تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,186 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,112 |
ترجیح میدهم با قاچاقچی ازدواج کنی، ولی با یک مسلمان هرگز | ||
پیام زن | ||
مقاله 1، دوره 1391، شماره 252، اسفند 1391 | ||
نویسنده | ||
شیما پراینده | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
داستان زندگی سوزان کارلاند، مسلمان نمونهی سال در استرالیا کارشناس مترجمی زبان انگلیسی سالها پیش در فیرمونت استرالیا زن و شوهری زندگی میکردند که چندی بعد صاحب فرزند دختری شدند و نام او را سوزان گذاشتند. هنوز دوران کودکیاش به پایان نرسیده بود که در سن هفت سالگی پدر و مادرش از هم جدا شدند، و به همین خاطر او با مادرش که زنی شجاع و قوی بود زندگی میکرد. مادرش مسیحی متعصبی بود، بنابراین او مجبور بود که یکشنبههای هر هفته در دروس هفتگی کلیسا شرکت کند. سوزان در دوازده سالگی از رفتن به کلیسا خسته شد و ترجیح داد به جای آن در خانه بماند و به تماشای تلویزیون بنشیند. دو سال بعد از آن، او دوباره به کلیسا پیوست؛ ولی به خاطر وجود آدمهایی که ادعا میکردند خدا شب با آنها در کلیسا سخن میگوید، دوباره از آنجا بریده شد و همانند سایر هم سن و سالهایش به کلاس رقص و مسافرتهای طولانیمدت رفت. در سن هفده سالگی تصمیم گرفت به «تحقیق در مورد ادیان» بپردازد. صد البته دین اسلام که از نظر او دینی خشن، معتقد به تبعیض جنسیتی و بیگانه بود، در لیست تحقیقاتش نبود. در آن زمان همهی آنچه او از اسلام میدانست، تنها آن چیزهایی بود که از طریق داستانها خوانده بود. این گفتهی مادرش که من ترجیح میدهم با یک قاچاقچی مواد مخدر ازدواج کنی ولی با یک مسلمان هرگز، همیشه در پسزمینهی ذهنش بود. داستان اسلام آوردنش از آنجایی شروع شد که یک روز مستندی در مورد اسلام از طریق تلویزیون در حال پخش بود که سوزان جذب آن شد و تا انتها دنبالش کرد. پس از آن پیگیر تمام مستندهای تلویزیون در مورد اسلام شد و چون تنها با این مستندها راضی نمیشد به مطالعهی مقالاتی در مورد اسلام در مجلات و روزنامهها پرداخت. تمام اینها دست به دست هم داد تا او به تحقیق در مورد این دین مشتاقتر شود و دایرهی تحقیقاتش را بیشتر کند؛ و خوشبختانه نتایجی که از تحقیقاتش به دست آورد، بیش از انتظارش بود. چیزی که بیشتر از همه در مورد اسلام، او را به خود جذب کرد، مسألهی عقل و جسم و روح بود که در مسیحیت هر کدام یک رکن جداگانه است، ولی در اسلام از هم جدا نیستند. سوزان زمانی که تصمیم گرفت مسلمان شود دوستان و خانوادهاش را از این موضوع مطلع کرد و بر حسب تصادف همان شب مادرش برای شام گوشت خوک سرخ کرده بود، ولی وقتی که فهمید که دخترش مسلمان شده و دیگر نمیتواند دستپخت او را بخورد، سوزان را در آغوش گرفت و گریه کرد. سوزان آن زمان نوزده ساله شده بود و چند روز بعد از آن تصمیم گرفت محجبه شود. بعد از اینکه سوزان حجاب گذاشت در خیابانها با تنگنظری روبهرو میشد و برخی از دوستان قدیمیاش با او قطع رابطه کردند. اما پس از گذشت پنج سال از مسلمان شدنش، او دوستان مسلمان و غیرمسلمان فراوانی پیدا کرد و با همسرش که او نیز مسلمان بود و در استرالیا متولد شده بود، آشنا شد. او در حال حاضر یک پسر یک ساله و یک دختر پنج ساله دارد. مدرک دانشگاهی سوزان در زمینهی ادبیات و علوم انسانی است و دوست دارد در آینده جامعهشناس شود. او معتقد است که انسان نباید در زندگی تسلیم شود؛ رعایت حجاب اسلامی با شنیدن اظهارنظرهایی بیمورد و هزاران نگاه متعجب از سوی افراد مختلف همراه است. او روزی تصمیم گرفت با این رفتارها مبارزه کند؛ بنابراین با خودش فکر کرد از فردا لباسی بپوشد که رویش نوشته شده باشد «اگر به من خیره شوی، با تو برخورد خواهد شد.» او در همان حین که با جامعهاش در مورد حجاب در جدال است در مورد مسألهی دیگری نیز مبارزه میکند و آن هم نقش زن مسلمان در جامعه است. وی میگوید زنان در مساجد نیز میتوانند فعال باشند، همان کاری که در گذشته میکردند و هماکنون در انحصار مردان قرار گرفته است. او عضو فعالی در جامعه است و در کلیساها و مدارس در مورد اسلام به سخنرانی میپردازد و به کمک پناهندگان نیز میشتابد. سوزان وقتی فهمید به عنوان مسلمان نمونهی سال در استرالیا انتخاب شده است، جایزهی 2000 دلاریاش را به شرطی پذیرفت که بتواند آن را در استرالیا در بین سازمانهای اسلامی و غیراسلامی بشردوستانه توزیع کند. سوزان هماکنون در حال کاملکردن تز دکترای خود در مورد بررسی مبارزهی زنان مسلمان غربی با تبعیض جنسیتی در درون جامعه و فرهنگشان است و میگوید: «با اینکه مسیر زندگی من همیشه آرام و راحت نبوده است؛ اما هیچگاه تسلیم نشدهام و هرگز نیز از اینکه مسلمان شدهام، پشیمان نیستم.» او به همراه همسرش در برنامهای تلویزیونی به عنوان مجری و طراح و برنامهریز حضور دارد، همسرش نیز عضو شورای نویسندگان و مجریان برنامه است. این برنامه قسمتهایی از زندگی مسلمانان استرالیایی را نشان میدهد، مثلاً با نشان دادن مشکلات اعتقادیای که مسلمانان در جوامع غربی با آن روبهرو هستند، و ارائهی راهکارهایی ساده و خلاقانه، لبخند را بر چهرهی تماشاچیان مینشاند. در سال 2009 نام سوزان کارلاند در لیست «500 مسلمان تاثیرگذار در دنیا» قرار گرفت و در همان سال توسط سازمان ملل متحد و سازمان حمایت از گسترش مسلمانان به عنوان یکی از «رهبران مسلمان فردا» انتخاب شد. سوزان بارها در رسانههای استرالیایی در مورد اسلام و مسلمانان صحبت کرده است. او همچنین به سرتاسر استرالیا سفرکرده و با مسلمانان و غیرمسلمانان در مورد موضوعات بینالمللیای از قبیل: اسلام، زنان مسلمان، تجریبات مسلمانان استرالیایی سخن گفته است. به غیر از اینها او در پارلمان مذاهب جهانی در لندن و در محل اجتماع تخصصی مسلمانان در مالزی نیز به ایراد سخنرانی در مورد اسلام پرداخته است. سوزان همچنین به عنوان سفیر «مؤسسهی خیریهی بینالمللی رویاهای دست یافتنی» که به هدف توانمندسازی و حفاظت از کودکان یتیم مبتلا به ایدز در سوئیس راهاندازی شده است، خدمت میکند. او مسئولیت هیأت مدیرهی سازمان زنان در استرالیا را نیز به عهده دارد و یکی از بهوجود آورندگان سرویس حمایت از رهیافتگان ویکتوریاست و برنامهریزی شورا را نیز بهعهده دارد. سوزان در دانشگاه موناش نیز به عنوان استاد راهنما و سخنران در زمینهی مطالعات جنسیتی، سیاست و جامعهشناسی با نگرش ویژه بر روی زنان مسلمان، فعالیت میکند. سوزان با حضور در برنامهی پرسش و پاسخ ( Q and A) که از شبکهی بی بی سی پخش میشود و با موضوع ممنوعیت برقع در استرالیاست، در پاسخ به این سؤال که «شما موافقاید که پوشاندن صورت مانعی است برای ارتباط با سایر افراد، و شناختن و آشنا شدن با خود فرد ؟» گفت: «به نظر من هر شخصی در زندگیاش یک سری انتخاباتی دارد و نباید او را مجبور کرد کاری را انجام دهد، چیزی را بپوشد یا چیزی را نپوشد.» سوزان عاشق اسلام و مسلمانان است و با جرأت و بدون هیچ شک و ابهامی میگوید که «مسلمانان شگفتانگیزترین افرادی هستند که در زندگیام با آنها روبهرو شدهام و این مسلمانان هستند که باعث شدهاند من به کلی جامعه را پس نزنم.» | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 165 |