تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,097 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,033 |
اوضاع کلی جهان اسلام | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1364، شماره 41، اردیبهشت 1364 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
قسمت سوم ب : اوضاع اقتصادی جهان اسلام محمد رضا حافظ نیا 1- کشاورزی : کشاورزی جهان اسلام را از نظر انطباق کشاورزی با اقلیت های مختلف نواحی کشاورزی و محصولات کشاورزی به طور خیلی خلاصه مورد بررسی قرار می دهیم . اول : نواحی کشاورزی : 1- مناطق استوائی : همانطور که قبلاً ذکر شد قسمت اعظم جهان اسلام را اقلیم خشک و نیمه خشک صحرائی در برگرفته است و بنابراین قسمت اعظم بدنه̾ اصلی جهان اسلام از نظر کشاورزی ،با مشکل کم آبی و مشکلات جزئیتر رو به روست . ولی این عامل نمی تواند دلیلی جمع آوری آبهای سطحی و استفاده منظم از آنها ،احیاء پوشش نباتی در آنها ،شستن خاک های شور میتواند کمبود آب را در صحرا جبران کند و تازه در کشاورزی تنها مسئله آب مطرح نیست بلکه آب ، خاک ، نور ،آفتاب ، حرارت از ارکان اصلی مورد نیاز کشاورزی هستند که برعکس مناطق پرباران، خاک قوی و نور آفتاب فراوان و حرارت زیاد در صحاری وجود دارد و تازه صحرا ها در عرض های متوسط قرار گرفته اند وبهترین محصولات کشاورزی از نظر کیفیّت در مناطق خشک و صحرائی در صورت تأمین آب مورد نیاز به عمل می آید . صحرا ها در مناطق عرض های وسط می توانند از مراکز بزرگ تولید گندم پنبه و میوه و محصولات دامی و سایر محصولات باشند . 2- مناطق مدیترانه ای : گسترش اقلیم مدیترانه ای در جهان اسلام انعکاسی مانند دیگر اقالیم بر روی محصولات کشاورزی دارد زیتون ـ انگور سبزیجات ـ مرکبات ـ گندم و جو ـ میوه جات می توانند به نحو مطلوبی در نواحی مدیترانه ای رشد یابند و از نظر کیفیّت در سطح بالائی باشند . 3- مناطق استوائی : واقع شدن قسمتی از بدنه̾ اصلی جهان اسلام و اجزاء پراکنده̾ جزایر اندونزی در قلمرو استوائی ،جهان اسلام را از محصولات استوائی برخوردار میکند . برنج ـ نیشکر ـ انواع میوه های استوائی ( موز ـ آناناس ـ نارگیل ) ادویه ـ قهوه کاکائو و سایر محصولات غذائی و صنعتی میتواند در مناطق استوائی به مقدار زیاد تولید شوند . دوم : محصولات کشاورزی : محصولات کشاورزی شامل محصولات صنعتی و غذائی می باشد که به طور خیلی خلاصه به ترتیب اهمیّت عبارتند از : 1- پنبه : مهم ترین محصول کشاورزی ( صنعتی ) با راندمان زیاد و با نوع مرغوب در نقاط مختلف جهان اسلام میباشد . پنبه̾ مصری چه از نظر مرغوبیت و چه از نظر مقدار تولید در نوار رود نیل ،چشم طمع ورزان دنیا را بدان دوخته است و در سال های اوّل انقلاب صنعتی و نیاز شدید به موادّ اولیه جهت کارخانجات نسّاجی غرب ،امکانات مفید و فراوان از نظر مردم بومی،و با نقشه های زیرکانه و استعمارگرانه̾ اقتصادی برای تولید هر چه بیشتر پنبه فراهم کردند و قسمت اعظم کشاورزی رود نیل را به پنبه کاری اختصاص دادند و کشاورزی آن را به سوی اقتصاد تک محصولی و آن هم مورد نیاز خود سوق دادند . ناگفته نماند که تولید این کالا در صورتی که صادر ، و منبع تغذیه̾ کارخانجات غرب و شرق باشد مضرّ است . هوای گرم و خشک و آب فراوان رودخانه̾ نیل بخش زیادی از بدنه̾ اصلی رودخانه را از مراکز تولید پنبه̾ مرغوب دنیا کرده است . با جرأت میتوان گفت که ازبکستان ، قزاقستان و قفقاز و به طور کلّی بخش اسلامی کشور شوروی نزدیک به تمام پنبه مورد نیاز کارخانجات عظیم نسّاجی شوروی را که هم برای داخل و هم برای خارج تولید میکنند تأمین مینمایند و شوروی را در ردیف کشورهای درجه̾ اوّل تولید کننده̾ پنبه جهان قرار داده اند . در این جا اقلیم صحرای خشک و گرم ، خاک مساعد و رودخانه های سیحون و جیحون نیز این موقعیت را به وجود آورده اند . به طور خلاصه̾ باید گفت مناطق صحرائی و نیمه صحرائی جهان اسلام میتوانند با تأمین آب مورد نیاز از چنین موقعیت هائی برخوردار شوند ایران ، پاکستان ، شبه جزیره عربستان، شبه جزیره آناطولی ( ترکیه ) ـ آفریقا دارای مناطق تولید پنبه هستند و امروز نیز از نظر تولید قابل توجّه می باشند . 2- کتان و کنف : از الیاف پارچه ای دیگر کتان است که به مقدار خیلی کمتر از پنبه در سواحل خلیج گینه ، آفریقای شمالی به عمل می آید . کنف از الیافی است که فعلاً بیش از 90٪ از احتیاجات دنیا در جهان اسلام تولید میشود . برای نمونه بنگلادش به تنهائی می تواند 80 ٪ از احتیاجات امروز دنیا را در صنایع گونی بافی ـ طناب و غیره تأمین نماید ، سواحل گینه ، پاکستان از دیگر مراکز تولید هستند . 3- کائوچو : این ماده که آن را لاستیک طبیعی میگویند ، پیشرفت تولیدات صنعتی متقاضی پیدا کرده است و در مناطق جنگل های استوائی از درختی به نام هِوا تولید می شود . اندونزی و مالزی از مراکز مهم تولید آن میباشند و این دو محدوده̾ ارضی کوچک در تولیدات جهانی این محصول سهم زیادی را به خود اختصاص داده اند . از مراکز تولید دیگر سواحل خلیج گینه ، غرب و مرکز آفریقا و به طور کلی نواحی واقع در محدوده̾ جنگل های استوائی را نام برد . استعمارگران غربی مانند تمام محصولات دیگر کشاورزی و معدنی که آنها را مفید برای خود میدیدند و تاسیسات وسیعی را برای برداشت آن ها ایجاد می کردند برای تولید و برداشت کائوچو ، از طبیعت و نیروی انسانی این مناطق نیز ،چنین اقداماتی را انجام داده اند و زمین های زیادی را در مناطق استوائی به کشت و برداشت کائوچو اختصاص داده اند . 4- صمغ ها و گیاهان داروئی وادویه و غیره : این ها محصولاتی هستند که بیشتر صورت جمع آوری دارند تا کشت و کار و تولید ، و عده ای چون صمغ ها و گیاهان داروئی مختص مناطق صحرائی هستند ، اقلیم گرم و خشک باعث بالارفتن غلظت موادّ نهفته در آنها و جمع آوری اسانس های خوشبو و موادّ شیمائی مفید جهت تولید انواع و اقسام محصولات صنعتی میشود . صمغ عربی نمونه̾ جالبی است که شاید تمام نیاز جهان را تأمین کرده و در تولیدات لعابی مصرف فراوان دارد ( رنگ ها) و تماماً در منطقه̾ شرقی صحرای آفریقا به عمل می آید . گیاهان داروئی برای تولید عطرها و مواد خوش بو و غیره به کار می روند . ادویه هم که در غذا و هم در صنعت مصرف دارد بیشتر در نواحی استوائی به عمل می آید . جزایر اندونزی و مین دانائو به جزایر ادویه مشهور شده بودند و چون ادویه مادّه ای اشراقی در اروپا در شرق ، انگیزه̾ دست یافتن به مراکز تولید این موادّ بوده است و حرکت و اسکودو کاما و آلبوکرک و غیره از شبه جزیره ایبری ( اسپانیا و پرتقال ) به منظور دسترسی به بازارهای افسانه ای تولید ادویه در شرق و ایجاد اولین بنیان های استعمار با هم مترادفند . 5- توتون و تنباکو و خشخاش : این محصولات تخدیری از این نظر این جا ذکر شدند که هم متأسفانه در اکثر نقاط جهان اسلام فعلاً کشت و جمع آوری می شوند و هم اینکه عاملی هستند در دست استعمارگران که زمانی از آن برای استعمار سیاسی و اقتصادی و انحطاط جسمی و فکری توده های مسلمان استفاده کردند و امروز نیز از آن برای نفوذ استعمار فرهنگی و رسیدن به هدف های خود استفاده می کنند . کشت و تولید آنها به خصوص دو محصول اول در سراسر جهان اسلام و نقش مصرفی آن در میان نفوس جهان اسلام می تواند دلیلی بر موارد فوق باشد وجالب تر اینکه از آنها به عنوان منبع اقتصادی و تولید مهم یاد می شود و نویسندگان بعضی کتب اقتصادی و بعضی دولت مردان با آب و تاب کاذبانه و دروغین که الهام از سیاست های استعمار می گیرد ، طریقه̾ معمول ونقش های ذکر شده در فوق را تبدیل به نقش های سازنده و مفید و پردرآمد می کنند ، ـ در حالیکه همگان واقفند که غرب پس از کشف قاره̾ آمریکا و به منظور تحکیم سیطره̾ سیاسی خود این مواد تخدیری را با برنامه ها و هدف های مشخص در سراسر جهان پراکند و از طرفی دیگر سرمایه های اقتصادی یک جامعه به عنوان کارخانجات و تأسیسات تولیدی ، و بهترین زمین های کشاورزی جهت اشغال کشت توتون و تنباکو و خشخاش ، و در آمد مصرف کنندگان جهت خرید محصولات آنها در نهایت دود شدن بهوا از بین می رود . در حالی که همین سرمایه ها و پول ها ، چنانچه در جهات تولید سالم و مطلوب بکار برده شود بازده اقتصادی فراوان و سالم ماندن جسم و روح انسان ها را به همراه خواهد داشت . 6- زیتون:مراکز تولید آن شمال آفریقا و سایر نقاط دارای اقلیم مدیترانه ای است و از آن در صنایع غذائی استفاده می شود. 7- میوه جات :انواع و اقسام میوه بر حسب نوع اقلیم در سراسر جهان اسلام تولید می گردد. در جائی انواع خشکبار ، در جائی با اقلیم مدیترانه ای میوه های معتدله و انواع مرکبات و در مناطق استوائی موز ـ نارگیل ـ آناناس و غیره و در مناطق صحرائی نیز خرما و دیگر میوه ها به عمل می آیند . 8- کاکائو ـ قهوه و چای : دو محصول اوّلی مخصوص مناطق گرم و مرطوب استوائی می باشند سواحل خلیج گینه اندونزی ، مالزی ، مالدیو و به طور کلّی محدوده خط استوا از مراکز مهمّ تولید آن به شمار می آیند و چای نیز در همان مناطق و سایر نقاط کم و بیش به عمل می آید. 9- گندم:گندم از نظر این که درعرضهای متوسط و مدیترانه ای خوب بعمل می آید و از طرفی با آب کم نسبت به بعضی از محصولات سازگار است برای این مناطق از محصولات ایده آل بحساب می آید ، شمال و غرب و شرق صحرای آفریقا شبه جزیره عربستان ( عراق ـ سوریه ـ فلسطین ـ کویت ـ عربستان ـ اردن و غیره ).پاکستان ـ شبه جزیره آناطولی ـ نواحی اسلامی شوروی و چین بالقوه می توانند از مراکز مهمّ تولید گندم به حساب آیند و گندم محصولی است که بطور نسبی با اندک دستکاری در محیط های طبیعی فوق قابل کشت و برداشت می باشد. قرار گرفتن شبه جزیره آناطولی و پاکستان با راند مان بالا در ردیف تولید کنندگان درجه اوّل دنیا (آنهم با تولید کم نسبت به قدرت بالقوه آنها )می تواند دلیلی بر مورد فوق باشد. 10- برنج : از محصولات غذائی است و مناطق گرم و مرطوب استوائی و یا در نقاط مرطوب تا عرض 40 درجه̾ جغرافیائی کاشت و برداشت می شود . جزایر اندونزی ـ بنگلادش در ردیف تولیدکنندگان درجه̾ اول دنیا به حساب می آیند و سواحل خلیج گینه و غرب آفریقا ، جزایر مالدیو از مراکز مهم تولید آن هستند و به علاوه در ایران ـ عراق ـ پاکستان که آب فراوان دارند به عمل می آید . 11- ذرت : که امروزه از محصولات اقتصادی و مهمّ در جهت تولید پروتئین گیاهی شناخته شده است به مقیاس وسیعی در اندونزی آفریقای استوائی ـ خلیج گینه کاشت می شود . ایران ـ عراق ـ پاکستان ـ ترکیه نیز از مراکز مهمّ تولید آن می باشند : استفاده های مهمّ آن در تغذیه̾ مستقیم و صنایع غذائی و پرورش حیوانات می باشد. 12- نیشکر : از محصولات مناطق گرم و مرطوب استوائی و یا مناطق گرم و خشک همراه با آبیاری است و در صنایع غذائی جهت تهیّه قند از آن استفاده می شود . اندونزی و مالزی ـ میندانائو از تولید کنندگان مشهور دنیا می باشند . سواحل خلیج فارس ـ پاکستان شمال آفریقا نیز به کمک آبیاری از مناطق تولید کننده̾ نیشکر می باشند. حال وضعیّت موجود کشاورزی جهان اسلام با آن همه استعداد های خدادای که ذکر گردید مختصراً مورد بررسی قرار می گیرد : همان طور که در بحث های گذشته کشاورزی را متأثر از عوامل اقلیمی و نوع اقلیم دانستیم اکنون نیز روی این موضوع تأکید می شود که قمست اعظم جهان اسلام به دلیل نامساعد بودن اقلیم صحرائی و خشک فعلاً بایر و لم یزرع می باشد و قسمتی از خاک جهان اسلام به جنگل ها و علفزار های استوائی اختصاص دارد و قسمت دیگری نیز در قلمرو کوهستان ها اشغال می شود و همچنین دریاچه ها و رودخانه ها و غیره بنابراین مناطق کشاورزی به نواحی ساحلی ـ جلگه های پایکوهی و میانکوهی و رودخانه ای محدود گشته و از قدیم نیز به همین صورت بوده است. ولی آنچه که از نظر ما اهمیّت دارد فرم کشاورزی و نوع محصولات در رابطه با انگیزه کاشت آن و عقب ماندگی کشاورزی و سایر مشخصّات می باشد . فعلا در جهان اسلام به طور کلّی دو نوع کشاورزی با دو نوع محصول و هدف مختلف وجود دارد . یک نوع که از قدیم الایّام وجود داشته و اکثر جمعیّت بومی اکنون نیز آن را در دست دارند کشت محصولات غذائی مانند گندم ـ جو ـ برنج و میوه جات و غیره می باشد . این نوع کشاورزی نسبت به کشاورزی جدید خیلی عقب افتاده و کم در آمد و پرخرج می باشد ، بدین صورت که تولید محصولات این دو نوع کشاورزی گاهی به نسبت یک به بیست ( 1 به20 ) می باشد و در اشتغال و مصرف نیروی انسانی عکس این رابطه صادق است . دسته دوم کشاورزی تجارتی است که بیشتر در مناطق استوائی و به دست کمپانی های غربی و با نیروی انسانیارزان بومی صورت می گیرد . مزارع بزرگ با خصوصیات مشخص به کشت محصولات کشاورزی تجارتی چون کاکائو و قهوه روغن نخل ـکائوچو ـ ادویه ـ نیشکر ـ موز ـ نارگیل و غیره صادر می گردد. استعمارگران غربی اوّلین ضربه ای که بر پیکر کشاورزی بعضی مناطق جهان اسلام وارد آوردند عبارت از تک محصولی و تجارتی کردن آن بود ( اگر چه در مناطقی که میتوانستند اقتصاد آنها را متکّی به ذخائر زیرزمینی و تک محصولی نمایند اساساً انهدام کشاورزی مدّنظر آنها بود ) چرا محصول غالب در اطراف رودخانه̾ نیل پنبه شد ؟ چرا اندونزی و مالزی ،باید در ردیف بزرگترین تولید کنندگان کائوچو قرار بگیرند ؟ چرا سواحل خلیج گینه باید بیشتر کوشش خود را صرف تولید کائوچو ـ قهوه و روغن نخل بکنند ؟ و چرا قسمت اعظم کشاورزی کشور مسلمان الجزایر در زمان تسلط فرانسوی ها تبدیل به تاکستان برای ساختن شراب مورد نیاز فرانسه می شود ؟ ( و متأسفانه اکنون نیز چنین حالتی در کوه های اطلس شمال آفریقا دیده می شود ) برای همه̾ این چرا ها دلایلی وجود دارد که به طور خیلی خلاصه در مجموع می توان این طور آنها را بیان کرد که هدف کلّی از ایجاد این جریانات انحطاط کشاورزی و وابستگی اقتصادی و تأمین مواد اولیه مورد نیاز غرب و تک محصولی کردن اقتصاد بخش های مختلف جهان اسلام میباشد( ضمناً گرایش تک محصولی کردن کشاورزی به سوی محصولی بود که مورد نیاز آنها بود .) محصولات موصوف اولاً به نیروی انسانی فراوان احتیاج دارد و جهان استکبار نیروی انسانی خود را به فعّالیت های اقتصادی پردرآمد تر از کشاورزی مشغول می نماید و ثانیاً در سرزمین آمریکای ( شمالی) یا اروپا که محصول استوائی به عمل نمی آید و از طرفی آمریکای شمالی و اروپا بزرگترین مصرف کنندگان و محتاجان محصولات استوائی هستند و اگر این محصولات تولید نشوند و یا باندازه̾ احتیاج خودشان تولید گردد اروپا و آمریکا بهره مند نمی گردند و مهم تر اینکه چون تولیدات آنها تک محصولی است اقتصاد متزلزل آنها در دست مصرف کنندگان است زیرا قیمت محصول را آنها تعیین می کنند و آنها هستند که دیگر محصولات اضافی کشاورزی خود را ( که به خاطر کشاورزی پیشرفته تولید کرده اند ) باید به نفوس جهان اسلام بفروشند و با این موقعیّتها سیاست تجارتیرا به نفع خود تمام کنند و متاسفانه عملاً غالب مناطق جهان اسلام محصولات کشاورزی و دامی مورد نیاز خود را با آن همه استعدادی که دارند از خارج و به خصوص جهان استکباری وارد می کنند. در جای دیگر اگر قرار باشد که آمریکا یا اروپا که از تمام دنیا بیشتر گونی و طناب مصرف می کنند کنف مورد نیازشان را خود تولید کنند ، نیروی انسانی ندارند و اگر چنانچه محصولات کشاورزی فوق را خود تولید کنند به جای منفعت برای آنها ضرر دارد و مهم تر اینکه بعضی از ممالک باصطلاح پیشرفته چون ژاپن و آلمان و آمریکا و غیره از تعداد جمعیّت کشاورزی خود کاسته اند و آنها را به سوی صنعت سوق می دهند . چون با فروش کالاهای صنعتی میتوانند محصولات کشاورزی بیشتری بدست آورند پس دست به کاری می زنند که احتیاجات خود را با فروش کمی از محصولات مازاد خود مرتفع کنند و استفاده نیز برده باشند و چنین کار پرزحمت و کم ارزشی باید بدوش جمعیّت زیاد بنگلادش بیافتد و بار نیاز بیشتر دنیا را بدوش بکشند! زحمت زیاد بکشند ولی عواید کم داشته باشند و به ناچار همیشه با فقر ـ تنگدستی مرگ و میر ـ امراض ـ عقب ماندگی و دیگر بلا یا دست بگریبان باشند ! . چرا بیشتر مناطق جهان اسلام امروزه باید گندم و مواد غذائی و فراورده های دامی از خارج وارد کنند در صورتیکه عرض جغرافیائی متوسط و مدیترانه ای همانطور که قبلاً ذکر شده است نه تنها نباید مواد غذائی و به خصوص گندم وارد کند بلکه باید صادر کننده نیز باشد در اینجا باز سیاست اقتصادی آمریکا و کشورهای باصطلاح پیشرفته که مازاد محصول دارند عملاً مانع از پیشرفت کشاورزی می گردد . موضوع دیگر مورد بحث ما جمعیت کشاورزی جهان اسلام است که در غالب مناطق حدود 7 ٪ جمعیّت آن به کار کشاورزی اشتغال دارند . مخارج مادّی و انسانی فراوان با تولید بسیار کم و ناچیز مشخصّات کشاورزی آن میباشد . نتیجه̾ این رابطه کمبود غذائی ـ فقر ـ بی سوادی ـ عقب ماندگی تکنیکی و اقتصادی و همان طور که ذکر شد احتیاج به خارج می باشد . در بیشتر ممالک صنعتی که کشاورزی در سطح بسیار پیشرفته است سعی میشود حداکثر استفاده از نیروی انسانی در صنعت بشود و هیچ وقت نیروی انسانی زیادی را در کشاورزی بکار نمی اندازند و کاسته شدن از درصد جمعیّت کشاورز در ممالک پیشرفته با گذشت زمان در سال هایاخیر دلیلی بر این موضوع می باشد 1 و این جریان به خاطر دو علّت است اوّلاً اینکه آنها کشاورزی را روز به روز مکانیزه تر کرده و نیروی انسانی مورد نیاز را به حداقل می رسانند . ثانیاً به جای اینکه نیروی انسانی را در کشاورزی با تولید کم نسبت به صنعت بکار اندازند آنها را به بخش صنعتی انتقال داده و با همان نیروئی که مثلاً برای تولید /1000 کیلو گرم گندم و یا کنف مورد نیاز است میتوانند چند برابر ارزش این مقدار ، تولید صنعتی داشته باشند و بنابراین موادّ کشاورزی مورد نیاز را راحت تر از خارج دریافت می دارند پس چه اجباری دارند که سود بیشتر را رها کنند ،حال با این سیاست های فریب دهنده̾ دنیا که موارد ذکر شده̾ از آنها معدود می باشند و با این بیداری ممالک استعمار کننده آیا وقت آن نرسیده است که مسلمانان بیدار شوند و به فکر خود باشند و از اوضاع اقتصادی خود و دنیا با خبر شوند و دست های استعمار را بشناسند و در جهت اعتلاء جهان اسلام ، از خمودگی ، تن پروری و تکیه بر منابع زیرزمینی وسلطه پذیری پرهیز نمایند . ؟ ادامه دارد [1]
1- کاستن از درصد جمعیّت کشاورز و در عین حال افزودن تولید کشاورزی با بکارگیری روش ها و ابزار مکانیزه و جذب نیروی انسانی در صورتیکه زمینه های شغلی در بخش تولید صنعتی و خدمات اجتناب ناپذیر مانند تعلیم و تربیت ـ درمان و بهداشت ـ امور دفاعی و غیره فراهم گردد مفید خواهد بود . ولی کاربرد روش ها و ابزار مکانیزه در کشاورزی کشور های توسعه نیافته و جهان اسلام بدون برنامه ریزی دقیق و حساب شده و آزاد سازی نیروی انسانی این بخش در حالیکه زمینه̾ اشتغال آنها در بخش صنعت و خدمات اجتناب ناپذیر فراهم نگردیده است مضّر بوده و نتیجه ای جز افزایش بیکاری پنهان و سیل مهاجرت آنها به مناطق شهری و پیچیده شدن مسائل آنها و مشکلات و عوارض منفی دیگر به همراه نخواهد داشت . | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 86 |