تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,015,800 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,717,977 |
دانستى هایى از قرآن | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1382، شماره 20، مرداد 1382 | ||
نویسنده | ||
آملى عبدالله جوادى | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
«قد جاءکم بصائر من ربّکم فمن أبصر فلنفسه و من عمی فعلیها و ما أنا علیکم بحفیظ» (سوره انعام، آیه 104)
همانا از سوى پروردگارتان بینائى ها (آیات و نشانه ها) براى شما آمده است پس هر که بینا شد (و ایمان آورد) به سود خویش بینا شده و هر که کور شد (و ایمان نیاورد) به زیان خودش بوده و من نگهبان شما نخواهم بود (تا شما را به زور وادار به ایمان نمایم).
رسول خدا صلى الله علیه و آله کارى جز تبلیغ و رساندن پیامهاى الهى به مردم را ندارد. او با دو بال تبشیر و انذار مردم را از باطل مىرهاند و به سوى حق دعوت مىکند. پس هرگاه رسول خدا احکام را به آنان ابلاغ کرد جاى عذر و بهانه اى براى کسى نمىماند.
بصائر: دلائل و نشانه هائى که توسط آنها بتوان حق را از باطل تشخیص داد و هدایت را از گمراهى جدا ساخت. در این آیه شریفه دانش و حق به عنوان بیدارى و بینائى مطرح شده و جهل و گمراهى را کورى خوانده است و این استعمال مجازى است.
این آیه مبارکه مىخواهد به مردم بگوید: آنهائى که بوسیله این نشانه ها و دلایل روشن، حقیقت را بیابند و آن را دربرگیرند، به سود خود گام برداشته اند و آنها که مانند نابینایان از دیدن آن همه دلیل و نشانه، خود را محروم ساخته اند، به زیان و ضرر خود اقدام کرده اند.
و ما أنا علیکم بحفیظ: و در پایان آیه، از زبان رسول خدا صلى الله علیه و آله اعلام مىدارد که آگاه باشید من نگهبان و حافظ شما نیستم. وظیفه و رسالت من تنها ابلاغ احکام الهى و تلاش براى هدایت شماست ومن هرگز نمىتوانم با زور شما را به ایمان دعوت کنم بلکه وظیفه ام تنها بیان منطقى و استدلال حقایق است و تصمیم نهائى چه مثبت و چه منفى با خود شما است.
به هر حال شاید مراد از «بصائر»، کلیه وسائل پیشرفت فکرى و بصیرت درونى باشد که خداوند با آنها پیامبران خود را مجهز ساخته و از انسان خواسته است با تعمق و شگرفى در آن آیات و نشانه ها و کتابهاى آفرینش و کتابهاى هدایت بنگرد و به خوبى تأمل و تدبر نماید تا به دقایق و جزئیات آن پى ببرد و از میان این کنکاش ها و جستجوها دریچه هاى شناخت فکرى و روحى و معنوى بر روى وى گشوده شود و او را به سوى صراط مستقیم الهى در مسیر زندگى عملىاش رهنمون گردد.
و بدینسان بخش اصلى رسالتهاى الهى، پیشرفت و تعالى انسان است که او را شخصیت و جهش بخشد و نقش واقعى اش را در تنظیم امور زندگى، مشخص سازد تا بر اساس آسایش فکرى و آرامش روانى، همگام با کار و فعالیت و تلاش و بینائى به بالاترین و والاترین درجات سعادت و خوشبختى در دنیا و آخرت برسد.
اینچنین است که خداوند به او گوشزد مىفرماید: اگر در این مسیر دقت کردى و دریچه هاى نور را بر قلب خود گشودى و با دیده بصیرت بین به حقایق زندگى نگریستى، خود سود برده اى و اگر خداى نخواسته درهاى حق را بر روى خود بستى و دیدگانت را از دیدن حقایق نابینا ساختى، خویشتن را به زیان انداخته اى زیرا خود از میدانهاى خیر و خوشبختى دورى گزیده اى و مانند نابینایان در آفاق زندگى، به بیراهه رفتهاى. این است که در آیه اى دیگر مىفرماید: «فإنّها لا تعمى الأبصار و لکن تعمى القلوب التی فی الصدور» انسانِ فکر و شعور، نه انسانِ جسد مادى و ناسوتى. انسانِ حرکت نه انسان جمود.
این است برنامه انبیا تا انسان را آزادانه نه با توسل به زور و وضع قانون! به سوى خدا و حق دعوت کند و آنان را در آفاق روح متحرک و با نشاط، جولان بخشد و ضمن پرداختن به نیازهاى فرهنگىاش، او را با شناخت، به خدا برساند نه با جبر و زور.
والسلام
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 174 |