تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,015,790 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,717,974 |
کتابخانهی زنان | ||
پیام زن | ||
مقاله 1، دوره 1393، شماره 266، اردیبهشت 1393 | ||
نویسنده | ||
زینب رزاقی | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
در خدمت و خیانت زنان شهلا زرلکی، انتشارات رسا، 1392، 208 صفحه این کتاب چهار فصل دارد و هر فصل به بخشهای فرعی دیگری تقسیم شده است. مقولات و موضوعهایی که در این اثر در ارتباط با زن مورد بررسی قرار میگیرند، عبارت است از: ضرورت یا عدم ضرورت ازدواج (خارپشتهای عاشق)، مسائل مربوط به قاعدگی و هستی زنانه (کروموزوم افسرده و جنون ماهانه)، دشمنی و دوستی زنان با یکدیگر (زنان عیله زنان)، فمینیسم، ریشههای تاریخی پسرخواهی، وضعیت خانگی و اجتماعی زن. همچنین عناوین چهار فصل اصلی عبارت است از: «ازدواج، توهم یک ضرورت»، «گهوارهای که هر ماه ویران میشود»، «در خدمت و خیانت زنان» و «جنس سوم». آوای آرزو زینب رستمی، انتشارات ارسطو، 1392، 92 صفحه در این کتاب میخوانیم: «آقا! غروب تمام آن جمعههایی که گذشت و نیامدی، خوشحال بودم به فرصتی دوباره و هفتروزه تا تکامل پلههای امید، خوشحال بودم از هفت روز صعود بیش بر خویشتن. میدانی، بیا و فرو ریز درک انوار آسمانی سجاده را بههنگام اوج تاریکی و سکوت شب؛ آری؛ نماز شب میسراید از تو و نیز ابتدای سپیدهی صبح. چه زیبایی تو، پشتیبانی تو، مثل پیوستن واژههای ساده در کنار هم و اینبار تشکیل جملهای نه چندان ساده به معنا و اعماقِ عشق و انتظاری توأم با هم...» با تو ولی تنها مریم حسینزاده، انتشارات ارسطو، 1392، 170 صفحه این داستان بلند، واقعیتهای تلخ و شیرین جامعهی امروزی را که ارمغان تمدن مدرن است، بهتصویر کشیده است. رئالیسم ادبی بهروشنی در این اثر خودنمایی میکند و همین مسئله داستان را بیش از هرچیز جذاب میکند بهنحوی که خواننده نمیتواند از ادامهی خواندن آن دست بکشد. سگسالی بلقیس سلیمانی، انتشارات زاوش، 1392، 142 صفحه قصهی این رمان به اتفاقی مربوط است که قبل از وقوع، توسط نیروهای اطلاعات کشف میشود. در قسمتی از این کتاب میخوانیم: «از آن گذشته نادعلی بیکله بود. از همان بچگی بیکله بود. این نوع موتورسواری مطمئناً کار دستشان میداد آن هم کجا، تو کوه وکمر که احدی به فریاد آدم نمیرسد. خطرهای راه، گشتیهای پاسگاهها و سپاهیها، کلهخری نادعلی، همه دستبهدست هم میدادند که به علیآبادیها فکر نکند. همیشه جایی وسط کوه و کمر موتورشان چپه میشد و خودشان ضربهی مغزی میشدند یا ...» سنجاق سینه پروانه زاغزیان، انتشارات آموت، 1392، 264 صفحه در این داستان «سنجاق سینه» به عنوان نماد نیازهای یک زن، مانند حس دوست داشتهشدن بهکار برده شده است. شخصیت اصلی این داستان که «لعیا» نام دارد، بهتازگی شوهرش را از دست داده و خانوادهاش از او میخواهند تا اندوه را کنار گذاشته و زندگیِ جدیدی آغاز کند. در بخشی از کتاب آمده است: «همهشان را زیر نظر داشته بود. گویی دچارشان شده بود. لبخندها و نگاههایشان را میپایید و حس میکرد حالا دوست داشت برای همیشه کنارشان بماند. چهقدر باهاشان احساس امنیت و رضا میکرد. هیچوقت تا این حد در این زمان پر از درد آسوده و دلآرام نبود. وقتی رسیده بودند خانه، دویده بود توی اتاقش و مشتش را باز کرده بود. سنجاق سینه بر کف دستش برق میزد.» شومینه خاموش آلاله سلیمانی، انتشارات آموت، 1392، 384 صفحه نویسنده درخصوص داستان این رمان میگوید: داستان این رمان یک داستان عاشقانه است و و بیان یک رابطهی عاطفی میان دو فرد از دو طبقهی اجتماعی متفاوت را شامل میشود. این مشکلها به واقع وجود دارد و قابل انکار نیست. شاید به من بگویند عامهپسند؛ اما این داستان واقعاً جزئی از جامعهای است که من عضو آن هستم و طبیعی است که من هم بهعنوان نویسنده، ترجیح دادهام بروم بهسراغ آن چیزی که حسش میکنم و به آن علاقه دارم. گلین فریبا خادمی، انتشارات افراز، 1392، 88 صفحه «چهقدر با ناهید و فریبرز سر اینکه نویسندهی گلین، زن است یا مرد بحث کرده بودند. فریبرز میگفت: «من که میگم مرده، مال اون طرفها هم هست.» ناهید پرسیده بود: «خب حالا میتونه مال اون طرفها باشه ولی چرا مرد؟» فریبرز گفته بود: «چون فقط مردها میتونن اینقدر لطافتهای روحی یک زن رو بشناسن!» ناهید میگفت: «من که فکر میکنم یه دختر جوون این رو نوشته، یه کتاب چگونه فیلمنامه بنویسیم خریده و یه قصه رو سرهمبندی کرده و فرستاده دم در خونهات، آخه این هم فیلمنامه است؟» بعد هم کلی حرف زده بود که تاریخ مصرف این احساساتِ نخنمایِ جشنوارهای دیگه تموم شده. شکیبا میگفت نویسنده زنی است همسن و سال خود گلین.» داستانهای نیویورکر گردآورنده و ترجمه: بهار اکبریان، انتشارات مروارید، 1392 مجموعهی حاضر در بردارندهی دوازده داستان کوتاه، از دوازده نویسنده با ملیتهای گوناگون است. تمامی آثار در سال 2012 میلادی در هفتهنامهی نیویورکر بهچاپ رسیده است. تازگی و مدرن بودن این داستانها میتواند بر دیدگاه مخاطبان فارسی زبان تأثیرگذار باشد و علاوه بر آن، خوانندگان را با سبکهای مختلف داستاننویسی کوتاه آشنا کند. این کتاب با بهرهگیری از سبک مدرن و در عین حال جسورانهی این نامآوران فرهنگ و ادب، دریچهای هرچند کوچک به دریای بیکران ادبیات روز ملل برای مخاطبان فارسی زبان گشوده است. عبور از سیارهی سوخته لیلافرجامی، انتشارات بوتیمار، 1392، 97 صفحه عبور از سیارهی سوخته یکی از عناوین اشعار این شاعر است. 73 قطعهی شعرهای این مجموعه در قالب سپید یا منثور و بیشتر دربارهی کشمکشهای حیات و مرگ، عدالت، دوری و مهاجرت، سردرگمی و جایگاه انسان در برابر کائنات سروده شده است. اصالتاً درختی تبریزیام نیکو مرادی، انتشارات بوتیمار، 1392، 96 صفحه 54 شعر سپید در این کتاب منتشر شده است. اغلب اشعار این کتاب نسبتاً کوتاه هستند. در شعر شمارهی چهار کتاب میخوانیم: «وقتی مردها/ زنی را/ بر صفحات کتاب تاریخ بزایند/ کلوپاترا میشود/ چه ملکهی نیل باشی/ چه زنی رخشوی کنار جوی ده کورهای» و کوه طنین انداخت خالد حسینی، ترجمهی مهگونه قهرمان، نشر پیکان، 1392 این کتاب، روایت خانوادهای است که مجبور میشوند بهدلیل مشکلهای مالی، دختر خردسال خود را بفروشند و جدایی این دختر از برادرش، که ارتباط عاطفی خوبی با هم داشتند، و تأثیرهایی که این اتفاق بر زندگی افراد مختلف میگذارد و تلاش برادر بزرگتر برای پیدا کردن خواهرش، موضوع اصلی این رمان است. داستان با پیوند نامتوازن میان برادر و خواهری بیمادر در دهکدهای در افغانستان آغاز میشود. عشق، دو قاشق مرباخوری سمانه سوادی، انتشارات بوتیمار، 1392، 72 صفحه اشعار این کتاب از شماره 1 تا 52 نام گذاری شدهاند. قالب اشعار این کتاب نیز سپید بوده و اکثر آنها شعرهای کوتاه هستند. «چشمانم را/ از مادربزرگ به ارث بردهام/ زنی که چشمهی روستا/ از حسادتِ چشمانش/ خشک شد و او/ تمامِ شب را/ روی پل، بارید!» تشخیص و تغییر رفتارهای ناهنجار همسر محمدرضا ایزدپور، انتشارات قدیانی،1392، 142صفحه «بدبینی و بدگمانی»، «بیعفتی»، «پرخاشگری، عصبانیت نابهجا و توهین»، «حسادت»، «لجاجت» و «کینهتوزی و خطا ناپوشی» از عناوین فصلهای این کتاب است. در بخشی از این کتاب میخوانیم: «کینهتوزی و فراموش نکردن اشتباههای همسر، یکی از صفات بسیار مخرب و تنفرآمیز است و اگر همانند غدهای سرطانی در اعماق شخصیت هر زن یا مردی ریشه دوانیده باشد، باید با کمکگرفتن از مشاور، بررسی علمی و با کشف علل و عوامل پیدایش آن در فرد مبتلا، هرچه سریعتر درمان شود.»
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 66 |