تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,101 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,035 |
کیفیت تلاوت | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1364، شماره 41، اردیبهشت 1364 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
هدایت در قرآن آیت الله جوادی آملی
بحث ما راجع به کیفیت هدایت بود که به عنوان مقدمه و مدخلی بر این بحث ،درباره̾ آداب و شرایط تلاوت بیانی داشتیم . اکنون به دنباله آن بحث می پردازیم . کیفیت تلاوت یک سلسله از دستورات در آداب تلاوت برمی گردد به کیفیت لفظی آن یعنی انسان تا می تواند خوب قرائت کند و « ترتیل » قرائت کند . و یک مقدار برمی گردد به این که با علم و تدبر قرائت کند . در مورد ترتیل قرآن در سوره̾ مزمل می فرماید : « ورتّل القرآن ترتیلا . انّا سنلقی علیک قولاً ثقیلا » قرآن را ترتیل کن . ما بر تو کلام سنگینی القاء می کنیم . قرآن از این نظر قول سنگین است که هم درک معارفش دشوار می باشد و هم عمل به احکامش مشکل است و هم در میزان روز قیامت قول ثقیلی است که می فرماید : « و اما من ثقلت موازینه فهو فی عیشة راضیة » . قرآن کریم از آن نظر که احکامش بر خلاف خواسته ها و مشتهیات ها نفس است و با آن سازگار نیست لذا بر نفس بسیار سنگین و دشوار است چرا که نفس ، خواهان شهوت است . در نهج البلاغه از قول رسول اکرم «ص» می فرماید: « حفّت النّار بالشهوات و حفّت الجنّة بالمکاره » آتش پیچیده لذایذ است و بهشت پیچیده دشواریها . انسان از هر سو که به لذت کشانده شود ، پایانش شعله آتش است و از هر راهی که بخواهد به بهشت برسد با دشواریها و مشکلات و مصیبت ها روبه رو است . و قرآن از آن نظر که در روز قیامت با میزان الهی اعمال ، سنجیده می شود ، قول ثقیل و سنگین است زیرا در آن روز حقیقت آن ظهور میکند . آن روز است که تأویل قرآن ظاهر می شود و مردم میدانند که از نظر احکام و حکم بسیار سنگین و وزین بود . ولی همین قرآن که برای نفس امّاره و قوّه شهوت و غضب بسیار دشوار سنگین می آید ، برای فطرت دست نخورده آسان است . می فرماید : « ولقد یسّرنا القرآن للذکر فهل من مدّکر» این آیه که چهار بار در سوره قمر تکرار شده است می فرماید : و ما قرآن را برای تذکر و پندگیری آسان قرار دادیم ، آیا پندگیر و متذکری هست ؟ با اینکه درسوره مزمل آن را قول ثقیل می خواند ، در این جا میفرماید که قرآن آسان است و ما آن را آسان قرار دادیم . آن سنگینی از این لحاظ بود که محتوایش سنگین است و خفیف و سبک نیست ، وانگهی آسان در مقابل سنگینی نیست که برخی فکر کنند این دو آیه تناقض دارد زیرا ثقیل در برابر خفیف است و یسر در برابر عسیر است . پس این قرآن خفیف و سبک نیست و برای اینکه محتوایش سنگین و وزین است ، و از آن طرف عسیر و دشوار نیست زیرا مطابق با خواسته و نیاز فطرت است . در آخرین آیه سوره مزمل میفرماید : « (#râätø%$$sù $tB u£us? z`ÏB Èb#uäöà)ø9$# 4 zNÎ=tæ br& ãbqä3uy Oä3ZÏB 4ÓyÌó£D tbrãyz#uäur tbqç/ÎôØt Îû ÇÚöF{$# ... » خدا می داند که همواره شما در حال سلامت و در حضر نیستید و گاهی مسافرید و گاهی با مشکلات و موانع همراهید ولی در هر صورت فرصت های ارزنده و مناسب را از دست ندهید و مغتنم بشمارید برای خواندن قرآن . در موارد عادی قرآن بخوانید زیرا همیشه قرآن خواندن برای شما میسّر نخواهد بود . انسان وقتی وارد قرائت قرآن میشود ، به عبادت خدا برمی خیزد و چون وارد عبادت می شود ، شیطان حمله را علیه او آغاز میکند ، لذا میفرماید : « فاذا قرأت القرآن فاستعذ بالله من الشیطان الرّجیم » اگر خواستید قرآن بخوانید ، از شر شیطان طرد شده از درگاه الهی ، به خدا پناه ببرید. بنابراین ،چون قرائت و تلاوت قرآن همراه با تدبر و تهذیب و تزکیه است ، عبادت است و چون عبادت است شیطان تهاجم دارد و چون تهاجم شیطان وارد است ، استعاذه لازم دارد . پس این استعاذه ( اعوذ بالله من الشیطان الرّجیم ) از آداب تلاوت است . مسئولیت تلاوت مسئولیت تلاوت تهذیب نفس و به یاد آن بودن است . این مسئولیت در آیه 45 سوره بقره آمده است . می فرماید : « tbrâßDù's?r& }¨$¨Y9$# ÎhÉ9ø9$$Î/ tböq|¡Ys?ur öNä3|¡àÿRr& öNçFRr&ur tbqè=÷Gs? |=»tGÅ3ø9$# 4 xsùr& tbqè=É)÷ès?» چگونه مردم را به نیکوکاری امر می کنید و خودتان را فراموش می نمایید در حالی که کتاب خدا ( قرآن ) را میخوانید . چرا در آن نمی اندیشید و فکر نمی کنید ؟ کتاب خدا که در این آیه آمده است ، و حی آسمانی است خواه به صورت قرآن باشد و خواه به صورت کتاب هائی که بر انبیاء پیشین نازل شده زیرا قرآن ، آن کتاب هائی را که بر انبیاءگذشته نازل شده ، تصدیق کرده است از این آیه ، چنین برمی گردد که انگیزه̾ تلاوت ، تهذیب نفس و به یاد آن بودن است و گرنه آن ذکری که نتواند نفس را تهذیب کند ، ذکر الله نیست . پس تلاوت کتاب خدا برای تزکیه و تهذیب نفس است که اگر کسی تهذیب نفس را شروع نکرد و کتاب خدا را تلاوت نمود مشمول این آیه است ؛ گذشته از این که تلاوت با نسیان نفس سازگار نیست . در این باره روایت هائی از معصومین «ع» به ما رسیده است که برخی از آنها را به عنوان نمونه یادآور می شویم : « عن ابی عبد الله «ع» قال : قال رسول الله «ص» : انّ أهل القرآن فی أعلی درجة من الآدمیّین ما خلا النّبیین و المرسلین فلا تستضعفوا اهل القرآن حقوقهم فإنّ لهم من الله العزیز الجبّار لمکاناً علیّاً » ( اصول کافی ـ فضل حامل القرآن ـ حدیث اول ) . امام صادق علیه السلام فرمود : رسول خدا « ص» فرموده است : اهل قرآن در والاترین مراتب انسان هاهستند به جز پیامبران و رسولان ، پس حقوق اهل قرآن را اندک و کم نشمارید زیرا از سوی خداوند عزیز جبّار ، مقامی عالی و بلند برای ایشان است . و اگر در تحلیل مسئله « واعتصمو به حبل الله ... » روشن شد که این که حبل یک طرفش به دست الله است و وسط های این حبل به دست فرشتگان ( سفره کرام برره ) می باشد و پایان این حبل به دست انسان است ، آن گاه به انسان گفته شده است : « واعتصمو به حبل الله جمیعا » ، لازمه این مطلب این است که اگر کسی قرآن را با مراعات آداب تلاوت ، تلاوت کرد و فهمید و به آن عمل کرد ، بالا می رود که تا آنجا که با سفره کرام برره متحد و مرتبط شود . لذا در حدیث دیگری از امام صادق «ع» چنین آمده است : « عن ابی عبدالله «ع» : الحافظ للقرآن العامل به مع السّفرة الکرام البرره » ( اصول کافی ـ فضل حامل القرآن ـ حدیث دوم ) . حافظ قرآنی که به آن عمل می کند ، همراه با فرشتگان کرام نیک رفتار در آخرت خواهد بود . زیرا حبل اعتصام به دست آنها است اگر انسان آن را بگیرد و بالا رود به فرشتگان می رسد . قاریان قرآن روایتی از امام باقر «ع» به ما رسیده است که اصناف و گروه های مختلفی را که قرآن می خوانند ذکر کرده است و انگیزه̾ هر یک را بیان داشته . حضرت در این حدیث میفرماید : « قرّاء القرآن ثلاثه : رجل قرأ القرآن فاتّخذه بضاعة و استدرّ به الملوک و استطال به علی النّاس . و رجل قرأ القرآن فحفظ حروفه وضیّع حدوده و أقامه اقامه القدح فلا کثّر الله هؤلاء من حملة القرآن . و رجل قرأ القرآن فوضع دواء القرآن علی داء قلبه فأشهر به لیله وأظمأ به نهاره و قام به فی مساجده و تجافی به عن فراشه فبأولئک یدفع الله العزیز الجبّار البلاء و بأولئک یدیل الله عزّوجلّ من الأعداء و بأولئک ینزّل الله عزّو جلّ الغیث من السّماء فوالله لهؤلاء فی قراء القرآن أعزّ من الکبریت الأحمر » . ( کافی ج 2 ـ کتاب فضل القرآن ـ باب النوادر ـ حدیث اول ) . قاریان قرآن سه دسته اند : اول ـ آن شخصی که قرآن را میخواند و آن را سرمایه̾ کار خود قرار می دهد و از این راه به وسیله سلاطین و حاکمان توقع بهره بردن دارد و به وسیله فهم یا قرائت قرآن خود را بر مردم برتر میداند . دوم ـ کسی است که قرآن را میخواند و حروف آن را نگه می دارد ولی حدود آن را ضایع می سازد . این قرآن تیری است برای او که آن را پشت سر خود قرار داده . خداوند امثال اینان را در خوانندگان به قرآن هرگز زیاد نکند . 1 سوم ـ کسی است که قرآن را میخواند و آن را داروی دل دردمندش می داند و برای خواندن و به کار بستن آن شب را بیدار و روز را تشنه می گذراند و در هنگام نماز هایش به آن قیام می کند و به وسیله̾ قرآن از بستر استراحت کنار می رود . اینان برکات زمین اند که خداوند عزیز جبّار به وسیله̾ آنها بلیّات را رفع می کند و به برکت آنها شر دشمنان را رفع مینماید و باران رحمت را از آسمان ( بر بندگانش ) می فرستد و به خدا قسم اینان در قاریان قرآن از کبریت احمر کمیاب ترند . شفاء و دواء در این حدیث شریف ، قرآن به عنوان دوای قلب بیمار معرفی شده است ، اما در قرآن خداوند قرآن را شفاء توصیف می فرماید :« و ننزّل من القرآن ما هو شفاء و رحمة للمؤمنین». شفاء ظریف ترین و دقیق ترین تعبیر درباره قرآن کریم از نظر درمان بیماری های قلب و نفس. زیرا دوا ممکن است اثر نکند اما شفاء چون درمان محض است لذا ممکن نیست اثر نکند . و می توان دوا و شفا را به چراغ و نور تشبیه کرد زیرا چراغ را ممکن است خاموش نمود ولی خود نور چون در ذاتش روشنائی است ، دیگر امکان ندارد از بین برود مستنیر به خاموشی می گراید ولی نور همیشه نور است و روشنائی . امراض قلب چگونه است ؟ قرآن ، بیماری های قلب را از گناه میداند ولذا درباره̾ کسی که گوش به صدای نامحرم می دهد و تحریک می شود ، او را مریض می داند . در سوره احزاب خطاب به زنان پیامبر«ص» می فرماید :« فلا تخضعن بالقول فیطمع الّذی فی قلبه مرض » زنهار سخن نرم و ملایم نگوئید ، نکند آن کس که قلبش بیمار است ، به طمع افتد . برکات زمین در هر صورت آن انسان های پاک که قرآن را دوای قلب خود می دانند و آن قدر با قرآن انس دارند که شب را با آن به سر می برند و در نماز و نیایش با آن همدم و همنوایند ، این گروه از برکات زمین می باشند و خداوند توسط اینها بلا را از زمین دفع می کند . زکریا بن آدم از بزرگان رجال علمی و از شاگردان مبرّز امام رضا «ع» است ( و در شیخان قم مدفون می باشد ) خدمت حضرت رسید و عرض کرد : بزرگان و رجال علمی و پیرمردان قم در گذشتند و الآن جوان ها در شهر هستند و معاشرت با آن ها برای من دشوار است . اجازه بدهید از قم بیرون روم . حضرت ثامن الحجج «ع» فرمود : شما در قم بمانید زیرا خدا به برکت تو عذاب و بلا را از قم برمیدارد همانگونه که به برکت قبر پدرم موسی بن جفعر «ع» عذاب را از آن منطقه برمی دارد . این برکت عالم با عمل است که حضرت می فرماید : تو ای زکریا ! در قم بمان زیرا وجود تو باعث رفع بلا و عذاب مردم است در همین باب ، بیانی را مرحوم کلینی «ره » از امام سجاد«ع» نقل می کند که حضرت فرمود : « لومات من بین المشرق و المغرب لما استوحشت بعد ان یکون القرآن معی » ( این حدیث بسیار جالب است و سزاوار است همه آن را حفظ کنند ) . حضرت می فرماید : اگر تمام مردم روی زمین بمیرند و قرآن با من باشد ، احساس وحشت نمی کنم . این روایت برای مؤمنین بسیار نیروبخش است که اگر تمام مردم جهان بمیرند و قرآن با آن باشد هیچ احساس هراس و وحشت نکنند . حال چه مرگ ظاهری باشد و چه مرگ حقیقی که همان کافر شدن است . پس اگر تمام مردم کافر شوند و از خدا بیگانه گردند و من تنها موحد و مسلمان باشم نباید از احدی احساس هراس کنم زیرا انسان از خدا چه می خواهد ؟ سعادت ابدی ! و سعادت ابدی با قرآن تأمین می شود . قرآن است که تمام راه های نجات و سعادت و خوشبختی اخروی و رضایت خداوند بر انسان می آموزند و به او می گویند اگر جهان را با تو خصم شود و تو قرآن را داشته باشی ، از کسی نترسی ! باید در برابر آنان بایستی و مقاومت کنی و دلخوشی داری که خدا با توست و قرآن انیس تو . « و کان علیه السلام اذا قرأ » ، « ملک یوم الدّین » ، « یکرّر ها حتّی کاد ان یموت » . و در روایت آمده است که حضرت هنگامی که ملک یوم الدّین می خواند ، آن قدر آن را تکرار میکرد که گویا جان از تنش می خواست پرواز کند . این در اثر شناخت و تلاوت حق و توجه به معانی قرآن است که حضرت را آن چنان متوجه قیامت مینماید که هرگاه به این آیه می رسد ، آن را پیوسته تکرار مینماید تا آنکه گویا می خواهد از دنیا برود . ادامه دارد .[1] « حال ای ملّت اسلام و امّت محمّد «ص» ! بر ما است که از امامان بزرگمان ( امام حسین«ع» ) پیروی کنیم و با فداکاری از انقلاب اسلامی پاسداری کنیم و برای ادامه این مکتب عزیز که رهائی مستضعفان جهان و سرکوبی مستکبران است ، ازهواهای نفسانیه که میراث شیطان است بر حذر باشید و توطئه دشمنان کشور و اسلام را که ایجاد یأس و سستی است ، در نطفه خفه کنید . از پیام امام خمینی به مناسبت روز پاسدار ( سوم شعبان ) 26 /3/ 59
1- قدح در اینجا به معنای تیر است ،که معمولاً یک نظامی یا غیر نظامی که تیر به همراه دارد ، در هنگام سفر ابزار و جعبه تیر را در پشت سر روی اسب قرار می دهد که در موقع لزوم از آن بهره برداری کند . و در اینجا حضرت به چنین افرادی که قرآن را خوب می دانند و معنایش را می فهمند ولی آن را ضایع می کنند ،تشبیه به کسی نموده است که تیر به همراه دارد و تیراندازی نیز وارد است ولی در جائی که نباید از آن استفاده کند ، استفاده می کند یا برایخود نمائی آن را به همراه دارد انی ها نیز چنین اند ؛ عالمان بی عملی می مانند که با علم به قرآن و معانی کلمات و آیات شریفه قرآن ،آن را به کار نمی گیرند و احکامش را ضایع می نمایند . | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 77 |