زناشویی شیوهی اصلی ارتباط همسران، صحبت و گفتوگوی آنها با یکدیگر است. همسران ساعات زیادی در کنار یکدیگر به سر میبرند. بنابراین میزان و نحوهی بیان افکار، احساسات و خواستههایشان میتواند شاخص مهمی در تعیین سلامت و موفقیت ازدواج آنها باشد؛ چرا که زوجین با صحبت کردن یکدیگر را در دنیای درونی خود، شریک میسازند و اطلاعات مهمی دربارهی احساسات، افکار و خواستههای خود ابراز میکنند. شاید بتوان گفت یکی از پایههای مهم خانواده «عشق محور» و همسران «آرامشگر» گفتمان صحیح آنهاست. به عبارت دیگر، یکی از الزامات و مقدمات «حیات طیبه» این است که بین همگان بهویژه همسران «سخن طیب» مبادله شود؛ یعنی نه سخن ناپسند باشد، و نه ناپسند گفته شود. زیبایی کلام و جذابیت بیان، سرمایهی ارزشمند همسران در زندگی مشترک است.
اصول عمومی صحبت کردن همسران
* در گفتوگوی اصولی و صحیح، همسران به گذشته و سابقه کاری ندارند. با مراجعه به گذشته، پیام «تو بدی، تو بدی.» را مخابره میکنیم. در واقع میگوییم «تو بدی و همیشه هم بد بودهای و بهتر نمیشوی.»
*در گفتوگوی اصولی، مقایسهی منفی وجود ندارد. مقایسههای منفی هرگز مشکلی را حل نمیکند و تنها اثر آن حمله به طرف مقابل است. پیامد چنین کاری فقط حمله به اعتمادبهنفس همسر و رنجش اوست. «خدا شانس بدهد، مردم زن دارند، ما هم زن داریم!» یا این جمله که «برادرت را ببین چهطور به فکر زن و زندگیاش است! یاد بگیر.» مصادیقی از مقایسههای منفی هستند.
*درگفتوگوی اصولی مقدمهچینی فراموش نمیشود. بهتر است در طرح انتقاد و بیان مشکلات ابتدا همسر منتقد با یک مقدمه مثبت شروع کند، یا حداقل نشان دهد که دیدگاههای فرد مقابل را درک میکند. (میدانم که قصد خیر داشتی، ولی ...)
*در گفتوگوی اصولی از جملات «تو که میدانی من ...» استفاده نمیشود. گاهی همسران فکر میکنند که قبلاً عقیدهی خود را دربارهی موضوعی مطرح کرده، و یا خواستهی خود را گفتهاند؛ بنابراین ممکن است وسوسه شوند که صحبت خود را با جمله «تو که میدانی من ...» شروع کنند. این جمله موجب بحث بیفایده دربارهی دانستن یا ندانستن طرف مقابل، از نظر همسرش میشود و آنها را از موضوع اصلی صحبتشان دور میکند. بهتر است به جای جملهی مذکور، یک بار دیگر نظر و عقیده خود را بیان کنند.
*در گفتوگوی اصولی همسران از طرف یکدیگر حرف نمیزنند. صحبت کردن دربارهی افکار و احساسات خود، یکی از اصول مهم ارتباطی است؛ اما حرف زدن از طرف همسر که در واقع نوعی ذهنخوانی یا هیجانخوانی محسوب میشود؛ در او حالت دفاعی ایجاد میکند و باعث میشود در مقابل حرفهای همسرش مقاومت کند. در این صورت ممکن است طرف مقابل احساس کند همسرش قصد کنترل فکر و احساس او را دارد. جملاتی مثل «تو دوست نداری با خانوادهی من رفت و آمد کنی.» نوعی نفی فردیت طرف مقابل است. به جای این گونه جملات میتوان از همسر، دربارهی احساس و نظر او دربارهی یک موضوع، سؤال پرسید. جملاتی مثل «تو دربارهی ... چه فکر میکنی، یا چه احساسی داری؟» یا «نظرت دربارهی ... چیست؟» حاکی از آن است که همسر به شنیدن نظر همسرش علاقه دارد و این کار، رابطه را گرمتر میکند.
گاهی اتفاق میافتد که همسران با ضمیر «ما» از طرف همسرشان صحبت میکنند و این یکی دیگر از شیوههای حرف زدن از سوی طرف مقابل است. به این شکل که یکی از همسران، نظر و احساس خود و همسرش را دربارهی موضوعی یکسان فرض میکند و جملهی خود را با «ما» شروع میکند. همسران میتوانند دربارهی کارهایی که با هم انجام دادهاند یا چیزهایی که دارند، از ضمیر «ما» استفاده کنند؛ ولی استفاده از آن در مورد افکار و احساساتشان ممکن است روابط آنها را تنشزا کند.
مثال: مرد (خطاب به دوستش): «ما اصلاً این محله رو دوست نداریم و میخواهیم خانهمان را عوض کنیم» زن (با تعجب و دلخوری): «ولی من محلهمون رو دوست دارم و اصلاً نمیخوام جایی برم که کسی رو نمیشناسم.»
*پذیرش عذرخواهی یکی از اصول روابط صحیح است. عذرخواهی همسران از یکدیگر بعد از خطا و اشتباهشان از ایجاد کدورتهای عمیق در زندگی جلوگیری میکند و موجب محبت نسبت به همسر میشود. عذرخواهی همسران از یکدیگر باید همراه با صفت سریع الرضایی باشد. چنان که حضرت علی(ع) میفرمایند: «بدترین مردم کسی است که معذرتخواهی دیگران را نپذیرد و از خطایشان در نگذرد.» (آمدی، 1366، 165) البته توجه شود که نحوهی عذرخواهی همسران باید براساس میزان خطا و اشتباهاتشان باشد؛ گاهی اوقات فقط نیاز به گفتن «عذر میخواهم» است و گاهی اوقات اشتباه بزرگتر است و نیاز به عذرخواهی و پوزشطلبی و جبران بیشتر است.
*در گفتوگوی اصولی تحسین و حمایت اهمیت دارد. تحسین، واکنشی فراتر از تصدیق یا تأیید ساده و توافق با گفتار و اعمال طرف مقابل است. در هنگام صحبت کردن طرف مقابل، برخی از پاداشهای کلامی عبارتند از تک کلمهایهای تفصیلی مانند: «خوبه، عالیه» و عبارتهایی چون: «آفرین، چه جالب، ادامه بده» و اظهاراتی پیچیدهتر که به وضعیت مورد نظر بستگی دارد. البته بهکار بردن این مهارت نباید جنبهی تصنعی و تشریفاتی به خود بگیرد و نباید به تکرار بیروح این قبیل مطالب بسنده کرد.
*استفادهی بهجا از شوخی، در روابط اصولی همسران وجود دارد. تعریف شوخی دشوار؛ اما تشخیص آن آسان است. شوخی همسران با یکدیگر میتواند موقعیت تحملناپذیر را تحملپذیر؛ و موقعیتهای ناگوار را گوارا کند. جدی بودن بیش از حد همسران، توجه آنها را به ساحتهای تاریک زندگی متمرکز میکند. بنابراین بهتر است از فن شوخی استفاده کنند. براساس یک تحقیق «وقتی یکی از زوجین شوخطبع باشد، میزان تضاد در آنان 67 درصد کمتر است.» (نیون، 1383، 84 )
بیان نیازها
بیان نیازها به این مفهوم است که همسران بتوانند طرز تقاضای خواستهی خود را برنامهریزی کنند؛ به گونهای که بتوانند بدون رفتار انفعالی یا پرخاشگرانه ابراز وجود کرده و قاطعیت به خرج دهند. در یک بررسی از 2766 زوج، این نتیجه به دست آمده است که هر چه فرد قاطعتر باشد، بیشتر شخصیت همسر خود را دوست دارد و تمایل بیشتر برای ارتباط برقرار کردن با همسرش دارد. به عقیدهی محققان این پژوهش، مردم باید به استفاده از قاطعیت در بیان نیازها و احساساتشان تشویق شوند. نتیجهی دیگر پژوهش مذکور این بود که هر چه شخصی از ارتباط برقرار کردن اجتناب کند و کمتر با موضوعات درگیر شود، قاطعیت کمتر شده و در نتیجه احساس تنفر بیشتری نسبت به همسر خود خواهد داشت. این تحقیق اهمیت قاطعیت در ابراز خواستهها و نیازها را در برابر اجتناب از بروز آنها نشان میدهد. (السون، 1388، ص 177-179)
گفتنی است «توقع ذهنخوانی» همسران یکی از موانع ارتباط صحیح بهویژه در بیان نیازهاست. لازم است همسران یاد بگیرند به جای اینکه انتظار داشته باشند، همسرشان به صورت معجزهوار نیازها و خواستههای آنها را بداند، وارد عمل شده و نیازها و خواستههایشان را ابراز کنند. در این میان نیاز است همسران متوجه و مراقب خودخواهی یا ازخودگذشتگی افراطی باشند.
فرایند اعلام نیاز
برای بیان نیازها و مطرح کردن خواستهها از همسر، لازم است فرایندی طی شود:
1. توصیف حقایق موجود: ابتدا موقعیت فعلی به صورت عینی و دقیق مطرح میشود؛ یعنی موقعیتی که احساس نیاز را در فرد بهوجود آورده، به صورت خنثی توصیف میشود.
2. بیان احساس: ابراز احساس با رعایت اصول صحیح ابراز احساس، صورت میگیرد. (در شمارهی بعدی به تفصیل، اصول ابراز احساسات بررسی میشود.)
3. مطرح کردن خواسته: خواستهی فرد به صورت اختصاصی و مثبت بیان میشود.
ارائهی یک مثال مراحل و فرایند ابراز خواسته را بهتر توضیح میدهد. مثال: مرد و زنی سالهاست با هم ازدواج کردهاند. زن، قبل از ازدواج هر هفته جمعهها با دوستانش در یک مهمانی خودمانی شرکت میکرده؛ ولی با ازدواج کم و بیش ارتباطش با دوستانش قطع شده است. اکنون او احساس میکند نیاز دارد حداقل ماهی یک بار با آنها باشد. فرایند اصولی اعلام نیاز در این مورد، به اینگونه است.
1. توصیف حقایق؛ زن: «از وقتی ازدواج کردیم تقریباً هر روز با هم هستیم. قبل از ازدواج هر جمعه با دوستانم دور هم جمع میشدیم.»
2. توصیف احساس؛ زن: «من واقعاً از اینکه با هم هستیم لذت میبرم؛ اما چند وقتی هست که احساس میکنم دچار روزمرگی شدم.»
3. بیان خواسته و نیاز؛ زن: «احتیاج دارم ماهی یک بار با دوستانم دور هم جمع بشیم؛ نظر تو چیه؟»
بیان نیاز و چند نکته:
در توصیف حقایق (مرحلهی اول ابراز خواسته) دقت شود که وضعیتی که احساس نیاز در فرد را بهوجود آورده، به صورت خنثی و بدون استفاده از کلمات رسمی مطرح شود. با توجه به مثالی که در توضیح فرایند ابراز نیاز ذکر شد، در مرحلهی اول فرایند: جملهی «از وقتی ازدواج کردیم، من رو ول نمیکنی.» طعنهآمیز است و احتمال اینکه طرف مقابل، خواستهی همسرش را درک کند، کم میشود.
در بیان خواسته و نیاز (مرحله سوم ابراز خواسته) دقت شود که تقاضا به صورت اختصاصی، واضح و دقیق مطرح و از کلیگویی اجتناب شود. در مثال فوق جملهی: «من میخواهم بیشتر با دوستانم باشم.» کلیگویی است، اما گفتن: «من میخواهم ماهی یک بار با دوستانم باشم.» به دلیل وضوح و تعیینشدن زمان، صحیح است؛ چرا که بیان نیاز و تقاضا به صورت کلّی طرف مقابل را گیج میکند و علاوه بر این، ممکن است متوجه نشود که چه کمکی میتواند به همسرش بکند، بنابراین احتمال دارد که حالت تدافعی بگیرد.
در بیان نیازها توجه به این نکته ضروری است که: هر یک از زوجین حق دارند دربارهی علایق و نیازهایشان فکر کنند و آنچه را میخواهند، تقاضا کنند. اما این بدان معنا نیست که هر چیزی را که میخواهند باید به دست آورند؛ بلکه باید بین نیازهای خود و همسرشان و تواناییهای وی تعادل برقرار کنند و این نیازمند همفکری است.
یادآوری این نکته به همسران ضروری است که این خود شمایید که میدانید چه میخواهید و چه نیازهایی دارید؛ هیچ کس دیگری، حتی همسرتان نمیتواند ذهن شما را بخواند و بداند که چه میخواهید. بنابراین تقاضای خواسته و ابراز نیاز با کلام و گفتار اصولی، بهترین و نزدیکترین راه برای رسیدن به خواسته است.
در شمارهی آینده، دو بُعد دیگر صحبت کردن؛ یعنی اصول بیان احساس و طرح انتقاد و شکایت به همسر بررسی میشود.
منابع:
- آمدی، عبدالواحد، غررالحکم، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، 1366.
- السون، دیوید. اچ و همکاران، مهارتهای ازدواج و ارتباط زناشویی کارآمد، ترجمه: احمدرضا بحرایی و نادر فتحی، تهران، روانشناسی و هنر، 1388.
- نیون، دیوید، صد راز موفقیت در زندگی زناشویی، ترجمه: نفیسه معتکف، تهران، درسا، 1383.