پیامبران و تحمل اذیت ها و اهانت ها

آیة الله بنی فضل

در جامعه بشری، هر انسانی در راه رسیدن به هدف، ناچار رنج و مشقت را تحمل نموده و با ناملایمات مواجه می گردد. و در صورتی که هدف انسان، رهبری و اصلاح و هدایت جامعه باشد، بدون شک افراد قدرت طلب مادی خود را در خطر دیده و به هر وسیله ی ممکن علیه او قیام نموده و در رسیدن او به هدف عالی خویش، ایجاد مانع خواهند کرد. پیامبران خدا در این راه بیش از همه رنج و مشقت را متحمل و با انواع اهانت ها و ایذاءها مواجه گشته اند؛ خصوصا پیامبر بزرگ اسلام صلی الله علیه و آله که حبیب خدا و اشرف کائنات است.

نقل شده که خداوند درباره اش فرمود:«لَوْلٰاک لَمٰا خَلَفْتُ الْأَفْلٰاکَ» پیامبرم! اگر تو در عالم وجود و هستی نبودی، چیزی از افلاک، کرات، کهکشانها و سایر موجودات عالم طبیعت و ماوراء طبیعت را خلق نمی کردم. همه ی موجودات را به خاطر تو آفریده ام. با این وصف، گاهی در اثر اهانت ها و آزار و اذیت قوم کافر و نادان آنقدر محزون می گشت که خداوند سبحان به آن بزرگوار تسلی خاطر و دلداری داده و به صبر و شکیبائی امر فرموده است. و با وجود آن همه معجزات و بالاتر از همه قرآن،[1] پیامبر اکرم (ص)  را مثل سایر پیامبران الهی تکذیب نمودند و نسبتهای ناروائی به آن حضرت داده، گاهی گفتند: تو عقل نداری و دیوانه هستی!! و گاهی گفتند: تو جادوگر و ساحر می باشی!! بسا گفتند: تو شاعر و سجع و قافیه گو می باشی!! و گاهی گفتند: تو کذّاب[2] و از دروغگویان هستی!! و همچنین ائمه معصومین علیهم الصلاة و السلام در راه رسیدن به هدف، در مقابل تمام ناملایمات و نسبتهای ناروا که به آنان داده اند، تحمل و صبر کرده اند.

و بالاترین رنج بر رهبران مذهبی، عبارت است از اینکه افراد پست و دون و اراذل و اوباش از طرف جنایتکاران روزگار تقویت شده، در برابر آنان قد علم نموده، به اهانت و اذیت آنان بپردازند.

و هم اکنون در دوران ما تاریخ تکرار شده است:

ابرجنایتکاران غرب و شرق از صدور انقلاب اسلامی به اقصی نقاط جهان، نگران و وحشت زده هستند و به طور مستقیم و غیر مستقیم، صدام کافر را با سلاحهای مدرن و پیچیده تقویت کرده و در برابر جمهوری اسلامی قرار دادند. و بحمدالله با استقامت ملت غیور ایران، صدام دون لحظات آخر زندگی ننگین خود را سپری می کند و حامیان شرق و غرب او مایوس و ناامید شده اند.

اکنون می پردازیم به ذکر آیاتی چند از قرآن مجید تا ملاحظه شود افراد بی خبر از خدا و عوام کالانعام با رهبران منصوب از ناحیه خداوند، چه معامله ای کرده اند:

1ـ قَدْ نَعْلَمُ اِنَّهُ لَیَحْزُنُکَ الَّذی یَقُولُنَ فَإنَّهُمْ لٰآ یُکَذِّبُونَکَ وَ لٰکِنَّ الْظّالِمیْنَ بٰایٰاتِ اللهِ یَجْحَدُونَ. وَ لَقَدْ کُذِّبَتْ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِکَ فَصَبَرُوا عَلٰی مٰا کُذِّبُوا وَ اُوذُوا حَتّٰی اَتیٰهُمْ نَصْرُنٰا ...»، (سوره انعام/34 و 35)

بعد از آنکه پیامبر اسلام (ص) بر حقانیت دعوتش، حجت اقامه نمود و کفار او را تکذیب کردند، خداوند سبحان به آن بزرگوار دلداری و تسلی می دهد و می فرماید: «ای محمد! ما می دانیم که گفتار کفار و نسبتهای ناروای آنان (از قبیل شاعر، مجنون، کذاب و امثال ذلک) تو را غمناک می کند، بدان که آنان تو را تکذیب نمی کنند. بلکه آیات خدا را انکار می کنند. (سپس تسلی بیشتر به حضرت می دهد و می فرماید) تکذیب و نسبتهای ناروائی که به تو می دهند، اختصاص به تو ندارد بلکه انبیاء پیشین هم تکذیب شده اند و آنان در برابر تکذیب و آزار و اذیت، صبر و تحمل کرده اند تا نصرت و یاری ما به آنان رسید.

2ـ «لَقَدْ اَخَذْنٰا مِیْثٰاقَ بَنی اِسْرائیلَ وَ اَرْسَلْنٰا اِلَیْهِمْ رُسُلاً کُلَّمٰا جٰائهُمْ رَسُولٌ بِمٰا لٰا تَهْویٰ اَنْفُسُهُمْ فَریقاً کَذَّبُوا وَ فَریقاً یَقْتُلُونَ»، (سوره مائده/70)

از بنی اسرائیل عهد و پیمان گرفتیم موحد باشند و باحکام شریعت عمل بکنند و به سوی آنان پیامبرانی فرستادیم و از آنجا که پیامبران طبق هوای نفس آنان حرکت نمی کردند عده ای از آنان را تکذیب نمودند و عده ی دیگری را کشتند.

3ـ «اَلَّذینَ قٰالُوا اِنَّ اللهَ عَهِدِ اِلِیْنٰا اَلا نُؤمِنَ لِرَسُلٍ حَتّٰی یَاْتیَنٰا بِقُرْبٰانٍ تَأَکُلُهُ النّارُ قُلْ قَدْ جٰائَکُمْ رُسُلٌ مِنْ قَبْلی بِالَْبَیِّنٰاتِ وَ بِالَّذی قُلْتُمْ فَلِمَ قَتَلْتُمُوهُمْ اِنْ کُنْتُمْ صٰادقینَ. فَاِنْ کَذَّبُوکَ فَقَدْ کُذِّبِتْ مِنْ قَبْلِکَ جٰائوا بِالْبَیِّنٰاتِ وَ الزُّبُرِ وَ الْکِتٰابِ الْمُنیرِ»، (سوره آل عمران/184)

جماعتی از یهود به پیامبر اسلام (ص) گفتند: خداوند به ما دستور داده کسی را به پیامبری نپذیریم مگر با یک شرط و آن اینکه از طرف خداوند چیزی از برّ و صدقه که علامت تقرب او به خدا باشد برای ما بیاورد و از آسمان آتش نازل شود و آن چیز را بخورد تا تصدیقش کنیم. پیامبرم! به آنان بگو: پیش از من پیامبران خدا با بینات و همان شرط آمدند اگر راست می گوئید پس چرا آنان را کشتید؟! پیامبرم! اگر اینان تو را تکذیب می کنند ناراحت مباش؛ انبیاء پیشین هم با آن همه بینات و معجزات و کتب آسمانی تکذیب شده اند.

4ـ «کَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ فَکَذَّبُوا عَبْدَنٰا وَ قٰالُوا مَجْنُونٌ وَ ازْدُجِرَ»، (سوره قمر/9)

مردم وقتی که از پیامبر اسلام (ص) آیه و معجزاتی می دیدند از آن اعراض نموده می گفتند سحر همیشگی است! آیات الهی را تکذیب نموده تابع هوای نفس می شدند. خداوند به پیامبر اکرم (ص) دلداری داده چنین می فرماید: «پیش از اینان قوم نوح هم بنده ی ما نوح را تکذیب نموده درباره ی او گفتند: دیوانه و منسوب به ارتکاب قبایح است.

5ـ «ثُمَّ اَرْسَلْنٰا رُسُلَنٰا تَتْریٰ کُلَّمٰا جٰاءَ اُمَّةً رَسُلُهٰا کَذَّبُوهُ ... . ثُمَّ اَرْسَلْنٰا مُوسیٰ وَ اَخٰاهُ هٰروُنَ بِآیٰاتزنٰا وَ سُلْطٰانٍ مُبینٍ. اِلیٰ فِرْعُوْنَ وَ مَلاهِ فَاسْتَکْبَروُا وَ کٰانُوا قَوْماً عٰالینَ. فَقٰالُوا اَنُؤمِنُ لِبَشَرَیْنِ مُثْلِنٰا وَ قَوْمُهُمٰا لَنٰا عٰابِدونَ. فَکَذَّبُوهُمٰا فَکٰانُوا مِنَ الْمُهْلِکینَ»، (سوره مؤمنون/48)

پیامبران را پشت سر هم پی در پی فرستادیم و بر هر امتی پیامبری می آمد او را تکذیب می کردند سپس موسی و برادرش هارون را با نشانه هائی از طرف خودمان (مثل عصای موسی که سحر تمامی جاودگران را در هم پیچیده و هر چه مار و اژدها درست کرده بودند همه را بلعید) و با برهان و دلیل ظاهر به سوی فرعون و اشراف قومش فرستادیم، آنان استکبار نموده گفتند: آیا صحیح است ما ایمان بیاوریم برای دو نفر که مثل ما بشر هستند در حالی که قوم آن دو نفر (موسی و هارون) ما را ستایش می کنند؟ و آن دو را تکذیب نموده و هلاک شدند.

6ـ وَ اذا تُتلی عَلَیْهِم اٰیاتُنٰا بَیّنٰاتٍ قالُوا هٰذٰا اِلّٰا رَجُلٌ یُریدُ اَنْ یَصُدَّکُمْ عَمّٰا کٰانَ یَعْبُدُ اٰبٰئُکُمْ وَ قٰالُوا مٰا اِفْکٌ مُفْتَرَیً وَ قٰالَ الَّذینَ کَفَروُا لِلْحَقِّ لَمْا جٰائُهُمْ اِنْ هٰذٰا اِلّا سِحْرٌ مَبینَ»، (سوره سبا/43)

موقعی که بر آنان علامات روشن الهی تلاوت شد گفتند این (پیامبر (ص)) مردی است می خواهد شما را باز بدارد از آن چه که پدرانتان با آن پرستش می نمودند و گفتار او دروغ و افتراء است و کافران درباره ی حق (وحی الهی) گفتند: سحر آشکار است.

7ـ «بَلْ قٰالُوا اَضْغٰاثُ اَحْلٰامٍ بَلِ افْتَرٰیهُ بَلْ هُوَ شٰاعِرٌ»، (سوره انبیاء/5)

درباره ی وحی الهی گفتند خوابهای آشفته است بلکه مدعی آن دروغگو بلکه شاعر و سجع و قافیه گو می باشد.

8ـ «اِنَّهُمْ کٰانُوا اِذٰا قیلَ لَهُمْ لٰا اِلٰهَ اىلّٰا اللهُ یَسْتَکْبِرونَ. وَ یَقُولُنَ اَئِنّٰا لَتٰارِکُوا اٰلِهَتَنٰا لِشٰاعِرٍ مَجْنُونٌ»، (سوره صافات/36)

هر گاه کفار به یکتاپرستی دعوت می شدند آنان کبر ورزیده و گفتند: آیا ما به خاطر این شاعر دیوانه! (پیامبر خدا) از بتهای مورد پرستش خود دست برداریم؟

9ـ «ثُمَّ تَوَلّوْا عَنْه وَ قٰالُوا مُعَلِّمٌ مَجْنُونٌ»، (سوره دخان/14)

از پیامبر اعراض نموده گفتند او دیوانه تعلیم داده شده است.

10ـ «وَ لٰا تَجْعَلُوا مَعَ اللهِ اِلٰهاً اٰخَرَ اِنّی لَکُمْ مِنْهُ نَذیرٌ مُبینٌ. کَذٰلِکَ مٰا اَتَی الَّذینَ مِنْ قَبْلِهِمْ مِنْ رَسُولٍ اِلّا قٰالُوا سٰاحِرٌ اَوْ مَجْنُونٌ»، (سوره ذاریات/52)

پیامبران به کفار می گفتند: با خدای یکتا شریک قرار ندهید شما را از تبعات و شر شرک قرار دادن برحذر می داریم و درباره ی هر پیامبری که قبل از آنان آمده بود جادوگر یا دیوانه گفتند.

11ـ «فَقالَ الْمَاأُ الَّذینَ کَفَروُا مُنْ قَوْمزهِ مٰا هٰذٰا اىلّا بَشَرٌ مِثْلُکُمْ یُریدُ اَنْ یَتَفَضَّلَ عَلَیْکُمْ وَ لَوْ شٰاءَ اللهُ لأنْزَلَ مَلائکَهً مٰا َْمِعْنٰا بِهٰذا فی اٰبٰائنا الأولینَ اِنْ هُوَ اِلّا رَجُلٌ بِهِ جِنَّةٌ»،(سوره مؤمنون/ 25)

اشراف کفار از قوم نوح گفتند: نوح که ادعای نبوت می کند مثل ما بشر است می خواهد بر ما اعمال برتریی بنماید؛ اگر خداوند اراده می کرد بر ما ملائکه می فرستاد نه بشر ما از آباء و اجدادمان نشنیده ایم که خداوند از بشر رسول قرار بدهد! نوح نیست مگر مردی جن زده!!

12ـ «وَ عَجِبُوا اَنْ جٰائُهُمْ مطنْذِرٌ مِنْهُمْ وَ قٰالَ الْکٰافِروُنَ هٰذٰا سٰاحِرٌ کَذّابٌ»،(سوره ص/4)

قوم انبیاء تعجب می کردند از اینکه بشری از خودشان از طرف خداوند بیاید و آنان را انذار کند و کافران می گفتند: این جادوگر و دروغ پیشه است.

13ـ «قٰالَ الْمَلأُ الَّذینَ کَفَروُا مِنْ قَوْمِهِ اِنّا لَنَریکَ فی سَفٰاهةٍ وَ اِنّٰآ لَنَظُنُّکَ مِنَ الْکاذبین»، (سوره اعراف/ 66)

اشراف کفار از قوم هود به او گفتند ما تو را در سفاهت می بینیم و اعتقاد درایم تو از دروغگویان هستی!

14ـ «وَ مٰا صٰاحِبُکُمْ بِمَجْنُونٍ»، (سوره تکویر/23)

پیامبر اسلام (ص) از اوصاف روز قیامت خبر می داد، کفار می گفتند: او دیوانه است. خداوند می فرماید: «مصاحب شما مجنون نیست» آن چه را که خبر می دهد گفتار پیامبر بزرگوار و با منزلت پیش خداوند و مطاع و امین است.

15ـ «مٰا یَاتیهُمْ مِنْ رَسُلٍ اِلّا کانوُا بِهِ یَسْتَهْزِئونَ»، (سوره الحجر/14)

نمی آمد پیامبری بر قوم کفار مگر اینکه او را به باد مسخره می گرفتند.

16ـ «وَ اِذٰا رآکَ الَّذینَ کَفَروُا اِتَّخَذوا اٰیٰاتی وَ رُسُلی هُزُواً»، (سوره کهف/106)

کافران هر موقع با تو روبرو شدند نشانه ها و پیامبران مرا به مسخره گرفتند.

17ـ «وَ اِذٰا رَأُوْکَ اِنْ یَتَّخِذُونَکَ اِلّا هُزُواً، اَهٰذا الّذی بَعَثَ اللهُ اِنْ کٰادُ لَیُضِلُنٰا عَنْ اٰلِهَتِنٰا»، (سوره فرقان/42)

خطاب به پیامبر اسلام (ص) است: چون تو را ببینند مسخره نموده و می گویند: این است کسی که خدا به عنوان پیامبر مبعوثش نموده که نزدیک است ما را گمراه و از معبودهایمان برگرداند!!

18ـ «وَ مِنْهُمْ الَّذینَ یُؤذُونَ النَّبیَ وَ یَقُلُونَ هُوَ اُذُنٌ»، (سوره توبه/61)

از کفار کسانی هستند که پیامبر اکرم (ص) را می رنجانند و می گویند او گوش است هر که هر چه می گوید باور می کند.

19ـ «یٰا اَیُّهٰا الَّذینَ اٰمَنُوا لٰآ تَکُونُوا کَالَّذینَ اٰذوُا مُوسیٰ فَبَرَّأُهُ اللهُ مِمّٰا قٰالوُا»، (سوره احزاب/ 69)

ای مومنین شما مثل قوم موسی نباشید که او را اذیت می کردند خداوند تبرئه نمود او را از نسبتهائی که به او می دادند. به موسی نسبت می دادند که برادرش هارون را کشته و از آنجا که موسی (ع) در اثر حجب و حیا در ملاعام حمام نمی کرد می گفتند: لابد مرض جلدی (برص) دارد! این نسبت را به او می دادند تا مردم از او متنفر شوند و کناره گیری کنند. تا آنجا که قارون به یک زن بدکاره اجرت داد تا اینکه در ملاعام اظهار نماید که موسی با او زنا کرده!! خداوند در همه ی مراحل از موسی (ع) حمایت و او را از نسبتهای ناروا که به او میدادند تبرئه نمود.

در اینجا مناسب است به ترجمه و تفسیر چند آیه از سوره فرقان بپردازیم تا نمونه ای دیگر از ناملایمان و اهانتهائی که به پیامبر اسلام (ص) در راه رسیدن به هدف الهی و ارشاد و اصلاح جامعه بشری با آن مواجه شده روشن شود و بعضی از جوانان ناآگاه و ساده اندیش، گولِ از خدا بی خبران و امثال پاریس نشینان را نخورند و به نصایح مسئولین جمهوری اسلامی خصوصا به رهنمودهای پیامبر گونه حضرت امام خمینی مدظله العالی دقت نموده و تا فرصت فوت نشده به آغوش اسلام که ضامن سعادت دنیا و آخرت است باز گردند:

«وَ یَوْمَ یَعَضُّ الظّالِمُ عَلیٰ یَدَیْهِ یَقُولُ یٰا لَیْتَنی اتَّخَذْتُ فُلاناً خَلیلاً. لَقَدْ اَضَلَّنی عَنِ الذِّکْرِ بَعْدَ اِذْ جٰا ئَنی وَ کانَ الشَّیْطٰانُ لُِلأنْسٰانِ خَذُولاً. وَ قٰالَ الرَّسُولُ یٰا رَبِّ اِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هٰذا الْقُرآنَ مَهْجُوراً»، (سوره فرقان، آیه 30)

روز قیامت ظالم دو دست خود را به دندان می گیرد و می گوید ای کاش با رسول خدا همراه و هم مسلک بودم. ای وای بر من ای کاش که فلان شخص (که مرا گمراه نموده) را دوست خود قرار نمی دادم که مرا از ذکر خدا گمراه نمود بعد از آنکه حجت بر من تمام بود. شیطان انسان را فرو گذرانده است. پیامبر خدا گفت خدایا قوم من این قرآن را کنار گذاشتند.

در تفسیر این آیات از ابن عباس نقل شده: عقبهٔ ان ابی معیط و ابیّ بن خلف دو رفیق قسم خورده از کفار بودند. عقبه هر موقع از سفر مراجعت می نمود غذا تهیه نموده و اشراف قوم خود را دعوت می کرد. روزی پیامبر اکرم (ص) را هم دعوت کرد. پیامبر اکرم (ص) به عقبه فرمود تا شهادت به توحید و نبوت ندهی غذا میل نمی کنم. عقبه شهادتین را گفت و این جریان به ابی بن خلف رسید. او به عقبه گفت: از آئین بت پرستی خارج و داخل در دین اسلام شدی؟! عقبه گفت: به خدا سوگند در دین اسلام داخل نشدم بلکه حیا وادارم نمود تا شهادتین گفتم تا محمد غذائی نخورده از منزلم خارج نشود. ابی گفت: ای عقبه من از تو راضی نمی شوم تا محمد را بیاوری و آب دهان به روی او بیندازی! عقبه همان کار را انجام داده مرتد شد. پیامبر اکرم (ص) به عقبه فرمود: در خارج مکه با شمشیر سرت را جدا می کنم. پیامبر (ص) در جنگ بدر عقبه را کشت و در جنگ احد ابی بن خلف را کشت. در تفسیر مجمع البیان از ضحاک نقل کرده آب دهان عقبه که به صورت پیامبر (ص) می انداخت برگشت به صورت خود عقبه رسید و صورتش  را سوزانید و تا مرگ او اثر آن در صورتش پیدا بود.

هان! ای امت حزب الله و نسل جوان اگر از دشمنان اسلام و بوقهای آنان نسبت به مسئولین جمهوری اسلامی و بینانگذار جمهوری اسلامی حضرت امام خمینی مدظله العالی اهانت و عبارات رکیک می شنوید به یاد آورید آیات مذکور قرآن را که از اهانت و ایذاء و فحاشی به پیامبران اولوالعزم خدا حکایت دارند تا ناراحت نباشید و بدانید این دشمنان فحاش از نسل همان ناپاکان هستند. از خداوند سبحان خواهانیم به حضرت امام امت طول عمر و سلامت کامل مرحمت، مسئولین جمهوری اسلامی را بیش از پیش تایید، رزمندگان اسلام را پیروز و درجات شهداء عزیز را متعالی فرماید به حق محمد و آله الطاهرین.