تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,325 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,283 |
کودتای نافرجام نوژه | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1363، شماره 37، دی 1363 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
بقیه از شمارۀ گذشته هدفهای هوائی ستوان یکم محمد مهدی عظیمی فرد در رابطه با هدفهای بمبارانهای هوائی می گوید: «هدفها گفته نشد ولی بعداً که صحبت شد عبارت بود از پادگان عشرت آباد، شمال کاخ سعد آباد، پادگان لویزان، شرق مجلس شورای ملی و شمال سلطنت آباد و بعداً باندهای مهرآباد و در جلسۀ بعد منزل امام در صورت موفق نشدن نیروی زمینی و بعداً تصمیم حمله بدون دخالت نیروی زمینی گرفته شد، و هدفهای درجه 2 عبارت بود از هدفهائی که بعداً مورد اشکال نیروی زمینی خواهد بود ...» در این رابطه سروان فرخ زاد جهانگیری در بازجوئی نوشته: «... به من گفت که مأموریت تو در این طرح این است که با یک فروند هواپیمای f – 4 در در یک محل مشخص و ارتفاع معین (اربیت) 360 درجه بزنم تا هرگاه کسی کمک خواست به کمک او بروم» «... در این ملاقات او به من گفت که منزل امام هم بمباران خواهد شد و احتمالاً یکی از افراد که در این کار شرکت می کند تو هستی ... من ظاهراً قبول کردم ... دو سه روز دیگر سروان آبتین مرا دید و گفت که مأموریت تو عوض شده است و قرار است که تو مدرسۀ فیضیه را بزنی ... به این امر اعتراض کردم ... ولی او گفت دستور است و تو باید برای شناسائی محل امروز یا فردا به قم بروی ... من ظاهراً قبول کردم ...» «... تا اینکه روز سه شنبه 6 یا 7 بعد ظهر بود که به اتفاق ... به منزلی ... واقع در سید خندان رفتیم تا در جلسه ای شرکت کنیم ... به منزل یاد شده رفتیم ... تیمسار محققی بطور خیلی خیلی خلاصه مراحل عملیات را توجیه نمود ... قرار شد که من یکی از دو کار زیر را انجام دهم: 1- یا اینکه کمیتۀ روبروی حسینیه ارشاد واقع در جادۀ قدیم شمیران ... توسط من منهدم شود. 2- یا اینکه من با یک فروند هواپیمای f – 4 به سوی وحدتی پرواز کنم و پس از رسیدن به روی پایگاه از آنها سؤال کنم که آیا با ما اعلام همبستگی می کنند یا نه و تهدید کنم که اگر اعلام همبستگی نکنند در صورتیکه هواپیمائی از آن پایگاه بخواهد در جهت مخالف ما وارد عمل شود ... هدف حمله من واقع خواهد شد». عوامل نفوذی در پایگاه برای اینکه پایگاه نوژه که نقطه شروع و مرکز هدایت کودتا بود به آسانی به تصرف کودتاچیان درآید، آنها تعدادی عناصر نفوذی در داخل پایگاه داشتند که اگر پیش بینی های لازم نبود شاید پایگاه در اولین ساعات حمله سقوط می کرد. یکی از افراد نفوذی داخل پایگاه سروان سلیمانی افسر عملیاتی پایگاه بود که در شب حمله در پست فرماندهی قرار داشت. ستوان یکم رکنی در رابطه با عوامل نفوذی پایگاه چنین می گوید: «نعمتی می گفت که امکانات زیادی دارد و تعداد زیادی خلبان و حتّی عوامل غیر خلبان نظیر دژبان هم در اختیار دارد، و نقشه ای که طرح کرده بود به این ترتیب بود که نماینده امام و فرماندۀ پایگاه را در پایگاه شاهرخی دستگیر کرده آن وقت به بهانۀ حملۀ عراق آژیر احضار پرسنل را از داخل پست فرماندهی پایگاه به صدا درآورد و پرسنل به محل کار خودشان بیایند و در نتیجه هواپیماها را حاضر نمایند نعمتی می گفت که توسط سلیمانی که افسر عملیات پایگاه است دستور پرواز صادر می شده و هواپیماها بجای حمله به عراق بطرف تهران آمده و ...» یکی دیگر از عوامل کودتا بنام سروان امید علی بویری در این رابطه می گوید: «روز دوشنبه یعنی سه روز قبل از روز اصلی که من به پایگاه همدان آمدم سلیمانی را دیدم گفت: چه حال چه خبر؟ گفتم خبر مهمی نیست گفتم شما اینجا چکار می کنید؟ گفت بیت اللهی در جریان امور است و همه چیز مرتب است، همانروز آمد و بما گفت که روز اصلی پنجشنبه صبح است به بیت اللهی بگو که ساعت 5/3 یعنی سه و ربع، صبح به نفر ارتباط بگوید ارتباط قطع شود و در ضمن بقیه را هم در جریان بگذارد، علاوه بر آن گروه راهنما هم ساعت 30/10 تا 11 در محل باشند گفتم من نمی شناسم گفت بیت اللهی و بهروزفر در جریان هستند، آمدم به آنها گفتم، و چون سلیمانی از همه ما ارشدتر بود به او گفتم و فردا شب آن روز یعنی شب چهارشنبه قرار گذاشت و همه در منزل بیت اللهی جمع شدیم در آن جلسه گفتند چه اشخاصی باید دستگیر شوند ... و قرار شد اگر شب آمدند و جائی را در پست فرماندهی گرفتند سلیمانی مقاومت نکند» سروان سلیمانی نیز این مطلب را تأیید می کند و می نویسد: «یک شب قبل از برنامه نمی دانستم در پست فرماندهی هستم بعد که به ایشان گفتم- بویری- گفت بهتر است که شما همانجائید آنها می آیند آنجا و می گیرند و شما هم در پست فرماندهی به آنها کمک خواهید کرد». کودتای نافرجام نوژه قسمت ششم رؤیاهای کودتاچیان حجة الاسلام و المسلمین محمدی ری شهری هر چه شب موعود نزدیکتر می شد، کودتاچیان در رابطه با حکومت آیندۀ ایران، و کیفیت تقسیم قدرت میان فراریان و بازنشستگان رژیم سابق، و چگونگی ادارۀ کشور پس از پیروزی کودتا، و نام رژیم آینده، رؤیاهای شیرین تری می دیدند، بد نیست قسمتی از این خوابها را از زبان خودشان بشنوید سپس به تعبیر و تفسیر آنها بپردازیم: ستوان یکم ناصر رکنی در بازجوئی رؤیاهای شیرین کودتاچیان را اینطور بازگو کرده است: «جلسه یک روز بعداز ظهر ساعت دو شروع شد احسان شروع به صحبت کرد و گفت این آخرین جلسه خواهد بود که به این ترتیب با هم داریم جلسۀ دیگر فقط برنامه کار داده خواهد شد و راجع به مسائل دیگر بحث نخواهد شد اولین بحث که احسان شروع کرد، در مورد اولین اعلامیه بود که از رادیو تلوزیون بعد از کودتا پخش شود، او نظر داشت که بایستی گفته شود که تا تأمین امنیت و ورود دکتر بختیار سرنوشت سیاسی و نظامی کشور بدست شورا نظامی سپرده می شود، بعد مقدار کمی در مورد اینکه من رئیس هستم و بایستی انضباط وجود داشته باشد صحبت کرد، سپس شروع به تعیین مشاغل کرد، جهت تیمسار مهدیّون رئیس ستاد ارتش، جهت حسن آقا فرماندهی نیروی زمینی، جهت تیمسار محقّقی فرماندهی نیروی هوائی را تعیین کرد البته جهت نیروی دریائی و ژاندارمری و شهربانی نیز افرادی را معرفی کرد بخصوص در مورد ژاندارمری و شهربانی بعد از مدتی طفره رفتن اسم هم آورد که ... بیاد ندارم ولی کاظم در مورد شهربانی و علیرضا در مورد نیروی دریائی می دانند که چه کسی تعیین شده است ...». «به رؤسای شاخه های سیاسی مستقر در شهرستانها از حدود بیست روز قبل از کودتا دستور داده شده بود که عوامل مؤثر و موافق کودتا را جهت تقبل پستهای مختلف اداری در شهرستانها شناسائی کنند تا بلافاصله پس از پیروزی آنها در محل کارها را قبضه نمایند». «... پس از یک هفته نیز حکومت نظامیها پایان گرفته و بدکتر بختیار محول گردد البته قرار بود که ارتش کماکان استقلال خود را حفظ کرده و فرماندهی آن بعهده شورای نظامی کودتا باشد نه دکتر بختیار، این موضوع به اصرار بنی عامری همواره مطرح می شد و اینهم نشانه دیگری از حوادث پشت پرده بود ... بطور کلی نیروهائی که در اداره مملکت پس از پیروزی نقش عمده داشتند عبارتند از: 1- ارتش 2- روحانیت سازشکار 3- گروههای ملی که هستۀ اصلی بودند». یکی دیگر از کودتاچیان به نام استوار دوم غلامحسین قایق ور در بازجوئی نوشته: «... گفته شده بود که تا مدت 2 سال حکومت در دست ارتش و نخست وزیری از نظر سیاست کشور بعهدۀ بختیار خواهد بود و بعد از دو سال انتخابات خواهد شد و مردم می توانند یا سلطنتی یا جمهوری دموکراتیک و یا جمهوری اسلامی را مجدداً برگزینند». این رؤیاها بقدری شیرین و اطمینان آور بود که کودتاچیان همه چیز را آماده می دیدند و هیچ شبهه ای در پیروزی نداشتند، و از شوق آنقدر دستپاچه شده بودند که اعلامیه ای را که قاعدۀ پس از معلوم شدن نتیجه کودتا تهیه می شد قبلاً تهیه کرده بودند که مبادا پس از موفقیت کودتا، فرصت فکر کردن و تهیه اعلامیه ای مناسب را پیدا نکنند!. متن اعلامیه ای که برای پخش از رسانه های عمومی پس از پیروزی کودتا تهیه شده بود بدین شرح است. متن اعلامیه کودتاچیان «هم قطاران عزیز ساعت موعود فرا رسید. ارتش وطن پرست ایران حکومت پوسیده آخوندها را برچید. کلیه واحدهای ارتش، ژاندارمری و شهربانی اعلام همبستگی نمودند. هر گونه مقاومت بشدت سرکوب خواهد شد. آماده اخذ دستورات باشید». شورای نظامی کشور ایران 21/ 4/ 1359 ساعت موعود فرا رسید، ولی رؤیاهای کودتاچیان به عکس تعبیر شد، آنان به جای اینکه خود را براریکۀ قدرت، و بر فراز تخت سلطنت به بیند، ناگاه چشم باز کردند و با ناباوری و تعجب خود را در چنگال عدالت اسیر دیدند، و شامگاه 19/ 4/ 59 بجای شنیدن اعلامیه های تهدید آمیز خود از رسانه های عمومی، اطلاعیه ها و مصاحبه های مسؤلین جمهوری اسلامی در رابطه با کشف کودتای نافرجام را از رسانه های عمومی شنیدند، که قسمتی از آنها بدین شرح است: اطلاعیه دفتر ریاست جمهوری «در مورد توطئه پایگاه نوژه به اطلاع عموم ملت مسلمان ایران می رساند که جناب آقای دکتر ابوالحسن بنی صدر رئیس جمهور کشور اسلامی ایران یکماه پیش در جریان تکوین این توطئه بوده اند[1] و با هوشیاری افسران و درجه داران دلیر و مسلمان و متعهد نیروی هوائی و پاسداران شجاع انقلاب اسلامی آن را دقیقاً زیر نظر داشته اند و لهذا در لحظه اجرا بیاری خداوند بزرگ در نطفه خفه شد. اکنون مراتب دقیقاً در دست تحقیق و پیگیری است و بزودی امت اسلامی ایران را در جریان کامل این توطئه قرار خواهیم داد و توطئه گران که برخی یا دلاوری مامورین مسلمان نیروی هوائی و پاسداران عزیز انقلاب اسلامی در راه بسزای خیانت خود رسیده اند به ملت مسلمان ایران معرفی و به جزای خویش خواهند رسید در پایان توطئه گران نیز معرفی خواهند شد». اطلاعیه روابط عمومی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی دربارۀ کشف کودتای نافرجام: «بسم الله الرحمن الرحیم» «إن ینصر کم الله فلا غالب لکم» اگر خدایتان نصرت دهد هیچکس را قدرت غلبه بر شما نیست- قرآن کریم آیه 16 آل عمران. من اطمینان می دهم این ملت آسیب پذیر نیست- امام خمینی خطاب به شورای فرماندهی سپاه پاسداران. بشارتهای نصرت آفرین الهی که یکی پس از دیگری در انقلاب ما عینیت می یابد سند مرگ و رسوائی دشمنان انقلاب اسلامی ما و توطئه گران شرق و غرب و صهیونیسم بین الملل بوده و هست و خواهد بود، ملت با ایمان و متعهد و یکپارچه ما تا به هنگامی که در مسیر رهنمودهای رهبر انقلاب اسلامی امام خمینی گام برمی دارند و تا زمانی که در راه وصول به الله در جستجوی شربت شهادتند یاری همه جانبۀ الله را همه روزه در انقلاب الهی خویش لمس خواهد نمود زیرا که خداوند می فرماید یاری نمودن مؤمنان بر عهده من است (و کان حقاً علینا نصر المؤمنین) دشمنان انقلاب اسلامی ما هرگز در تحلیل های کفرآمیزشان نخواهند فهمید که چگونه قطب عالم امکان حضرت ولی عصر این انقلاب را زیر نظر داشته و یاری مداوم می فرمایند. آمریکای جهانخوار به یاری مترسک بی آبروی خویش صدام مزدور و به سردمداری اسرائیل جنایتکار و پلید و متجاوز صدها میلیون پول خرج می نماید، و عناصر معلوم الحال و سست و خائن را با خیالپردازی های دروغین به گونه ای فریب می دهد و آنچنان قدرت اهریمنی و پوچ خود را برای اجرای توطئه بزرگ جلوه جلوه می دهد که این عناصر بی ایمان تصور نمایند که پیروزی این توطئه حتمی است. بنابراین برخلاف بدیهی ترین اصول عقلی در حالیکه از هر طرف خود را در محاصره پرسنل با ایمان ارتش جمهوری اسلامی ایران می بینند دست به توطئه بر علیه انقلاب از مدتها قبل می زنند عناصر مزدور و کر و کور بیگانه شکوه و عظمت انقلاب اسلامی هوشیاری و ایمان مردم مسلمان و پرسنل آگاه ارتش جمهوری اسلامی و برادران سپاه پاسدار را نادیده گرفتند و گور خویش را در توطئه نافرجام خود می کنند. آمریکا و اسرائیل برای ضربه زدن به انقلاب اسلامی ما چاره ای جز پناه بردن به نوکران گذشته خویش که دشمنان همیشگی مردم ما بوده اند نداشته اند و از جمله پسر خواهر خسروداد خائن و معدوم می باشد که هم اکنون در دست نیروهای انقلاب اسلامی گرفتار آمده است. ما ضمن تجلیل از شهادتها و رشادتها و کوششهای خستگی ناپذیر پرسنل با ایمان نیروی هوائی و ارتش جمهوری اسلامی ایران شهادت برادر استوار یکم هوائی محمد اسماعیل قربانی اصل از گروه ضربت قصر فیروزه را به برادران جان بر کف و مشتاق شهادت خود در نیروی هوائی و ارتش تبریک گفته و نیز مجاهدتهای خستگی ناپذیر یاران همیشگی مان برادران کمیته را ارج نهاده و از خداوند متعال افتخار سربازی امام زمان را برای همگان آرزومندیم. هم اکنون ستاد مشترکی از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و نیروی هوائی تشکیل و تعقیب و دستگیری توطئه گران ادامه دارد از امت مسلمان ایران تقاضا کنیم که به مجرّد دیدن عناصر مشکوک با تلفن 230008 تماس گرفته و ما را یاری نمایند. روابط عمومی ستاد مرکزی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی متن سخنان سرتیپ شهید جواد فکوری در سیمای جمهوری اسلامی ایران در شب جمعه 19/ 4/ 1359 «بسم الله الرحمن الرحیم در رابطه با توطئه ای که به کلیات آن اشاره رفت بایستی بگویم که در حدود یک ماه پیش ما به شواهدی برخورد کردیم که آمریکا در صدد توطئه ای علیه انقلاب اسلامی ایران برآمده بود. از یک ماه پیش توانستیم جریان را پی گیری بکنیم، عوامل توطئه را دقیقاً شناسائی بکنیم و نقشه خائنانه آنها را نقش بر آب بکنیم. در رابطه با کشف این توطئه کلیه پرسنل مؤمن پرسنلی که عاشق این انقلاب هستند پرسنلی که این انقلاب تجسم آمال و آرزوهای آنهاست توانستند مثل یک عامل اطلاعاتی فوق العاده دقیق این عوامل را شناسائی و تعقیب بکنند و نقشه خائنانه آنها را دقیقا فاش بکنند و اما طرح کلی این توطئه. در این توطئه آمریکا دست در دست اسرائیل با کمک عراق قرار گذاشته که با خریداری تعدادی از پرسنل مزدور این نیرو که متأسفانه باید گفت که هنوز لباس شریف سربازی را به تن داشتند دست به توطئه بزند و نقشه را این طور پیاده بکند که توسط این پرسنل و توسط تعدادی خائن و مزدور و دیگر از سایر یکانها، پایگاه سوم هوائی حرّ را تصرف بکنند و پس از تسخیر آنجا، بختیار آن مزدور کثیف این پایگاه را ستاد عملیاتی خودش اعلام بکند و خلبانان مزدور خریداری شده پرواز بکنند و مراکز حساس تهران و قم را بمباران کنند و جای بسی شگفتی است که اینها چقدر دشمنی با مدرسه فیضیه دارند، چرا چون مدرسه فیضیه هم یکی از هدفهای آنها بود که باید بمباران می شد.بیت امام باید بمباران می شد، نخست وزیری و مقر ریاست جمهور باید بمباران می شد، اینها پس از بمباران کردن هدفهای خودشان همانطور که جناب بنی صدر اشاره فرمودند با در دست گرفتن رادیو و تلوزیون حکومت موقت یا حکومت شورائی خودشان را اعلام می کردند و هر مقاومتی را بشدت سرکوب می کردند و بعد هم مملکت را دست آمریکا و مزدوران جنایتکارش همچون بختیار قرار می دادند در این رابطه حتی سلاح های پیشرفته وارد کرده بودند و این اسلحه ها را در اختیار این پرسنل مزدور قرار داده بودند که خوشبختانه توطئه نقش بر آب شد. تعداد کثیری از این پرسنل دستگیر شدند و در بازجوئیهای مقدماتی اقرار کردند و به جزئیات نقشه هم اقرار کردند و بازجوئی ادامه دارد و مطالب بیشتری آشکار می شود و در چند روز آینده جزئیات این توطئه خائنانه کلاً کشف خواهد شد و کلیه کسانی که در این توطئه شرکت داشتند شناسائی خواهند شد و به امید پروردگار همه شان دستگیر خواهند شد من می توانم این خاطر جمعی را به هموطنان عزیز بدهم که آمریکا هر چقدر تلاش می خواهد بکند، اسرائیل هر چقدر که توطئه می خواهد بریزد عراق هر طوری که می خواهد ناجوانمردانه رفتار بکند ولی یک چیزی را مطمئن باشند که هیچوقت پیروز نخواهند شد و و همیشه در هر فعالیتی ضربه خواهند خورد و شکست خواهند خورد. من مطالبم را به همینجا خاتمه می دهم جزئیات این توطئه در آینده پس از اینکه مطالب دقیقاً روشن شد در هختیار هموطنان عزیز حتماً قرار خواهد گرفت». نخستین سخنرانی امام پس از کشف کودتا رهبر انقلاب اسلامی ایران در نخستین سخنرانی خود پس از کشف کودتای نافرجام در تاریخ 20/ 4/ 1359 در رابطه با کشف کودتا، و حماقت کودتاچیان، و اینکه کودتا نمی تواند خطری برای انقلاب اسلامی باشد، و خطری که انقلاب را تهدید می کند چیزی است غیر کودتا، سخنان بسیار مهمی ایراد فرمودند که متن قسمتی از آن سخنرانی بدین شرح است: «من یک کلمه باید با علماء و فضلاء و ائمه جماعات و صنف[2] روحانیت در سطح کشور صحبت کنم، و یک کلمه هم با ملت بگویم. آن چیزی را که با آقایان روحانیون در میان می گذارم این است که شما می دانید که توطئه ها از همه اطراف هست و رو به افزایش است، لکن از این توطئه هائی که منتهی به سلاح و قوای مسلح می شود،[3] هیچ باکی نیست... همین امروز هم یکی از علمای جماران آمد و قصه ای را نقل کرد که از آن قصه من هم فهمیدم که عنایت خدا با ماست. ایشان فرمودند که یک خانه ای را، در (ظاهراً) شمیرانات، این آقایانی که در کمیته بودند و پاسدارها و بقیه به عنوان اینکه شنیده بودند اینجا قمارخانه است، رفته بودند به عنوان اینکه در این قمارخانه را ببندند، وقتی هم رفتند دیدند که بساط قمار و مشروبات و اینها هم هست یکی از پاسدارها رفته است پشت آنجا که برود به بیند آنجا چه خبر است، یک سگی هم همچو به او حمله کرده به او که او را وادار کرده که برود در زیرزمین، وقتی رفته در زیرزمین دیده که یک مقدار زیادی اسلحه و امثال ذلک زیاد هست ... همۀعالم مأمورند، آنروز باد و شن مأمور بود، امروز هم در این قصه سگ مأمور بوده است ... ملت ما هم از این امر خوف نداشته باشند، و حماقت مال اینهائی است که در عین حالی که دیدند که آن رأسشان با آن همه قدرت که در دست داشت و با آن همه پشتوانه هایی که همۀ گروههای خارج و داخل داشت در مقابل ملت، و در مقابل تأیید خدای تبارک و تعالی از ملت ما، نتوانست کاری بکند. حالا که آنها رفتند و رو به جهنمند، این عده بیچاره ای که برای خاطر یک دنیای کمی، فانی، می خواهند توطئه بکنند و آن هم اینطور توطئه ای که معلوم است که اگر چنانچه موفق به کشفش هم نشده بودیم و قیام هم کرده بودند، خفه می کردند آنها را ... آنروزی که (خدا ناخواسته، فرض کنید) فانتوم آنها آمد و اینجا را خراب کرد، و من هم رفتم سراغ کارم، ملت دستش باز، و با مشت محکم اسلام را حفظ بکند. «تکبیر حضار». روحانی، بازاری، کارگر، کشاورز، کارمند و قوای مسلح همه باید حال آماده باش داشته باشند... اگر این فانتومها هم بلند شده بودند ... می خواستند چه بکنند، پدر اینها را در می آوردند، مگر ملت ما ... نشسته آنجا که بک فانتوم و دو فانتوم کاری انجام دهد. «تکبیر حضار». این احمقها نفهمیدند این را که با چهار تا مثلاً سرباز، سربازها که با اینها موافق نیستند، با چهار نفر از این درجه داران و امثال اینها می شود یک مملکت چهل و سی و پنج میلیونی که مجهز هستند، اینها بتوانند فتح کنند. اینها غلط فکر می کردند، اینها نفهمیدند که شوروی با همه سلاحهای مدرنی که دارد و با همه ابزاری که دارد در افغانستان پوزه اش به خاک مالیده شده است. «تکبیر حضار». (در اینجا شخصی فریاد می زند «توطئه چپ و راست، کوبنده اش روح الله است» امام می فرماید: صبر کن، کوبنده اش شما هستید، روح الله کی هست! «گریۀ حضار») ... اینها نمی فهمند که اگر چنانچه فرضاً هم شما از پایگاه همدان پا شده بودید و آمده بودید، فرض کنید چند تا جا- را- هم کوبیده بودید، شما بالاخره باید زمین هم بیائید، یا همان آسمان می مانید؟!. «تکبیر حضار». ما از این امور نمی ترسیم، ما از قشرهای خودمان می ترسیم ... شما صنف روحانیت، همه «ایّدهم الله تعالی» اگر چنانچه کارهائی خدای ناخواسته انجام دهید که از چشم ملت بیافتید ولو در دراز مدت، آنروز است که دیگر فانتوم لازم نیست، خود ملت شما را کنار می زند، و ملت هم بی هادی کاری نمی تواند انجام بدهد، و آنها ... برای چندین سال دیگر هم- که- باشد کار خودشان را آنوقت می توانند انجام دهد. من خوفم از این است که ما نمی توانیم، روحانیت نتواند آن چیزی که به عهدۀ او است صحیح انجام دهد ... شما این را خیال نکنید که اینها هنوز دستپاچه اند که همین دو سه روز این کار را انجام، اگر نتوانستند حالا، اگر نتوانستند نقشه می کشند که در پنجاه سال دیگر خودشان را انجام بدهند، دست برنمی دارند ... یکی از نقشه های مهم این است که قشرهای ملت را از هم جدا کنند، و مهم اینست که روحانیت را از ملت جدا کنند. اینها ضربه ای که از روحانیت خوردند از هیچکس نخوردند، برای این که ضربه را دیگران هم که زدند ... اینها وادارشان کردند، مسجدها مردم را وادار کرد، پس باید ما مسجدها را ما شروع کنیم بشکنیم ... ترس از فانتومها نداشته باشید، ترس از آمریکا و شوروی نداشته باشید، آنروز باید ترس داشته باشید که شما پشت بکنید به اسلام ...»[4] ادامه دارد
[1] . در رابطه با اینکه بنی صدر از جریان کودتا مطلع بوده یا نبوده و اینکه خودش در آن دست داشته یا نداشته بعداً بحث خواهیم کرد. [2] . در متن منتشر شده در کیهان و صحیفۀ نور «سنخ» است که صحیح همان «صنف» است. [3] . در متن منتشر شده «و قوای مسلح و اینها» است. [4] . نقل از کیهان شماره 11043 شنبه 21/ 4/ 1359 | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 377 |