تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,015,819 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,717,980 |
طرحهای استعمار در کشورهای اسلامی | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1364، شماره 43، تیر 1364 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
حجة الاسلام و المسلمین موسوی تبریزی در مقاله گذشته در زمینه فعالیت های استعمارگران در کشورهای اسلامی مطالبی به اختصار بیان کردیم و گفتیم که: انگلستان در این حرکت ضد انسانی پیشقدم تر از دیگران بود (گر چه امروزه آمریکا در شیطنت از همه جلوتر است) که طرح های استعماری خود را با سرعت و عجله بسیار زیادی هنگامی که بیشتر مردم مسلمان کشورهای اسلامی در سایه غفلت و عیاشی و شهوترانی و بی کفایتی حاکمان و و... در جهل و ناآگاهی و فقر و ضعف به سر می بردند، به اجرا در آورد. و بدیهی است که کشور استعمارگر انگلستان با طرحهای جدید خود نمی خواست مانند سلطه گران و خونخواران گذشته لشکرکشی کند و در کشورهای اسلامی به ظاهر حکومت کند و در نتیجه غاصب و متجاوز محسوب شده، با خشم و غضب ملل مسلمین مواجه گردد و اصولا این عمل با اهدالف و کیفیت استعمار مناسب نیست بلکه هدف مهم برای استعمارگان نو که بسیار بدتر و جلاّدتر و خائن تر از سلطه گران خونخوار سابق هستند، دست یازیدن به معادن و فلزات و جواهرات و ذخایر و نفت و دریاها و کتابهای با ارزش و مغزهای متفکر مسلمین و بالاخره پیدا کردن بازار مصرف برای صنایع و تولیدات خودشان و و... می باشد که رسیدن به اهداف فوق بدون انجام اقداماتی در میان مسلمین میسر نبود که طبق نقل جاسوسان انگلستان آنها را شروع کرد از قبیل: 1ـ ایجاد تفرقه و انفاق و اختلاف میان مسلمین به عناوین مختلف، مانند: سنی، شیعه، عرب، عجم، کُرد و غیر کرُد و ایجاد مرزهای مختلف در کشور پهناور اسلامی و تقسیم حکومت عثمانی به کشورهای کوچک و قرار دادن یک دست نشانده و مزدور در رأس هر کشوری به عناوین: شاه؛ رئیس جمهور، سلطان، حاکم، امیر و غیره . 2ـ ایجاد تزلزل در عقیده مسلمین به مبدأ و معاد و عبادات و اجتناب از محرمات و عمل به واجبات بالخصوص واجبات اجتماعی مانند نماز جمعه ــ جماعات ــ حج و زیارت پیامبر و اهل بیت عصمت (ع) و تعاون میان مسلمین و وجود جهاد و دفاع و جنگ با کافران متجاوز که به نقل جاسوس انگلیس همفر: باید در این مساله پافشاری می کردند که امر جهاد منحصرا مربوط به صدر اسلام و به منظور سر کوبی مخالفان بوده و امروزه ضرورت آن مسلم نیست! 3ـ دور نگهداشتن مسلمین از احکام و تعالیم عالیه اسلامی و فهمیدن مشکلات اجتماعی و اوضاع آشفته خودشان؛ با ترویج فحشا و منکرات و قمار بازی و مشروب خواری و بی حجابی و بی بند و باری و عیاشی و شهوترانی و ربا خواری در میان مسلمانان که متاسفانه در این جهت شدیدا پیشرفت کردند به طوری که الآن نیز تا حدی جمهوری اسلامی گرفتار این چنین مسائل است. 4ـ و از همه مهمتر بدبین کردن مسلمانان نسبت به علمای اسلام و روحانیت و مراجع تقلید شیعه که روح اطاعت و تقلید و حرف شنوی مسلمین از، علمای بزرگ خود از میان برود؛ چرا که این مسئله را مانع بسیار بزرگی در برابر اجرای طرح های پلید خود می دیدند و می دانستند که روحانیت بود که در طول قرنهای متعادی، اسلام و قرآن را به حالت زنده و متحرک و دست نخورده در میان مسلمین نگهداشته و هموارده در برابر انحرافات فکری و عقیدتی و حملات و تجاوزات اجانب به اسلام و کشورهای اسلامی و منافع و حیثیت های مسلمین ایستادگی و منافع و حیثیت مسلمین ایستادگی کرده و متحمل خسارات و رنج ها و شکنجه ها شده اند به ویژه روحانیت و فقهای بزرگ شیعه که با اعتقاد به ولایت عظمای اهل بیت عصمت و ائمه معصومین (ع)و ولایت فقیه و مسئولیت سنگینی که به عهده ولی فقیه گذاشته شده است و باز بودن راه اجتهاد و پیشرفت تکاملی آن، همواره در تمامی مسائل و مشکلات جامعه اسلامی و حرکتهای مردمی همراه با پیشرفت علم و صنعت و تکنیک کار خود را ادامه داده و در همه زمینه ها و پدیده های نو و حادث، طبق فرمان مطاع مولای بزرگوار خودشان حضرت بقیة الله الاعظم «اما الحوادث الواقعه فارجعوا فیها الی روات احادیثنا» احکام اسلام را از کلیات ثابت و لا یتغیر اسلام اجتهاد کرده و با شرائط موجود تطبیق و در اختیار مردم قرار می دادند و نه تنها مانند گردانندگان کلیساهای قبل از رنسانس اروپا و انقلاب کبیر فرانسه در برابر پیشرفت علم و تمدن و آزادی خواهی مردم ایستادگی نمی کردند بلکه خود پیشقدم و همواره رهنمون و پشتیبان مردم بودند به خصوص حرکتهای علمای بزرگ شیعه در صدر انقلاب مشروطیت و جریان تحریم تنباکو از طرف فقیه بزرگوار میرزای شیرازی «رضوان اله علیه» و تاثیر بسیار زیاد آن در میان مردم و حرکتهای روحانی بزرگوار مرحوم سید جمال الدین اسد آبادی در ایران و مصر و هندوستان و افغانستان و غیره و حرکت عظیم مراجع و علمای بزرگ شیعه در عراق در برابر انگلستان، زنگ خطری برای طرحهای استعماری بود که انگلستان را به فکر چاره جوئی انداخت و باید کاری می کرد که روحانیت محبوبیت خود را در میان مردم از دست بدهد و در نتیجه منزوی شده و حکم و دستوراتشان نافذ نباشد. و اولین قدمی که در این زمینه برداشتند: این بود که تبلیغ می کردند که دین و عالمان دین با پیشرفت علم و تمدن و صنعت و آزادیهای مردم مخالف هستند و روحانیون و گردانندگان کلیساهای اروپا و فرانسه قبل از انقلاب کبیر را مثال می آوردند و مردم را تشویق می کردند که علیه روحانیت قیام کنند همان طور که در اروپا همین کار را کردند و از این طریق تا حدودی نیز پیش رفتند لکن آگاهی و دوراندیشی و ذکاوت بسیاری از علمای شیعه مانند علمای بزرگ صدر مشروطیت و شیخ فضل الله نوری و مرحوم آیت الله مدرس، آیت الله نائینی و آیت الله کاشانی و آیت الله کاشف الغطاء و دیگران این توطئه را درهم شکست و با قلم و بیان حقایق اسلام خصوصا با عمل و اقدامات عملی خویش ثابت کردند که در گذشته و حال نه تنها دین اسلام و تشیع و عالمان و مراجع تقلید تشیع مزاحم و مانع پیشرفت و آزادیهای مشروع مردم نبودند بلکه خود طلایه داران علم و دانش و سازندگان مدارس و دانشگاهها و کتابخانه های بزرگ دنیا در علوم و فنون مختلف بودند و در تمام ادوار روحانیون شیعه بودند که در برابر مظاهر ظلم و استبداد و استثمار و هر گونه انحراف و اعمال زور و فشار بر مردم ایستادگی می کردند و در این راه متحمّل هر گونه خسارتها، زندانها، تنبیه ها و شهادتها شده اند و یکی از امتیازات علمای شیعه همین است و اگر عالم شیعه غیر از این باشد هرگز مردم مسلمان شیعه نباید از او پیروی کنند و اطاعت نمایند. برای روشن شدن مطلب روایتی از امام حسن عسگری سلام الله علیه که مرحوم طبرسی در اجتماع خود نقل می کند و در این موفقیت اجتماعی فعلی ایران اسلامی ما بسیار مفید است با اینکه مفصل است، نقل می کنیم: وسائل الشیعه، ج 18، کتاب القضاء باب 10 از ابواب صفات قاضی احمد بن علی بن ابی طالب العبرسی در کتاب احتجاج خود از امام حسن عسگری علیه السلام در تفسیر آیه شریفه «فویل للذین یکتبون الکتاب بایدیهم ثم یقولون هذا من عندالله» قال: هذه لقومٍ من الیهود. یعنی وای به حال کسانی که از جانب خود و یا دستهای خود چیزی را می نویسند و آن را به خداوند نسبت می دهند و می گویند از طرف پروردگار است تا به وسیله آن مقدار کمی از مال دنیا به دست بیاورند. (سوره بقره، آیه 79) امام فرمود: این آیه درباره عده ای از قوم یهود است. سپس یکی از اصحاب امام صادق علیه السلام به ایشان عرض کرد که: مردم عوام یهود برای یاد گرفتن کتاب آسمانی و احکام دین خودشان، راهی جز یاد گرفتن از علمای خویش ندارند و تنها راهشان همین است، پس چرا پروردگار آنها را مذمّت و سرزنش کرده است؟ مگر نه این است که آنان مانند عوام ما شیعیان هستند که از علمای خود تقلید و پیروی می کنند؟! امام صادق علیه السلام فرمود: میان عوام ما و عوام یهود از یک جهت وجه تشابه و تساوی است ولی از جهت دیگر تفاوت بسیار دارد اما جهت تشابه و تساوی این است که خداوند همان طور که عوام آنان را بر تقلید آن چنانی علمای خویش سرزنش کرده است، همان طور عوام ما نیز اگر از عالمانی مانند علمای یهود تقلید کنند، مورد سرزنش و مذمت واقع می شوند ولی فرقی که هست در این است که: عوام یهود با اینکه از علمای خود دروغهای روشن و حرام خواری و رشوه خواری و تغییر و تفسیر احکام (به نفع خود و سلاطین و حاکمان جور) دیدند باز از آنان پیروی کردند در حالی که چنین افرادی فاسقند و نمی شود به آنان اطمینان کرد و آنان را در رساندن احکام الهی و واسطه میان خلق و خالق بودن، تصدیق نمود و لذا خداوند آنان را سرزنش می کند و همین طور عوام ما شیعیان اگر از علمای خود، اعمال فاسقانه و تعصب های شدید بیجا در رابطه با هواهای نفسانی و شخصی خودشان و حریص بودن و طمع زیاد داشتن به مال و ثروت دنیا و جاه و مقام دنیوی ــ گر چه از حرام به دست بیایدــ ببینند و مع ذلک آنان را پیروی کنند، آنان نیز مثل عوام یهود هستند که خداوند در رابطه با تقلید غلطشان آنها را مورد توبیخ و مذمت قرار داده است.
ویژگیهای علمای شیعه و اما من کان من الفقها صائناً لنفسه حافظاً لدینه مخالفاً علی هواه مطیعاً لامر مولاء فللعوام ان یقلّدوه و ذلک لا یکون الابعض فقهاء الشیعه لا کلّهم و امّا من رکب من القبیائح و الفواحش مراکب علماء العامه فلا تقبلوا منهم شیئاً و لا کرامة یعنی: اگر از فقهای شیعه کسانی باشند که نفس خود را از ارتکاب گناهان و خواسته های نفسانی و شخصی خویش باز دارند و برای حفظ دین تلاش کنند و مخالف هوای نفسانی خویش و مطیع دستورات مولای خود، ــ پروردگار متعال باشند، عوام شیعیان ما می توانند آنان را پیروی کنند و اینگونه علما با صفات پاکی که گفته شد اندکی از علماء هستند و همه دارای چنین شرائطی نمی باشند و اگر از علمای ما کسانی بودند که به اعمال قبیح و گناهان مرتکب بشوند و مانند بعض علمای عامّه. به حکام جور و سلاطین و خلفای غاصب برای توجیه اعمال غلط و خلاف شرع ــ نزدیک بشوند هرگز هیچ دستوری را از آنها نپذیرید و شخصیت به آنان ندهید. پس امام علیه السلام به تفصیل ضرر این گونه علمای فاسق را بیان می کند و بالاخره می فرماید که ضرر اینها از سپاهیان یزید برای اسلام و مسلمین بیشتر است چرا که هم خود در ضلالت و گمراهی هستند و هم دیگران را به گمراهی و هلاکت می کشانند. برای هر شخص مطلع و منصف از این روایت و امثال آن بسیار روشن می شود، که علمای اسلام و فقهای بزرگوار شیعه چه نقشی باید در میان مردم داشته باشند که همواره باید برای کمال انسانها در ابعاد مختلف مادی و معنوی و پیشرفت آنان و به دست آوردن حقوق حقه خود و آزادیهای مشروع و دفاع و مبارزه در برابر متجاوزین به اموال و نوامیس و حقوق مردم، قیام و تلاش کنند. بدیهی است که دشمنان دین هرگز نتوانستند این عظمت و محبوبیت را در علمای بزرگ و متعهد اسلامی تحمل کنند و همواره در فکر شکست روحانیت و از میان بردن نفوذ آنان بودند زیرا یک عالم متعهد بیدار و نترس از چند لشکر بزرگ در برابر استعمارگران خطرناکتر است و لذا از هر طریقی بود کوشیدند که روحانیون را در میان مردم بکوبند: از طریق ایجاد اختلاف میان روحاینت و تشدید اختلافات سلیقه ای و فکری در میان آنان و کشاندن اختلافات به میان مردم و یا از طریق نفوذ در میان روحانیت و وارد کردن افراد خائن و اجنبی در لباس روحانی و بالاخره از طریق تهمت و افترا و تضعیف آنان و از میان بردن شخصیت و عظمت آنها در میان مردم که دیگر مورد قبول مردم واقع نشوند. همفر آن جاسوسن کهنه کار انگلیس در یادداشتهای خود در همین زمینه می گوید: مواردی که باید برای گسترش ضعف میان مسلمین انجام می دادیم در کتابی وزیر مستعمرات انگلیس به ما داد و ماده 15 آن در ص 84 کتاب این است که باید اساس هر گونه نماز جماعتی را با اشاعه اتهاماتی به ائمه جمعه و جماعت برهم زد و از استقبال مردم از آن کاست مخصوصا لازم است دلائلی بر فسق و فجور امام جماعت ارائه داد تا هر گونه رابطه ای بین امام و مردم به سب سوءظن و دشمنی با او از میان برود. و در ص 83 ماده ی 11 می گوید: از امور دیگری که سبب تقویت نفوذ اسلام در منطقه است موضوع خمس و تقسیم غنائم وسیله علما بین مردم مستمند است؛ ضرورت دارد که مسلمین را آگاه سازیم که پرداخت در زمان پیامبر و امامان واجب بوده است و علمای دین این اختیار را ندارند مخصوصا که علمائ وجوه خمس را به سود خود صرف می کنند و خانه و کاخ و باغ و اسب و گاو و گوسفند می خرند بنابراین شرعا خمس به ایشان تعلق نمی گیرد!! البته این تهمت ها را حدود سیصد سال پیش می زدند و تناسب با آن زمان دارد و هر زمان باید متناسب آن زمان تهمت بزنند و لذا در زمان ما به گونه ای دیگر این تهمت ها را برای تضعیف روحانیت می زنند.
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 225 |