تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,080 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,025 |
گزارشى از چین و زمینه هاى فرهنگى آن | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1386، شماره 22، اردیبهشت 1386 | ||
نویسنده | ||
محمدتقی رهبر | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
در این مقاله برآنم شمهاى از کشور چین بقدر مشاهدات چند روزه خود از این کشور بنگارم، کشورى که با مساحت 021/598/9 کیلومتر مربع در رتبه سوم کشورهاى پهناور جهان پس از روسیه و کانادا قرار دارد و یک میلیارد و سیصد و هفت میلیون انسان را در خود جاى داده و از نظر جغرافیاى انسانى با قومیتها و نژادهاى مختلف، تقریباً یک چهارم جمعیت کره زمین را در برمىگیرد. یعنى بیست برابر جمعیت ایران!
مطالعه کشور پهناور چین و نظام سیاسى و سیستم فرهنگى و اجتماعى آن از جهاتى سودمند است و درسهایى را در بر دارد. یکى اینکه: سیستم حکومتى این کشور چگونه توانسته این جمعیت انبوه را از نظر امنیت، رفاه، معیشت، اشتغال، مسکن و آموزش و خانواده و فرهنگ اداره کند. دیگر اینکه، با وجود رژیم کمونیستى وضعیت فرهنگ و دین و معنویت و اخلاق در چین در چه جایگاهى قرار دارد، مخصوصاً موقعیت اسلام در این کشور چگونه است؟ با وجود سوابق تاریخى رابطه این کشور با کشورهاى اسلامى بویژه ایران که از طریق راه ارتباطى بازرگانى معروف به جاده ابریشم، دو کشور پیوند تاریخى داشتهاند. به عبارت دیگر اسلام بر چین و مسلمانان دیگر کشورها بر مردم این کشور چه آثارى از خود بجاى نهادهاند. در اینجا جالب است اشاره کنیم که طبق اظهارات چینىها، مسلمانان نیّت نماز را به لغت فارسى بر زبان مىآورند و این نشان دهنده آنست که اسلام بوسیله ایرانیان و بازرگانان مسلمان به این کشور راه یافته و نخستین نمازگزاران از زبان ایرانیان نماز و شرایع دین را آموختهاند و هنوز این واژهها در افتتاح نماز بر زبان آنها جارى مىگردد. افزون بر این چینىها اعم از مسلمان و غیر مسلمان علاقه خاصى به ایران و فرهنگ ایرانى دارند که این را در دیدارهایى که از هیأت ایرانى اعزامى کمیسیون فرهنگى مجلس به دعوت سازمان فرهنگ و ارتباطات در تعطیلات نوروزى با شخصتهاى فرهنگى این کشور و نخبهگان و اندیشمندان و نویسندگان داشتند، بطور مکرر شنیده مىشد. و زمینههاى روانى توسعه فرهنگى ایران و چین بطور آشکار ملموس و مشهود بود.
این زمینههاى فرهنگى بار مسؤولیتى سفارت جمهورى اسلامى و حوزههاى علمیه و رایزنى فرهنگى و نهادهاى تبلیغى و آموزشى را سنگین مىکند و در شرائطى که برخى جمعیتهاى اسلامى افراطى و گروههاى تبشیرى و فرق ضاله دامنه فعالیت خود را به این سرزمین پهناور گسترده و از خلأ معنوى موجود و فضاى نسبتاً باز فرهنگى کنونى بهره مىگیرند، رسالت جهانى اسلامى ما ایجاب مىکند فرهنگ ناب اسلامى را به هر طریق ممکن و بدور از مسائل سیاسى، با هدف ارتباط دادن بندگان مستضعف خدا با آفریدگارشان به این کشور معرفى کنیم که زمینه فطرى پذیرش اسلام و فرهنگ متعالى آن به چشم مىخورد، هرچند بسیار زود است که تصور کنیم زمینه از هر جهت براى ترویج فرهنگ اسلامى فراهم است اما به هر حال آمادگى بالقوه را در بین نخبهگان و عناصر فرهنگى و فطرتهاى دست نخورده، مىتوان مورد قبول دانست.
نگارنده در یکى از نشستها و گفتگویى که با راهنمایى رایزن فرهنگىمان با یکى از چهرههاى فرهنگى چین داشتم و از وى پرسیدم شما به عنوان یک پژوهشگر تاریخ چه مقدار از اسلام شناخت دارید؟ و از انقلاب اسلامى ایران چه مىدانید! او در پاسخ گفت: دین اسلام یک آیین مترقى و پیشرفته و منطقى است و من به عنوان یک کمونیست خدایى را که اسلام معرفى مىکند نامحدود و فراتر از جهان ماده مىدانم، در عین حال نسبت به ادیانى که خدا را در سنگ و چوب و مجسمهها جستجو مىکنند نظر مخالف دارم. این داورى از یک دانشمند کمونیست حکایت از آن دارد که اغلب دانشمندان حتى در جهان کمونیسم بحکم فطرت و عقل با مبدأ نامتناهى هستى سر عناد ندارند. نهایت اینکه فرهنگ و سیاست و اجتماع با آنها مساعدت نکرده تا به مطالعه و تحقیق درباره دین و مبانى معنوى آن بپردازند و زمینهها و شرائط و عواملى را مىطلبد تا فطرتهاى خفته بیدار شود و به نداى وجدان پاسخ داده شود و این زمان طولانى و هزینههاى فروانى را طلب مىکند.
اسلام و مسلمانان در چین
آنچه در گفتگوى فوق مورد اشاره قرار گرفت مربوط به جمعیت هایى است که رسماً مسلمان نیستند ولى زمینه فطرى براى نزدیک شدن به اسلام و معارف آسمانى را دارند مخصوصاً پس از فروپاشى نظام کمونیستى در شوروى و ورشکستگى اندیشههاى مارکسیستى. دولتهایى مانند دولت چین نیز به این نتیجه رسیدهاند که با عقائد مردم کار نداشته باشند و فضاى نسبتاً باز فرهنگى را براى فعالیتهاى دینى بگشایند و به عبارت خلاصه: جنگ با آئین و مذهب را از لیست برنامههاى حکومتى خارج کنند که این رویه محکوم به شکست است و این همان چیزى است که حضرت امام(ره) در پیام تاریخى خود به گورباچف بر آن تأکید فرمودند.
بارى فعالیتهاى اسلامى خوشبختانه امروز در چین منع قانونى ندارد. البته با رعایت احتیاط و پرهیز از ورود در حوزه سیاست و صرفاً با هدف اخلاقى و معنوى که البته این در جاى خود بسیار اهمیت دارد و نباید این فرصت طلائى را دست کم گرفت و از آن استفاده نکردو یا تبلیغات اسلامى را با تند روى در آن شرایط با مشکل روبرو ساخت. در هر حال در چین اسلام و مسلمانان جایگاه نسبتاً خوبى دارند. جمعیت مسلمانان چین را آمار رسمى 21 میلیون گفته ولى بنا به روایت محققان و مورخان مسلمان، رقم مسلمانان چین به 60 تا 70 میلیون مىرسد که در تمام استانها و نواحى چین پراکنده، و در برخى استانها متمرکز مىباشند مانند استان «سین کیانگ» و..هم اکنون بیش از 40 هزار خطیب و امام جماعت و جمعه در سرتاسر چین مشغول فعالیت دینىاند و 35 هزار مسجد کوچک و بزرگ شاهد حضور مردم براى انجام فرائض دینى است.
در دیدارى که ما با آقاى هلال الدین رئیس انجمن اسلامى چین و عضو کنفرانس مشورت سیاسى چین و چند تن همکاران وى و رایزن فرهنگى داشتیم چنین اظهار داشت: کشور ایران و چین قدیمىترین کشورها هستند که رابطه دیرین دارند 1300 سال قبل اسلام به چین آمده و با فرهنگ ایران بر جامعه چین تأثیرات عمیق داشته است، شما برادران ما هستید، بیشتر مسلمانان چین نیّت نماز را به زبان فارسى ادا مىکنند، فرهنگ مسلمانان چین از ایران آمد. و این موجب سپاسگزارى است. اسلام در چین رو به رشد و توسعه است همچون درختى که رشد مىکند، امروز مسلمانان به وحدت بیشترى نیاز دارند. در چین 35 هزار مسجد داریم بیش از 40 هزار امام جماعت داریم، ما داراى سازمان و تشکیلات هستیم، هر مسجد کمیتهاى دارد و جهت رسیدگى به امور مردم. یک دانشگاه علوم اسلامى در پکن داریم و در سایر شهرهاى بزرگ نیز دانشگاه اسلامى وجود دارد، مسلمانان مشکلات خود را با انجمن اسلامى در میان مىگذارند و بدینوسیله و از طریق سازمانهاى دولتى حل و فصل مىشود، دولت بودجههایى را جهت بازسازى اماکن اسلامى اختصاص داده است. آقاى هلال الدین که امام جماعت مسجد مسلمانان پکن در منطقه «نیوجیه» مىباشد از سفر به ایران و خاطرات خوب خود یاد مىکرد و مىگفت: دشمنان سعى مىکنند ما را به جان هم بیندازند و ما باید هوشیار باشیم و همه زیر پرچم اسلام درآییم چرا که جهان زیر پرچم اسلام آباد خواهد شد. رئیس انجمنهاى اسلامى از مدارس علمیه طلاب و دانشکدههاى اسلامى با برنامه آموزش زبان عربى و فارسى و قرآن و فقه و حدیث که هشتاد درصد برنامه این مدارس و دانشکدهها را تشکیل مىدهد سخن گفت و ما نیز از مدارس یاد شده و دانشکدهها دیدن کردیم و با طلاب و دانشجویان با زبان عربى گفتگو کردیم که جالب بود و به یکدیگر علاقمند شدیم.
طلاب این مدارس معمولاً به جامع الازهر مصر جهت ادامه تحصیل اعزام مىشوند و طبیعتاً از اندیشه جامعه ازهر متأثر مىگردند و ما از آمادگى ایران براى جذب طلاب به حوزه علمیه قم سخن گفتیم که آنان اظهار تمایل نموده و شرائط پذیرش را مىپرسیدند که گفته شد: رایزنى فرهنگى ما آنان را راهنمائى خواهد کرد.
گفتنى است که تشکیلات حوزوى ما نیز براى جذب طلاب خارج کشور به قم برنامهها و اقداماتى دارد و هم اکنون در مناطق شیعهنشین چین مدارس و مساجدى به منظور تعلیم و تربیت طلاب وجود دارد و در حال حاضر یکصد و پنجاه تن طلبه از کشور چین در حوزه علمیه قم مشغول تحصیل مىباشند و اگر سرمایهگذارى بیشترى شود مىتوان این ظرفیت را بالا برد و دانش آموختهگانى را با مبانى صحیح فرهنگ اسلامى آشنا و مجهز کرد و جهت ارشاد مردم منطقه به آنجا باز گرداند و بدیهى است که بازتاب و ثمره این اقدام ارزنده سودمند خواهد بود که یک طلبه دانش آموخته به میان مردم خود برگردد و مشعل هدایت را برافروزد. راستى اگر ما به رسالت جهانى اسلام فکر مىکنیم روى برنامههاى خارجى و تبلیغى در همه کشورها باید سرمایهگذارى کنیم و اگر ما اقدام نکنیم جریانهاى منحرف به نام اسلام و ضد اسلام این خلأ را پر خواهند کرد همانگونه که این جریانهاى فاسد در اغلب کشورها با سرمایههاى کلان وارد شده و مقاصد خود را دنبال مىکنند...
سایر دیدارها
دیدارى داشتیم با آقاى «چن خائوسو» رئیس انجمن دوستى چین با سایر ملتها که عضو کنفرانس مشورتى سیاسى چین مىباشد. نامبرده طى گفتگویى با هیأت ایرانى اظهار داشت: از دیدار با شخصیتهاى ایرانى خوشنودیم و از همکاریهاى فرهنگى استقبال مىکنیم در چین مسلمانان بسیارى هستند، همه مىدانند که اسلام دین صلح است، ما به میهمانان خود از کشورهاى اسلامى احترام مىگذاریم، ما به دوستى با ایران افتخار مىکنیم، مشکل جهان اینست که راه انبیاء را رها کرده است، ما با ظلم و ستم قدرتهاى حاکم جهانى مخالفیم، اگر ما متحد باشیم قدرتهاى بزرگ زورگو ناامید خواهند شد، ابرقدرتها مىخواهند اراده خود را بر بشریت حاکم سازند، دولت چین با مبارزه با این قدرتها موافق است. نامبرده با اشاره به مشى سیاسى ایران اظهار داشت: سیاست ایران منطقى و عالى است، ما با شما برادریم و باید همکارى بیشترى داشته باشیم، شما از کشور بزرگى آمدهاید، امیدواریم دیدارهاى ما ادامه پیدا کند و جاده ابریشم بار دیگر پیوند ما را مستحکمتر نماید، گفتنى است که وى در خلال سخن خود چندین بار از کنفسیوس سخن گفت و یکبار چنین اظهار داشت که من از سخنان شما بیاد کنفسیوس افتادم! که به اخلاق و معنویت دعوت مىکرد...در هر حال گفتگوى ما با استقبال وى مواجه شد...
دیدار دیگر با آقاى «وانگ مینگ» عضو مشورت سیاسى چین و وزیر سابق فرهنگ و از نویسندگان و پژوهشگران است که طى چند ساعت گفتگوى صمیمى بحثهاى معنوى مطرح کردیم در بخشى از اظهارات وى از مقالات درباره ایران توسط ایشان سخن به میان آمد او گفت قصد دارد کتابى با تصویر به چاپ برساند و مردم چین را با ایران آشنا سازد سپس به سوابق رابطه ایران و چین پرداخت و گفت ما به فرهنگ ایران احترام مىگذاریم، همه دانشمندان چینى احساس خاص نسبت به ایران دارند، دین اسلام برترین آئین است، اسلام دین محبت است، من برخى کتابهاى اسلامى را خواندهام نهج البلاغه را با ترجمه چینى که ایران فرستاده خواندهام، این کتاب مبدأ آفرینش را معرفى مىکند و نه تنها یک کتاب دینى است بلکه کتاب علم و حکمت و عامل رشد خرد آدمى است، اصولاً فرهنگ اسلام فرهنگى وسیع و کامل است، من به کشورهاى بسیارى سفر کردهام، ایران هم آمدهام، فرهنگ و هنر ایرانى را با احساس خاص دریافت کردهام و تحت تأثیر جدى قرار گرفتهام، در اصفهان و میدان نقش جهان و مساجد جداً شیفته هنر و زیبایى و صبورى و پشتکار مردم آن شدم، مخصوصاً مساجد اصفهان و زیبائىهاى آن که بر آمده از ایمان و عشق به معنویت است که جز ایمان سرچشمهاى ندارد...
آقاى وانگ سپس با اشاره به انقلاب اسلامى اظهار داشت، اوضاع ایران و چین به یکدیگر شباهت دارد، ما مىتوانیم همدیگر را درک کنیم، ما چینىها مبارزات طولانى با استعمار غربى داشتهایم در جنگ کره سه سال با آمریکا جنگیدهایم...و ما از جایگاه علم، نگارش و قلم در قرآن و نقش محققان در هدایت انسانها و نهادینه کردن معنویت به تفصیل سخن گفتیم که مورد توجه قرار گرفت.
دیدار دیگر ما با معاون وزیر فرهنگ چین بود که در پیرامون مسائل فرهنگى و روابط دو کشور سخنانى رد و بدل شد، از جمله برنامه موافقت نامه مصوب فرهنگى و برنامه چهار ساله مبادلات فرهنگى که مجدداً به امضاى دو کشور خواهد رسید، هفته فرهنگى ایران و چین که ادامه دارد، روابط نخبهگان دو کشور و ضرورت توسعه آن جهت درک واقعى از حوادث مهم و اخبار یکدیگر.
خصوصاً ما تأکید کردیم که ما باید اطلاعات کشور متقابل را از خود آن کشور بپرسیم تا اخبار تحریف نشده در اختیار افکار عمومى قرار گیرد و دشمنان ما فضا را آلوده نسازند و جنگ روانى به راه نیندازند از جمله دانش هستهاى که ماهیت آن را رسانههاى صهیونیستى و امپریالیستى تحریف مىکنند و همچنین در مسائلى چون تروریسم جهانگردى، روابط دانشجویى و دانشگاهى، انتقال تجارب علمى و فنى و رسانهاى که براى دو کشور سودمند است. همچنین به فیلم 300 ساخته آمریکایىها اشاره کردیم که تاریخ ایران را تحریف کرده و باید در این خصوص روشنگرى بشود، نامبرده نیز از تأثیر چهرههاى فرهنگى و گفتگوها و تأثیر آن بر حسن تفاهم و تحکیم روابط سخن گفت که آمادگى دانشمندان و شخصیتهاى آن کشور را براى شنیدن حرفهاى ما نشان مىداد و این مطلبى است که روابط خارجى ما نباید از آن غفلت ورزد...
دیدار با گروه دانشکده زبان فارسى
دانشگاه بسیار قدیمى و سنتى و بزرگ و مصفاى پکن یکى از مراکزى بود که دیدن کردیم. نکته قابل ذکر اینکه چهره دانشگاه و دانشجویان بسیار طبیعى و بىآلایش بود، دانشجویان پسر و دختر در کمال آرامش و بدون آرایش تردد مىکردند و از دوچرخه نیز استفاده مىنمودند از چهرههاى زننده و رنگ و روغن دختران دانشجو که در میان خودمان حتى دانشجویان زیاد مىبینیم خبرى نبود، حتى یک مورد زن و دختر دیده نشد که از ابزار آرایشى استفاده کرده باشد، دانشجو سرگرم کار خود است نه در فکر جلب نظر دیگران و نمونه این را در چهره اجتماع چین تقریباً مشاهده مىکنیم...
به هر حال در این دانشگاه با گروه زبان فارسى مرکب از چند استاد مرد و زن یکى دو ساعت جلسه صمیمى داشتیم. این گروه جزو کسانى بودند که در مطالعه و ترجمه آثار فارسى به زبان چینى کار کرده و از خود آثارى چون دیوان حافظ، سعدى، مولوى، خیام و... به زبان چینى بیادگار گذاشتهاند، برخى از اینها پرفسور و محقق که تا هیجده اثر فارسى ترجمه شده به لغت چینى دارند، در این دیدار نیز از روابط فرهنگى در پرتو آثار ایرانى و دیوانهاى ترجمه شده صحبت شده و تذکر اینکه مفاهیم عرفانى و معرفتى مندرج در این آثار نباید از نظر دور بماند و صرفاً به ترجمه بسنده شود، در همین دانشگاه از کتابخانه مشتمل بر آثار دینى و ادبى ایرانى دیدار کردیم که این نیز در حد خود جالب توجه بود.
کتابخانه ملى پکن
این کتابخانه بزرگترین کتابخانه پکن مىباشد، از نظر ساختمان بسیار باشکوه و در زمینى به مساحت 250 هزار متر مربع ساخته شده و مشتمل بر 25 میلیون کتاب مىباشد که بیش از سه هزار جلد آن فارسى و عربى است. از مخازن کتاب و سیستم اداره و بهره بردارى توضیحاتى داده شد.
مسجد و مدرسه نیوجیه
این مسجد در محله نیوجیه که یک منطقه مسلمان نشین پکن است مردم مىگفتند: هزار سال قبل بنا شد هرچند ساختمان آن چندان قدیمى نبود و نقاشىهاى رنگارنگ به جاى کاشى کارى تزیینات داخل آن را تشکیل مىداد، در محوطه این مسجد دو تن از چهرههاى به نام مسلمان به اسامى «قزوینى و بخارائى» قرار داشت و مسجد محل اقامه جمعه و جماعت مردم منطقه است و جالب اینکه در همان حال که مسجد را دیدار مىکردیم قبل از ظهر کلاس آموزش زبان عربى براى بزرگسالان در کنار مسجد دائر بود که مرد و زن با لباسهاى محلى در آن شرکت داشتند و معلم به آنها درس مىداد که با آنها گفتگو کردیم و ایران و ایرانیان را مىشناختند و اظهار علاقه مىکردند، سپس از مدرسه طلاب و دانشجویان علوم دینى در منطقه دیدار داشتیم و به چند کلاس سرزدیم و براى آنها کمى صحبت کردیم و چند روایت در باب تعلیم و تعلّم از پیامبر اکرم(ص) روى تابلوى کلاس نوشتیم و براى طلاب توضیح دادیم. این مدرسه زیر پوشش انجمن اسلامى و مدیریت هلال الدین قرار دارد و طلاب به الازهر مصر براى ادامه تحصیل اعزام مىشوند و ما از آمادگى قم براى پذیرش آنها صحبت کردیم. البته همانگونه که قبلاً گفتیم در مناطق شیعه نشین در سین کیانگ و برخى نقاط دیگر مدارس و مساجد با عنوان پیروان اهلبیت وجود دارد و دوستان ایرانى ما آنجا فعالیت دارند...
دیدار از مرکز رادیو پکن
از این مرکز، مخصوصاً بخش زبانهاى خارجى، از جمله زبان فارسى نیز دیدارى داشتیم و در ضمن دیدار گفتگو با رئیس بخش بین الملل زبانهاى خارجى و گروه زبان فارسى. نامبرده از دائر کردن بخش فارسى براى فارسى زبانان چینى و خارج کشور و تأسیس دفتر خبرگزارى در ایران صحبت کرد و وجوه مشترک ایران و چین و ما با بیان مواضع دولت ایران در روابط با دیگر کشورها، اشاره کردیم که: رسانهها مسؤولیت هدایت افکار عمومى را به عهده دارند و در جهان ارتباطات این مسؤولیت سنگینى است از همه مهمتر اینکه تبلیغات گمراه کننده زهرآگین صهیونیستى و امپریالیستى با روشنگرى مىبایست خنثى شود، مخصوصاً مسئله هستهاى ایران که دشمنان به تحریف اهداف ما مىپردازند انتظار داریم رسانههاى چین حقیقت را براى مردم بگویند و آنگونه که هست بیان شود و این تفاهم باید از دو کشور باشد...
حال که سخن رسانه و رادیو به میان آمد بى تناسب نیست اشاره کنم که ابتذال در رسانههاى کشور چین آنگونه که در کشورهاى غربى متداول است کمتر به چشم مىخورد. نگارنده کلید کنترل تلویزیون را در چند نوبت روى سیزده کانال گرفته تا نمونه این برنامه را ببینم، تصاویر این کانالها بسیار طبیعى بود، آدمها با چهرههاى ساده و نوعاً مطالب خبرى، گزارش و آموزشى بود. این برنامه کشورى است که مىخواهد یک میلیارد و سیصد میلیون نفوس را اداره کند. اگر بنا باشد، رقص و آواز و ابتذال و بى شرمى به شیوه غربى در آن رائج باشد همه چیز از دست خواهد رفت و کشور و جامعه و خانه و خانواده قابل کنترل نخواهد بود. این الگوى مدیریت مىتواند درسآموز باشد که گذشته از جنبه دینى و منع شرعى اخلاقى، اصولاً فساد و لاابالیگرى براى هر جامعهاى زیانبار است و به همین دلیل است که دشمنان ما سعى مىکند از طریق رسانهها و ماهوارهها و مواد مخدر و قرصهاى مهیج و ترویج فساد به ما ضربه بزنند و ما نباید در برابر این جریانها نظاره گر باشیم بلکه با قاطعیت مىبایست در نبرد و مبارزه با فساد و عوامل آن از پاى ننشینیم در همین روزهاى سال نو، رسانههاى ما مخابره کردند که در چین کسانیکه از طریق اینترنت و وسائل دیگر چون تلفن حرکت ضد اخلاقى کنند به پرداخت جریمه سنگین محکوم مىشوند...
این مقاله در صدد اثبات این مدعا نیست که در چین به طور کلى خلافکارى و فساد نیست، چرا که یک کشور کمونیست و لائیک و پرجمعیت به هر حال مسائل خاص خود را دارد بلکه مقصود اینست که اثبات کند اگر کشورى بخواهد صحیح حرکت کند مىبایست با ناهنجاریهاى اخلاقى برخورد داشته باشد تا جوانان در دام فساد گرفتار نشوند و جامعه روبه فروپاشى نگذارد هرچند یک نظام فاقد ایدئولوژى ایمانى باشد تا چه رسد به کشورى که مىخواهد پرچمدار اسلام باشد و به دیگران الگو بدهد!
بر گردیم به اصل گزارش و پارهاى نکات باقى مانده. هر چند خاطرات سفر شش روزه به آنچه نگاشتم محدود نبود و مطالب گفتنى بسیارى از دیدارها و مشاهدات وجود دارد که در این مجال نمىگنجد. از جمله دیدار با جمعى از نخبه گان مسلمان چینى، در سفارت جمهورى اسلامى به دعوت رایزنى فرهنگى از پرفسور و استاد دانشگاه گرفته تا تاجر و دانشجوى دانشگاه و خواهران و برادران مسلمان که آن نیز بسیار جالب بود به ویژه در این جمع گفتگو با آقاى پرفسور سیف الدین مترجم نهج البلاغه به زبان چینى که هر چند اهل سنت بود مىگفت من على(ع) را از کلامش شناختم، کلامى که گنجینه حکمت و معارف و سیاست و مدیریت و درس اخلاق است و بالأخره شب میلاد رسول اکرم(ص) و امام صادق(ع) در سفارت با همت رایزنى که جمع زیادى از ایرانیان مقیم پکن که آن نیز شب جالبى بود، بطور خلاصه اینگونه سفرها و دیدارها هرچند هزینه هایى در بر دارد اما آثار و برکات آن از نگاه فرهنگى بسیار زیاد است که در حد امکان باید آنرا توسعه داد تا پیام اسلام و انقلاب اسلامى به گوش جهانیان برسد و توطئهها و شیطنتهاى دشمنان تا حدودى خنثى گردد...
الگوى مصرف
یکى از اصول اقتصاد صرفه جویى و پرهیز از اسراف و تبذیر است که چینىها این را بهتر از ما عمل کردهاند اگر صرفهجویى نباشد کجا مىتوان کشورى با آن وسعت و جمعیت اداره کرد، همه کار مىکنند و همه به صرفه جویى به عنوان یک فرهنگ پایبندند و این چیزى است که در مسکن و وسیله نقلیه و سوخت و آب و برق و ریخت و پاشها و پذیرائىها مىبینیم. شهر پکن با اصول مدرن شهرسازى و خیابانهاى بسیار عریض و روان از نظر تردد، مشتمل بر انبوه ساختمانهاى آپارتمانى بلندمرتبه با متراژ اکثر 50 متر تا 100 متر و از خانههاى ویلائى بزرگ کمتر دیده مىشود و حداقل ماندیدیم...وسیله نقلیه نیمى از مردم دوچرخه است و بعضاً موتور سوارى که با برق و باطرى کار مىکند. البته شمار اتومبیلها نیز کم نبود که با توجه به جمعیت پایتخت غیر منتظره نیست. در ادارات همان اوائل سال شوفاژها خاموش بود که از چراغهاى ساختمانهاى دولتى نیز حداقل نیاز استفاده مىشد.
نکته قابل ذکر اینکه چینىها از آثار باستانى حداکثر استفاده را مىکنند مثلاً دیوار تاریخى چین یا «قصر ممنوعه» سلاطین گذشته با اینکه چندان مهم نیست روزانه صدها میلیون «یوآن» پول چینى براى دولت درآمد دارد و سیل جمعیت به آنجا سرازیر است...
و گفتنى است که بنزین در چین به قیمت معادل 600 تومان عرضه مىشود با این حال ارزانى اجناس در چین مثال زدنى است، سؤال اینست که آنها چه کردهاند که این نظم و تعادل را حفظ کردهاند؟ ولى ما بگونهاى دیگر هستیم با اینکه قیمت بنزین بسیار ناچیز است وقتى افزایش از 80 به صد تومان در مجلس صحبت مىشود موج گرانىها از راه مىرسد! چرا؟ براى این که مدیریت و نظارت ضعیف است و هر کسى هر کار دلش مىخواهد مىکند و این مایه تأسف است... و در خاتمه از رایزنى فرهنگى ایران در چین جهت ترتیب دادن این دیدار سپاسگزاریم.
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 91 |