تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,015,767 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,717,969 |
در راه ریشه کن ساختن فقر | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1364، شماره 44، مرداد 1364 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
اقتصاد اسلامی
فاجعه ی بزرگ بشریت ـــ قسمت چهل و پنجم آیه الله حسین نوری در ادامه این بحث اساسی و اجتماعی که با توفیق خداوند متعال تحت عنوان «در راه ریشه کن ساختن فقر» آغاز کرده ایم، موضوع بحث با این نقطه منتهی گردید که دولت اسلامی نیز در این زمینه وظائف بسیار حساس و مهمی دارد که آن وظائف در ضمن این چند موضوع خلاصه گردید: 1ـ ارتباط و آمیزش مداوم با فقرا. 2ـ ساده زیستن و با فقرا در نحوه ی زندگی شرکت داشتن. 3ـ تأمین نیازهای ناتوانان. 4ـ ایجاد کار برای بیکاران. به شرح هر یک از این موضوعات در مقاله های گذشته ــ چنان که ملاحظه کردید ــ پرداختیم. اکنون در اینجا این بحث پیش می آید که تأمین نیاز کسانی که قدرت اداره زندگی خود را ندارند ــ اعم از اینکه قدرت کار کردن را به طور کلی به واسطه نقص جسمی و یا فکری فاقد می باشند یا اینکه به کارهای موجود و رائج در جامعه می پردازند ولی درآمد آنها از آن کارها به اندازه ای که جوابگوی احتیاجات زندگی آنان باشد نیست ــ بچه ترتیبی باید باشد؟ در این مورد برای اینکه این موضوع مهم از لحاظ کمیت و کیفیت (از جهت مقدار و چگونگی) روشن گردد باید به این دو اصل از اصول اسلامی توجه کنیم: 1ـ یکی از اصول روشن اسلام این است که معیار شخصیت اشخاص و ارزشها و احترامات آنها باید در جامعه تنها براساس معنویات و کمالات انسانی استوار باشد. و به طور خلاصه، صداقت، امانت، ایثار، عدالت، تواضع و صبر و پایمردی در راه حق و امثال اینها اساس احترام و تجلیل و ارزش اسلامی است و هر فردی به هر اندازه که در این قبیل کمالات انسانی کاملتر باشد به همان اندازه دارای ارزش بیشتر و شخصیت والاتری است و در نتیجه انسانی است انسان تر، خدوم تر، صالح تر، و مفیدتر. و ضمنا کسانی که نقطه مقابل و مخالف این اوصاف و کمالات را دارا می باشند یعنی علاوه بر اینکه فاقد این سرمایه های بزرگ معنوی بوده به ستمگری و خیانت و دروغگوئی و امثال اینها متصف هستند، دارای ارزشهای منفی و شخصیتهای پست و در نتیجه، خطرناک و زیان آور و فساد انگیز می باشند. قرآن کریم می گوید: «ام نجعل الذین آمنوا و عملوا الصالحات کالمفسدین فی الارض ام نجعل المتقین کالفجار »[1] یعنی : «آیا افرادی را که ایمان به خدا آورده و به انجام اعمال شایسته می پردازند مانند فساد انگیزان روی زمین و افراد با تقوا را هم سنگ فاجران قرار خواهیم داد؟» 2- یکی دیگر از اصول اسلام این است که افراد مؤمن باید در پرتو عزت و کرامت زندگی کنند و عزت خود را همواره حفظ نمایند و هرگز نباید شخصا دست به کاری بزنند که عزت آنها را به مخاطره بیاندازد و دیگران نیز وظیفه دارند در راه حفظ عزت آنها کوشا باشند. بر اساس این دو اصل تجلیل و احترام نسبت به ثروتمند در صورتی که به خاطر پول و ثروتش انجام بگیرد جائز نیست و بر خلاف اصول اسلامی است حضرت امیر مومنان (ع) فرمودند: «و من اتی غنیا فتواضع له لغناه ذهب ثلثا دینه یعنی: «کسی که نزد توانگری رفته برای ثروت و مالش در برابر او فروتنی کند دو سوم دینش از دست رفته است »[2] زیرا این موضوع با اعتقاد و اخلاق اسلامی منافات دارد که دین اسلام از سه پایه اساسی اعتقاد، اخلاق و عمل تشکیل یافته است و این کار ــ چنان که گفتیم ــ با اعتقاد صحیح و اخلاق اسلامی یعنی «دو سوم دین» در تضاد است. بنابراین تکریم و تعظیمی که بر محور ثروت و قدرت مادی دور می زند از دیدگاه اسلام محکوم و مردود است. و این مطلب نیز از آنچه که ذکر گردید روشن شد که تحقیر و هر گونه برخورد منفی که در رابطه با فقر و نسبت به فقیران انجام بگیرد از دیدگاه اسلام محکوم می باشد. حضرت رضا (ع) فرمودند: «من لقی فقیرا مسلما فسلم علیه خلاف سلامه علی الغنی لقی الله عز و جل یوم القیمة و هو علیه غضبان[3]» یعنی: کسی که با فقیر مسلمانی برخورد کند و در مورد سلام کردن، میان سلام بر او و سلام بر ثروتمند فرق بگذارد (یعنی: سلام و تعارف او با ثروتمند پر رنگتر و سلام و تعارف او بر فقیر کم رنگتر باشد) خداوند را روز قیامت در حالی ملاقات می کند که خداوند بر او غضبناک است. از این قبیل احادیث که این یکی به عنوان نمونه ذکر گردید منطق و دیدگاه اسلام برای ما روشن می شود و این مطلب ثابت می گردد که اسلام هرگز روا نمی دارد که شخصی به واسطه ی اینکه فقیر است مورد تحقیر یا مورد بی مهری یا بی توجهی قرار بگیرد و در حکومت اسلامی لازم است مانند فرزندی در کنف حمایت دولت اسلامی که جنبه ی سر پرستی وی را به عهده گرفته است زندگی کند. و به طور کلی وظائف دولت اسلامی را در این رابطه در این 3 موضوع بیان می کنیم. 1ـ میدان تحصیل علم و تخصص و کمال را برای همه باید فراهم کند و درهای آن را به روی همگان باز بگذارد و شرائط پیشرفت و شکوفائی استعدادها را برای همگان به طوری مهیا سازد که تصور هیچ گونه تفاوت و تبعیضی میان افراد وجود نداشته باشد. یکی از کارهای مهمی که در مرحله ی اول تاسیس حکومت اسلامی به دست مبارک حضرت رسول اکرم (ص) پی ریزی شد همین موضوع بود آن حضرت در نتیجه ی درهم شکستن سدهائی که براساس طبقه بندیهای موهوم آن روز به وجود آمده بودند و موانعی در راه پیشرفت محرومین اجتماع و شکوفائی استعدادها ایجاد کرده بودند محیطی به وجود آورد و امکانات و وسائلی فراهم کرد که رشد و پیشرفت همگان فراهم گردید و در نتیجه از میان همین محرومین اجتماع، دانشمندانی کامل، فرمانروایانی صالح، سربازانی نیرومند، سپاهیانی مقتدر، افسرانی شایسته، کارگرانی متعهد و ماهر، کسبه و تاجرانی باتقوا و پاک، زنانی مجاهد و دانشمند و مادرانی انسان ساز برخاستند که اگر این اقدام صورت نمی گرفت آن استعدادها همه خفه و خاموش می شد و آن همه آثار حیاتی به وجود نمی آمد. 2ـ ایجاد وسائل اشتغال به کار برای همه ی افرادی که قدرت کارکردن را دارند و این موضوع باید به طوری جامع و در عین حال گسترده باشد که هر فردی با هر گونه ذوق و استعداد و تخصصی که دارد اگر بخواهد به هر کاری دست بزند وسائل کار برای او فراهم باشد (این موضوع در مقاله ی گذشته نیز مورد بحث قرار گرفت). 3ـ می دانیم بسیاری از افراد که به شغلهای اجتماعی و فرهنگی از قبیل تعلیم و تربیت و تعلم، ارشاد و تبلیغ دستورات دینی، طبابت، پرستاری، اشتغالات ارتشی، سپاهی، بسیجی، پلیسی، جهاد، حفظ امنیت داخلی، بسیاری از پستهای اداری، کارهای صنعتی و خدماتی، اشتغالات بازاری و تجاری می پردازند قدرت اداره ی کامل زندگی خود را از لحاظ احتیاجات مادی پیدا نمی کنند و از این جهت به مضیقه می افتند. و نیز می دانیم این قبیل افراد تنبل و سست نیستند ولی درآمد آنها ــ چنانکه گفتیم ــ مخصوصا با توجه به توّرم و گرانی قیمت ها که غالبا در جوامع به وجود می آید آن اندازه نیست که آنها را اداره کند، در این شرائط، دولت اسلامی با توجه به امکاناتی که اسلام در اختیار او گذارده است (از قبیل انفال و سایر منابع درآمد که قبلا به شرح آن پرداخته ایم) وظیفه دارد که علاوه بر اداره زندگی افرادی که اساسا قدرت کارکردن را ندارند، این قبیل افراد را نیز طوری اداره کند و نیازمندیهای آنان را تامین کند که با آسایش و رفاه و فراغت خاطر زندگی کنند و قدرت ادامه ی شغل خود را داشته باشند. علامه شهید سید محمد باقر صدر در مقام بیان مسئوولیت دولت اسلامی می گوید: «دولت وظیفه دارد «توازن افراد جامعه از حیث سطح زندگی» را پدید بیاورد و مقصود از سطح زندگی این است که مال و ثروت به اندازه ای در دسترس افراد قرار بگیرد که بتوانند متناسب با مقتضیات روز از مزایای زندگی برخوردار گردند. البته در داخل سطح مزبور درجات مختلفی به چشم خواهد خورد ولی این تفاوت برخلاف اختلافات شدید طبقاتی در رژیم سرمایه داری، تفاوت درجه است (که با موقعیت و احتیاجات افراد ارتباط دارد) نه تفاوت اصولی در سطح زندگی. دولت اسلامی براساس وظیفه ای که دارد از طرفی جلو اسراف و تبذیر و تجمل طلبی ها و زیاده رویها را می گیرد و از طرفی سطح زندگی افرادی را که از لحاظ «زندگی خود در مضیقه می باشند با کمک خود بالا می آورد و در نتیجه، توازن اجتماعی در سطح معیشت زندگی را پدید می آورد».[4] در احادیثی که از اهلبیت عصمت و طهارت سلام الله علیهم صادر گریده است در بسیاری از موارد به این عبارت بر می خوریم که: «باید فرمانروا آن قدر به این افراد کمک کند که مستغنی و بی نیاز شوند» یعنی نیازهای آنها به طور کلی تامین گردد. مردی به نام اسحق بن عمار از حضرت صادق (ع) پرسید به یک فرد که قدرت اداره ی زندگی خود را ندارد 100 درهم بدهم؟ فرمود: «بلی» گفت: 200 درهم، فرمود: «بلی» عرض کرد: 300 درهم، فرمود: «آری»، گفت: 500 درهم، باز هم فرمود: «بلی» و بالاخره فرمود: به اندازه ای بده که او را بی نیاز کنی.[5] ابوبصیر از حضرت صادق علیه السلام پرسید: من رفیقی دارم که خانه ای به قیمت 4000 درهم و نیز شتری و خدمتگزاری دارد ولی از جهت وضع زندگی در مضیقه است آیا باید به او کمک شود؟ حضرتش در پاسخ فرمود: «بلی» باید به او کمک شود به طوری که ناگزیر به فروختن خانه و شتر خود و از دست خدمتگزار خویش نشود.[6] حضرت امیر مؤمنان علیه السلام به فرمانروای یکی از مناطقی که از طرف آن حضرت در آن نقطه فرمانروائی داشت مرقوم فرمود: «هر اندازه از اموال که در نزد تو جمع شده است در همان جا به افرادی که در مضیقه ی اقتصادی واقع شده اند به اندازه ای که احتیاجات زندگی آنها را رفع کنی بده سپس بقیه را به مرکز حکومت اسلامی بفرست.[7] و بالاخره در احادیث بسیاری از ائمه (ع) سوال شده است که افرادی با داشتن خانه و خدمتگزار در مضیقه ی اقتصادی می باشند آیا لازم است به آنها کمک شود تا از مضیقه ی اقتصادی رهائی بیابند؟ ائمه علیهم السلام در پاسخ لزوم کمک به آنها را مورد تاکید قرار داده اند. این موضوع مورد قبول همه ی فقهایء اسلامی که از مکتب پر فضلیت اهل بیت علیهم السلام الهام می گیرند نیز می باشد و صاحب جواهر در کتاب پر ارزش خود گفتار آنها را به طور مشروح نقل نموده است. آیت الله العظمی سید محمد کاظم یزدی رضوان الله علیه در کتاب العروة الوثقی می گوید: اگر کسی با داشتن خانه ی مسکونی، خدمتکار، و مرکب سواری مورد نیاز، از لحاظ اداره ی زندگی خود در مضیقه باشد باید به او کمک کرد تا زندگی خود را در حد رفاه و آسایش بتواند اداره کند. و نیز می گوید: «دانشجویانی که در نتیجه ی اشتغالات درسی نمی توانند به کسب و کار پرداخته هزینه ی زندگی خود را تامین کنند باید مورد حمایت و کمک قرار بگیرند، خواه دانشی که به تحصیل آن مشغول می باشند واجب عینی باشد یا واجب کفائی و یا مستحب». از آن چه ذکر گردید ــ چنانکه ملاحظه می کنید ــ این مطلب بیش از پیش بر ما روشن می گردد که یکی از اهداف مهم اقتصاد اسلامی «ریشه کن ساختن فقر» از تمام راههای ممکن می باشد.
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 80 |