تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,036 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,717,989 |
انتقادها وپیشنهادها | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1363، شماره 39، اسفند 1363 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
ضرورت انتقاد پذیری روش کافران در انتقاد همانگونه که در یکی از مقاله های پیشین یاد آور شدیم انتقاد در جامعه اسلامی نباید رنگ سیاست بازی وکوبیدن این و آن و انتقام وجلب منافع مادی به خود بگیرد. این روش کافران است که انتقاد را وسیله ای برای خودنمائی یا مبارزه با حریف سیاسی یا اغفال مردم قرار میدهند و مقاصد خیر خواهانه در انتقاد های آن ها بسیار نادر وناچیز است. و اگر باشد خیر خواهی نسبت به یک طبقه خاص منظور است.در کشور های غربی و شرقیهای غرب زده اکثراً انتقاد گران وابسته به رژیم حاکمند و هدف اصلی آن ها اغفال مردم است تا آرام باشند و دل خوش دارند به این که کسانی از حق آن ها دفاع می کند. دررژیم گذشته مطبوعاتی که کاملاًوابسته یادر زیر سانسور شدید بودندآکنده از انتقاد بود وگاهی به صورت طنز وکاریکاتور بسیار جالب وآرامبخش جلوه می کرد.ونه تنها آن انتقادها وحتی فحاشیها موجب تعقیب نمی شدبلکه موجب تحسین ودریافت جایزه نیز بود چرا که خدمت بزرگی به حاکمان جبار می کردندومردم رابه خواب خرگوشی فرو می بردندودر صحنه بین المللی،ایران را یک کشور مترقی وآزاد معرفی می کردندورژیم حاکم را لباس پر زرق وبرق دموکراسی می پوشانیدند. یکی از سیاست بازان غرب زده می گفت: اگردولت در مجلس مخالف نداشته باشد باید مخالف بیافریندتا چهرۀ دموکراسی محفوظ باشد! واضح است که نقش چنین مخالفی همان نقش وکیل مدافعی است که دادگاه های جور،خود برای محکوم بیچاره تعیین می کنند. انتقادی که ازاین گونه مخالفین ارائه شودمعلوم است که فقط نقش افیون وتریاک در جامعه را دارد.تازه این هم از نعمتهای دموکراسی مآبهای آنان است وگرنه کفار شرقی که دیکتاتوری پرولتاریا را برای جامعه خویش به ارمغان آورده اند،همین اندازه هم ارزش برای مردم قائل نیستند. روش انتقاد در جامعه اسلامی ولی در جامعه اسلامی انتقاد تنها نصیحت وخیر خواهی است وهرکس انتقادش از روی انتقام باشد محکوم است وخوشبختانه در جامعه ما انتقادگران خیرخواه وناصحان مشفق ومهربان فراوانندواز گفتن ویادآوری هیچ خسته نمی شوند ولی متأسفانه آنقدر انتقادها وتذکرها بی اثر شده است که تدریجاً همان حالت تریاکی را به خود گرفته وگویا اثر مثبت ومطلوب خود را ازدست داده است. به نظر می رسد که برخی از مسئولین خودرا از این نصیحتها بی نیاز می دانند واین گفته ها را بی جا تلقی می کنند. وحال آنکه حتی بزرگترین شخصیتها ومقدس ترین افراد از نصیحت بی نیاز نیستند. از رسول اکرم(ص)نقل شده است که فرمود:«اِذا اَشارَ عَلَیکَ العاقِلُ الناصِحُ فَاقبَل وَ اِیّاکَ وَالخِلاف عَلَیهِم فَاِنَّ فِیهِ الهَلاکَ» اگر خردمند خیرخواه به تو نظری ارائه کردبپذیر ومبادابا خیرخواهان دانا مخالفت کنی که هلاک تودرآن است واز امیرالمؤمنین (ع)در نهج البلاغه روایت شده است که فرمود:«مَنِ استَقبَلَ وُجُوهَ الآراءِ عَرَفَ مَواقِعَ الخَطاء» کسی که نظریات موجه ومحکم را استقبال کند وبپذیردمواضع اشتباه خود را در خواهد یافت. واز امام صادق(ع)روایت شده: «اَلمُستَبِدُّ بِرَأیِهِ مَوقُوفٌ عَلی مَداحَضِ الزَّلُلِ». کسی که به رای خود اکتفا کند(وبه رأی خیرخواهان وقعی ننهد)برلب پرتگاههای خطر قرار گرفته است. ودر روایتی از امام جواد(ع)است:«اَلمؤمن یَحتاجُ الِی خِصالٍ: تَوفِیقٍ مِنَ اللهِ وَواعِظٍ مِن نَفسِهِ وَ قَبُولٍ مِمَّن یَنصَحُهُ». مؤمن نیازمند سه چیز است: توفیق(وهدایتی)از سوی خداوند وواعظ واندرزگوئی از خویشتن(وجدان آگاه وبیدار)وپذیرش از خیرخواهان. خوشبختانه در جامعه ما کانالهای امر به معروف ونهی از منکر وناصحان خیراندیشی که هیچ درحسن نیت ودلسوزی آنها شبهه ای نیست بسیارند بلکه اکثراً مسئولین ردۀ بالا خود نیز از وضع بعضی از ادارات وموسسات وبرخوردهای مأمورین گله وشکایت می کنند.رئیس جمهور،رئیس مجلس،رئیس دیوان عالی کشور،نمایندگان،شخصیتهای سیاسی وعلمی جامعه در خطبه ها،سخنرانیها،مصاحبه ها،مقاله ها،تذکرات ارزنده ای یاد آور می شوند.به ویژه سخنان خیرخواهانه ودلسوزانه حضرت آیةالله العظمی منتظری دامت برکاته که نه تنها در ملاقاتهای عمومی بلکه در اکثر ملاقاتهای خصوصی نیز تذکرات مهم وسرنوشت سازی ارائه می فرمایند.ولی با کمال تأسف اگر نگوئیم همۀ آنها،اکثر آنها تنها تیتر روزنامه ها ومجلات ومقدمه اخبار وگزارشها قرار می گیردآن هم اگر از صافی سانسور بگذرد! انتقادهای سازنده،نعمت است باید دست اندرکاران توجه داشته باشندکه این انتقادهای سازنده وتذکرات خیرخواهانه نعمتی است که خداوند به آنها ارزانی داشته است وباید قدر آن را بدانند وبه آن توجه کنند نه اینکه مانند قرآن در اکثر قریب به اتفاق جامعه های اسلامی ببوسند وکنار بگذارندیا اگر خیلی مقدس مآب باشند آن را تلاوت کنند یا چاپ ومنتشر سازند، این برخورد با تذکرات بزرگان دین وکشور درست همان برخورد مسلمانان شناسنامه ای با قرآن وسنت رسول اکرم(ص)است. باید انتقادها بررسی شود نه تنها انتقاد وتذکر شخصیتها ودانشمندان باید مورد توجه قرار گیرد بلکه همه انتقادها وپیشنهادهای ارائه شده از سوی عامه مردم چه آنها که در رسانه های گروهی به عنوان مصاحبه یا تذکر منعکس می گردد وچه آنها که شخصاً به وسیلۀ نامه یا تلفن یا حضوراًبا مسئولین در میان قرار می دهند وچه مقاله هائی که از سوی متخصصین ونویسندگان ارائه می شود؛همۀ اینها باید دقیقاًمورد بررسی قرار گیرد.آمارگیران بجای ارقام سرسام آور پیشرفتها که به مردم ارائه می دهند آمار انتقادها،اعتراضها،شکایتها،گله هائی که مردم دارند، به گوش مسئولین برسانند. البته مامطمئنیم که اکثر این انتقادها به گوش آنان می رسد ولی باکمال تأسف حداقل به عنوان یک مطلبی که باید ان را برای مردم روشن ساخت واگر عذری هست ارائه داد نیز با این اعتراضها برخورد نمی شودوبجز چند مورد بسیارمحدود که در رادیو یا روزنامه ها منتشر می شود موارد اعتراض مهم که در جامعه هست وحتی همانهائی که دانشمندان وصاحب نظران اظهار می کنند نیز پس از چندی به بوتۀ فراموشی سپرده می شود. تأکید مکررحضرت امام در عمل کردن به احکام الهی ودور ریختن مقررات وقوانین مخالف با شرع مقدس اسلام تا چه اندازه مورد توجه عملی قرار گرفته است؟!جالب است بدانیدکه در موردی قتل عمد ثابت شده ودادگاه که قاضی آن از همان حقوقدانان کذائی است حکم به زندان ابد داده است، با انکه ولیِّ دم مطالبه قصاص می کند.چرا؟چون جلسۀ دادگاه فقط چند روزی پیش از تصویب لایحۀ قصاص تشکیل شده است.عجبا! آیا حکم خداوند آن هم حکم صریحی که در قرآن آمده وشاید از ضروریات دین باشد در نفوذ ولازم الاجرا بودن احتیاج به امضای مجلس شورای اسلامی دارد؟!واز آن عجیب تر آنکه مقررات خود ساخته یا پس ماندۀ پیشینیان خودباخته آنقدر مهم است که اگر مزاحم ومعارض هر مصلحتی از مصالح اجتماعی وفردی بشود نمی توان با آن مخالفت کرد وهمه غذر می آورند که مقررات است وباید رعایت شود. البته صحیح است نظم باید باشد ولی آیا باید مقرراتی که برای حفظ نظم است به مصلحت باشد یا فقط براساس افکار ایده الیستی در پشت درهای بسته وبدون ملاحظه واقعیت ملموس طرح ریزی شود. دوستان را خوشحال وبدخواهان را مایوس کنید امیرالمؤمنین (ع)به مالک اشتر فرمود: «وَاِن ظَنَّتِ الرَّعِیَّةُ بِکَ حَیفاً فَاصحَر لَهُم بِعُذرِکَ وَ اَعدِل عَنکَ ظُنُونَهُم بِاصحارِکَ فَاَنَّ فِی ذلِکَ رِیاضَةًٌ مِنکَ لِنَفسِکَ وَ رَفقاً بِرَعیَّتِکَ وَاِعذاراً تَبلُغُ بِهِ حاجَتَکَ مِن تَقوِیمِهِم عَلَی الحَقِّ ». اگر مردم به تو بدبین شدند وتورا به ظلم وتجاوزی متهم کردند غذر ودلیل خود را برای آنان بطور روشن وواضح بیان کن وبا آن بیان،تهمتها را از خود دور کن که دراین کار برای تو ورزش وتمرینی برعدالتخواهی است ولطف ومدارایی با ملت است وتوبااین عذرخواهی بهتر می توانی به هدف خود که راست نگهداشتن آنان در راه حق است برسی. امیرالمؤمنین (ع) با این بیان اهمیت اعتراض مردم ولزوم تواضع فرمانروا در مقابل آنان را به همه فرمانروایان مسلمان بلکه دنیا گوشزد می فرماید. پیشنهاد ما به دولت ومسئولین ردۀ بالا که در حسن نیت وفداکاری آنان هیچ شکی نداریم این است که جلساتی برای رسیدگی به شکایات وانتقادها تشکیل دهندواگر هست(که حتماً هست) آن را بیشتر کنندوبه آن اهمیت بیشتری بدهند که همه انتقادها وپیشنهادهای ارائه شده جمع آوری وبررسی شود وآن چه بجا وحق است فوراً درتغییر برنامه اقدام شود. واگر شکایت وانتقاد وپیشنهاد،به دلیلی مردود شناخته می شود ویا عذری از پذیرفتن وبه کار بستن آن دارندحتی اگر از شخصیتهای بزرگ علمی یا سیاسی است باکمال صراحت وشهامت عذر ودلیل خود را در رسانه های گروهی اعلام کنند ومردم را آگاه سازند،واگر در مسئولی احساس ضعف مدیریت وعدم کارآیی مشاهده می شود بدون درنگ اورا کنار گذاشته عذر اورا بخواهند.متأسفانه باید گفت اکثر شکایتها وگله ها ناشی از ضعف برخی از مسئولین است وبا اینکه ضعف او روشن وواضح است وهزاران شکایت وفریاد از دست او به مقامات بالاتر برسد تصمیم گیری در تعویض مسئولین بسیار با کندی واحتیاط بلکه وسوسه صورت می گیردگویا به نظر آقایان آبروی یک نفرازآبروی کل نظام یا سلامتی جامعه وامنیت وآسایش همه مردم مهمتراست. قابل توجه است که این نقطه ضعف یعنی(کندی درتعویض مسئولین ضعیف) بسیار مهم ودر جامعه بطور واضح وروشن محسوس است. بلکه افراد ضعیف وحتی آنهاکه احساس مسئولیتشان ضعیف است به هیچ وجه کنار گذاشته نمی شوندوفقط جابجا می شوند.آیا نظام اداری وسیاسی کشور از یک اتومبیل کم ارزش تر است؟اگردرموتور اتومبیل یک قطعه ای کارائی خودرا از دست دادیا ضعیف شد بخصوص درموارد حساس فوراًآن را تعویض می کنند. ولی در نظام اداری کشور وماشین گردانندۀ مملکت وقتی آقایان متوجه می شوند که نه تنها ماشین به روغن سوزی افتاده است بلکه دراین پیچ وخمها وگردنه های خطرناک بیم در جا ماندن آن می رود؛باز هم(القدیم علی قدمه) وباز هم اصرار بر دوستان سابقه دار!!
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 144 |