تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,101 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,035 |
جنگ چرا ؟ و تا کی؟ | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1364، شماره 41، اردیبهشت 1364 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
جنگ پدیده ایاست که بشر از اولین روزهای زندگی خود با آن آشنا است انگیزه های مختلف در طول تاریخ سبب بروز جنگ های فردی ، قبیله ای نژادی و مذهبی شده است . بحث ما در این مقاله پیرامون انگیزه جنگ در اسلام است تا از این رهگذر روشن شود که به چه دلیل باید به این جنگ تحمیلی که ملت مسلمان ایران ، ناخواسته گرفتار آن شده است ادامه داد و تا کی باید ادامه داد ؟ اسلام صلح طلب اسلام همچون سایر ادیان الهی ( که همه̾ شرایع ، اسلام است ) صلح طلب است نه جنگ افروز. زیرا اصولا دین چراغ هدایت و راهنمائی بشر و پلکانی است که انسان به وسیله̾ آن به عالیترین درجات تکامل خود می رسد . دین ریسمانی است میان انسان و کمال مطلق . بنابراین باید انسان را آزاد بگذارد و او را با راهنمائی دعوت به صلاح وفلاح و درستکاری و رستگاری بنماید و لذا همه انبیاء ابتدا مأمور به دعوت بودند که همه طبقات مردم از فرعون ها تا ضعیفترین افراد جامعه را به سوی سعادت و خداپرستی دعوت کنند و به مضمون « انّا هدیناه السّبیل امّا شاکرا و امّا کفورا » تحقیق و عینیت بخشند. و این اصل که در همه شرایع ملاحظه می شود در قرآن به این بیان آمده است : « لا اکراه فی الدّین قد تبیّن الرشد من الغیّ » اجبار و زورگوئی در دین نیست راه راست و حق از گمراهی و ضلالت جدا و برای مردم روشن شده است . معنای دقیق آیه بنابراین که جمله دوم تعلیل برای جمله اول باشد این است که هدف دین که روشن شدن راه حق است اگر حاصل شد دیگر کار دین تمام است و انسان در پذیرش آن مختار و آزاد می باشد. کسی را نباید و نمی توان به زور وادار به پذیرش اعتقادات مذهبی کرد و اعمال نیز پیرو اعتقاد است . این است که انقلاب مذهبی همیشه از مردم بر می خیزد و پس از پذیرش جامعه خود افراد با فداکاری و پیروی از تعالیم مذهب در مقابل زورگویان قیام می کنند ولی سایر انقلاب ها بر فرض که به نفع جامعه باشد ، ابتدا با توسل به زور بر جامعه تحمیل می شود. دین در سایه صلح و آرامش بهتر می تواند مردم را هدایت و ارشاد کند ولذا همیشه خواهان صلح است ولی همواره در طول تاریخ زورگویان و سودجویان که میدانند دین به صلاح ظاهری و منفعت مادی شخص آنها نیست و با افزون طلبی و تجاوز آنها مخالف است در مقابل پیامبران و اوصیای آنها مقابله می کردند و جلوی پیشرفت دعوت آنها را می گرفتند ، طبیعی است در این گونه موارد چاره ای به جز جنگ و از بین بردن متجاوز و از سر راه برداشتن آنان که مانع گسترش دعوت انبیاء بودند وجود نداشت و در این زمینه قرآن اشاره ای به عده ای از پیامبرانی که جنگ کرده اند فرموده است . به عنوان نمونه در سوره آل عمران آیه 146 می فرماید : « ûÉiïr'x.ur `ÏiB %cÓÉ<¯R @tG»s% ¼çmyètB tbqÎn/Í ×ÏWx. $yJsù (#qãZydur !$yJÏ9 öNåku5$|¹r& Îû È@Î6y «!$# $tBur (#qàÿãè|Ê $tBur (#qçR%s3tGó$# 3 ª!$#ur =Ïtä tûïÎÉ9»¢Á9$# » . چه بسیارند پیامبرانی که همراه آنها مردان الهی بسیاری پیکار کردند و در برابر مصائبی که در راه خدا بر آنان وارد می شد وضعف از خود نشان ندادند و تسلیم نشدند و خداوند پایداران را دوست دارد . آیه قتال و روی همین اصل رسول اکرم « صلی الله علیه وآله وسلم » در تمام مدتی که در مکه بودند دستور صبر به پیروان خود می دادند و پس از آمدن به مدینه نیز مدت ها مؤمنین را امر به صبر می فرمودند . و درخواست های آنها را در مورد جنگ با مشرکان رد می کردند و می فرمودند به من فرمان جنگ داده نشده است تا اینکه آیه « اذن للذّین یقاتلون بإنّهم ظلموا ... » ( حج 39 ) نازل شد و طبق بسیاری از روایات و اقوال مفسرین این اولین آیه ای است که در مورد جنگ نازل شده است و طبق قولی دیگر اولین آیه در این مورد آیه :« و قاتلوا فی سبیل الله الّذین یقاتلونکم... » (بقره 190 ) بوده است. انگیزه های جنگ به هر حال از آیات قرآن چند جهت به عنوان سر تشریع جهاد و جنگ استفاده می شود. 1- امتحان مؤمنین خداوند در سوره توبه ، آیه 16 می فرماید : « ôQr& óOçFö6Å¡ym br& (#qä.uøIè? $£Js9ur ÄNn=÷èt ª!$# tûïÏ%©!$# (#rßyg»y_ öNä3ZÏB óOs9ur (#räÏGt `ÏB Èbrß «!$# wur ¾Ï&Î!qßu wur tûüÏZÏB÷sßJø9$# ZpyfÏ9ur 4 ª!$#ur 7Î7yz $yJÎ/ cqè=yJ÷ès? » آیا گمان کردید که به حال خود واگذاشته می شوید در حالی که آزمایش نشده اید و آنان که مجاهدند و به جز خدا و رسول خدا و مؤمنان کسی را مورد اعتماد خویش قرار نمی دهند، شناخته نشده اند؟! و خداوند از کرده های شما آگاه است . یعی باید به وسیله جهاد مردم امتحان شوند تا مشخص شود که چه کسانی تحمل سختی ها می کنند و چه کسانی با بیگانگان روابط برقرار می سازند و خود را از رنج ـ به معنای گسترده آن ـ رها می کنند و جمله آخر آیه برای این است که توهّم نشود این امتحان ها بر علم خدا چیزی را می افزاید زیرا او به همه اسرار آگاه است بلکه منظور شکوفا شدن استعداد ها و به فعلیّت رسیدن قابلیت ها است . و به قول یکی از شهدای عملیات بدر که در وصیت نامه خود نوشته بود : « خداوند عاجز نیست که کافران را نابود سازد ولی منظور این است که ما بر خود پیروز شویم » . 2- دفع ظلم و تجاوز در آیه 39 سوره حج اذن در جهاد چنین تعلیل شده است : « بانهم ظلموا» . یعنی به کسانی که مورد قتال و پیکار دیگران قرار می گیرند اجازه جنگ داده شده زیرا به آنان ظلم شده است . بنابراین کبرای این دلیل این است که به هر کس ظلم و تجاوز بشود در دفاع از خود مجاز است . و این معنی در آیات و روایات متعددی به آن تصریح شده است . در آیه دیگر می فرماید: « فمن اعتدی علیکم فاعتدوا علیه بمثل ما اعتدی علیکم » ( بقره 194 ) اگر کسی به شما تجاوز کرد شما نیز به او تجاوز کنید به همان نحوی که او تجاوز کرده است . و بنابراین تعلیل : تا زمانی که ظلم و متجاوز به سزای عمل خود نرسیده و آثار ظلم و تجاوز از میان نرفته جنگ از سوی مظلوم و کسی که مورد تجاوز قرار گرفته ادامه خواهد داشت و این اذن بلکه دستور خداوند است . 3- لزوم به پا داشتن جامعه عدل و احیای احکام الهی در آیه 40 سوره حج آمده است :« wöqs9ur ßìøùy «!$# }¨$¨Z9$# Nåk|Õ÷èt/ <Ù÷èt7Î/ ôMtBÏdçl°; ßìÏBºuq|¹ ÓìuÎ/ur ÔNºuqn=|¹ur ßÉf»|¡tBur ã2õã $pkÏù ãNó$# «!$# #ZÏV2 3 » اگر خداوند شر بعضی از مردم را به وسیله بعضی دیگر دفع نکند، صومعه ها ( دیر ها) و معابد یهود و نصاری و مساجدی که نام خدا در آنها برده می شود ویران خواهد گشت این آیه در ذیل همان فرمان جنگ که برای رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم صادر شده ، آمده است و این نتیجه به دست می آید که فرمان جنگ برای دفع شر دشمنان دین که مانع اقامه̾ نماز و شعائر مذهبی هستند داده شده است . و نظیر این آیه در سوره بقره آیه 251 به این لفظ آمده است : « wöqs9ur ßìøùy «!$# }¨$¨Y9$# OßgÒ÷èt/ <Ù÷èt7Î/ ÏNy|¡xÿ©9 ÙßöF{$# £`Å6»s9ur ©!$# rè @@ôÒsù n?tã úüÏJn=»yèø9$# » و اگر خداوند شر بعضی از مردم را به وسیله بعضی دیگر دفع نکند زمین پر از فساد می شود ولی خداوند بر جهانیان فضل و احسان دارد این آیه نیز در ذیل آیاتی که متضمن دستان جنگ طالوت با عمالقه و کشتن جالوت به وسیله حضرت داوود علیه السلام است آمده ، و نشانگر این جهت است که جنگ های مذهبی برای منع فساد و جلوگیری از هر گونه تبهکاریانسان است که به فضل خداوند تشریع شده است . جنگ تا رفع فتنه و بر این اساس امر به جهاد تا زمان رفع فتنه باقی است . خداوند در سوره بقره آیه 193 می فرماید : « و قاتلو هم حتّی لا تکون فتنة و یکون الدّین لله ... » و با آنها پیکار کنید تا فتنه از میان برود و دین حاکم بر جامعه ، دین خدا باشد . در آیه 191 پس از دستور قتل مشرکین هر جا که آنها را بیابند می فرماید : » و الفتنة اشدّ من القتل » فتنه از کشتار بدتر است . این جمله برای رفع اشکال است که اگر کسی کشتار مشرکین بر او گران آید در پاسخ چنین فرموده است که عملی که آنان دارند از کشتار بدتر است و آن فتنه است . فتنه چیست ؟ فتنه به حسب موارد استعمال آن در قرآن و کلمات عرب معانی متعددی دارد و ظاهرا در این آیه به معنای فساد در زمین و جلوگیری از حرکت انسان در مسیر الهی که موجب تکامل او است می باشد گرچه در بعضی روایات و اقوال مفسرین آن را در این آیه به معنای شرک تفسیر کرده اند ولی ظاهرا از باب ذکر مصداق است چون آیه در مورد مشرکین نازل شده ولی مورد مخصص نیست و معنای فتنه اعم است . و در سوره انفال آیه 39 نیز همین جمله با اختلاف مختصری آمده است : « و قاتلوهم حتّی لا تکون فتنة و یکون الدین کلّه لله ...» . جمله « و یکون الدین لله » یا « کله لله » که در این دو مورد آمده است می تواند فتنه را تفسیر کند و بر این اساس معنای فتنه همان گمراه کردن مردم از مسیر صحیح الهی است . و در سوره انفال آیه 36 که سه آیه قبل از این است می فرماید : « انّ الذّین کفروا ینفقون اموالهم لیصدّوا عن سبیل الله ... » . کافران اموال خود را در راه جلوگیری از پیروی راه خدا مصرف می کنند و پس از آن آنها را تهدید می کند و دعوت به ترک این اعمال و توبه می فرماید و سپس مؤمنین را دستور قتال تا رفع فتنه می دهد و از این سیاق روشن می شود که مراد از فتنه همان صدّ عن سبیل الله و جلوگیری از پیمودن مسیر الهی است . و شاهد این معنی آیه 216 سوره بقره است . « y7tRqè=t«ó¡o Ç`tã Ìök¤¶9$# ÏQ#tysø9$# 5A$tFÏ% ÏmÏù ( ö@è% ×A$tFÏ% ÏmÏù ×Î6x. ( <|¹ur `tã È@Î6y «!$# 7øÿà2ur ¾ÏmÎ/ ÏÉfó¡yJø9$#ur ÏQ#tyÛø9$# ßl#t÷zÎ)ur ¾Ï&Î#÷dr& çm÷YÏB çt9ø.r& yYÏã «!$# 4 èpuZ÷GÏÿø9$#ur çt9ò2r& z`ÏB È@÷Fs)ø9$# 3 wur tbqä9#tt öNä3tRqè=ÏG»s)ã 4Ó®Lym öNä.rãt `tã öNà6ÏZÏ ÈbÎ) (#qãè»sÜtGó$# 4 ... » از تو می پرسند ( ای رسول خدا) در مورد جنگ در ماه حرام ( در پاسخ آنان) بگو جنگ در آن گناهی بزرگ است ولی جلوگیری از راه خدا و کفر به او و به مسجد الحرام و بیرون کردن اهل حرم از آن در نزد خدا بزرگتر است و ( به طور عموم ) فتنه از کشتار بزرگتر است و آنان هم چنان با شما خواهند جنگید تا شما را از دینتان رو گردان سازند اگر بتوانند ... براستی مضمون همین آیات در این زمان تکرار شده است و همان گونه که افرادی در آن زمان به جنگ های رسول خدا اعتراض های نابه جا داشتند اکنون نیز همان نغمه های ناموزون برقرار است . همان ایرادها تکرار می شود: جنگ در ماه حرام ! جنگ با مسلمانان که در مورد جنگ های امیرالمؤمنین علیه السلام هم گفته می شد ! جنگ در خاک دیگران! جنگ با اینکه طرف مخاصمه خواهان صلح است ! واز این قبیل مطالب که فقط نتیجه آن خوش خدمتی به دشمن است پاسخ همه آن ها همین است که در این آیه آمده : دشمن می خواهد جلوی پیشرفت دین را بگیرد و این فتنه است و تا فتنه باقی است جنگ حق و باطل ادامه داشته باشد تا فتنه و فساد ریشه کن شود و تجاوزگرانه که مانع حرکت الهی اسلامند تسلیم حق شوند . اگر منظور این جنگ افروزان جلوگیری از حرکت دین نبود . چرا تا کنون چنین جنگی میان ایران و عراق بر پا نشد ؟ اکنون برای همه روشن شده است که تنها هدف حزب بعث عراق و حامیان آن صدّ عن سبیل الله است و همچنین طبق این آیه شریفه آنها دست از این جنگ برنمی دارند تا ما را از دین خود روگردان سازند و اگر نغمه صلح سر می دهند برای این است که آن هم راهی برای بی اعتبار کردن انقلاب اسلامی و نابود ساختن ارزش های معنوی آن و نا امید ساختن طرفداران آن است که بدین وسیله جلوی این حرکت الهی را بگیرند، البته آنها چنین می خواهند اگر بتوانند . استدلال های مخالفان جنگ در این جا مناسب است برخی استدلال های مغرضان صلح طلب یا نادانان و راحت طلبان را بررسی کنیم . این گونه افراد سعی می کنند از آیات و روایاتی که قابل تاویل و توجیه است به نحوی که برای مقصد آنها مفید باشد استفاده کنند. خداوند در سوره آل عمران آیه 7 می فرماید : « uqèd üÏ%©!$# tAtRr& y7øn=tã |=»tGÅ3ø9$# çm÷ZÏB ×M»t#uä ìM»yJs3øtC £`èd Pé& É=»tGÅ3ø9$# ãyzé&ur ×M»ygÎ7»t±tFãB ( $¨Br'sù tûïÏ%©!$# Îû óOÎgÎ/qè=è% Ô÷÷y tbqãèÎ6®Kusù $tB tmt7»t±s? çm÷ZÏB uä!$tóÏGö/$# ÏpuZ÷GÏÿø9$# uä!$tóÏGö/$#ur ¾Ï&Î#Írù's? 3 $tBur ãNn=÷èt ÿ¼ã&s#Írù's? ...» واو است که این کتاب را بر تو نازل کرد دسته ای از آیات آن محکم است و دسته ای دیگر مبهم . اما آنان که در قلوبشان انحراف است از آیات مبهم آن پیروی می کنند به هدف فتنه انگیزی و تأویل آن آیات به دلخواه خود. طبق این آیه شریفه عمل این بیماردلان نیز نوعی فتنه است که باید با آن به نحوی دیگر جنگید و مبارزه کرد. مراد از این فتنه نیز گمراه کردن مردم است ولی نه از راه زور بلکه از راهی خطرناک تر و آن تأویل کردن مفاهیم دین است و با اینکه حقّ روشن و واضح است و راه آن راست و هیچ پیچ و خمی ندارد آنها را از راه های کج و معوج و انحرافی سعی می کنند حق را بپوشانند مؤمنان همیشه باید بیدار باشند و فریب دغلکاران را نخورند. در یکی از نوشتارها به آیه سوره̾ حجرات تمسّک شده است : و ان طائفتان من المؤمنین اقتتلوا فاصلحوا بینهما فان بغت احداهما علی الاخری فقاتلوا الّتی تبغی حتی تفیئی الی امر الله ... » اگر دو گروه از مؤمنان با یکدیگر پیکار کنند میان آنان اصلاح کنید و اگر یکی از آنها به دیگری تجاوز کند با متجاوز بجنگید تا تسلیم امر خدا شود . البته تمسّک به این آیه تازگی ندارد و رادیو های عربی وابسته مکرر به آن تمسک جسته اند ولی مطلب تازه ای که در آن نوشتار بود در مورد جمله دوم بود طبق فرموده̾ امام دام ظله بر فرض که صدام مسلمان باشد مصداق جمله دوم است که او تجاوز گر و شروع کننده جنگ است در این باره آن نویسنده ادعا کرده است که جنگ ایران و عراق مورد جمله اول است به این بیان که معنای آن چنین است : اگر دو گروه از مسلمانان با هم پیکار کنند میان آنها اصلاح کنید پس اگر بعد از اصلاح یکی از آن دو به دیگری تجاوز کرد با او ستیزه کنید تا تسلیم شود. بنابراین باید پس از اولین جنگ صلح را بپذیریم و اگر بار دیگر صدام تجاوز کرد آنگاه مصداق جمله دوم است !! روشن است که این حکم مخالف با عدالت اسلامی است زیرا تجاوزگر باید از همان ابتدا مجازات شود و بر فرض که صدام مسلمان باشد با این همه فساد و آدم کشی و تجاوز احدی نمی تواند ادعا کند که حکم خدا درباره̾ او چیزی کمتر از مرگ باشد و شاهد روشن بر این مدعا واقعه جنگ صفین است که طبق روایاتی که از رسول اکرم صلی الله علیه وآله و سلم وارد شده است ، اصحاب معاویه فئه باغیه هستند از جمله حدیث مشهور بلکه متواتری که عامه و خاصه نقل کرده اند با اختلاف الفاظ که آن حضرت فرمود : « و یح عمّار تقتله الفئة الباغیة» دریغا که عمار را گروه تجاوزگر می کشند و این تعبیر نشانگر تطبیق آن حضرت همین عنوان وارد در آیه است برآن گروه . آیا آنها بعد از مصالحه تجاوز کردند؟ . و شاهد دیگر این که امیر المومنین علیه السلام دعوت آنها به صلح و متارکه جنگ را نپذیرفت تا آن که با حیله و نیرنگ ونفوذ عوامل مزدور آنها در صفوف لشکر امام ، صلح را بر آن حضرت تحمیل کردند. آیا این نویسندگان نقش همان عوامل را ایفا می کنند ؟! بدون شک خواسته یا ناخواسته ، دانسته یا نادانسته همه̾ کسانی که حتی شطر کلمه ای سعیدر تضعیف روحیه جهاد و شهادت طلبی رزمندگان دلیر اسلام کنند در صف یاران کفر و نفاق قرار گرفته اند. جالب است که همان نویسنده در مورد دیگری تمسک به آیه ای که در مورد جنگ با کفار نازل شده است نموده و آن آیه 61 انفال است « و ان جنحو للسلم فاجنح لها » و اگر آن ها به صلح تمایل کردند تو هم ( ای رسول خدا) تمایل خود را ابراز کن. این گونه تمسک به آیات قرآن همانند تمسک یزید لعنه الله به آیه « ویل للمصلین » است که در شعر خود می گوید : « ما قال ربک ویل للذی شربوا بل قال ربّک ویل للمصلینا » یعنی خداوند در قرآن نفرموده وای بر شرابخواران ولی فرموده است وای بر نمازگزاران !! اگر ما هر آیه ای را بدون ملاحظه قبل و بعد و شأن نزول و آیات مفسره و روایات وارده و ملاحظه ناسخ و منسوخ و عام و خاص و مطلق و مقید و محکم و متشابه و مجمل و مبین و امثال آن مورد استدلال قرار بدهیم این گونه نتیجه های معکوس به دست می آید« کلوا واشربوا را در گوش کن ، و لا تسرفوا را فراموش کن »!! تفسیر آیه صلح آیه مزبور از نظر فقهی و تفسیری بحث مفصلی دارد . برخی از مفسرین آن را خاص به اهل کتاب شمرده اند زیرا در صدر این مجموعه از آیات چهار آیه درباره̾ یهود و جنگ با آنها نازل شده است . ولی بسیاری آن را عام می دانند . عده ای این آیه را منسوخ به آیه « قاتلوا الّذین لا یؤمنون بالله ولا بالیوم الآخر » ( 29 توبه ) و بعضی آن را منسوخ به آیه « فاقتلوا المشرکین حیث وجدتموهم » ( 4 توبه ) دانسته اند و علامه طباطبائی قده در المیزان فرموده است : ( در خود آیه اشاره ای به نسخ آن آمده است ) همچنانکه همه̾ آیات منسوخه دارای چنین ایما و اشاره ای است . این آیه به لحاظ امر به توکل اشعار به موقت بودن حکم دارد . گرچه نمی توان به طور قطع آن را منسوخ دانست صاحب جواهر می فرماید« نسخ ثابت نیست » ولی آنچه مسلم است آیات جنگ و صلح بسیار است و هر کدام در موردی نازل شده و شرایط خاصی را مورد نظر داشته است . عمل رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و امیر المؤمنین علیه السلام نیز مختلف است . گاهی شدیدا اصرار بر ادامه جنگ داشتند و گاهی به طور موقت صلح و آتش بس را می پذیرفتند و آنچه از مجموع آیات و روایات و سنت و روش معصومین علیهم السلام به دست می آید این است که هر شرایطی حکم خاص خود را دارد و تشخیص این امر به ولی امر واگذار شده است و تنها چیزی که از این آیه استفاده می شود همچنانکه بسیاری از فقها تصریح فرموده اند جواز صلح است و اما وجوب آن حتی در موردی که دشمن در خواست صلح کند دلیلی ندارد بلکه در آیه 35 سوره محمّد (ص) نهی از صلح در صورت قدرت و برتری نظامی مسلمانان شده است : « فلا تهنوا و تدعوا الی السلم و انتم الأعلون و الله معکم ... » سست نشوید و صلح نخواهید در حالی که شما برترید و خدا با شما است بنابراین ممکن است بین این دو آیه چنین جمع شود که صلح را در موردی باید پذیرفت که مسلمانان در حال ضعف و تشتّت کلمه هستند و نباید صلح در وقت قدرت و برتری آنان مورد قبول واقع شود . تازه این حکم اختصاص به کفار دارد چه اهل کتاب باشند و چه مشرکین و اما اهل بغی و کسانی که بر جامعه متشکل اسلامی و رهبر بر حق مسلمانان خروج کنند و با ادعای اسلام با مسلمانان بجنگند باید سرکوبی کامل با آنها مبارزه شود و لذا امیر المؤمنین علیه السلام هیچ گونه صلح و سازش را نپذیرفتند ومساله تحکیم بر آن حضرت تحمیل شد. گذشته از این به فرموده حضرت امام دام ظله ما در حال دفاع هستیم و دفاع از کشور اسلامی و جان و مال و ناموس مسلمین تا سرکوبی متجاوز ادامه دارد و هیچ شرطی در آن نیست حتی اگر ولی فقیه دستور هم نمیداد ، بر همه افراد ملت واجب بود که تا نابودی تجاوز گر و دفع شر او مقاومت و مبارزه کنند . این امر با اینکه از نظر شرعی هیچ شبهه و خلافی میان مسلمانان در آن نیست ، از نظر عقلی نیز امری است روشن و انسان فطرتاً در مقابل ستم و تجاوز ،تسلیم نمی شود و هر ملتی که تسلیم زورگویان شده ، نابود گشته و نام او ننگ تاریخ شده است . بلکه این فطرت حتی در حیوانات هم به چشم می خورد ، حتی حیوانات ضعیف برای دفاع از خود تلاش می کنند . بنابراین ، کسانی که در چنین جو ظلم و زور و تجاوزی ، دعوت به صلح و سازش با متجاوزین می کنند از یک حیوان ضعیف هم کمترند . ولی ملت ایران پیرو قرآن است که فرمود : « wur (#qãZÎgs? wur (#qçRtøtrB ãNçFRr&ur tböqn=ôãF{$# bÎ) OçGYä. tûüÏZÏB÷sB » ( آل عمران ـ سوره 139 ) سستی نکنید و اندوهگین نباشید که شما برترید اگر مؤمن باشید .
«xsù (#qãZÎgs? (#þqããôs?ur n<Î) ÉOù=¡¡9$# ÞOçFRr&ur tböqn=ôãF{$# ª!$#ur öNä3yètB `s9ur óOä.uÏIt öNä3n=»uHùår& » ( محمد ـ 35 )
سستی نکنید و دعوت به صلح ننمائید در حالی که شما برترید .
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 100 |