تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,075 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,024 |
نگرشی به کتاب « میرزای شیرازی | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1364، شماره 41، اردیبهشت 1364 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
» ترجمه̾ « هدیة الرازی » رضا مختاری « هدیة الرازی الی الامام المجدّد الشیرازی » یا « هدیة الرّازی الی المجدّد الشیرازی » نام اثری است که علّامه متتبع ، مرحوم شیخ آقا بزرگ تهرانی صاحب « الذریعه » ـ در گذشته سال 1389 هـ ق ـ در شرح احوال و آثار مرجع بزرگ ، و مبارز و درگیر ، مرحوم آیت الله العظمی حاج میرزا محمد حسن شیرازی ، معروف به میرزای بزرگ اوّل رهبر جنبش تنباکو ( متوفّای 1312 هـ ق ) و شمّه ای از شرح احوال بیش از 350 تن از شاگردان و اصحاب و نزدیکان او نگاشته است . شیخ آقا بزرگ ، علّت نگارش این کتاب را ، در سرآغاز آن ، چنین ،شرح می دهد : « ... در خلال پنج سالی که از آغاز دوره̾ بلوغم ، افتخار تقلید از این مرجع بزرگ را داشتم ، همیشه در پی فرصتی بودم تا سپاسگزار نعمت های این پیشوا باشم . ادای این سپاس را جز در این نمی دیدم که آستان و مقدمش را ببوسم و خاک قدومش را بر دیدگان بنهم ، ولی افسوس که توفیق نصیب نگشت و ناگهان فریادگر مرگ ، حضرتش را فراخواند و مسلمین را در سوک نشانید ، از آن پس امیدم به یأس مبدّل شد ؛ تا اینکه یک سال بعد از وفات میرزای بزرگ ، خداوند به من توفیق تشرّف به عتبات عالیات را عطا فرمود . تا زمانی که در نجف اشرف بودم ، تربت شریف میرزا را زیارت می کردم و بدین وسیله روان خویش را تا حدّی آرامش می بخشیدم ، ولی زخم دل در درون پنهان بود. در خلال این مدّت ، گه گاه به سامرا مشرّف می شدم و در مشاهده ائمّه حضور می یافتم و محرومیّت خویش از درک ایّام میرزا را به یاد می آوردم و اشک از دیدگانم جاری میشد . تا اینکه بر اثر استغاثه از ائمّه اطهار « علیهم السلام » و به خصوص حضرت بقیةالله الاعظم «عج » در اواخر سال 1329 هـ ق ـ هجرت به سامرا میسّر گشت و همراه خانواده بدانجا شتافتم . در مدّت اقامت خود در سامراء ، عده ای از افراد مورد اعتمادی را که سال های حیات میرزا را درک کرده بودند یافتم و با استفاده از برکات وجود آنها بر میزان آگاهی خود ، نسبت به میرزا افزودم . پس از آن چنین اندیشیدم که با قلم ناتوان خود ،به نگارش این جزوه̾ ناچیز دست بزنم تا هم یادی از گذشتگان باشد و هم وسیله̾ شناختی برای آیندگان. از سوی دیگر ، چون دیدم که بسیاری از اساتیدم از برترین شاگردان و بهره وران از انفاس پر برکت میرزا بوده اند ، برخود واجب دانستم نام و یادشان را زنده نگه داشته و فضل و مناقبشان را آشکار سازم . » 1 این کتاب به زبان عربی و برای آشنایان بدان زبان ، غیر قابل استفاده بود ، تا اینکه ترجمه̾ فارسی آن ، با نام « میرزای شیرازی » به صورت زیبا و مطلوبی ، همراه با ملحقات و اضافاتی بر اصل کتاب ،توسط وزارت ارشاد اسلامی،در سال پیش (1362 ) چاپ و منتشر شد ، و از این رهگذر خدمتی قابل تقدیر نسبت به میرزا شیخ آقا بزرگ و تاریخ و فرهنگ تشیّع انجام شد . من همین جا ، از همه̾ کسانی که در ترجمه و چاپ و نشر این کتاب ، متحمّل زحمت شده و سعی و کوشش کرده اند ، تقدیر و تشکر می کنم و از خداوند متعال افزایش توفیقاتشان را در راه خدمت به جامعه̾ اسلامی خواستارم . در مقدمه این ترجمه ( ص 13 – 14) آمده است : « 7- از آنجا که اصل کتاب دارای غلط های چاپی بوده است بعید نیست که بعضی از آنها به کتاب حاضر منتقل شده باشد . لذا قبلا از همه̾ خوانندگان گرامی پوزش می طلبیم و امیدواریم پژوهشگران و دانایان تاریخ ، با راهنمائی های خود ما را یاری فرمایند .» ازاین رو بر آن شدم که اشتباهاتی را که در ترجمه یا اصل کتاب اتفاق افتاده ـ تا آنجا که من با یک مطالعه و سیر اجمالی بر آنها واقف شده ام ـ متذکر شوم . قبلا به روان پاک مرحوم شیخ آقا بزرگ و میرزای شیرازی درود می فرستم و مجددا برای مترجم ـ یا مترجمین ـ محترم این کتاب ، آرزوی توفیق بیشتر می کنم . ضمنا یادآوری می کنم که چاپ اوّل و دوم این ترجمه ، مورد بررسی واقع شده ـ البته چاپ دوم عین اوّل است و هیچ گونه تغیری در آن داده نشده است ـ و نیز اصل و متنی که مورد استفاده بوده در سال 1403 هـ ق ، توسط انتشارات میقات منتشر شده که افست چاپ عراق « هدیة الرازی » است 2 و طبعاً آدرس صفحاتی که در این نبشتار مشاهده می فرمائید طبق چاپ اول و دوم ترجمه و چاپ یاد شده̾ اصل کتاب است . 1- در ص 12 پیشگفتار مترجم آمده است : « مرحوم شیخ آقا بزرگ پیرامون شخصیت و زندگی و شاگردان میرزای شیرازی ،علاوه بر قلم فرسائی در کتابی موسوم به « طبقات اعلام الشیعة » به جهت علاقه و محبتی که به آن رادمرد داشت ،به نگارش کتابی جداگانه نیز در ترجمان او همّت گماشت و آن را «هدیة الرازی الی الامام المجدّد الشّیرازی » 3 نام نهاد . » این سخن ، دالّ بر این است که کتاب « طبقات اعلام الشیعة » قبل از « هدیة الرازی » نوشته شده ، ولی این مطلب صحیح نیست و شیخ آقا بزرگ چندین سال قبل از تألیف « اعلام الشیعة » به نوشتن « هدیة الرازی » دست یازیده و اصلاً آنچه در «اعلام الشیعة » در شرح زندگی میرزا آورده ، خلاصه ای است از آنچه در « هدیة الرازی » مسطور است . او خود ، در این باره در اعلام شیعه̾ قرن چهاردهم یعنی « نقباء البشر » (ج 1 / 436-437 پاورقی ) چنین می نویسد : « و کنت الّفت قبل عشرات السّنین کتابا مستقلاً فی ترجمته ، سمیّته « هدیة الرازی الی المجدد الشّیرازی » و قد اکثرت من النقل عنه فی هذا الکتاب عند التّعرض لذکر تلامیذه ... فما لنا الّا التّبرک بذکر اسمه ملخّصین ترجمته من کتابنا المذکور و محیلین التّفصیل الیه. » همچنین در اعلام الشیعة ، بخش نقباء البشر در شرح احوال بسیاری از علما یادآوری میکند که ایشان را در «هدیة الرازی » هم ، یادکرده است، به عنوان نمونه : 1- نقباء البشر ج 1/88 ؛ در شرح زندگی آیة الحق سید احمد کربلائی ره : وذّکرته فی هدیة الرّازی . 2- نقباء البشر ج 3/1028 در شرح زندگی شیخ عبدالحسین تستری : ترجمته فی هدیة الرازی . 3- نقباء البشر ج 2/535 در شرح زندگی شیخ میرزا حسین شیرازی : ذکرت المترجم له فی هدیة الرّازی . 4- نقباء البشر ج 2/534 در شرح زندگی سید حسین رضوی قمی : کما ذکرته فی هدیة الرّازی . 5- نقباء البشر ج 2/539 در شرح زندگی سید حسین کاشانی : و ذکرت المترجم له فی هدیةالرّازی . 6- نقباء البشر ج 2/540 در شرح زندگی شیخ محمد حسین اصفهانی : و قد ذکرت المترجم له فی هدیة الرّازی . 7- نقباء البشر ج 2/543 در شرح زندگی سید حسین همدانی : کما ذکرته فی هدیة الرّازی . 8- نقباء البشر ج 2/570 در شرح زندگی سید میرزا محمد حسین علوی : و قد ذکرناه فی هدیة الرّازی . 9- نقباء البشر ج 2/621 در شرح زندگی شیخ میرزا محمد حسین کرمانی : ذکرته فی هدیة الرّازی . 10- نقباء البشر ج 2/638 در شرح زندگی شیخ محمد حسین قائنی : و ذکرته فی هدیة الرّازی . 11و 12 – نقباءالبشر ج 2/711 در شرح زندگی شیخ داوود برغانی و سید داوود خراسانی : ذکرته فی هدیة الرّازی ،کذا ذکرته فی هدیةالرّازی . با توجّه به آنچه یاد شد ، معلوم می گردد که « هدیة الرّازی » چندین سال ، قبل از « اعلام الشیعة » تألیف شده است . 2- عکسی که روی جلد این ترجمه ـ به عنوان اینکه تمثال میرزای شیرازی است ـ چاپ شده ،بنا به گفته̾ « ریحانة الادب » ( ج 6/166 ـ و ج 3/421 ـ چاپ 8 جلدی ) تصویر آیت الله سید اسماعیل صدر ـ جدّ امام موسی صدر ـ شاگرد میرزای شیرازی است نه خود میرزا . 4 3- در ص 16 ـ 17 ترجمه پاورقی 6 ، در ترجمه̾ یک حدیث دو اشتباه رخ داده است . حدیث در بحارالانوار ( ج 2/5 ـ 6 ـ چاپ جدید ) و بدینصورت است : یقال للعابد یوم القیمة ، نعم الرّجل کنت همّتک ذات نفسک و کیفیت النّاس مؤنتک ، فادخل الجنة ... و یقال للفقه : ... قف حتّی تشفع لکلّ من اخذ عنک او تعلّم منک . فیقف ، فیدخل الجنّة معه فئاما و فئاما حتّی قال عشرا و هم الّذین اخذوا عنه علومه و اخذوا عمن ... و عمن اخذ عمّن اخذ الی یوم القیامة ... در ترجمه̾ فراز اوّل حدیث ، آمده است : « به عابد گفته می شود تو مرد نیکی بودی ( ولی ) کوشش تو صرفا برای ( نجات) خودت بوده است و بار زندگیت بدوش مردم . » در اینجا ترجمه̾ « کفیت النّاس مؤنتک » به « بار زندگیت به دوش مردم ] بود [ » صحیح نیست ، بلکه معنی این جمله درست ، به عکس است « یعنی خودت متحمّل مؤنه ات بودی و بار زندگیت به دوش مردم نبود. » زیرا روشن است که «ت» کفیت ، فاعل و خطاب به عابد است ، همچنین که در کتب لغت آمده است: « کفی فلانا مؤنته : جعلها کافیة له ، ای قام بهادونه فاغناه عن القیام بها . » 5 در ترجمه̾ « قف حتّی ... » آمده است : « توقّف کن تا شفاعت کنی تمام کسانی را که از تو کسب علم نموده اند ، پس از آن می ایستد و گروه گروه از مردم با او داخل بهشت می شوند . تا جائی که معاشرین با او که به طرق گوناگون تا بر پاشدن قیامت از او علم آموخته اند ، ( همگی به شفاعت او وارد بهشت می شوند ) ... همانطوری که علامه مجلسی « ره » بیان فرموده ، فئام به معنای گروهی از مردم است.6 و روایت می گوید : فیدخل معه فئاما و فئاما و فئاما حتّی قال عشرا ، 7 و هم الذّین ... » یعنی امام علیه السّلام ده مرتبه کلمه̾ فئاما را تکرار فرمود . و آنها کسانیند که ... ولی مترجم محترم کلمه̾ « عشراً » را از « هم الذین » جدا نکرده و این دو کلمه را « عشراتهم » ـ بر وزن علماؤهم ـ اعراب گذاری و به تبع آن ، در ترجمه فرموده است : « تا جائی که معاشرین با او ... » و توجّه نفرموده که در این صورت چند اشکال پدید می آید : 1- اگر متن حدیث ، « عشرائهم » است چرا ترجمه شده : « معاشرین با او ... » ؟ 2- مرجع ضمیر «هم » چیست ، در این روایت که مکررا به « فقیه » ضمیر مفرد مذکر برگشته ؛ مثلا : فیقف ، فیدخل الجنّة معه ، الذّین اخذوا عنه علومه ، واخذوا عمّن اخذ عنه . 3- آیا صحیح است بگوئیم : « معاشرین با او که به طرق گوناگون ، تا بر پاشدن قیامت از او علم آموخته اند ؟ آیا به کسی که مثلا، هزار سال پس از شیخ طوسی «ره » از علوم و آثار او ، استفاده می کند ، اصطلاحا معاشر شیخ طوسی می گویند؟ 4- بنابراین فرض جمله کامل نیست ، یعنی احتیاج به تقدیر دارد ، چنانچه در ترجمه ، جمله̾ « همگی به شفاعت او وارد بهشت می شوند .» تقدیر گرفته شده است . جالب است بدانیم که این روایت در کتاب عوالی اللئالی ( ج 1/19 ) ابن ابی جمهور احسائی هم آمده ، و وی تنها تا جمله̾ « حتّی قال عشراً » را نقل کرده و دنباله̾ حدیث را نیاورده است . 4 - در ص 38 ترجمه آمده است : ] هنگامی که پس از درگذشت شیخ انصاری به میرزا پیشنهاد شد مرجعیّت شیعه را بپذیرد [ وی در پاسخ گفت : « من آمادگی این مهمّ را در خود نمی بینم و توانائی برآوردن احتیاجات مردم را هم ندارم ، جناب آقا شیخ حسن ] نجم آبادی [ فقیه زمانه است و شایسته تر از من بدین کار . » عبارت متن عربی در اینجا چنین است : « انی لم استعد لذلک و لا استحضر ما یحتاج الیه النّاس و جناب الشیخ آقا حسن فقیه العصر هو اولی بذلک منّی . » ( ص41 ) مقصود میرزا از جمله̾ « لا استحضر ما یحتاج الیه النّاس » این نیست که « من توانائی برآوردن احتیاجات مردم را ندارم . » بلکه ظاهرا مراد این است که : مسائل فقهی مورد نیاز مردم را استنباط نکرده و مستحضر نیستم . و همان طور که می دانیم استنباط مسائل غیر از دارا بودن نیروی اجتهاد است و مجتهد پس از رسیدن به رتبه̾ اجتهاد ، و یافتن این قوّه و مرتبه در خود ، تازه باید مدّت ها وقت صرف استنباط و استخراج مسائل کند . دلیل مدّعای ما سخن جناب شیخ حسن « ره » در پاسخ میرزا ، است که می گوید : « و مسئله استحضار المسائل اسهل مایکون علیک ؛ ولی این زعامت دینی است که نیازمند مردی جامع الشرائط ، عاقل ، سیاستمدار ، آشنا به امور و کامل النفس می باشد و این همه در هیچ کس جز شما جمع نیست . » ( میرزای شیرازی /39 ) . و نیز گفته̾ خود میرزا که فرموده : « هیچ گاه به فکرم خطور نکرده بود که روزی مرجع دینی مردم بوده و به این امر عظیم دچار شوم . » ( میرزای شیرازی /39 ) آقا بزرگ پس از ذکر این ماجرا می نویسد : مردم در امر تقلید به میرزا رجوع کردند و ایشان هم بر کتاب « نجات العباد » و « نخبه » و « رساله̾ مسئله » ، و هر چه که شیخ بر آن تعلیقه نوشته بود ، حاشیه نگاشته و فتاوی خود را بیان داشتند ( هدیة/41 ـ 42 ) . این گفته نیز دلیلی دیگر است بر ادّعای ما . 5- ص 38 در ترجمه̾ این سخن آقا حسن نجم آبادی : « و مسئله استحضار المسائل اسهل ما یکون علیک » آمده است : « برآوردن احتیاج مردم ساده است . » این مورد هم مثل بالا ، اشتباه است و علاوه ترجمه̾ « اسهل مایکون علیک » بدین صورت : « برآوردن احتیاجات مردم ساده است » خالی از دقّت است و صحیح آن چنین است : « استنباط و استخراج مسائل شرعی ، آسان ترین کار برای شماست . » 6- در ص 42 آمده است : « جواب استخاره بر ماندن در سامرا بود . پس از آن میرزا تصمیم قطعی بر اقامت گرفت و لوازم و کتابهایش را از نجف خواست . شاگردان همراه میرزا نیز اقامت اختیار کردند و دیگر شاگردان نیز از سایر نقاط بار سفر به سامرا بستند به طوری که سامرّا خانه̾ علم و مرکز اسلام و مرجع مردم در امور دین و دنیا گردید . » عبارت متن عربی در اینجا چنین است : « فلم تساعد الإستخارة الا علی الاقامة بسامرا علی کل حال، فعزم علی البقاء و طلب اسبابه و کتبه من النّجف و کذلک من معه من الاصحاب و اخذ فی لوازم البقاء و علم النّاس عزمه علی البقاء ، فانتقلت الصّفوة من تلامذته الیه حتّی صارت سامرا مثل الجزیرة الخضراء فی الرّوحانیه و اعلی الله فیها ذکره و اعزّ نصره و صارت سامرا دار العلم و بیضة الاسلام و المرجع العالم لأهل الدین و الدّنیا . » (ص 44 ) . همانطور که مشاهده می شود ، در ترجمه ، جمله̾ « حتی صارت سامرا مثل الجزیره الخضراء فی الرّوحانیة » بدون علامت حذف ، و هیچ گونه اشاره ای ، اسقاط شده است . که البته شایسته بود مترجم محترم علاوه بر ترجمه̾ این جمله توضیح مختصری هم پیرامون جزیره̾ خضراء در پاورقی ذکر می کرد . 8 7- در ص 40 ترجمه ( مطابق با ص 20 متن ) آمده است :« ... تا اینکه بالاخره ]میرزا[ در شعبان سال 1290 به سامرا مسافرت می کند . » این تاریخ اشتباه است و همان طور که در نقباء البشر ( ج 1/439) و نیز در خود « هدیه الرازی » ( ص 43 ) و ترجمه ( ص 41 ) و ریحانة الادب ( ج 6) و مشاهیر دانشمندان ( ج 4/270 ) و زندگانی شیخ انصاری ( ص 235 ) واعیان الشیعه ( ج 23/130 ) و مقدّمه تأسیس الشیعة (ص 3) و الکنی و الالقاب (ج 3/222) ، آمده است میرزا در شعبان سال 1291 به سامرا وارد شده است . 8- در ص 108 ترجمه ( مطابق با ص 66 متن عربی ) درباره آیة الحق سید احمد کربلائی ره ، استاد اتاد علّامه طباطبائی ( ره ) آمده است : « در نجف در بحث علامه میرزا حبیب الله و حاج میرزا حسن تهرانی حضور یافت و پس از آن از یاران خاصّ علامه ملّا حسین علی همدانی گشت. » در این عبارت ، میرزا حسن تهرانی و نیز ملاحسین علی همدانی ، اشتباه است و صحیح آن حاج میرزا حسین ( خلیلی) تهرانی و ملا حسینقلی همدانی (استاد بزرگ اخلاق و عرفان ) می باشد ،هم چنانکه در نقباء البشر ( ج 1/87 ) آمده است . 9- در ص 156 ترجمه ( مطابق ص 118 متن عربی ) آمده است : « او ] مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائری مؤسس «ره» [ اکنون در سلطان آباد ( اراک ) اقامت گزیده است. » و در ص 182 ترجمه ( مطابق ص 145 متن عربی ) درباره̾ مرحوم آیت الله سید محمد کاظم یزدی صاحب عروة آمده است : « ریاست عامّه امروزه ( در نجف و اکثر شهرهای ایران، بکله تمامی آن بدو منتهی شده است . » همان طور که شیخ آقا بزرگ ( در نقباء البشر ج 3/ 1159 ) فرموده است : صاحب عروة در سال 1337 هـ ق در گذشته ، و نیز حاج شیخ عبدالکریم حائری از سال 1333 هـ ق تا سال 1340 هـ ق ، مقیم اراک و اداره̾ حوزه̾ آنجا بوده است . ( نقباء البشر ج 3/1158ـ 1159) . بنابراین از آنچه در « هدیة الرّازی » در شرح زندگی مرحوم حائری و یزدی ، آمده استفاده میشود که « هدیة الرازی » قبل از ( یا در سال ) 1337 هـ ق ، تألیف شده ، ولی از سوی دیگر ، در سه مورد از « هدیة الرازی » مطلبی ذکر شده ، که با این موضوع تنافی دارد . 1- در ص 177 ترجمه ( مطابق ص 139 متن عربی ) آمده است : « حاج سید اسدالله در جمادی الثانیه̾ 1340 هـ ق عتبات را زیارت کرد . بار دیگر نیز در جمادی الثانیة سال 1349 هـ ق به زیارت رفت . » 2- در ص 192-193 ترجمه ( مطابق ص 156 متن عربی ) ، می نویسد :« سید عبّاس سپس به کرمانشاه رفت و در سال 1349 هـ ق در همان شهر وفات یافت .» 3- در ص 212 ترجمه ( مطابق متن عربی ) آمده : « از دیگر آثار او تعمیر مسجد جامع قدیم در شیراز است که در سال 1360 هـ ق آن را شروع کرد ولی علیرغم صرف هزاران تومان ، موفّق به اتمام آن نشد و فرزندش نقایص آن را تا امروز که سال 1374 هـ ق است ، تکمیل کرد . » چنان که یاد شد ، عبارتی که آقا بزرگ درباره̾ مرحوم حائری ـ متوفّای 1355 هـ ق ،و صاحب عروة آورده ، می فهماند که کتاب را قبل از سال 1338 نوشته ، ولی این سه موردی که اخیرا آوردیم ، بر خلاف آن است ،مخصوصا صورت سوّم که می نویسد :« تا امروز که سال 1374 است ... » ظاهرا در توضیح و حلّ این اشکال ، باید گفت : شیخ آقا بزرگ ، چنانکه در الذّریعه ( ج 25 /207 ) فرموده و از خود هدیة الرّازی ( ص 118 و 145) نیز استفاده می شود ،هدیة الرّازی را ،اوائل دوران تشرّفش به سامرا یعنی قبل از سال 1340 هـ ق ، به رشته تألیف کشیده است . ولی از آنجا که این کتاب در سال 1388 هـ ق ، در عراق چاپ شده 9 و تا آن زمان مخطوط بوده است ، مؤلّف بزرگوار ، در طول این مدّت ، هر چه اطلاعاتشان راجع به مطالب و تراجمی که در « هدیة» آورده ، اضافه می شده ،بدان کتاب می افزوده است و از این روست که می بینیم در شرح زندگی مرحوم حائری ، قبل از سال 1340 هـ ق را می فرماید : اکنون ... و در جای دیگر ، سال 1374 ه ق را ، می گوید : امروز ... و نیز در چند جا از جمله ( ص 143 و 179 ترجمه ) که دیده می شود ، به « نقباء البشر» اشاره می کنند و میگویند ، فلانی را در نقباء البشر یاد کرده ایم ، از همین باب است . در هر صورت ، شایسته بود مترجم محترم به این نکته توجّه می فرمودند و ( در پاورقی ) در این باره ،توضیح می دادند . 10- در ص 180 ترجمه ( مطابق ص 143 متن ) در ضمن شرح حال مولی فتحعلی سلطان آبادی ، استاد محدّث بزرگوار ، حاج میرزا حسین نوری چند اشتباه رخ داده که لازم است عبارت متن و ترجمه̾ هر دو را بیاوریم ،تا کاملا موضوع روشن شود : « علامه نوری شرح حال او را ، در دارالسلام ، آورده و در توصیف او چنین گفته است: ... کسی که اندیشه های نوین و گنج های پنهان را از زوایای کتاب خدا بیرون می کشد و نکته های لطیف و منحصر به فرد و قواعد مکنون الهی را از چاه معطّل و قصر مشیّد استنباط می کند ... شناخته شده ترین شخصی که او را در طریق ائمه دیده ایم ، واستوار ترین فردی که به عروة وثقی ( گمشده̾ همگان در هنگامه̾ رستخیز ) چنگ زده است ... » ( ص 180 ) عبارت متن عربی( ص 143 ) « ... مستخرج الفوائد الطّریفة و الکنوز المخفیّة من حبایا زوایا الکتاب المجید . و مستنبط الفرائد الّلطیفةو القواعد المکنونة الالهیّه من البئر المعطّلة و المقصر المشید .. اعرف من رأیناه بطریقة أئمة الهدی و اشدهم تمسکا بالعروة الوثقی من النّعم التّینسئل عنها یوم ینادی المنادی ... » . همان طور که اشاره شده ،این مطالب از حاجی نوری است و او ، این کلام را در کتاب « دارالسلام فیما یتعلّق بالرّویا و المنام » ( ج 2/266) آورده ،و در این رابطه با تفصیل و توضیح بیشتر ، و تعبیراتی دیگر ،در ( ص 316 ـ 319 آن کتاب ) سخن گفته است . در عبارت مورد بحث ، چند آیه̾ قرآن مورد استفاده و اشاره واقع شده ،که باید با توجّه به آنها ، این جملات را ترجمه کرد : الف : این جمله « قواعد مکنون الهی را از چاه معطّل و قصر مشید استنباط می کند .»= ( و مستنبط الفرائد اللّطیفه و القواعد المکنونة الالهیّه من البئر المعطّلة و القصر المشید.) اشاره است به قسمتی از آیه 45 سوره̾ مبارکه̾ حج : ... فهی خاویةعلی عروشها و بئر معطّلة و قصر مشید . » در بسیاری از روایات « بئر معطّله و قصر مشید » به ائمه علیهم السلام تأویل شده است، از جمله، در بحارالانوار ( ج 24/101-102 چ چاپ جدید ) و در تفسیر « نورالثقلین » ( ج 3/506، احادیث شماره 165-167 و169) آمده است که : « الئر المعطّله ، الامام الصّامت و القصر المشید ، الامام النّاطق » . نیز در بحارالانوار ( 24/102 حدیث 9) و در همان تفسیر ( ج 3/507 حدیث شماره 168) آمده است که : « مراد از بئر معطّله حضرت زهراء و فرزندانش و مقصود از « قصر مشید» امیرالمؤمنین علیه السلام تأویل شده است . و شاعری در این رابطه گفته است : « بئر معطّله و قصر مشرف مثل لآل محمد مستطرف فالناطق القصر المشید منهم و الصّامت البئر الّتی لا تنزف » 10 ولی به هر حال ، روی هم رفته ، بئر معطّله و قصر مشید ، مأوّل است به حضرات معصومین علیهم السّلام، و مرحوم نوری ، اشاره به همین تأویل آیه دارد ، بنابراین ترجمه̾ آن جمله بدین صورت : « ... از چاه معطّل و قصر مشید استنباط می کند. » دقیق نیست زیرا در ترجمه̾ فارسی یا باید گفت :« از البئر المعطّله و القصر المشید» استنباط می کند. ( که البته اینگونه ترجمه ، نیست ) یا باید در ترجمه̾ آن ، در برابر این دو واژه ، معنای مراد نویسنده را آورد مثلا بدین صورت : ... و قواعد مکنون الهی را ، از آثار ائمّه علیهم السلام ، استنباط می کند . علاوه ، واژه̾ « مشید» بر وزن « مریض» است و بدون تشدید ، ولی نمی دانم چرا در ترجمه با تشدید ( یعنی بر وزن مرتّب صبط شده است . ب : جمله̾ « اشدّهم تمسکا بالعروة الوثقی » اشاره است به آیه̾ شریفه̾ 256 سوره̾ بقره« فمن یومن بالله و یکفر بالطاغوت فقد استمسک بالعروة الوثقی ». در این جا نیز در روایات فراوانی ائمّه معصومین علیهم السّلام ـ و محبّت و ولایت آنها ـ عروة الوثقی خوانده شده اند ، از جمله در : بحار الانوار ( ج 24/83 -85 ) و تفسیر نور الثّقلین ( ج 1/263، احادیث شماره̾ 1054،1056-1063 ) . ج : جمله̾ « من النّعم الّتی نسئل عنها یوم ینادی المنادی » اشاره است به آیه̾ شریفه̾ 7 سوره̾ تکاثر : « و لتسئلنّ یومئذ عن النعیم .» همچنین در این جا ، نعیم به ائمه هدی علیهم السلام ، تأویل شده است از جمله: در تفسیر المیزان (ج 20/353 به بعد) و در « نورالیقین » ( ج 5/662 احادیث شماره 12 ، 13 ، 15 ، 17 ، 19 ) و نیز در ( ص 665 / حدیث شماره 28 ) . و نیز در بحار الانوار ( ج 24/52-59) روایاتی در این باره آمده است . د: « یوم ینادی المنادی » اشاره است به آیه̾ 42 سوره̾ ق : « و استمع یوم ینادی المناد من مکان قریب » و مراد از آن ، روز قیامت است . با توجه به آنچه ذکر شد ، هویدا می شود که ترجمه̾ جمله̾ « من النّعم الّتی نسئل عنها یوم ینادی المنادی » بدین صورت : « گمشده̾ همگان در روز قیامت » چقدر از واقعیت به دور است . بلکه من در این جا به اصطلاح بیانیّه است و توضیح دهنده و تبیین کننده̾ « عروة الوثقی » است ، یعنی : عروة الوثقی همان نعمت هائی است که روز جزاء درباره̾ آنها از ما سؤال می شود و ما در برابر آنها مسئولیم . و فعل « نسئل » مجهول است، یعنی ، از سوی خداوند متعال ، ما مورد پرستش واقع می شویم ، نه معلوم چنانکه از این تعبیر « گمشده̾ همگان در روز رستاخیز » ظاهر می شود. و بعید می دانم که مترجم محترم ، واژه̾ « عروة الوثقی » را ، بدین صورت : « گمشده همگان ... » ترجمه کرده باشد ، زیرا عروة به معنای دستاویز، مستمسک ، و چیزی که به آن اطمینان دارند 11 می باشد و « وثقی » افعل التفضیل و مؤنث اوثق است به معنای محکم تر و استوارتر . و بنابراین ترجمه̾ آن ، به صورت تعبیر فوق ، اشتباه است و حتّی معنی کنائی و استعاره ای آن هم نیست . همان طور که محدّث نوری فرموده ، مرحوم ملّا فتحعلی سلطان آبادی ، مردی متبحّر و محقق و در تفسیر یدی طولی داشته است و آیة الله العظمی حکیم «ره» در تعلیقه اش بر کفایةالاصول ، یعنی « حقایق الاصول » ( ج 1/95-96 ) داستانی خواندنی در این رابطه نقل کرده است . که برای رعایت اختصار از ذکر آن خود داری می کنیم . 11- در ص 172 آمده است : « حاج مولی علی محمد نجف آبادی، سالیان متعدّدی را در نجف به بهره گیری از محضر میرزا پرداخت ، سپس به نجف مراجعت کرد .» که صحیح آن ، چنین است : سالیان متعدّدی را در سامرا به بهره گیری از محضر میرزا ... چنانکه ( در ص 135 متن ) آمده است . 12- در ص 47 پاورقی شماره 2 آمده است : کتاب « امل الآمل » را شیخ حرّ عاملی در دو جلد تألیف کرده و در آن به شرح زندگی علماء ( تا زمان صفویه ) پرداخته است . علّامه سید حسن صدر ، در دنباله̾ این کتاب از علمای زمان صفویه تا عصر خودش یاد کرده و به توصیف مختصری از زندگی آنها می پردازد . او نوشته̾ خودش را « متمّم امل الآمل » نام می نهد . » بسیاری از دانشوران برای « امل الآمل » تکلمه و تتمیم نوشته اند . ( الذریعة ج 2/350) و آقا بزرگ تهرانی «ره» در کتاب ارزشمند الذریعة ( ج 3/337 به بعد ) بسیاری از آنها را نام می برد ، ولی کتابی که علّامه سید حسن صدر در تکمیل و تتمیم این کتاب نوشته همچنانکه علّامه تهرانی در ( الذریعة ج 4/411 و ج 2/350 ) ونقباء البشر ( ج 1/447 و 448 ) و هدیة الرّازی ( ص 25 ) فرموده است ، نامش « تکمله̾ امل الآمل است نه « متمّم امل الآمل » . 13- چند سطر از اواخر ص 41 و اوائل ص 42 « هدیة» ـ که طبق روش مترجم مربوط به ص 39 و 89 ترجمه می باشد اصلا، ترجمه نشده و حذف گردیده است . از این جمله: « و علّق الحواشی علی « نجات العباد » » تا جمله̾ « و لم یبرز کل ذلک الی آخره و الیالآن .» 14-در ص 217 آمده است : « مرحوم شیخ آقا بزرگ در فصل مربوط به تألیفات میرزا، به اندکی بسنده کرده است . ما به جهت اطلاع بیشتر خوانندگان ، مطالبی راکه مرحوم سیّد محسن عاملی در « اعیان الشیعه » ذیل عنوان تألیفات میرزای شیرازی نگاشته می آوریم . تألیفات وی عبارتند از : 1- کتابی در طهارت ( تا مبحث وضو) 2- رساله ای در رضاع 3- کتابی در فقه از اول مکاسب تا آخر معاملات. 4- رساله ای د راجتماع امر و نهی 5- خلاصه ای از افادات استاد بزرگوار شیخ انصاری ( از اول اصول تا آخر آن ) ... » درست است که آقا بزرگ در بخش تألیفات از این کتاب ها یادی نکرده است ولی در ( ص 42 هدیة الرّازی ) ، این پنج کتاب را نام برده و اینها را از تصنیفات میرزا می شمرد. و در خصوص این 5 اثر ،لازم نبود به ذیل «اعیان الشیعة » تمسّک شود. و احتمالاً اعیان الشیعة، این قسمت را از « هدیةالرّازی » استفاده و از اخذ کرده است. آنچه ذکر شد اشتباهاتی است که من بر آنها واقف شده ام و موارد جزئی دیگری هم وجود دارد از جمله :ص 182 در شرح زندگی صاحب عروة، و ص 185 درباره حاج میرزا محمد ارباب قمی، و ص 15 پاورقی شماره 2،.و ممکن است مواضع دیگری نیز وجود داشته باشد. مجدّداً از دست اندر کاران ترجمه و چاپ و نشر این کتاب ،تشکّر می کنم و امیدوارم در چاپهای آینده ، موارد یاد شده اصلاح شود . رضا مختاری
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 326 |