تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,459 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,399 |
آمادگی فرهنگی برای حج | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1363، شماره 35، آبان 1363 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
از امروز که فردا دیر است حجت الاسلام و المسلمین موسوی خوئینیها بسم الله الرحمن الرحیم «جعل الله الکعبة البیت الحرام قیاماً للناس» در آغاز باید به پیشگاه خداوند متعال سپاس گوئیم که باری دیگر مسلمانان موفق شدند، نداء الهی را که توسط پیامبر بزرگ، ابراهیم خلیل(ع) به گوش همة مردم جهان رسیده لبیک گویند و مناسک عظیم حج را در پایان سال 1404 هجری قمری برگزار کنند و جهان اسلام بلکه طبق تعبیرهائی که در قرآن کریم ـ هست «همه ناس» و مردم از فیوضات این عبادت عظیم برخوردار شوند. اهمیّت مناسک حج مطالعه و تحقیق در چگونگی بوجود آمدن کعبه و تشریع مناسک حج که بنیانگزار خانه کعبه و مشرّع مناسک حج، پیامبران بزرگی مانند حضرت ابراهیم و حضرت اسماعیل علیهما السلام و تکمیل کننده مناسک حج پیامبر اسلام(ص) بوده اند، و مطالعه مراحل تکامل بشری را که آنان طی کردند تا صلاحیّت ساختن خانه کعبه را پیدا کردن، و به دنبال آن تشریع حج، کافی است که عظمت کعبه در حرکت توحیدی انسان و عظمت مناسک حج در قوام اسلام و استحکام مبانی و اصول شریعت مقدس را به ما بفهماند. از این رو است که امام صادق(ع) می فرماید: «لا یزال الدّین قائماً ما قامت الکعبة» (علل الشرایع ص 396) تا کعبه برپاست، اسلام هم برپا و قائم است. کیفیت تشریع حج و اجتماعی که در آنجا تشکیل می شود، نیز نشانه دیگری است از اهمیّت این عبادت بزرگ در رابطه با کلّ جهان اسلام و امّت اسلامی و به عبارت روشن تر، کیفیّت برگزاری این عبادت به روشنی این حقیقت را تفهیم و بیان می کند حج، تنها عبادتی برای تکامل یک فرد نیست، زیرا اگر چنین بود، مسلمانان در سراسر ایام سال و هر کس در هر موقعی که مایل بود، می توانست آن را انجام دهد؛ ولی همانگونه که می دانیم، در نحوة تشریع این عبادت، خصوصیاتی شرط شده که بیانگر این است که مناسک حج در ارتباط با کل امّت اسلامی و حرکت الهی اسلام، نقش مهمّی را بر عهده دارد.
عبادت اجتماعی و دسته جمعی اجتماع مسلمانان از سراسر جهان در یک زمان معین و انجام این عبادت در ایّام و ساعات معیَّنی مانند وقوف در عرفات که تنها در ساعتهای معدودی باید انجام پذیرد و همچنین اعمال منی که هر کس نمی تواند در ضمن آن ده روز انجام دهد، بلکه در ایام معینی است و یا اینکه کوچ کردن از عرفات به سمت مشعر (افاضه از عرفات) که باز در زمان مخصوصی است، تمام اینها بیانگر این است که تنها عمل یک فرد به عنوان عبادت مطرح نیست بلکه عملی است که یک امّت باید آن را به صورت دسته جمعی و در یک حرکت هماهنگ و منسجم انجام دهند. و همچنین با دقّت در اعمال مسجد الحرام و خانه کعبه مانند طواف و سعی در می یابیم که بگونه ای تنظیم شده است که انبوه جمعیت در حرکتی هماهنگ و در مسیری واحد گرداگرد خانه خدا بچرخند و از آن پس در یک مسیر نسبتاً طولانی بین صفا و مروه سعی کنند، با آن شکوه و جلوه خاصّی که هر دو عمل دارد، و این نیز نشانگر این است که هیچگاه عبادت فرد فرد به تنهائی مورد توجّه تشریع کننده این مناسک و بنیانگزار خانه خدا نبوده بلکه بی گمان، حرکت دسته جمعی، هماهنگ، متحد و همه در یک سو، مورد توجه بوده است. آری! اگر در سایه انجام این عبادت الهی نبوده، مسلمانان با آن همه اختلاف نژاد، رنگ، لغت، محیط و خلاصه کشورهای مختلفی که همه را از یکدیگر جدا ساخته است، همدیگر را هرگز نمی دیدند و هیچگاه مسلمانی که در انتهای آفریقا زندگی می کند، نمی دانست که در آن طرف آسیا، همین اسلام و همین آئین با همان شعارهای الهی مردم را به خود جذب کرده است.
فواید اجتماع مسلمین در خانه خدا بنابراین، فوایدی که بر این اجتماع مقدس مترتب است، آنقدر فراوان است که در هیچ شکل دیگری از اجتماعاتی که در دنیا توسط قشرهای مختلف برگزار می شود، این آثار و فواید دیده نمی شود. اجتماعاتی که توسط سران سیاسی کشورها انجام می شود و حتی اجتماعها و کنفرانس هائی که توسط علما و دانشمندان به عنوان کنگره ها، سمینارها و مجتمعات علمی تشکیل می شود، هیچ یک از آنها این آثار و فواید را ندارد. و خلاصه هر چه بیشتر در این زمینه، در مناسک حج و اجتماع مسلمین در کنار خانه خدا دقت می کنیم، به عمق این بیان شیوا و ارزنده امام صادق(ع) بیشتر پی می بریم که تا کعبه هست، دین هم بر پا و استوار است. امام صادق(ع) در ارتباط با فلسفه حج، بیان دیگری دارد که از هشام بن حکم نقل شده است از امام پرسیدم: «ما العلّه التی من اجلها کلّف الله العباد الحج و الطواف بالبیت؟» چه دلیلی دارد که خداوند، بندگان را مُلزم ساخته است که به حج و طواف خانه اش بروند؟ حضرت در پاسخ بیان مفصّلی دارند که از جمله می فرمایند: «فجعل فیه الاجتماع من الشرق و الغرب لیتعارفوا.» خداوند در این أعمال، اجتماع و تشکّل مسلمانان را از شرق و غرب منظور فرمود که گرد هم آیند و همدیگر را بشناسند. مراد از کلمه شرق و غرب که در این بیان حضرت آمده است، تمام اطراف عالم است که در آنجا اجتماع می کنند. و حضرت با این جمله کوتاه مطلب بسیار مهمّی را گوشزد می فرمایند و آن اجتماع و تشکّل مردم جهان برای تعارف و شناختن همدیگر می باشد. حضرت در ادامه سخنانشان می فرمایند: «ولتعرف آثار رسول الله (ص) و تعرف اخباره، و یذکر و لاینسی، و لو کان کلّ قوم یتکلمون علی بلادهم و ما فیها هلکوا و خربت البلاد و سقطت الجلب و الأرباح، و عمیت الأخبار، و لم تقفوا علی ذلک، فذلک علّة الحج». وسائل الشیعه ج 8 ص 9. می بینیم امام صادق(ع) در فلسفه حج، به همین نکات اشاره می کنند که اگر بنا بود اهل هر کشور و مملکتی، فقط در کشور خود بودند و صحبت از خودشان می کردند و خبر از جائی دیگر نداشتند، آرام آرام اقوام و ملّتهای اسلامی در کشورهای خودشان از بین می رفتند که مقصود از هلاکت امّت، از بین رفتن فرهنگ آنها است و دستشان از بقیة اقطار و کشورهای اسلامی کوتاه می شد و کم کم در آن حالت انزوا، مکتب و فرهنگ آنان از دست می رفت. «لتعرف آثار رسول الله و تعرف اخباره و یذکر ولاینسی...» کعبه مرکزی است برای اینکه آثار و اخبار رسول اکرم (ص) شناخته شود تا به فراموشی سپرده نشود و اگر هر جمعیتی تنها در رابطه با خودشان سخن می گفتند و به اینجا نمی آمدند، از دیگر مسلمانان بی اطلاع می ماندند. گرچه ممکن است در بیان امام صادق(ع) نکاتی باشد که از ما پوشیده است چرا که حساب خاندان وحی از دیگران جدا است ولی اگر منشأ دیگری برای این بیان حضرت نباشد جز مطالعه در نفس عمل حج با این کیفیتی که برگزار می شود، خود کیفیت این عمل، می رساند که حج صرفاً بعنوان عبادت افراد مطرح نبوده، بلکه مجتمع و اجتماع مورد توجه شارع بوده است.
اختلاف ما و حکومت عربستان اینجا است که اختلاف عقیده بین ما و حکومت عربستان مطرح می شود. با کمال تأسف ما در این چند سال پس از انقلاب، نتوانسته ایم به حکومت عربستان و دیگر حکومت های مشابه آن بفهمانیم که حقیقت حج آن چیزی است که رهبر انقلاب اسلامی مطرح می کنند نه آن چیزی که این حکومت ها می گویند. البته چون طرف ما، حکومتهائی هستند که در ارتباط با منافع خودشان، برداشتهای خاصّی از اسلام دارند، لذا نه ما می توانیم به آنها حقیقت مطلب را تفهیم کنیم و نه آنها می توانند آنچه را که برداشت غلط خودشان از حج است، بر مسلمانان تحمیل نمایند. مسلمانها بر حسب فطرتشان می فهمند که این اجتماع با این کیفیت، صرفاً برای این نبوده که اشخاص بیایند و عبادتی انجام پذیرد، در حالی که تنها بودن و مجتمع بودن، با هم فرق نداشته باشد! آن چیزی که دولت عربستان می خواهد بر مسلمان های دنیا تحمیل کند، این است که مسلمان های دنیا تحمیل کند، این است که مسلمانان در ایام حج باید صرفاً عملی را انجام دهند که مجتمع بودن و منفرد بودن در آن فرقی نداشته باشد؛ در حالی که ما برداشت و بینشی اجتماعی از حج داریم که همان بینش را امام صادق(ع) از حج دارد و ما از آن بزرگوار دریافته ایم.
همدیگر را شناختن در بیانات امام صادق(ع) این کلمه آمده بود «لیتعارفوا» یعنی برای اینکه بشناسند همدیگر را. مقصود از این شناخت چیست؟ بدون شک مقصود این نیست که هر کس بداند آن دیگری نامش چیست؟ پدرش کیست؟ چند سال دارد؟ و یا چه کار می کند؟!! این شناخت که امام روی آن تکیه می کند باید شناختی باشد که ارزش شناختن داشته باشد. پس مراد حضرت این است که هر قومی آنچه را در فکر و اندیشه خود از معارف اسلامی ذخیره کرده است، در ایام حج برای مردم مطرح کند تا آنان نیز مطلع شوند. لیتعارفوا: مردم از وضع مادی و معنوی هم دیگر آگاهی پیدا کنند. ببینند این قوم از چه کشوری امده اند و وضع زندگی آنان چطور است؟ دولت که بر آنها حکومت دارد، چگونه حکومتی است؟ طرفدار اسلام است یا طرفدار قدرتهای استکباری؟ اکنون که لازم شد مردم از حال همدیگر مطّلع باشند، اگر ـ مثلاًـ یک فرد ایرانی می خواهد بدیگر مسلمانان بفهماند که در ایران چه خبر است؟ چرا حکومت شاه سرنگون شد؟ انگیزه انقلاب اسلامی چیست؟ و صدها مطلب دیگر که مسلمانان تشنه شنیدن این مسائل هستند، چون نمی تواند با زبان آنان سخن بگوید، ناچار باید مقاله ای که در ایران به زبان عربی تهیه شده است، با خود ببرد و به دیگران بدهد تا بخوانند و از اوضاع کشورش اطلاع پیدا کنند. و متقابلاً اگر این فرد ایرانی بخواهد از اوضاع مردم مصر مطلع شود باید بگونه ای مسائل را به او برسانند. ولی می بینیم دولت عربستان آوردن کتاب، جزوه و یا مقاله را با خود به عنوان یک جرم تلقّی می کند. و بهانه می آورد که: بگذارید مردم با ازادی کامل عبادتشان را انجام دهند و افکار خود را به آنها منتقل نکنید!! دولت عربستان حق ندارد جلو تبادل افکار و آراء مسلمانان را بگیرد زیرا این یک حق طبیعی است که مسلمانان در این اجتماع، اوضاع و احوال یکدیگر را بفهمند و در پی چاره جوئی برای هزاران مشکل گریبانگیر ملت اسلام برآیند. حکومت عربستان باید توجه کند که جلوگیری از این امور، در حقیقت جلوگیری از اهداف و فلسفه حج است.
سخنی با روحانیون کاروان ها در همین رابطه، سخنی دارم با روحانیون و مبلغان اعزامی از ایران و دیگر افرادی که آشنائی با کتاب و سنّت دارند و به عنوان تبلیغ می خواهند انجام وظیفه کنند. متأسفانه بسیاری از روحانیون اعزامی به حج، قدرت محاوره و سخن گفتن به زبان عربی اسلامی را ندارند؛ و اگر در آنجا یک نفر غیر ایرانی، مسئله ای سئوال کند، نمی توانند پاسخ او را بدهند. امروز روزی نیست که روحانیون ما مانند گذشته رسالت و مسئولیت خود را در اموزش چند مسئله مناسک حج بسنده کنند و یا مثلاً به تصحیح قرائت حجاج بپردازند. البته پاسخ به سئوالات مذهبی و تصحیح قرائت و یاددادن احکام نماز کاری است مقدس و ضروری ولی این یک جزء کار آنها باید باشد. و کار دیگرشان در رابطه با انقلاب است. یک روحانی از ایران ـ با آن آوازه ای که ایران در اثر انقلاب اسلامی پیدا کرده است باید بتواند پاسخگوی پرسشهای مسلمان غیر ایرانی نیز باشد. پذیرفته نیست که یک غیر ایرانی مسئله ای را از یک عالم دین بپرسد و او از جواب عاجز باشد زیرا آشنا به زبان او نیست. البته لازم نیست هر روحانی با چند زبان آشنائی داشته باشد ولی باید با زبان عربی که می شود گفت: تمام مسلمانان با این زبان کم و بیش آشنائی دارند، بتواند سخن بگوید، گرچه ما نیاز داریم که برخی از روحانیونمان با زبان های زنده دیگر جهان نیز آشنائی داشته باشند که بتوانند پاسخگوی سئوالهای دیگران باشند.
زبان بین المللی اسلامی زبان عربی، زبان قرآن است، زبان حدیث است و زبانی است که پیامبر اکرم(ص) با آن تکلّم می کرد؛ بنابراین اگر یک روحانی ایرانی با این زبان نتواند صحبت کند، جا دارد که به او انتقاد کنند و از او خرده بگیرند. در حوزه های علمیه ما با اینکه روحانیون، در دوره اول تحصیلی، ادبیات عربی را فرا می گیرند و از نظر قواعد و دستور زبان عربی، اطلاعات فراوانی کسب می کنند، ولی در مورد محاوره و صحبت کردن، کمتر فردی از آنها می تواند با این زبان صحبت کند و بحث نماید و بسیار جای خرده گیری است که ما در صدد تحقق اهداف اسلام باشیم و یک روحانی نتواند با بزرگترین سند اسلام ـ قرآن کریم ـ سخن بگوید. بنابراین، ضروری است روحانیون ما خود را به زبان عربی مجهز کنند که لا اقل بتوانند پاسخگوی برخی از سئوالهای ضروری مردم در مورد مسائل، اعتقادات، انقلاب و مشکلات عمومی مسلمین باشند. دیگر بار تکرار می کنم که: ما در آینده نمی توانیم مسئولیت و وظیفه یک روحانی را تنها گفتن مسائل شرعی و بیان مواعظ و اخلاق برای حجاج ایرانی بدانیم. آنها باید بتوانند در ارتباط با انقلاب، صدور انقلاب و پاسخگویی به شبهاتی که دشمنان انقلاب در ذهن حجاج القاء کرده اند تبلیغ نمایند. همچنین امیدواریم مسئولین گزینش روحانیون، برای سال های آینده حج، آشنائی به محاورة عربی را شرطی اساسی در گزینش و پذیرش آنها قرار دهند، بگونه ای که اگر روحانی قدرت بر محاوره عربی نداشته باشد قابل قبول برای اعزام به حج نباشد.
سخنی با حجاج ایرانی در ارتباط با حجاج ایرانی هم باید گفت که حج در جمهوری اسلامی از جهات مختلف با زمان طاغوت فرق دارد. امروز همه باید این نعمت را به درگاه خداوند متعال شکر کنیم که از برکت انقلاب اسلامی، امکاناتی فراهم شد که 150 هزار مسلمان ایرانی به حج روند با اینکه در زمان شاه، این عدّه در طول چندین سال نمی توانستند توفیق تشرّف را پیدا کنند. این نعمت بزرگی است که به برکت انقلاب و به برکت خون شهدا حاصل شده است و امیدواریم در سال های آینده بیشتر از این جمعیّت نیز برای انجام مناسک حج به مکّه مشرف شوند. امروز یک زائر مسلمان ایرانی که به حج مشرف می شود باید بداند که مسئولیت بزرگ دیگری نیز بر عهده اش هست و آن اینکه باید سفیر انقلاب در خارج از ایران باشد و ارزش های انقلاب را برای دیگر مسلمانان تشریح و تبیین نماید و آنان را نسبت به سرنوشت خودشان و سرنوشت جهان اسلام و خطراتی که از ناحیه دشمنان و حکومتهای وابسته به استکبار برای اسلام و مسلمین است، بیدار کند. یک زائر ایرانی، باید خود را مجهز کند برای اینکه در ایام حج، دین خویش را نسبت به انقلاب ادا نماید. بنابراین، نباید حجاج تصور کنند که هر کس مستطیع شد و خداوند امکان و قدرت مالی و جسمی به او داد، به حج رود و یک سلسله اعمالی انجام دهد و بعد هم برگردد، و همین کافی است. کعبه ای که با آن عظمت و بدست پیامبری بزرگ همچون حضرت ابراهیم و فرزند والامقامش حضرت اسماعیل پس از گذراندن مراحل آزمایش های سخت، ساخته شده، وانگهی آن مناسک و آن عبادتهائی که با آن خصوصیات اجتماعی وضع شده، کار ساده ای نیست.
آمادگی برای سفر حج یک فرد مسلمان ایرانی باید حداقل یک سال قبل از مشرف شدن به حج و بلکه زودتر از آن خود را برای این سفر پر مسئولیت آماده سازد. جای بسی تأسف است که بسیاری از زائرین محترم، در مکّه و مدینه که می رسند، تازه به فکر درست کردن قرائت نماز خود می افتند با اینکه نماز اختصاص به ایام حج ندارد و این چیزی نیست که تا آن زمان اهمال شود. از آن گذشته بجای اینکه وقت روحانی کاروان را با تصحیح قرائت خویش بگیرند، بهتر است قرائت را در ایران یاد بگیرند و احکام حج را بیاموزند، و در آنجا مسائل مربوط به صدور انقلاب را از روحانی خود بپرسند. چه خوب بود اگر مسئولین تبلیغات حج، شرطی قرار می دادند که هر زائر ایرانی موقعی می تواند گذرنامه اش را بگیرد که تأییدیه از روحانی شهر یا محل خود آورده باشد که قرائت نمازش و مسائل حجّش را یاد گرفته است. بالاتر از این، من امیدوارم روزی بیاید که بتوانیم شرط کنیم: هر ایرانی که می خواهد به حج مشرف شود باید حداقل سواد خواندن مناسک را داشته باشد و تنها در مسائلی که نیاز به یاد گرفتن دارد، از روحانی کاروان بپرسد. و من این مطلب را از مسئولین تبلیغات حج می خواهم که پی گیری کنند. زائر ایرانی باید احساس کند که به عنوان یک فرد مسئولی که رسالتی از ناحیه انقلاب بر عهدة او گذاشته شده به پایگاه وحی می رود و دعوت الهی را لبیک می گوید و برای هدف بزرگ تبلیغ می کند و خلاصه انقلاب اسلامیش را که با خون هزاران شهید عزیز به پیروزی رسیده برای مسلمانان عرضه می کند.
استطاعت فرهنگی البته روشن است که استطاعت فقهی و شرعی برای وجوب عبادت حج بر مسلمان همان استطاعت مالی و بدنی است ولی ما می خواهیم یک زائر ایرانی از نظر رشد فرهنگی نیز استطاعت داشته باشد که بتواند در مرکز وحی، ارزش های انقلاب را مطرح کند. آرزوی ما این است که یک مسلمان ایرانی استطاعت داشته باشد که اهداف انقلاب و امام را برای سایر مسلمانان تشریح و تبیین کند. امیدواریم زائرین محترم سال های آینده، نه تنها در دو سه ماهه قبل از ایام حج به فکر حج باشند بلکه از هم اکنون بفهمند و دقّت کنند برای چه سفری عازم بیت الله الحرام هستند و خودشان را کاملاً آماده و مهیّا سازند. امیدواریم مسئولین تبلیغات حج هم توجه به مسئولیتشان کنند و بدانند که حج بعد از انقلاب مانند حج قبل از انقلاب نیست، و لذا باید حجاج سال آینده را شناسائی کنند و با آنها رابطه برقرار نمایند؛ برای آنها کتاب، جزوه و حتی نوار تهیه کنند وسائل ارتباط جمعی (رادیو ـ تلویزیون) برنامه های آموزنده ترتیب دهند و بالاتر اینکه روحانیون هر محل، برای زائرین منطقه خود، درس آموزش مسائل حج و آنچه در ارتباط با حج می باشد برگزار کنند و نه تنها به صرف درس دادن اکتفا نمایند بلکه از آنان امتحان بگیرند و آنها را نسبت به درسهای دینی آزمایش کنند. مسئولین تبلیغات حج می توانند از همین شیوه نوار برای تدریس کشاورزان، کارگران و افرادی که در نقاط دوردست قرار دارند، استفاده کنند و از آنان امتحان بگیرند. و نسبت به روحانیون نیز امیدواریم هر فرد روحانی بتواند، علاوه بر زبان خودش به یک زبان زنده دیگر سخن بگوید و لا اقل با زبان عربی،که زبان بین المللی اسلامی است آشنا باشد. و نه تنها روحانیون که نسبت به دیگر زائران محترم نیز چنین آرزوئی داریم. اگر چنین شود می توانیم ادعا کنیم 150 هزار مبلّغ انقلاب به حج فرستاده ایم و آنجا است که هدف والای امام عزیزمان تحقق می یابد و آن تحوّل عظیمی که آرزویش را داریم، در جهان پدیدار می شود. به امید چنین تحوّلی. ادامه دارد ی | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 107 |