تمدن غرب در سراشیبى سقوط 3

در دو مقال پیشین گفتیم که سنت آفرینش بر این قرار گرفته که ملتهایى را سر بلند کند و یا سرنگون نماید و تاریخ بشر گواهى است بر این مدعا و این تصادفى نیست، چرا که تصادف را براهین عقلى و فلسفى و نیز دلائل نقلى و شرعى نمىپذیرد. این علل و عوامل را در درون انسانها و نظامها و عملکرد جامعهها باید جستجو کرد. چنانکه آیه کریمه بیانگر است: «... انّ اللّه لایغیّر ما بقوم حتّى یغیّروا ما بانفسهم و اذا اراد اللّه بقوم سوءً فلا مردّ له و مالهم من دونه من وال». (سوره رعد، آیه 11). همانا خداوند سرنوشت ملتى را تغییر نمی‌دهد تا روش خویش را تغییر دهند و آنگاه که خدا بد فرجامى را براى ملتى اراده کند جز او یاورى نخواهند داشت. و نیز آیه کریمه دیگر که سلب نعمتهاى الهى را نتیجه اعمال مردمان و تحوّلات درونى آنان می‌داند و طى بیان سرگذشت فرعونیان که چون کفر ورزیدند و آیات خدا را نادیده گرفتند خداوند به موجب گناهشان آنها را گرفتار انتقام خونین ساخت و با قدرت قاهره و عذاب سخت خود مجازات نمود، چنین مىفرماید: «ذلک بان اللّه لم یک مغیر نعمة انعمها على قوم حتّى یغیّروا ما بانفسهم و انّ اللّه سمیع علیم.» (سوره انفال، آیه 53.) این سرنوشت بدان جهت است که خداوند نعمتى را که به مردمى داده است، دگرگون نمىسازد تا آنکه رفتار خویش را دگرگون سازند و خداوند شنوا و داناست. آرى این سنت لایتغیر الهى است و به زمان و مکان محدود نمىشود و در این جهت میان انسانها تفاوتى نیست. فلذا همه انسانها و افراد و جامعهها باید این هشدار را در گوش جان داشته باشند و تصور نکنند خداوند در مورد آنان استثنا خواهد داشت. چنین باورى به انسان می‌آموزد که نعمتهاى خداوند را کفران نکنند که مستوجب زوال نعمت شوند. و این بیان قرآن را بیاد آورند که ملک از آن خداست به هر کس بخواهد می‌دهد، و از هر کس بخواهد مىگیرد. هر کس را خواست عزت می‌دهد و هر کس را خواست به ذلّت مىکشاند: «قل اللّهم مالک الملک تؤتى الملک من تشاء و تنزع الملک ممن تشاء و تعزّ من تشاء و تذلّ من تشاء بیدک الخیر انّک على کلّ شىء قدیر» (سوره آل عمران، آیه 26). نکته قابل تأمّلى که بخش اخیر آیه تأکید مىکند اینست که: آنچه از خداوند می‌رسد خیر و خوبى است و بنا به مفاد آن هر آنچه شر و بدى است از سوى بندگان است. این تأکید با این هدف است که انسانها فکر نکنند خداى عادل و مهربان بدون علت بر بندگان خشم مىکند و ذلّت و نکبت براى گروهى مىفرستد بلکه این انسانها هستند که با عملکرد ناشایسته خود موجبات ذلّت و زوال نعمت را فراهم می‌آورند، هرچند خداوند براى بندگان بدى را نمىپسندد و همه راههاى سعادت را بر خلق گشوده اگر بندگان این درها را نبندند! عوامل درونى تمدّن غربى و اما عوامل انحطاط تمدن غربى را که دیر یا زود این تمدن را به سقوط خواهد کشانید، مىتوان در مواردى چند به بررسى نهاد، چالشهاى فرهنگى، انسانى اخلاقى، اجتماعى و خانوادگى و سیاسى، ناگفته نماند، همان گونه که در مقالات پیشین اشاره کردیم غربىها از نظر علمى و فنى و تکنولوژى پیشرفت قابل توجه و خیره کننده‌اى داشته‌اند و در این موفقیت وامدار محققان و پژوهشگران و اندیشمندانى هستند که سالها پژوهش و تجربه و مطالعه پرداخته و سرمایه اصلى آنها تمدنّ و فرهنگ تمدن اسلامى بوده است همانگونه که بسیارى از تاریخ نگاران غربى خود باور دارند و بدان تصریح کرده‌اند. گوستاولوبون فرانسوى در تاریخ تمدن اسلام از قول یکى از نویسندگان قرن 12 بنام (بنجامین تودل) نقل مىکند که مىگوید: من در اسکندریه تنها 20 آموزشگاه را دیدم که دائر بوده است. علاوه بر آموزشگاههاى عمومى در بغداد"طلیطله" قرطبه و.... دانشگاه هائى تأسیس یافته بودند که در آنها لابراتور، رصدخانه، کتاب خوانه هایى بزرگ و سایر آلات و ادوات تحقیق مسائل وجود داشت چنانکه در اندلس 70 کتابخانه عمومى موجود بوده است، به موجب اقوال مورخین اسلام در قرطبه در کتابخانه الحاکم دوم 600 هزار جلد کتاب وجود داشته که 44 جلد آن مخصوص فهرست این کتابخانه بوده است. "شارل عاقل" در 400 سال بعد کتابخانه دولتى پاریس را تأسیس نمود که با زحمت زیاد توانست 900 جلد کتاب جمع آورى کند که یک ثلث آن کتابهاى مذهبى بوده است. (تمدن اسلام و غرب، ص 558). اعترافات از این قبیل فراوان است و کتابهاى تاریخ تمدن و تاریخ علم شامل انبوه شواهدى است که تمدن غربى از چشمه سار اسلام مایه گرفته . و البته دانشمندان غربى با استفاده از دستمایه این فرهنگ و تمدن مطالعات و پژوهش را ادامه داده و با تلاش بى وقفه زمینه انقلاب فرهنگى غرب را فراهم ساختند که تلاش و کوشش این محققان و کاوشگران شایسته ستایش است و بدیهى است این قشر محققان و کاوشگران فصلى جدا از عملکرد سیاستمداران و دولتهاى استعمار پیشه غربى اند به بیان دیگر آن دانشمندان ثمره دانش و پژوهش و اختراعات و اکتشافات خود را فراهم آورده و در اختیار دیگران گذاشتند که از این بابت ما با فرهنگ غربى چالشى نداریم. بحث و جدال ما با غرب بر سر بهرهبردارى نظام سلطه غربى از این دست آوردهاست که حتى تأثر و تأسف آن محققان را گاه به همراه داشته است. مىگویند: براى انیشتین که یکى از پرچمداران انقلاب فرهنگى غرب است، هشتادمین سال تولد وى را گرفتند. او پشت تریبون قرار گرفت و با بر کشیدن آهى از دل گفت: شما براى سالگرد تولد من جشن گرفته‌اید ولى این من بودم که نیروى اتم را آزاد کردم اما دولتها براى کشتار انسانها از آن استفاده کردند. یعنى علم را به نا اهلان دادن و به تعبیر مولوى: تیغ را به دست زنگى مست دان؟ تیغ دادن در کف زنگى مست به که آید علم ناکس را به دست بدگهر را علم و فن آموختن دادن تیغ است دست راهزن بارى پیشرفت علم غرب به این معنى نیست که فقر فرهنگى و انسانى آن را نادیده بگیریم و تمام مشکل غرب و چالشهاى غربىها در فقر فرهنگى است، هر چند از گوشه کنار دنیاى غرب آواى نیاز به معنویت کم و بیش به گوش می‌رسد و هستند دانشمندان و پژوهشگرانى که روى فقر معنوى غرب حساسیت نشان داده و مقالات و کتابهایى نوشته و مىنویسند که این کتب و مقالات از منظر ارباب تحقیق و قلم پوشیده نیست و چه شایسته است در اختیار نسل جوان قرار گیرد. اما نکته‌اى که هست اینکه سیاستمداران غربى کمتر به این اعترافات توجه داشته و تبعات منفى انزواى اخلاق و معنویت و فرهنگ اصیل دینى را در غرب شاهدند و چالشهاى اجتماعى را چنانکه اشاره خواهیم کرد، پیش روى مىبینند اما راه چاره را گم کرده و همچنان در رفاه و لذت و سیاست و اقتصاد که همانند خداى غرب پرستیده مىشود! غوطه ورند و همه ارزشهاى انسانى و اخلاقى را براى سلطه بر منابع ثروت و از جمله منافع استراتژیک نفت زیر پا مىگذارند، همانگونه که در سدههاى اخیر و همزمان با سیاستهاى سلطه جویانه و غارتگرانه غرب در مناطق مختلف جهان از خاورمیانه گرفته تا آفریقا و شبه قاره مىبینیم و براى دستیابى به این منافع نامشروع از هرگونه دخالت و جنایت و کودتا و خونریزى کوتاهى نکرده و در همان حال که در غرب از حقوق بشر و منشور ملل سخن گفته مىشود انگلیس و آمریکا و فرانسه و دیگر دول استعمارگر به چپاول ملتها و استثمار انسانها و قتل و غارت و انواع جنایت سرگرم بوده‌اند چرا که در قاموس غربیها خوى سلطهگرى و غارت و درندگى و سودپرستى طبیعت ذاتى شده و جز این نمىتوانند باشند و البته تبعات این مادى گرى و خوى استکبارى را دیده‌اند و بیش از این خواهند دید. چالشهاى انسانى غرب از اینها گذشته چالشهاى اخلاقى، انسانى، خانوادگى و اجتماعى غربىها آنقدر زیاد است که کتابها و مقالهها در پیرامون آن باید نوشت اما در این مختصر تنها به پاره‌اى موارد مىتوان اشاره کرد: روح استکبار آمریکایى تا بدانجا است که به گزارش خبرگزارى فرانسه از ژنو، شوراى جهانى متشکل از 300 فرقه مسیحى به جز کلیساى کاتولیک در نشست سالانه خود با انتشار بیانه‌اى اعلام کرد: چهره آمریکا به دلیل جهانى شدن و جنگ بطور قابل ملاحظه‌اى به تیرگى گرائیده است. این شورا می‌افزاید مردمسالارى، آزادى و پیشرفتهاى اقتصادى، بى عدالتى، تکبر و اقدامات یک جانبه بین المللى در هم آمیخته است. (روزنامه جمهورى اسلامى 13/6/83). دقیقاً همانگونه که در این گزارش آمده بى عدالتى، یکجانبه گرائى، گردن فرازى و....عواملى هستند که آمریکا و به تبع آن انگلیس و سیاستمداران غربى را به جائى کشانده که براى دولتها و ملتهاى دیگر ارج و منزلتى حتى حق حیات قائل نباشند و با دخالتهاى نامشروع مدعى قیمومیت ملتها باشند و جان و مال و ناموس ملتها در نظر آنها ارزشى نداشته باشد همانگونه که گردنکشان تاریخ عمل مىکردند که پیامبران خدا با آنان در ستیز بوده‌اند و قرآن کریم از همه روشنتر به پیکار و مبارزه با سردمداران کفر فرمان داده است: «فقاتلوا ائمة الکفر». یکى از اندیشمندان آمریکایى پرفسور نوام چامسکى که منتقد سیاستهاى شیطان بزرگ است در مورد عملکرد دولت آمریکا و انگلیس تنها در مورد دخالتهاى آمریکا در ایران مىگوید: آمریکا و انگلیس پنجاه سال ملت ایران را شکنجه کرده‌اند، و البته این شکنجه را نسبت به مردم کشورهاى تحت سلطه نیز اعمال کرده و مىکنند. مانند آنچه در افغانستان و عراق و فلسطین مىگذرد و در گذشته در ویتنام و جاى جاى دیگر جهان اتفاق افتاده است. هزینههاى نظامى آمریکا که به غلط هزینه دفاعى نامیده مىشود. بیشترین رقم بودجه این کشور را مىبلعد که عمدتاً در دخالتهاى نظامى و سیاسى و قتل و غارت کشورها بکار برده مىشود. در یکى دو سال قبل بودجه نظامى سالانه آمریکا را 500 میلیارد دلار و بودجه امنیتى را نیز 500 میلیارد دلار گزارش کردند که از جمله هزینه نظامى رژیم متجاوز ایالت متحده در عراق تا کنون از 400 میلیارد دلار گذشته که البته به ازاى آن نفت از این کشور جنگ زده در حال اشغال را به غارت مىبرد و البته اهداف دراز مدت دیگرى که از این دخالت نامشروع و سلطه گرانه دارند فراتر از این است و اگر هزینههاى نظامى ناتو را جداگانه بررسى کنیم سر از جهنم بیرون خواهد آورد. گوشه‌اى از مجازاتها و شام نکبت خوشبختانه در همین حال که قلم در کار نگارش این سطور است حاکمان آمریکا منفورترین حاکمان‌اند و آمریکاییها طعم تلخ این خودکامگى و سلطه گرى و آدمکشى را مىبینند، در زمینه اقتصادى، بدهىهاى خارجى آمریکا از 1200 میلیارد دلار مىگذرد و دولت آمریکا با بدترین روزهاى تاریخ خود از نظر ورشکستگى گرانى و بیکارى روبرو است که اخبار آن پیش روى ملتها گشوده و هشتصد میلیارد مصوبه کنگره آمریکا براى سامان دادن اقتصاد آمریکا هم چاره ساز نیست و رئیس جمهور کنونى بصراحت مىگوید: تنها معجزه مىتواند آمریکا را از بحران نجات دهد! و اینها و دهها مسئله دیگر عقوبت رژیمى است که در برابر حقوق و ارزشهاى انسانى نمىخواهد سر فرود آورد و این هنوز اول کار است. باش تا صبح دولتت بدمد که این هنوز از نتایج سحر است و البته به جاى صبح دولت باید بگوییم شام نکبت. به عبارت دیگر چاهى که غربىها براى ملتها از جمله ملل مسلمان و ملت ما کنده بودند خود در آن افتاده‌اند و ملتها باید از این فرصتها استفاده کنند و این سراشیبى سقوط را جدى بگیرند و ضربات کارى خود را برشیاطین بین المللى فرود آورند. بارى سخن از چالشهاى غرب بویژه آمریکا است. اگر در این عرصه از مقوله فرهنگى و اخلاقى و خیانت کارى سخن بگوییم مثنوى هفتاد من کاغذ مىشود. تنها به چند مورد اشاره مىکنیم. 500 دانشمند آمریکایى اعلام کردند مسبب اصلى یازده سپتامبر دولت بوش بوده است. آمریکا بیشترین آمار جرم و جنایت را در جهان دارد یعنى در رتبه اول قرار گرفته است. چهارده کشور اروپایى با آمریکا در قاچاق انسان همکارى دارند. سالانه 1500 کودک بر اثر تجاوزات جنسى در آمریکا جان مىسپارند و بیشتر این موارد بوسیله اعضاء خانواده آنهاست. و بر اینها بیفزایید فروپاشى خانوادگى و کودکان نامشروع و سدها از این قبیل را و در مقوله بزهکارى بیش از دو میلیون زندانى در آمریکا و قتل و آدمکشى و جنایت که بیشترین آمار مجرمین را تشکیل می‌دهد. لازم است محققان و کاوشگران این گونه اخبار را که بسیار فراوان است رصد کنند و در اختیار این نسل بگذارند، تا به روشن شدن اذهان عمومى کمک کنند بویژه آنانکه هنوز هم با نگاه مثبت به جهان غرب مىنگرند و تمدن غربى را مىستایند و نتوانسته‌اند میان تکنولوژى و ارزشهاى انسانى و اخلاق، مرزى قائل شوند و دچار خود کم بینی‌اند و سرمایههاى انسانى خود را قدر نمىشناسند. یکى از برکات انقلاب اسلامى ما این بود که اسطوره ابرقدرتى غرب و شرق بویژه آمریکا را شکست و تار و پود سراب این تمدن را از هم گسیخت. ملتهاى مسلمان به هویت انسانى خود بازگشت داده شدند، در روزگارى که بیش از پنجاه هزار نظامى و مستشار آمریکایى و اسرائیلى در کشور عزیز ما زیر چتر شاه مقبور یکه تازى مىکردند و مزدوران آمریکا قانون ذلّت بار کاپیتولاسیون را به تصویب رساندند از ایران صاعقه آسمانى فریادگرى بر سر مستکبران فرو بارید و نه تنها رژیم منحوس پهلوى را به ذباله دان تاریخ فرستاد بلکه دستهاى پلید بیگانه و عمّال آمریکا را از دامن ملّت قطع کرد و امروز ما شاهد استقلال و رشد و شکوفائى و عظمت نظام اسلامى هستیم که سى سال انواع توطئهها را از سر گذراند و با اقتدار و بالندگى در صحنه گیتى به عنوان یک قدرت برتر که بر قلبها حاکمیت دارد ظاهر شده است و خداى را بر این نعمت سپاسگزاریم. «فقطع دابر القوم الّذین ظلموا و الحمد لله رب العالمین.» ما در این میان یاد آن بزرگ معمار اندیشه اسلامى را گرامى می‌داریم که چون ابراهیم تبر بر پیکربتهاى زمان فرود آورد و به ملت آموخت و به همه ملتها درس داد که براى رهائى از این دژخیمان جهان چه باید بکنند. امام راحل عظیم الشأن در مناسبتهاى گوناگون از شکستن بت اسطورههاى قدرت شرق و غرب بویژه آمریکا ام الفساد روى زمین سخن گفت و درس جاودانه‌اى بر ملتها داد. اکنون به یکى از هزاران سخن امام ـ سلام اللّه علیه ـ بنگریم. آن چهره جاودانه اسلام در پیام تاریخى خود به مسلمانان یکسال پیش از کشتار زائران خانه خدا بوسیله رژیم دست نشانده آل سعود با طراحى و فرماندهى آمریکا، چنین گفت :«البته ما این واقعیت و حقیقت را در سیاست خارجى و بین المللى اسلامیمان بارها اعلام نموده‌ایم که درصدد گسترش نفوذ اسلام در جهان و کم کردن سلطه جهان خواران بوده و هستیم حال اگر نوکران آمریکا نام این سیاست را توسعهطلبى و تفکر تشکیل امپراتورى بزرگ مىگذارند از آن باک نداریم و استقبال مىکنیم. ما درصدد خشکانیدن ریشههاى فاسد رژیم صهیونیسم، سرمایه دارى و کمونیسم در جهان هستیم. ما تصمیم گرفته‌ایم، به لطف و عنایت خداوند بزرگ نظامهائى را که بر این سه پایه استوار گردیده‌اند نابود کنیم و نظام اسلام رسول اللّه صلى اللّه علیه و آله و سلّم را در جهان استکبار ترویج نماییم و دیر یا زود ملتهاى دربند شاهد آن خواهند بود. ما با تمام وجود از گسترش باج خواهى و مصونیت کارگزاران آمریکائى حتى اگر با مبارزه قهرآمیز هم شده باشد جلوگیرى مىکنیم. انشاء اللّه ما نخواهیم گذاشت از کعبه و حج این منبر بزرگى که بر بلنداى بام انسانیت باید صداى مظلومان را به همه عالم منعکس سازد و آواى توحید را طنین اندازد، صداى سازش با آمریکا و شوروى و کفر و شرک نواخته شود و از خدا مىخواهیم که این قدرت را به ما ارزانى دارد که نه تنها از کعبه مسلمین که از کلیساهاى جهان نیز ناقوس مرگ بر آمریکا و شوروى به صدا درآوریم.» جالب است که ما امروز که پس از بیست سال از پیام امام راحل مىگذرد نه تنها شکست سیاستهاى مارکسیستى را شاهدیم بلکه فریاد مرگ بر آمریکا و اسرائیل را از سراسر جهان مىشنویم که نمونه آن تظاهرات جهانى مردم مسلمان و غیر مسلمان در ماجراى غزه و محکوم کردن ددمنشى رژیم نامشروع صهیونیستى با طراحى آمریکا و مرتجعین منطقه شاهدیم که پیش بینى آن پیر روشن ضمیر را به تصویر مىکشد. و چه قدر مناسب است به بخش دیگرى از این پیام تاریخى که اشاره به مقاومت مردم فلسطین آن روز دارد بنگریم که گوئى حضرت امام در ماجراى غزه امروز آورده است: «حماسه مردم فلسطین یک پدیده تصادفى نیست، آیا دنیا تصوّر مىکند این حماسه را چه کسانى سروده‌اند و هم اکنون مردم فلسطین به چه آرمانى تکیه کرده‌اند که بى محابا و با دست خالى در برابر حملات وحشیانه صهیونیستها مقاومت مىکنند؟ آیا تنها آواى وطن گرائى است که از وجود آنان دنیایى از صلالب آفریده است؟ آیا از درخت سیاست بازان خود فروخته است که بر دامن فلسطینیان میوه استقامت و زیتون نور و امید می‌ریزد. اگر اینچنین بود که اینها که سالهاست در کنار فلسطینیان و بنام فلسطین نان خورده‌اند شکى نیست که این آواى اللّه اکبر است. این همان فریاد ملت ماست که در ایران شاه را و در بیت المقدس غاصبین را به نومیدى کشاند و این تحقق همان شعار برائت است که ملت فلسطین در تظاهرات حج دوشادوش خواهران و برادران ایرانى خود فریاد رساى آزادى قدس را سر داد و مرگ بر آمریکا و شوروى و اسرائیل گفت و بر بستر همان شهادتى که خون عزیزان ما بر آن ریخته شد او نیز با نثار خون و به رسم شهادت آرمید، آرى فلسطین راه گرم کرده خود را از راه برائت ما یافت و دیدیم که در این مبارزه چطور حصارهاى آهنین فرو ریخت و چگونه خون بر شمشیر و ایمان بر کفر و فریاد بر گلوله پیروز شد و چطور خواب بنى اسرائیل در تصرّف از نیل تا فرات آشفته گشت و دوباره کوکب دریه فلسطین از شجره مبارکه «لاشرقیه و لا غربیه ما بر افروخت.» در بخش دیگر از این پیام آمده: «امروز جهان تشنه فرهنگ اسلام ناب محمّدى(ص) است و مسلمانان در یک تشکیلات بزرگ اسلامى رونق و زرق و برق کاخهاى سفید و سرخ را از بین خواهند برد، امروز خمینى آغوش و سینه خود را براى تیرهاى بلا و حوادث سخت و برابر همه توپها و موشکهاى دشمنان کرده است و همچون همه عاشقان شهادت براى درک شهادت روزشمارى مىکند، جنگ ما جنگ عقیده است و جغرافیا و مرز نمىشناسد و باید در جنگ اعتقادىمان بسیج بزرگ سربازان اسلام را در جهان به راه اندازیم.» این عبارت ناظر به جنگ تحمیلى است که آمریکا و متحدین جنایتکارش علیه ملت ایران براه انداختند تا ریشه انقلاب را بخشکانند که به خواست خداوند و رهبرى امام و خلف صالح او و مقاومت ملت نتوانستند. در این خاتمه به بخش دیگرى از پیام امام بنگریم که درس همیشگى براى ما و ملل مسلمان است: «چه شیرینى بالاتر از اینکه ملت بزرگ ایران مثل یک صاعقه بر سر آمریکا فرود آمده است. چه شیرینى بالاتر از اینکه ملت ایران سقوط ارکان قدرت و کنگرههاى نظام ستم شاهى را نظاره کرده است. و شیشه حیات آمریکا را در این کشور شکسته است و چه شیرینى بالاتر از اینکه مردم عزیزمان ریشههاى نفاق و ملى گرائى و التقاط را خشکانیده است و انشاء اللّه شیرینى تمام نشدنى آن در جهان آخرت خواهد چشید.» بارى اینست مرامنامه بنیانگذار نظام اسلامى براى عصرها و نسلها تا حاکمیت مطلق به دست مصلح جهانى که امید است این انقلاب زمینه ساز آن باشد. این درس امام و آئین نامه انقلاب ماست که باید مراقب باشیم گذشت زمان آن را کم رنگ نکند و روزمرهگرائى و مصلحت اندیشى گرد و غبار بر آن ننشاند و فریب چهره آشتى منافقانه دشمنان زخم خورده بویژه آمریکا را به عنوان مذاکره نخوریم که آنان در صدد کم رنگ کردن خطوط راهبردى نظام و تدریجاً استحاله فرهنگ انقلابند. و بر آنند تا مشکلات خودشان را حل بکنند و ما را به تسیلم بکشانند. که هرگز نخواهند توانست مشروط به اینکه همه ارکان نظام بر اصول بنیادین ثابت قدم باشند و مجال ندهند دشمن از فرصتها بهره بردارى کند. و بدون تردید مواضع استوار نظام و در رأس این نظام رهبرى خردمندانه و داهیانه رهبر معظم که تعیین کننده خط مشى سیاسى ما و ادامه راه امام است، چنین مجالى را به دشمن نخواهد داد و وعده قرآن کریم است که: «ان تنصرو اللّه ینصرکم و یثبت اقدامکم.» 

تعداد مشاهده مقاله: 89