تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,369 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,313 |
خیلی دور، خیلی نزدیک | ||
پیام زن | ||
مقاله 1، دوره 1392، شماره 260، آبان 1392 | ||
نویسنده | ||
فائزه اسکندری | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
کارشناسارشد اطلاعرسانی در حکایت دینگریزی یا دینورزی جوانان ایرانی برداشت اول: شبهای محرم است و همه در شور عاشورایی مشارکت دارند. جوانان به عشق امام حسین(ع) همه کاری میکنند. یکی از تیر چراغبرق بالا رفته و در حال نصب پارچههای سیاه مخصوص محرم است، چند نفر در ایستگاه صلواتی ایستاده و مشغول درستکردن شربت هستند در حالی که سرتاپایشان خیس است! صدای صلوات فرستادن از طبقهی زیرین مسجد بلند شده و دهها جوان عَلَم و پرچمهای بلند را جابهجا میکنند که برای دستهی عزاداری روز تاسوعا و عاشورا آماده شود. خلاصه تا چشمت کار میکند جوانها هستند که پرشور و باانگیزه و به عشق سرور و سالار شهیدان، اینچنین مشتاقانه در حال جنبوجوش هستند. برداشت دوم: امام جماعت، وارد مسجد شده تا نماز ظهر و عصر را با اهالی محله بهجماعت بخوانند. کسانیکه برای نماز به مسجد آمدهاند با دیدن حاجآقا به سلام و احوالپرسی میپردازند و آمادهی نماز میشوند. حاجآاقا از حاجرحیم، احوال پسرش محمد را میپرسد، از احمدآقا احوال پسرش بهرام را میپرسد و از آقاکریم احوال سجادش را میپرسد؛ اما حال و احوالهای حاجآقا بیمنظور نیست و با این سؤالها از کمی صف نماز جماعت و انگشتشمار بودن تعداد جوانان میپرسد! برداشت سوم: نزدیک غروب آفتاب است و مریمخانم از دست دخترش بسیار عصبانی است. همین یک ساعت پیش با هم دعوا کرده بودند و دخترش دوباره با او لجبازی کرده بود. مریمخانم به نماز خواندن و رعایت احکام شرعی، بسیار حساس است و وقتی با اهمال و سستی فرزندانش روبهرو میشود، برایش امری غیرممکن و باورناپذیر است. اینقدر بهخاطر مسائل دینی با بچههایش دعوا کرده که دیگر ارزش و احترام مادر و فرزندی بینشان کمرنگ شده است. حتی اگر پدر هم وارد بحث شود و میانداری کند تا تَنِش کمتر شود، هیچ فایدهای ندارد؛ چون بچهها با این اوضاع پیشآمده بههیچوجه کنار نیامدهاند و از نماز و دین فاصله گرفتهاند. بالاخره، یک ربع مانده به غروب دختر مریمخانم که از دعواهای مادر خسته شده با دستهای لاکزده وضو میگیرد و مشغول نماز میشود! پرسشهای دینگریزانه: بهراستی ریشه و منشأ این رفتارهای ضد و نقیض چیست؟ آیا جوان مسلمان ایرانی به اعتقادات مذهبی خود پایبند نیست؟ آیا دینداری در دنیای پرهیاهوی کنونی بیاعتبار شده است؟ چرا جوان ایرانی در مراسم مذهبی شرکت فعال دارد؛ اما به لحاظ ظاهری و اعتقادی رفتاری متضاد از خود نشان میدهد؟ آیا خانوادهها در این زمینه کمکاری کردهاند؟ وظیفهی پدر و مادر در شرایط کنونی و با وجود هجمههای فراوان تبلیغاتی علیه دین و بهخصوص تشیع چیست؟ چرا از نظر برخی از جوانان، والدینشان سطحی و قدیمی فکر میکنند؟ آیا تأکید پدر و مادر بهرعایت موازین اخلاقی دلیل بر تحجر فکری آنهاست؟ راهحل چیست و چارهی کار کجاست؟ چرا خداحافظی با دین! بهنظر میرسد، ریشهی اصلی تمام این رفتارهای متناقض، مربوط به ضعف معرفتی و عدم تفکر صحیح دربارهی دین و کارکردهای دین و از سوی دیگر برداشتهای غلط و نادرست از معارف دینی است. اگر راه حلی برای این طرز تفکر ناصحیح پیدا نشود، جوان امروزی دین را مساوی با معنویت لحاظ کرده و در حد یک نیاز معنوی به آن مینگرد. حاصل چنین تفکری، دین و نیاز به معنویت را فقط مخصوص شرایط سخت و بحرانهای شدید میداند. جوان بهدنبال معنابخشی و هدفبخشی به زندگی خود است و وقتی اینچنین سطحی به آموزههای دینی توجه کند بهطور مسلم، بهتدریج دین از صفحهی زندگی او محو میشود و کارکرد جهتبخش و زندگیبخش خود را از دست میدهد. در این صورت، جوان، فلسفهی زندگی خود را بدون چون و چراهای دینی بههم میبافد و تنها خود را ملزم به شرکت در برخی از مراسم دینی میکند تا اندکی از نیاز فطری خود را پاسخ دهد و احساس کند که فردی دینمدار است. پس شایستهتر این است که مبلّغان دینی و مذهبی، از میان خودِ جوانان یا افرادی انتخاب شوند که با روحیهی جوان و نیازها و پرسشهای جوانی آشنا باشند، کارکردهای دین را بهخوبی بشناسند، بر فلسفهی دین و دینمداری مسلط باشند، و از سوی دیگر، راههای نفوذ بر عمق تفکر یک جوان و زمان مناسب برای این امر را کاملاً هوشیارانه و آگاهانه بدانند تا در یک موقعیت مناسب، به هدف نزدیک شوند. در واقع، یک مُبلغ دینیِ متفکر، از چنان قابلیتی برخوردار است که میتواند بهعنوان یک مشاور و دستیار همیشگی در تمام موقعیتهای زندگیِ یک جوان، در کنار او حضور داشته باشد و آنچنان در جان و دل یک جوان نفوذ کند که او دین را با تمام آداب و احکامش، بهمیل و تمایل صددرصدی خود بپذیرد و صد البته از آن دفاع کند. اندکی صبر، سحر نزدیک است! اگر برخی از جوانان از جهت ظاهری و رفتاری به اینسو و آنسو کشیده میشوند، به این معنا نیست که از بعد اعتقادی و نظری استحاله و تهی شدهاند. حضور همان جوانان در گردهماییهای مذهبی تاسوعا و عاشورا، شبهای قدر ماه رمضان، حرم امامان و امامزادهگان ع ، حضور در اعتکافها و همچنین حضور در صحنههایی که نیاز به دفاع از دین و کشور بوده، دلیل این مدعاست. بهعلاوه، نتایج تحقیقات صورت گرفته، پیرامون التزام جوانان به مسائل دینی، نشان میدهد که جوانان زیادی در محیطهای علمی و دانشگاهی و غیر آن هستند که عملاً به اسلام و ظواهر دینی پایبند هستند و وضعیت ظاهری و رفتاری نامطلوب برخی از آنها امری گذرا و موقتی است. با توجه به تحلیل نگرشها و گرایشهای دینی، جوانان که از نتایج تحقیقی تحت عنوان «گرایشهای دینی جوان» اخذ شده این امر کاملاً تأیید میشود. جالب آنکه در یک مطالعهی میدانی، گرایشهای دینی 1522 دانشجو در 20 دانشگاه کشور بررسی شده و نتایج نشان میدهد که 82 درصد دانشجویان به مسلمان بودن خود افتخار میکنند. آمارهایی از این دست، نشان میدهد که بستر آماده و حاصلخیز روح و جان جوانان ایرانی، همچنان رو به حقایق دینی و سنت اسلامی دارد و سیاستگذاران فرهنگی، والدین و مربیان تربیتی میتوانند توأم با صبر و درایت، این علاقهی فطری را تقویت و آنها را در پیمودن مسیر روشن و پرنشاط دینورزی یاری رسانند. | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 117 |