تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,015,785 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,717,973 |
انتخابات ریاست جمهورى | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1388، شماره 15، مرداد 1388 | ||
نویسنده | ||
محمدتقی رهبر | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
ریاست جمهورى دهم در 22 خرداد 88 با ویژگىهایى که داشت طى سال گذشته تقریباً بى نظیر بود، از نظر مشارکت مردم، رقابتهاى تنگاتنگ و دشوار، آرایش سیاسى جریانهاى مختلف، توطئه از پیش طراحى شده و دخالت بیگانگان در امور داخلى کشورمان، بد اخلاقى انتخاباتى، قانون گریزى و منطق ستیزى برخى جریانها، دامن زدن به فتنه هدایت شده از سوى پارهاى گروههاى محارب و یا فریب خورده و آغشتن دست به خونهاى مردم بى گناه که شیرینى حضور گسترده تاریخى را در کام ملت تلخ کرد و بالأخره پى آمد و عبرتهایى که براى همگان درسآموز است.
و این آزمون تاریخى در عین حال انقلاب را در آغاز دهه چهارم در مقطع مستحکم دیگرى قرار داد و در چشم بیگانگان و دشمنان قسم خورده خاک یأس و نومیدى پاشید.
ـ حضور گسترده و ستودنى ملت
مشارکت 85 درصدى واجدین شرایط رأى و چهل میلیون آراء در هیچیک از انتخابات کشورها سابقه ندارد. حداکثر مشارکت مردم در کشورهاى مدعى دموکراسى از 40 درصد تا حداکثر 60 درصد در نوسان است و رقم 85 درصدى براى آنان رؤیایى بیش نیست. اما در جمهورى اسلامى ایران پس از 30 سال که انقلاب و نظام اسلامى امواج سهمگین را از سر گذراند به حق شبیه یک معجزه تاریخى بود که پایههاى نظام را تحکیم کرد و گرد یأس بر چهره بیگانگان افشاند، آنها هیچ فرصتى را براى به چالش کشیدن
جمهورى اسلامى از دست نداده و از تحمیل جنگ و توطئه کودتا و هجمه فرهنگى و جنگ روانى و رسانهاى و تحریم اقتصادى و حمایت از تروریسم و تصویب بودجههاى کلان کاخ سفید براى خرابکارى و براندازى در ایران و سایر توطئهها طرفى نبستند و به جاى دلسرد کردن مردم از حضور پاى صندوقهاى رأى، شاهد حضور استثنایى بودند این بار نیز به این جا رسیدند که ملت ایران به نظام حاکمیتى دینى خود وفادار است و همه جریانهاى سیاسى با وجود دیدگاههاى مختلف به نظام جمهورى اسلامى و دست آورد خون شهدا و گفتمان انقلاب وفادارند و رأى دادن به هر یک از کاندیداها در مرحله اول رأى به نظام اسلامى و در مرحله بعد به کاندیداى خاص است. از این بابت آنچه جاى کمترین تردید نیست رأى 85 درصدى ملت بزرگ است که با شور و شوق پاى صندوقهاى رأى آمده و به نامزد مورد نظر خود رأى دادهاند بدون اینکه فشار و هراسى در این مشارکت ملى باشد. از این منظر ملت آزمون ستودنى داشت و شایسته بهترین درودها و تقدیرهاست.
ـ مردم بازیچه نخبهگان سیاسى نیستند
نکته حائز اهمیت اینکه پاى مردم را در کشمکشهاى سیاسى و جناحى کشیدن ظلم به مردم و تضییع حق آنهاست. مردم از انگیزهها و تنشهاى بعضى نخبهگان سیاسى چندان دل خوشى ندارند، مردم اگر به هر کاندیدا رأى میدهند. مردم دولتى مىخواهند خدمتگذار که در فکر آنان باشد و عزّت و عظمت ایران اسلامى را پاس دارد، مردم مىخواهند فضاى امن و آرامش روحى داشته باشند تا براى اداره زندگى خود تلاش کنند، هنگامى که انتخابات تمام شد سر کار و زندگى خود بروند و با این حال بسیارى از مردم هنگامى که از جریانهاى پشت پرده و توطئههاى هدایت شده آگاه شوند نگاهشان نسبت به جریانهاى سیاسى واقعى مىشود و بیزارى مىجویند و در حمایت از هر جریانى که با آرمانهاى آنان همسوئى ندارد تعهدى ندارند.
بنابراین نباید تصوّر کرد اقشار رأى دهنده مردمى همواره دغدغه حمایت از اندیشه نامزدهاى خود را دارند و براى همیشه خواهند داشت حتى اگر به ماهیت جریانهاى سیاسى در تجربههاى جارى آگاه شوند. بطور خلاصه نباید آراء میلیونى مردم را به نفع جریانهاى خاص مصادره کرد. چرا که بسیار دیدهایم که اعتماد مردمى در فراز و نشیب حوادث سیاسى رنگ باخته و با آشکار شدن واقعیات به گونه دیگر رقم خورده است (مانند رأى یازده میلیونى بنى صدر) در هر حال حضور با شکوه مردم از همه اقشار ستودنى است هرچند برخى جریانها جایگاه آن را نشناخته و دچار توهم در داورىها شدهاند.
ـ آرایش سیاسى در انتخابات
در رقابتهاى انتخاباتى معمولاً نوع تفکر سیاسى نقش مؤثر دارد و نامزدها و هواداران آنها با آن انگیزه سیاسى به میدان رقابت میآیند. این موضوع در انتخابات اخیر بسیار شفاف و روشن بود. دو جریان اصول گرایى و اصلاحطلبى آرایشى سیاسى داده بودند.
جریان اصولگرایى که بر اسلامیت و اصول و ارزشها و دست آورد خون پاک شهیدان و گفتمان اصیل انقلاب و امام و رهبرى و ولایت فقیه و استکبار ستیزى و تسلیم ناپذیرى اصرار میورزد و با این خصیصه ذاتى خشم امپریالیسم و صهیونیسم را برانگیخته است و عبور از آن خسارتى است عظیم و غیر قابل جبران و تمام تلاش دشمنان میهن اسلامى براى منزوى کردن این تفکّر و به شکست کشاندن آن مىباشد و بر سر این ایده شیطانى میلیاردها هزینه کرده و امپراطور خبرى و جاسوسى و سالوس و شیطنت را به کار گرفتهاند تا جوهره انقلاب را کم رنگ ساخته و به تدریج آن را مسخ و از صحنه مدیریت کشور حذف کنند.
جریان دیگر، آرایش سیاسى گروه هایى که با تجدید نظر خواهى در اصول و ارزشها در دولت اصلاحات خون به دل ملت کرده بودند و امروزه پشت سر برخى اشخاص کمین کرده و مترصد فرصت دیگرى هستند و مطمع نظر دشمنان و زمینه ساز بازگشت ساختار شکنان و نا اهلان قرار دارند ناگفته نماند که اصلاحطلبى، با مفهوم صحیح آن بدور از اصولگرائى نیست، اگر اصلاحات را به مبارزه با فساد و در همه ابعادش معنا کنیم با این مفهوم اصولگرایى و اصلاحطلبى در یک راستا قرار دارند و تضاد و رقابت در اینجا مطرح نیست.
ـ اصلاحات در عرف سیاسى
اما در عرف سیاسى اصلاحات مفهوم دیگرى دارد. اصلاحات در عرف سیاسى روز به معنى تجدید نظر در اصول و آرمانهایى است که یک رژیم سیاسى بر آن بنیان شده یعنى معارضه با بنیادها و زیرساختهاى یک نظام و سست کردن پایهها و دگرگون سازى آنها که نمونههاى آن را در کشورهاى مختلف جهان دیدهایم. قرائن و شواهد بسیارى وجود دارد که اصلاحات مطرح شده در برخى دولتهاى پیشین ما به معناى بازنگرى در اصول و ارزشها بیشتر قابل تفسیر است. فراموش نکردهایم که در دولت اصلاحات بعض هواداران آن چه کردند؟ برخى احزاب و تشکلها با اعتصاب در مجلس و طرح خروج از حاکمیت و نفى ولایت فقیه که اصول مسلّم قانون اساسى است، و زیر سؤال بردن گفتمان امام و رهبرى نظام و عنوان به موزه فرستادن آن، و اباحیگرى فرهنگى و هتک مقدّسات اسلام و زیر سؤال بردن دفاع مقدّس و...پروژه اصلاحات را دنبال مىکردند که با پاسخ منفى ملت روبرو شدند و در انتخابات مجلس هفتم و دولت نهم جریان اصلاحطلبى را منزوى کردند و نظام و انقلاب در مسیر اصلى خود قرار گرفت و اصولگرایى راه اصلاحطلبى را به مفهومى که آنها دنبال مىکردند مسدود کرد.
بارى در انتخابات اخیر آن جریانها بار دیگر به عرصه آمدند و همه احزاب ورشکسته و حتى غیر قانونى ریز و درشت متحد شدند تا اصولگرایى را به عقب برانند و انقلاب را در مسیرى دیگر قرار دهند و همه پشت سر برخى کاندیداها سنگر گرفتند ـ خواه آن کاندیداها متوجه بودند یا نبودند ـ و پیر و جوانشان را با رنگهاى مختلف جمع کردند و همه امکانات را به صحنه آوردند تا به هدف خود دست یابند. از آن طرف هم دشمنان قسم خورده ما به هجوم
تبلیغاتى علیه جریان اصولگرایى و نامزد اصولگرا دست یازیدند و میلیاردها پول خارجى و داخلى خرج کردند تا به زعم آنها انقلاب مخملى و درام و رنگى شکل گیرد و ابزارهاى تخریب و تحقیر و تهمت و ناروا بکار گرفتند البته نه از این بابت که چشم امید به نامزد خاصى داشتند بلکه با این هدف که اصولگرایى را ناکام بگذارند و حاکمیت را با یارگیرى از داخل و فشار از خارج از مسیر خود منحرف کنند که بحمداللّه ناکام ماندند و خداوند چیزى خواست که آنها نمىخواستند و ملت راهى را برگزید تا دشمنان را بیشتر خشمگین کند و شگفتا که بعضى خودىها توان درک این واقعیت را نداشتند و با پیمودن راههاى انحرافى اراده ملت را نادیده گرفتند و از این آزمایش دشوار سر بلند بیرون نیامدند.
ـ طرح تقلّب در انتخابات و اغتشاش
طرح زیر سؤال بردن انتخابات نیز پروژه از پیش طراحى شده بود که ماهها قبل از خارج و داخل هدایت مىشد. و با اعلام نتیجه انتخابات اوج گرفت و این حربه خطرناکترین ابزارى است که در این روزها مطرح مىشود. کسانیکه قبل از شمارش آراء و اعلام نتیجه خود را پیروز انتخابات میدانستند و هیچ دلیلى بر این مدعا جز توهم نداشتند با اصرار و فشار خواهان ابطال انتخابات شدند، مردم را به خیابانها کشاندند و زمینه را براى آشوبگران و مزدوران و منافقان فراهم کردند و خسارتهاى مالى وجانى پدید آوردند که مىبایست پاسخگوى آن باشند با این اقدامات مشروعیت انتخابات را که سى بار طى سى سال با همین ساز و کار انجام مىشد مورد تردید قرار دادند و در دلها شبهه آفریدند که نفس این عمل بزرگترین گناه است. نظامى که بر پایه مبانى دینى و مردمسالارى بنیان شده و در تمام شؤونات حکومتى قانون حاکم است و مردم حضور فعّال دارند، در صدر نظام رهبرى ولى فقیه نظارت دارد و نهادهاى قانونى مانند شوراى نگهبان و فقها و حقوقدانان عادل و متعهدین مردم نظارت دارند و هزاران تن از نمایندگان نامزدها ناظر رأىگیرىها بودهاند و شوراى نگهبان ده درصد آراء مأخوذه را بصورت قرعه بازشمارى کرده و هیأتهاى ناظر را فراخوان کرده و تخلّف قابل استنادى مشاهده نشده و رهبرى نظام روشنگرى لازم را نموده و مجال بررسى را بیش از زمان معمول فراهم ساخته و حرف آخر و فصل الخطاب را عنوان فرموده است، در چنین شرائطى ادعاى تقلّب و اصرار بر ابطال انتخابات آیا جز بدعت گزارى خود ساخته و جمود بر دعوى نامعقول نام دیگرى دارد؟!
یکى از عبرتهاى این ماجرا همین است که اگر شرائط به نفع آنان تمام مىشد و طرف شکست خورده درخواست ابطال انتخابات را مىکرد چه مقدار به او حق میدادند؟!
آیا اینگونه حرکات در شأن یک آدم عادى و عاقل است و نامى جز دیکتاتورى و تعصب کور مفهومى دارد؟
ـ تضعیف نظام بالاترین گناه
خطر بالاتر از دیکتاتورى و تمرّد بر قانون، تضعیف نظام است که به هیچوجه قابل توجیه نیست قابل ذکر اینکه در زمان حضرت
امام نیز گاه مسائلى مىگذشته که امام با احساس خطر براى نظام به آن پرداختهاند. و این را در موارد متعدد از صحیفه نور مىتوان یافت از جمله:"تشخیص شوراى نگهبان مخالف قانون نیست، مخالف اسلام هم نیست میزان است، همه باید بپذیریم" "کسى حق ندارد در مصاحبهها و نطقها و رسانهها به آن توهین و یا آن را تضعیف نماید" "اگر کسى بخواهد فساد کند و به مردم بگوید این شوراى نگهبان کذا، این فساد است، یک همچو آدمى مفسد است و باید تحت تعقیب مفسد فى الأرض قرار گیرد" "من هشدار میدهم که تضعیف و توهین به فقهاى شوراى نگهبان امرى خطرناک براى کشور و اسلام است، همیشه انحرافها بتدریج در یک رژیم وارد مىشود و در آخر آن را ساقط مىنماید، لازم است همه به طور اکید به مصالح اسلام و مسلمین و به قوانین توجه کنیم و هر چند مخالف نظر و سلیقه شخصى مان باشد به آن احترام بگذاریم و به این جمهورى نو پا که مورد هجوم قدرتها و ابرقدرتها است وفادار باشیم".
موارد از اینگونه در کلام جاودانه امام راحل فراوان است و اى کاش آنها که امروزه از امام دم میزنند و ادعاى همراهى او را دارند نگاهى به عملکرد خود مىکردند که چه مقدار به اندیشههاى امام و توصیهها و وصایاى آن حضرت وفا دارند؟ این روزها مىبینیم همین افراد با بیانیهها و سایتها نظام را زیر سؤال مىبرند و مشرعیت دولت منتخب را با رأى 5/24 میلیون آراء ملت مخدوش مىسازند و آب به آسیاب دشمن میریزند. ایکاش اینها به خود میآمدند، نفس سرکش را مهار مىکردند و به مجازات روز بازپسین ایمان میآوردند و غریزه خودپرستى را سرکوب مىکردند."ان النفس امارة بالسوء الا ما رحم ربى".
و آنچه مایه شگفتى دیگر است موضعگیرى برخى تجمعات روحانى است که در این نظام سابقه مدیریت و مسؤولیت داشته و با همین ساز و کار از موقعیت خود بهره بردارى کردند و این روزها چوب حراج به حیثیت روحانیت زدند و مواضعى دشمن شاد کن گرفتند.
این برادران روحانى در کار خود بیندیشند و با این نوع موضعگیرىها و زیر سؤال بردن نظام اسلامى و خوراک تبلیغاتى براى بیگانگان فراهم کردن گناه نابخشودنى مرتکب نشوند و روح امام و شهیدان را آزار ندهند آنها هیچ حجت شرعى براى اظهارات و بیانیههاى خود ندارند، هرچند شیطان اعمال سوء آدمى را در نظرش زیبا جلوه میدهد.
ـ بذر کینه در دلها پاشیدن
گناه دیگر جریان اصلاحطلبى و برخى نامزدها و اطرافیان افراطى آنها اینست که علاوه بر زیر سؤال بردن مشروعیت نظام به نفع دشمنان اسلام، تخم کینه در دلها مىپاشند و آرامش روانى جامعه را هدف مىگیرند و این یک پدیده بدعت و جدید است که نه در کشور ما طىّ سى سال سابقه داشته و نه در کشورهاى دیگر پذیرفته است. در بازى سیاسى یکى برنده است و یکى بازنده و پس از ختم انتخابات و رقابتها بازندگان دم فرو مىبندند و پى کار خود میروند، این یک پدیده زشت است که پایان انتخابات آغاز خصومت
و توطئه و سم پاشى و شایعه پراکنى و دامن زدن به اختلافات باشد که دود آن به چشم مردم برود و حتى در خانهها میان پدران و مادران و فرزندان جوّ بى اعتمادى و بدگمانى بوجود آورند و بازیگران صحنه با شکم سیر در جایگاه نرم و گرم بنشینند و بیانیه بنویسند و مردم را به جان هم بیندازند و در هر فرصتى نغمهاى ساز کنند و تعزیه راه بیندازند و نگذارند مردم در کار و زندگى خود آرامش داشته باشند و مسؤولین به خدمت ملت تلاش کنند.
ـ مسؤولیتهاى دولت منتخب
نکته آخر اینکه دولت منتخب برگزیده ملت است که بیگانگان را مأیوس کرد و به هفتاد میلیون ایرانى تعلق دارد و وامدار هیچ جریانى نیست. دولت قانونى مىبایست عزم خود را جهت خدمت به آحاد مردم جزم کند و بدور از تنشهاى سیاسى و جناحى راه خدمت گذارى و مبارزه با مفاسد را به پیماید. و عزت ایران اسلامى را در عرصه جهانى همچنان پاسدار و مدافع حقوق ملت در برابر زیاده خواهىهاى استکبار باشد، دولت با چنین خط مشى بطور قطع از حمایت ملت برخوردار خواهد بود. جریان اصولگرایى و گفتمان امام و انقلاب که امروز خواست توده ملت است و بارها و بارها در اجتماعات و راهپیمایىها بر آن تأکید داشتهاند، باید همچنان سرلوحه دولت باشد. امروزه دولت با پشتوانه محکمتر از گذشته ملى و موضع قوىتر و با صلابت بیشتر مىتواند در برابر توطئهها و شیطنتهاى خارجى ایستادگى کند. جوّ سازیها و شانتاژهاى درونى و برونى دولت را از راه مستقیم خود که خدمت به عدالت و عزّت و مصلحت است باز دارد. موضع دولت همانگونه که رهبر معظم فرمودند به دیدگاه ایشان نزدیکتر و به آرمانهاى ملت پیوستهتر است و دولت قدر این نعمت را مىبایست بداند. تجربه 4 ساله دولت مىتواند چراغ راه آینده باشد، پیوند قوىتر از گذشته با روحانیت و مرجعیت و تعامل سازنده و متکى به اصول و مشورت با مجلس و نمایندگان مردم و معرفى کابینهاى قوى و جدا کردن راه خود از برخى افراد مسئله دار از وظائف اولیه دولت است بهرهگیرى بیشتر از کارشناسان و سعه صدر بیشتر و تکیه بر اصل مشورت و دیدگاهها مىتواند دولت را بیش از پیش به خدمت و ارتقاى کشور و توسعه و رفاه یارى رساند. همه باید دولت را یارى دهند. شرائط سیاسى و اقتصادى و فرهنگى بسیار حساس است و همکارى همه دلسوزان نظام را طلب مىکند که در این راستا همه صاحبان فکر و اندیشه و دلسوزان مىبایست خدمتگزاران ملت را یارى دهند.
به امید کمک خداوند و بندگان صالح او
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 112 |