درسهائی که از حج می توان آموخت

حجة الاسلام و المسلمین خامنه ای

حج، میدان مبارزه

فریضه ی حج غیر از جنبه هائی که در یک واجب شرعی وجود دارد و برای هر مسلمانی حائز اهمیت است، از این نظر فوق العاده مهم است که یکی از میدانهای مبارزه جمهوری اسلامی است. شاید مبالغه نباشد اگر بگوئیم: حج، یکی از موفق ترین نبردهای اسلامی مردم مسلمان ما بوده است و این نه به خاطر این است که ما خواستیم از آن مکان و آن مراسم و آن ایام معلومات مبارکات، برای خودمان استفاده ای کرده باشیم بلکه طبیعت حج چنین است.

در یک مجمع عظیم و در میان صدها هزار گوش شنوا و دل جویا، فریادِ قوی و رسا و پیام نیکی و نیک بختی و نیک روزی؛ گوش ها و دل ها را به سوی خود جذب می کند. و این پیام، پیام اسلام و قرآن و آزادی جمع کثیری از مستضعفین جوامع اسلامی بود که به زبان ملت ما در حج بیان شد.

این نوا سروده شد. و چه دلنشین است آن نوائی که از دل انسانهای نفس بریده ی سخن نگفته قرنها بیرون بیاید، آن هم در مجمعی که صدها هزار انسان دیگری در همان شرایط، هنوز دارند زندگی می کنند. پس ما نخواستیم یک استئثار و انحصار طلبی کرده باشیم بلکه طنین صدای جمهوری اسلامی، در مراسم حج، لازمه طبیعی این صحنه عظیم میلیونی است.

در هر صورت، پرداختن ما به حج باید در دو بخش باشد:

1ـ پرداختن معرفتی 2ـ پرداختن عملی

در بخش پرداختن معرفتی، باید معرفت خودمان را از این واجب عظیم بالا ببریم، امروز مردم از هر جای عالم که می آیند، منتظرند از حاجیان ایرانی سخنی بشنوند یا مَنِشی ببینند که برای آنها آموزنده باشد. زیرا معرفت ما از حج، پیشرفته تر و بیشتر از معرفت آن جوامع است ــ گرچه مسلمان و مؤمن هم هستندــ برای این که ابرهای سیاست های زیانبار خبیث گونگون، مانع از آن شده است که خورشید فراوان حج در چشم و دل مردم آن جوامع جلوه لازم خود را بکند. آن کسانی که مسلمانان مبارز و فداکار ما را متهم می کنند که حج را صحنه ی بهره برداری سیاسی قرار داده ایم و با این سخن، حقیقت معنای حج را تحریف می کنند، آنها خود از حج استفاده سیاسی نا به حق می کنند، آنها نگذاشتند ملتهایشان حج را درست بفهمند؛ و در کنار آنها، بلندگوهای تبلیغاتی مزدوران و مأجوران ارباب قدرت همان سخن را به نحوی که دل ارباب قدرت می خواست، بیان کردند و آیات صحیح قرآن را درباره قدرت می خواست، بیان کردند و آیات صحیح قرآن را درباره حج نادیده گرفتند و منافع و فوائدی را که اسلام و قرآن برای حاجیان و طائفان بیت الله معین کرده بود، ندیده انگاشتند. و گرچه امروز معرفت ما نسبت به مردمی که در چنین جوامعی زندگی می کنند، پیشرفته تر است ولی کافی نیست.

حج، واجب بسیار پیچیده و عمیقی است که باید درباره یکایک ارکان و فرائض آن تحلیل و موشکافی کرد و اندیشید و این کاری است که حتما در مجامع علمی و آموزشی باید انجام بگیرد.

در بخش معرفت حج، برخی از درسهای زیادی که حج دارد و مورد استفاده انسان است، مورد بررسی مختصر قرار می دهیم:

 

«در این سفر الهی که می روید رجم شیطان کنید، اگر چنان چه خدای نخواسته خودتان از جنود شیطان باشید، رجم خودتان را هم می کنید. پس باید رحمانی شوید تا رجمتان رجم رحمان و جنود رحمان به شیطان باشد.»

امام خمینی

 

1ـ درس توحید و نفی شرک

اولین درس حج، درس توحید و نفی شرک و رفض انداد الهی است. ما به هر نکته ای از نکات حج بنگریم، در می یابیم که نشانه های توحید در آن پیدا است.

چه آنجا که انسان تمام وجود خود را در دایره ای تمام نشدنی بر گرد آن محوری که مظهر الله و حاکمیت الهی است، به حرکت در می آورد و خودش را مانند پروانه ای بر گرد آن شمع حرکت می دهد، و چه آنجا که انسان جدا از همه تعلقات در یک صحرا و منطقه وسیع خالی از هر گونه رنگ تعلق، سرگرم ذکر خدا می شود و نشانه ی انسان پارسای با ایمان را مشخص می کند و نشان می دهد که هیچ چیز در صحنه زندگی و در چشم انداز حیات او غیر خدا نیست و چه آنجا که دشمن خدا را با حرکات منظم و حساب شده ی خویش نشان می گیرد و رمی می کند و چه آنجا که هواها و هوسها و خواهش ها و غریزه ها و همه چیزهای محبوب را در کالبد حیوانی مجسم می سازد و در قربانگاه الهی ذبح می کند و چه در احرام، تلبیه، سعی و در همه جای این واجب چند بُعدی و پیچیده، نشانه های توحید آشکار است.

البته روشن است که توحید خدا را نباید به معنای نفی بتهای بی جان سنگ و چوب و امثال آن دانست بلکه بت قدرتهای طاغوتی که خطرناکترین بت ها در طول تاریخ زندگی انسان و معارضترین آنها با توحید در دوران طولانی گسترش نغمه توحید به شمار می آید، باید این بتهای طاغوتی را در حساب نفی اندادی که در حج است، گذاشت.

 

مفهوم واقعی توحید

امروز مردم ما توحید را مجسم کردند: فریاد ضد استکباری ملت ما از نغمه های خوش آهنگ «لا اله الا الله» است که در فضای دل همه انسانهای متوجه و آگاه می پیچد و طنین می اندازد. ما با فریاد «لا اله الا الله» و «نه شرقی، نه غربی» و با قرآن طلبی و اسلام طلبی خود، همه انگیزه ها و نمودارهای سلطه انسان بر انسان را نفی می کنیم. و این مفهوم واقعی توحید است که انسان در مقابل انسان ها بندگی نکند و آزاد و مستقل و سربلند و متکامل، فقط بنده خدا باشد.

همین فریاد رسا است که وقتی در حج از انبوه توده های ما بلند می شود، پاسداران نظام طاغوتی را مرتعش می سازد. و از این روی، فریاد مردم ما در حج، فریادی بر ضد این یا آن شخص، این یا آن سیاست نیست، که فریادی بر ضد استکبار است در هر شکل و با هر نقش وزیر هر نام و با همه پاسداران و متولیانش. این فریاد ضد آمریکا، سلطه گری، خیانت به منافع انسان ها و تصرف و تسلط غاصبانه بر ثروتهای مادی و معنوی ملتها است و این معنای حقیقی توحید است.

این که گفتیم: سردمداران سیاست های طرفدار استکبار، ما را متهم می کنند که ما استفاده سیاسی می کنیم، به این معنا است. البته این سیاست است ولی نه به معنای یک تدبیر و شگردی برای منافع خودمان بلکه سیاستی است که عین دین است. اشتباه آنها اینجا است که «لا اله الا الله» را از وسیع ترین و عظیمترین و مؤثرترین صحنه هایش جدا می کنند. اگر «لا اله الا الله» تنها ضد بتهای بی جان بود و ضد قدرتمندان و طواغیت و گردنکشان و سلطه گران و زورگویان و تصرف کنندگان صحنه های زندگی انسان ها نبود، این همه معارضه در طول تاریخ نداشت.

اگر همان چهار بت بی جان در کعبه، هدف تبر ابریشمی رسول خدا (ص)بود و منافع بتداران و پرده داران و متولیان بتخانه را تهدید نمی کرد، آنها چه انگیزه ای داشتند که این چنین با پیامبر به مبارزه برخیزند و جان بر سر این مبارزه و معارضه بگذارند و خودشان را نیست و نابود کنند، آنها می توانستند با پیامبر بسازند و بتها را کنار بگذارند و پرده داری کعبه را این بار به شکل اسلامیش به عهده گیرند، همان کاری که در بسیاری از تحولهای دنیا، آدمهای فرصت طلب، خبیث، بددل و بی ایمان انجام دادند که وقتی می دیدند اوضاع دگرگون شده، وسط میدان می آمدند و رنگ مطلوب و جدید را به خود می زدند و منافع خویش را دگر بار تامین می کردند و از آن سوی، آنقدر حساسیت در آن انقلابها و مسئولان آن انقلابها وجود نداشت که آنها را از صحنه دور کند.

اگر اسلام بی حساسیت و بی توجه و غیر ناظر به این گونه طغیان ها و بت تراشی ها و بت گریها بود، اینها به خوبی با آن کنار می آمدند و خود را به خطر نمی انداختند.

بنابراین، مهمترین صحنه ای که اسلام و همه ادیان با آن جنگیده اند، صحنه معارضات سیاسی است. و امروز در دنیا همین مساله است و لذا جنگ ما با قدرتهای بزرگ جهانی از اعتقادمان به توحید جدا نیست. آنان که واقعا عقیده به توحید دارند و دروغ نمی گوند، این را بدانند که بی جهت با انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی و با این حرکت عظیم مقابله نکنند.

امروز هم در دنیا بت هست و امروز هم اندادالله زندگی انسان ها را در مشت گرفته و دور از مصالح، تکامل جوئی، سعادت، اراده و میل آنها، آنان را به این سوی و آن سوی می کشانند. و متاسفانه این صحنه زشت و رقت انگیز و تاسف بار را امروز در کشورهای اسلامی می بینیم.

بنابراین، فریاد «لا اله الا الله»، «لبیک اللهم لبیک» و «مرگ بر آمریکا» ما و معاشرت ما با توده های مردم و رمی جمرات و شعارهای ما علیه استکبار جهانی و قدرتهای سلطه گر، یک حقیقت است، و از هم جدا نیست و حج بدون اینها حج کامل نمی باشد.

این یکی از درسهای بزرگ حج است و آنها که از اطراف دنیا به خانه خدا می آیند باید از این عمل بزرگ، مبارزه با دشمنان خدا، مبارزه با طاغوتها و قدرتهای تحمیلی و سلطه های استکباری را بیاموزند.

 

«از قدرت های تهی از ایمان نهراسید و با اتکال به خدای بزرگ در این مواقف عظیمه، پیمان اتحاد و اتفاق در مقابل جنود شرک و شیطنت ببندید و از تفرق و تنازع بپرهیزید.»

امام خمینی

 

«خداوند تعالی سر و انگیزه حج و غایت قراداد کعبه و بیت الله الحرام را، نهضت و قیام مسلمانان برای مصالح ناس و توده های مستضعف جهان ذکر می فرماید.»

امام خمینی

 

2ـ درس اتحاد انسان ها

انسان در اسلام ارزش فوق العاده و استثنائی دارد. چرا می خواهند حج را دیوار کشی کنند؟! و چرا می خواهند در میان این دریای خروشان انسان در آن صحنه عظیم جهانی به وسیله ی زبان، نژاد، فرقه های گوناگون اسلامی و تعصب های مختلف فاصله بیندازند؟! برای اینکه این وحدت عظیم دیده نشود!

اگر قدرتهای بزرگ جهانی می توانستند در هر زمانی با سیاست های مختلف اعلام کنند که در هر کشری مردم آن کشور بروند فلان عمل را انجام دهند، همان حج خواهد بود! این کار را می کردند. اگر می توانستند مردمی را که در عرفات، مشعر و منیٰ جمع می شوند، تقسیم و متفرق کنند و عده ای را به سوئی و عده ای دیگر را به سوئی دیگر بفرستند و از این که جسمهایشان در کنار هم قرار بگیرد، مانع شوند، یقینا این کار را انجام می دادند. علت این است که خود این در کنار هم قرار گرفتن و یک جا گرد آمدن، حقیقتی را نشان می دهد که این حقیقت بدون چنین صحنه عظیمی، لمس شدنی نیست، و آن حقیقت عبارت از عظمت جهانی اسلام است.

اجتماع عظیم انسان ها یکی از پدیده های پرشکوه و استثنائی حج است که چنین عظمتی در هیچ فریضه ی دیگر وجود ندارد و نباید این را کم گرفت.

 

ناس در آیات حج

من اینجا توجه شما را جلب می کنم به کلمه «ناس» که در بیشتر آیات اصلی حج وجود دارد.

« ِاِنَّ الَّذینَ کَفَروا و یصدُّوْنَ عَنْ سَبیْلِ اللهِ وَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ الَّذی جَعَلْنٰاهُ لِلنّاسِ سَواءً الْعاکِفُ فیْهِ وَ الْبٰادِ». (سوره حج، آیه 25) ــ کسانی که کافر شده اند و از راه خدا و مسجد الحرام که آن را برای مردم قرار دادیم و مقیم و مسافر در آن یکساند. باز می دارند...

«وَ اذْ جَعَلْنٰا الْبَیْتَ مَثٰابَةً ِللنّاسِ وَ أَمْناً». (سوره بقره، آیه 125) ــ خانه را محل اجتماع و محل امن و امان مردم قرار دادیم.

«جَعَلَ اللهُ الْکَعْبَةَ الْبَیْتَ الْحَرامَ قِیاماً ِللنّاسِ». (سوره مائده، آیه 97) ــ خداوند کعبه بیت الحرام را مایه قیام و برانگیختگی مردم قرار دادیم.

«وَ أَذَّنْ فِی النّاسِ بِالْحَجَّ یَاتُوْک رِجالاً وَ عَلیٰ کُلِّ ضٰامِرٍ». (سوره حج، آیه 27) ــ در میان مردمان صلای حج بده تا همه از هر گوشه عالم بیایند.

 

«یکی از مهمات فلسفه حج، ایجاد تفاهم و تحکیم برادری بین مسلمین است و بر دانشمندان لازم است مسائل سیاسی و اجتماعی خود را با دیگر برادران در میان بگذارند و در رفع آن طرح هائی تهیه کنند.»

امام خمینی

 

«اِنَّ أَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ ِللنّاسِ لَلَّذیْ بِبَکَّةَ مُبٰارَکاً». (سوره آل عمران، آیه 96) ــ اولین خانه ای که برای مردم بنا نهاده شد، همان خانه ای است که در بکه است و مبارک می باشد.

«وَ لِلهِ عَلی النّاس حِجُّ الْبَیْتِ مَنِ اسْتَطاعَ اِلَیْهِ سَبِیْلاً». (سوره آل عمران، آیه 97) ــ کدام واجب را شما سراغ دارید که این قدر اسم «ناس» در آن باشد؟ جالب اینجا است که کلمه «ناس» آمده و «مؤمنین» نیامده است که به نظر می رسد. حداقل، منافع و آثار این حج مربوط به تمام ناس است، اعم از مؤمنین و غیر مؤمنین.

در روایتی که از امام رضا علیه السلام نقل شده، آمده است:

«... مَعَ مٰا فِی ذٰلِک لِجَمِیْع الْخَلْقِ مِنَ الْمنافِع فِی شَرْقِ الأرْضِ وَ غَرْبهٰا وَ مَنْ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ مَنْ لا یَحِجَّ» تمام بندگان خدا در مشرق و مغرب زمین و آن ها که در خشکی و دریاها هستند و حتی آنان که حج نمی کنند، همه از منافع و فواید حج بهره می برند. و به راستی وقتی انسان آن منظر عظیم و محضر سترگ را می بیند، معنای «ناس» را می فهمد.

هیچ رژیم و هیچ دستگاه حاکمه ای نمی تواند ادعا کند که عمل حج با منافع آن رژیم سازگار نیست زیرا حج برای منافع رژیم ها نیست بلکه برای منافع «ناس» و انسان ها است. اگر دولت ها و رژیمها در منطقه اسلامی، در تصمیم گیری هایشان به فکر و منافع و مصالح خود هستند، در مورد حج، باید به فکر منافع و مصالح مردم باشند و لذا این سخن قابل قبول نیست که رژیمی بگوید: این حرکاتی که در حج انجام می گیرد، به نفع،‌ما نیست! لازم نیست به نفع شما باشد، بلکه باید به نفع ملتها باشد.

بنابراین، یکی از درسهای حج، اجتماع عظیم انسان ها است که مسئولین حج باید اهمیت مواقف و آنجائی که مردم در کنار هم می ایستند. را برای حجاج تبین و روشن کنند باید بدانند که خود این کنار هم ایستادن در عرفات ارزش دارد و مهم است لذا وقوف به تنهائی به عنوان یک رکن حج، واجب و لازم است.

 

3ـ درس ارتباط ها

ارتباط غیر از اجتماع است و ما برای رابطه ها، فایده ی جداگانه ای در نظر می گیریم و آن را حائز اهمیت می دانیم.

 

«سفر حج سفر کسب نیست، سفر تحصیل دنیا نیست، سفر الی الله است. باید همان طور که مسافرین الی الله مثل انبیاء و بزرگان دین در تمام زمان حیاتشان، یک قدم از برنامه وصول الی الله تخلف نمی کردند، شما هم که وفود الی الله دارید، آن چنان مسافرت کنید.»

امام خمینی

 

حج، مظهر ارتباط جوامع اسلامی و مسائل آنان را به هم منتقل می کند. و این یک حقیقت است که دستگاه های تبلیغاتی دنیا امروز درست بر ضد منافع مسلمانان و توده ها کار می کنند و آنها را از هم دور می سازند.

آری! دستگاه های ارتباط جمعی در دنیا به چیزی که نمی اندیشند، منافع ملت ها است و لذا آن چیزی را که آنها نیاز دارند، به اطلاعشان نمی رسانند و به آنها نمی آموزند بلکه آن چیزی که به نفع قدرتهای بزرگ است، پخش می شود. و شما نمونه اش را در این چند سالی که از پیروزی انقلاب اسلامی ما می گذرد، مشاهده می کنید و از این روی، متاسفانه ملت ها از هم بی اطلاعند و تجربه ها منتقل نمی شود و پیشرفت ها به اطلاع عالم نمی رسد. هنوز بسیاری از برادران و خواهران مسلمان ما در دنیا نمی دانند ما چه کرده ایم و عظمت کار ما را نمی دانند. و باید در حج که مرکز ارتباط ها است، این مسائل برای مردم روشن شود.

 

4ـ درس برابری و برادری

جامعه اسلامی؛ جامعه ی برابری، برادری، نفی امتیازها، نفی انحصارها و مناطق اختصاصی است. جامعه اسلامی، جامعه ی عدم تفضیل نژادها و نسب ها و پیرایه های گوناگون دیگر بر یکدیگر است. و از این رو، همه ملاک های برتری و تفضیل، جز ملاک تقوا در جامعه اسلامی منتفی است و این معنی در حج به وضوح پیدا می شود.

و بدین جهت، حضرت رسول اکرم (ص)هنگامی که به مکه مشرف شدند، در آن خطبه ی معروف حج فرمودند: «انه لافضل لعربی علی اعجمی» عرب بر عجم، فارس بر غیر فارس صاحبان تاریخ ها و سوابق درخشان بر دیگرانی که چنین تاریخ هائی ندارند، هیچ برتری ندارند. ملت ها باید در کنار هم مهربانانه زندگی کنند و هیچ تمایزی بین آنها از این جهت نیست به جز تقوا.

این درس را انسان به خوبی در حج لمس می کند. اگر انسان بخواهد معنای عدم امتیاز و عدم ترجیح به وسیله پیرایه های غیر اسلامی و ارزشهای پوچ را بفهمد، باید به حج بنگرد. در حج تمام مردم با یک نوع لباس و پوشش، حرکات خاصی را در ظرف زمانی و مکانی معین و مشترکی انجام می دهند، و این بهترین درس برابری و عدم امتیاز و برتری را به دنیا می آموزد.

 

5ـ درس ذکر الله

اگر مسائل حج را در قرآن با دقت مطالعه و بررسی کنید، می بینید که چقدر روی ذکر الهی تکیه شده است. و من این را به عنوان یادآوری به برادرانی که عنوان روحانی و معلم و مرشد در کاروانها را دارند و به کسانی که اداره کنندگان و سامان دهنده امور کاروانها می باشند، عرض می کنم که: مواظب باشید! نگذارید مردم از ذکر خدا غافل شوند. آنها را به سمت ذکر خدا در این ایام معدودات و مبارکات سوق دهید. این اصل و اساس برنامه حج است.

اشتباه است اگر ما خیال کنیم، مکه تنها یک صحنه شعار سیاسی است. آنجا غیر از آن چه در دنیای اجتماع انسان ها به دست می آید، در دنیای پر طوفان عظیم دل انسان ها، منافع و دستاوردهای زیادی باید به دست بیابد. پس مبادا ذکر خدا فراموش شود... مبادا دعا و تضرع و گریه و توجه و اظهار خضوع، فراموش شود... مبادا یادمان برود که امام حسین علیه السلام، مظهر حماسه ی تاریخ اسلام، در عرفه، چند ساعت، با آن الفاظ زیبا و فصیح، خدا را عبادت می کرد و نیایش می نمود و اشک از چشمش لا ینقطع سرازیر بود.

آری! همان گونه که امام سجاد علیه السلام نیز می فرماید: وقتی که انسان احرام می بندد یک بار دیگر تمام محرمات الهی را بر خودش حرام می کند، باید تصمیم بگیرد از همه ی محرمات الهی اجتناب کند.

مردم باید تصمیم بگیرند که دیگر دروغ نگویند، غیبت نکنند، بدخواه دیگران نباشند، منافع خودشان را بر منافع دیگران ترجیح ندهند، در راه انجام وظایف، سستی نکنند به کسی ستم روا ندارند، به حقوق دیگران دست درازی ننمایند، بر طبق هواها و هوسهایشان اقدامی نکنند. و در حقیقت محرمات حال احرام تمرین خوب و بزرگی است برای اجتناب از محرمات، و ذکر الهی چه بر زبان و چه در دل، با خضوع و خشوع جسمانی فوق العاده مهم است برای جلوگیری از ارتکاب محرمات.

 

پرداختن عملی حج

ما هر گاه معارف اسلامی را در باب حج، در ذهن خودمان و در ذهن مردممان خوب بپرورانیم، عمل حج نیز عمل خوب و کاملی خواهد بود. البته امروز با شگردهای مختلفی سعی می شود که ما را از حج باز دارند ولی ما از حج باز نخواهیم ایستاد. علت هم این است که حج یک واجب پر فایده و بی ضرر است و تمام راههای زیان به روی آن ملتی که پیامی برای گفتن دارد، در حج بسته است.

دشمنان نمی توانند منافع حج را بر روی یک ملت ببندند زیرا صاحب پیام اگر عازم به گفتن و رساندن پیامش باشد، حتی اگر دهانش را ببندند، به دلها می رسد و این خصوصیت یک پیام جدید است که بستن دهان رساننده پیام می باشد. و این است تجربه ما در طول مبارزات انقلابی و پس از پیروزی انقلاب اسلامی.

شما ببینید دستگاه های تبلیغاتی دنیا با انقلاب ما چه کردند؟ و برای واژگون کردن حقایق چه کردند؟ اما در عین حال پیام اسلام و انقلاب به مردم رسید و امیدواریم از این بیشتر و بهتر برسد و عمیق تر از این رسوخ و نفوذ پیدا کند که خواهد کرد. ما اکنون در اوایل راه هستیم اما علیرغم تمام مشکلات، پیام منتشر شد و گسترش پیدا کرد.

ملت ها از حالت ابهام و بی خبری مطلق بیرون آمدند و این استبصار خیلی ارزشمند است.

بنابراین، باید برای حج برنامه ریزی شود و شبهه ها و شایعه پراکنی ها که در دنیای اسلام نسبت به حج گزاری مردم ما در میان ملت ها القاء می کنند، یقینا اثری نخواهد کرد و ما باید در حج کاری کنیم که کوچکترین اثری نداشته باشد.

آنها می گفتند: ایرانی ها نمی گذارند مردم حج خود را انجام دهند ولی ما می گوئیم: شما نمی گذارید مردم حجشان را به جای آورند و ایرانی ها می آیند که آن ابعادی از حج را که شما عمدا پوشانیده اید و مخفی نگه داشته اید، برای مردم آشکار کنند و مردم را از آنها آگاه سازند.

آنها شایع کرده اند که ایرانیها می خواهند مکه و مدینه را تصرف کنند و معتقدند که مکه و مدینه مال آنها است و می خواهند پس از عراق به سراغ قدس و آن گاه مکه و مدینه بروند!! این سخن نادرستی است؛ ما معتقدیم مکه و مدینه متعلق به یک رژیم با یک مملکت یا یک دستگاه حاکمه نیست. مکه و مدینه به همه مسلمانان تعلق دارد. و این سخن ما نیست که متن و لبّ قرآن است.

قرآن می فرماید: «سواءٌ العاکِفُ فیْهِ وَ الْبٰاد» آنها که در مکه سکونت دارند و آنها که از راه دور می آیند، حتی همگی نسبت به این خانه و این مسجدالحرام یکسان است.

قرآن می فرماید: «اِنَّ اوّل بَیْتٍ وُضِعَ لِلنّاس» اولین خانه ای که برای تمام مردم وضع شده است یعنی برای تمام ملتهای مسلمان.

بنابراین، ما نمی خواهیم مکه و مدینه را تصرف کنیم ولی می گوئیم: این خانه خدا است و مال همه مسلمان ها است. پس هیچ سیاستی حق انحصار طلبی ندارد. آنها که می گویند، چون این شعارهای اسلامی که ایرانی ها در حج می دهند، با سیاست ما مخالف است، لذا نباید این کارها انجام پذیرد، سخن نامربوطی می زنند. آن کاری که با سیاست آنها مخالف است می توانند اجازه ندهند در شهرهای خودشان انجام پذیرد ولی در رابطه با خدا و مشاهد مشرفه که طبق نص صریح قرآن، متعلق به تمام مسلمانها است، اجازه آنها نمی تواند مطرح باشد

 

«سرتاسر حج بیت الله الحرام مشحون به سیاست و سرّ جعل آن قیام انسانها به قسط بر رفع ستمگری ها و چپاولگری ها است که سیاست انبیاء عظام و خصوصا رسول خاتم صلی الله علیه و آله یم باشد.»

امام خمینی

اصل «نه شرقی، نه غربی»

اولین مطلب این است که ما می خواهیم مردم کشورها و ملتها حرفهایشان را به دیگران برسانند و این جز از راه ارتباط مسیر نمی شود و لذا بهترین راه ارتباط ایام حج است که گر چه مدتش کوتاه است ولی می شود در این مدت کوتاه با برنامه ریزی، به درد دل میلیونها مسلمان رسید و گوش داد.

برادران و خواهرانی که عازم حج هستند به ملتها پیام ملت ما را برسانند: به آنان که از مسائل، پیشرفتها، موفقیت ها و قدرت جمهوری اسلامی ما خبر ندارند، حقایق را برسانند.

یکی از مطالب بسیار مهمی که باید به گوش مردم برسد و برای آنها تشریح شود، اصل «نه شرقی، نه غربی» است. اصل «نه شرقی، نه غربی» به معنای دشمنی با شرق و غرب نیست، بلکه به معنای گرایش و مجذوب نشدن به شرق و غرب است و برای ما در این جهت، شرق و غرب یکسان است.

اگر ما با آمریکا می جنگیم برای خاطر این است که مورد تهاجم آمریکا قرار گرفتیم و الآن هم مورد تهاجم آمریکا هستیم و برای این است که طبع و ذات رژیم آمریکا و رژیم های سلطه گر و مستکبر دنیا، زورگوئی و قلدری است و ما زورگوئی و قلدری را تحمل نمی کنیم.

پس اصل «نه شرقی، نه غربی» به معنای جنگیدن با آنها نیست بلکه به معنای تحت تاثیر قرار نگرفتن در مقابل شرق و غرب است و لمت ها باید این را یاد بگیرند. تا ملتها استقلال به معنای واقعی را کسب نکنند، امکان ندارد ملتهای ضعیف، فقیر، بیسواد و عقب افتاده این بیماریهای ضعف و فقر و بیسوادی و عقب افتادگی را از خودشان بتوانند دور کنند. علاج این عیوب و بیماریها تنها استقلال است و قدم استقلال، استقلال سیاسی  در مقابل شرق و غرب می باشد. ملت هائی که رژیم هایشان متعهد در مقابل شرق یا غرب هستند باید بدانند که به استقلال نخواهند رسید تا این که از تعهد خارج شوند.

مساله دیگری که مساله روز ما است و مخصوص به ما هم نیست بلکه در جاهای دیگر نیز مساله روز است، تلاش بی سابقه آمریکا برای قرص کردن و محکم کردن جای پا است. این رژیم کنونی و این حزبی که الآن در آمریکا بر  سر کار است، احساس می کند حیاتِ سیاسیش به این بستگی دارد که در میان ملت ها جای پا باز کند لذا در این راه تلاش می کند.

 

«ای گویندگان! نویسندگان! در اجتماعات بزرگ عرفات و مشعر و منیٰ و مکه معظمه و مدینه منوره، مسائل اجتماعی و سیاسی مناطق خود را به گوش برادران ایمانی برسانید و از هم طلب نصرت کنید.»

امام خمینی

 

یکی از جاهائی که این تلاش آشکار است، منطقه خلیج فارس است که ما هم در این منطقه زندگی می کنیم.

به ملت ها بگوئید: آمریکا می خواهد به زور سر نیزه خود را در این منطقه وارد سازد و بر ملت ها تحمیل نماید و از این روی مانع از تمام شدن جنگ می شود. البته ما این مطلب را از مدتها پیش می دانستیم و اعلام می کردیم ولی اکنون خود آنها نیز به این مطلب تصریح کرده اند که: پایان جنگ با پیروزی جمهوری اسلامی،‌به زیان منافع آمریکا در منطقه است! و لذا برای اینکه جنگ خاتمه پیدا نکند چنین وانمود می کنند که جمهوری اسلامی با عزم و قصد تجاوز به ملت ها و کشورهای منطقه وارد میدان شده؛ و این سخن خلافی است. آنها با این سخن می خواهند رژیم های خلیج فارس را از جمهوری اسلامی بترساند و دچار وحشت کنند که جای پای خود را محکم تر نمایند.

این یکی از شگردهای خبیثانه آنها است که متاسفانه عده ای هم تحت تاثیر آنها قرار می گیرند.

آنچه امروز در مقابل جمهوری اسلامی به صورت یک دستگاه توطئه دائمی در آمده، سیاست آمریکائی است که در خلیج فارس دائما مشغول توطئه هستند تا بتوانند جمهوری اسلامی را به کیفیتی وادار به عقب نشینی نمایند. و ما هم در مقابل این توطئه گری آمریکا به تمام ملتها و دولت ها و همه رژیم های منطقه اعلام کرده و باز هم اعلام می کنیم که ما با آمریکا مخالفیم و در مقابل او نیروهایمان را بسیج کرده و می کنیم. رژیم عراق هم تحت تاثیر آمریکا و عوامل و ایادی آمریکا قرار گرفت و به ما حمله کرد و ما که در برابر این رژیم متجاوز، به مبارزه حق جویانه و مظلومانه خودمان ادامه می دهیم، در حقیقت داریم با آمریکا می جنگیم. البته علی رغم همه این دشمنی ها و ستیزه جوئی ها آمریکا، ملت خودمان باید بدانند و ملتهای دیگر نیز مطلع باشند که ما پیروز خواهیم شد انشاءالله.

در هر صورت، برای ابلاغ این پیام ها، برنامه ریزی های دقیق لازم است و باید دست اندرکاران کاروانهای حج و همه دستگاه هائی که در امر حج مشغول تلاش هستند، با برنامه واحدی کار کنند. مطلب بسیار با عظمت است و مهمتر از این است که ما به سلیقه های شخصی و دیدگاه های متشتت اتکاء کنیم.

ما به فضل و کمک الهی متکی هستیم و امیدواریم خدای متعال به همه ما در انجام هر چه بیشتر این فریضه ی مهم، یاری دهد.

والسلام

 

تعداد مشاهده مقاله: 127