تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,074 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,023 |
دانستنیهایى از قرآن | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1388، شماره 18، اردیبهشت 1388 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
دانستنیهایى از قرآن
امتهائى از حیوانات
"و ما من دابة فى الارض و لا طائر یطیر بجناحیه إلا امم أمثالکم ما فرّطنا فى الکتاب من شىء ثم إلى ربهم یحشرون " (سوره أنعام، آیه )38
هیچ جنبندهاى در روى زمین نیست و هیچ پرندهاى با دو بالهایش در هوا نمىپرد، جز آنکه امتهائى مانند شما هستند. در این کتاب چیزى فروگذار نکردیم. و سپس همه آنها به سوى خداى خود باز مىگردند.
دابه: وصف جنس است به معناى هرچیزى که جنبنده است و حرکت دارد و کنایه از حیوانات است.
أمم: جمع امت است و امت به گروهى گویند که یک امرى آنان را جمع مىکند مانند دین و یا زمان و یا مکان.
یحشرون: حشر به معناى جمع و گردآورى است و اطلاق آن بر بازگشتن روز قیامت است بویژه آنکه در آیه مىفرماید:الى ربهم که به معناى بازگشت دسته جمعى در روز قیامت است.
از این آیه استفاده مىشود که حیوانات (اعم از زمینى و هوائى و حتى دریائى) امتهائى هستند مانند بشر که داراى نوعى شعور و ادراک نیز مىباشند، هرچند ما نتوانیم به آن شعور دست یابیم زیرا ادراک و عقل ما محدود به حدودى است و نمى توانیم فراتر از آن را درک کنیم "و ما أوتیتم من العلم إلا قلیلا" و همانا شما از دانش بهره کمى بردهاید. به هر حال از آیات بى شمارى در قرآن استفادهشود که حیوانات داراى نوعى ادراک و شعور هستند و خدا را عبادت و تسبیح مى کنند. "إن من شىء إلا یسبّح بحمده و لکن لا تفقهون تسبیحهم" که در این آیه به وضوح مىفرماید هرچه در جهان وجود دارد ( أعم از جمادات و حیوانات و نباتات) خدا را تسبیح و تنزیه مىکنند ولى شما (مردم) نمىتوانید تسبیحشان را تشخیص دهید.
و در آیه دیگرى بحث نه تنها از تسبیح هست که بحث از مطلق عبادت و نماز مىباشد. مىفرماید: "أ لم تر أنّ الله یسبّح له من فى السموات و الارض و الطیر صافات کل قد علم صلاته و تسبیحه" آیا نمى بینى که هرچه در آسمان ها و زمین است تسبیح خداکنند و پرندگان بالها را گشودهاند و هر یک نماز و تسبیح خودش را درک مى کند. در اینجا دیگر بحث از تسبیح تکوینى نیست بلکه عین تسبیح و حقیقت عبادت است، تازه با کلمه "من" تعریف مىشود که اطلاق بر عقلا و خردمندان مىشود،گویا حیوانات و پرندگان در حال عبادت با شعور و احساس کامل هستند مانند بشر هرچند قطعا قوه ادراکشان کمتر از قوه ادراک بشر است . و در آنجا که مىفرماید: "و سخّرنا مع داود الجبال یسبّحن.." کوهها همراه با داود تسبیح خدا مىگویند و عبادت مىکنند. پس معلوم مىشود ما
وراى این عالم حقایقى است که ما به طور اجمال از نظر قرآن به برخى از آنها رسیدهایم ولى حقیقت این اشیاء خیلى فراتر از عقل و ادراک ما است.
اگر نه این بود که در قرآن گفتگوى مورچگان را شنیده بودیم، چه وقت مىتوانستیم باور کنیم که این مورچه ریز براى خودش جهانى مملو از شعور و احساس دارد و پیامبر خدا را کاملا مىشناسد .. وانگهى به دیگر یارانش اعلام مىکند که هشیار باشید سلیمان و سپاهیانش شمارا زیر نگیرند و از آسیبشان در امان باشید. و اگر خداوند منطق طیر و حیوان را به سلیمان یاد نداده بود کجاتوانست هدهد را مسخر خود کند و براى جاسوسى به این سر و آن سر جهان بفرستد. و چگونه مىتوان باور کرد که یک پرنده آنچنان دقیق جاسوسى کند و مطالب را با هشیارى یک انسان به سمع اربابش برساند و به او بفهماند که ملتى را یافتم آفتاب پرست بودند و زنى حکومت بر آنها داشت که داراى ملکى عظیم و قدرتى بزرگ بود.
بنابراین، از آیه استفاده مىشود که حیوانات و جنبندگان مانند بشر شعور و معرفت و شناخت و نطق دارند بلکه داراى تکلیف هستند و حشر و نشر دارند. "و إذا الوحوش حشرت " و یادآور آن روز که حیوانات محشور مىشوند و به سوى خدا باز مىگردند. و معلوم است که شباهت حیوانات با انسانها، تنها به خاطر کثرت و عدد نیست که برخى از مفسران اشتباه کردهاند و این معنى را از "امم" استفاده کردهاند زیرا امت بر افراد کثیرى اطلاق مىشود که یک امر جامعى این عده را متشکل سازد و به عبارت دیگر همه یک هدف را دنبال کنند چه آنکه به اختیار خود باشند یا به اجبار، آن هدف واحد را در نظر داشته باشند که قطعا عبادت و تسبیح حیوانات و جمادات مانند انسانها اختیارى نیست و این انسان است که خداوند او را آزاد گذاشته و دو راه را برایش مشخص کرده تا آنکه او را آزمایش کند و در صورت تخلف و نافرمانى کیفر نماید. از سوى دیگر ممکن است برخى فکر کنند که شباهت حیوانات با انسانها از نظر تکاثر و تناسل و خوردن و آشامیدن است که این خود مىتواند یک هدف واحد را تشکیل دهد و بر آن "امت" اطلاق گردد ولى با پسوند آیه هرگز تناسب نخواهد داشت که مىفرماید "ثم الى ربهم یحشرون" پس باید، هدف بالاتر باشد و آن شعور و ادراک است که هردو باید داشته باشند تا بتوانند خدا را عبادت کنند و تسبیح گویند.
ما فرّطنا فى الکتاب من شىء: فرطنا یعنى چیزى را فروگذار نکردیم.
یعنى چیزى جا نگذاشتیم جز آنکه در کتاب، آن را بیان نمودیم . البته ممکن است مقصود از کتاب، همان لوح محفوظ و کتاب الهى باشد که آجال و مقدرات تمام انسانها و حیوانات و جمادات در آن ثبت شده است و شاید هم مقصود از کتاب، همین قرآن مقدس باشد که در آن تمام امور دین و دنیا یا به نحو اجمال و یا به نحو تفصیل بیان شده است، که در امور اجمالى و کلى، دستور به پیروى از رسول خدا داده است تا مطالب کاملا به انسانها برسد: "ما آتاکم الرسول فخذوه و ما نهاکم عنه فانتهوا" و در موارد تفصیلى هم خود قرآن به تفصیل مسائل را بیان نموده است.
و اما بازگشت حیوانات به چه نحو است و چه نوع بازخواستى مىشوند و چه محاکمهاى در انتظار آنها است.. تفصیل این مطلب بیان نشده است ولى به طور اجمال مشخص است که حیوانات نیز حشر و نشرى دارند. و ممکن است که پس از تمام شدن محاکمه نابود شوند و یا طبق بعضى از تفاسیر مبدل به خاک گردند که کافران نیز در آن روز رستاخیز چنین آرزوئى دارند "ویقول الکافر یا لیتنى کنت ترابا" و کافر مىگوید اى کاش من هم خاک بودم.
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 74 |