تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,078 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,025 |
مقابله به مثل | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1364، شماره 42، خرداد 1364 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
مقابله به مثل از نظر عقلاء عالم و کتب آسمانی آیة الله بنیفضل مقدمه بحث در جنگ تحمیلی ایران با عراق بارها عراق به مناطق مسکونی و غیر نظامی ایران حمله و تجاوز نموده و از ابتدای جنگ تا به حال چندین شهر قهرمان از جمله : دزفول، اهواز، آبادان، اندیمشک، باختران وو... علاوه بر بمباران هوائی، مورد اصابت صدها موشک قرار گرفته و هزاران غیر نظامی از کودک، پیر و جوان را به خاک و خون کشیده است. و با انیکه امت مقاوم و شهید پرور ایران در مقابل آن همه تجاوزات عراق، در اجتماعات میلیونی خصوصاً در نمازهای جمعه از مسؤلین جمهوری اسلامی با این عبارت « موشک جواب موشک » تقاضای مقابله به مثل را نموده اند، آیا مسؤلین محترم جمهوری اسلامی تا امروز مقابله به مثل نموده اند ؟ مسؤلین و رزمندگان اسلام با اینکه قدرت وتوانائی مقابله به مثل بلکه بالاتر از آن را دارند، امّا رأفت و رحمت جمهوری اسلامی، اینان را مانع از تلافی شده است. در اینجا مقتضی است به چند نکته به طور مختصر اشاره کنیم : نکته اول ـ توطئه حمله هوائیبه ایران اخیراً بایک توطئه حساب شده، عراق جهت وادار نمودن ایران به صلح و سازش، حمله̾ هوائی به شهرهای ایران را تشدید و غالباً مناطق مستضعف نشین ( مانند حلبی آباد و خزانه در جنوب تهران و خانه های شصت یا هفتادمتری محله یوسف آباد واقع در دامنه کوه عینعلی در تبریز ) را بمباران کرده تا سرو صدای مردم علیه جنگ بلند شود ولی مردم همان محله های بمباران شده در حالی که شهدای خود را از زیر آوارها بیرون میکشیدند، فریاد می زدند : « جنگ، جنگ تا پیروزی » و مجروحین همان بمباران ها در حالی که عزیزان خود را از دست داده بودند، در بیمارستان به خبرنگاران اظهار می نمودند که صدام توان مقابله با رزمندگان شجاع اسلام در جبهه ها را ندارد،و لذا ما را بمباران میکند ولی بداند که با این جنایتهای وحشیانه نمی تواند صلح را بر ما تحمیل بکند. بهترین شاهد بر اینکه حمله̾ هوائی اخیر عراق به شهر ها و مناطق مسکونی غیر نظامی، توطئه ای حساب شده در رابطه با صلح تحمیلی بود،این است که همزمان با حمله̾هوائی عراق و مطرح نمودن صلح از طرف مبارک، شاه حسین،شیوخ مزدور منطقه، پاریس نشینان، آمریکا وو... چند نفری از گروه های محارب معلوم الحال به عنوان طرفداری از صلح و خاتمه̾ جنگ در تهران،ظاهر و با خشم جوانان حزب الله ـ که نمونه آن ها در نماز جمعه تهران دیده می شوند ـ روبه رو و دستگیر و به مقامات ذی صلاح تحویل داده شدند. نکته دوم ـ دستور الهی مقابله به مثل در قرآن مجید و همچنین سایر کتابهای آسمانی مثل تورات و انجیل، از سوی خداوند سبحان به طور قانونی،امر و دستور مقابله به مثل صادر شده که هر کس یا جماعتی در هر شرایطی و رتبه و مقامیباشند،اگر به دیگری تعدّی و تجاوز کنند، بر شخص تجاوز شده جایز است به همان نحوی که به او تجاوز شده،تلافی و مجازات نماید و لواینکه مجازات متجاوز و مقابله به مثل در مکان های مقدسی مانند حرم کعبه و مسجدالحرام و یا در زمان های مخصوصی مثل ماه های حرام ( رجب، ذی القعده، ذی الحجه و محرم ) که احترام خاصی دارند و جنگ و خونریزی ابتداءً در آنها حرام و گناه کبیره است باشد. مشروعیت مقابله به مثل از نظر قرآن اکنون می پردازیم به آیاتی چند از قرآن مجید که صراحت در مشروعیت مقابله به مثل دارند: 1- آیه 194 ـ سوره بقره می فرماید : «ãök¤¶9$# ãP#tptø:$# Ìök¤¶9$$Î/ ÏQ#tptø:$# àM»tBãçtø:$#ur ÒÉ$|ÁÏ% 4 Ç`yJsù 3ytGôã$# öNä3øn=tæ (#rßtFôã$$sù Ïmøn=tã È@÷VÏJÎ/ $tB 3ytGôã$# öNä3øn=tæ 4 (#qà)¨?$#ur ©!$# (#þqßJn=ôã$#ur ¨br& ©!$# yìtB tûüÉ)FßJø9$# » مشرکین عرب وقتی که فهمیدند قتال و خونریزی در ماه های حرام، از نظر اسلام جایز نیست، تصمیم گرفتند که در همان ماه ها جنگ کنند تا مسلمانان و طرفداران پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله را از بین ببرند و در سال ششم از هجرت،پیامبر اکرم با یک هزار و چهارصد نفر از مسلمانان عازم زیارت بیت الله الحرام بودند و در حدیبیه ـ نزدیک مکه ـ نازل شدند. مشرکین مانع از زیارت و حج مسلمین گشتند و به سوی آنان سنگ و تیر انداختند. رسول خدا صلی الله علیه و آله با مسلمانان به مدینه مراجعت کردند و در سال هفتم هجرت که پیامبر((ص)) با مسلمین عازم زیارت خانه خدا بودند، در حالی که از یک طرف خائف بودند که مشرکین باز هم منع و جلوگیری نموده و جنگ راه بیندازند و از طرفی دیگر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله از جنگ در ماه های حرام کراهت داشتند،در آن هنگام آیه فوق نازل شد که می فرماید : « اگر مشرکین احترام ماه حرام را مراعات نکردند و اقدام به جنگ نمودند، شما مسلمین هم به جنگ بپردازید،و همچنین اگر حرمت مکانهای مقدس را ملاحظه ننمودند، آنان را قصاص نمائید؛ پس هر کس ـ چه در جنگ و چه در خصومت های شخصی ـ به شما تجاوز کند،به همان نحو که به شما تجاوز شده با آنان مقابله به مثل نمائید». 2- آیه 126 سوره نحل می فرماید : «÷bÎ)ur óOçGö6s%%tæ (#qç7Ï%$yèsù È@÷VÏJÎ/ $tB OçFö6Ï%qãã ¾ÏmÎ/ ( » قصاص و مقابله به مثل کنید به همان مقداری که به شما عقوبت وارد شده. 3- آیه 39 ـ سوره شوری می فرماید : «tûïÏ%©!$#ur !#sÎ) ãNåku5$|¹r& ÞÓøöt7ø9$# öLèe tbrãÅÁtG^t » کسانی که ظلم به آنها برسد،حق انتقام گرفتن را دارند. 4- آیه 41 و 42 سوره شوری : « Ç`yJs9ur t|ÁtGR$# y÷èt/ ¾ÏmÏJù=àß y7Í´¯»s9'ré'sù $tB NÍkön=tã `ÏiB @@Î6y. $yJ¯RÎ) ã@Î6¡¡9$# n?tã tûïÏ%©!$# tbqßJÎ=ôàt }¨$¨Z9$# tbqäóö7tur Îû ÇÚöF{$# ÎötóÎ/ Èd,ysø9$# 4 Í´¯»s9'ré& óOßgs9 ë>#xtã ÒOÏ9r& » عقوبت و مجازات بر مظلومی که انتقام بگیرد از ظالم، راه ندارد و عقوبت و مذمّت باید متوجه کسانی باشد که بر مردم ظلم روا میدارند و روی زمین بنا حق فساد می کنند. بر ظالمین باد عذابی پر درد. 5- آیه 40 ـ سوره شوری : «(#ätÂty_ur 7py¥Íhy ×py¥Íhy $ygè=÷WÏiB ( ô» مجازات هر بدی به اندازه و مثل همان بدی است. 6- مخفی نماند اینکه کلمه̾ «اعتداء، عقوبه وسیئه » در مورد مقابله به مثل به طور مجاز و مشاکله استعمال شده و حقیقت مقابله به مثل همانا مجازات و قصاص متعدّی و ظالم است که حیات زندگی انسان ها در جوامع بشری بستگی به اجراء قوانین قصاص دارد. در آیه 179 سوره بقره می فرماید : « öNä3s9ur Îû ÄÉ$|ÁÉ)ø9$# ×o4quym Í<'ré'¯»t É=»t6ø9F{$# » ای صاحبان خرد، در قصاص برای شما زندگی و حیات تأمین شده است. آری! کسانی که قصد آدم کشی و ظلم را داشته باشند، هر گاه قانون و اجراء قصاص را به یاد می آورند، از تعدّی و تجاوز خود داری نموده، خود و دیگران به حیات و زندگی ادامه می دهند. حکم قصاص در سایر کتاب های آسمانی در تورات و انجیل نیز به مقابله به مثل و قصاص و دستور صادر شده است : در آیه 45 سوره مائده می فرماید : «$oYö;tFx.ur öNÍkön=tã !$pkÏù ¨br& }§øÿ¨Z9$# ħøÿ¨Z9$$Î/ ú÷üyèø9$#ur Èû÷üyèø9$$Î/ y#RF{$#ur É#RF{$$Î/ cèW{$#ur ÈbèW{$$Î/ £`Åb¡9$#ur Çd`Åb¡9$$Î/ yyrãàfø9$#ur ÒÉ$|ÁÏ% 4 » در تورات به طور قانون، ثابت و لازم نمودیم بر یهود که مجازات آدم کش، کشتن او است و چشم در مقابل چشم، بینی در مقابل بینی، گوش در مقابل گوش،دندان در مقابل دندان و زخمها به هر نوعی که باشد،قصاص میشود. و در آیه 46 سوره مائده می فرماید : «$uZø¤ÿs%ur #n?tã NÏdÌ»rO#uä Ó|¤ÏèÎ/ Èûøó$# zNtótB $]%Ïd|ÁãB $yJÏj9 tû÷üt/ Ïm÷yt z`ÏB Ïp1uöqG9$# ( » انجیلیان را تابع آثار و احکام تورات قرار دادیم. پس مقابله به مثل یک قانون مسلّم در تمام ادیان و مورد قبول عقلای عالم و موافق حکم عقل است و همه انبیاء عظام و ائمه معصومین علیهم السلام و رهبران راستین در برابر قلدریها و تعدّی و تجاوز زورگویان ایستادند و تا توانستند به مقابله به مثل پرداختند. آیا تا به حال مسؤلین محترم جمهوری در برابر صدها موشک،راکت و بمباران مناطق مسکونی غیر نظامی و استفاده از سلاح های شیمیائی و سمّی از طرف یزید زمان صدام خون آشام، کی و کجا به مقابله به مثل پرداختند ؟ جز اینکه به عنوان قبلی و بیشتر با هدف قرار دادن مناطق نظامی و اقتصادی دشمن کافر به وسیله چند موشک (ساخت جمهوری اسلامی ایران ) بغداد را بلرزه در آورده، اربابان صدّام را به وحشت انداخته، اتباع خارجی را از بغداد و بصره فرار داده و دبیر کل سازمان ملل را به ایران و عراق روانه کرده است. نکته سوم ـ صلح و سازش بین طرفین درگیر صلح و سازش بین طرفین جنگ، در صورتی است که افراط در هر دو طرف باشد. در این صورت عده ای از انسانهای بی غرض و صالح به عنوان داور، به دعوی طرفین رسیدگی و فصل خصومت می نمایند. « وان طائفتان من المؤمنین اقتتلوا فأصلحوا بینهما » ( سوره حجرات ـ آیه 9 ) ـ اگر دو گروه از مؤمنین جنگ کنند،بین آنان صلح برقرار سازید. و اما در صورتی که یکی از طرفین، متجاوز ظالم و طرف دیگر،مظلوم و درمقام دفاع باشد، صلح معنی و مفهومی ندارد و بر همه̾ انسانها لازم است بقدر امکان از مظلوم حمایت و ظالم را مجازات نمایند و سرجایش بنشانند. « فإن بغت احدیهما علیالاُخری فقاتلوا التی تبغی حتی تفی ء الی امرالله فإن فائت فأصلحوا بینهما بالعدل و أقسطوا ان الله یحب المقسطین » اگر یکی از دو طائفه به دیگری ستم کند، با ستمگر بجنگید تا به امر خداوند رجوع بکند و از ظلم دست بردارد، وقتی که به امر خدا رجوع کرد و از ظلم خود دست برداشت، بین آنان عادلانه صلح برقرار سازید. مراعات عدالت به این است که ظالم ضرر مالی و جانی را که بر مظلوم وارد کرده، هر چقدر هم میلیاردها دلار باشد، باید به مظلوم بپردازد تا صلح عادلانه بین دو طائفه برقرار باشد. البته لازم به تذکر است که صلح عادلانه تنها با پرداختن خسارت حاصل نمی شود، بلکه مهمتر از آن، مجازات ظالم است. و این یکی از موادّی است که از طرف مسؤلین جمهوری اسلامی از ابتداء جنگ تحمیلی در رابطه با صلح به مجامع بین المللی پیشنهاد شده و این همان منطق قرآن کریم است که موافق با حکم عقل و عقلای عالم میباشد. نکته چهارم ـ صلح از نظر فقهای اسلام به طور کلی در جنگ اسلام با کفر،اگر دشمنان اسلام از مسلمین امان بخواهند یا تقاضای آتش بس و صلح بنمایند، در صورتی جایز است به دشمن امان داده شود یا آتش بس پذیرفته شود که به نفع اسلام و مسلمین باشد. به طور اختصار اشاره ای به عبارات فقهای بزرگ اسلام می کنیم : علامه حلی : « وانما یصحّ الأمان مع المصلحة و شرط انتفاء المفسدةفلوامّن من فیه مضرة لم ینعقد » (قواعد علامه حلی ص110) امان دادن بر دشمن در صورتی صحیح است که مصلحتی برای مسلمین داشته باشد و مفسده ای در آن نباشد، پس امان دادن به دشمنی که زیان دارد و (مفسده است ) صحیح نیست. علامه حلی : « انما یجوز عقد الامان مع اعتبار المصلحة » (منتهیعلامه ص 914) امان دادن بر دشمن فقط در صورتی صحیح است که به مصلحت مسلمین باشد. محقق حلی :« المهادنة وهی المعاقدة علی ترک الحرب مدة معینة وهی جائزة اذا تضمّنت مصلحة للمسلمین » ( شرایع محقق ص82 ) آتش بس که به معنای قرارداد برای ترک جنگ به مدّت معینیمی باشد،در صورتی جایز است که مصلحتی برای مسلمانان در آن باشد. صاحب جواهر : « بل لایبعد الجواز مع المصلحة للاسلام والمسلمین ایضاً » (جواهر ج21 ص293) بعید نیست آتش بس جایز باشد در صورتی که به صلاح اسلام و مسلمین باشد. و قریب همین مضمون در مبسوط شیخ طوسی و تذکرة الفقهاء و سایر کتب معتبره ذکر شده. مقابله به مثل از نظر فقهایاسلام اگر چنانچه در جنگ اسلام با کفر؛ مصلحت اسلام و مسلمین اقتضاء نماید،لازم است کشتن اطفال و زنان و پیرمردان حتی مسلمانانی را که در اسارت دشمن هستند. علامه حلی : « لوتترّس الکفار بنسائهم وصبیناهم فإن کان الحرب ملتحمة، جاز قتالهم و لایقصد قتل الصبی والمرأة بل قتل من خلفهم ولا یکف عنهم لأجل الترس لمارواه الشیخ عن حفص بن غیاث عن ابی عبدالله (ع): هل یجوز ان یرسل علیهم المأ اویحرقون بالنار اویرمون بالمنجنیق حتی یقتلوا و فیهم النساء والصبیان والشیخ الکبیر والأساری من المسلمین و التجار؟ قال : یفعل ذلک بهم ولا یمسک عنهم لهؤلاء ولادیة علیهم ولا کفاره ».(منتهی علامه حلی جلد 2 ص910 ) اگر کفار در حال جنگ، زنان و کودکان خود را جلو سنگرهایشان سپر قرار دهند، جایز است ادامه جنگ ولی مسلمانان قصد کشتن کودکان و زنان را نکنند بلکه کشتن دشمنی را قصد کنند که در پشت سر زنان و کودکان قرار گرفته اند و به خاطر کودکان و زنان از کشتن دشمن خود داری ننمایند گرچه منجر به کشته شدن زنان و کودکان شود. مدرک و دلیل این حکم الهی، روایتی است که شیخ طوسی ( در مجلد دوم کتاب تهذیب صفحه 48 چاپ قدیم ) از حفص بن غیاث روایت کرده که او از امام جعفر صادق (ع)سؤال نمود : آیا جایز است آب و آتش را بر آنان مسلّط کرد یا با منجیق سنگ و گلوله انداخت تا کشته شوند، در حالی که بین آنان زنان،کودکان، پیرمردان، اسرای مسلمین و تجار وجود دارند ؟ حضرت در پاسخ فرمود: دشمنان اسلام را باید کشت و به خاطر اشخاص مذکور، نباید از کشتن دشمنان خود داری شود و بر قاتل دیه و کفاره ای واجب نمیشود. در کتب بسیاری از فقهای عظام فتوی داده شده که تخریب و از بین بردن تأسیسات اقتصادی دشمن جایز است، در صورتی که غلبه بر دشمن موقوف بر تخریب باشد. علامه حلی: « یجوز تخریب حصونهم و بیوتهم اذا غلب علی ظنّه الحاجة بذلک » (منتهی علامه ج 2 ص 909 ) جایز است ویران کردن دژ ها و خانه های دشمنان اسلام در صورتی که نیاز به آن کار باشد. محقق حلی : « و یجوز هدم الحصون والبیوت و کلّ ما یُرجی به الفتح » ( شرایع ص77) جایز است ویران ساختن قلعه ها و خانه های دشمن و همچنین جایز است هر کاری که در آن امید پیروزی باشد. صاحب جواهر : « و یجوز هدم الحصون و البیوت و قطع الاشجار و کلما یرجی به الفتح بلاخلاف أجده فیه » ( جواهر الکلام ج 21 ) جایز است از بین بردن حصن ها و خانه ها و بریدن درختها و هر چیزی که در آن امید فتح باشد، و در این مسئله مخالفی پیدا نکرده ام. علامه حلی : « یجوز المحاربةبکل ما یرجی به الفتح ولا یضمن ما یتلف بذلک للمسلمین الذین بینهم » ( قواعد علامه ص 103 و کتاب ریاض شرح کبیر بر مختصر نافع ) جایز است جنگ با دشمن به هر وسیله ای که در آن امید پیروزی و غلبه باشد و اگر در این مورد به گروهی از مسلمین که در بین دشمنان اسلام هستند، زیانیوارد آید،ضمان آور نیست. مخفی نماند، آنچه در نکته چهارم ذکر کردیم، بیشتر مربوط به جنگ با دشمنان اسلام است، امّا در دفاع، مطلب خیلی مهم تر و بالاتر از این حرفها است و جنگ ایران با حزب کافر عراق در واقع، دفاع است و حقیقت آن حمایت از اسلام می باشد و دفاع بر همه و همه ( زن، مرد، پیر، جوان،بیمار و تندرست و و... ) واجب و لازم است. وجوب دفاع بی قید و شرط صاحب جواهر : « الثانی ان یدهم المسلمین عدوٌ من الکفار یخشی منه علی البیضة او یرید الإستیلاء علی بلادهم و اسرهم و سبیهم و اخذ اموالهم و هذا واجب علی الحر و العبد والذکر و الانثی والسلیم و المریض والأعمی و الأعرج و غیر هم ان احتیج الیهم و لایتوقف علی حضور الامام (ع)و لا اذنه و لا یختصّ بمن قصدوه من المسلمین بل یجب علی من علم بالحال النهوض اذا لم یعلم قدرةالمقصودین علی المقاومة و یتأکد الوجوب علی الأقربین فالأقربین » ( جواهر ج 21 ص 18 ) قسم دوم از جهاد همانا دفاع است و آن در صورتی است که دشمن کافر (مثل حزب بعث کافر ) بر مسلمین هجوم بیاورد که خوف بر بیضه̾ اسلام باشد یا دشمن کافر اراده تسلّط و استیلاء بر بلاد مسلمین نماید یا بخواهد آنان را اسیر و اموالشان را غارت کند ( مگر صدام پلید خوزستان را قادسیه نمی دانست ؟! و مگر پیش از ویرانی شهر هایایران، اموال مردم را غارت نکرد و بسیاری از غیر نظامیان را به اسارت نبرد ؟!) دفاع واجب است بر تمام مسلمین : آزاد و برده، مردو زن،سالم و مریض، کور و لنگ و غیر آنها، در صورتی که احتیاج به کمک آنان باشد ( ولو اینکه برفتن بر روی مین باشد). همانا دفاع مثل جهاد ابتدائی نیست که نیاز به حضور یا اذن امام معصوم (ع)داشته باشد. دفاع مخصوص کسانی نیست که مورد هجوم واقع شوند بلکه بر همه واجب است از کسانی مورد هجوم دشمن قرار گرفته و قدرت مقاومت را ندارند، دفاع نمایند و بر کسانی که نزدیکتر هستند، دفاع از آنان واجب مؤکّد است. امام خمینی دام ظله : « لو غشی بلاد المسلمین اوثغورها عدوٌ یخشی منه علی بیضة الاسلام و مجتمعهم یجب علیهم الدفاع عنها بایّة وسیلةممکنة من بذل الأموال و النفوس. لایشترط ذلک بحضور الإمام (ع)و اذنه و لا اذن نائبه الخاص اوالعام فیجب الدفاع علی کل مکلّف بأیّةوسیلة بلاقید و شرط » ( تحریر الوسیله ج1 ص 485) ـ اگر دشمن بر شهر ها یا مرزهای مسلمین هجوم بیاورد و بیضه اسلام و مجتمع مسلمین در خطر باشد، بر مسلمانان واجب است به هر وسیله ای که ممکن باشد با گذشتن از مال و جان،دفاع نمایند و در وجوب دفاع،حضور امام (ع)و اذن آن بزرگوار یا اجازه نائب خاص و یا نائب عامّ ایشان ( امام خمینی اطال الله بقاء الشریف ) شرط نیست بلکه بر هر مکلفی به هر وسیله ای که باشد، بدون هیچ قید و شرطی، دفاع واجب است. در هر صورت دفاع یک حق مسلّم فطری است،حتی انسانهائی که به هیچ مسلک و شریعتی اعتقاد ندارند بلکه در حیوانات هم اصل دفاع، فطری و وسائل گوناگون دفاع در وجود آنها موجود است و در وقت ضرورت، از خود دفاع می نمایند. آنچه در این مقاله ذکر کردیم،احکام اسلام و صریح آیات قرآن و مورد اتفاق علماء معروف اسلام است،ولی زمامدارن نوکر مآب ممالک اسلامی وابسته به غرب و شرق، وقاحت و بی شرمی را به حدّی رسانده اند که برای آنها ریگان هنرپیشه سابقه دار، بگین متخصّص در جنایت، وزیر امور خارجه آمریکا وو... احکام اسلام را تحلیل و استنباط میکنند،حتّی سال گذشته بعد از آنکه در سرزمین وحی الهی و نزول قرآن (مکه و مدینه ) حجاج اکثر ممالک اسلامی همصدا با حجاج حزب الله ایرانی، شعائر صور اسلام (اعلاء کلمه الله اکبر و حسم شرک و زندقه که هدف نهائی و تمام مقصود همه انبیاء بود ) را با شعارهای« الله اکبر »، « مرگ بر آمریکا » و « مرگ بر اسرائیل » تجدید و احیاء نمودند ؛ ریگان اسلام شناس گفت : اسلام آن است که فهد ( شاه سعودی ) می گوید نه آن که آیت الله خمینیمیگوید !!! پناه مسلمین و مستضعفین جهان،حضرت امام خمینیمدظله العالی با یک جمله کوتاه و کوبنده ( من نمی دانم اینها کی می خواهند عروةالوثقی را حاشیه بزنند ؟ ) تحلیل گران و اسلام شناسان مزبور را رسوا نموده تا شیاطین اظهار نظر در احکام اسلام و سرنوشت مسلمین نکنند. خداوندا سایه̾ پر برکت حضرت امام را بر سر مسلمین و ملتهای مستضعف مستدام بفرما.
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 140 |