تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,122 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,041 |
جستارى در کنیه و لقبهاى حضرت امام هادى | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1388، شماره 16، تیر 1388 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
اشاره
در فرهنگ عربى به آن دسته از نام هایى که با پیشوند "اب" (در مردان) و "امّ" (در زنان) همراه باشد، کنیه گویند. سنّت گذاشتن نامى در قالب کنیه براى افراد در میان قبایل عرب، گونهاى بزرگداشت و تجلیل نسبت به فرد به شمار میآید.()
در شریعت اسلام نیز توجّه زیادى به آن شده است، غزالى مىنویسد: «رسول اکرم(ص) اصحاب خود را از روى احترام براى به دست آوردن دلهایشان به کنیه صدا میزد و آنهایى که کنیه نداشتند، کنیهاى برایشان انتخاب مىفرمود و سپس آنها را بدان مىخواند. مردم نیز از آن پس، آن شخص را به همان کنیه مىخواندند. حتى آنان که فرزندى نداشتند تا کنیهاى داشته باشند کنیهاى مىنهاد.پیامبر اکرم(ص) رسم داشت حتى براى کودکان نیز کنیه انتخاب مىنمود و آنان را مثلاً ابا فلان صدا میزد تا دل کودکان را نیز به دست آورد.»() در این نوشتار مختصر کنیه و القاب امام هادى(ع) برشمرده مىشود:
کنیه امام هادى(ع)
نام امام دهم «على» است. کلمه "على" بر ارتفاع شأن و علوّ مقام آن حضرت صراحت دارد، زیرا لفظ "على" فعیل به معناى فاعل، یعنى کلمه"على" به معناى عالى مىباشد. کلمه على از ماده علوّ گرفته شده که بر علوّ مقام صورى و معنوى انسان دلالت مىکند.()
امام ابوالحسن على النقى هادى(ع) مقلّب به امام "هادى"، دهمین پیشواى شیعیان در نیمه ذیحجه سال 212هجرى در اطراف مدینه در محلى به نام "صریا" یا "حریا"() متولد گشت. پدر بزرگوارش پیشواى نهم شیعیان امام جواد(ع) آیت خداوند در زمین و مادرشان بانوى گرامى حضرت "سمانه مغربیه" ـ که به "سیدهام الفضل"() شهرت دارد ـ است که زنى با فضیلت، شب زنده دار و با تقوا بود.
آن حضرت و فرزند گرامى ایشان امام حسن ـ علیهما السلام ـ به عسکریین شهرت یافتند، زیرا خلفاى بنى عباس آنها را از سال 233 به محلهاى از سامرا به نام "عسکر" (لشکر و سپاه) برده و تا آخر عمر پربرکتشان در آنجا، آنها را تحت نظر قرار دادند.
کنیه آن حضرت "ابوالحسن ثالث" است، "ابوالحسن ماضى" نیز گفته شده است.
همان گونه که بیان شد، کنیه گذارى بر افراد از جمله رسمهاى عرب بوده و نوعى احترام بشمار میرفته است تا جایى که مردمان آن روز با کنیه به تفاخر مىپرداختند.
اکنیّه حین انادیه لاکرمه ولاالقبه و السوأة اللقب
هنگامى که او را مىخوانم با کنیه او را صدا میزنم و به او لقب نمیدهم، زیرا لقب دادن، سبک شمردن است.
ائمه(ع) این نکته را به خوبى رعایت مىکردند و حتى به اطفال خود کنیه گذاشته و آنان را با کنیه صدا میزدند، زیرا احترام نهادن در رشد روانى و بلوغ اجتماعى فرزند اثرى مهم و ژرف دارد، چنان که امیرمؤمنان در شعرى که به این مضمون روایت شده مىفرماید:
نحن الکرام و طفلنا المهد یکنى انّا اذا قعد اللئام على بساط العزّ قمنا
ما بزرگمنش هستیم و به فرزندانمان از زمانى که در گهواره هستند کنیه میدهیم. راه ما از راه افراد پست و بى ریشه جداست و اگر آنان از راهى بروند، ما از آن رو بر مىگردانیم و بر یک سفره نمىنشینیم.
امام جواد(ع) به تأسّى از امامان سلف فرزند خود را "ابوالحسن" خواند و در این کنیه او را به امام موسى بن جعفر و امام رضا(ع) همانند ساخت.
محدّثین و روات جهت تشخیص و تفکیک، صفتى به ابوالحسن افزوده امام موسى بن جعفر(ع) را "ابوالحسن الاول"، امام رضا(ع) را "ابوالحسن الثانى" و امام هادى(ع) را "ابوالحسن الثالث" مىخوانند.
القاب امام هادى(ع)
القاب شایسته امام، گوشه هایى از صفات و گرایشهاى والاى ایشان را به خوبى تصویر مىکنند و ما برخى را نقل مىکنیم:
«الناصح»: این لقب از آن رو به ایشان داده شد که بیش از همه مردم، امت جدش را راهنمایى مىکرد و مصالح آنان را گوشزد مىنمود.
«المتوکل»: حضرت از این لقب نفرت داشت و به یاران خود فرموده بود وى را بدین لقب نخوانند. آن حضرت، از آن رو این لقب را ناخوش داشت که لقب جعفر متوکّل، خلیفه عباسى، نیز بود که از سرسختترین دشمنان اهل بیت(ع) به شمار میرفت.
«التقى» :زیرا حضرت تقواى الهى را پیشه ساخته و خدا را همیشه مرکز توجه خود قرار داده بود. طاغوت زمان، متوکل عباسى تمام تلاش جهنمى خود را به کار گرفته بود تا امام را به محافل لهو و لعب، و فسق و فجور بکشاند، ولى در کار خود سخت شکست خورد و اطرافیان خود را از این مطلب با خبر ساخت و از ناتوانى خود پرده برداشت.
«المرتضى»: که مشهورترین لقب ایشان است.
«الفقیه»: ایشان فقیهترین فرد عصر و زمان خویش بودند و عالىترین مرجع علما و فقها به شمار میرفتند.
«العالم»: حضرت، داناترین شخص زمان خود در مسائل و امور دینى، بلکه در تمام معارف و علوم بشرى بودند.
«الامین»: ایشان در تمام امور دینى و دنیوى امین بودند.
«الطیب»: هیچ کس در زمان حضرت از ایشان پاکیزهتر و آراستهتر نبود.
«العسکرى»: محل اقامت ایشان در سامرا «عسکر» نام داشت، از این رو به آن حضرت لقب "عسکرى" داده شد.
شیخ صدوق (ره) در علل الشرایع و معانى الاخبار مىگوید: از استادان خو رضى اللّه عنهم، شنیدم که مىگفتند: محلّهاى که حضرت امام على النقى و حسن بن على ـ علیهما السلام ـ در آن در سرّ من راى ساکن بودند، عسکر نامیده مىشد، از این رو به هر یک از این دو امام بزرگوار "عسکرى" گفته مىشود.
«الموضح»: روشن کننده احکام کتاب و سنت.
«الرشید»: حضرت از همه بهتر راه رشد و هدایت را یافته و بر صراط مستقیم بودند.
«الشهید»: زیرا ایشان توفیق شهادت را یافتند و به دست دشمنان خدا شهید گشتند.
«الوفى»: ایشان با وفاترین مردم بودند و وفا از ویژگىهاى ایشان بشمار میرفت.
«الخالص»: زیرا ایشان از هر عیب و زشتى پاک و منزّه بودند.()
«ابن الرضا»:امام هادى و امام عسکرى(ع) مانند امام جواد(ع) به احترام جدّ بزرگوارشان، امام رضا(ع)،به ابن الرضا مشهور بودند. علامه طبرسى در ابنباره نقل کرده است: امام هادى(ع) و فرزند گرامى اش امام عسکرى(ع) و جدّ بزرگوار وى(امام عسکرى) یعنى امام جواد(ع) هر کدام در عصر خود، به لقب "ابن الرضا" معروف بودهاند.()
مشهورترین القاب امام دهم(ع)، "هادى" و "تقى" است، به راستى آن حضرت مجسمه تقوا و هادى و هدایتگر جامعه اسلامى بود. و این سنّت فرزندان فاطمى و علوى است، پیوسته نورافشاندن و هدایت کردن و سپس مشعل هدایت را به هادى دیگر سپردن. و شیعه همیشه وامدار تعالیم و هدایتهاى هادیان امّت است.
پىنوشتها:ـــــــــــــــــــــــ
. ر.ک:لغت نامه دهخدا، ج 11، ص .16452
. معارف و معاریف، ج 8، ص .595
. نام چهار امام از ائمه دوازدگانه مذهب شیعه " على" است: حضرت على(ع)، حضرت على بن الحسین(ع)، حضرت على بن موسى الرضا(ع)، حضرت على بن محمد النقى(ع).
. نام روستایى در 6 کیلومترى مدینه، که حضرت موسى بن جعفر(ع) آن را براى رونق کشاورزى و نخل دارى و مصرف منافع آن جهت محرومان و بینوایان بنیان نهاده است، و در برخى منابع، "صربا" ضبط شده است. ر.ک: اعلام الورى، ص .339
. مناقب ابن شهر آشوب، ج 4، ص .401
. همان، القاب دیگرى نیز براى آن حضرت ذکر شده است ؛ ر.ک: دلائل الامامة، ص .217
. مرحوم طبرسى، اعلام الورى، ج 2، ص 131؛ بحارالانوار، ج ،50 ص .238
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 76 |