تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,015,788 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,717,973 |
مشاوره برای همه | ||
پیام زن | ||
مقاله 1، دوره 1393، شماره 276، اسفند 1393 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
پریسا پورعلمداری کارشناس ارشد مشاورهی خانواده خانم م. ص، کارشناس ادبیات 35ساله هستم و یک پسر نُهساله دارم. دوسال است از همسرم جدا شدهام و با پسرم زندگیمیکنم. بهتازگی با پسری آشناشدهام که از خودم پنجسال کوچکتر است. او واقعاً به من علاقه دارد و همهی شرایط زندگی مرا میداند. پیشنهاد ازدواج کرده و بسیار پیگیر است. او به جز سن، دیگر ملاکهایم را برای ازدواج دارد؛ اما نگران پسرم هم هستم. لطفاً مرا راهنمایی کنید. مشاور: در ازدواج مجدد، نکتههایی هست که حتماً باید به آن توجه شود؛ وگرنه همان ناکامیهای ازدواج اول تجربه خواهد شد. همهی ما دوست داریم دوباره مرتکب اشتباه قبلی نشویم؛ ولی با قولهایی که به خودمان میدهیم؛ چون بر بخشی از رفتارهایمان اشراف کامل نداریم یا مهارت اصلاح آن را بلد نیستیم، دوباره مرتکب همان خطا میشویم. آیا در این مدت دوسال طلاق، توانستهاید خودتان را خوب بشناسید؟ آیا تواناییها، ضعفها و خصوصیتهای مختلف خود را کاملاً میشناسید؟ آیا به این موضوع فکرکردهاید که سهم شما در شکست قبلی چه بوده است؟ آیا در صدد رفع نقاط ضعف خود بودهاید؟ مهارت خودآگاهی پیش از ازدواج مجدد، به شما کمکمیکند تا انتخاب بهتری داشته باشید و زندگی زناشویی موفقی را شروعکنید. در این فرصت، باید ناملایمتهای وارده از رابطهی قبلی را شناسایی کرده باشید و از راههای صحیح و با استفاده از مشاوران یا افراد دلسوز در خانواده، در ترمیم آنها کوشیده باشید. آیا بهدلیل درستی، این فرد را برای همسری انتخابکردهاید؟ از دید متخصصان این امر، به نظر میرسد شما سنخیت لازم را با این فرد ندارید. شما صاحب فرزند هستید و وارد مرحلهی والدبودن شدهاید و او هنوز مجرد است. هر چند ابتدا به این مسئله، مانند یک مشکل نگاهنمیکنید، بهتدریج متوجه میشوید که او نمیتواند نیازهای شما را که مادرِ پسری نُهساله هستید، درک کند. همچنین نتایج بررسیها نشان داده، زنانی که با مردان کوچکتر از خود، ازدواج میکنند ـ بهویژه اگر فاصلهی سنی، بیش از دوسال باشد ـ بیش از دیگران در معرض اختلالها و مشکلهای زندگی قرارمیگیرند. آنها فقط چند سال اول زندگی خود را بهخوبی میگذرانند و در آینده، دچار مشکلهای زیادی میشوند؛ زیرا در اغلب مواقع، زن حکم مادر را برای مرد داشته و بسیاری از نیازهای آنها، برطرف نخواهد شد. با توجه به آنچه گفته شد، باز هم توصیهمیکنیم حتماً از مشاورهی حضوری با مشاور ازدواج کمکبگیرید و به دیگر نکتههای لازم، از جمله نظر فرزندتان و... را با راهنمایی بیشتر توجهکنید. خانم ش. م، فوقدیپلم معماری 29ساله هستم و یک دختر پنجساله دارم. ششماه است که از همسرم جدا شدهام و دخترم پیش من زندگیمیکند؛ اما آخر هفته به خانهی پدرش میرود. متوجهشدم افرادی که آنجا هستند حرفهای بدی دربارهی من به دخترم میگویند. این را از حرفها و رفتار دخترم ـ وقتی پیش من برمیگردد ـ فهمیدم. میترسم بهتدریج دخترم از من دور شود یا آسیب ببیند. لطفاً راهنماییام کنید که با دخترم چه برخوردی باید داشته باشم؟ مشاور: متأسفانه یکی از مشکلهای فرزندان طلاق در کشور ما این است که هریک از والدین و اطرافیان آنها بسیار خودخواهانه به این مسئله نگاهمیکنند و متوجه آثار ویرانگر گفتار و رفتار خود بر کودک نیستند! بدگوییکردن از پدر یا مادر، از مخربترین کارهایی است که اثرهای بسیار سوئی در روند تربیتیِ فعلی و دورههای دیگر رشد و تربیت کودک میگذارد؛ بنابراین، مراقب باشید رفتار نادرست آنها را با تلافی جبران نکنید و در تصمیم شما، مبنی بر دیدار پدر در آخر هفته اثر نگذارد؛ چون محرومیت فرزندان از دیدار هریک از والدین، اثرهای بدتری بر آنها خواهد داشت. سعیکنید دربارهی مسئلهی پیشآمده با پدرش صحبتکنید و اگر در برابر شما مقاومت دارد از مشاور یا بزرگترِ قابلاعتمادِ فامیل بخواهید او را از عواقب این رفتار با فرزندش آگاهسازد. بهطور کلی، برای پیشگیری از آسیبهای روحی ـ روانیِ پس از طلاق در کودکان، لازم است پدر و مادر و اطرافیان مواردی را در نظر داشته باشند. پدر و مادر باید در امور مربوط به فرزند با هم هماهنگ باشند و از تخریب شخصیت یکدیگر جداً بپرهیزند؛ هرچند در موارد دیگر، با هم اختلافنظر جدی دارند. از بچهها، پس از طلاق نباید استفادهی ابزاری بشود؛ مثلاً آنها را ناقل و پیامرسان حرفها و پیغامهای خودمان به یکدیگر قرار ندهیم. پس از طلاق هم به وظایف پدر و مادری خود اعم از تربیتی، آموزشی، رفاهی و... مانند سابق عملکنیم. در مواقع لازم، نرمش و انعطافپذیری داشته باشیم و از رفتار خودخواهانه و مستبدانه با فرزند بپرهیزیم. فرزندمان را درککنیم و در تصمیمهای مربوط به او، زندگی را از دریچهی نگاه او و برای سعادت او ببینیم و به نظر او احترام بگذاریم. این مسئله بهویژه در نوجوانی بسیار اهمیت دارد. اجازه دهیم کودک یا نوجوان، احساس خود را بیانکند. اشتباههای خود را در این شکست بپذیریم تا در نتیجهی این پذیرش، بتوانیم در گامهای بعدی، خود را اصلاحکنیم. زنجیرهای کینه را از دست و پایمان باز کنیم تا بتوانیم در دل و جان فرزندمان نفوذکنیم و به او احساس امنیت و آرامش بدهیم. خانم ب. ش، کارشناس کامپیوتر 27ساله هستم. پنجسال است ازدواج کردهام و یک پسر هفتماهه دارم. تا بهحال مشکلی با همسرم نداشتم؛ اما بهتازگی متوجهشدم که همسرم در دوران بارداری به من خیانت میکرده است. این مسئله خیلی اذیتممیکند؛ اما نمیدانم شیوهی برخورد صحیح با آن چیست؟ وقتی بر این فکر تمرکزمیکنم که در دوران سخت بارداری من، او در چه فکری بوده، خیلی عصبانی میشوم و میخواهم ترکش کنم. باید چهکار کنم؟ مشاور: اگر الآن متوجه شدهاید که همسرتان چندین ماه پیش و در دوران بارداریتان به شما خیانت میکرده؛ ولی در حال حاضر، به رفتار خود ادامهنمیدهد و شک و تردیدی در اعمال او نمیبینید، این موضوع ارزش پیگیری ندارد. از طرفی، بهدلیل شرایط خاص شما، یعنی دوران پس از زایمان و شیردهی، احتمال افسردگی و متعاقب آن تمرکز و تشدید افکار منفی هست؛ لذا توصیهمیکنم از راهنمایی یک پزشک برای مطمئنشدن راجع به این موضوع استفادهکنید و در ضمن، با انجام تمرینهای منظم ورزشی و توجه به تغذیهی سالم و دوری از افکار منفی، به سلامت جسم خود اهمیت بیشتری بدهید. همچنین قابل ذکر است که خیانت زناشویی، یک واژهی بسیار کلی است و بسته به طرز تلقیِ هر یک از زوجین به آن متفاوت است؛ بهطوریکه برخی یک رفتار مشکوک را خیانت تلقیمیکنند؛ در حالیکه برای اثبات آن، هیچ دلیل قانعکنندهای ندارند. به هرحال، اگر پس از انجام توصیههای ذکرشده، باز هم همچنان بر خیانت همسر مصر هستید، باید حتماً دلیل روشنی داشته باشید؛ پس دربارهی آن با همسرتان صحبتکنید. شاید یک سوءتفاهم، باعث اینهمه رنج و عذابتان شده است! به هرحال، تفکر دربارهی جدایی و تمرکز بر آن، مشکلهای زیادی در زندگی زناشویی ایجادمیکند که باید خود را از آن برهانید. خانم م. ه، دانشجوی فیزیک 26سال دارم. بعد از دوسال از عقد، متوجهشدم نامزدم معتاد است. با سختی بسیار توانستم طلاقم را بگیرم و الآن از آن ماجرا چهار سال میگذرد. بهتازگی یکی از پسرهای فامیل که من اصلاً فکرش را نمیکردم از من خواستگاری کرده و با دانستن همهی شرایطم، مصر بر ازدواج است. او از هر جهت، پسر تأییدشده و مناسبی است؛ اما خواهری دارد که از لحاظ اخلاقی، زندگیکردن با او مشکل است و من مطمئن هستم پس از ازدواج، از دخالتکردن در زندگی من و سرکوفتزدن دربارهی گذشتهام کوتاهینمیکند. واقعاً نمیدانم چهکار کنم. آیا باید به این خواستگار جواب مثبت بدهم یا نه؟ مشاور: اینکه شما از یک خواستگار خوب و مطمئن، بهدلیل خواهرش بگذرید، قطعاً کار درستی نیست. مهم این است که این پسر شما را درکمیکند و شکست در ازدواج قبلی را پذیرفته است؛ اما حتماً شما میتوانید با محبتکردن به خواهر او و بهکار بستن درایت در گفتار و رفتار خود، از تلخیهای احتمالی بکاهید. جواب رد دادن به این خواستگار، آسانترین راهحل برای این مشکل است که قطعاً پشیمانی در پی دارد. | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 145 |