تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,441 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,381 |
انتقاد آری، انتقام نه! | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1363، شماره 34، مهر 1363 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
انتقادها و پیشنهادها «... تذکر خوب است، اما های و هوی خوب نیست، انتقام جویی خوب نیست، باید ما در فکر اسلام باشیم... آقایان که بسیارشان اهل مدرسه اند، دوستند، رفیقند، برادرند، سر یک مبحثی داد و قال با هم میکنند، لکن بعد از اینکه مباحثه تمام شد با هم مینشینند چای میخورند و دوستی میکنند. شما با هم دشمنی ندارید. شما همه یک مقصد دارید... وقتی مقصد واحد باشد و مقصود همه یک مطلب باشد و آن اسلام، باید فکر بکنید که اگر یک صحبتی برخلاف باشد که یک وقت خدای نخواسته به حیثیت جمهوری اسلامی صدمه بزند ازش جلوگیری کنید، خودتان را بازدارید از او، در عین حالی که باید در همه جا مناقشه باشد، لکن مناقشات طلبگی، مناقشات علمی... یک وقت مخاصمه هست، این طرف میخواهد آن را بکوبد. این نه راه اسلام است، نه مقصد اسلامی میتواند داشته باشد... باید معایب را گفت. باید دنبال مطلب رفت، باید نقایص را گفت، لکن روی هم رفته ما باید همه امور را بسنجیم...». این سخنان گهربار و نصایح پدرانه حضرت امام است که با قلبی آکنده از عشق به اسلام و مسلمین در روز ولادت حضرت ثامن الحجج امام هشتم علیه السلام در جمع مسئولین مملکتی ایراد شده بود. آن هم برای چندین بار. آری از شئون رهبری صحیح حفظ و حدت و یکپارچگی امت اسلامی است و حضرت امام دام ظله به فضل خداوند در این زمینه موفقیت چشمگیری داشته اند. امام و الهام از منابع وحی رهبری های حضرت امام همیشه با الهام از منابع وحی و احادیث ائمه معصومین «ع» است. در زمینۀ برخورد با مسئولین و ولات امر از روایات رسول اکرم «ص» و اهل بیت «ع» استفاده میشود که باید اشتباهات آنان را خیرخواهانه به آنها تذکر داد. و از این معنی تعبیر میشود به نصیحت. نصح در اصل لغت به معنی خلوص است. توبه نصوح یعنی توبه خالص. در زیارتها میخوانیم «اشهد انک نصحت الله و لرسوله». یعنی (اخلصت) شهادت میدهم که برای خدا و رسول مخلص بودی و خالصانه عمل کردی. ارشاد و راهنمایی خیرخواهانه را نیز به همین اعتبار نصیحت میگویند. در روایات، تأکید بسیار شده است بر لزوم نصیحت و خیرخواهی برای رهبران جامعه اسلامی. نصیحت به دولتمردان و مسئولان در روایت معتبر است که رسول اکرم «ص» در خطبه ای در مسجد خیف چنین فرمود: «ثلاث لا یغلّ علیهن قلب امرئ مسلم: اخلاص العمل لله والنصیحه لائمه المسلمین و اللزوم لجماعتهم» (اصول کافی ج 1 ص 403) سه چیز است که مسلمان در آن غش نمیکند: نیت خالص در عملی که برای خدا انجام میدهد و خیرخواهی برای پیشوایان و رهبران مسلمانان و حفظ وحدت صف مسلمین. منظور از این جمله این است که هر کس در یکی از این سه چیز غش و دغل بازی کند مسلمان نیست. کسی که در اعمال خود شرک و ریا داشته باشد و کسی که بدخواه رهبران مسلمانان باشد و کسی که بخواهد وحدت صف اسلامی را بر هم زند. کلینی «ره» در کافی به سند صحیح نقل کرده است که رسول اکرم فرمود: «ما نظرالله عزّوجلّ الی ولیّ له یجهد نفسه بالطاعه لامامه و النصیحه الا کان معنا فی الرفیق الاعلی». نظر نمیکند خداوند متعال به ولیی از اولیای خود که با تحمل مشقت سعی در طاعت امام خویش و نصیحت و خیرخواهی او دارد مگر اینکه او با ما در بهشت برین خواهد بود. امیرالمؤمنین علیه السلام در نهج البلاغه میفرماید: فلیست تصلح الرعیه الاّ بصلاح الولاه، ولا تصلح الولاه الا باستقامه الرعیّه، فإذا ادت الرعیه الی اللوالی حقه، و ادی الوالی إلیها حقّها عزّ الحقّ بینهم، وقامت مناهج الدین. واعتدلت معالم العدل، وجرت علی اذلالها السنن، فصلح بذالک الزّمان، و طمع فی بقاء الدوله، ویئست مطامع الاعداء. و اذا غلبت الرعیه و الیها، او اجحف الوالی برعیته، اختلقت هنالک الکلمه، وظهرت معالم الجور، وکثر الاذغال فی الدین، و ترکت محاج السنن، فعمل بالهوی. و عطلت الاحکام، و کثرت علل النفوس، فلا یستوخش لعظیم حق عطل، ولا لعظیم تاطل فعل! فهنالک تذل الابرار، و تعز الاسرار، و تعظم تبعات الله سبحانه عند العباد. فعلیکم بالتناصح فی ذلک، و حسن التعاون علیه، فلیس احد- و ان استد علی رضی الله حرصه، وطال فی العمل اجتهاده- ببالغ حقیقه ما الله سبحانه اهله من الطاعه له. ولکن من واجب حقوق الله علی عباده النصیحه بمبلغ جهدهم، والتعاون علی إقامه الحق بینهم. ولیس امرو- و إن عظمت فی الحق منزلته، و تقدمت فی الدین فضیلته- بفوق ان یعان علی ما حمله الله من حقه. ولا امرو- و إن صغرته النفوس، واقتحمته العیون- بدون ان یعین علی ذلک اویعان علیه. رعیت به صلاح نمیرسد مگر با صلاح فرمانروایان، و فرمانروایان را صلاحی نباشد مگر با راستی و درستی رعیّت، پس اگر رعیت حقوق خود را به والی بپردازد و والی نیز حقوق رعیّت را پرداخت نماید، حق در بین آنان تقویت و برنامه های دین استوار و نشانه های دادگری برپا شود و به دنبال آن سنّتهای نیکو برقرار گردد، و بدین رو روزگار اصلاح شود و دوام حکومت را امید باشد و طمعهای دشمنان به نومیدی گراید، ولی اگر رعیت بر والی چیره شوند یا والی نسبت به رعیّت ستم ورزد، آنجا است که وحدت کلمه از هم پاشیده و نشانه های ستم هویدا و تباهی در دین بسیار گردد و عمل به سنتها ترک شود و از آن پس به هوا و هوس عمل شود و احکام معطّل ماند و بهانه های اشخاص افزونی یابد و در آن صورت، برای معطّل ماندن حقی بزرگ، کسی نگران نشود و برای انجام دادن کاری بسیار بد، هیچ کس متأثر نشود. آنجا است که نیکان ذلیل و بدکاران ارجمند گردند و پیآمدهای بد از سوی خدا بر بندگان ببارد. پس بر شما باد که در این امر یکدیگر را خالصانه و خیرخواهانه ارشاد کنید و همه با هم به بهترین وجه همکاری و تعاون داشته باشید، چرا که کسی به حقیقت آنچه خدا سزاوار اطاعت است نمیرسد. هرچند کوشش او بر بدست آوردن خشنودی خداوند بسیار باشد و در انجام کارها (و واجبات) سعی بسیار نماید ولی یکی از حقوق واجب خدا بر بندگان این است که همدیگر را تا آنجا که توان دارند، ارشاد و نصیحت نمایند و برای برپائی حق در میان خود همکاری کنند و هیچ کس توان آن را ندارد که حقوقی را که خداوند بر او واجب گردانیده بدون همکاری دیگران انجام دهد هر چند مقام او- در حق- والا و در دین پیشقدم باشد و هر کس گرچه در چشم مردم خوار و حقیر باشد لایق آن است که در راه حق از او یاری گرفته شود یا به او کمک شود. این قسمت گرچه طولانی است ولی چون دقیقا ً در رابطه با مطلب فوق بود و کاملا ً با وضع امروز جامعۀ ما تناسب داشت همۀ آن را برای تذکر و هشدار نقل و ترجمه کردیم. که سخن مولی امیرالمؤمنین «ع» از هر سخنی پس از کلام خدا و رسول «ص» مهم تر و مؤثرتر است. از این خطبه پرارج نکاتی استفاده میشود که به برخی از آن ذیلا ً اشاره میشود: شیوع بدبینی 1- شیوع بدبینی و بدگمانی و بدخواهی در میان ملت و دولت به مصالح دین و دنیای کشور لطمه میزند و دشمنان را بر آنان چیره میسازد پس باید سعی کنیم که در برخوردها و انتقادها بدگمانی و بدخواهی نباشد. همکاری ملت و دولت 2- ملت و مسئولین همه باید با هم تعاون داشته باشند و به یکدیگر کمک کنند. نه اینکه هر فرد فقط متوقع باشد حق او داده شود و همه وسائل رفاه و امنیت برای او فراهم شود ولی خود در ادای وظیفه شرعی و قانونی و رعایت مقررات اجتماعی و پرداخت مالیات و مانند آن کوتاهی نماید. نصیحت و خیرخواهی 3- باید همه یکدیگر را نصیحت کنند. خداوند متعال در سورۀ والعصر در بیان صفات رستگاران میفرماید: «(#öq|¹#uqs?ur Èd,ysø9$$Î/ (#öq|¹#uqs?ur Îö9¢Á9$$Î/» یعنی یکدیگر را سفارش میکنند به پیروی از حق و سفارش میکنند به صبر و تحمل ناملایمات. توجه به پیشنهادها و انتقادها 4- مسئولین نباید پیشنهاد و انتقاد کسی را نادیده بگیرند به دلیل اینکه او یک فرد معمولی است و شخصیت گرانقدری نیست و به فرمودۀ مولی «ع» در چشم مردم خوار و حقیر است بلکه باید هر گونه انتقاد و پیشنهاد و نصیحتی از هر کس باشد مورد توجه قرار دهند. و در جای دیگر میفرماید: «ایها الناس ان لی علیکم حقا ولکم علّی حق... و امّا حقی علیکم فالوفاء بالبیعه و النصیحه فی المشهد و المغیب...» ای مردم من بر شما حقی دارم و شما نیز بر من حقی دارید (تا آنجا که میفرماید) و امّا حق من بر شما این است که به بیعت خود وفا کنید و خیرخواه من باشید چه در حضور من و چه در غیاب و... و در عهدنامۀ امیرالمؤمنین «ع» به مالک اشتر موارد زیادی اشاره به لزوم نصیحت برای ولات و پذیرش آنان شده است. و همچنین در رساله حقوق امام زین العابدین «ع» به نقل تحف العقول آمده است: «فاما حق سائسک بالسلطان... و ان تخلص له النصیحه...» و امّا حق پیشوای تو به ولایت و رهبری این است که... با اخلاص خیرخواه او باش...» (بحار ج 71 ص 13). امر به نصیحت نسبت به ائمه مسلمین زیاد است. ممکن است گفته شود مراد از ائمه مسلمین امامان معصوم علیهم السلام هستند، البته این مطلب صحیح است ولی مگر نه ما معتقدیم که ولایت فقیه شعبه ای از ائمه «ع» است و در واقع اکنون ولایت امام زمان «ع» است که بر این کشور حاکم است و فقیه عادل به نیابت از آن حضرت ولایت و زعامت این امت را به دست گرفته است. بنابراین ما باید خیلی با احتیاط با این ولایت مقدس برخورد کنیم که کمترین لطمه به او در حکم مبارزه با امام زمان «ع» است. و لذا در روایت آمده است: «الرّاد علیهم کالراد علینا و الراد علینا فی حد الشرک بالله» کسی که حکم فقهای عدول که ولایت را به دست گرفته اند رد کند حکم ما را رد کرده و کسی که حکم ما را رد کند به مرز شرک وارد شده است. بنابراین نباید شک داشته باشیم که نصیحت و خیرخواهی رهبران جامعه کنونی ایران همان خیرخواهی برای امام عصر «عج» است. ممکن است گفته شود این مطلب فقط در شخص حضرت امام که ولی فقیه است صدق میکند، ولی باید توجه داشت که ولایت دولت پیرو ولایت امام است و اگر چنین نبود تخلف از مقررات این دولت اشکالی نداشت. پس چرا حضرت امام همیشه تذکر میدهند که تخلف از مقررات دولت اسلامی جایز نیست، این نیست مگر به همین دلیل که ولایت دولت تابع ولایت فقیه و در نتیجه پیرو ولایت امام زمان «عج» است. ولی باید دید که خیرخواهی چیست؟ خیرخواهی چیست؟ گروهی چنین میپندارند که خیرخواهی و نصیحت مسئولین در جامعه اسلامی اطاعت محض و سکوت در مقابل هر گونه تصمیمی است که آنها بگیرند. شاید بعضی از مسئولین بیمیل نباشند که چنین نتیجه ای از سخنان معصومین «ع» و نصایح حضرت امام دام ظله گرفته شود تا هیچ چون و چرائی در تصمیم گیریها نباشد. ولی چنین نیست، با نظری به نهج البلاغه مسئله روشن میشود: در دنبالۀ همان خطبه که قبلا ً ذکر شد چنین آمده است که مردی از یاران آن حضرت بپاخاست و با سخنی طولانی از امیرالمؤمنین «ع» ستایش بسیاری کرد و لزوم اطاعت آن حضرت را گوشزد نمود. امیرالمؤمنین «ع» در پاسخ وی سخنان مبسوطی در اظهار عظمت و نعمت الهی و همچنین در تنفّر آن حضرت از مدح و ثنا و ستایش خویش فرمودند که در بخشی از آن چنین آمده است: ... فلا تکلمونی بما تکلم به الجبابره، ولا تتحفظوا منّی بما یتحفظ به عند اهل البادره، ولا تخالطونی بالمصانعه، ولا تظنوا بی استثقالا فی حق قیل لی، ولا التماس اعظام لنفسی، فانه من استثقل الحق ان یقال له او العدل ان یعرض علیه، کان العمل بهما اثقل علیه. فلا تکفوا عن مقاله بحق، او مشوره بعدل، فانی لست فی نفسی بفوق ان اخطیء، ولا امن ذلک من فعلی، الا ان تکفی الله من نفسی ما هوا املک به منّی، تنفر از ستایش ... پس با من سخن نگوئید همانگونه که با ستمکاران سخن گفته میشود و از من پنهان ندارید آنچه را از افراد تندخو و کم تحمل پنهان مینمایند و با تملق و چاپلوسی با من معاشرت ننمائید و نپندارید اگر سخن حقی به من گفته شود، بر من گران آید و گمان ندارید که از شما خواهان ستایش و تقدیر برای خویشتنم زیرا هر کس برنجد از سخن حقی که به وی گفته شود یا دادگری و عدالتی که از او خواسته شود- بیگمان- عمل کردن به آنها بر وی دشوارتر و سخت تر آید، بنابراین نپرهیزید از گفتاری بحق یا مشورتی به عدل زیرا من در خود نمیبینم که از اشتباه و خطا مصون و در کارهای خود از آن ایمن باشم مگر اینکه خداوند، نفس مرا مهار کند که او از من بر نفس من مسلط تر است. و در عهدنامه مالک اشتر پس از تأکید بر دقت در انتخاب وزرا و یاران میفرماید: «ثم لیکن اثرهم عندک اقولهم بمرّ الحق لک واقلهم مساعده فیما یکون منک مما کره الله لاولیائه واقعا ذلک من هواک حیث وقع». و مقربترین آنان نزد خود کسی را قرار بده که از همه بیشتر سخن حق صریح و تلخ را به تو میگوید و از همه کمتر تو را کمک میکند در آنچه خدا را خوش نمیآید که از دوستان او صادر شود هر چند اینگونه افراد موافق هوای تو نباشند. مسئولین باید توجه داشته باشند که افراد- به اصطلاح- بله قربان گو، خیرخواه و ناصح نیستند، آنها خیرخواه خودشان هستند. آنها مصالح مسلمین و کشور اسلامی را فدای مصالح و منافع شخصی خود میکنند. و برعکس آنهائی که سخن تلخ میگویند و اشتباهها را گوشزد میکنند البته به گونه ای که به حیثیت جمهوری اسلامی لطمه وارد نسازد، آنها خیرخواهند و امر به معروف و ناهی از منکرند. سخن آنان را باید پذیرفت هرچند افراد معمولی و به نظر کوچک بیایند. گاهی میشود که در همین مصاحبههای بازار و خیابان که بوسیلۀ رادیو و تلویزیون پخش میشود مطالب بسیار جالب و پیشنهادهای بسیار مفید و انتقادهای بسیار حساس گفته میشود. مسئولین باید به این گفته ها و نوشته ها اهمیت بدهند که خیر آنان در همین است. روش انتقاد از سوی دیگر منتقدین باید از روی خیرخواهی و دلسوزی انتقاد کنند و هدف انتقام و سرکوب بعضی از مسئولین نباشد. اخوت و برادری اسلامی و وحدت و یکپارچگی جامعه و حیثیت و آبروی نظام باید کاملا ً مراعات شود. شرایط خاص جامعه، جنگ، تشنج، هجوم تبلیغاتی سلطه گران، سوءاستفاده عوامل بیگانه و غیره باید کاملا ً مورد توجه قرار گیرد. کسی که انتقادی دارد باید آن جهت مورد نظر را به دقت بررسی کند و پس از اطمینان کامل و پذیرفتن مسئولیت شرعی و اجتماعی و احیانا ً قانونی آن را ابتدا به خود مسئولین برساند و در صورت عدم امکان یا عدم اهتمام آنها آن را به مقامات بالاتر یا مقامات نظارت کننده در نظام جمهوری اسلامی مانند مجلس شورای اسلامی و بازرسی کل کشور و دیوان عدالت اداری اعلام کند. و در صورت عدم امکان یا عدم توجه آن مسئله را به طوری که موجب تشنج و خدشه دار کردن حیثیت نظام نباشد با لحنی خیرخواهانه و ناصحانه از رسانه های گروهی اعلام کند. البته باید توجه داشت که بعضی از انتقادها، انتقاد از شخص یا ارگان یا دولت نیست بلکه انتقاد از طرز تفکر حاکم بر جامعه یا بر بخشی از جامعه است در این صورت از همان ابتدا باید انتقاد در رسانه های گروهی مطرح شود ولی باز هم نه به لحن انتقام و سرکوب بلکه به لحن امر به معروف و نهی از منکر و ارشاد و توجیه. رابطه بین مسئولین اجرائی و نظارت کنندگان خلاصه در نظام اسلامی عده ای مسئول امور اجرائی هستند و عده ای ناظر بر حسن اجرا. گرچه نظارت بر حسن اجرا وظیفۀ همۀ افراد ملت تحت عنوان امر به معروف و نهی از منکر است ولی طبق قانون و نظام جمهوری اسلامی ارگانهای مخصوصی که از ارکان نظام هستند در این زمینه مسئولیت ویژه ای دارند مانند مجلس شورای اسلامی رابطه بین مسئولین اجرائی و نظارت کنندگان اعم از ناظرین ویژه و عامه مردم باید بر این اساس باشد که نظارت کنندگان با کمال خلوص و خیرخواهی و آرامش و بدون شعارهای کوبنده و نتیجه گیریهای غلط و تفکیر و تفسیق و به رخ کشیدن اشتباهات و لغزشهای گذشته و اشاعه بدبینی، نقص ها و قصورها و اشتباهات را گوشزد کنند و راه حل صحیح و منطقی ارائه دهند، تا تناصح و تعاون که در قرآن کریم در آیه «و تعاونوا علی البّر و التقوی» و در احادیث معصومین «ع» من جمله خطبه نهج البلاغه که قبلا ً گذشت به آن امر شده است، محقق شده باشد. و از سوی دیگر مسئولین، سخنان خیرخواهانه را مورد توجه قرار دهند و اصرار بر صحت فهم و ادراک خود و اشتباه دیگران نداشته باشند، بلکه مسئولین بیدار و هشیار، انتقادهای بیگانگان و دشمنان و بدخواهان را نیز مورد توجه قرار میدهند، در نظامهای- به اصطلاح- دموکراسی همیشه حزب حاکم از اعتراضها و انتقادهای احزاب مخالف استفاده میکند. انتقاد هر چند از روی دشمنی و غرض باشد، هشدار دهنده است. گفته میشود: از صاحب یک شرکت تولیدی موفق پرسیدند رمز موفقیت شما چیست؟ او در جواب گفت: من همه نامه ها و گزارشهای تشویقی که کار مرا تمجید و تعریف میکرد پاره کردم و در سطل آشغال ریختم ولی تمام گزارشها و نامه های اعتراض آمیز هر چند پر از فحش و تحقیر بود جمع کردم و به دقت مورد بررسی و مطالعه قرار دادم و بر اساس آنها برنامه ریزی کردم و اشکالات را برطرف ساختم. بنابراین گرچه انتقادگران باید بر اساس خیرخواهی و نصیحت انتقاد کنند ولی اگر از روی غرض هم کسی اعتراض کرد مسئولین نباید اخمها را درهم بپیچند که چرا مزاحم خواب راحت آنها شده اند زیرا همین خواب راحت خطرناک است و آن نیش که این خواب را آشفته میکند به صلاح انسان است. «و عسی ان تکرهوا شیئا ً و هو خیر لکم». «(wur (#qà)ù=è? ö/ä3Ï÷r'Î/ n<Î) Ïps3è=ökJ9$#» خود را با دستهای خود در هلاکت نیندازید. (آیه 195- سوره بقره)
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 143 |