تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,459 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,399 |
وضعیتهای نمایشی در صحنه عاشورا | ||
پیام زن | ||
مقاله 1، دوره 1392، شماره 260، آبان 1392 | ||
نویسنده | ||
زهره شریعتی | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
کارشناس ارشد ادیان شرق اساس درام و نمایش، بر ادبیات نمایشی استوار است. ادبیات نیز بر پایهی داستان پیریزی شده و داستان هم بر کنش و واکنش شخصیتها در وضعیتها و موقعیتهای داستانی. در واقع، هیچ داستانی وجود ندارد که یک یا چند موقعیت داستانی یا وضعیت نمایشی در آن نباشد. طبق پژوهشها و تقسیمبندیهای انجام شده، از قرن شانزدهم و هفدهم میلادی تا کنون، تنها 36 وضعیت نمایشی اصلی (کنش و واکنش شخصیتها) و پیرنگ داستانی وجود دارد و دیگر موقعیتها و پیرنگهای فرعی، زیر مجموعهی این 36 موقعیت است. گوته، شاعر و نویسندهی آلمانی میگوید: «گوتزی (یک ایتالیایی که این 36 وضعیت را کشف و تقسیمبندی کرد) معتقد است که فقط 36 وضعیت تراژیک وجود دارد. بهواقع نیز، چنین است. بعد از او هیچکس نتوانسته حتی آن را به 37 تا برساند. این مزیت منحصر بهفردی است؛ یعنی اینکه، در زندگی همهی انسانها، فقط 36 وضعیت عاطفی وجود دارد؛ یعنی، تمام شور هستی را در این 36 موقعیت مییابیم. این فراز و نشیبها، تاریخ بشریت را تشکیل میدهند؛ زیرا انسان، با همین موقعیتهاست که جنگ، صلح، اخلاق و تمدن را در جامعهی جهانی شکل میدهد. این موقعیتها، عمدتاً باهم در تعارضاند و مبنایشان، تعارضهای بنیادین عاطفی انسان است و کلیهی آثار ادبی جهان، از داستان و رمان گرفته تا نمایشنامهها و در صدسال اخیر، سینما و تلویزیون، تنها بر اساس این 36 وضعیت نوشته و اجرا میشوند. نکتهی جالب این است که در واقعهی عاشورا، تمامی این 36 پیرنگ و وضعیت دراماتیک بهنوعی وجود دارد. هم در زمینه و علل قیام امام حسین(ع)، هم در متن واقعه و هم پس از واقعه و قیامهایی که به خونخواهی آن حضرت صورت گرفت. از میان این 36 وضعیت، قطعاً پانزدهتای آن در متن حادثهی عاشورا رخ داده است. وضعیت اول: لابه در این وضعیت و چند وضعیت دیگر که نام میبریم، چند گروه فرعی وجود دارد که خود به چند زیرگروه فرعی تقسیم میشوند. طلب شفاعت حر بنیزید ریاحی از امام حسین(ع) و پیوستن او از جبههی باطل به سپاه حق، یکی از نمونههای این وضعیت است. نمونههای دیگری را هم میتوان نام برد که پیدا کردن مصداق آن جالب است: ـ جستوجوی مأمنی برای فرار از مرگ. (قاتلان آن حضرت و اولاد و صحابهی ایشان بعد از قیام مختار بهدنبال پناهی میگشتند.) ـ غریبی در جستوجوی یک آشنا. (حضرت زینب بعد از واقعه) ـ شفاعت، طلب بخشش، شفا یا رستگاری. (حر بنیزید ریاحی و چند نفر دیگر) ـ تقاضای تحویل جسد یا شیئی مقدس. (کاروان اسرا برای دفن شهدایشان) وضعیت دوم: رهایی عوامل این وضعیت، نگونبخت، تهدیدکننده و منجی است. نمونههای زیر به ترسیم دقیق این وضعیت کمک میکند که یافتن مصداق آنها را به عهدهی شما میگذاریم. ـ ظهور منجی برای نجات یک محکوم. ـ فرزندانی که پدرانشان را از تخت سلطه بهزیر میکشند. ـ نجات گرفتار بهدست دوستان یا بیگانگی که مدیون مهماننوازی و احسان او هستند. وضعیت سوم: انتقام جنایت قیام مختار و سلیمان بنصرد خزاعی از اینگونه است. جنایت نیز، شامل قتل، غارت، سرقت، هتک حرمت، تهمت ناروا، فریب، توهین و... است. وضعیت چهارم: انتقامجویی میان خویشاوندان این وضعیت هم در متن واقعهی عاشورا و هم پس از آن وجود دارد؛ گرچه انگیزههای این انتقامجویی متعدد است. وضعیت پنجم: تعقیب قبل از واقعهی عاشورا: تعقیب کاروان امام توسط سپاه ابنزیاد و فرماندهی حر. بعد از واقعهی عاشورا: تعقیب قاتلان امام توسط مختار و دیگران. وضعیت ششم: بلا ترس، سرنگونی صاحب قدرت، پیروزی ظاهری و شکست باطنی یا بهعکس، از این جمله است. بلا بهظاهر بر سپاه امام در کربلا (کرب و بلا) نازل شد؛ اما در باطن شکست یزید و جبههی باطل بود. وضعیت هفتم: قربانی خشونت یا بدبختی مصداق این وضعیت نیز واضح است. وضعیت هشتم: شورش از عوامل این وضعیت، یک جبار ستمگر و یک آرمانخواه است. شورش و قیام امام حسین(ع) و بهتبع آن قیام مختار، سلیمان و دیگر شیعیان از این جمله است. وضعیت نهم: تهور و شجاعت بهطور ویژه، در شخصیت حضرت عباس بن علی(ع). وضعیت دهم: آدمربایی از میان زیرگروههای این مجموعه، ربودن زنی برخلاف میلش یا یافتن او (اسارت بانوان حرم) و نجات دوستی اسیر یا کودکی اسیر یا حتی نجات یک روح گرفتار، باطل است. وضعیت یازدهم: معما در این وضعیت، زیرگروههایی چون جستوجو و یافتن شخص مورد نظر، یا تن دادن به کیفر مرگ، تهدید یزید و ابنزیاد برای دستگیری و یافتن امام و یاران و دوستداران او در مدینه، مکه، کوفه و بصره و همچنین، یافتن راز واقعهی عاشورا توسط مسلمین و الهام گرفتن آنان از این قیام را میتوان بهعنوان مصداق نام برد. وضعیت دوازدهم: دستیابی تلاش برای دستیابی به چیزی از راه نیرنگ و زور (کاری که یزید و ابنزیاد برای کسب قدرت کردند). تلاش برای دستیابی به چیزی از راه استدلال (در تمامی مراحل منجر به واقعهی عاشورا، امام از راه استدلال و منطق و بر مبنای دین، مردم را به مبارزه با فساد و منکر دعوت کردند و در نهایت، با شهادت خود به آن دست یافتند). وضعیت سیزدهم: عداوت میان خویشاوندان پیش و پس از واقعهی عاشورا، همسر هانی بنعروه (رویحه) از دوستداران اهل بیت و امام بود؛ اما پدر و برادران او در سپاه ابنزیاد بودند و از این جهت، میان این خانواده اختلاف وجود داشت. این مسئله، تنها میان صحابه نبود، بلکه حتی میان حضرت عباس(ع) و شمر بنذیالجوشن که از یک قوم و قبیله و خویشاوند نیز بودند رخ داد؛ بهنحویکه شب عاشورا، شمر پیکی برای عباس فرستاد و او را امان داد؛ اما عباس جوانمردی و دفاع از حق را به اماننامهی شمر نفروخت. وضعیت چهاردهم: رقابت میان خویشاوندان عمدهترین جلوهی این وضعیت، در پیشی گرفتن خویشاوندان امام از بنیهاشم و قبایل دیگر بود که هر یک دوست داشتند زودتر به شهادت برسند و در راه یاری دین حق و عدالت کشته شوند. وضعیت پانزدهم: هتک حرمت یک زن با رغبت او یا بدون رغبت این وضعیت، در واقع، یکی از زمینهسازان قیام امام است. در زمانهای که لقمهی حرام، روابط نامشروع و فساد و تباهی میان مسلمین رواج پیدا کرده بود، آن حضرت فرمود: من برای امر به معروف و نهی از منکر در میان شما قیام کردهام. وضعیت شانزدهم: جنون دیوانگی و بیتوجهی به عقل و خرد انسانی نیز، یکی از زمینههای قیام عاشورا بود. معاویه، پیش از مرگ و حتی در وصیتنامهاش، به یزید تأکید کرده بود که از مقابله با حسین دوری کن که خلافت تو را به باد خواهد داد؛ اما یزید، که فردی عیاش و خوشگذران بود و برعکس پدرش، چندان بهرهای از هوش و ذکاوت و عقل نبرده بود، مرتکب این جنایت شد. وضعیت هفدهم: بیاحتیاطی شوم این وضعیت، در واقع، نتیجهی وضعیت شانزدهم یعنی جنون است که موجب بدبختی فرد میشود. وضعیت بیستم: ایثار در راه آرمان شامل ایثار جان در راه آرمان، عهد و پیمان، ایمان، هدف، و در راه منافع یک جامعه یا کشور. گذشتن از خوشبختی در راه وظیفه. وضعیت بیست و یکم: فداکاری بهسبب خویشاوندی فداکاری خاندان آن حضرت، که البته با انگیزهی وضعیت بیستم، یعنی دفاع از آرمان بود. وضعیت بیست و دوم: همه چیز فدای هوس عمر سعد، نمایندهی این وضعیت است که برای رسیدن به ملک ری، به دوستی دیرینهی خود با امام، خیانت کرد و در آخر، به هوس خود هم نرسید. وضعیت بیست و سوم: ضرورت قربانی کردن عزیزان بهعلت همراه کردن بانوان و کودکان با کاروان امام برمیگردد که در کتب تاریخی تشریح شده است. وضعیت بیست و چهارم: رقابت فرادست و فرودست برای کسب امتیاز بیشتر، نزد ابنزیاد و همچنین نزد سپاه امام، بهطور مثال، غلام سیاه چردهی آن حضرت، برای جنگ و دفاع از امام، از برخی نزدیکان و اصحاب دیگر امام، پیشی گرفت. وضعیت بیست و پنجم: زنا ابنزیاد که یکی از عوامل ایجاد فاجعهی عاشورا بود، مولود زنا بود و پدرش ناشناخته. او را بهخاطر حرامزادگیاش، بهنام مادرش (ابنمرجانه) میخواندند. وضعیت بیست و نهم: عشق به دشمن بسیاری از سپاهیان ابنزیاد، از دعوتکنندگان امام بودند که به او خیانت کردند. درعینحال، برخی از آنان، به برحقبودن امام، در دل گواهی میدادند و ظاهراً دوستدار اهلبیت بودند. وضعیت سیام: جاهطلبی در این وضعیت، از صدر تا ذیل سپاه یزید و ابنزیاد قرار میگیرند، قدرتدوستی و قدرتطلبی عمر سعد نیز، شامل این وضعیت است. به فرمودهی امام، انباشته شدن قلب و شکم دشمن از لقمههای حرام، مانع از حمایتشان از امام شد. وضعیت سی و یکم: تعارض با یک خدا در این وضعیت، درگیری با مؤمنان، به یک دین و آیین نام بردهشده که به سپاه یزید برمیگردد. وضعیت سی و سوم: قضاوت اشتباه بسیاری از مؤمنین کوفه، که خود، امام را دعوت کرده بودند، نسبت به ایشان و شرایط زمانه، قضاوت اشتباه کردند و اینکار، منجر به وقوع حادثهی عاشورا شد. وضعیت سی و چهارم: پشیمانی بسیاری از همان کسانیکه در وضعیت قبلی نام بردیم، بعد از شهادت آن حضرت و یارانش و اسارت خاندان پیامبر(ص) پشیمان شدند و همین پشیمانی، منجر به قیامهایی چند در میان شیعیان شد. وضعیت سی و ششم: از دست دادن محبوب از عوامل این وضعیت، خویشاوندی مقتول، خویشاوندی شاهد که توان جلوگیری از قتل را ندارد و جلاد است. بهترین نمونهی این وضعیت، در متن عاشورا رخ میدهد. زمانی که حضرت زینب(س) شاهد شهادت برادر و امام خویش است و جلادی چون شمر... وضعیتهای زیر نیز، بهنوعی پیش و پس از عاشورا و حتی در متن آن، بهنوعی وجود دارد یا زمینهساز آن است که با بررسی و مطالعهی تاریخ صدر اسلام از زمان پیامبر تا بعد از قیام عاشورا، قابل مصداقیابی است. وضعیت هجدهم: جنایات ناخواستهی عشق وضعیت نوزدهم: قتل خویشاوندی ناشناخته وضعیت بیست و ششم: جنایات عشقی وضعیت بیست و هفتم: کشف خطاکاری محبوب وضعیت بیست و هشتم: موانع عشق ورزیدن وضعیت سی و دوم: حسادت بیجا وضعیت سی و پنجم: بازیابی گمشده مسلم است که نمونهها و مصداقهای متعددی با تفحص در تاریخ عاشورا، برای هر یک از این 36 وضعیت نمایشی میتوان نام برد که هریک میتواند مبنای یک داستان، رمان، نمایشنامه و یا یک فیلمنامه گردد. جای تعجب است که هنرمندان مسلمان، در این رشتهها، هنوز نتوانستهاند آثاری در خور و با استفاده از حداقل یکی از این وضعیتهای نمایشی، که قدرت گستردگی و تفصیل را بهتنهایی دارند، خلق کنند و دِین خود را به دین و آیینی که انتخاب کردهاند، ادا کنند. شاید این بررسی اجمالی و کوتاه، کمکی برای همهی هنرمندان متعهد باشد. برای آفرینش بهترین آثار، در مورد این واقعهی عظیم، که تمامی فضیلتها و رذیلتهای انسانی، بهنوعی در آن جلوه یافته است. تابلوی عاشورا، مملو از رنگهای گرم حقیقت و رنگهای سرد باطل است که آن را به یکی از بهترین، زیباترین و در عین حال زشتترین تابلوی مصوّر خویهای انسانی تبدیل میکند. منابع: ـ آیتی، محمدابراهیم (1381)، بررسی تاریخ عاشورا، انتشارات امام عصر(عج). - پولتی، ژرژ (1375)،36 وضعیت نمایشی، ترجمه: سیدجمال آلاحمد و عباس بیاتی، تهران، انتشارات سروش. - یزدانپناه قرهتپه، زهرا (1383)، زنان عاشورایی، تهران، نشر هلال. | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 140 |